سه جای دارد یک خداقوت جانانه خدمت همه مردم ایران اسلامی عرض کنم ، حماسه ای که ملت ایران امروز در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی خلق کردند می توان گفت یک حرکت انقلابی کم نظیر تاریخی بشمار می اید. با توجه به اینکه کشور عزیزمان در شرایط مطلوبی از نظر اقتصادی نیست ، اما همه مردم نشان دادند هیچ گاه مشکلات نمی تواند عزم و اراده انها نسبت به دفاع از اصل نظام و ولایت را کم رنگ کند. درود بر غیرت مردم ازاده ایران اسلامی که با حضور خود تمام دشمنان را در شوک فرو بردند . با حضور چند ساعته خود تمام برنامه های چند ماهه دشمن که با انواع جنگ روانی سعی در تضعیف نظام را داشتند را بهم ریخته و همه نقشه هایشان را نقش بر اب کردند. جلسه سوم _ پهلوی بدونه روتوش ( نفوذ فرقه بهائیت) در جلسه قبل نفوذ برخی از عوامل بهائیت را به حوزه فرهنگ توضیح دادیم در این جلسه نفوذ این فرقه ضاله در رسانه های کشور را به طور مختصر خدمت خادمین و افسران جنگ نرم ارائه می شود . تا اینجا مشخص شد که فرقه بهائیت به طور وسیع در همه مراکز نفوذ داشتند که: عوامل و عناصر دیگری از بهائیان در وسایل ارتباط جمعی فعال بودند و این محصول گستردگی دامنه رومه ها و رادیو و تلویزیون در رژیم پهلوی بود. ناصر شیرزاد یکی دیگر از فعالان بهایی در عرصه فرهنگ و رسانه بود. وی به دلیل بهایی بودن ، با حمایت نصر الله معیینیان و با وجود انکه کوچکترین اطلاعات فنی نداشت و به زبان خارجی هم اشنا نبود به معاونت کارشناسان امریکایی که برای ساختمان استودیو جدید رادیو مشغول مطالعه بودند ، منصوب شد. شیرزاد با حمایت مستقیم معینیان در نهایت به معاونت رادیو تهران رسید و سپس به عنوان سرکنسول به تگزاس امریکا رفت و سپس با همین سمت به نیویورک انتقال یافت. ناصر شیرزاد برادری به نام منوچهر نیز داشت که در سال ١٣٤٦ به دفتر مخصوص محمد رضا پهلوی که معینیان ریاست ان را به عهده داشت ، منتقل شد. یعنی به طور دقیق در حال مهره چینی بودند ، دقت کنید ، از دین پارسای و همسرش در اموزش پرورش و دانشگاه گرفته تا حال رسانه های دولتی تماما در اختیار بهائیان بوده ؛ چطور می توان انتظار داشت که دین اسلام تحریف نشود؟؟ و اما می رسیم به عباس فروتن متولد ١٣٠٣ یکی دیگر از بهائیان و از نزدیکان نصرالله معنیان ،که وزیر اطلاعات بود . وی عضو حزب توده ،معاون اداره کل نگارش وزارت فرهنگ ، مدتی سردبیر مجله خواندنی ها و رومه اتش، مدت دوسال اداره کننده مجله اشفته ،همکار معینیان در اداره انتاشارات رادیو و مورد عنایت و حمایت سردمداران رژیم پهلوی بود. فروتن در این مسایل دچار فساد های گسترده شد به طوری که حتی ساواک نیز احساس خطرکرد و اورا اخراج کردند اما با حمایت معینیان توانست ساواک را راضی کند و به معاونت وزارت اطلاعات و جهانگردی رسید و این باعث شد تا بر صندلی نمایندگان مجلس شورای ملی تکیه زند و در تاسیس لژ بزرگ ایران شرکت کند. ظاهرا نت مشکل داره مطالب با تاخیر ارسال می شود . از این بابت عذر خواهی می کنم . فروتن و شیرزاد و برخی دیگر از دست اندرکاران برنامه خانواده ، ضمن اطلاع از وضعیت خانم هایی که برای دریافت راهنمایی با برنامه به وسیله تلفن و نامه در تماس بودند از این اطلاعات سو استفاده و تا انجا که مقدورشان بود انها را گمراه می کردند و وسیله عیش و خوشگزرانی خود قرار می دادند. ساواک در نامه های متعددی ضمن گزارش این رسوایی ها در مورد فروتن می نویسد که وی در عیاشی سمت کارگردانی دارد! برنامه های رادیویی به قدری وقیح بود که کارشناسان ساواک را نسبت به تبعات اجتماعی ان بیمناک ساخته بود ساواک در گزارش مورخ ٣٧/١١/١٨ خود می نویسد: به طوری که شنیده شده غالبا در جشن ها و اعیاد مذهبی و یا نمایشات تفریحی روز جمعه رادیو تهران برنامه هایی گنجانده شده است که اصولا دیانت و مذهب را به باد مسخره گرفته و به این طریق کمک موثری به تضعیف متقدات مردم ساده لوح و جوانانی که نسبت به مذهب و حق پرستی با نظر شک و تردید می نگرند می نماید توضیح اینکه در حال حاضر مشاغل حساس اداره انشارات و تبلیغات به وسیله افراد وابسته به فرقه بهایی اشغال شده و با اتحاد و اتفاق نظر خاصی یکدیگر را تقویت و در واقع دستگاه هادی افکار عمومی را قبضه نمودندمنبع : رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک ، جلد ١٣ مرکز برسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات چاپ اول ١٣٨٤ ، ص ٢٥ ذکر این نکنه ضروری است که مامورین ساواک بنابه وظیفه سازمانی خود که انتقال هرگونه خبر و تحرک و فعالیت های گروهای ی ودینی و فرقه ای بود ، معمولا گزارش های مرتبط با فعالیت بهائیان را به اداره مربوطه ساواک بویژه اداره کل سوم یا اداره امنیت داخلی گزارش می کردند اما به دلیل اینکه مدیران ارشد ساواک و عناصر تصمیم گیرنده ان نظیر پرویز ثابتی رئیس اداره کل سوم و از همه مهمتر هویدا و برخی اعضای کابینه اش از فرقه بهائیت بودند معمولا به این گزارشات بهای لازم داده نمی شد و ان را بایگانی می کردند. فرقه ضاله بهایت برای تمام گروه های سنی بویژه کودکان برنامه های مدون و خاصی داشت و از دهه چهل فعالیت مربوط به کودکان را به صورت جداگانه کنترل و هدایت می کرد. مسئول این برنامه ها شخصی به نام هما احسان ، یکی از بدنام ترین افراد در رادیو بود که همراه شایعات مختلفی پیرامون رفتار و کردار غیر اخلاقی اش بر سر زبان ها بود. هما احسان متولد سال ١٣١٧ بود و ادعا داشت که دوره رومه نگاری را در کالج فرانکفورت گذارنده است . این شخص به توصیه محفل بهائیت به رادیو امد و محمود جعفریان بر اساس همان توصیه و حمایت مسئولیت گروه کودک را به او سپرد. این شخص یعنی هما احسان بر اساس اسناد موجود اخلاق و رفتاری زننده داشت ،دارای سلامت نبود با اینکه طلاق گرفتن در فرقه بهائیت شرط و شروط بسیار دشواری دارد ، اما او با هزار دردسر و بدنامی از شوهرش طلاق گرفت صرفا به خاطر علاقه اش نسبت به برادر شوهر خود.و در نهایت با وی ازدواج کرد. او به کشورهای مختلفی مثل امریکا ، المان ، فرانسه ، کانادا و فلسطین اشغالی سفرهایی داشته و چندین نشان نیز دریافت کرده بود ، گفته می شود سفر او که بیش از هشت ماه به طول انجامید ، ماموریت مطالعاتی داشته و بعد از بازگشت دولت با تشکیل گروه تحقیقاتی زیر نظر وی پیرامون مسائل کودکان و نوجوانان موافقت کرد و بودجه و امکانات و نیرو در اختیارش گذاشت . یکی دیگر از بهائیان که کارگردان بود صرفا به خاطر بهایی بودنش اورا با بذل و بخشش و حقوق مکفی به کار دعوت کردند ایرج انور بود . انور را بیژن صفاری فرزند محمدعلی صفاری رئیس شهربانی کل کشور که از بستگان بسیار نزدیک فریده دی فرح پهلوی بود ، از اروپا به ایران اورد. توصیه می شود کتاب خاطرات فریده دیبا که چند سال پیش به چاپ رسیده مطالعه کنید جالب است چاپ این کتاب با مخالفت های شدید فرح دیبا مواجه بوده که در نهایت چاپ می شود. جالب است بدانید بیژن صفار غیر از فعالیت های معماری رئیس مرکز تئاتر تجربی ایران و مدیر کارگاه نمایش ایران و در شمار جوانان درباری همجنس گرا قرار داشت. او در اواسط دهه ١٣٤٠ با یکی دیگر از مردان همجنس گرا به نام کیوان خسروانی ازدواج کرد!که باعث جنجال وسیعی در میان مردم و کانون های خبری از جمله مطبوعات و سرانجام باعث توقیف و تعطیل دائمی هفته نامه فکاهی توفیق شد. ایرج انور با معرفی صفاری به تهران امد و با بودجه کلانی که در اختیارش قرار گرفت قرار شد به تجربه در تئاتر بپردازد، وی هر سال چندین نمایشنامه را با شیوه های سوپر مدرنیستی بر صحنه تئاتر کوچک تهران می اورد و یک نمایش را هم به جشن هنر شیراز می برد. در اینجا باید به اطلاع برسانم که ایرج انور برادری به نام منوچهر داشت که اورا نیز به تهران اورد و مسئول امور سینما شد و به انعقاد قراردادهای کلان با کارگردان وهنر پیشه های مشهور جهانی پرداخت. این سازمان میلیون ها تومان از پول مملکت را سخاوتمندانه در دامن کمپانی های خارجی و کارگردانان بیگانه می ریخت و تنها از انان می خواست که مثلا صحنه فیمبرداری فلان اثر خود را در ایران انتخاب کنند. یکی دیگر از کارهای منوچهر انور این بود که ، با بودجه دولت داریوش مهرجویی را از فرانسه به ایران اورد و او به عنوان اولین اثر خود فیلم الماس ٣٣ را ساخت که در شمار مبتذل ترین اثار فیلم فارسی بود. ان شا الله به شرط حیات در جلسات اتی بیشتر به نفوذ این عناصر پلید خواهیم پرداخت شادی روح شهدا ، امام شهدا و سلامتی مقام عظمای ولایت صلواتی هدیه فرمایید بر محمد و ال محمد التماس دعا
سه جای دارد یک خداقوت جانانه خدمت همه مردم ایران اسلامی عرض کنم ، حماسه ای که ملت ایران امروز در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی خلق کردند می توان گفت یک حرکت انقلابی کم نظیر تاریخی بشمار می اید. با توجه به اینکه کشور عزیزمان در شرایط مطلوبی از نظر اقتصادی نیست ، اما همه مردم نشان دادند هیچ گاه مشکلات نمی تواند عزم و اراده انها نسبت به دفاع از اصل نظام و ولایت را کم رنگ کند. درود بر غیرت مردم ازاده ایران اسلامی که با حضور خود تمام دشمنان را در شوک فرو بردند . با حضور چند ساعته خود تمام برنامه های چند ماهه دشمن که با انواع جنگ روانی سعی در تضعیف نظام را داشتند را بهم ریخته و همه نقشه هایشان را نقش بر اب کردند. جلسه سوم _ پهلوی بدونه روتوش ( نفوذ فرقه بهائیت) در جلسه قبل نفوذ برخی از عوامل بهائیت را به حوزه فرهنگ توضیح دادیم در این جلسه نفوذ این فرقه ضاله در رسانه های کشور را به طور مختصر خدمت خادمین و افسران جنگ نرم ارائه می شود . تا اینجا مشخص شد که فرقه بهائیت به طور وسیع در همه مراکز نفوذ داشتند که: عوامل و عناصر دیگری از بهائیان در وسایل ارتباط جمعی فعال بودند و این محصول گستردگی دامنه رومه ها و رادیو و تلویزیون در رژیم پهلوی بود. ناصر شیرزاد یکی دیگر از فعالان بهایی در عرصه فرهنگ و رسانه بود. وی به دلیل بهایی بودن ، با حمایت نصر الله معیینیان و با وجود انکه کوچکترین اطلاعات فنی نداشت و به زبان خارجی هم اشنا نبود به معاونت کارشناسان امریکایی که برای ساختمان استودیو جدید رادیو مشغول مطالعه بودند ، منصوب شد. شیرزاد با حمایت مستقیم معینیان در نهایت به معاونت رادیو تهران رسید و سپس به عنوان سرکنسول به تگزاس امریکا رفت و سپس با همین سمت به نیویورک انتقال یافت. ناصر شیرزاد برادری به نام منوچهر نیز داشت که در سال ١٣٤٦ به دفتر مخصوص محمد رضا پهلوی که معینیان ریاست ان را به عهده داشت ، منتقل شد. یعنی به طور دقیق در حال مهره چینی بودند ، دقت کنید ، از دین پارسای و همسرش در اموزش پرورش و دانشگاه گرفته تا حال رسانه های دولتی تماما در اختیار بهائیان بوده ؛ چطور می توان انتظار داشت که دین اسلام تحریف نشود؟؟ و اما می رسیم به عباس فروتن متولد ١٣٠٣ یکی دیگر از بهائیان و از نزدیکان نصرالله معنیان ،که وزیر اطلاعات بود . وی عضو حزب توده ،معاون اداره کل نگارش وزارت فرهنگ ، مدتی سردبیر مجله خواندنی ها و رومه اتش، مدت دوسال اداره کننده مجله اشفته ،همکار معینیان در اداره انتاشارات رادیو و مورد عنایت و حمایت سردمداران رژیم پهلوی بود. فروتن در این مسایل دچار فساد های گسترده شد به طوری که حتی ساواک نیز احساس خطرکرد و اورا اخراج کردند اما با حمایت معینیان توانست ساواک را راضی کند و به معاونت وزارت اطلاعات و جهانگردی رسید و این باعث شد تا بر صندلی نمایندگان مجلس شورای ملی تکیه زند و در تاسیس لژ بزرگ ایران شرکت کند. ظاهرا نت مشکل داره مطالب با تاخیر ارسال می شود . از این بابت عذر خواهی می کنم . فروتن و شیرزاد و برخی دیگر از دست اندرکاران برنامه خانواده ، ضمن اطلاع از وضعیت خانم هایی که برای دریافت راهنمایی با برنامه به وسیله تلفن و نامه در تماس بودند از این اطلاعات سو استفاده و تا انجا که مقدورشان بود انها را گمراه می کردند و وسیله عیش و خوشگزرانی خود قرار می دادند. ساواک در نامه های متعددی ضمن گزارش این رسوایی ها در مورد فروتن می نویسد که وی در عیاشی سمت کارگردانی دارد! برنامه های رادیویی به قدری وقیح بود که کارشناسان ساواک را نسبت به تبعات اجتماعی ان بیمناک ساخته بود ساواک در گزارش مورخ ٣٧/١١/١٨ خود می نویسد: به طوری که شنیده شده غالبا در جشن ها و اعیاد مذهبی و یا نمایشات تفریحی روز جمعه رادیو تهران برنامه هایی گنجانده شده است که اصولا دیانت و مذهب را به باد مسخره گرفته و به این طریق کمک موثری به تضعیف متقدات مردم ساده لوح و جوانانی که نسبت به مذهب و حق پرستی با نظر شک و تردید می نگرند می نماید توضیح اینکه در حال حاضر مشاغل حساس اداره انشارات و تبلیغات به وسیله افراد وابسته به فرقه بهایی اشغال شده و با اتحاد و اتفاق نظر خاصی یکدیگر را تقویت و در واقع دستگاه هادی افکار عمومی را قبضه نمودندمنبع : رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک ، جلد ١٣ مرکز برسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات چاپ اول ١٣٨٤ ، ص ٢٥ ذکر این نکنه ضروری است که مامورین ساواک بنابه وظیفه سازمانی خود که انتقال هرگونه خبر و تحرک و فعالیت های گروهای ی ودینی و فرقه ای بود ، معمولا گزارش های مرتبط با فعالیت بهائیان را به اداره مربوطه ساواک بویژه اداره کل سوم یا اداره امنیت داخلی گزارش می کردند اما به دلیل اینکه مدیران ارشد ساواک و عناصر تصمیم گیرنده ان نظیر پرویز ثابتی رئیس اداره کل سوم و از همه مهمتر هویدا و برخی اعضای کابینه اش از فرقه بهائیت بودند معمولا به این گزارشات بهای لازم داده نمی شد و ان را بایگانی می کردند. فرقه ضاله بهایت برای تمام گروه های سنی بویژه کودکان برنامه های مدون و خاصی داشت و از دهه چهل فعالیت مربوط به کودکان را به صورت جداگانه کنترل و هدایت می کرد. مسئول این برنامه ها شخصی به نام هما احسان ، یکی از بدنام ترین افراد در رادیو بود که همراه شایعات مختلفی پیرامون رفتار و کردار غیر اخلاقی اش بر سر زبان ها بود. هما احسان متولد سال ١٣١٧ بود و ادعا داشت که دوره رومه نگاری را در کالج فرانکفورت گذارنده است . این شخص به توصیه محفل بهائیت به رادیو امد و محمود جعفریان بر اساس همان توصیه و حمایت مسئولیت گروه کودک را به او سپرد. این شخص یعنی هما احسان بر اساس اسناد موجود اخلاق و رفتاری زننده داشت ،دارای سلامت نبود با اینکه طلاق گرفتن در فرقه بهائیت شرط و شروط بسیار دشواری دارد ، اما او با هزار دردسر و بدنامی از شوهرش طلاق گرفت صرفا به خاطر علاقه اش نسبت به برادر شوهر خود.و در نهایت با وی ازدواج کرد. او به کشورهای مختلفی مثل امریکا ، المان ، فرانسه ، کانادا و فلسطین اشغالی سفرهایی داشته و چندین نشان نیز دریافت کرده بود ، گفته می شود سفر او که بیش از هشت ماه به طول انجامید ، ماموریت مطالعاتی داشته و بعد از بازگشت دولت با تشکیل گروه تحقیقاتی زیر نظر وی پیرامون مسائل کودکان و نوجوانان موافقت کرد و بودجه و امکانات و نیرو در اختیارش گذاشت . یکی دیگر از بهائیان که کارگردان بود صرفا به خاطر بهایی بودنش اورا با بذل و بخشش و حقوق مکفی به کار دعوت کردند ایرج انور بود . انور را بیژن صفاری فرزند محمدعلی صفاری رئیس شهربانی کل کشور که از بستگان بسیار نزدیک فریده دی فرح پهلوی بود ، از اروپا به ایران اورد. توصیه می شود کتاب خاطرات فریده دیبا که چند سال پیش به چاپ رسیده مطالعه کنید جالب است چاپ این کتاب با مخالفت های شدید فرح دیبا مواجه بوده که در نهایت چاپ می شود. جالب است بدانید بیژن صفار غیر از فعالیت های معماری رئیس مرکز تئاتر تجربی ایران و مدیر کارگاه نمایش ایران و در شمار جوانان درباری همجنس گرا قرار داشت. او در اواسط دهه ١٣٤٠ با یکی دیگر از مردان همجنس گرا به نام کیوان خسروانی ازدواج کرد!که باعث جنجال وسیعی در میان مردم و کانون های خبری از جمله مطبوعات و سرانجام باعث توقیف و تعطیل دائمی هفته نامه فکاهی توفیق شد. ایرج انور با معرفی صفاری به تهران امد و با بودجه کلانی که در اختیارش قرار گرفت قرار شد به تجربه در تئاتر بپردازد، وی هر سال چندین نمایشنامه را با شیوه های سوپر مدرنیستی بر صحنه تئاتر کوچک تهران می اورد و یک نمایش را هم به جشن هنر شیراز می برد. در اینجا باید به اطلاع برسانم که ایرج انور برادری به نام منوچهر داشت که اورا نیز به تهران اورد و مسئول امور سینما شد و به انعقاد قراردادهای کلان با کارگردان وهنر پیشه های مشهور جهانی پرداخت. این سازمان میلیون ها تومان از پول مملکت را سخاوتمندانه در دامن کمپانی های خارجی و کارگردانان بیگانه می ریخت و تنها از انان می خواست که مثلا صحنه فیمبرداری فلان اثر خود را در ایران انتخاب کنند. یکی دیگر از کارهای منوچهر انور این بود که ، با بودجه دولت داریوش مهرجویی را از فرانسه به ایران اورد و او به عنوان اولین اثر خود فیلم الماس ٣٣ را ساخت که در شمار مبتذل ترین اثار فیلم فارسی بود. ان شا الله به شرط حیات در جلسات اتی بیشتر به نفوذ این عناصر پلید خواهیم پرداخت شادی روح شهدا ، امام شهدا و سلامتی مقام عظمای ولایت صلواتی هدیه فرمایید بر محمد و ال محمد التماس دعا
درد دل های سجاد نجفی استادکار جوان در هنر سنگ کاری : به نام خالق بی همتا. هر چه دنیا به سمت مدرنیته می رود برخی داشته ها و استعدادهای خدا دادی که در درون انسانها وجود دارد کم رنگ و متاسفانه می توان گفت در بخش هایی به فراموشی سپرده می شود. بنده به عنوان کوچکترین قشر از استادکاران در زمینه سنگ تراشی ، طراح و مجری نماهای ساختمانی بر این باور رسیده ام که اگر اینگونه پیش برود تا چند سال اینده چیزی به نام هنردست در کشور عزیزمان ایران که از دیر باز به موضوع هنرهای دستی معروف بوده است ، باقی نخواهد ماند . اگر بخواهیم این بخش احیا و زنده شود باید مردم و حتی مسئولین نگاه ویژه ای به این حوزه داشته باشند. بنده به عنوان یک دانشجو در همه حال تلاش کرده ام این بخش را تحت هر شرایطی برای ایندگان حفظ نمایم اما تا همت و تلاش دسته جمعی نباشد با یک یا چند نفر نمی شود برای بقای این میراث گرانبها کاری کرد. کاش اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی این موضوع را به طور جدی پیگیر باشد تا طعم کارو هنر دست برای همیشه در ذهن مردم ایران باقی بماند. به امید پیروزی و بهروزی
بازنشر داده شد .
هرچند خبر مورد نظر بسیار تلخ و دلخراش بود اما می توان با تامل بیشتری به مواردی اشاره کرد.
پسرکی معصوم که حتی به سن بلوغ هم نرسیده است در جلو دیدگان مادر و مردم در شهر مدینه النبی (ص) تنها به جرم شیعه بودند ، توسط یک وهابی با شیشه سر بریده و درنهایت سلاخی می شود!
این حادثه دردناک را می شود از زوایای مختلف بررسی کرد . اما سوال اینجاست که یک شخص مسلمان، ولی با تفکر وهابیت به چه درجه از رذالت می رسد که چنین تصمیم هولناکی می گیرد؟؟
چرا ذهن و فکر این قبیل افراد دستخوش باورهای غلط قرار گرفته است که با ریختن خون شیعیان بهشتی خواهند شد؟؟
این سوالاتی است که فکر همه انسان ها را به خود مشغول کرده است . این جنایت بخش کوچکی از هزاران هزار جنایاتی است که در طول سال های اخیر توسط عمال تکفیری اتفاق افتاده است .
در اولین پاسخ می توان اینگونه بیان کرد که ، در جنگ رسانه ای و تبلیغی دشمنان اسلام و قران و در راس مذهب تشیع ، دست برتری نسبت به جبهه حق دارند .
یعنی جبهه کفر با تمام توان انچنان بر اراده برخی افراد کم توان از نظر اعتقادی نفوذ و تسلط پیدا کرده اند که به راحتی قانع می شوند خون انسان های بی گناه را بر زمین بریزند و ان هم به بهانه تکفیر ، بهانه ای که با کمی تفکر می توان به ان خط بطلان کشید .
پس می بینیم که جبهه اسلام و افراد اهل فن اگر تلاش قابل قبولی می کردند می شد تا از بسیاری وقایع تلخ جلوگیری کرد اما ، سستی ، ملاحظه و در مواقعی اعتزال اجازه تلاش برای رفع شبهات و دفع لطمات را از دست اندر کاران در این حوزه را گرفته است.
نبود یک مرکز یا کارگروه برای بررسی نتایج در حوزه های دینی و مذهبی که نشان دهد که در طول یک سال یا بیشتر و کمتر چه تعداد نیروی مبلغ دینی تاثیر گذار ، بطور مثال از مساجد و سایر مراکز دینی پرورش یافته و به طور دغدغه مندانه در خدمت ترویج فرهنگ اسلام ناب محمدی ( ص) بکار گیری شده اند.
مساجد ، حسینه ها و سایر مراکز اگر صرفا برای عبادت باشد به طور قطع و یقین اسلام متضرر خواهد شد . با توجه به دارایی و ثروت های عظیم در مسایل معنویی اسلامی اگر به طور مرتب و اصولی کار شود به راحتی می توان انچه دشمنان در اتاق فکر صهیونیسم جهانی طراحی می کنند را خنثی کرد زیرا همه استدلال های این رژیم ضد انسانی پوچ و بی مایه است و فقط همت و تلاش می طلبد و بس .
اگر به طور گذرا به مقابله رزمندگان اسلام با کفر جهانی در جنگ سخت مروری داشته باشیم می بینیم که در همه حال پیروزی از ان جبهه اسلام و مسلمین بوده است ، زیرا دراین نبرد که می توان گفت در همه حال نابرابر هم بوده این مجاهدان با هوش و ذکاوت بالا ، توان رزمی ، شناخت دقیق از جبهه کفر و بستن راههای نفوذ ، که این موارد با پشتیبانی یک ایمان قوی میسر است به دشمن غلبه کرده اند.
اما در بحث جنگ نرم یا جنگ اراده ها اینگونه ضعیف و منفعل عمل شده است ، پس باید گفت یا جنگ نرم جدی گرفته نشده است یا دنیا زدگی باعث سردرگمی اقشار مختلف که بایستی در دل میدان باشند و اسلام اصیل را به دنیا معرفی کنند ، با انواع بهانه های واهی حاضر به مجاهدت نشده اند.
انچه در عراق و سوریه و یمن و افغانستان و فلسطین و برخی کشورهای اسلامی در حال وقوع است نشان می دهد دشمن هدفی را دنبال می کند تا ریشه اسلام را برکند امروزه با توجه به شکل گیری نظام اسلامی با محوریت جمهوری اسلامی ایران ، هر انسان عاقلی می داند که دشنه کفر قلب اسلام را هدف گرفته است و اگر خدای ناکرده غفلت و شیرینی های دنیایی باعث بی هوشی شود و قلب تپنده اسلام ناب اسیب ببیند کوچه پس کوچه های سرزمین های اسلامی غرق در سیلاب خون بیگناهان خواهد شد. ان روز خنجر صهیونست و کفار وهابی نه چپ را می شناسد نه راست ، نه کودک برایش مهم است نه سالخورده و نه شیعه و سنی ، همانطور که در سوریه و عراق حتی به مسیحی و سایرادیان هم رحم نکرده و فوج فوج انسان بی دفاع را به رگبار گلوله بسته و زندگیشان را گرفتند.
اری برادرم ، اری خواهرم اگر امروز در کنار هم برای مسائل پیش و پا افتاده با هم جدل می کنیم و گاهی داشته های خود را به رخ همدیگر می کشیم ، اگر به مردم سرزمینمان فخر می فروشیم ، و صد ها اگر های دیگر در حق مردم روا می داریم به برکت خون های پاکی است که برای حفظ و صیانت از سرزمین و اعتقادات مسلمین بر روی خاک گرم شلمچه ، دهلاویه ، خرمشهر ، سوریه و عراق ریخته شده است .به برکت مدیریت رهبری فرزانه که دشمنان بیشتر از ما اورا می شناسند و به هوش و تدبیر ایشان اعتراف می کنند ، و در نهایت به برکت دعای مادران و پدران و خانواده های معظم شهداست و در راس دعای بابرکت صاحب العصر و زمان ( عج ) است .
پس قدر دان و قدر شناس باشیم و بکوشیم در راه پیشبرد اهداف مقدس اسلام و قران انچنان که شایسته است تلاش و کوشش کنیم که عاقبت بخیری و رستگاری در قدر شناسی از نعمات الهی است .
والسلام
جلیل اقامحمدی همدانی
ین روزها با توجه به ظرفیت های موجود در حوزه رسانه می توان از ان به دوران طلایی مطالبه گری نام برد. طلایی از این منظر که یک فضای نسبتا وسیعی به یک باره به برکت تکنولوژی مدرن مهیا شده و در بیشتر مواقع فاصله مردم و مسئولین را به حداقل ممکن رسانده است. در کنار هم قرار گرفتن مسئولین و مردم را در وهله نخست باید به فال نیک گرفت که این دو قشر می توانند بی واسطه باهم گفتگو و مشکلات احتمالی را مطرح و مرتفع سازند. اما متاسفانه انطور که باید تلاشی برای ارتقاء سطح سواد مطالبه گری صورت نگرفته است .عدم اگاهی به شرایط و قواعد مطالبه گری نه تنها باری را از دوش جامعه بر نمی دارد چه بسا مشکلاتی را نیز متوجه می کند. عدم توجه به حریم افراد ، مداخله در امورات مدیریتی ، تحمیل خواسته های غیر متعارف از جمله مشکلاتی است که ناآگاهان در حوزه های مختلف ممکن است بوجود اورند . در کل می توان اینگونه بیان کرد که هر یک از حوزه ها از جمله فرهنگی ، ی ، اجتماعی و،،،، فرمول های مختص بخود را دارند که برای ورود به هر یک ، بایستی افراد اهل فن و مسلط به کار وارد شوند . یا اگر عوام در مسائلی احساس ضعف در دستگاه های متولی می کنند با ارتباط منطقی و شور و م با افراد متخصص و نهایتا با ارائه راهکارهای مطلوب و حفظ حرمت مسئولین و افراد حق اجتماعی خود را طلب کنند. بهترین راهکار دعوت از مسئول و شنیدن نقطه نظرات ، اهداف و برنامه های وی در حضور اهل رسانه می باشد . و سپس با توجه به وعده های ایشان با دقت نظر موضوعات را دنبال و در هر مرحله نیاز به مطالبه گری و یا توضیحی در روند کارها احساس شد از طریق رسانه ها محلی اقدام و نسبت به امور واکنش نشان داده شود . هر مسئولی که نخواهد یا نتواند به این شیوه پاسخ دهد قطعا رسانه ها باید انطور که شایسته است پیگیر و نتایج را به اطلاع عموم برسانند. مطالبه گری در فضای مجازی و تحمیل بایدها و نبایدها نه تنها عقلانی نیست بلکه باعث رنجش و گاهی جدل های متنی یا حتی بی توجهی خواهد شد.پس در قدم اول ارتقاء سطح دانش مطالبه گری در اولویت قرار گیرد. دوم ؛ ایجاد یک فضای مناسب برای دعوت از مسئولین به همراه رسانه ها و شنیدن برنامه ها و همچنین کمک و همکاری برای موفقیت مدیر مربوطه.و سپس واکنش های منطقی از راه های حرفه ای و قانونی که شان و منزلت قانون اساسی نیز مد نظر قرار گیرد.، زیرا هرگونه رفتار غیر حرفه ای قاعدتا به اصل قانون ضربه می زند . چون در نهایت درخواست ها ممکن است به دستگاه قضا ارجا شود ، اینجاست که قانون از مطالبه گر انتظار رعایت اصول و قوانین را داشته که عدم رعایت ان تبعاتی در پی دارد ، یا ممکن است به دلیل ناتوانی یا بیان غیر صحیح جایگاه یک مسئول را مورد بی حرمتی قرار داده و عادت همیشگی برای ایندگان از این دست افراد شود. لذا تحت هر شرایطی باید احترام به قانون در اولویت قرار گیرد . بهترین و حرفه ای ترین راه نیز همان کسب مهارتهای این بخش و اشنایی با اصول و قواعد ان است. محمدی همدانی
*اسیب های اجتماعی به قلم جلیل اقامحمدی (همدانی) بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از حوزه هایی که در سال های اخیر مورد بی مهری قرار گرفته است ،حوزه اجتماعی است. این حوزه با توجه به تمدن هر اجتماع ،اصول آن ترسیم می شود. لذا تمدن اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست. قوانین ترسیم شده ی اسلام بعد از قران که کلام حق است سینه به سینه از طریق پیامبر رحمت (ص) و ائمه اطهار (ع)و اولیاء الهی در طول تاریخ چرخیده و به عنوان یک اصل اصیل نقطه اتکاء جوامع اسلامی شده است. حال اگر این اصول مورد بی مهری یا تضعیف و یا در مواقعی تحریف شود به طور طبیعی جامعه را دچار تنش خواهد کرد. یعنی می توان گفت قوانین اسلامی و اللهی می تواند کنترل بسیار قوی برای آسیب های اجتماعی باشد. دور نگاه داشتن مردم از آموزه های اصیل اسلامی منجربه فقر شدید فرهنگی و به دنبال آن فقر شخصیتی و اجتماعی می شود. باید اذعان داشت که ، برخی صاحبان قدرت و ثروت در راستای مشغول کردن افکار عمومی برای عدم اعتراض به انباشت سرمایه قدرت و نفوذ صاحبان سرمایه ، به انحاء مختلف در صدد تحمیق ملت ها هستند. ترویج بی بندو باری یکی از راه های نفوذ به اراده و افکار مردم هر جامعه ای می تواند باشد . بی بند و باری را در زمینه های مختلف می توان تعریف کرد . ترویج بدحجابی ، بداخلاقی و. عملا می تواند هر محیطی را آلوده و به نابودی بکشاند ، زیرا پایبندی اخلاقی را عملا دچار تنزل کرده و به دنبال آن تبعاتی چون خشونت ، را در پی خواهد داشت. خشونت خطرناکترین بخش آسیب های اجتماعی بشمار می آید که باعث رفتارهای غیر متعارف ، از قبیل ،تنش های خانوادگی ، تنش های اجتماعی ، سرقت، اعتیاد ومی شود . با توجه به این موارد نوجوانان و جوانان قربانیان اصلی بشمار می آیند. و به تبع آن دستگاه های حکومتی و اجرایی نیز ناخواسته درگیر این مسائل خواهند شد . در چنین شرایطی مدعیانی نیز هستند که ادعا دارند، می توانند خانواده و فرزندان خود را از چنین محیط ملتهب و مسمومی به سلامت خارج کنند وبه همین دلیل به جای ارائه خدمات شایسته و انجام وظایف خود ،بنا به دلایلی کوتاهی یا سکوت کرده و جامعه را به حال خود رها می کنند . اما غافل از اینکه هوای آلوده ی یک محیط هرچه هم تلاش و کوشش شود قطع به یقین تاثیرات مخربی بر افکار فرزندان ایشان می گذارد ، و زمانی هوشیار می شوند که چهره ظاهری، دست نخورده و حفظ میشود اما درونی تهی از باورها در آنها شکل گرفته است. با توجه به مقدمه ای که عرض شد ، مایلم در این بحث به مواردی در حد وسع و توان اندکم اشاره نمایم. صبر : یکی از آموزه های الهی و دینی صبر است که می تواند از بسیاری رخ دادهای تلخ جلوگیری نماید . چنانچه در دین اسلام به آن تاکید شده است. صبر می تواند در برابر مشکلاتی چون اختلاف نظرهای خانوادگی از به بحران کشیده شدن محیط آرام خانواده جلوگیری نماید . طبیعتا انسانها از نظر رفتار و نوع نگاه متفاوت هستند و برخی زمینه های قبلی در ایجاد تنش موثر است در این هنگام اگر طرف مقابل چه زوج و چه زوجه صبر پیشنه نکند نه تنها زندگی خود و اطرافیان ، بلکه جامعه پیرامون خود را نیز با مشکل مواجه می کند ، جبهه گیریهای خُرد به مرور به کلان تبدیل شده و در صدد انتقام از یکدیگر برمی آیند. دیگر نه آینده فرزند و نه آرامش خانواده ها برایشان مهم است و فقط ، به دنبال شعله ور کردن آتش انتقام هستند. از یک سو حکومت را با زحماتی مواجه می کنند که با مراجعه به قانون و در خواست حق و حقوق، هزینه سنگینی را به دوش بیت المال می گذارند و در سوی دیگر امید و آرزوی فرزندان را به چالش می کشند. حال اگر فقط به فرمایش معصوم علیه السلام توجه شود؛ می فرماید : ن و مردان تند خویی و بداخلاقی همدیگر را برای رضای خدا تحمل کنند ، که خداوند پاداش عظیمی برای صابرین در نظر گرفته است. در نتیجه صبردر بیشتر مواقع ٩٠ درصد مشکلات را مرتفع می کند. بزه های اجتماعی: طبق آمار در ماه مبارک رمضان و محرم جرائم اجتماعی به طور قابل چشمگیری کاهش می یابد ، این نشان دهنده آن است که در قشر مختلف زمینه اعتقادی وجود دارد ولی متاسفانه از طرف اهل فن یک نوع اجحاف صورت گرفته است. نگاه غلط ، غیر حرفه ای و یک طرفه برخی به این قشر که ؛پایبندی عمیقی ندارند و بایستی از صحنه حذف و کنار بروند ، به تشدید جدل ها و آسیب های اجتماعی کمک و منجر به حوادث ناگواری از جمله: سرقت ،اعتیاد ، و گاهی قتل نفس می شود. با اینکه حکومت ها در این زمینه بسیار متضرر می شوند اما تلاش قابل قبولی برای اصلاح رفتاری در این موارد صورت نمی گیرد ،که افراد بعد از تنبیه قانونی ، الگوهای رفتاری مثبت برای خود انتخاب نمایند ، تا هم به آغوش جامعه بازگردند و هم نگاه اطرافیان در موردشان تغییر یابد. اینکه کسی بعد از مجازات ،جایگاهی در اجتماع ندارد یکی از دلایل نبود یک مرکز قوی اصلاح رفتاری است که بتواند جامعه را قانع کند که فرد مجرم بعد از مجازات به طور قطعی اصلاح شده است. رهاسازی این قشر که نوعاً تربیت هم میشوند تبعاتی به دنبال دارد و رویارویی با مشکلات متعدد و عدم حمایت اطرافیان، امکان بازگشت را برجسته می کند. پس ،همسو با ابزارهای بازدارندگی قانونی و بلکه جهت پیشگیری، می توان از ظرفیت های موجود استفاده بهینه کرد تا سلامت اجتماعی را با اصول دینی ،اسلامی و انسانی واکسینه و تضمین کرد. در نهایت قرب به خداوند سبحان جامعه ای در خور شان حکومت اسلامی تربیت می کند ، که می توان مدینه فاضله خطاب کرد. این هم میسر نخواهد شد جز با تلاش و کوشش و نگاه مسئولانه نهادها و دستگاه های متولی در این حوزه . پیروز و سربلند باشید. ✍جلیل اقامحمدی همدانی
لحظاتی با استاد افشین علا ، شاعر شهیر ایرانی. همیشه برایم سوال بود چرا برخی هنرمندان اثاری زیبا و دلنشین خلق می کنند و برای همیشه در دل ها باقی می ماند تا اینکه در تاریخ ١٣٩٧/١١/٢٦ در حاشیه شب شعر به مناسبت تجلیل از عالم بزرگ ایت الله حق شناس در شهر اهرم تنگستان برگزار شده بود. برای لحضاتی توفیق شد در خدمت استاد افشین علا باشم . استاد علا شعری در مدح حضرت زهرای مرضیه ( س) خواند و بعد از مدتی از سالن خارج شد ، دیدم ایشان برای ادای نماز اول وقت وضو گرفت استاد در گوشه ای شروع به اقامه نماز اول وقت کرد اینجا بود که جواب سوالم را گرفتم استاد چنان با حال خوب و خاضعانه در برابر خالق یکتا به نماز ایستاد و چنان شمرده و با لحن ارام و دلنشین نماز می خواندکه بنده حقیقتا به وجد امدم . اری ! این قرب به خداوند است که به انسان ها عزت می بخشد نه صرفا هنر ،، هنر و بندگی انسان را به این درجه از بزرگی می رساند که شعرهای زیبایی در مدح ، ائمه اطهار ، اولیاء و شهدا ، سروده و در دلهای عاشقان جای گیرد. تقدیم به شاعر بزرگ و ارزشی استاد افشین علا جلیل اقامحمدی همدانی ١٣٩٧/١١/٢٧
✍جلیل اقا محمدی همدانی ❌پوشش و حرکت جنجالی نوازنده جشنواره_موسیقی! یکی از عکاسان جشنواره موسیقی با استوری کردن تصاویری نوشت: امشب حس و حال ۵۰ سال پیش تالار وحدت بهم دست داد حجاب نامتعارف و دست دادن ماری دوالا (بانوی نوازنده) با یکی از آقایان روی سن تالار رودکی حواشی زیادی ایجاد کرده است. باید عرض شود که اینگونه حواشی ها را نباید زیاد جدی گرفت ، به قول برخی تب زودگذر است !! سال هاست تهاجم فرهنگی تا درون منازلمان نفوذ کرده و ما همچنان در حال واکنش و ایجاد حواشی هستیم و عملا نخواسته ایم به طور جدی وارد مقابله شویم . ظواهر امر نشان می دهد بخش اعظمی از نهادهای فرهنگی در انحصار برخی عناصر مغرض قرار گرفته اند ، هر چند این عناصر نقشی بیشتر از یک عمله را ندارند ، اما بنابه دلایلی تاثیرگذارند! و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کنترل برخی برنامه ها نقشی موثر ندارد. البته نمی توان کل وزارت را زیر سوال برد چون زیر سوال بردن یک سیستم قانونی در واقع زیر سوال بردن نظام اسلامی است . در بدنه مدیریتی و اجرایی این نهاد انسان های با تقوا و شریف وجود دارد اما نفوذ و فشار برخی صاحبان قدرت قائده و قانون نظارتی و مدیریتی را بهم ریخته است . به نظر حقیر مشکل را فقط در یک نقطه می توان جستجو کرد انهم نفوذ ! اگر فکر کنیم امثال فرخ دین پارسای بهایی وجود خارجی ندارند کاملا در اشتباهیم بلکه ان چه که وجود دارد ، افکار الوده چنین اشخاصی است که سالیان طولانی در صدد تحریف دین مبین اسلام بوده اند و به مرور زمان و نسبت به شرایط بروز رسانی می شوند. از دیرباز فرهنگ اسلامی مرتبا مورد حمله بهائیت بوده وخواهد بود . تا زمانی که نتوانیم سازوکار مقابله را مدرن کنیم این قبیل دهن کجی ها به قانون و مردم ادامه خواهد داشت . تا زمانی که قشر فرهنگی مورد حمایت قرار نگیرد که با ساخت و تولید برنامه های سالم و جذاب بخشی از دغدغه های درونی و روحی مردم را مرتفع کند ، طبیعی است میدان برای ورود عناصر ضد فرهنگی باز ، و انچه خواسته های انان است با زبان هنر به جامعه القاء می شود. به تعبیر مقام معظم رهبری ، در مبارزه فرهنگی می بایست مقابله به مثل شود ، یعنی اگر دشمن در فکر ایجاد برنامه های مبتذل برای استحاله فرهنگی است ، در این سو باید جبهه انقلاب با ارائه برنامه های قوی ، نه تنها توطئه ها را خنثی ، بلکه قدم هایی بلند رو به جلو بردارد تا جامعه را برای چندین سال بلکه به اندازه یک نسل واکسینه کند. جدل های لفظی و رسانه ای نمی تواند به طور کلی راه نفوذ را ببندد اما مقابله به مثل قطع به یقین کار سازتر است. و اما مشکلی که جامعه کنونی را در برگرفته ،روحیه ثروت اندوزی و قدرت طلبی در بین برخی مسئولین حال حاضر است. بعضا که قدرت را تجربه کرده اند بنابه دلایلی مشخص از جمله رفاه طلبی مفرط در حال اندوخته ثروت مادی هستند ، این که می توان از ان به عنوان یک معضل اجتماعی نام برد ،باعث شده فضایی برای ورود قشر قدرت طلب باز شود .یعنی عملا سکان مدیریت به حال خود رها و قشر دوم به طمع کسب قدرت به هر شکل وارد ماجرا می شوند .اینجا بر اساس یک فرمول خاص هر دو قشر برای رسیدن به اهداف نیاز به ائتلاف دارند . لذا سر تا پای جامعه را محافظه کاری و ملاحضه کاری فرا می گیرد .دیگر نه تنها مردم و فرهنگ ملی مذهبی فراموش می شود .بلکه دغدغه های انسانی نیز رخت بر می بندد . مشکلات اصلی مردم رها و دغدغه های کاذب روانه اذهان بخشی از مرفحین بی درد شده و ولنگاری جای حجب و حیا و فخر فروشی جای سخاوت را می گیرد. خلع بوجود امده در این موارد بهترین راه نفوذ دشمن برای ضربه زدند به اصل فرهنگ اسلامی است . شناسائی نقطه ضعف های مدیران توسط دشمن و به تبع ان نفوذ ، در اراده انها نتیجه حال امروز را رقم زده و بدونه در نظر گرفتن شرایط مذهبی و دینی وقیحانه رفتارهای ساختارشکنانه در گوشه و کنار کشور رونق می گیرد. برای عده ای که در گیر هوا و هوس دنیایی شده اند و دست در دست دشمنان به هلهله و پایکوبی می پرازند .در چنین و فضای الوده می بینیم حتی حرمت ٢٧ شهید پاسدار که غریبانه و مظلومانه برای حفظ امنیت مردم سرزمین جان خویش را فدا نمودند را نگه نمی دارند. در سایه امنیتی که این مجاهدان بوجود اورده اند هر انچه می توانند به قانون الهی دهن کجی و بی حرمتی می کنند غافل از اینکه اگر نعمات حضرت حق را شاکر نباشیم در باتلاق اعمال خویش غرق خواهیم شد . ظلم و ستم به هر شکلی پایدار نخواهد بود ، وعده حضرت حق در قران است که می فرماید ؛ ان ربک لبلمرصاد . , پ، ن : ممکن است برداشت های متفاوتی از این متن صورت گیرد اما هر کسی در هر مقامی بهتر از دیگران از اعمال خویش باخبر است و مهمتر از ان خداوند متعال در همه حال ناظر بر احوال بندگان است . دنیا با همه وسعتش چنان حقیر و کوچک است که لحظه ای بخود می اییم که تسلیم مرگ گشته و را گریزی از ان نخواهد بود. قطره قطره خون پاک شهیدان و دانه های اشک مادران و فرزندان شهدا روزی در ترازوی عدالت از ما جواب خواهند خواست . ان شاالله که شرمنده نباشیم. والعاقبت للمتقین
واکنش تند محمدی همدانی فعال فرهنگی به بی تدبیری مدیران اجرایی در شرایط بحرانی : دولت و مدیرانش دچار خود فریبی و دگر فریبی شده اند. در بدترین شرایط استاندار گلستان سفر به دور دنیا را به وظیفه خود ترجیح داده و به سفر خارجی می رود رئیس جمهور و برخی وزرا برای خوشگذرانی به قشم و کیش رفته و از مردم اسیب دیده غافلند. تنها هنر دولت برکناری استاندار و ایجاد حواشی پس از ان است استاندار گلستان به جای عذرخواهی استدلال صدمن ی غاز می اورد و می گوید: بیش از صد مدیر اجرایی در سفر خارج از کشور هستند این مسئولین حیا را خورده و ابرو را قی کرده اند ✍ خودفریبی و دگر فریبی خواص . یکی از عمده مشکلات که باعث لغزش و انحراف خواص از اصول اسلامی می شود ، خود فریبی است . کسانی که در مسند قدرت قرار می گیرند بنابه دلایلی که بیان ان از حوصله خوانندگان خارج است ، رفته رفته به مرحله ای می رسند که جبرا به خودفریبی روی اورده تا اعمال غلط خود را در ذهن خویش و دیگران مثبت جلوه داده تا افکار مردم را منحرف یا به تعبیری عوام فریبی کنند . اما این رفتار می تواند پیامدهایی نیز به دنبال داشته باشد .که می توان به دگر فریبی اشاره کرد انسانی که با خود صادق نباشد ، پیامد وخیم این مشکل روحی نه تنها دامن خود را خواهد گرفت، بلکه برای دیگران و جامعه هم گرفتاری هایی به دنبال می اورد. امیر مومنان حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: هر کس با نفس خویش غش[خودفریبی]کند ، با دیگران بیشتر غش [فریب]خواهد کرد.(غررالحکم و دررالکلم، باب معرفة اامرءبعیبه، ح ٤٧٠٩) قران کریم در سوره بقره نیز می فرماید: می خواهند خدا ومومنان را فریب دهند ، در حالی که جز خودشان را فریب نمی دهند ، اما نمی فهمند . یکی دیگر از پیامدهای خودفریبی نافرمانی مدنی است . نافرمانی مدنی ، به معنای زیر پا نهادن ارمان ها و میثاق عمومی ، مدنی و ملی است؛ یعنی اینکه کسی در جامعه اسلامی زندگی کند، مدعی دین و دیانت و حتی معتقد به حکومت دینی باشد ؛ اما در عین حال علیه اساس قرارداد مدنی و تمدن دینی خود با زبان و قلم و رفتار نادرست شعار دهد. مشکل عالم اسلام این جاست که اشخاصی از درون تمدن اسلامی ، با شعارهای قرانی و اسلامی ، مصداق حق و باطل را جور دیگری نشان می دهند، در حالی که خود می دانند مصداق واقعی هر یک کدام است. دگر فریبی سابقه طولانی در تاریخ دارد که می توان به حکومت معاویه اشاره کرد: این حکومت با فریب عوام و تطمیع خواص ، جامعه اسلامی را متزل کرده و حق و باطل را چنان درهم امیختن که کمتر کسی می توانست حق را از باطل تشخیص دهد. دگرفریبی معاویه و مستشارانش با همکاری برخی متخصصان جنگ روانی و رسانه ای مردم لج اندیش و ساده لوح را به درجه ای از جهالت رساندند که مردم لعن بر ابلیس را ترک و وصی و جانشین پیامبر خاتم ص را بعد از نماز لعن می کردند. نتیجه این جنگ و تقلید کورکورانه مردم حادثه غم بار کرببلا را رغم زد و بلکه اجماع ائمه هدی ع را به غربت کشاند. امروزه اگر می بینیم با وجود مشاهدات عینی ، برخی نهادها ی خدوم مورد بی مهری قرار می گیرند و مشکلات به جای مانده از سایر مسئولین به راحتی به حساب ایشان نوشته می شود بدین معنی است که جنگ روانی دشمن به خوبی فعال و نقش دگر فریبی را بخوبی اجرا می کند. نیازی نیست به سال های دور برگردیم ، فقط به دو موضوع، خلاصه وار اشاره می شود : زله دردناک کرمانشاه و سیل ویرانگر روزهای اخیر در استان گلستان شاید بهترین گزینه باشد. از وقوع زمین لرزه کرمانشاه تا به امروز اگر منصفانه بررسی کنیم خواهیم دید چه کسانی خادم ، و چه کسانی به دنبال فرار از رفع مشکلات و ایجاد چالش و حواشی بودند! در استان گلستان نیز به همین منوال ، از شروع سیل تاکنون چه کسانی با تمام توان وارد صحنه شده و بی ادعا کمک رسانی می کنند و چه کسانی به یک شعار پوچ بسنده می کنند. حقیقت ماجرا این است که برخی مسئولین صرفا برای کسب قدرت یا پرکردن فضاهای خالی پست های مدیریتی امده اند نه برای خدمت به مردم! وقتی استاندار یک استان در بدترین شرایط ، سفربه دور دنیا را به وظیفه خویش ترجیح می دهد و سایر مسئولین برای گذران تعطیلات عید به قشم و کیش سفر می کنند ، به روشنی مشخص است که مردم برای چنین مدیرانی اهمیت ندارند!! بی اهمیت بودن مردم برای این افراد در طول این سال ها ،: با انواع گرانی ها ، اختلاس ها ، بی اخلاقی های لفظی ، وکاملا مشخص شده است . اما نکته ای که قابل هضم نیست این است که بسیاری از کسانی که خود در میان مردم هستند و فشارهای بیشماری را لمس می کنند چرا سعی در حمایت و تطهیر این نوع رفتار ها دارند؟ رفتار دوگانه برخی چهره های هنری و ورزشی نیز غیر قابل تصور است چنانکه در مواردی فریاد انسان دوستی غربی سر می دهند ، اما زمانی که مردم سرزمین شان در تب و تاب نجات از رنج ها هستند ، مصلحت اندیش شده و لال می شوند که گویی وجود خارجی ندارند. اما همین جماعت خود فریب و دگر فریب همانند سال های گذشته در تب و تاب انتخابات سراسیمه و پا برای کسب ارای مردم نقاب نفاق برچهره زده و برای چند روزی شعار مردم داری سر می دهند. این جماعت چنان حیا را خورده و ابرو را قی کرده اند که هیچ گاه به روی خود نمی اورند چه ظلمی در حق جامعه روا می دارند! در گذر زمان و نیاز با الفاظی فریبنده مردم را جذب ، و بعد از عبور از مراحل نیاز نگاهی از بالا به پایین دارند . اما در نهایت فراموش نشود همین مردم هستند که زندگی انها راتغییر می دهند. مطلب">
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم اربعین یا چهلمین روز شهادت سرور و سالار شهیدان اقا اباعبدالله الحسین علیه السلام خدمت خادمین محترم شهدا و افسران جنگ نرم تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال قبولی عزاداری های یکایک شما را خواهانم به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد اربعین یعنی غم .اربعین یعنی تنهایی اربعین یعنی داغ بر دل نشسته. بی بصیرتی خواص و جهالت عوام داغی را بر دل شیعیان نهاد که با گذشت قرنها نه تنها ارام نمی گیرد بلکه هر ساله فوران می کند امروز با مشت های گره کرده می گوییم ما اهل کوفه نیستیم که مولای ما تنها بماند. پس تنهایی یعنی داغ ابدی روزی که مردم از همه جا امیدشان نا امید شد به سوی مولای مظلوممان هجوم اوردن برای بیعت ! در حالی که امام ولی ،وصی و جانشین حضرت رسول (ص)بود.اما غفلت باعث شد سالها خانه نشین شود. امام علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید :جماعت چنان بر من هجوم اوردن که ترسیدم امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام در ان شلوغی اسیب ببینند. و همانطور هم شد مردم کوفه نه در روز بیعت حسنین را مورد توجه قرار دادند نه بعد از شهادت امیر المومنین علی ع .ان روز پدر بود تا فرزندان خود را نجات دهد اما بعد سالها امام حسن ع با زهر کین و اقایمان حسین ع در جنگی نا برابر و در اوج نامردی سر از پیکر مطهرش برداشتند. این است که می گوییم اهل کوفه نیستم ان شاالله به برکت خون شهدا خداوند توفیق سربازی در رکاب ولی امر را به همه ما هدیه فرماید. در جلسه گذشته رسیدیم به شروع کار دولت خاتمی و اولین جرقه اشوب که قتل های زنجیره ای نام گرفت. این قتل ها توسط عده ای نیروی خود سر از وزارت اطلاعات انجام گرفت و در نهایت توسط خود سربازان گمنام اقا امام عصر عج عوامل دستگیر شدند. به دنبال شناسایی و دستگیری عوامل جنایت انتظار می رفت فضای کشور فروکش کند اما احزاب و گروه های جبهه دوم خرداد در یک اقدام هماهنگ و مشکوک به جای حمایت و دلگرمی دادن به وزارت اطلاعات و نیروهای خدوم و انقلابی ان در کشف این توطئه خواستار برکناری وزیراطلاعات شدند حالا اهداف چی بود؟؟ اهداف دشمن ایجاد بدبینی در احاد جامعه نسبت به نهادهای امنیتی و انقلابی کشور انداختن این قتل ها به گردن علما و مراجع بزرگ تقلید حامی نظام اسلامی مقاباه با راهبرد فتح سنگر به سنگر نهاد های کشور توسط گروه های دوم خردادی که طبق تئوری فشار از پایین و چانه زنی از بالا می خواستند وزارت اطلاعات را نیز به بهانه این قتل ها دردست بگیرند و عمده هدفشان جایگزنی عوامل خود با نیروهای کارکشته انقاابی و ارزشی وزارت خانه بود و در مرحله بعدی به سراغ نهادهای انقلابی نظیر سپاه پاسدارن نیروی انتظامی و به نوعی فتح سنگر به سنگر بروند در این جا نقش شخصیت ها نشریات و رومه های انقلابی مثمر ثمر واقع شد و با روشنگری تک تک اهداف دشمن را برای مردم برملا کردند و مهمتر از همه بیانات مهم و روشنگری رهبری معظم انقلاب این مشکل مرتفع گردید چند ماه پس از ماجرای پر افت و خیز قتل های زنجیره ای یکی دیگر از غمبارترین رویدار های این دوره یعنی فاجعه کوی دانشگاه به وقوع پیوست ماجرا ازانجا اغاز شد که فضای فرهنگی کشور سخت مورد تاخت و تاز عده ای قلم به دست بی تعهد و تعدادی فرصت طلب که وابسته به دشمن بودند قرار گرفت اگر دقت کرده باشید امروزه هم همین افراد در همه مشکلات نقش افرین هستند البته نوع انجام کار تغییر کرده که حال به علت گستردگی فضای مجازی هم اجرای کار راحتر شده هم کم خطر تر زیرا با استفاده از سایه روشنی را می زنند. به هر حال در ان زمان نیز مسئولین فرهنگی بی توجه به هشدارهای رهبر بصیر انقلاب مراجع تقلید و عناصر متدین و دلسوز همچنان بر ت بی ضابطه مدارا و تساهل در عرصه فرهنگی پافشاری می کردند حال دران زمان جالبه بدانید شخصی مثل عطاالله مهاجرانی وزیر ارشاد نظام اسلامی بود و جالبتر اینکه همین شخص که حال در راس دشمنان اسلام قرار گرفته با تبانی و ملاحظات نمایندگان مجلس که مورد استیضاح قرارگرفته بود رها و مجددا رای اعتماد گرفت خدا لعنت کنه مسئول خائن رو و خدا لعنت کنه مسئولی که بی توجهی به دستورات ولی امر خویش می کنه. گفتن برخی مطالب دل انسان رو به درد می اورد اما چاره ای جز گفتن ندارم حضرت اقا وقتی از تهاجم فرهنگی ، شبیخون قتل و عام و توطئه سخن می گفتن همین شخص خائن در رومه صبح امروز ازاین مسائل به عنوان توهم یاد کردند یکی از ضربه های اساسی در این دولت ازادی مطبوعات بود دانشگاه تهران که مدتها در اثر تحریکات عوامل افراطی خصوصا نهضت ازادی و نیز اتفاقات ی پیاپی در تب و تاب به سر می برد و با انگیزه مخالفت با تصویب کلیات طرح اصلاح قانون مطبوعات به صحنه تجمع های اعتراض امیز و درگیری های خشونت بار تبدیل شد یک تجمع دانشجویی کم کم تبدیل به یک اشوب خیابانی گردید اجرا گردید اما با نام و اصطلاحات دیگری دقیقا از تیرماه ٧٨ به بعد اتفاقاتی رخ داد که کاملا ازتصمیم و عزم جدی عاملان ان برای براندازی نظام اسلامی حکایت می کرد و عده ای اوباش به و اغتشاشگر به اسم دانشجو دست به اشوب فراگیر در سطح شهر زدند اشوبگران با شعارهای تحریک امیز و با ایجاد جوی از رعب و وحشت به عابران و رهگذران حمله می کردند و به مسئولان عالی رتبه از جمله امام راحل و مقام معظم رهبری توهین و هتاکی می نمودند خاطرات سردار نظری فرماندهی وقت نیروی انتظامی تهران بسیار خواندنی است با اینکه دست پلیس برای سرکوب اشوب باز بود اما دستور عدم برخورد مانع از برخود پلیس با ارازل می شد ایشان در کتاب خاطراتش می نویسد برخی حتی اقدام به برپایی ایست بازرسی کرده بوده و مامورین ناجا را بعد از ضرب و شتم خلع سلاح می کردند و حتی اشوب گران به انواع وسایل نظامی از قبیل بیسم سازمانی پیشرفته مجهز بودند و اشوب ها را به هرنقطه ای می کشاندند ودر این قائله نیز مقام عظمای ولایت بار دیگروارد میدان شد وبا هشدار نسبت به اهداف دشمن از دانشجویان خواست با حفظ هوشیاری به برنامه های دشمن کمک نکنند همانطور که عرض شد فقط در قم برخی شهرهای اصفهان زحماتی را طرفداران منتظری ایجاد می کردند اما در این مقطع که به بحث مربوط است سایر شهرها ارام بود در ان زمان بود که حضرت اقا در یک سخنرانی که دل همه ازادگان را به درد اورد ضمن توصیه و هشدار در اوج مظلومیت فرمود : اگر عکس مرا هم اتش زدن شما سکوت کنید دراین حادثه بسیار تلخ نیروی انتظامی به عنوان یک بازوی امنیتی کشور از طرف دوست و دشمن مورد بی مهری قرار گرفت با اینکه تلاش خیلی از بدخواهان را با هوشیاری جهت برهم زدن نظم و ارامش ناکام گذاشته بود که به یک مورد ان مختصرا اشاره می شود عناصر افراطی تلاش داشتن تا این حادثه خطرناک را به مسابقه فوتبال بین دو تیم پیروزی و استقلال در استادیوم صدهزار نفری ازادی بکشانند این موضوع می توانست بر ابعاد این فاجعه افزوده و کشور را در وضعیت بحرانی غیر قابل تصوری قرار دهد فرماندهان ناجا پس از ناکامی درمتقاعد کردن مسئولان ذی ربط برای به تعویق انداختن این مسابقه با امید به عنایت الهی و درایت خود نگذاشتن انچه بدخواهان نظام بود اتفاق بیفتد بزرگ نمایی برخی اتفاقات و درج دروغین برخی اخبار نظیر کشته شدن تعدادی از دانشجویان ، حتی تعدادی از علمای قم را وادار به موضع گیری کرده بود ، رومه خرداد با تیتر درشت نوشته بود : کوی دانشگاه به خاک و خون کشیده شد. یکی از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در تجمع درب اصلی دانشگاه اعلام می کند: اجساد شهدای دانشجو باید به ما تحویل داده شوند و دولت باید امنیت تشییع جنازه باشکوه انها را که ما برگزار می کنیم تضمین کند!! این درحالی بود که به تصریح گزارش کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی هیچ دانشجویی در حادثه کوی دانشگاه کشته نشده است رهبری معظم انقلاب در سخنرانی بیست و یکم تیرماه خود ضمن تاسف بار خواندن حادثه کوی دانشگاه و تفبیح حمله عناصر مشکوک به خوابگاه دانشجویان به اسم نیروی انتظامی و با شعارهای اسلامی خواستار برخورد بامجرمان این حادثه می شوند و از دانشجویان به طور شایسته ای دلجویی می کنند عمدارکمیل: دبیر شورای امنیت ملی چه کسی بود اون زمان؟ همدانی: اما : در نقطه ای دیگر پایتخت همچنان در اتش و نا ارامی های هدفمند که اشکارا از ان سوی مرزها هدایت می شد می سوزد. که ان شاالله به شرط حیات در جلسات اینده خدمت سروران گرامی ارائه می گردد.
سلام علیکم قبل از شروع جلسه از سروران ارجمندم عذرخواهی می کنم بابت تاخیری که بوجود امد. متاسفانه مشکلاتی در نت بوجود امد هر چه تلاش کردم نتوانستم راس ساعت مقرر در خدمت بزرگواران باشم .امیدوارم حقیر را عفو بفرمایید. در جلسات گذشته در مورد زحماتی که جریان اصلاح طلب برای مردم و نظام اسلامی درست کردند بخش هایی عرض شد .که حادثه کوی دانشگاه یکی از انان بود. بعد از قتل های زنجیره ای نوبت به حوادث تلخ کوی دانشگاه تهران رسید. تعدادی افراد به صورت هدفمند به اسم دانشجو وارد دانشگاه شده و تعدادی نیز به نام نیروی انتظامی و امنیتی به اصطلاح ( لباس شخصی ها ) برای مقابله ورود کرده و دانشجویان واقعی را مورد ضرب و شتم قرار دادند با گزارشی که کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی مبنی بر اینکه هیچ دانشجویی در حادثه کوی دانشگاه کشته نشده است بایستی تنش ها کم شود ولی برخی از ارام شدن فضا ضرر می دیدند. به هرحال . رهبری معظم انقلاب در سخنرانی بیست و یکم تیرماه حادثه کوی دانشگاه و حمله عناصر مشکوک به خوابگاه دانشجویان به اسم نیروی انتظامی و شعارهای اسلامی را تاسف بار خوانده و خواستار برخود بامجرمان این حادثه می شوند و از دانشجویان به طور شایسته ای دلجویی می کنند و اما . در پی شدت یافتن وخامت اوضاع ٢٤ تن از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران با ارسال نامه ای محرمانه به رئیس جمهور ( خاتمی ) ضمن ابراز نگرانی شدید از خونسردی مسئولان ذی ربط در قبال حوادث تلخ جاری از او خواستندسریعا با اقدامات موثر به این غائله پایان دهند در غیر این صورت سکوت را جایز نشمرده و خود بر حسب وظیفه وارد عمل خواهند شد که این نامه پس از چند روز افشا و خود موضوع جنجالی دیگری شد یکی از امضا کنندگان این نامه سردار سرافراز سپاه اسلام حبیب حرم عمه سادات حاج حسین همدانی عزیز بودند روحشان شاد. اگر به یاد داشته باشید در پی شهادت مظلومانه شهید حاج حسین عزیز رسانه های اصلاح طلب نه تنها از این رزمنده فداکار و جانبرکف تجلیل نکردند بلکه برخی از انان بی شرمانه با جملات وقیحانه دل محبان شهید را به درد اوردند که یکی از رومه ها در کمال وقاحت خبری را تیتر کرد که : سرتیپ حسین همدانی کشته شد !! هر چند توسط مسئولین وقت ارشاد تذکر گرفت اما نشان دهنده کینه این عناصر از سردار عزیزمان بود اصلاح طلبان به خاطر امضای این نامه و مقابله با فتنه گران سال ۸۸ از شهید حاج حسین عزیز کینه بر دل داشتند و کینه های خود را بدین شکل خالی می کردند بنابر این باید عرض کنم ؛ گستره اشوبها در شهر تهران به خیابانهای منتهی به بیت رهبری نیز رسید در شهر تبریز نیز تحرکات مشابهی در حال وقوع بود بیم ان می رفت که رفته رفته این وضعیت به سایر شهرها نیز سرایت کند در اینجا لازم است عرض شود از اتش افروزی رسانه ها معاند نباید غافل شد که همگام با اشوب گران با نشر مطالب تحریک امیز و احساسی به این حادثه کمک و یاری می رساندند حال دشمن چگونه می توانست در اتش فتنه بدمد ؟؟ طبیعتا از طریق افراد نفوذی افراد نفوذی باید از بین چه کسانی انتخاب شوند؟ از بین عناصر بریده و از نفس افتاده که هم سوابق مبارزاتی و انقلابی داشته باشند و هم راحت بتوانند در نهادها نفوذ کنند یکی از افرادی که برای دشمن حائز اهمیت بود شخصی به نام عبدالله نوری بود که در مورد خدمات این عنصر خائن به دشمن مطالبی عرض خواهیم کرد. نفوذ افرادی چون نوری مهاجرانی و.را می شود از داستانهای غم انگیز انقلاب برشمرد. بازگشت شرمگینانه برخی از گروه ها و عناصر انقلابی به اغوش دشمنان که سال های سال توفیق مجاهدت علیه انان را در حیات ی خود به ثبت رسانده بودند. البته این نکته مختص زمان ما نیست و به تعبیر مقام معظم رهبری هر انقلابی ریزش و رویشی دارد.در هرزمانی چهره ها و عنصرها به دلایل گوناگون به گذشته انقلابی خود پشت و پا زدند و راه خیانت را در پیش گرفته یا دست کم به عنصری بی تفاوت777777&*** تبدیل شدند. البته عرض شود همین عناصر بی تفاوت با سکوت خویش ضرباتی شاید مهلکتر از دشمن به نظام اسلامی وارد می کنند که گناهشان کمتر از دشمنان نیست ؛ که اتفاقا شهید بزرگوار سردار باکری در یک پیام کوتاه و تاریخی این نیروها را پیش بینی کرده بودند که تاریخ نیز در حادثه غم بار کرببلا از این افراد به ننگ یاد می کند این دلایل می تواند ضعف بنیادهای ایمانی و اعتقادی کاستی های شخصیتی افراد ، و یا تحت تاثیر وسوسه وتحریکات عوامل دشمن قرار گرفته باشندو دشمن نیز از همین ضعف ها استفاده می کند. عبدالله نوری یکی از اشخاصی بود که سابقه ممتد در مبارزات علیه رژیم ستم شاهی و خدمات پس از انقلاب اسلامی داشت او با حکم حضرت امام رحمت الله علیه نماینده ایشان در جهاد سازندگی ،بود و همچنین ، عضویت در شورای عالی امنیت ملی ، تصدی یک دوره وزارت کشور در دولت سازندگی نیز در کارنامه دارد. و سپس وارد دولت اصلاحات خاتمی شد و به دلیل عملکرد ضعیف ، نا موفق و پرتنش توسط مجلس استیضاح و برکنار شد. اما سپس در انتخابات اول شوراهای شهر تهران به عضویت شورای شهر تهران در امد. نوری همزمان با مدیریت رومه خرداد اهداف ی خود را دنبال کرد و با استخدام و بکارگیری عناصر مشکوک و بعضا ضد انقلاب و لائیک تلاش کرد تا به حرکت اصلاحی جبهه دوم خرداد شتاب بیشتری بدهد از این رو به واسطه رومه افراطی و تند رو خرداد در بسترسازی این حرکت از هیچ اقدامی هر چند معارض با مبانی دین و اصول انقلاب دریغ نکرد. تهاجم بی وقفه به احکام و مبانی دینی و شرعی ، حمله به نهادهای قانونی و حمایت از عناصر ضد انقلاب و بی دین ، ترویج فلسفه های منسوخ غرب که سرانجامی جز نهیلیسم و پوچ گرایی و دین گریزی نداشت، بخشی از کارنامه رومه وابسته به عبدالله نوری بود. این رومه با دروغ پردازی و شایعه سازی تنور التهابات و هیجانات ی می دمید در روز ١٨ تیر ٧٨ با تیتر دورغین خود با عنوان دانشگاه به خاک و خون کشیده شد به پرچم انتقام خواهی اشوبگران بدل شد . اشوبگران با در دست داشتن این رومه به هر سو می رفتند چنان حس انتقام جویی را در دل افراد ساده دل بر می افروختند که گویی این حرکت را پایانی جز خونخواهی از عوامل زحمتکش نیروی انتظامی نبود.!! در پی گسترش این گونه اقدامات و تخلفات حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی ، ستاد احیا امر به معروف و نهی از منکر ، صدا و سیما و گروهی از اقشارمختلف مردم از جمله طلاب و دانشجویان با تنظیم شکایت نامه ای به دادگاه ویژه ت خواستار محاکمه وی شدند در کیفر خواست صادره از سوی دادگاه عبدالله نوری به توهین و افترا به مسئولان و دستگاه های وابسته به نظام و نشر اکاذیب برای تشویش اذهان عمومی ، فعالیت تبلیغی علیه نظام ، نشر مطالب مخالف موازین دینی ، اهانت به مقدسات مذهبی ، مقابله با نظرات و دیدگاه های اصولی حضرت امام ره و اهانت به معظم له ، ترغیب به شناسایی رژیم نامشروع صهیونیستی ، تبلیغ به نفع گروهک نهضت ازادی و دفاع از جبهه ملی ، ترویج ی اقای منتظری ، تشویق به مبارزه علیه برخی احکام مسلم اسلام و القای تضاد عقلانیت و دین متهم گردید. با عرض پوزش از سروران گرامی ، بابت اینکه وقت جلسه به طول انجامید امیدوارم حقیر را عفو بفرمایید. قابل توجه همسنگران گرامی بایستی عرض شود : هدف از بررسی این موضوعات تلخ شناخت بهتر گروه یا جناحی به نام اصلاحات است که این روز ها بسیار از انها می شنویم و بخشی از نهادها بخصوص اجرایی توسط این حزب مدیریت می شود . لذا مایلم بزرگواران بیشتر با پایه گزاران اصلاحات اشنا شوند . عبدالله نوری ، زحمات زیادی برای نظام اسلامی درست کرد که ان شاالله در جلسات اتی مفصل به انها خواهیم پرداخت.
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم شب همگی سروران گرامی بخیر باشد .امید که در غروب جمعه دلتنگی در صف منتظران واقعی امام غایب از نظرقرار بگیریم .ان شاالله. در جلسات گذشته بخشهایی از چگونگی تشکیل جریان اصلاحات خدمت سروران گرامی ارائه گردید. و همچنین به مقطعی اشاره شد که ریزش ها در میان یاران انقلاب به طور علنی اغاز شده بود. از جمله به انحراف و سقوط عواملی چون عبدالله نوری اشاره شد که به ادامه این بحث خواهیم پرداخت . با شکایت نیروی انتظامی و ستاد احیا امربه معروف و صداو سیما و.عبدالله نوری به دلیل : توهین و افترا به مسئولان و دستگاه های وابسته به نظام و نشر اکاذیب برای تشویش اذهان عمومی ، فعالیت تبلیغی علیه نظام ، نشر مطالب مخالف موازین دینی ، اهانت به مقدسات مذهبی ، مقابله با نظرات و دیدگاه های اصولی حضرت امام ره و اهانت به معظم له ، ترغیب به شناسایی رژیم نامشروع صهیونیستی و. متهم گردید. دادگاه عبدالله نوری سر انجام روز شنبه ٨ ابان ٧٨ به صورت علنی در شش جلسه برگزار شد . وی در دادگاه با دفاع از مواضع جدید و انحرافی خود که در رومه خرداد منعکس می گردید به دفاع جانانه از نهضت ازادی ، تشکیک در نامه امام خمینی ره در خصوص عدم مشروعیت این گروهک ، حمایت قاطع از اقای منتظری و تشکیک در نامه امام به عزل منتظری ، اظهار تاسف نوری در عدم شناسایی رژیم اشغالگر قدس از سوی جمهوری اسلامی ایران و ترغیب به شناسایی این رژیم ، و نیز دفاع ازسازش با امریکا و نکوهش مسئولان به خاطر امتناع از مذاکره با امریکا ، از موضوعاتی بود که حیرت همگان را برانگیخت! حالا دقت کنید ؛مذاکره با شیطان بزرگ و مشروعیت بخشیدن به رژیم جعلی اسراییل موضوعی نبوده که در این مقطع برای کمک به اصطلاح حل مشکل اقتصادی باشد یا ننگ نامه ای مثل برجام به یک باره از ذهن برخی تراوش کرده باشد بلکه نشان می دهد یک برنامه قدیمی و منظم بوده که در زمان های مختلف تغییر ظاهر می داده است . همچنین عبدالله نوری با غیر قانونی خواندن دادگاه ویژه ت که با حکم حضرت امام فعالیت می کرد و نیز در پیشی گرفتن مشی گستاخانه و هتاکانه نسبت به اصل دادگاه و تصمیمات ان ، پرده ای دیگر از تقابل با اندیشه های فقهی و حکومتی امام را به نمایش گذاشت. بالاخره پس از شش جلسه و استماع اخرین دفاعیات متهم با ذکر مستندات قانونی ، به پنج سال حبس و پنج سال محرومیت از فعالیتهای مطبوعاتی محکوم گردید. عبدالله نوری که روزگاری به دلیل پیروی از امام خمینی ره و رهبری معظم انقلاب ، از نگاه رسانه های بیگانه مستحق هرگونه توهین و دشنام بود ، به یک باره به قهرمانی در خور تجلیل و ستایش تبدیل شد. جالب اینجاست که زمانی خود ایشان در جمع شورای اداری استان گیلان در تاریخ ٩ خرداد ٧٢ به همکاران خود در وزارت کشور هشدار داده بود : یک وقت جوری نشود که ببینیم که حرف های رادیوهای بیگانه با حرف ما جور دربیاید . وی در ادامه می گوید: من بالاتر از این بیان می کنم که نکند رادیو های بیگانه را ما تغذیه کنیم و انها نطق ما را بگذارند اما صد افسوس !! ؛ که سبو بشکست و ان پیمانه ریخت . او خودش نزد رسانه های وابسته به استکبار به سمبل ازادی خواهی و نو گرایی تبدیل شده بود .او دیگر یک انقلابی پیرو امام نبود بلکه از او به عنوان یک شورشی قهرمان در مقابل انقلاب و امام یاد می شد.! رسانه ها ی خارجی نسبت به این شخص و مسائل پیرامون واکنشهایی را نشان دادن که حقیر بخش هایی را اماده کرده و خدمت سروران ارجمندم ارسال می کنم واکنش برخی از رسانه های خارجی در مورد نوری : رومه گلوب اندمیل (کانادا) در تجلیل از نوری می نویسد: نوری اولین ایرانی بود که گفت : اگر فلسطینی ها خواستار صلح با اسراییل هستند ماکه هستیم که به دنبال جنگ باشیم (منبع خبرگزاری جمهوری اسلامی ،٢١ابان ٧٨) همچنین رومه سابورگر ناخریشتن اتریش هم با اشاره به دفاعیات نوری در دادگاه نوشت : نوری بر مقدس ترین تابوهای جمهوری اسلامی انگشت نهاد . او مشروعیت دادگاه ت را انکار کرد و بدین ترتیب جسارتی کرد که تا پیش از ان ، شجاع ترین اصلاح طلبان هم نکرده بودند . او میراث خمینی را که این دادگاه را خارج از قانون اساسی تأسیس کرده بود زیر سوال برد.(همان منبع ٢٢ابان ٧٨). بزرگواران به واکنش یا در واقع به یاداشت رومه اتریشی توجه کنید !! معلوم می شود برنامه ها توسط چه کسانی تدوین و چگونه باید اجرایی می شد ! از نظر انها هرکسی به ارمان های انقلاب و امام بتواند حمله ور شود یک عنصر شجاع است !! به هر حال همسو با دشمنان خارجی اصلاح طلبان نیز بیکار ننشسته و دست به اقداماتی می زنند : اصلاح طلبان برای ازادی عبدالله نوری کمیته ای تحت عنوان * همبستگی ملی برای ازادی نوری _ تشکیل دادند تا بتوانند در کنار اعتراضات فشارهایی را برای فرار وی از مجازات ترتیب دهند . گام بعدی اصلاح طلبان ، ایجاد تجمع های اعتراض امیز و فشار برای عقب نشینی قوه قضایی بود که البته از مدت ها قبل از سوی رسانه های بیگانه تبلیغ و ترویج می شد به طور مثال رومه نیویورک تایمز نوشت: زندانی شدن نوری می تواند به شورش هایی نظیر شورش های دوران انقلاب منجر شود . شورش هایی که سقوط حکومت سلطنتی را به دنبال داشت.(واحدمرکزی خبر ١٥ اذر٧٨) این موضوع خیلی جالبه : وقتی می فرمایند خداوند دشمنان را از احمق ها قرارداده اند ؛ حماقت انها کاملا مشخص است ، یک عده اغتشاش گر دنیا طلب را با مردم ازاده ای که جان در کف دست داشته و انقلاب را به پیروزی رساندند مقایسه می کنند . !! در پی این تحریکات و فعال شدن دفتر تحکیم وحدت و نیز شکل گیری هسته های شورش در دانشگاه ها ، اتحادیه اروپا و برخی از سازمان های جهانی نیز در حمایت از نوری از خود واکنش های تندی نشان دادند ازجمله سازمان حقوق بشر ، سازمان عفو بین الملل .رای صادره از سوی دادگاه را به شدت محکوم کرده و خواستار ازادی فوری و بی قید و شرط نوری شدند.(منبع رومه اریا، ١٦ اذر ٧٨) حال برای روشن شدن اهداف این سازمان ها فقط کافی است کمی تفکر کنیم به خاک و خون کشیدن هزاران کودک و مردم بی دفاع در سراسر دنیا برای انها اندازه ازادی یک فرد وطن فروش و دین فروش اهمیت ندارد!!واقعا چرا؟! به هرحال در این برهه اتحادیه اروپا نیز در واکنش به دستگیری و محاکمه گروهی از اصلاح طلبان از جمله عبدالله نوری و محسن کدیور که پیش از وی از سوی دادگاه ویژه ت محاکمه و محکوم گردیده بود . گسترش هرگونه روابط و ارتقای مناسبات تجاری اتحادیه اروپا را منوط به بهبود حقوق بشر کرد . این اتحادیه اعلام کرد که اعضای قبل از تعیین روابط با تهران شاهد موارد بیشتری از اصلاحات و بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران باشند.(رومه صبح امروز ١٠اذر٧٨) با توجه به این مواضع باید حمایت های گسترده و هماهنگ کشورهای غربی از نوری را یکی از مهمترین سرفصل های زندگی این انقلابی پشیمان و از اتفاقات غیر قابل انتظار این رویداد به شمار اورد. در پایان این بحث بخش هایی از فرمایشات مقام معظم رهبری را در مورد این شخص و اشخاصی مشابه خدمت خادمین ارسال می کنم ان شاالله مورد استفاده قرار گیرد . نوری از نگاه رهبری معظم انقلاب اسلامی مقام معظم رهبری چند روز بعد در واکنش به این ماجرا فرمود : جبهه دشمن ، غیر از ان آدم غافلی است که خودی هم هست، منتها بیچاره دچار غفلت و اشتباه و فریب می شود . بر اثر حادثه ای عقده و کینه ای پیدا می کند و در مقابل نظام می ایستد ؛ درمقابل سخن حق می ایستد؛ در مقابل امام و راه امام می ایستد ؛ این ان دشمن اصلی نیست ؛ این یک ادم فریب خورده است؛ این یک ادم قابل ترحم است! دشمن اصلی کسی است که پشت سر این قرار می گیرد ، اما خودش را نشان نمی دهد؛ در داخل کشور خودش را نشان نمی دهد؛ در خارج کشور چرا ؛ در جبهه جهانی ، در جبهه بین المللی ، به عنوان یک عضو وفادار سازمان جاسوسی سیای امریکا یا موساد صهیونیست ها چرا؛ کاملا چهره او اشکار است ؛ حرف هم می زند ؛ حقایق را هم می گوید؛ انگیزه هایی را هم که برای مبارزه با اسلام و مسلمین دارد ، بیان می کند ؛ اما ان دنباله او که داخل کشور است،خود را دم چک اقتدار حکومت قرار نمی دهد ، می داند که این حکومت حکومت مقتدری است؛ حکومتی است که متکی به محبت مردم است؛ متکی به ایمان مردم است؛ ازحکومت می ترسند و خودشان را جلو نمی دهند . حرفشان را با یک واسطه ، با دو واسطه یا سه واسطه از زبان ادم های غافل می زنند . یک وقت می بینید طرف یک است ؛ اما غافل و فریب خورده و بی خبر ؛ یا یک دانشجو ست ؛ اما اسیر احساسات شده و نیندیشیده؛ یا یک فرد معمولی حتی انقلابی است؛ اما زمان را نشناخته ، دشمن را نشناخته یا احیانا دچار عقده و کینه ای شده است . حرف از زبان این فرد خارج می شود؛ اما این بیچاره حرف خودش نیست ؛ حرف دشمن است.((مقام معظم رهبری ٢٦اذر ١٣٧٨)) ان شاالله در جلسه اتی به دلیل وجود مشکلات در مجلس تاریخچه نمایندگان مجلس دوره ششم را مورد بررسی قرار می دهیم . التماس دعا دارم
_ توطئه های نرم قسمت چهارم_ انقلاب مخملی پروژه قرقیزستانیزه کردن انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی درسال ١٣٨٣ با هدف ایجاد گسست در ساختار ی و برهم زدن انسجام اجتماعی اغاز شد. این پروژه با استعفای برخی از نمایندگان رد صلاحیت شده مجلس ششم و برخی دیگر از مدیران دولتی شروع شد؛ می توان گفت تحصن نمایندگان مجلس ششم نیز ادامه همین طرح بود . بی اعتنایی جامعه به تجدیدنظر طلبان و ناگاهی افراطیون از ظرفیت اجتماعی خود و از همه مهمتر قاطعیت رهبر معظم انقلاب اسلامی ، این پروژه را نیز با شکست مواجه کرد.ساماندهی انقلاب مخملی در ایران به وسیله بنیاد سوروس با واسطه افرادی در داخل کشور بوده است. بر اساس اعترافات افراد وابسته ، این بنیاد با حمایت از برنامه های خاورمیانه ای مرکز امریکایی " ولسون ، به دنبال ایجاد یک شبکه غیر رسمی در ایران جهت عملی نمودن اهداف براندازی نرم بوده است. در این راستا کیان تاج بخش ( مدیر و نماینده بنیاد سوروس در ایران) سعی داشته با راه اندازی کارگاه های مطالعاتی متشکل از جوانان و دانشجویان و تدریس اصول و مبانی شبکه سازی اجتماعی زیر ساخت های براندازی نرم در ایران را فراهم اورد.با اغاز شکل گیری فضای انتخابات دهم ریاست جمهوری اصلاح طلبان هواخواه لیبرالیسم و سکولاریسم با پشتیبانی دشمنان نظام اسلامی پروژه دیگری از سلسله پروژه های انقلاب رنگی در ایام انتخابات را طراحی و اجرا نمودند .این پروژه که گرجستانیزه نمودن و او کرانیزه کردن انتخابات بود، از مدت ها پیش از انتخابات در دستور کار قرار گرفته بود. پروژه جدید در سه فاز طراحی شده بود: ١_ جنینی ٢_ مقدماتی ٣_ تکمیلی فاز جنینی در درون خود سه مرحله را شامل می شود که هدف از اجرای ان زمینه سازی برای دو قطبی کردن جامعه به افراط و اعتدال بوده است . مراحل سه گانه این فاز عبارت است از : ١_ ایجاد کارشکنی در عرصه های مختلف برای ناکارامد جلوه دادن مسئولان معتقد به گفتمان انقلاب . ٢_ اعلام خطر و بحرانی خواندن اوضاع کشور و غیر عادی جلوه دادن ان. ٣_ تلاش برای بی اعتماد کردن مردم و ناامید ساختن ایشان از اوضاع فعلی و گره زدن امید مردم به جریان مخالف نظام و مدعی نجات ادامه دارد. پ_ن: با این تفاسیر ایا برای افراد جاهل مسلک بهانه ای برای تقلب در انتخابات باقی می ماند که از اشخاصی چون میر حسین و کربی که در راس فتنه قرار گرفته بودند حمایت کرده و خواهان ازادی انان از حصر خانگی باشند؟ ایا حقیقتا حکم حصر برای این خیانت بزرگ کافی بود یا نظام اسلامی براساس اموزه های دینی رفتاری مهربانانه قائل شد؟ در کجای دنیا و کدام کشوری چنین خیانت هایی را اینگونه پاسخ می دهند حتی کشورهایی که ادعای حقوق بشرشان گوش دنیا را کر کرده ، به حصر خانگی راضی می شدند؟؟ کاش برخی به جای تقلیدکورکورانه از شبکه های معاند ، ساعتی به موضوعات و مشکلات رخ داده تفکر و یا با چشمی باز و دور از احساس به بررسی کامل مشکلات می پرداختند ، تا بعد گذشت قریب به یک دهه همچنان تسلیم فریب زالو صفتان داخلی و خارجی نمی شدند. ✍همدانی
تبیین گام دوم انقلاب اسلامی _ سبک زندگی _ قسمت اول بسم الله الرحمن الرحیم #تبیین_گام_دوم_انقلاب_اسلامی ( سبک زندگی ) __١ از اغاز قرن بیستم تا به امروز ، طبق مشاهدات و مستندات ، بشریت در تکنولوژی پیشرفت های قابل توجهی داشته است. به این ترتیب هر روز منتظر اختراع جدید و مدرنی از ابزار الات صنعتی هستیم تا به کمک بشر بیایند و انسان ها را از انواع کارهای سخت و حتی معمولی نجات دهند. در کنار این قبیل تجهیزات ، وسایلی نیز به خدمت انسانهادر امده اند تا لحظات اضافی را با سرگرمی های متفاوت پر کنند، پس این همه تلاش از طرف دانشمندان و نخبگان صرفا برای ارامش ادمی است . حال باید بررسی کنیم ایا انسانهای دارای تکنولوژی مدرن، نسبت به گذشتگان چه میزان به ارامش جسمی و روحی رسیده اند. طبق اسنادی که از برخی مجلات و کتب بدست امد ؛ از قرن بیستم تا کنون قریب ٢ میلیارد نفر دست به خودکشی زده اند و جوانان بیشترین امار را به خود اختصاص داده اند. مصرف داروی های ارام بخش و خواب اور ، در جهان اماری تکان دهنده دارد. بر اساس امار تلفات نظامی امریکا در میدان های جنگ جهانی دوم سیصد هزار نظامی بود ،ولی در همان مدت دو میلیون امریکایی بر اثر بیماری قلبی تلف شدند که نیمی از این رقم به سبب نگرانی بوده است. جهان متمدن و انسان قرن فضا نیز با بیماری نگرانی دست به گریبانست.این بلای نوین و بیماری قرن ، دامنگیر بسیاری از ادمها شده و همه را به نابودی تهدید می کند. توسعه ی نگرانی و دلهره که ره اورد زندگی خشک ماشینی و معلول تمدن مادی غرب است ، انچنان صاحبنظران را بیمناک ساخته است که ان را بزرگترین بیماری قرن نام نهاده اند نگرانی یا ( ام الامراض) سرچشمه ی تمام یا اغلب بیماری های روحی و جسمی می باشد . سوهاضمه، زخم معده، زخم عثنی عشر، سرطان ، ناراحتی های قلبی ، بی خوابی ، سردرد ، ورم و درد مفاصل رماتیسم و حتی برخی از دانشمندان ، درد دندان و کرم خوردگی ان و یک سوم از امراض جلدی، ناشی از نگرانی و دل واپسی و هیجانات روحی می دانند. هر چند نگرانی در شرایطی هم لازمه زندگی است چون در زندگی پدیده های برابر و متضاد وجود داشته و دارد ، مثل نیش و نوش ، زشت و زیبا ، روشنایی و تاریکی و. پس ااضطراب و نگرانی تا حدی لازمه زندگی بشر است و فقدان ان به اصطلاح بی خیالی محض و بی غم بودن ، از نظر روانشناسی نوعی بیماری روانی بشمار می اید. اما در این عصر ،موجبات نگرانی و دلهره در زندگی ، زیادتر از هر دوره و زمان دیگر به چشم می خورد . وحشت و اضطراب از اینده مجهول و تاریک ، دلهره از موفقیت در تحصیل و عدم ان ، از شغل و پیشه و نحوه ی کار ، انتخاب همسر و زندگی مشترک و نحوه ی سلوک و زندگی خانوادگی ، وضع تحصیل و تربیت فرزندان و غیر ان . با اینکه در این عصر دلهره در ذاتش نهفته است خواه ناخواه ، مبارزه با نیش ها ، زشتیها و تاریکی های زندگی از طریق صحیح و راه اصولی باید صورت گیرد تا زندگی سالم و سعادتمندانه هر فرد تضمین گردد.و ما باید این راه اساسی و نحوه غلبه و تسلط بر نگرانیها را بیاموزیم و انها را مهار کنیم و از روشنایی و زیبایی بهرمند گردیم. در این قرن مدرنیته ، این فرهنگ پوچ غرب است که باید تغییر ماهیت دهد تا مردمانش به ارامش برسند. امام هفتم شیعیان ع به هشام می فرماید، لقمان حکیم به فزندش گفت: دنیا دریای ژرفی است که انسان های زیادی در ان غرق شده اند، تقوا و پرهیزکاری کشتی توست ان کشتی که پر از ایمان است . بادبانهای ان ، توکل برخدا ، نگهبان و پاسدارش عقل و فکر ، راهنما و ناخدایش علم و تدبیر و سکان ان بردباری و تحمل است . که در برابر توفان و امواج سهمگین دریای زندگی خرد نمی گردد.(اصول کافی ج ١ ص ١٦) راستی هم جز با چنین نیرویی نمی توان از ژرفای دریای پرتلاطم و پر خوف زندگی گذشت و از غرقاب نجات یافت. بدونه ایمان ، تحمل و بردباری اراده محکم و توکل به قدرت و لطف پروردگار جهان در مبارزه با زندگی ، نمی توان پیروز بود. نگرانی بلای عالمگیر _ که روزانه هزاران نفر بر اثر ان دست به خودکشی می زنند ، نشان ورشکستگی تمدن مادی غرب و نمودار فقر اخلاقی و فضیلت در اجتماع امروز است .عقربه ای است نمودار نارسایی علوم و دانش مادی در پاسخگویی به نیازمندیهای بشر و بازگو کننده ی عجز و ناتوانی قوانین بشری در حل مشکلات و اداره ی اجتماعات و رهبری انسانها. وگرنه چرا با پیشرفت علوم و تکنیک و فراهم شدن همه گونه وسایل رفاه و اسایش برای بشر و کامجویی و بهره گیری از همه پدیده ها ، به جای انکه انسانها را شادکامتر و سعادتمندتر کند ، فرسوده تر و بیمارتر کرده است.اسایش و ارامش سلب شده و جا به اضطراب و نگرانی داده است ، که گاهی این نگرانی ها با بن بست مواجه گشته و جنایاتی هولناک ، نظیر چند روزاخیر تهران و کازرون می افریند. اینجاست که که نسل نگران و سرگشته به دنبال گمشده می گردد. و چون انرا که تنها در سایه ایمان است نمی یابد، به الکل و افیون و قرص های مسکن پناه می برد یا سر انجام به دامن خودکشی یا دگر کشی پناهنده می شود. چرا چنین شد؟؟ جواب روشن است علوم مادی تنها به جنبه ی جسمی و نیازهای مادی انسان توجه کرده ولی بخش عمده عرصه وجود انسان یعنی روح و نیازهای روانی و معنویی توجه نکرده و ان را نا دیده گرفته است . در نتیجه این همه اشفتگی ها و نگرانی ها و نابسامانی ها پدید اورده است. ادامه دارد
توصیه وقیحانه در شرایط جنگی!!! طی روزهای گذشته امین زندگانی بازیگر سینما و تلوزیون یا به تعبیری یکی از سلبریتی ها در حمایت از رقص معدود عوامل بیمارستانی چالشی را تحت عنوان چالش رقص راه اندازی کرده و توصیه می کند که جهت ارامش روحی و روانی مردم به رقص روی اورند این سلبریتی در بیشتر نقش ها مثبت ظاهر شده و در مواردی نقش بهترین بندگان خدا از جمله حضرت سلیمان ع و حضرت مسلم ع را بازی کرده است. عملی که در چنین شرایطی از وی سر زده نشان می دهد که ایشان هیچ اعتقادی به نقش های مورد اشاره نداشته و صرفا نگاه مادی به انها داشته است. در هر صورت نکاتی در واکنش به اراجیف این عنصر پوچ بیان می شود. وقتی قرار است از ادمی سخن گفته شود باید به این موضوع توجه داشت که ادمی والاتر از ان است که بخواهد خود را به سرگمی های بی ارزش و قبیح مشغول دارد . انکه انسان است هرگز راضی نمی شود به مقام انسانی خود اسیب برساند .و از ارزش حقیقی خویشتن بکاهد .لازم است هر انسان بیدار برای دستیابی به هدفها ی برتر و برای ارتباط هر چه بیشتر و قویتر با مبدا جهان هستی و برای تکامل گوهر وجود خود همه عوامل بازدارنده را از پیش پای بردارد و به انچه او را در رسیدن به هدف یاری می دهد روی اورد.بدین جهت است که در قوانین الهی و ایین پیامبران و بویژه در ایین مقدس اسلام برخی حرکات زیان بار و منع شده است. وقتی دین مبین اسلام رقص و حرکات این چنینی را گناه می دادند به طور قطع سلامت روحی و جسمی انسان را در نظر می گیرد .انچه اقای زندگانی به عنوان داروی ارام بخش تجویز نموده است به طور طبیعی باید به همراه موسیقی و غنا باشد که از نظر اسلام از عوامل خطرناک است . مسلما اهنگها و اوازهای مخصوص و مهیجی که خوانندگان اجرا می کنند تا امثال این اشخاص را به رقص وا دارند فقط قوای شهوی و حیوانی انسان را بر می انگیزد و ادمی را از توجه به خدا و اخرت باز می دارد. قران کریم می فرماید: برخی از مردمان گفتاری بیهوده را می خرند تا دیگران را بدونه علم از راه خدا گمراه سازند و راه خدا را به مسخره می گیرند ،برای انان عذابی خوارکننده است.(سوره لقمان ایه ۶) و این وعده الهی است برای اشخاصی که از سر کینه و بغض سعی در انحراف جامعه دارند.وقتی ویروسی که با چشم غیر مسلح دیده نمی شود با این قدرت تمام علوم نوین و تجهیزات قرن فضا را به زانو در اورده است بدین معنی است که قدرتی فراتر از قدرت زمینی می تواند ان را متوقف کند.و توصیه های نسنجیده و نشخوار گونه امثال زندگانی مصداق همان مثلی است که کور می کند اما شفا نمی دهد. امروز می طلبد مردم با هر دین و ایینی با توسل به خدای سبحان ارامش قلبی بگیرند که یاد خدا ارامش دهنده قلب هاست. در پایان اقای زندگانی شما که مخالفان چالشتان را انسان نمی دانید و وقیحانه به خود اجازه توهین می دهید واز تصاویر شهدا در چالشی استفاده می کنید که مخالف ارزش ها و تفکرات شهداست چرا به فکر چالش تهیه ماسک و پک های بهداشتی برای پرستاران و مردم نبودید چرا چالش همراهی بازیگران و ورزشکاران را برای گند زدایی های شبانه به راه نمی اندازید چرا چالش کمک بازیگران به اقشاری که ویروس سبب مشکلات مالی فراوان برایشان شد به راه نمی اندازید چرا چالش تهیه بسته های غذایی برای خانواده های نیازمندبه راه نمی اندازید تا با تقویت سیستم ایمنی ،کودکانشان در برابر کرونا مقاوم شوند اینهاست که سبب ارامش مردم خواهند شد حال مقداری بیاندیشید چه کسانی انسان هستند انهایی که مخالف چالش رقص شما هستند اما داوطلبانه در بیمارستان ها کارهای نظافت و کمک به بیماران را انجام می دهند انهایی که شبانه تا صبح اماکن را ضد عفونی می کنند انهایی که هر روز به دوخت ماسک و پخش ان مشغولن انهایی که پیک های محلات را به راه انداختند تا از قشر اسیب پذیر محافظت کنندو التماس تفکر والعاقبت للمتقین جلیل اقا محمدی همدان
محمدی همدانی : در سرزمین خوک ها باید به حراج بگذارید غیرت و شرف و ناموستان را به بهای زندگی در میان هرزه گان تا بلکه لقمه نانی به دندان بکشید همانند ارباب هوسبازتان امثال رجوی ه ا.
به نام خدا. و این بار خائنی دیگر با اراجیفی دیکته شده .!! رومه نگار! مدیر روابط عمومی و رابط پارلمانی معاونت اجرایی ریاست جمهوری دولت یازدهم (سابق)! امیر مقدم ! این روزها در صفحه مجازی خود بی شرمانه به ارمانهای امام روح الله ، خمینی کبیر رحمت الله علیه می تازد و سکوت برخی مدعیان باعث شده روز به روز به این بی ادبی ها شدت بخشد تا جایی که اخیرا سردار دلها حاج قاسم عزیز را مخاطب قرار داده و به مقام شامخ ایشان اهانت می کند.این غیر از مطالبی است که اصل اسلام و نظام اسلامی را مورد حمله قرار می دهد به هر حال این موارد مقدمه ای بود تا این عنصر پوچ و خائن را بشناسیم و در مقابل اراجیف وی قد علم کنیم. قبل از ان ؛انتقاد بنده به کسانی است که بر سر سفره انقلاب نشسته اند و پوچگرایی پیشه کرده ، استخوان به دندان می کشند و نهایتا به خواب می روند و چنین خوابی باعث می شود عناصر وطن فروش جرات کنند با روزمه حاکمیت! رهبر و سربازان خلف ایشان را مورد بی ادبی قرار دهند. ظاهرا هر چه به امام عزیز نسبت ها نزدیک می شود خواب ها عمیق می گردد . حسن مصطفوی با اینکه خود را یادگار بت شکن تاریخ می داند. در کشاکش جدل های ی سکوت را به مصلحت می داند . هرچند افراد بی هویت و پستی از یک جناح خاص و شناخته شده به مقام امام عزیزمان توهین کنند و تاریخ انقلاب اسلامی را به تحریف بکشانند.!! و اما امیر مقدم ! شما و همفکرانتان به خوبی می دانید پای در لجن زاری نهادید که بیرون امدن از ان تقریبا غیر ممکن است . هر کسی با هر تخصصی در ان لجن زار وارد شود باید فقط در یک موضوع دیکته شده کار کند از هنرمند تا ورزشکار وتمدار، تنها گزینه دشمنی با ملت ایران و نظام اسلامی است.با این تفاسیر شما از کدام شرف حرف می زنید ؟شرف را چگونه تعریف می کنید ؟ اگر شرف در خیانت به مردم و وطن است که بی شرفی به از با شرفی است !! بی شرف !! شرف در قاموس فرزندان حیدر کرار حریت است . شرافت انسانی این است که برای نجات اسلام و بلکه بشریت از جان و مال بگذری . و اربا اربا شوی در صیانت از اصول اسلامی و مردمان مظلوم. شما که داشته ها ،نفس کشیدن ها و حتی ناموستان را مدیون همین مجاهدان هستید و اگر نبود مجاهدت رزمندگان باید کف ن فریاد حراج سر می دادید در بازار برده فروشان انگاه که سلاح تکفیری مغزهای منجمدتان را نشانه گرفته بود.که البته در ان سرزمین خوک ها حال روزی بهتر در انتظارتان نیست .باید و باید بحراج بگذارید غیرت و شرف و حتی ناموستان را به بهای زندگی در میان هرزگان تا بلکه نانی به دندان بکشید همانند ارباب هوسبازتان امثال رجوی ها ننگ بر شما و ننگ بر کسانی که شما را به قدرت رساندند که بدینگونه ابروی کشور و نظام را به بازی بگیرید.که الحق حیوان از شما با غیرت تر است در مقابل همنوعان . ان ربک لبلمرصاد جلیل اقا محمدی همدانی
بسمم الله الرحمن الرحیم.
امروزه ویروسی به نام کرونا بیشتر کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه را به نوعی با چالش جدی روبرو کرده است با توجه به اینکه کارشناسان این بیماری را در مقایسه با برخی امراض کم خطر معرفی می کنند اما حواشی ان ممکن است موجب بروز یک بیماری خطرناکتر شود. به طوری که می توان ان را یک بلای نوین معرفی کرد.نگرانی و اضطراب که مادر همه بیماری هاست می تواند غیر از روح به جسم انسان نیز اسیب برساند.یکی از دانشمندان در کتاب کلیدهای خوشبختی ص ۲۶۳می نویسد: نگرانی سرچشمه تمام یا اغلب بیماریهای روحی و جسمی می باشد . سوهاضمه ،زخم معده ،زخم اثنی عشر،سرطان ،ناراحتی های قلبی ،بی خوابی ،سردرد فلج ،ورم و درد مفاصل رماتیسم و حتی درد دندان و یک سوم از امراض جلدی ،ناشی از نگرانی و دلواپسی و هیجانات روحی است. با همه این مشکلات در مواقعی باید بپذیریم که گاهی نگرانی هم لازمه زندگی است چون در زندگی پدیده ها ی برابر هم و متضاد داشته و دارد مثل نیش و نوش ،زشت و زیبا ،روشنایی و تاریکی وپس اضطراب و نگرانی تا حدی لازمه زندگانی بشر است و فقدان ان یا به اصطلاح بی خیالی محض و بی غم بودن از نظر روانشناسی نوعی بیماری روانی و نشانه ی جنونی موسوم به پسی کوپاتی است . اما متاسفانه در حال حاضر موجبات نگرانی و دلهره در زندگی زیادتر از هر دوره و زمان دیگر به چشم می خورد .این نوع مسائل که در ذاتش دلهره نهفته است می توان تاریکی های زندگی از طریق صحیح و راه اصولی به روشنایی و ارامش رسید.و ما باید این راه اساسی و نحوه غلبه و تسلط بر نگرانی ها را بیاموزیم و ان را مهار کنیم. زندگی همانند دریای پر تلاطم و مواجی است که هر ان خطر غرق شدن در ان انسان را تهدید می کند اما هر فرد ناچار است که از این دریای ژرف بگذرد و برای غرق نشدن ناگزیر باید وسیله ای داشته باشد که خود را روی اب نگه دارد و این جز با داشتن کشتی مجهز یا اشنایی کامل و صحیح به شنا و تلاش و تکاپو در اموختن راه صحیح زندگی و غلبه بر مشکلات امکان پذیر نیست تا انسان را با ارامش خاطر به کرانه ی امال برساند. امام هفتم شیعیان ع به هشام می فرماید لقمان حکیم به پسر خود گقت:دنیا دریای ژرفی است که انسانهای زیادی در ان غرق شده اند.تقوی و پرهیزکاری کشتی توست ان کشتی که پر از ایمان است . بادبانهای ان توکل بر خدا ،نگهبان و پاسدارش عقل و فکر ،راهنما و ناخدایش علم و تدبیر و سکان ان بردباری و تحمل است که در برابر فشار توفان و امواج سهمگین دریای زندگی خرد نمی گردد. راستی هم جز با چنین نیرویی نمی توان از ژرفای دریای پرتلاطم و پرخوف زندگی گذشت و از غرق شدن نجات یافت و بدونه ایمان ،تحمل و بردباری ،اراده محکم و توکل به قدرت پروردگار جهان در مبارزه زندگی نمی توان پیروز شد. در چنین مواقعی که بشر از مقابله عاجز است ایا جز با سلاح ایمان و تقوا و پشتوانه عقل و تدبیر می توان به ارامش رسید.؟ ارامشی که می تواند انسان را از خطرات جدی برهاند .کسانی که با شنیدن اخبار مربوط به این نوع بیماری روحیه خود را از دست می دهند ایا به این نکته می اندیشند که مواردی سختر از کرونا را پشت سر گذاشته ایم،ایا واقعیات مربوط به جنگ تحمیلی هشت ساله مورد مطالعه قرار گرفته است؟ ایا اندک اطلاعاتی از بمباران شیمیایی رژیم بعث عراق در شهرهای سردشت ،ایلام و مردم مظلوم حلبچه که هزاران نفر به خاطر حمایت از نظام اسلامی قربانی شدند داریم ؟ ایا از اثرات گاز خردل ،عامل اعصاب ،عامل خون و با خبر هستیم؟ مردم و رزمندگان در ان سالها به چه قدرت و روحیه ای توانستند از بحرانها خارج شوند . غیر از ایمان و تقوا ،صبر واستقامت می توانست رشادت های بی بدیل را رقم بزند؟ امروز می طلبد که مثال همان دوران طلایی مدافعان سلامت در خط مقدم و مردم با رعایت نکات بهداشتی و مسئولین با ایجاد یک فضای ارام و پشتیبانی جهادی و عموما با توسل و دعا پیروزی را به ارمغان اوریم. کرونا را شکست می دهیم . جلیل اقامحمدی همدانی مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا
بسم الله الرحمن الرحیم.
حضور باشکوه مردم ایران اسلامی و انتخاب نمایندگانی از جنس مردم و انقلاب بار دیگر لوح زرینی از اراده ملت ایران را در تاریخ به ثبت رساند. این حضور در نوع خود سیلی محکمی بر صورت کریه دشمنان اسلام بحساب می اید چون تمام برنامه های شوم دشمنان خنثی گردید. دشمنانی که به تعبیر مقام معظم رهبری تا اخرین ساعات در تلاش بودند با ایجاد حواشی و التهاب مانع از حضور مردم در پای صندوقهای رای شوند . جای دارد صمیمانه از یکایک مردم بصیر و ولایتمدار ایران عزیز تشکر و قدردانی کنیم .این حضور و به ویژه نوع انتخاب در چنین شرایطی کم نظیر بشمار می اید و مسئولیت همه نمایندگان را دوچندان می کند تا مثال یک نیروی جهادی و انقلابی مقتدرانه و مخلصانه از ارزشها و ارمان های انقلاب اسلامی و حقوق به حق مردم دفاع کنند.مردم وظیفه شرعی خود را به نحو مطلوب انجام داده و با پاسخ به ندای رهبر فرزانه انقلاب به بهترین شکل ممکن وکلای خود را انتخاب و مسئولیت قوه مقننه را به انها سپردند .حال نوبت منتخبین است که امید به عدالت را به جامعه بازگردانند. امروز ولی امر مسلمین در ابتدای درس خارج فقه نکته قابل تاملی را اشاره فرمودند که بایستی به عنوان یک حکم جهاد در دستور کار نیروهای انقلابی قرار گیرد. معظم له ،نیروهای ارزشی را در کنار دفاع به هجوم و ضربه نیز مکلف کردند. لذا وظیفه نیروهای انقلابی از جمله مدیران و سایر نیروها این است که با برنامه ریزی دقیق در همه عرصه ها همزمان با دفاع زمینه هجوم علیه دشمن را اغاز کنند. بر این اساس خادمین شهدا و افسران جنگ نرم در حوزه فرهنگی و رسانه ای با استفاده از تمام ظرفیت ها در کنار مقابله حملات شدیدی به مجموعه های دشمن ترسیم و عملیاتی خواهند کرد. مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا (کانون فرهنگی رهپویان "شهدای جهان اسلام) جلیل اقامحمدی همدانی
به نام خدا.
حضور با شکوه مردم ازاده ایران اسلامی در پای صندوق های رای ،حماسه ناب دیگری را در تاریخ انقلاب اسلامی رقم خواهد زد. برخی بر این باورند که اعلام ورود ویروس کرنا به ایران شاید یک بازی کثیف ی باشد . هرچند به طور حتم اینگونه است که عده ای مزدور برای ایجاد ترس و التهاب از ان سو استفاده می کنند تا مانع حضور مردم در انتخابات شوند.تا بلکه خوش خدمتی برای اربابان خود کرده باشند. اما چه احمقند این عناصر وطن فروش و خائن ،که طی چهار دهه ملت بزرگ و بصیر ایران اسلامی را نشناخته اند و فکر می کنند مردم ایران همان اندک دغدغه مندان ازادی و بی بندوباری هستند. قابل توجه این عناصر بزدل : ان هنگامی که صدام ملعون انواع سلاحهای شیمیایی را بر سر فرزندان این مرز و بوم می ریخت به جای فرار و ترس ماسک و تجهیزات مورد نیاز را در اختیار همرزم خود قرار می دادند . با علم به ان که جسم و جان خویش بر اثر گازهای سمی اسیب جدی می بیند. در کجای این کره خاکی و در کدام فرهنگ چنین روحیه ای وجود دارد؟ کدام مکتب می تواند جوان شانزده ساله ای تربیت کند که در سخترین شرایط ماسک ضد شیمیایی خود را بر صورت مجروح بزند و خود سی سال در بدترین شرایط تنفس کند ؟ جوانان امروز رهروان همان جوانان دیروزند ، در مکتب شهدا مشق عشق کرده و هراسی به دل راه نمی دهند .مدافعان حرم نمایندگان این ملتند که نشان دادند در میدان واقعیت مرد عمل هستند شایعات در قاموس فرزندان حیدر کرار نمی گنجد. همه می اییم تا حماسه ای دیگر رقم بزنیم.
محمدی همدانی
به مناسبت ایام الله دهه فجر
غربت!! سالهاست که دهه فجر انقلاب اسلامی ایران که پیروزی خون بر شمشیر را در اذهان تداعی می کند به افتتاح دست اوردهای مختلف سازندگی اختصاص می یابد که جای تشکر دارد.اما در این میان یک موضوع مهمی در پس پرده غفلت مسئولین امر همچنان غریب است .ان هم چیزی نیست جز حوزه فرهنگی !! هرچه در سایر حوزه ها پیشرفت قابل توجهی داشتیم به همان میزان در حوزه فرهنگ کم کاری و غفلت شده است. ان هم حوزه ای که به دلیل قوام دینی و روحیه ملی توانسته پیروزی انقلاب اسلامی را رقم بزند و همچنین حافظ ارزشهای اسلامی در بحران های گوناگون باشد. تغییر رویکرد از معنویات به مادیات عمده مسئله ای است که نگاه دست اندرکاران را به حاشیه می کشاند و نتیجه می شود ارائه کارنامه مادی به جامعه . وقتی سوابق دولت سازندگی را که بعد از دفاع مقدس روی کار امد بررسی می کنیم می بینیم با تمام هشدارهایی که مقام معظم رهبری در مورد تهاجم فرهنگی بیگانه فرمودند .نگاه ان دولت فقط سازندگی بود و معقوله فرهنگ به حال خود رها شد و زمینه برای حمله گسترده نرم بیگانگان اماده گردید.و به تبع ان سایر دولت ها نیز انچنان که باید نتوانستد خوش بدرخشند . در این تهاجم بخشی از فرهنگ ایرانی اسلامی اسیب جدی دید و کار برای دغدغه مندان روز به روز سخت و سختر شد. زیرا نیروهای ارزشی باید در دو میدان فعال باشند هم با تهاجم جدید مقابله کنند و هم به مرمت بخش های اسیب دیده گذشته بپردازند .این مقابله نیاز به تلاش و کوشش مضاعف دارد که انرژی زیادی از فعالان در این عرصه می گیرد. موضوع دوم ؛اینکه نگاه نسل نو با دیدن تنها دست اورد های مادی به اهداف اصلی انقلاب ممکن است تغییر کند بدین معنا که ایا برای به دست اوردن دنیای مادی انقلاب کرده ایم یا ارامش دنیا همراه با رستگاری انسانها از اهداف اصلی بوده است.؟ پس در کنار معرفی خدمات مادی و سازندگی بهتر نبود به همین میزان در حوزه فرهنگی نیز کار شود؟ دقیقا همان هدفی که امام راحل ره بر مبنای ان انقلاب اسلامی را رهبری نمود تا بدانجا که صدور انقلاب به اقصی نقاط جهان ترسیم گردید. هر چند نمی توان خدمات صورت گرفته را در این حوزه نادیده گرفت اما نسبت به سایر حوزه ها در حق ان اجحاف شده است. امروز در استانه پیروزی انقلاب اسلامی می شد از بزرگترین جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در فضای مجازی رونمایی کرد تا بدین شکل در زمین دشمن بازی نکنیم .و تمام تفکرات دینی و باورهای ارزشی نسل جوان و نوجوان را قربانی عملکرد ضعیف نشود. به امید روزی که فرهنگ اصیل اسلامی بر بلندای جهان صدای عدالت خواهی سر دهد.
هفته نامه بیرمی:شماره ۵۵۹
گفتگو با جلیل اقا محمدی همدانی.(فعال فرهنگی-ایثارو شهادت)
بسم الله الرحمن الرحیم.
امروزه یکی از حوزهایی که می توان گفت روزهای غربت را سپری می کند حوزه فرهنگی است . حوزه ای که یکی از اصلی ترین و موثرترین ها جهت تعالی جامعه به سوی رستگاری و سعادت بشری می باشد. تهاجم فرهنگی بیگانه و ضعف نهادهای متولی باعث شده بخشی از فرهنگ جامعه اسلامی اسیب ببیند. اما در اینجا فرهنگ جهاد و شهادت به عنوان فرهنگ ناب عاشورایی برای حفاظت از ارزشهای اسلامی و ارتقا امنیت اقشار جامعه نقش بسزایی داشته و دارد.مقام معظم رهبری بارها توصیه فرمودند که این فرهنگ حفظ شود تا بدانجا که فضیلت زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا را چون شهادت تعبیر کردند همچنین چند سال پیش فرمان اتش به اختیار را برای حمایت از بخش های گوناگون صادر و مردم را مکلف کردند به صورت خود جوش خلع های بوجود امده را پر کنند . به همین بهانه تصمیم گرفتیم با یکی از فعالان فرهنگی شهرستان تنگستان مصاحبه ای انجام دهیم .
محمدی همدانی فعال فرهنگی در حوزه جهاد و شهادت که در چند سال گذشته با ایجاد یک گروه مردمی توانسته است فعالیت های چشمگیری انجام دهد .
*بیرمی: اقای همدانی ضمن معرفی خود خواننده محترم نشریه را با گروه خود اشنا کنید.
**همدانی: به نام خدا جلیل اقا محمدی همدانی هستم ،اصالتا اهل همدان و ساکن شهرستان دلاور پرور تنگستان و شهر اهرم. گروهی که ما با کمک خداوند متعال و همراهی و همدلی تعدادی از دغدغه مندان تشکیل دادیم یک گروه کاملا مردمی و مستقل هست تحت عنوان " مجمع خادمین شهدای جهان اسلام.این گروه در حال حاضر بیش از ۶۷۰ نفر عضو ثابت از سراسر کشور داره و هدف نیز زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا و نشر معارف شهدایی است.
*:شما از کی و چگونه به این فکر افتادید که چنین تشکلی را پایه گذاری کنید؟
**:تقریبا با ورود تکنولوژی جدید به نام فضای مجازی و با مشاهده وسعت و دسترسی اسان اقشار جامعه به اطلاعات جرقه ای در ذهن بنده زده شد. با می که با تعدادی از فعالان در این حوزه داشتیم به این نتیجه رسیدیم که اگر قرار است ساعاتی را به این فضا اختصاص دهیم پس بهتر است که به جای اتلاف وقت از این ظرفیت استفاده بهینه کرده و فعالیتی ثمر بخش داشته باشیم . لذا این موضوع را به طور جدی دنبال کردیم و تصیم بر این شد گروهی را ایجاد کنیم چون هم می شد از توانایی انها استفاده کرد هم فضا را طوری برنامه ریزی نمود که استعدادها هرز نرود و از تخریبات فکری به نحوی جلوگیری کرد چون بیشتر کاربران قشر جوان و نوجوان بودند.یک نوع تکلیف نیز بشمار می امد.
*:تا چه اندازه در این کار موفق بودید؟
**:به فضل خدا و عنایت شهدا طی سه سال اخیر فعالیت هایمان به نحو مطلوبی رضایت بخش بوده .چون با کمک همین جوانان مومن و مخلص به اهداف کوتاه مدت و اولیه رسیدیم بلکه قدمهایی نیز برای اهداف میان مدت برداشته شده است.
*:لطفا مختصری از فعالیت های انجام شده را برای خوانندگان محترم بیان کنید
**:ما سعی کردیم در قدم اول کار رو به صورت تشکیلاتی پایه گذاری کنیم . پس شروع به جذب نیرو کردیم ان هم نیروهای متخصص . چند بخش تعریف شد . مثل ؛بخش جمع اوری زندگینامه شهدا بخصوص شهدایی که تا به حال معرفی نشده بودند . بخش دوم ،بخش ترجمه بود چون هدف ما معرفی جهانی بود پس نیاز بود اطلاعات شهدا ترجمه بشوند بر این اساس چندین مترجم حرفه ای جذب کردیم و در گروهی اطلاعات شهدا را به زبانهای عربی و انگلیسی ترجمه می کنند و کاربرانی بعد از بازبینی نهایی مطالب را به سایت و کانال منتقل و در سطح وسیع روزانه منتشر می شود. بخشی هم به عنوان بخش فنی هست که عزیزانی به صورت تخصصی به تولید عکسنوشته ،کلیپ ،ساخت کتب دیجیتال ،نقاشی وو مستند سازی مشغول هستند. در این بخش دوستانی نیز هستند که زندگینامه های شهدا را به کتاب تبدیل کرده و به تازگی نشریه تک صفحه ای نیز طراحی وقرار است به صفحات ان افزوده شود . اما در مجمع همه اعضا به عنوان خبرنگاران افتخاری ایفای نقش می کنند . مصاحبه با خانواده های معظم شهدا یکی از رسالت های ایشان است.و اگر احیانا در منطقه ای نسبت به شهدا و خانواده این عزیزان کم لطفی صورت گیرد بلافاصله با انتشار بیانیه مسئولین را مم می کنیم حرمت شهدا را حفظ نمایند . که به حمدالله چندین مورد موفق نیز داشتیم . یکی از انها در شهری ۴شهید غواص گمنام دفن بودند که از سال ۹۴مزاری برایشان احداث نشده بود و در غربت کامل بودند با پیگیریهایی که حضورا صورت گرفت با شناسایی چند خیر و تشکیل گروه جهادی یادمانی سال گذشته احداث شد. خدمت شما عارضم ،در بخش کتاب تا کنون ۵جلد کتاب دیجیتال ساخته شده و سه کتاب نیز نگارش که جلد اول کتاب با نام خط سرخ با ۲۴۰ صفحه زندگی نامه بیش از صد شهید به چاپ اولیه رسیده و کتاب حدیث صابرین و بهترین عموی دنیا (کودک و نوجوان)در شرف چاپ هستند. بخشی نیز به عنوان کتابخانه دیجیتال در حال فعالیت است که بعد از کسب احازه از ناشر کتب شهدایی را تبدیل به کتاب دیجیتال می کنیم. در بخش دیگر ما تصمیم داریم به طور مدون نمایشگاههایی از تمثال و زندگی نامه شهدا در سطح کشور برگذار کنیم که اولین نمایشگاه در شهر کازرون استان فارس با همکاری دانشگاه ازاد و دانشکده سما برگزار شد که بحمدالله استقبال خوبی نیز صورت گرفت .شهدایی که در این نمایشگاه معرفی شدند شاید مظلوم ترین شهدا بودند که کسی انها را نمی شناخت با اینکه در دهه نود شهید شده بودند متاسفانه به دلیل ضعف کاملا گمنام بودند . یکی دیگر از برنامه های مجمع مصاحبه انلاین با خانواده های معظم شهداست که در گروه مجمع به صورت کنفرانس مصاحبه صورت می گیرد و مورد استقبال قرارگرفته تقریبا در ماه چند مصاحبه انجام می گیرد که خانواده های شهدای عزیزی چون :شهید محسن حججی ،شهید مهدی صابری از شهدای تیپ فاطمیون افغانستان ،شهید ابراهیم هادی و در این برنامه شرکت داشته اند. در بخش دیگری سعی کردیم در کارهای خیریه هم به اندازه توان فعالیت داشته باشیم 'و یک برنامه ای تحت عنوان مهمان سفره شهید دایر کنیم که در قدم اول نذر نان بود . با شناسایی خانواده های کم توان نان این عزیران از سفره شهدا تامین می شود که به فضل خدا تا کنون در چندین شهر اجرا شده شهرهایی در سیستان و بلوچستان ،کرمان،خوزستان،گیلان با همکاری خادمین عزیز صورت گرفته . شاید نان کمک قابل توجهی نباشد اما گروه در همین حد توانایی دارد که ان شاالله با کمک خیرین به برنامه گسترش پیدا کند. در کنار این فعالیت ها چندین مرحله مسابقه سراسری هم داشتیم که نویسندگان شهدایی برای رده سنی کودک و نوجوان بود که سال گذشته انجام گرفت . برنامه بعدی ما در گروه که شروع کرده ایم تشکیل یک گروه جهادی فرهنگی و سازندگی است . در این برنامه قصد داریم چند موضوع را مد نظر قرار دهیم . یک :جذب تعدادی معلم و دبیر جهت برگزاری کلاس های تقویتی و فوق برنامه در مناطق محروم و خانوادهای کم توان از نظر اقتصادی .چون می بینیم موسساتی دایر شده که با دریافت وجه چنین کلاس هایی را برگزار می کنند و هستند خانوادهایی که به دلیل عدم توانایی از این برنامه ها محرومند و چه بسا در همین قشر چه استعدادهایی به همین دلیل از بین می روند که می شود این دانش اموزان را شناسایی کرد. دوم : جذب تعدادی پزشک و مددکار اجتماعی ،بهداشتی و برای ارائه خدمات به مناطق محروم سوم: تشکیل یک گروه سازندگی جهت همکاری و ارائه خدمات به خانوادهای نیازمند و همچنین مکان های عمومی . مثل مدارس ،مساجد ،یا دیوارنگاره و دیوار نویسی و نظیر ان. این ها بخش هایی از فعالیت های همکاران عزیز و جهادی بنده بود که در این مدت بدونه هیچ کمکی از نهاد های دولتی صورت گرفته است .که بنده سعی کردم خلاصه وار خدمت شما و خوانندگان عزیز عرض کنم.
*: ایا تاکنون از جایی کمکی به گروه شما شده ؟منظورم نهادهای دولتی است.
**: حقیقت امر این است که ما با مشکلات زیادی روبرو بودیم اما با مدد شهدا و عنایت حضرت حق مرتفع شده فقط به دلیل هزینه بالای چاپ کتاب ما چهار جلد کتاب اماده چاپ داریم که نتوانستیم به چاپ برسانیم و تقریبا از همه مسئولین نیز درخواست کمک کردیم متاسفانه تاکنون در عمل شاهد هیچ مساعدتی نبودیم.
* :در پایان ارزوی خود و سایر همکارانتات را بیان کنید.
**: ارزوی قلبی ما داشتن یک جامعه سالم و سربلند است که ان شاالله زمینه ظهور منجی عالم بشریت هموار شود تا با ظهور مهدی فاطمه عج دنیایی اباد و به دور از ناعدالتی داشته باشم . جای دارد از همه همکارانم در مجمع که شبانه روز تلاش کردند تا به این مرحله برسیم تشکر وقدردانی کنم.نام بردن از همه عزیزان قطعا میسر نیست اما بیشترین فعالیت و تلاش را این بزرگواران به عنوان مسئولین واحد ها انجام دادند ازجمله سرکار محترمه قاسمی کیا سرکار صید محمدی و استاد گرامی جناب رجبی و همچنین استاد ارزشمند جناب امیدیان که در همه حال پیشتیبان ما بودند . که به عنوان یک خادم واقعی ایفای نقش کردند یک خادم شهید باید فکرش ،اعمال و کردارش شهدایی باشد شهدا کمتر حرف می زدند و بیشتر کار می کردند اخلاص در زندگی و کارشان موج می زد اگر می خواهیم خادم باشیم باییستی زندگی ما رنگ و بوی شهدایی داشته باشد.ان شاالله خداوند به بهانه حضور این بزرگواران حقیر روسیاه را نیز بپذیرد.
از مسئول محترم نشریه بیرمی جناب جعفری و همکارانشان کمال تشکر را دارم که از بدو شروع کار بدونه هیچ چشم داشتی زندگی نامه شهدا را مرتبا به چاپ می رساندد . اجر همگی با شهدا
امیدوارم این مصاحبه بهانه ای شود تا از حمایت های مسئولین جهت ارتقا و گستزش فعالیت ها بهره مند شویم.
در پایان این را نیز عرض کنم که تصمیمی اخیرا در مجمع گرفته شده که جلد سوم کتاب خط سرخ به شهدای تنگستان اختصاص یافته که به امید خدا با هماهنگی مسئولین محترم زندگی نامه و خاطرات این عزیزان جمع اوری خواهد شد. ان شاالله.
متین ستوده هستند
در حاشیه اکران فیلم مسخرهباز! مسئولین ستاد امر به معروف و نهی از منکر ، که از بیت المال مسلمین بودجه دریافت می کند ، یا حداقل اینکه زندگی روزمره خود را با حقوق این ستاد می گذرانند اگر از وظیفه شرعی چشم پوشی کنیم .! ایا به اندازه حقوق دریافتی کار می کنند؟ اگر اینگونه باشد که خود این بزرگواران شایسته نهی از منکر هستند. در خوشبینانه ترین حالات می توان گفت اگر مواردی چون ، محافظه کاری و نباشد ترس از دست دادن موقعیت های شغلی باعث این سکوت شرم اور شده است. واقعا چه موضوعی باعث شده ،سلبریتی های لجن فکر اینگونه به قوانین اللهی دهن کجی کنند و واکنشی از کسی دیده نشود. این همه بی حرمتی و بی بندو باری از این قشر و این اندازه انفعال از مسئولین ذی ربط نشانه چیست ؟ اگر نمی توانید و عرضه کار ندارید حداقل از این فضا خارج شوید تا مردم با این جماعت تسویه حساب کنند. خداوند اتاق هایتان را وسیع و میزهایتان را بزرگ گرداند!! خواه به وظیفه شرعی و کاری عمل کنید ،خواه صبح امده و ظهر تشریف ببرید و سر ماه حقوق دریافت نمایید.خواه حلال باشد ، خواه . اصلا هم مهم نیست امام حسین ( ع) برای فریضه واجب امر به معروف و نهی از منکر شهید شدند. مهم نیست برای حفظ انقلاب اسلامی خون پاک هزاران شهید بر زمین ریخته است ! سرتان سلامت . مبادا با تذکرات شما مدیران جریان لیبرال غرب پرست ازرده خاطر شوند . و مشتی سلبریتی بی فرهنگ بی سواد و عیاش از شما بد بگویند ! #سرتان_سلامت .
نبرد رسانه ای
امروز دشمن با بهره گیری مناسب از تکنولوژی مدرنی به نام فضای سایبری ، به حملات خود در جنگ روانی و فرهنگی علیه ملت و نظام اسلامی ایران شدت بخشیده است. با توجه به اینکه همه ما در صحنه نبرد حضور داریم ، پس نمیتوانیم نفوذ دشمن بر افکار نسل جوان و نوجوان را انکار کنیم ، که اگرانکاری صورت بگیرد از جهالت ماست . رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت امام ای مدظله العالی چند سال پیش فضای مجازی را قتلگاه جوانان معرفی و به نیروهای انقلابی تکلیف فرمودند تا وارد مقابله شده و دشمن را از این فضا بتارانند. با گذشت چند سال از دستور ایشان ، در عمل نتوانسته ایم آن طور که باید در میدان ظاهر شویم! شاید دلیل آن هم در مواری که عرض می کنم باشد: ١_ عدم فعالیت به صورت تشکیلاتی . ٢ _ نبود برنامه های مدون کارشناسی شده . ٣_ عدم تقسیم کار در حوزه های مختلف بین مدیران به عنوان فرماندهان این نبرد. ٤_نبود مرکزی برای تربیت نیروی های خلاق جهت مقابله . ٥_ عدم حمایت نهادهای متولی ،که متاسفانه هنوز بعضا به این فضا نگاه جدی و مسئولانه ندارند. این ها دلایلی ساده ، از صدها دلیل تخصصی است که اصولا به آن پرداخته نشده است . اما مشکلی که در سبک فعلی وجود دارد این است که اکثر ابرکانال و گروه ها با استفاده از نام های ارزشی و انقلابی صرفا نقش یک خبرگزاری را ایفا می کنند تا مبارزه! تنها انتشار خبر نمی تواند فضای مناسبی برای مقابله ایجاد کند ، بلکه تحلیل و تفسیر اخبار بایستی در دستور کار قرار گیرد . و دلیل اصلی عدم موفقیت نیز همین موضوع می تواند باشد که ؛ روشنگری و بصیرت افزایی به صورت حرفه ای وجود ندارد . پس بهترین راه ، تقسیم کار در حوزه های گوناگون است .تا فضا از این حالت یکنواخت خارج ، و زمینه مقابله جدی با دشمن مهیا شود. امیدواریم مدیران ابر کانال ها و گروه ها ، به جای تبلیغات جهت افزایش عضو ،به طور جدی نقش خود را ایفا کنند . من الله توفیق
صادق زیباکلام بیمار روانی یا جملاتی که می خوانید اظهارات صادق زیبا کلام است که با شبکه ایران اینترنشنال مصاحبه کرده است انتخابات ریاستجمهوری در آمریکا، بهعنوان عامل انفعال ترامپ در اقدام نظامی علیه ایران است.! فقط مناسبات نظامی نیست که موجب شجاعت و جسارت در تندروهای ایران شده است.! ترامپ میبیند که گلوی ایران را دارد از لحاظ اقتصادی میفشرد و ایران دارد دست و پا میزند.! این سخنان در حالت طبیعی نشان از بیماری روحی و روانی شخص یا جریانی است که به دلیل بی نظمی و عدم تدبیر صحیح ،موجب شکست در اهداف و انحراف از اصول ، به بن بست رسیده است . زیرا نظم و تدبر در موفقیت انسان نقش بزرگی دارد، چنانچه اگر در زندگی و همه ى امور مادی و معنوی، انسان نظم و تدبر صحیحی را بکار نگیرد از زندگی ثمر بخش و سعادتمندانه در دنیا و اخرت محروم می شود. چقدر دور از منطق و عقل است که نظم را نوعی قید و بند بدانیم و بگوییم خوشبخت کسی است که در زندگی آزاد است و هیچ گونه قید و بندی ندارد. این منطق انسانهای سهل انگار و تنبل و خود برتر بین است که برای فرار از مسئولیت های فردی و اجتماعی بدان دست می زنند. غافل از اینکه هیچ مکتب ، مرام ، حزب و گروهی نمی تواند بدون نظام و تشکیلات صحیح پیشرفتی داشته باشد و بی نظمی سند نابودی و اضمحلال آن است .عوامل تفرقه و نابسامانی که از بی نظمی سرچشمه می گیرد موجب از هم پاشیدگی است . ایراد چنین سخنانی و به تبع آن دست زدن به حرکاتی نفاق آلود که موجب ضربه به نظام اسلامی می شود ، از گروه یا جناح هایی سرچشمه می گیرد که افراد تشکیل دهنده آن ، از بی نظمی فکری و بی تدبیری در رنج اند قاعدتا برای بقای خود و گروه یا حزب جبراََ باید دست به سلسله اقداماتی بزنند تا در صورت از دست دادن محبوبیت و هویت ، پناهگاهی برای ادامه تنفس داشته باشند. از شروع به کار حزبی موسوم به اصلاحات تا کنون هیچ حرکتى که برای مردم جامعه مفید باشد دیده نشده است ، چه بسا به دلیل همان بی نظمی گروه دچار دسته بندی نیز شده است . که می شود به اصلاح طلبان فراری خارج نشین ، که با جریان های ضد انقلاب و طاغوتی هم پیمان شده اند و همچنین اصلاح طلبان داخلی افراطی که نوعاََ لیبرالیسم و سکولاریسم خط فکری آنان است به طوری که برخی مواقع قوانین الهی را نیز به سخره می گیرند اشاره کرد. در این میان بخشی نیز تحت نفوذ این دو دسته قرار گرفته و به خاطر کسب قدرت و ثروت همگام و همراه با آنان قدم بر می دارند. این جریان بعد ازگذشت سه دهه ، نهایتا به این نتیجه رسیده اند که تنها با سرازیر کردن آب بر آسیاب دشمن ، عوام فریبی و نفاق ، تحریک غرایز جوانان جامعه به اعمالی ضد دینی و فرهنگی به نام آزادی ، ایجاد دغدغه های کاذب به جای دغدغه های ارزشی ،می شود در دایره ت باقی ماند، که این استدلال غلط نشان از به بن بست رسیدن جریانی با مدیران و تئورسین های بی نظم و بی خرد دارد. و نتیجه می شود اینکه ، بار روانی بی خردی و بی نظمی باعث بیماری روحی و روانی در مدیران ارشد شده بی آنکه بتوانند طرح های مثبت و خدا پسند اعمال کنند، مجبورند هر انچه که پسند دشمن است را همانند یک غلام حلقه به گوش انجام دهند ، این بیماری چنان تاثیری بر روح و روان آنان می گذارد که صادق زیبا کلام ، استاد به اصطلاح روشنفکر غرب پرست، قدرت و اقتدار نظام اسلامی را زیر سوال می برد ، فرماندهان مقتدر سپاه و ارتش را متهم به تندروی کرده و مردمی با این شجاعت و شهامت را ، که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نبوده و شجاعانه در همه آزمون های سخت سربلند بیرون آمدند ، را در حال دست و پا زدن معرفی می کند. این در حالی است که دوست و دشمن در اقصی نقاط جهان به روحیه مقاومت ملت ایران اعتراف می کنند. این توهین ها قطعا بی پاسخ نخواهد ماند و به فضل خدا در فرصتی مناسب جواب این قشر درمانده و از نفس افتاده را خواهیم داد. از خداوند رحمان و رحیم شفای ایشان را خواهانیم . اللهم الصابرین جلیل محمدی همدانی_١٣٩٨/٧/٢
⚖
قیام علیه فساد. وقتی تاریخ را ورق می زنیم می بینیم در برهه های گوناگون افرادی مخلص ، با تقوا و شجاع، علم قیام برافراشته و مبارزه می کنند با پلیدی ها و زشتی هایی که موجب تضعیف اسلام و پایمال شدن حقوق مردم یک اجتماع می شود. تمدن اسلامی به دلیل دارا بودن قوانین عدالت خواهی و عدالت محوری از معدود تمدنهایی است که فساد می تواند چهره نورانی آن را در یک مقطع زمانی در افکار عمومی جهانی موقتا کدر یا مشوش نماید. در این مقطع ،مبازره با این حرکت سخیف ، یک قیام است ، قیام علیه فساد ، حال می تواند فساد مالی باشد یا فساد اخلاقی . فساد مالی خطرناکتر از سایر مفاسد است زیرا وجود همین مفسده به مرور فساد اخلاقی وغیره را به دنبال دارد . که گاهی موجب فراهم کردن زمینه ای برای از بین بردن ارزش و آرمانهای اسلام می شود که این نمونه در تاریخ اسلام بسیاردیده شده است . نمونه بارز آن سو استفاده از بیت المال و هدیه آن به عوام الناس برای فراهم کردن فاجعه دردناک کربلاست . مبارزه بی امان سید محرومان ، ایت الله رئیسی ( حفظ الله ) با فساد نه تنها قیامی است بر علیه ان بیت المال ، بلکه مانع ظهور یک توطئه خطرناک بر علیه مسلمین در اقصی نقاط جهان نیز می شود. خام خیالی است که اگر فکر کنیم این اختلاسگران کلان صرفا برای خوشگذرانی های خود و خانوده شان مرتکب این عمل می شوند که اگر تاملی بنماییم خواهیم دید رژیم غاصب اسراییل می خواهد با پول و قوای مسلمین به جنگ اسلام برود. پس نتیجه می گیریم ایت الله رئیسی پرچمدار مبارزه با مشرکان و ملحدان و خوارج است و این تاریخ است که قضاوت می کند ، بر درستی راه ایشان ، نه افرادی که خود دیواری امن برای مفسدان بوده و مواضع شیطانی می گیرند. در این راه وظیفه بر مردم نجیب و شریف ایران حکم می کند همانند سربازی جان بر کف یاری گر قیام این سید ولایتمدار باشند که قطعا هم همین طور است و بزودی به فضل خدا اجتماع ایران اسلامی که به خون هزاران شهید اغشته است از لوس وجود آنان پاک خواهد شد. من الله توفیق جلیل آقامحمدی_ فعال فرهنگی ١٣٩٨/٧/١
امروز ، به فضل و عنایت باری تعالی ،خون خدا به جوشش در آمده تا فریاد آزادگی و مظلومت سر دهد . امروز زمین مهیا می شود برای ظهور منجی عالم بشریت حضرت قائم (عج) . اربعین رزمایشی است برای سرکوبی ظلم و جور و رهایی ستمدیدگان از چنگال استبداد. اربعین بزرگترین گردهمایی آزادگان جهان است . که نه دین می شناسد نه نژاد همه می آیند تا زمینه ظهور را رقم بزنند تا دنیا اماده شود برای قدوم مبارک صاحب العصر و امان . این حرکت عظیم ، دوستان را شادمان و دشمنان را هراسان ساخته و به این نتیجه رسیده اند که راه قدس از کربلا می گذرد. در این میان ، دشمنان تاب و توان از دست داده و می دانند که آخر داستان به کجا ختم می شود . دلیل این همه شبهه پراکنی و ایجاد شایعه نیز همین ترس است . اما در این میان مشاهده می شود برخی جهلا با انواع سخن های نسنجیده به اهداف دشمن کمک کرده و افکار عمومی جامعه را مشوش می کنند. اخیرا صحبت های جنجالی یکی از اعضای شورای اسلامی شهرستان اندیمشک مصداق همان بازی در زمین دشمن می شود . اقای حیدری ، عضو شورای اسلامی این شهر با اظهاراتی نابخردانه ، موکب داران میزبان زایران اربعین را متهم می سازد به ی و ریا ! که این موضوع واکنش های زیادی را در بر می گیرد. ایشان در فضای مجازی نظام را نیز متهم می کند ، به پرورش : معمم . نمازخوان ، موکب دار و مسئولی که مصالح نظام اسلامی را قربایی احساسش کند ایا صلاحیت مدیریت دارد؟ اگر ایشان با چنین افرادی که به قول خودش انی هستند در انواع لباس ها برخورد داشته است چرا به عنوان یک مسلمان ، فریضه واجب امر به معروف ونهی از منکر را سبک دانسته و دست به تحریک و تشویش اذهان عمومی می زند ، آن هم در استانه اربعین حسینی ؟! ایا رسانه های معاند که هر لحظه در کمین نشسته اند تا از ضعف های بوجود امده خوراک رسانه ای درست کرده و به تضعیف اسلام و فرهنگ عاشورایی بپردازند ، از چنین اظهار نظری بهره برداری رسانه ای نمی کنند؟ امید آن می رود مسئولین اجرایی و قضایی شهرستان و استان به بررسی موضوع پرداخته و دل های آزرده مردم نجیب ایران اسلامی را التیام بخشند. من الله توفیق
باید توجه داشته باشیم در مورد ،حذف واژه شهید و نام شهدا ازسطح شهرها، نیروی های انقلابی نیز شایسته سرزنش هستند! چون در مواردی اجازه داده شده دشمن پیشی بگیرد.یکسان سازی قبور مطهر شهدا اگر برنامه هدفدار بوده حذف امروز نیز ادامه همان برنامه است .اگر ناخواسته و سهوی این کار صورت گرفته ، چرا بعد از تذکر مقام معظم رهبری ، در صدد اصلاح برنیامدند؟! اما ، سرزنش ما به عنوان فعالان فرهنگی به این دلیل لازم است که ؛ تلاش نکردیم مشکل را در زمان خودش برطرف کنیم و همین ضعف باعث شد مغرضین فرصت برداشتن قدمی فراتر بدست اورند .حال همه انرژی و توان ما صرف مشکل جدید می شود و اصلاح یکسان سازی در حواشی های ایجاد شده فراموش خواهد شد.طبیعی است در هر برهه ای ، عقب بمانیم کار مبارزه و مقابله دشوارتر شده ،نه تنها هزینه ها بالا می رود بلکه بخشی از ارزشها نیز اسیب می بیند. ایا ، وقت ان نشده ، غفلت ، سستی ، انفعال ورا کنار بزنیم و مقابله را به فرداها موکول نکنیم؟ امروز کوچه و خیابان های ایران اسلامی نیاز به نمایشگاه های شهدایی دارد . حتی نمایشگاه کوچک . #نهضت برپایی نمایشگاه های شهدایی ترویج فرهنگ جهاد و شهادت. مجمع جهانی خادمین شهدا. ✍همدانی
شهید شاهد است .دریافت
. حذف شدنی نیست . کسانی که امروز ، دستور می دهند یا دستور می گیرند ،تا نام شهدا را از سطح شهرها پاک کنند ،قطع به یقین شهدا را نشناخته و نمی دانند ، چگونه زیسته و چگونه به شهادت رسیدند. توصیه می کنم ، حیات دنیایی این عزیزان را حتی برای یک بار هم شده مطالعه کنید. تا شاید به راز عروجشان بر سر سفره خداوند متعال پی ببرید. اما بخش کوچکی از نحوه اسمانی شدن برخی شهدا را از زبان ، سردار سپاه اسلام ، حبیب حرم ، شهید حاج حسین همدانی برایتان نقل می کنم. شهید همدانی در خلال مصاحبه با برادر بزرگوارمان اقای بهزاد جهت تدوین کتاب مهتاب خین ، به خاطره ای اشاره و سپس چنان منقلب می شود که درخواست می کند مصاحبه به روز دیگری موکول شود. می فرماید: هر ساله ، مراسمی به عنوان نخل های بی سر در کشور برگزار می شود در حالی که رزمندگانی ایستاده بی سر شدند! در یکی از عملیات ها ی منطقه جنوب ، یکی از گردان ها قرار شد جناحی را پوشش دهد . به دلیل صاف و هموار بودن سطح زمین ، دشمن شبانه با استفاده از اب های روان منطقه را به باتلاق تبدیل می کند. زمانی که گردان به منطقه مورد نظر می رسد بخش قابل توجهی از رزمندگان اسلام تا کمر در باتلاق فرو رفته و ادامه حرکت و حتی بازگشت امکان پذیر نمی شود. این ، بهترین فرصت برای دشمن بعثی است . می فرمایند: نیروهای بعثی با انواع سلاح های سبک ونیمه سنگین رزمندگان را زیر اتش گرفته و همه انها را ایستاده به شهادت رسانند. تعداد زیادی از بهترین بندگان خدا با قامتی ایستاده عندربهم یرزقون شدند .تا بدانجا که تکیه گاهی برای جان دادن نبود. در ناجوانمردی دشمن شکی نیست ، بی شک انان فرزندان همان حرمله ، و شمر های زمانه بودند . که برای خوش خدمتی گلوی کودک شیرخواره را پاره کردند. اما سوال این است ، این مرام مردم کدام دین و آیین است ،که به خود اجازه می دهند نام چنین عزیزانی که با لب های تشنه در بیابان های گرم خوزستان ، ایستاده جان دادن را از کوچه و خیابان پاک کنند؟! هیچ کسی با قدرت و ثروت به رستگاری نرسیده ، مگر با ازادگی ، و تقوا . امام شهیدمان فرمود : اگر دین ندارید حداقل ازاده مرد باشید. اگر اعتقادی در وجود شما نیست حداقل مرد باشید. و در پایان متذکر می شوم : شهید حذف شدنی نیست ، و راه و رسم شهادت گم نخواهد شد . این فرمایش امام روح الله رحمت الله علیه است . شهید شاهد است ، می ماند تا نظاره گر باشد و شهادت دهد بر اعمال و کردار ما و شما در پیشگاه حق تعالی. یا حق . مجمع جهانی خادمین شهدا ✍محمدی همدانی ١٣٩٨/٦/٢٨
شهید معلم کلاس درس ازادگی ، مقاومت و بصیرت است. کینه و عداوت ، برخی مدیران غرب زده از شهداء به دلیل تربیت دانش اموختگان مکتب عاشورایی است . که دنیای دنیا پرستان را تیره و تار می کنند. باور کردنی نیست دغدغه لیبرال ها اجتماعی باشد! جریان دوم خرداد حواس پرتی رانندگان را بهانه و تصاویر مناظر را جایگزین تمثال مبارک شهدا کردند! قطعا ، اختصار ، نیز ادامه همان برنامه ضد ارزشی است؟! جناب شهردار! جریان شما ، جریانی است قابل ترحم !که تمام قدرتتان در نفاق و فریب و دروغ خلاصه می شود. از تاریخ که عبرت نمی گیرید! از خدا که نمی ترسید ! از خون شهدا شرم نمی کنید! حداقل مردم را مثال خودتان کم عقل مپندارید. . صدای شکستن استخوان های جریان نفاق به گوش می رسد
کاش به جای پرداختن به حواشی ایجاد شده توسط سلبریتی ها ، جریان جبهه انقلاب ، چهره واقعی این قشر کریه الچهره را برای جامعه مشخص می کرد. راه مبارزه رسانه ای تماما واکنش نیست . بلکه باید همه مسایل پشت پرده افشا شود. از جمله : خط و مشی این افراد کجا وتوسط چه جریانی نگارش می شود؟ حامی مالی ، رسانه ای و حصار مصونیت انها کجاست؟ از جامعه بخواهیم چهره باطنی این اشباه الرجال را با چشم دل و ایمان بنگرند . ان وقت خواهیم دید لامذهبی ، لا قیدی ، ،بی اخلاقی چه بلایی سرشان اورده که نمک خورده و نمکدان می شکنند. به والله ، به والله ، اگر خون پاک مدافعان حرم ،و جانثاری مدافعان وطن نبود ، این قشر ، فی الحال به عنوان برده در بازار جهانی دست به دست معامله می شدند. خون شهدا دامن شان را خواهد گرفت ، انطور که دامن صدها سلبریتی ، دوران پهلوی را گرفت. ای پست ترین ، پست ها! از اه فرزندان شهدا بترسید و بترسید بترسید!! نفرین خدا بر شما که روی اشقیا را رو سفید کردید.
تشیع انگلیسی و رسانه های معاندی چون کلمه سر در یک آخور دارند! همکاری انها چنان مشهود است که نیازی به هیچ توضیح و تشریحی نیست. فرقه پلید شیرازی ها ، در طول سال مرتبا و مکررا با اجرای برنامه های تفرقه انگیز ، و انجام اعمال خلاف شرع و قانون ، خوراک رسانه ای ایجاد ، و شبکه های وهابی مثل کلمه ، ارزش ها و ارمان های عاشورایی را زیر سوال می برند. ایا تا کنون کسی یا کسانی دیده یا شنیده اند، که این شبکه ها از تشیع انگلیسی یا همان شیرازی سخن بگوید؟ قمه زنی ، و اعمالی از این دست در حکومت اسلامی ایران ممنوع و جرم است . رهبر معظم انقلاب هم این نوع عزاداری را حرام می داند. ایا توان دارند واضح بگویند از کدام شیعه حرف می زنند؟ امام حسین ( ع ) : اگر دین ندارید ازاده مرد باشید. همدانی
بنده به شخصه ، از عالم گرانقدر ، استاد معظم ، حاج اقا پناهیان عذر خواهی می کنم. واقعیت این است که انفعال امثال حقیرباعث شده ، شخصیت بزرگواری چون ایشان به مشکلات واکنش نشان دهد. در حالی که ،ما بایستی کاستی ها را گوشزد کنیم .که شخص حقیر و هتاکی مثل فلاحت پیشه به خود اجازدهد به استادمان اهانت کند. اقای فلاحت پیشه! در شان ایشان نیست ، جواب چون تویی را بدهد چون نجابت ، دیانت و بزرگی ایشان اجازه چنین کاری نمی دهد. اما جواب را از بنده بشنو! پاکتی که به ت معظم منبری داده می شود. اجر و مزد نیست ، بلکه تبرکا هدیه ای است از مجلس اقای شهیدمان. در ضمن پاکت های میلیونی بیشتر در مورد همفکرانتان صادق است . دنیای مادی چه بلایی بر سرتان اورده که اینگونه گستاخانه وبی پروا به بزرگان دین اهانت می کنید ؟! بهتر است از نجابت بزرگان ما سو استفاده نکنید ، که بی ادبی شما بی پاسخ نخواهد ماند. عذر خواهی کنید. ✍همدانی
اخبار فرهنگی گزارش : شاهد خبر به گزارش پایگاه خبری مجمع جهانی خادمین شهدا، کتاب به چاپ می رسد. مدیر این مجمع با تشریح این خبر افزود: کتاب بهترین عموی دنیا ، که برای رده سنی کودکان و نوجوانان به نگارش در امده است ، بخشی از رشادت های حضرت ابوالفضل علیه السلام و نهایتا شهادت ایشان را روایت می کند. همدانی اظهار داشت : این کتاب به همت همکاران گرامی سرکار خانم قاسمی کیا و برادر رجبی ، در ١٠ صفحه ، به صورت متن داستانی و تصویری به رشته تحریر در امده است که بزودی روانه بازار می شود.
فجر تصمیم بر این شد که چند جلسه ای مسدع اوقات شریف همکاران گرامی شوم و به بررسی رویدادهای حکومت پهلوی و سپس مقایسه ان با انقلاب اسلامی در طول چهل سال خواهیم پرداخت. قبل از ان از محضر اساتید بزرگوار ، و مدیران محترم و فعالان عرصه فرهنگی و همچنین خانوادهای معظم شهدا عذر خواهی می کنم .امیدوارم جسارت حقیر ناتوان را به بزرگواری خود ببخشند. کشور ایران به عنوان یکی از تمدن های اصیل و کهن ، دارای تاریخ پر فراز و نشیبی است . داستان های تلخ و شیرین که از پادشاهان گذشته که هر کدام در رقم زدن فرداهای ایران نقش مهمی داشته اند. وقتی پای داستان های تاریخ می نشینیم به چرایی بسیاری از مسائل امروز خود پی می بریم ، پس عاقلانه ترین راه این است که در قدم اول بررسی کنیم ، به قضاوت بنشینیم و سپس نتیجه بگیریم . این روزها با توجه به افسارگسیختگی رسانه دسته جمعی مثل فضای مجازی مه غلیظی افکار جامعه را فراگرفته است که اگر نباشد ابزار خروج از ان معلوم نیست اخر داستان زندگی ما به کجا ختم شود.ما به عنوان خادمین شهدا یکی از سخترین بخش های فرهنگی کشور اسلامی را برگزیده ایم و بایستی با همت و تلاش انچه که نیاز افکار و دغدغه جامعه است را به بهترین شکل بدست اورده و جهت روشنگری در اختیار قشر نوجوان و جوان این مرز و بوم قرار دهیم. توجه نکردن به فرهنگ کشور اتشی را شعله ور می کند که به قول معروف دود حاصل از ان به چشم همه ملت ایران خواهد رفت ، جامعه ای که از نظر فرهنگی دچار بیماری شود قطعا به مرور همه را بیمار خواهد کرد و نتیجه این بیماری در وهله نخست ارامش را از جامعه خواهد گرفت ارامش در هر جامعه ای می تواند نقش اساسی را ایفا کند . با ارامش کشور به اوج ترقی می رسد و بدونه ان تمام انگیزه های پیشرفت علمی ، مذهبی و ،،، ازبین خواهد رفت . وقتی که تاریخ معاصر را ورق می زنیم به حکومتی بر می خوریم که تاثیرات خاصی بر بافت فرهنگی ، اجتماعی ، ی و اقتصادی مردم ایران گذاشته است . حکومتی که در سال ١٢٩٩ هجری شمسی با یک کودتا روی کار امد و تا سال ١٣٥٧ بر ایران حکومت کرد . در این حکومت یک پدر و پسر به نام های رضا و محمد رضا ، خود را پهلوی نامیدند و تاج گذاری کردند. در این بحث به بررسی عملکرد رژیم پهلوی خواهیم پرداخت که احتمالا چندین جلسه به طول می انجامد امیدوارم مورد استقبال خادمین گرامی قرار گرفته و جواب سولات ذهنی برخی از جوانان را با استناد به تاریخ بتوانیم ارائه دهیم . یکی از عمده ضعف های حکومت پهلوی بنا به دلایلی عدم استقلال بود از شروع به کار این رژیم افراد و فرقه ها و حتی کشورهایی در راس حکومت نفوذ و در عمده تصمیمات کشوری رسما دخالت می کردند .لذا در این جلسه به حضور بهائیان در اداره کشور خواهیم پرداخت . اما قبل از ان از محضر استاد گرامیم جناب استاد بیات تقاضامندم در صورت امکان جلساتی را به معرفی این فرقه اختصاص دهند. رضا خان مدتی پس از دستیابی به تاج و تخت ، که به گواه اسناد ان را مدیون استعمار و عمله ان بود و پس از تثبیت خود به بهانه نوسازی کشور ، هجوم علیه اسلام و ت را اغاز کرد و هر روز به بهانه ای محدودیتی جدید برای ون و اجرای تکالیف و اداب و سنن اسلامی مردم ایجاد می کرد. او پس از کودتا ١٢٩٩ و در ابتدای فعالیتش ، با هدف عوام فریبی از خود چهره ای طرفدار اسلام نشان می داد ودر روز تاسوعا و عاشورا در حالی که به سر خود گل می مالید همراه با دسته ان فوج قزاق مقیم تهران به حسینه ها و تکایای مختلف در چهار محله معروف تهران می رفت . اما پس از رسیدن به پادشاهی به طور کامل رنگ عوض کرد و تا انجا پیش رفت که حتی برگزاری جلسات مذهبی در خانه ها را هم ممنوع کرد و حق پوشیدن لباس ت وداشتن عمامه و ایراد سخنرانی اسلامی و منبر رفتن و موعظه را از بسیاری مبلغین و وعاظ مسلمان سلب کرد و به زور سر نیزه و قوای نظامی و انتظامی چادر و حجاب را از سر ن مسلمان برداشت! در این دوره به موازات کمرنگ کردن نقش ون مسلمان ، بهائیان قدرت گرفتند و به صورت نمایان و بارز در عرصه های مختلف اجتماعی و ی ایران به ایفای نقش پرداختند. رضاخان شخصا به بهائیان اعتماد فراوان داشت تا جایی که یک افسر بهایی به نام ستوان اسدالله صنیعی را به عنوان اجودان و رئیس دفتر ولیعهدش محمدرضا پهلوی منصوب کرد و حتی قصد داشت یکی از بهائیان معروف به نام مجید اهی را نخست وزیر کند . مجید اهی از عوامل موثر در صعود رضاخان بود اهی نوه میزامجید منشی سفیر روسیه و شوهر خواهر حسنعلی نوری بهاء بود. ازدیگر بهائیان دوره رضاخان عبدالحسین نعیمی پسر میزامحمدنعیم شاعر معروف بهایی بود . این شخص که بعد از مهاجرت به تهران به استخدام سفارت انگلیس درامده بود پسرش عبدالحسین را هم در این سفارتخانه به کار گماشت . نقش مخربی که عبدالحسین نعیمی در نهضت جنگل و در میان یاران میرزا کوچک خان ایفا کرد بر اساس ماموریت محوله از سوی سفارت انگلیس بود.که دوستان می توانند با مراجعه به کتاب جسارت هایی از تاریخ بهایی گری در ایران این موضوع را مطالعه کنند. اما همین شخص یعنی عبدالحسبن نعیمی که در بخش جاسوسی سفارت انگلیس کار می کرد بعدها رئیس کمیته محرمانه این سفارت شد و با همکاری آلن چار ترات دبیر اول سفارت انگلیس در تهران و با هدایت میس ان لمبتون جاسوس معروف این کشور نقش موثری در امور ی داخلی و خارجی ایران داشت. وی از اوایل نیمه دوم ١٣٢٠ ظاهرا همکاری با سفارت انگلیس را رها کرد و به تجارب بویژه خرید و فروش زمین در تهران روی اورد اما روابط محرمانه خود را با سفارت و سازمان های جاسوسی انگلیس ادامه داد و از رهگذر همین همکاری به سود سرشاری رسید . حتی بهائیان در حوزه فرهنگ نیز نفوذ قابل توجهی کردند ، یکی از نخستین بهائیانی که با برنامه ریزی قبلی در حوزه فرهنگ و هدایت افکار عمومی مردم ایران در روزگار اقتدار خاندان پهلوی فعال شد فرخ دین پارسای نام داشت . این شخص که با ماموریت مشخص و مدون به این عرصه رو کرده بود ، از اوایل دیکتاتوری رضاخان تا پایان عمر خود در اواسط سلطنت محمدرضا نقشی درجه اول و کلیدی درکار اداره مطبوعات و سمت و سو دادن به فعالیت ن و رواج ابتذال و وانگاری در میان انان داشت . حالا متوجه شدید که چرا وضعیت فرهنگی کشور از طرف حاکمیت به سرعت دگرگون شد؟؟ حال متوجه شدید چرا امروز برخی عناصر و یا به قول خودشان اقازاده ها با فرقه بهائیت ارتباط صمیمی برقرار کرده اند؟؟ ان شاالله در جلسه اتی دوشنبه شب با ادامه این بحث در خدمت شما خواهم بود . نثار روح شهدای اسلام صلوات
روستای گنبد، در ٢٥ کیلومتری جاده ملایر و در بخش مرکزی همدان واقع شده است
بسم الله الرحمن الرحیم تقدیر مدیر و اعضا مجمع جهانی خادمین شهدا از پاسداران گمنام امام زمان (عج) :: پایگاه خبری مجمع جهانی خادمین شهدا http://shahidd110.blog.ir/1398/07/22
وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ . پاسداران گمنام آقا امام عصر (عج) ، بار دیگر کام ملت شریف ایران اسلامی را شیرین نموده و سیستم های اطلاعاتی مدرن کشورهای مدعی را به باد سخره گرفتند. عملیات ویژه سربازان گمنام آقا امام زمان (عج) در سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ، چنان دقیق و سهمگین بود که تمامی شبکه های اطلاعاتی و رسانه ای معاند در شوک فرو رفته اند. روح الله زم ، با اینکه در حد و اندازه ای نیست که بخواهیم او را دشمن قدار به حساب آوریم ، اما این حرکت انقلابی فرزندان حیدر کرار هشداری است به کسانی که متوهمانه در سایه امنیتی فرسوده ترین سیستم ها پناه گرفته و زبان به هتاکی و بی ادبی می گشایند. سپاه پاسداران ، نشان داد که می تواند هر عنصر خائنی را در هر جایی از کره زمین تحت هر شرایط حمایتی ، به سرعت رصد و در تور اطلاعاتی خود گرفتار نماید. چه زیبا گفت فرمانده مجاهدان یمنی، زمانی که همه تجهیزات و تشکیلات با توست و شکست می خوری بدان که خداوند قادر و توانا در مقابل توست. ایمان به خدا سلاحی است که نیروهای مومن و مخلص به آن مسلح بوده تا با تکیه بر آن تمام نقشه های دشمنان را نقش بر آب کنند . اگر می بینیم پاسداران حافظ ارزشهای اسلامی ، در همه زمینه ها چون خورشید می درخشند ، صرفا وجود تجهیزات و علوم زمینی نیست بلکه در وهله نخست دعای خیر امام عصر(عج)، نایب بر حق ایشان ، خانواده های معظم شهدا و مردم قدرشناس ایران اسلامی و آزادی خواهان جهان است. بدین جهت از طرف خود ، خادمین و خانواده های معزز شهدا این پیروزی بزرگ را خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی ، و آحاد ملت عزیز ایران تبریک عرض نموده و از تلاش های شبانه روزی فرزندان امام ای حفظ الله در سپاه پاسداران تشکر و قدر دانی می نماییم. دعای خیر ملت بزرگ ایران ، به ویژه خانواده های معظم شهدا بدرقه راهتان باد. مدیر کانون رهپویان شهدای جهان اسلام (مجمع جهانی خادمین شهدا ) ✍محمدی همدانی
توطئه جدید ،تجزیه ایران _اذربایجان
حسن شریعتمداری» دبیرکل تشکل نوظهور ضدانقلاب موسوم به "شورای مدیریت گذار" در گفتگو با یک تلویزیون تجزیه طلب، خواستار جدایی آذربایجان از ایران، إعطای خودمختاری به این منطقه و تشکیل جغرافیای موهومی تحت عنوان "ولایت آذربایجان" شد! پ،ن: چهل سال فراریان منفور در خارج از کشور با تشکیل گروه های اپوزیسیون تلاش می کنند به اهداف شوم دشمنان اسلام جامه عمل بپوشانند. یک روز با اعلان خودمختاری برای منطقه کردستان ، یک روز سیستان ، روز دیگر خوزستان و امروز اذربایجان سعی دارند کشور را با تجزیه به زانو در اورند . هر روز با یک نوع تاکتیک و حربه در صدد ایجاد شکاف میان قومیت های مختلف هستند . از این همه نا مردمی دشمن غمی به دل نداریم چون در برهه های گوناگون جوانان قهرمان این کشور با اتکا به سلاح ایمان ، رهبری حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی ، صبر و استقامت خانواده ها و دعای خیر مردم انقلابی به تمام مشکلات غلبه کردند. هر چند در این میان بهترین بندگان خدا ، از مزربانان نیروی انتظامی تا پاسداران همیشه بیدار سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران جان خود را در طبق اخلاص نهاده و فدای حضرت دوست کردند.که این هم در مرام اهل معرفت یک امر مرسوم برای رسیدن به رستگاری مطلق است . تنها دردی که سینه ما را می فشارد ، نمک نشناسی افرادی است که با فریب و نفاق بر مسند قدرت سوار ، از امکانات بیت المال سواستفاده و در مواقع ضرور به جای حمایت اب در اسیاب دشمن می ریزند. تاریخ مرتبا در حال تکرار است ، اگر دیروز مظلومیت امام علی ( ع) با درد و دل برای چاه مشخص می شد امروز مظلومیت امام مسلمین با دروغ بستن به ایشان و بی ادبی برخی شکم پرستان اشکار می شود. روزی که یک بازیکن انقلابی ، شعار اطاعت از رهبری سرداد، واکنش برخی از لجن فکران و سکوت برخی مدعیان نشان از مظلومیت داشت. علی کریمی و برخی دیگر از سلبریتی های خودفروش با انواع بی ادبی نشان دادند که با اصل ولایت و اسلام مشکل دارند. نجابت و ایمان نیروی های انقلابی به دلیل حفظ ابروی این خناسان باعث شده تا جامعه از بی اخلاقی این قشر با خبر نشوند که اگر نیروهای جان برکف ناجا و سایر نیروهای امنیتی بخش کوچکی از کثافت کاری انان را در پارتی های ضد اخلاقی و دینی برملا می کردند این جماعت در افکار عمومی منفورترین انسان ها بودند. بترسید از روزی که پرده های نفاق کنار رفته و چهره های کریه شما برای جامعه عیان شود انگاه خواهید دید که شهرت و محبوبیت در کجای این قاموس می گنجد! بترسید از روزی که خون پاک شهدا دامن تان را بگیرد و ذلیل دنیا و اخرت شوید. درود و سلام خدا بر شهدای عزیز نیروی انتظامی درود و سلام خدا بر پاسداران راست قامت سپاه پاسداران و شهدای ارتش جمهوری اسلامی و شهدای مظلوم و غریب تیپ نیرو ویژه صابرین که در گمنامی جنگیدند و در گمنامی از خاک به افلاک پرگشودند.شهدایی که قربانی توطئه های تجزیه طلبی ملحدان و مماشات برخی مسئولین بزدل شدند. ان الله مع الصابرین ✍همدانی
انا لله و انا الیه راجعون
خبر در گذشت عالم جلیل القدر حضرت ایت الله آشیخ جلال الدین گنبدی همدانی. باعث تاثر و تاسف گردید. ایت الله گنبدی یکی از علمای بزرگ عالم تشییع ، از شاگردان حضرت امام خمینی ره و ایت الله طباطبایی رحمت الله علیه ، و از برجستگان حوزه در طول عمر شریف و با برکت خویش مشعلی هدایتگر و راهنمایی صدیق ، که علم و عمل را در هم امیخته بود برای شاگردان و اهالی محترم شهرستان ملایر و روستای گنبد الگوی اخلاق و ساده زیستی به حساب می امد. درس اخلاق ایشان زبانزد خاص و عام و زندگی بی الایش و بی ریایش نشان از اخلاص و بندگی داشت. ایت الله معظم شیخ جلال الدین گنبدی ، با وجود هزاران عاشق و شیفته ، در منزلی کوچک و در جوار خانه خدا زندگی ساده و علوی را برگزید تا نشان دهد دنیا برای اهل معرفت فانی و حقیر است و غیر از عشق بازی با معبود شیرینی در ان دیده نمی شود. با توجه با اینکه سجایای اخلاقی و علمی این عالم ربانی را با هزاران متن نمی توان بیان کرد و بیان عظمت ایشان از توان امثال حقیر خارج است . با کسب اجازه از محضر مبارک خانواده معظم و بزرگان شهر ملایر و مردم مومن روستای گنبد ، وظیفه خود می دانم عروج ملکوتی این عالم فرزانه ، که مصادف شد با شب رحلت پیامبر رحمت محمد مصطفی (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) ، خدمت خانواده و بازماندگان ان فقید سعید ، شاگردان و مردم مومن ملایر ، همدان و روستای گنبد. تسلیت عرض نمایم . با قلبی پر از اندوه ، عاجزانه ازدرگاه خداوند سبحان رحمت و مغفرت برای ان عزیز و صبر و بردباری برای بازماندگان خواهانم. روحش شاد. جلیل اقامحمدی همدانی
همدانی:
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ضمن عرض ادب و احترام خدمت خادمین محترم و خانواده های معظم و معزز شهدا از محضر همه بزرگواران پوزش می طلبم از اینکه جسارت کرده و در حضور اساتید محترم قصد سخن دارم امیدوارم بزرگواران عفو بفرمایند در همه جوامع بشری جوانان از جمله اقشاری هستند که می توانند در رشد و شکوفایی کشور خود تاثیر خوبی داشته باشند لذا دشمن در کشورهای استقلال یافته قبل از همه جوانان را مورد هدف قرار می دهند، پس هر تمدنی که بخواهد اینده درخشانی داشته باشد باید جوانانی صالح پرورش و تربیت نماید در جامعه ما که حکومتی دینی و اسلامی مدیریت جامعه را عهده دار است ، در برهه هایی متاسفانه ، عواملی باعث شد که بخشی از این ظرفیت اسیب ببیند و بعضا جوانان به دین گریزی روی اوردند یکی از دغدغه های دلسوزان دینی ، دین داران و خانواده های متدین در حال حاضر دین گریزی و گرایش نسل جوان به فرهنگ پوچ و بی محتوای غربی است. در واقع این موضوع یکی از تهدید های اصلی برای جوانان بحساب می اید. این پدیده خطرناک در سده های اخیر به ویژه قرن بیستم بخش عظیمی ازجهان بخصوص بلوک شرق و کشورهای در حال توسعه را فراگرفته است. با اینکه انسان ذاتا مشتاق دین است وفطرت او با درون مایه های دین پیوند تکوینی دارد چرا به دین گریزی روی می اورد و این امر در نسل جوان نمود بیشتری دارد. این سوال را می توان اینگونه پاسخ داد که ؛ در دین الهی هیچ عنصر گریزاننده وجود ندارد اگر انسان ها به دریافت معارف دینی و درک صحیح ان نائل ایند ، هرگز از دین نمی گریزند .افزون بر این عقل و عشق هردو در متن دین جای دارند دین هم ذهن و خرد انسان را تغذیه می کندو هم به دل ادمی حیات ، حرکت و نشاط می بخشىد بنابر این علت دین گریزی را باید در خارج از قلمرو دین حق و اموزه های دینی جستجو کرد . حال سعی می کنیم در حد توان به عوامل متعددی که در بروز دین گریزی نقش دارند ، به طور خلاصه وار اشاره کنیم. هر فردی با مراجعه به زندگی جوانان و مطالعه رفتارهای اجتماعی انها این مسئله را به صورت ملموس در خواهد یافت که در سال های اخیر و بخصوص پس از پایان هشت سال دفاع مقدس ،و با روی کار امدن برخی از مدیران از فرنگ برگشته ،گرایش به فرهنگ بیگانه و فرهنگ غربی در بین جوانان ما رشد صعودی یافته است و گروه هایی از جوانان خام به علل گوناگون از دین و فرهنگ حالت گریز پیدا کرده اند ، گاهی وقتی در بین برخی جوانان از دین و فرهنگ خودی سخن به میان می اید به صورت علنی بی میلی و بی علاقه گی خود را به دین اظهار می دارند ، البته باید اذعان کرد که این انکار و زدگی از دین به خاطر خود دین نیست ، بلکه علل این مسئله بیشتر به رفتارهای دیدنداران و مدعیان دین بر می گردد. از نظر کارشناسان اهل فن ، جوانان جامعه باید درک شوند ، اگر جوان از طرف اجتماع یا خانواده درک نشود اغلب سعی می کند علیه سنت ها و اداب و رسوم قیام کند ، از والدین و جامعه کناره گیری و فقط با طیف خاصی که افکاری شبه بهم دارند ارتباط برقرار می کند . درچنین شرایطی جوان به یک و بلکه چند راهنمای دلسوز نیاز دارد که در بن بست ها و شرایط بحرن او را به بهترین شکل راهنمایی کنند. اگر چنین نباشد و احساس تنهایی کند تعادل روحی خود را از دست داده و خود را بیگانه در خانه و اجتماع می داند و علیه تفکر ، مذهب و یا نحوه پوشیدن لباس بزرگ سالان طغیان می کند و این مسئله را به شکل های گوناگون از جمله پوشیدن لباس هایی با نماد غربی بروز می دهد. می توان گفت بخش عمده این رفتارهای انکار گونه جوانان و گرایش های انان به فرهنگ بیگانه به خاطر تبلیغات کاذب و دروغین درباره دین و القای شبه در بین جوانان می باشد و چون جوانان برای این سوالات و شبهات خود پاسخ قانع کننده ای نمی یابند ، از دین گریزان شده به فرهنگ بیگانه و غربی گرایش پیدا می کنند. البته با وجود این همه شبه و تبلیغات مسموم ذات اصلی و خمیر مایه درونی جوانان سالم و به ارزش های دینی غیرت و تعصب نشان می دهند و همین موضوع در بیشتر مواقع بسیاری از جوانان را از غرق شدن در فرهنگ مبتذل غربی باز می دارد و انان را به اغوش پر محبت دین باز می گرداند. دوران نوجوانی و جوانی مهترین دوران زندگی انسان محسوب می شود .در این امر دوران تحولات عظیمی در درون فرد روی می دهد او در مرز بلوغ و نوجوانی از طفیلی بودن می رنجد و می خواهد به خود متکی گردد . نیروی عاطفی در او افزایش می یابد و در عالم دوستی افراد را عاشقانه دوست دارد و در عالم قهر و نزاع تا مرز انتقام پیش می رود. با تمام تلاشی که دشمنان نظام اسلامی در طول چهل سال برای دین زدایی عمیق در میان این قشر انجام داده اند ، همان ذات پاک جوانان مانع از موفقیت دشمن شده است به جرات می توان گفت رزمایش اقتدار امروز مردم مسلمان در مراسماتی چون راهپیمایی عظیم اربعین ، شرکت در مراسمات مذهبی و، ،،، نتیجه تلاشی است که در این راه مقابله با دشمن صورت گرفته است. اگر چنین نبود با هزینه های بسیاری که دشمن در دین زدایی کرده و می کند بایستی هیچ اثری از فرهنگ اسلامی باقی نمانده باشد. و اینجاست که تاثیر ولایت فقیه نمایان می شود. چه جوامعی بودند که قیام کرده اما به دلیل نبود یک مدیر مدبر در اندک زمان ممکن با یک تهاجم فرهنگی ، از درون متاشی شدند. تا بدین جا مسئولیت دین گریزی جوانان بر عهده خانواده ها و مسئولین فرهنگی جامعه است. که به هر دلیلی نتوانسته اند وظایف خود را در قبال این قشر انجام دهند ، یا تعمدا در راستای اهداف دشمن کار کرده اند. و همین تعمد یا انفعال زمینه ای را فراهم. می سازد تا مرحله بعدی اغاز شود ان هم تهاجم سازمان یافته فرهنگی دشمن است .دشمن برای دور ساختن جوانان از دین از انواع راههاو شیوه ها استفاده می کند که می توان به ؛ تضعیف باورها و اعتقادات دینی جوانان که اینده سازان کشورند اشاره کرد. جوانان. اگر خوب تربیت شوند و باورهای دینی را در قلب پاک خویش بپرورانند هادیان جامعه خواهند بود شور و نشاط جوان وقتی با فرهنگ پاک و پویای اسلام عجین شد ان گاه به بار خواهد نشست و همگان از ثمرات ان بهره مند خواهد گردید.دشمن هم خوب نکته را می داند از این رو باورهای اسلامی را مورد هجمه قرار می دهد. یکی دیگر از راه های تهاجم فرهنگی این است که سعی می کنند جوانان مومن را از پای بندی های متعصبانه به ایمان که همان چیزی است که یک تمدن را نگه می دارد منصرف کنند مانند همان کاری که در قرن های گذشته در اندلس کردند. جوانان را ریختند در عالم فساد ، شهوت رانی و می گساری ، این روش همچنان نیز در حال انجام است و کسی نمی تواند منکر ان باشد. اما نکته اصلی اینجاست که امروز جامعه اسلامی به برکت وجود ولایت فقیه به عنوان مدیر بصیر ، شجاع و دلسوز چهار دهه شدیدترین حملات و توطئه های دشمنان توانسته ایستادگی نماید . باید توجه داشت ، حملات دشمن نسبت به گذشته بسیار شدید و در عین حال به روز و پیچیده بوده است و قابل قیاس با مسائلی چون اندلس و امثالهم نیست . به همین دلیل جامعه ما و بخصوص فعالان فرهنگی بایستی با بهره گیری از علوم روز به مقابله برخیزند . اگر مسئولین از اغاز تهاجم دشمن و زمانی که مقام معظم رهبری به همه مسئولان امر هشدار دادند مردانه به وظایف خود عمل می کردند امروز همین بخشی که عرض شد در دام دشمن گرفتار نمی امدند چون این بحث را باید طی چند جلسه خدمت بزرگواران ارائه نماییم تمایل دارم بحث را خاتمه و به مواردی که به عنوان یک معضل پدیدار شده است اشاره نمایم همین فضای مجازی ، طبق فرمایش امام مسلمین به اندازه انقلاب اهمیت دارد. ایا افرادی که امروز به عنوان فرمانده در خط مقدم کانال ایجاد کرده اند اهمیت این فضا را درک کرده اند؟ کانال هایی که چندین سال با استفاده از نام های ارزشی عضو جمع کرده و امروز تبدیل به خبرگزاری و مبلغ شرم اورترین کانال ها شده اند ایا در گناه انحراف جوانان این مرز و بوم شریک نیستند؟ وقتی یک عنصر به ظاهر انقلابی در راس مبارزه با تهاجم فرهنگی قرار دارد نتواند به وظیفه خود عمل کند نشانه سقوط است یا نفوذ؟ سکوت در برابر چنین افرادی ایا جایز است ؟ شاید یکی دیگر از عوامل دین گریزی وجود همین افراد ضعیف النفس باشد .که ان شاالله در جلسات اینده بیشتر به ان خواهیم پرداخت از همه سروران گرامی عذر خواهی می کنم حقیر در مسیر بودم امیدوارم اشکالات را ببخشید یاحق التماس دعا
تاثیر شغل در اخلاق.
باید دانست که حرفه ى هر شخص اثر مستقیم در اخلاق او دارد. اگر انسان در انتخاب شغل و کار دقت نکند و به طمع ثروت و قدرت به شغلی که توانایی لازمه را ندارد وارد شود ، بیش از هر کس به خود ضرر زده و شخصیت انسانی خود را درهم شکسته است.اصولا با داشتن شغلی از روی احساس و طمع دنیایی نمی توان روحیه یی نجیب و برجسته داشت . کسانی که با عوام فریبی ، تقلب ، و نفاق مسئولیتی را تصاحب می کنند قطعا نمی توانند انگونه که باید در کار خود موفق باشند و در نتیجه به جامعه پیرامون خود ضربات جبران ناپذیری وارد ساخته و در دید مردم افرادی پست و ذلیل بشمار می ایند .به همین دلیل مردم اجتماع با توجه به انتظارات بجایی که از وی دارند کم کاری و ناتوانی انان را برنمی تابند و گاهی ممکن است به ایجاد تنش منجر شود . و این زمانی به اوج می رسد که ان مسئول منتخب مردم و خود را به گونه ای دیگر به انها معرفی نموده باشد. در این حال ، مسئول به دلیل فشارهای متعدد از نبود تخصص و عدم پیشرفت در امورات و همچنین فرار از پاسخ ناخود اگاه خشمگین و زبان به فحاشی می گشاید . به نظر حقیر امثال علی مطهری با توسل به حرکاتی وقیح ، دیگر ارزش انتقاد و واکنش هم ندارد .باید برای او دعا کرد که خداوند روح اشفته و پریشان او را شفا دهد تا شاید از خطای خود توبه کرده و به ارامش برسد . امروز علی مطهری با بی ادبی اش نسبت به یک زن مسلمان فریاد فروخورده خویش را که در طول مسئولیت انباشته شده بود رها ساخت تا بگوید ؛ من یک انسان قابل ترحم و ضعیف النفسی هستم که در مقابل موکلانم درمانده و شرمسارم. ✍محمدی همدانی
حذف شهید. شرم اورترین کمپین خناسان. با توجه به حذف سلسله وار واژه مقدس شهید در شهرهای مختلف کشور، به یقین می رسیم که یک برنامه کاملا مهندسی در اتاق فکر جریان نفاق طراحی ، و در حال اجرا می باشد. تحلیل این موضوع کار سختی نیست ، فقط کافی است به شخصیت مدیرانی که در این کار ظالمانه دخیل هستند نگاهی داشته باشیم . تقریبا اکثر این افراد از کمبود شخصیتی در رنج و سعی کرده خود را به هر قیمتی در زمره مدیران قرار دهند . این روحیه انسان را به سمت خود فروشی کشانده و باعث می شود با کسانی معامله کنند که اعتقادی به ارزش های اسلامی و حتی انسانی نداشته و سالیان طولانی در صدد عقده گشایی از دانش اموختگان مکتب عاشورا هستند. حال این زمینه فراهم شده تا جماعتی به ارزوی های خویش برسند .برخی صندلی های قدرت را تسخیر و برخی به ثروت های حرام دست یافتند . اما کسب این دو به قیمت خیانت به مردم و کشور و شهدا تمام خواهد شد . تاریخ را ورق بزنید. !! در حادثه غم بار کربلا چند گروه مقابل امام معصوم صف ارایی کردند ١_ گروهی که از پدر بزرگوار امام شهیدمان ، اقا امیر المومنین علی (ع) کینه بر دل داشتند . این افراد برای انتقام امده و زمانی که علی اکبر امام حسین( ع )وارد میدان شد ، لعینی گفت به چهره این جوان بنگرید ! ایا اربا اربا کردن پیکر او که شبیه ترین به ال الله است از کینه های شما کم نمی کند؟ ٢_ گروه دوم دنیا طلبانی که در منجلاب شیرینی های دنیایی دست و پا می زدند .این درندگان برای احکام حکومتی پای در میدان جنگ نهاده یا برای دریافت زر و زیور دنیایی شمشیر ساخته بودند . ٣_ و گروهی نیز که جز احمق نام دیگری بر انان نمی توان یافت حماقتشان انقدر اشکار بود که امده بودند از خلیفه غاصب و کذاب حمایت کنند ، خلیفه ای که اشکارا گناه می کرد و به حدود اللهی دهن کجی می نمود. این انسان نماها با ان خوی وحشیگری ، امام معصوم را خارجی و مرتد و متوهمانه به خود القاء می کردند که برای رضای خدا شمشیر کشیده اند غافل از اینکه خون خدا را بر زمین می ریزند. جرم این گروه از سایرین بیشتر نباشد کمتر نیست ،زیرا با جهل خود به ظالمین قدرت بخشیده تا حق را ناحق کنند و امام عادلی چون حسین ابن علی ( ع) که تمام تلاشش رستگاری انسان ها بود را انگونه ناجوانمردانه به مسلخ کشاندند. مگر یزید چه می کرد و چه می گفت که امام شهیدمان بر علیه او قیام کرد؟ مگر نه اینکه امام حسین ع برای اقامه امر به معروف و نهی از منکر جان خویش و یارانش را فدای دین خدا کرد ؟ یزید همانی را گفت که امروز برخی بر زبان می اورند! ازادی !! ازادی به سبک شیاطین ! یعنی بگذارید مردم در گناه غرق شوند تا اشک صاحب اصلی جهان سرازیر گردد! ربا ، رشوه و چپاول بیت المال را ترویج دهید تا لشگری برای جنگ با خدا فراهم سازید! دنیا را برای دنیا پرستان چنان شیرین کنید که برای کسب قدرت و ثروت سخیف ترین حرکات از انان سر زند! با این شیرینی ها چنان قلب هایشان را قصی کنید که همانند سنگی سخت و خشن با هیچ ناله و اهی تکان نخورد. مبادا فکر کنید این جریان به اصطلاح روشن فکر صدای مظلومیت را نمی شنود ، می شنوند، اما سختی و سفتی قلبشان اجازه نمی دهد به حال روز مظلومین نظر کنند. دشمنی این جماعت با شهدا این است که می دانند تنها فرهنگی که می تواند در مقابل انان قد علم کرده و روزشان را همانند شب تیره و تار کند همین فرهنگ عاشورایی جهاد و شهادت است . این فرهنگ در هر برهه ای که نیاز باشد به پاکترین بندگان خدا تکلیف می کند که جان خود را تقدیم ازادگی نمایند. این فرهنگ ناب جهاد و شهادت است که لرزه بر اندام دشمنان انداخته و خواب و خوراک بر انان حرام ساخته است . لذا به هر قیمتی می خواهند این سلاح اعتقادی را از مسلمین گرفته و جامعه اسلامی را خلع سلاح کنند!! اما چه احمقند این افراد که نمی دانند راه و رسم شهادت گم شدنی نیست و فرا می رسد روزی که مختاران زمانه لگد بر صورت سیاهشان بکوبند. رهسپاریم با ولایت تا شهادت ✍محمدی همدانی
دریافت
فقدان ایمان و نیاز بسیار بشر به ان ، انچنان مهم است و نقش ان در زندگی انسانها انقدر احساس می شود که حتی بزرگترین روانشناس قرن بیستم پرفسور کارل یونگ می گوید: بیماری قرن ما بیماری مذهبی است .در اثر تکنولوژی و جمود تعالیم و کوته نظری و تعصب ، بشر قرن بیستم لامذهب شده و سرگشته در جستجوی روح خود است و تا مذهبی نیابد اسایش ندارد. بی مذهبی لامحاله پوچی و بی معنا بودن زندگی را سبب می شود و داشتن مذهب و آرمان به زندگی مفهوم و معنا می بخشد ان کس که با شهامت در راه خودشناسی گام گذاشت به خدا شناسی می رسد و در مرحله اخر به تکامل نفس و فردیت خود واصل می گردد بدونه مذهب و ایمان حقیقی ارامش وجود نخواهد داشت . قران کریم در این زمینه تعبیر بسیار جالبی دارد؛ می فرماید: هرکه از یاد خدا غفلت ورزد و از ایمان و دین روی برتابد، مسلما زندگی او تنگ ، رنج اور ، درد الود و ناگوار خواهد بود.(سوره طه ایه ١٢٥) زندگی تنگ و توام با نگرانی ، نتیجه بی ایمانی و نداشتن قرارگاه فکری و پناهگاه معنویی و بر اثر کمبود بشر ، در حیات فردی و اجتماعی ، پر اضطراب است ، برای رهایی از این غرقاب هولناک و نجات از نگرانی ها ناگزیر از پذیرش عقیده خالص مذهبی هستیم انسان در زندگی به اعتدال و ایمان احتیاج دارد ، چرا که دین و مذهب در زندگانی به انسان اطمینان و تکیه گاه روحی می بخشد. قران کریم می فرماید: اگاه باشید که ارامش دلها و اطمینان خاطر تنها در سایه یاد خدا و ایمان است(سوره رعد ایه ١٣٢٨) *چرا ارامش و س و اطمینان خاطر مخصوص مومنان و افراد خدا شناس است و دیگران از این نعمت بزرگ محروم هستند؟ این سوال را می شود اینگونه پاسخ داد؛ شما حساب کنید کسی که همیشه از یک قدرت بی پایان غیبی کمک می گیرد و خود را وابسته به خداوند قادر ، حکیم ،دانا و مهربان می داند و او را یاور و پناهگاه خویش می پندارد و نیروی غیبی و معنویی او را پشتوانه ی خود می داند و او را در همه حال ناظر و اگاه به کارهای خویش موثر می داند و طبق مصلحت خدا و با یاد او کارها را شروع می کند و در انتظار پاداش و اجر دنیوی و اخروی خداوند بزرگ می باشد ، نباید احساس ارامش کند؟ در مقابل کسی که برای خود قرارگاه فکری و پناهگاه معنوی و مطمعن و ارمان مقدسی ندارد و همانند پرکاهی در فضائی بی پایان دستخوش گرد باد و توفان های حوادث است و هر لحظه به سویی می گردد و سرگشته و حیران است ، نباید دستخوش اضطراب و نگرانی گردد؟ راستی کدام دسته سزاوار ارامش روحی و امنیت خاطر هستند؟ اگر این موضوع را به عنوان مثال به جامعه امروزی تشبیه کنیم در مورد افرادی صدق می کند که در همه حال نگران از دست دادن موقعیت های اجتماعی ، و ثروت های مادی هستند.به هر ترفند و حیله ای چنگ می اندازند تا از گردونه قدرت خارج نشوند ، گاهی مرتکب کثیف ترین اعمال می شوند ، که در مواردی پای بر روی حقیقت گذاشته و حق و حقوق یتیمان ، و ضعفا را پایمال می کنند. از اینده خود نگران و مضطرب هستند که بعضا دست بیعت با دشمنان خدا و مکتب می دهند و خود را در در وادی هلاک شدگان قرار می دهند. در سویی دیگر ، افرادی نیز با توکل و ایمان به خدا ، با ارامش خیال اهداف الهی را دنبال می کنند و در همه حال راضی به رضای حضرت حق هستند و رستگاری مطلق را می جویند حتی اگر دچار زحمات بیشمار دنیایی شوند. قران کریم جواب روشن و قاطعی می دهد .انجا که درمقام مقایسه ی مشرکین و کفار و مومنان می فرماید: کدامیک از این دو دسته سزاوار ارامش و امنیت حقیقی هستند ؟ انانکه به خدا گرویده و ایمان خود را به ستم و شرک نیامیخته اند تنها برای انان اسایش روحی است و هم انها هدایت یافتگانند.(سوره انعام ایه ٨٢٨٣) . با کمک این پشتوانه ی معنویی یعنی ایمان می توان مشکلات را رفع و بر نگرانی ها غلبه کرد . حتی ان را به عنوان موثرترین داروها در معالجه ی روحی و جسمی بیماران کاربرد دارد. * نیروی مقاومت مومن. مومن واقعی در سخترین لحظات و حساسترین شرایط در زیر فشار کوههای مصیبت و ناملایمات ، خم به ابرو نمی اورد بلکه با قدم های استوار به پیشواز حوادث و به جنگ مشکلات می رود و با شکست و ناکامی مبارزه می کند و پیروز می گردد. ساختمانی را که در بستر رودخانه و مسیل قرار دارد به نظر اورید، اگر بنیان ان سست باشد و با مصالح معمولی بنا شود ، در اندک زمانی با اولین حربه و هجوم سیل از بیخ و بن کنده می شود و دیوارهایش فرو می ریزد ، ولی اگر پی و بنیانش محکم باشد و با بتون ارمه و سیمان مسلح و اهن ساخته شده باشد ،امواج خروشان سیل در ان موثر نیست و نمی تواند مقاومت انرا در هم بشکند . در نتیجه ساختمان محکم و پناهگاه مطمعنی خواهد بود. قدرت مقاومت مردان با ایمان نیز، در برابر حوادث ، مشکلات و نگرانی ها ، به کوه تشبیه شده است. مومن روحی بزرگ و قلبی گسترده دارد ، نگرانی ها و حوادث نمی تواند او را هضم کند و یا همرنگ خود سازد با انکه نگرانی ها همانند اسیدی است که قطره قطره بر اهن ریخته و سر انجام اهن را سوراخ می کند و یا چون موریانه یی است که جان انسانها را از داخل می خورد و از پای در می اورد. اما مومنان که خود را با ابدیت و بی نهایت پیوند داده اند و به خدای بزرگ و لطف و کمک بی پایانش امیدوارند ، روحشان بزرگ چون اقیانوس است ، و قطراتی که از ابرهای تیره و متراکم نگرانی می چکد در برابر پهنای دریای تحمل و صبر مومن شرمسار می شود. امام صادق علیه السلام می فرماید: مومن از پاره اهن محکمتر است چون پاره های اهن در اتش تغییر می یابد اما مومن اگر کشته شود و دوباره زنده و باز کشته گردد، قلبش تغییر نمی یابد و همواره ثابت و پایدار است وقتی زندگی حضرت امام خمینی (ره) را مرور می کنیم ، می بینیم این بزرگ مرد تاریخ ، با قدرت ایمان ، سخترین شرایط را با ارامش پشت سر می گذارد تا اسلام را از انحراف جدی نجات دهد ، حتی از دست دادن فرزندش ، تبعید ، زندان ،غربت هم نتوانست بر اراده بلند ایشان خللی ایجاد کند و ثابت قدم تا لحظات اخر برای پاسداری از اسلام و قران ایستادگی نمود. و نیز ایمان قوی ، مقام معظم رهبری در طول این سال ها ، با تمام ناملایمتی ها ، اجازه کوچکترین انحراف را نداده و با شجاعت مثال زدنی در مقابل دشمنان داخلی و خارجی ایستادگی کردند. صبر و گذشت خانواده های معظم شهدا ، را نمی توان جز در ایمان به خدا جستجو کرد ،چنانکه فرزندان ، پدران ، یا همسران خود را در راه خدا و برای حفاظت از اسلام و مسلمین ،با ارامش خیال هدیه نمودند . اری ، در سایه ایمان و اخلاص می توانیم به ارامش برسیم. ادامه دارد
رد چیزی را از طریق وهم و خیال خود ببیند و حتی قادر است میان زن و مرد اختلاف و تفرقه ایجاد کند, اما نمی تواند مستقیما یک انسان را به قتل برساند. قدرت جادو بسیار محدود است و تا خدا نخواهد سحر و جادو روی هیچ شخصی عمل نمی کند. جادو گرها و ساحران شیاطین جن را پرستش می کنند و هرکس این حقیقت را بداند برای رفع مشکلاتش یا خواسته هایش به نزد آنها مراجعه کند کافر است. در روایتی داریم که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : کسی که نزد ساحر یا کاهن (پیشگو) یا دروغ گویی برود؛ در حالی که او را تصدیق کننده باشد، پس به تمام کتاب های آسمانی که خدا بر پیغمبرانش فرستاده کافر شده است. (منبع: سفینته البحار، ج ۱، ص ۶۰۵٫) جادو کفر است و قرآن هم اشاره می کند حضرت سلیمان هرگز از جادو استفاده نکرد و کافر نشد! بلکه تمام قدرتی که برای کنترل جنیان و شیاطین داشت را خداوند به ایشان عطا کرده بود. قرآن تنها کتابی است که از طریق آن می توان جن پرستان را شناخت و بدون بررسی قرآن شناخت شیطان پرستان به معنای واقعی و به صورت کامل غیر ممکن است سوره ی بقره آیات 101 تا 103 : 101: وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ 102: وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلی مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّی یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ 103: وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ ترجمه سوره ی بقره آیه 101 : و هنگامی که فرستاده ای از سوی خدا (پیامبر اسلام) به سراغشان آمد ، و با نشانه هایی که نزد آنها بود مطابقت داشت ، جمعی از آنان که به آنها کتاب ( آسمانی ) داده شده بود ، کتاب خدا را پشت سر افکندند گویی هیچ از آن خبر ندارند ترجمه سوره ی بقره آیه 102 : ( یهود ) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم می خواندند پیروی کردند. سلیمان هرگز ( دست به سحر نیالود و ) کافر نشد ولی شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند. و ( نیز یهود ) از آنچه بر دو فرشته بابل هاروت» و ماروت» ، نازل شد پیروی کردند. آن دو فرشته به هیچ کس چیزی یاد نمی دادند ، مگر اینکه از پیش به او می گفتند: ما وسیله آزمایشیم کافر نشو! » ولی آنها از آن دو فرشته ، مطالبی را می آموختند که بتوانند به وسیله آن ، میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند ولی هیچ گاه نمی توانند بدون اجازه خداوند ، به انسانی زیان برسانند. آنها قسمتهایی را فرامی گرفتند که به آنان زیان می رسانید و نفعی نمی داد. و مسلما می دانستند هر کسی خریدار این گونه متاع باشد ، در آخرت بهره ای نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند ، اگر می دانستند ترجمه سوره ی بقره آیه 103 : و اگر آنها ایمان می آوردند و پرهیزکاری پیشه می کردند ، پاداشی که نزد خداست ، برای آنان بهتر بود ، اگر آگاهی داشتند ✍ (حتی در این آیات اشاره می شود آنها از شیاطین چیزهایی دریافت می کنند! در آیه 103 سوره بقره گفته می شود پاداش خدا بهتر از آن چیزها است! از چه چیزی بهتر است؟ از آنچه که جن پرستان از شیاطین جن دریافت می کنند. در واقع شیطان پرستان با شیاطین یک نوع معامله انجام می دهند چیزی مانند یک قرارداد است که در ازای کارشان چیزهایی دریافت می کنند که یک نمونه اش انواع سحر است. همچنین در آیه 101 همین سوره اشاره می شود آن دسته از یهودیان که بنیان گذاران جریان شیطان پرستی و صهیونیسم امروزی هستند نسبت به حقانیت دین و پیامبر آگاهی داشتند اما عمدا از شیاطین پیروی کردند,) اینطور نیست که بگوییم جن پرستان از روی ندانستن از شیاطین پیروی می کنند, خیر! آنها حتی امروز هم به حقانیت امیر المونین علی (غ) و وجود مبارک امام عصر (ع) حتی در برخی موارد بیشتر از بسیاری از مسلمانان باور دارند. اما خودشان راه شیطان را انتخاب کرده اند و آن را بخشی از حکمت آفرینش و عبور از محدودیت های خداوند می دانند. نمونه اش در رسانه های غربی مانند فاکس نیوز نمی گویند امام زمان وجود ندارد! بلکه می گویند امام زمان وجود دارد و ظهور خواهد کرد اما به دروغ ایشان را دجال معرفی می کنند. یعنی اصل قضیه ی وجود امام زمان را انکار نمی کنند بلکه به دروغ ایشان را در نظر مردم به عنوان ضد منجی معرفی می کنند خداوند در آیه 102 سوره ی بقره استفاده از جادو و سحر را برابر با کفر می داند و هرکس از جادو استفاده کند و برای رفع مشکلاتش نزد ساحره ها و دعانویسان برود در واقع نسبت به خدا کافر شده است و باید توبه کند در غیر این صورت فرد همانند یک کافر است امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرمایند: سحر کننده مانند کافر به خداست و کافر جایش در آتش دوزخ است. » و نیز می فرمایند: کسی که چیزی از سحر را یاد بگیرد، کم یا زیاد پس کافر شده است و آخرین عهدش به خدا همان است ( یعنی دیگر نصیبی از رحمت خدا ندارد ) و حدّش کشتن است؛ مگر اینکه توبه کند. » (منابع: وسایل الشیعه، حرّ عاملی، کتاب التجاره، باب ۲۵٫) امام صادق (علیه السلام) در مورد جایگاه ساحر می فرمایند : اختربین (کسی که پیشگویی میکند از روی ستاره ها) همچون کاهن است و کاهن (کسی که رمالی و پیشگویی انجام می دهد) مانند ساحر و ساحر به منزله کافر و کافر در آتش است. (منبع: الخصال، ج۱، ص: ۲۹۷) در کتاب وسائل الشّیعه » روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که آن حضرت، سحر را از گناهان کبیره شمرده اند و در صحیحه ی عبدالعظیم » با واسطه، از سه معصوم از حضرت صادق (علیه السلام) ضمن شماره ی کبائر سحر می فرمایند: سحر از گناهان کبیره است؛ زیرا خداوند در قرآن مجید می فرماید وَلَقَد عَلِمُوا لَمَنِ اشتَرَاهُ … » (منبع: اصول کافی، ج ۳، ص ۳۸۹، ح ۲۴٫) جادو انواع مختلفی دارد. برای مثال برخی از جادوها باعث بیماری می شوند و برخی از جادوها باعث می شوند انسان چیزی ببیند که دیگران نمی بینند یا اصلا چیزی را ببیند که وجود خارجی ندارد و حاصل توهم و خیال است. برای نمونه جادوگران در مقابل حضرت موسی از سحر استفاده کردند و کاری کردند تا مردم طناب ها را مار ببینند وگرنه طناب ها واقعا مار نشده بود بلکه قدرت سحر و شیاطین جن کاری میکردند تا طناب های ساحره ها به چشم مردم و در خیالشان مار دیده شوند: آیه 66 سوره ی طه : قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یخَیَّلُ إِلَیْهِ منْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعی ترجمه: موسی گفت : نه ، بلکه شما آنچه دارید بیفکنید . پس ناگهان ریسمان ها و چوبدستی هایشان بر اثر سحرشان در خیال چنین می نمود که آنها مارهایی هستند که به سرعت می خزند . سوره ی طه آیه 66 نمی گوید طناب ها مار شدند! بلکه از عبارت یُخَیَّلُ إِلَیْهِ استفاده شده است. یعنی مردم خیال کردند و اینطور دیدند که طناب ها به شکل مار درآمده اند وگرنه طناب ها هیچوقت مار نشدند و حتی زمانی که بر اثر معجزه ی الهی عصای حضرت موسی تبدیل به یک مار غول پیکر واقعی شد, هنگام بلعیدن جادوی ساحران باطل شده بود و مردم به چشم دیدند که عصای حضرت موسی, طناب ها را می بلعد و چیزی که توسط ازدهای واقعی بلیعده می شود فقط چند تکه طناب است نه مار. جادو قدرتش بسیار محدود است و با همکاری شیاطین جن انجام می شود اما معجزه چون از جانب خداست تا هر مقدار که خدا بخواهد قدرت دارد اما جادو چگونه کاری کرد که طناب های ساحره های فرعون مار دیده شوند در حالی که طناب ها اصلا مار نشده بودند؟ این معجزه ی قرآن است که این موضوع را بیان می کند و می گوید آنها خیال کردند طناب ها مار شده است! این کار از طریق قدرت خیال انجام شده است و چند سالی است دانشمندان کشف کرده اند پیام های ذهن انسان در بین قسمت های عصبی ذهن (نورون ها و دندریت ها) از طریق فرکانس های الکتریکی انجام می شود. زمانی که این پیام ها از طریق دندریت ها ارسال شود شما می توانید چیزهایی را ببینید که شاید در حالت عادی قابل دیدن نباشند شما زمانی که خواب می بینید چیزهایی را می بینید که احساس می کنید واقعی هستند, اما دیگران نمی بینند و دیدن برخی جادوها و حتی دیدن خود جنیان نیز به همین صورت است. شیطان پرستان نیز برای دیدن بهتر جنیان از مواد توهم زا و مواد مخدر استفاده می کنند تا با رفتن به حالت خلسه بتوانند ارتباط بهتری با شیاطین داشته باشند. حتی شیطان پرستان با این امکان در حالت خلسه در خیال و توهمشان با شیاطین جن می کنند در جوامع امروزی اکثر رمال ها و جنگیران یا و هستند و مردم را فریب می دهند و تعدادشان هم زیاد است. یا واقعا این کار را بلد هستند که تعدادشان هم کم است. آنها که واقعا بلد هستند از طریق پیروی از علوم فرقه ی شیطانی کابالا و پذیرش ولایت شیطان این کار را انجام می دهند. آن دسته که واقعا این کار ها را انجام می دهند بدانید که به مقدسات توهین کرده اند تا در عوض شیاطین جن به آنها خدمت کنند. شاید بگویید که مثلا فلان فردی که سحر انجام می دهد سید است یا لباس ت به تن می کند , اما باطن قضیه کاملا تاریک و شیطانی است. در انجام سحر و جادو گاهی حتی مدعی می شوند این کار را از طریق نوشتن آیات قرآن انجام می دهند, بله! اما آن کاغذ یا برگه ای که رویش آیات قرآن را می نویسند را آیا شما می دانید از قبل به نجاست آلوده نشده است؟ ✍ غیر ممکن است فردی خودش بخواهد سحر انجام بدهد یا بدون اذن الهی با جن ارتباط برقرار کند و این جنی که با او ارتباط برقرار می کند از شیاطین نباشد. جنیان مومن که از شیاطین نیستند در حالت عادی به جز اهل بیت و انسان هایی خاص با هیچ انسانی اجازه ارتباط برقرار کردن ندارند. متاسفانه امروزه برای ارتباط با شیاطین جن نام های مختلفی هم گذاشته اند مانند موکل و همزاد و. حتی ادعا می کنند این ارتباط با فرشتگانی همچون میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و جبرئیل برقرار می شود که بر اساس آیات 40 تا 42 سوره سبأ می توان اثبات کرد ادعای آنها کذب است و از طریق این طلسم ها آنها در واقع در حال پرستش شیاطینی از جنس جن هستند. به طور کلی اجنه مسخر دو گروه از انسان ها بوده اند : 1- اهل بیت و پیامبران الهی و بندگان شایسته خداوند که به اذن خداوند بدون انجام سحر خداوند جنیانی را برای خدمت به آنها در نظر گرفته بود. 2- انسان های فرصت طلب و منحرف و یا سود جویی که با انجام اعمال خلاف عقل و شرع مثل آتش زدن قرآن و یا آلوده کردن و ملوث ساختن آن و سایر اعمال زشت و نادرست دیگر اجنه را تسخیر خود کرده و به خیال خودشان توهم این را دارند که اخبار غیبی را از آنها گرفته و برای دیگران بیان می کنند و یا از جنیان سوء استفاده های دیگر می کنند که از این عمل در منابع اسلامی به کهانت و سحر تعبیر شده و از گناهان کبیره و کفر و شرک شمرده شده و به شدت از آن نهی شده است . منبع: کتاب گناهان کبیره ، شهید دستغیب ، ج1، بحث سحر و کهانت شهید دستغیب در کتاب قرآن تا قیامت نیز توضیحاتی در این مورد داده اند که افرادی برای برقراری ارتباط با شیاطین یا خدمت رسانی آنها به کف پاهایشان قرآن می بندند ✍ البته همه ی انسان ها با پشت سر گذاشتن مراحل شیطانی مانند توهین به مقدسات, همیشه قادر به ارتباط با شیاطین نیستند! گاهی ممکن است وقتی چنین توهین هایی را به مقدسات انجام می دهند عذاب الهی آنها را به هلاکت برساند و اگر عذاب برایشان نازل نشود باز هم هیچ تضمینی وجود ندارد که شیاطین جن اقدام به برقراری ارتباط با این افراد کنند آنها با شیاطین معامله می کنند (هم در فرقه کابالای صهیونیستی و هم در فراماسونری و هم در جادوگری به این صورت است) در ازای کاری که انجام می دهند از شیاطین چیز هایی دریافت می کنند. برای مثال در کنار ما انسان ها در این جهان جن های زیادی زندگی می کنند که برخی از این جنیان ممکن است از شیاطین باشند. زمانی: که شما مومن نباشید یا ولایت شیطان یا فرد دعا نویس را قبول کنید آن زمان ساحره یا دعانویس قادر است از طریق جن تحت اختیار خودش از جن همزاد (یا همراه) شما اطلاعات دریافت کند و مو به موی زندگی شخصی شما را بداند و حتی ذهن شما را بخواند و بعد برای خودتان بازگو کند. اما زمانی که شما دعا نویس یا رمال را قبول نداشته باشید و بر خدا توکل کنید و پیرو ولایت اهل بیت باشید, قادر نیست ذهنتان را بخواند یا از اطلاعات شخصی شما چیزی بداند به همین دلیل است برخی از رمال ها و ساحره ها قادرند اطلاعات زندگی فردی که به آنها اعتقاد پیدا کند را بگویند که مثلا عاشق فلان شخص است یا نام مادرش یا پدرش فلان است. همچنین در مورد ن و دختران حتی می توانند بفهمند آن فرد با نامحرم ارتباط داشته است یا خیر و او را تهدید کنند اگر با آنها نکند حقیقت را برای خانواده ی آن زن افشا می کند ( یکی از مواردی که در معامله ی میان انسان شیطان پرست با شیاطین جن انجام می شود همین است و اینگونه شیطان شرایط انجام را برای پیروانش در ازای کاری که برای شیاطین انجام می دهند بیشتر فراهم می کند) آنها در مرحله ی توهین به مقدسات از نجاسات هم استفاده می کنند. یکی از تفاوت های نجاست با کثیفی این است که نجاسات به خوبی قادرند شیاطین جن را جذب کنند. این که برخی ادعا دارند منظور اسلام از نجس بودن سگ همان کثیفی است باید گفت که اینطور نیست! بلکه سگ نجس است و هرچقدر که شسته شود نیز نجس بودنش رفع نخواهد شد. اسلام با نگهداری سگ با رعایت شرایط مشکلی ندارد شما می توانید سگ را در حیاط منزل نگهداری کنید, اما نباید سگ را به محل خواب و زندگی خودتان وارد کنید, زمانی که سگ وارد اتاق و محل زندگی اصلی انسان شود فرشتگان دیگر قادر نیستند وارد آنجا شوند و در عوض شیاطین جن وارد می شوند. دعا نویسان و ساحره ها و رمال های واقعی نیز معمولا در کارهایشان با نجاسات از جمله مو و ناخن سگ سرو کار دارند کسی که پیرو ولایت امیرالمومنین علی (ع) باشد و هرگز ولایت شیطان را نپذیرد غیر ممکن است هیچ طلسم و جادویی بتواند بر او اثر کند. اگر اثر کرد بدانید در جایی از ایمان شما مشکل وجود دارد. همچنین تا خدا نخواهد جادو بی تاثیر است زیرا اعتقاد ما این است: لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ برای باطل کردن سحر ها در روایات ذکر های مختلفی بیان شده است و ذکری که در جمله ی بالا خدمتتان معرفی کردم از جمله مهمترین این ذکر ها است. معنای ذکر بالا این است که هیچ قدرتی در جهان به جز قدرت خدا وجود ندارد و هرچیز که دارای قدرت است قدرتش از خداست. پس هرگاه خداوند بخواهد می تواند این قدرت را افزایش داده یا مانع از آن شود (حتی قدرت شیطان را) و فراموش نکنید انسان مومن هر کاری را (حتی کوچکترین کار ها مانند غذا خوردن , لباس پوشیدن, نوشیدن آب و روشن کردن تلویزیون و استفاده از گوشی یا کامپیوتر و.) را همیشه با عبارت "بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ" آغاز می کند که این عبارت بر اساس متون دینی و: روایات علاوه بر این که سر انجام هر کار را به خیر و صلاح انسان می رساند, بلکه خودش باطل کننده ی سحر هم هست. در حال حاضر بر روی بارکد تمام محصولات: تجازی نشان عدد 666 به صورت کد شده وجود دارد و همچنین در ابتدای آدرس سایت ها این نشان عددی ب:ه صورت www وجود دارد و حتی بر روی لباس ها نیز به صورت بارکد یا نماد های مختلف مانند ستاره 6 پر درج شده است که همان جادوی سیاه یا نهایت قدرت شیطان است و راه باطل کردنش گفتن عبارت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ است. نکته ی مهمی که برای بخش پایانی این جلسه هم اکنون به آن خواهیم پرداخت, دیدن اتفاقات آینده و پیشگویی آینده است. ⚠️ پیشگویی با پیش بینی تفاوت بسیاری دارد ✅ پیش بینی کاری است که هر انسانی بر اساس بررسی ها و تحقیق قادر است انجام دهد. اما پیش گویی یعنی انسان بتواند از راهی غیر طبیعی چیزهایی را خبر دهد که دیگران نمی دانند. اهل بیت از طریق علم غیب قادر به پیش گویی هستند. در مورد پیروان شیطان قضیه کاملا فرق دارد و در ادامه به شما خواهم گفت آنها چگونه پیش گویی انجام می دهند یا چرا ادعا می کنند از آینده با خبر هستند در گذشته جن ها قادر بودند به آسمان های دیگری بروند و از آنجا در مورد آینده خبر بیاورند. و خبر های زیادی را برای جن پرستان آوردند که هنوز برخی از این خبر ها که مرتبط با زمان حال یا آیتده باشد وجود دارد و پیروانشان گاهی از این اخبار که در گذشته آورده شده است استفاده می کنند. در زمان حضرت عیسی (ع) شیاطین محدوده ی دسترسی شان به آسمان های بالاتر کمتر شد و از زمان پیامبر (ٌص) دیگر شیاطین قادر به رفتن به آسمان های بالاتر برای آوردن خبر نیستند و اگر بخواهند این کار را انجام دهند بر اساس آیات قرآن با شهاب ها و تیر های آتشین رانده می شوند. ✅ سوره ی جن آیات 8 و 9 : وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا ترجمه سوره ی جن آیات 8 و 9 : و ما بر آسمان دست یافتیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تیرهاى شهاب یافتیم و در [آسمان] براى شنیدن به کمین مى نشستیم [اما] اکنون هر که بخواهد به گوش باشد تیر شهابى در کمین خود مى یابد ✅ سوره ی صافات آیات 6 تا 10 : إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ وَحِفْظًا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ مَارِدٍ لَا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَیُقْذَفُونَ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ترجمه سوره ی صافات آیات 6 تا 10 : ما آسمان این دنیا را به زیور اختران آراستیم و [آن را] از هر شیطان سرکشى نگاه داشتیم [به طورى که] نمى توانند به انبوه [فرشتگان] عالم بالا گوش فرا دهند و از هر سوى پرتاب مى شوند با شدت به دور رانده مى شوند و برایشان عذابى دایم است مگر کسى که [از سخن بالاییان] یکباره استراق سمع کند که شهابى شکافنده از پى او مى تازد به جز خبر هایی که شیاطین جن در گذشته در مورد آینده آورده اند و دیگر قادر به آوردن خبر های مشابه آن و اطلاعات بیشتر نیستند حالا به روش های دیگری که چگونه ساحره ها و پیروان شیطان مدعی هستند از آینده خبر می دهند را برایتان بیان می کنم. روش بعدی آینده سازی است! یعنی آینده را خودشان می سازند. مثلا می گویند صد سال دیگر قرار است یک هواپیما با دو برج دوقلو در نیویورک برخورد کند. آنها خودشان برج ها را می سازند و صد سال بعد پیروانشان هواپیما ها را به دو برج میزنند بعد ادعا می کنند که این پیش گویی آینده بوده است. ✍ نمونه ای از آینده سازی در مورد صهیونیسم جهانی و فرقه ی تلما دیده می شود. در کتاب شریعت فرقه ی تلما که در سال 1904 میلادی به فردی با نام آلیستر کراولی از سمت شیطان دیکته شد, ""ابلیس می گوید: سلام بر شما دوقلوها که با خود جنگ به همراه می آورید. برگه ها را از راست به چپ و سپس از بالا به پایین تا بزن و بچسبان و سپس آگاه باش"" ✍ منظور از دوقلو ها برج های دوقلوی تجارت جهانی بودند که خودشان در آمریکا ساختند! منظور از این که با خودشان جنگ به همراه می آورند حمله آمریکا به کشور های مسلمان از جمله عراق و افغانستان (و پس از آن حمله به ایران) است. منظور از برگه ها دلار های آمریکا است که آن ها را خودشان مطابق با دستور شیطان چاپ کردند و اگر برگه ها را به همان صورتی که شیطان گفته است تا بزنید سوختن برج های تجارت جهانی که در 11 سپتامبر 2001 هواپیماها با آنها برخورد کردند را خواهید دید روش بعدی که پیروان شیطان مدعی هستند با آن آینده را پیشگویی می کنند از طریق جاسوسی است. شیاطین جن سرعت حرکت زیادی دارند و همچنین قادر به خواندن ذهن افراد غیر مومن و پیروانشان هستند از این راه بسیاری از چیزها را می فهمند. برای مثال فرض کنید پسر عموی شما در خانه اش می گوید من فردا به خانه ی پسر عمو خواهم رفت. شیطان جنی این خبر را شنیده و او خبر را برای فرد رمال یا فالگیر می آورد و او به شما می گوید پسر عمویتان فردا بعد به خانه ی شما خواهد آمد و شما نیز وقتی این اتفاق را می بینید فکر می کنید آن فرد واقعا از آینده خبر دارد و ایمانتان به فرد ساحر و در نتیجه به شیطان بیشتر می شود روش بعدی نیز فریب و دروغ است یعنی به دروغ و به صورت شانسی ادعا می کنند چنین اتفاقی خواهد افتاد که ممکن است اصلا آن اتفاق نیوفتند یا مثلا حدس میزنند که شاید در فلان تاریخ فلان شود. که اصلا نمی توان روی این مورد حساب کرد روش آخر نیز همان پیش بینی است که خداپرستان هم قادرند انجام دهند. پیش بینی یعنی در مورد چیزی تحقیق کنیم و فعالیت ها را برسی کنیم و بتوانیم اتفاق و حرکت بعدی را حدس بزنیم. پیش بینی ربطی به سحر ندارد. برای مثال سال گذشته بنده در جلسات کنفرانس مجازی ام داخل گروه های تلگرام پیش بینی کرده بودم فرقه تشیع انگلیسی فتنه ای شبه تروریستی اما ضعیف تر ایجاد خواهد کرد که همینطور هم شد و آنها به سفارت ایران در لندن حمله کردند و طبق پیش بینی که بنده انجام داده بودم حملات و تجمع هایی نیز در 11 سپتامبر 2018 در مقابل سفارت های ایران در برخی از کشور های خارجی مانند فنلاند انجام شد. بنده پیش بینی کرده بودم منافقین زیر نظر صهیوینسم جهانی و بر اساس عقاید آنها که عقایدی شیطان پرستی است در ماه سپتامبر عملیات هایی ممکن است بر علیه سپاه یا رهبری انجام بدهد و شما دیدید که در شهریور 1397 تروریست های مسلح در اهواز عملیات تروریستی انجام دادند. و حالا هم پیش بینی می کنم فتنه های اقتصادی سختی برای سال 98 و بخصوص نیمه ی دوم آن رخ خواهد داد. پیش بینی چیزی بر اساس عقلانیت و دلایل یا اسناد موجود است و ممکن است رخ بدهد یا رخ ندهد. پیش بینی بر اساس احتمالات است و قطعی نیست. هرگز به ساحره ها و رمال ها اعتماد نکنید. هرچند که در ظاهر ادعای دین داری کنند. فراموش نکنید در قرآن نیز به جماعتی کافر و مشرک اشاره شده است که در ظاهر ادعای دین داری و ایمان داشتن می کنند اما در باطن از شیطان (چه شیطان جن و چه شیطان انسان) پیروی می کنند ✅سوره بقره آیات 8 تا 14 : وَمِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْیَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِینَ یُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یَشْعُرُونَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـکِن لاَّ یَشْعُرُونَ وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَـکِن لاَّیَعْلَمُونَ وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ ترجمه: پاره ای از مردم می گویند: به خدا و روز قیامت ایمان آورده ایم، حال آن که ایمان نیاورده اند. اینان خدا و مؤمنان را می فریبند و نمی دانند که تنها خود را فریب می دهند. در دلهاشان مرضی است (میل به گمراه شدن دارند) و خدا نیز بر مرضشان بیفزوده است (آنها را به خواست خودشان گمراه تر کرده) و به کیفر دروغی که گفته اند برایشان عذابی درد آور است. چون به آنان گفته شود که در زمین فساد مکنید، می گویند: ما مصلحانیم. آگاه باشید که اینان خود تبهکارانند و نمی دانند. و چون به آنان گفته شود که شما نیز همانند دیگر مردمان ایمان بیاورید، می گویند: آیا ما نیز همانند بیخردان ایمان بیاوریم: آگاه باشید که آنان خود بی خردانند و نمی دانند. و هنگامی که با افراد ایمان آورده برخورد کنند، مىگویند: ایمان آوردیم »، و هنگامی که با شیطانهاى خود خلوت کنند، مىگویند: در حقیقت ما با شماییم، ما فقط [مومنین را] ریشخند مىکنیم.» ⌛️مطالب این جلسه به پایان رسید. اگر سوالی مرتبط با موضوع جلسه و مباحث مرتبط با شیطان شناسی و فرقه های شیطان پرستی دارید می توانید سوال خود را مطرح نمایید جهت سلامتی و تعجیل در ظهور مولا امام عصر (عج) صلوات ✅ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
,به نام خدا. سخنرانی:جلیل اقامحمدی همدانی موضوع :اسلام و استقامت تاریخ:١٣٩٨/٨/٢
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
سلام علیکم و همچنین بنده نیز روز مباهله را خدمت شما و سایر همسنگران گرامی در گروه شهید گرانقدر ابراهیم هادی تبریک عرض می کنم .
امیدوارم خداوند توفیق عنایت کند در این برهه حساس که به نوعی تحت تاثیر و حمله فتنه های اخر و امانی قرار می گیریم در مبارزه و مقابله و حمایت از ولی امر مسلمین ثابت قدم باشیم
یکی از راهکارهای مقابله و نفوذ به دشمن ،شناخت است.اگر از دشمن شناخت کافی نداشته باشیم مبارزه پیچیده می شود
و اگر دشمن با چهره ای موجه و با لباس دوست در کنار ما قرار گیرد امر مبارزه را هنوز پیچیده تر می کند
و این چهره دوگانه هم در بحث تخریب میدانی تاثیر مخربی دارد هم در بحث اعتقادی و فکری جامعه بخصوص اقشار خاکستری
چون مشخصا این قشر با توجه به این گونه چهره ها و اشخاص نظام اسلامی و هر حاکمیتی را قضاوت می کنند
این گونه است که تخلف یک شخص در لباس و یا چهره انقلابی تا بدین اندازه جامعه را متاثر می کند.
پس نتیجه این می شود نفاق خطرناکتر از کفر است.
در جلسه گذشته رسیدیم به این مرحله که سازمان منافقین از ن با هر روشی استفاده ابزاری می کردند
در مقطعی ن را به عنوان فرمانده و ارشد در رده های نظامی قرار می دادند تا وا نمود کنند به این قشر بیشتر اهمیت می دهند پس مردان باید از دستورات ن پیروی کنند.
این موضوع در بیشتر عملیات های جنایتکارانه این فرقه کاملا مشهود بود .به طور مثال در ترور شخصیت ها معمولا سرتیم یا سر گروه از ن انتخاب می شدند.
اما همه این برنامه ها فقط و فقط برای سو استفاده از ن بود نه اهمیت به این قشر
در این سو استفاده ها می توان از
طلاقهای اجباری و بجا ماندن بچههای بیسرپرست نام برد.
و اما.
در مقر اعضای سازمان منافقین در فرانسه اتفاق عجیب دیگری افتاد. یکشب دفتردار مسعود رجوی یعنی #مریم قجر عضدانلو به دستور رجوی از همسرش مهدی ابریشمچی جدا میشود و منهای رعایت مسائل #شرعی به همسری مسعود رجوی درآید! بعد از استفاده از ن بهعنوان پوشش خانههای تیمی در دوران فعالیت مخفیانه سازمان، این کار دومین سنگ بنا و سرآغاز تغییر ایدئولوژیک مجاهدین خلق بود.
کسانی که به مسائل شرعی پایبند نبودند می خواستند حکومت اسلامی را رهبری کنند !!!
آن زمان عموماً اعضای سازمان نفهمیدند که چه اتفاقی در حال وقوع است اما کمی که جلوتر رفتند مسائل عجیب دیگری اتفاق افتاد. بعد از عملیات مرصاد، شکست منافقین و کشته شدن چهار الی پنج هزار نفر از اعضای سازمان، وقتی دو سه هزار نفر باقیمانده بهصورت مجروح و خسته به مقر اشرف برگشتند، به دستور مسعود رجوی همگی در یک گردهمایی بسیار بزرگ جمع شدند.
حتی اعضایی که در بیمارستان و روی ویلچر و برانکارد بودند هم مجبور شدند خودشان را به این گردهمایی برسانند. خلاصه حرفهای مسعود رجوی در این مراسم این بود که شمایی که در جنگ شکست خوردید، شکست شما ربطی به نقشهها و تجهیزات ما، یا قدرت طرف مقابل نداشت.
شما شکست خوردید چون فکرتان درگیر زن و بچه و خانواده بود و از اینکه بجنگید ترسیدید. پس باید همهٔ زن و شوهرها از هم طلاق بگیرند و خالص در خدمت رهبر سازمان باشند، یا سازمان را ترک کنند. در این مراسم مسعود رجوی، مریم را برای اعضای سازمان مثال میزند و میگوید او برای اهداف سازمان یکشبه از شوهرش جدا شد و در خدمت رهبر سازمان قرار گرفت. یعنی حتی این اتفاق را هم به نفع اهداف خودشان جلوه میدادند.
تقریباً ۶۰ الی ۷۰ درصد اعضا که بازوی نظامی سازمان بودند مجبور به طلاق اجباری شدند و مابقی که نتوانستند به اروپا رفته و سمپات سازمان شدند. نکته تأسفبرانگیزتر این ماجرا این است که سازمان، بچههای خانوادههایی که از هم جدا شدند را با وعده تحصیل در بهترین مدارس اروپایی از آنها جدا کرد اما آنها را به خانوادههای اروپایی بهخصوص در فرانسه فروخت و هیچوقت از سرنوشت این بچهها هیچ خبری به دست نیامد.
بعد از این حرکت غیر انسانی
فرماندهان زن را مجبور کردند از حالت نگی که فرزند اوری یکی از وظایف این قشر است با عمل جراحی خارج کنند!
و ایدئولوژی جدید سازمان، نگی و مادرانگی را از ن گرفت. آنها را تبدیل به مردانی کرد که صبح تا شب فقط باید کار میکردند و دیگر احساساتی در آنها وجود نداشت. مردها هم دیگر همسر و خانوادهای نداشتند و تبدیل به رباتهایی شده بودهاند که شبانهروز مشغول کار بودند. بعدازاین بود که چند ده نفر از مردان و ن سازمان دست به خودکشی زدند.
این موضوع و این ظلم به زن تقریباً در هیچ گروه و فرقهای اتفاق نیفتاده است. آنقدری که جنس مؤنث در سازمان مجاهدین خلق مورد ظلم واقعشده ست شاید در هیچ جای دیگر این اتفاق نیفتاده باشد.
حدود پنجاه سال زندگی ن عضو سازمان مجاهدین خلق در زندگی سازمانی خلاصه شد. آنها حالا پیرزنهای هفتاد و هشتاد سالهای هستند که هیچ خانواده و بچهای ندارند. خود مریم رجوی جز نفرات اولی است که از او در سازمان سوءاستفاده شد. به گفته خودش در بعضی مصاحبههایی که انجام داده او عروسک خیمهشببازی مسعود رجوی بود. درواقع سازمان مجاهدین یک عملیات تروریستی را علیه نی که سرباز خودش بودند انجام داد و ن سازمان مجاهدین قربانیان تروریسم این سازمان هستند.
این بخش از بحث را با اجازه همسنگران گرامی می بندیم و جلسه اینده را به جنایات منافقین اختصاص می دهیم .
و سپس به امید خدا چگونگی شکل گیری جریان یا حزب اصلاحات را با اجازه شما و مدیران محترم اغاز می کنیم .ان شاالله به شرط حیات .
شادی روح شهدای اسلام بخصوص شهدای ترور و شادی روح پرفتوح امام راحل رحمت الله علیه صلواتی هدیه می کنیم بر محمد و ال محمد
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ
أشْهَدُ أنَّ عَلِیًّا وَلِیُّاللهِ
أشْهَدُ أنَّ عَلِیًّا حُجَّةُاللهِ
أشْهَدُ أنَّ مَوْلانَا أمیرَالْمؤْمِنِینَ عَلِیًّا وَلِیُّاللهِ
عید سعید غدیر خم؛ عید اکمال دین ۱۲۴هزار پیامبر الهی و عید الله الاکبر بر همه خادمین گرامی در گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی مبارک باد
در جلسات گذشته چگونگی تشکیل گروهی یا فرقه ای به نام منافقین را خدمت سروران گرامی هرچند ضعیف و دست و پاشکسته بیان نمودیم .
تا بدین جا پیش رفتیم که سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بنابه دلایلی مجبور شد که از ن نیز استفاده کنند
در اوایل به خاطر پوشش و فرار از شناسایی ن را وارد کار نمودند به همین دلیل شاید اولین انحراف به صورت عمده اغاز گردید زیرا دختران و ن جوان مجبور بودند روزها در کنار مردان جوان و نامحرم به طور نمایشی مشغول زندگی باشند
اما بعد از مدتی به خاطر اهداف شیطانی سران سازمان که هیچ ارزشی برای نیروهای خود قائل نبودند مقرر شد ن را نیز وارد نبرد مسلحانه کنند
سران سازمان غیر از اموزش های نظامی در بخش فکری نیز به طور وسیع کار می کردند نیروها را چنان از نظر فکری و ارادی تحت یوغ می گرفتند که با یک دستور سازمانی زن و شوهر را از یکدیگر جدا می کردند. این گونه القاء شده بود که یک مجاهد نباید هیچ نوع دلبستگی به خانواده حتی پدر و مادر نداشته باشد
یعنی بایستی احساس و عاطفه را در وجود خود سرکوب کنند و تنها به سازمان و دستورات مافوق بیاندیشند!
ایا کسی که عاطفه و احساس ندارد می تواند ادعای مسلمانی کند؟
اکثر قریب به اتفاق مسلط به نهج البلاغه بودند اما قابل درک نیست مربیان عقیدتی نهج البلاغه را چگونه تفسیر می کردند که کسی حاضر به انتقاد نمی شد!
اسلام ناب احسان به والدین را مکررا سفارش می کند اما این قبیل افراد برعکس اسلام از عوامل خود می خواهد که عاطفه را در درون خود سر ببرد.
به همین دلیل است که بدترین فجایع تاریخی را منافقین رقم زدند
که ان شاالله به جنایات انها نیز خواهیم پرداخت
به همین دلیل لقب منافق به انان داده شد.زیرا به دو رویی و نفاق شهره بوده و هستند .
اما.
در ابتدای انقلاب اوضاع ی کمی آشفته بود و آنهایی هم که متوجه ماهیت سازمان شده بودند و میدانستند که سازمان مجاهدین خلق در زیربنا کمونیست است و در روبنا هم التقاط فکری دارد آنقدر درگیر سامان بخشیدن به اوضاع اوایل انقلاب بودند که وقت نگذاشتند این موضوع را برای مردم و جامعه توضیح بدهند.
سازمان هم از این فضا استفاده کرد و فضای تبلیغاتی را به نفع خودش در دست گرفت. سازمان مجاهدین سال ۱۳۴۴ اعلام موجودیت کرد و سال ۱۳۵۲ تقریباً تمام نیروهای آن در زندان بودند، پس درواقع اصلاً در جامعه حضور نداشتند که بخواهند از عناصر انقلاب ۵۷ باشند. در سالهای بعد از انقلاب عموم کارهای آنها مثل مبارزات مسلحانه، هم مورد تأیید رهبر انقلاب نبود و حتی به مردم هم ضرر و زیان میرساندند.
این اوضاع تا تیرماه سال ۱۳۶۰ و عزل بنیصدر ادامه داشت. بعدازآن با بیانیهای که سازمان منتشر و اعلام کرد که قصد مبارزه مسلحانه دارد، دیگر نتوانست همین ظاهر موجه را هم حفظ کند. کمکم منتخبین آنها از طرف مردم پسزده شدند و بعد هم طبق آنچه از تاریخ میدانیم سازمان وارد فاز کشتار و ترور بیش از ۱۲ هزار از مردم عادی شد.
مسئول بخش زیادی از این ترورها خانمهای عضو سازمان بودند، چون کمتر قابلشناسایی بودند و میتوانستند بهعنوان نیروی پوششی عمل کنند و البته برخلاف شعارهایشان حتی به ن و بچههای کم سن و سال هم رحم نمیکردند.
البته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به خاطر اینکه حضرت امام ره و یاران با وفایش اجازه ورود به این عناصر در بخش های تصمیم گیری نداده بودند به طور غیر مستقیم شیطنت می کردند
اما نیاز بود که در پست های کلیدی عواملی برای روزهای حساس داشته باشند و همین امر باعث می شد با احتیاط قدم بردارند.
اما با ورود بنی صدر و حمایت اشکار این عنصر خائن از منافقین به طور اشکار نیروهای انقلابی را ترور می کردند و تاجایی که در یک سخنرانی بنی صدر خائن به منافقین دستور داد تا پاسداران کمیته انقلاب اسلامی را کتک زده و از ارتفاع چند متری به پایین پرتاب کردند !
با اجازه برمی گردیم به بحث اصلی .
بعد از شروع جنگ هم در یک اقدام بسیار عجیب اعضای سازمان به عراق میروند. بعد فراخوانی منتشر میکنند که طی آن چندین هزار نفر از ن و مردانی که فریب سازمان را خورده بودند خودشان را به عراق رساندند. اینجا دوباره شروع فاز جدیدی از حیات سازمان مجاهدین خلق یا همان منافقین است.
اعضای سازمان در عراق در پادگانی دورهم جمع میشوند که نام آن اشرف بود . در این ایام سازمان هنوز هم شعارهای نهاش را دارد. #اشرف ربیعی نام همسر اول مسعود رجوی است که در خانه تیمی منطقه پاسداران تهران که در اختیار موسی خیابانی بود توسط نیروهای کمیته انقلاب کشته میشود. مقرها و پایگاههای کوچک دیگر هم به اسم ن کشتهشده سازمان نامگذاری میشد.
فیلم سینمایی ماجرای نیمروز را لطفا با دقت بیشتری ملاحضه فرمایید
علت این نامگذاریها اینطور بیان میشد که ن در طول تاریخ توسط مردان مورد ظلم و ستم قرارگرفتهاند و ن هیچوقت در هیچ نظام و دستگاهی بهحق واقعیشان نرسیدهاند. پس سازمان ن را در رأس نشاند و مردان را زیردست کرد. در آن زمان یکباره تمام فرماندهان سازمان مجاهدین خلق از بین ن انتخاب شدند. درواقع اینیک استراتژی بقا بود و سازمان در این زمان هم داشت از ن سوءاستفاده میکرد .
ان شاالله سعی می کنیم در جلسه اینده این بخش را ببندیم و به بخش های دیگر بپرداریم
از سروران گرامی التماس دعا دارم.شکل گیری منافقین قسمت سوم --جلیل اقا محمدی --گروه شهید ابراهیم هادی -- سرخس
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ان شاالله به فضل خدا بحث جریان شناسی را با همراهی خادمین گرامی پیش می بریم امید که مورد توجه قرار گیرد . در این بحث به شکل گیری جریانی به نام اصلاحات خواهیم پرداخت جریانی که هر انسان منصفی از ان به عنوان یک گروه افراطی خطرناک و هم کاسه با دشمن یاد می کند. اصلاح طلبان با یک شعار ارزشی وارد میدان شده و به سرعت رنگ عوض کرده و ذات کثیف خود را با زحماتی که برای نظام مقدس ایجاد کردند نشان دادند. در زمان شکل گیری قرار بود برخی مسائل که دست و پاگیر نظام برای پیشرفت و ابادانی بود اصلاح شود نه. انکه بر علیه ارزشها خنجر بکشند! با این حال شد انچه نباید می شد و این گروه از فرصتهای پیش امده استفاده کرده و قدرتمند شدند تا جایی که تقریبا سه دهه مدیریت اجرایی کشور را تصاحب کردند. برای اینکه راحتر این عناصر و اهدافشان و همچنین ضرباتی که بر پیکره نظام وارده کردند را درک کنیم مجبوریم به چند سالی به عقب بر گردیم در جلسه گذشته مطالبی را خدمت سروران ارجمندم ارسال کردم ادامه مباحث را به صورت گام به گام پیش می رویم. تا بدین جا پیش رفتیم که حضرت امام روح الله رحمت الله علیه باید سه کار عمده را انجام می دادند چون غیر از ایشان کسی نمی توانست این مشکلات را حل نماید چون حتما کشور دچار التهاب می شد. یک عزل منتظری از قائم مقامی رهبری دوم تصمیم قطعنامه برای پایان. جنگ و سوم دستور بازنگری قانون اساسی در جلسه گذشته تا عزل منتظری پیش رفتیم حال بحث را بعد از رحلت حضرت امام ره شروع می کنیم پس از عزل اقای منتظری از سمت قائم مقامی و رحلت امام خمینی رحمت الله علیه عده ای از هواداران افراطی ایشان که عمدتا از باند مهدی هاشمی معدوم بودند در پوشش حمایت از اقای منتظری و با طرح مطالبی کذب و تحلیل های مغرضانه به تحریک اقای منتظری پرداختند و عزل وی از سمت قائم مقامی را باز سازی طرح سقیفه و محصول یک توطئه خواندند در بخشی از یک اطلاعیه ، که بعدا شبیه به همین مضامین در سخنان اقای منتظری امده بود: توجه بفرمایید! به راستی که داستان صدر اسلام و جریان شوم سقیفه به خوبی تبیین گردید بیایید مردم را ازاد بگذاریم اقای منتظری تحت تاثیر عوامل یاد شده پس از مدتی مجدد به حوزه ت باز گشت . هر از گاهی فضای ی کشور را که در شرایط حساس بعد از ارتحال حضرت امام ، سخت محتاج ارامش بود ملتهب می ساخت و به اتش فتنه و اختلاف دامن می زد. تا اینکه در استانه چهاردهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ، با طرح مسائل انتقادی و تعریض امیز در موضوعات گوناگون از جمله اصل ولایت فقیه و رهبری نظام، علم مخالفت علیه رهبری را برافراشت . او در سخنانی در جمع شاگردانش مدعی شد مظلوم واقع شده است و صرفا برای مصلحت نظام از حق خود چشم پوشی کرده ، در بخشی از سخنرانی خود در ٢١ بهمن ١٣٧١ می گوید:!!!!! مثل من و مثل بعضی دیگر(رهبری معظم) مثل ان دو زنی است که سر بچه نزاع داشتند و اخر حکم شد بچه را دونیم کنند ، اون که مادر واقعی بود از حق خود گذشت که بچه تلف نشود!! ،،،،، ورود تهاجمی ایشان به حوزه ت و طرح مسائل فتنه انگیز بعد از امام هم برخلاف مصالحی بود که ایشان در این سخنرانی مدعی رعایت ان بود و هم خلاف توصیه صریح ان پیر سفرکرده . تکاپوی این شخص زمانی به اوج رسید که مرجعیت امام ای حفظ الله به میان امد .و اصل موضوع از این قرار است .(انسان باید همیشه به درگاه حضرت حق دعا کند که خداوند متعال او را به حال خود رها نسازد زیرا به هر کاری دست می زند حتی اگر عالم بزرگ دینی باشد )بنابر این : بعد از ارتحال سه تن از مراجع بزرگ شیعه،حضرات ایات خویی، گلپایگانی و مرعشی نجفی و در پی انها حضرت ایت الله اراکی ، یک جنجال تبلیغاتی گسترده علیه مرجعیت شیعه از سوی رسانه های غربی و صهیونیستی به راه افتاد . در پی ان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اقدام به معرفی تعدادی از فقها حوزه به عنوان مراجع تقلید کرد که نام مقام معظم رهبری نیز در میان انها به چشم می خورد . متعاقب اقدام جامعه مدرسین ، تکاپوی شدیدی از سوی اقای منتظری برای مقابله با مرجعیت حضرت امام ای صورت گرفت که یکی از انها ارسال پیامی توهین امیز به مقام معظم رهبری بود که در این پیام اقای منتظری مرجعیت معظم له را به باد انتقاد گرفته و ان را موجب وهن مرجعیت شیعه و حوزه های علمیه خوانده بود. /مراجعه شود_(کتاب خاطرات اقای منتظری فصل دهم ص٧١٥) در این پیام ادعای هایی وجود داشت که شخص وی در زمان قائم مقامی با ان فکر نکرده بود به طور مثال در خصوص ضرورت استقلال مرجعیت از قدرت ی ، جای تعجب است که ایشان در ان زمان هیچ نقطه انتقادی نداشته است همانگونه که به غیر قانونی بودن منصب قائم مقامی و تصمیم خبرگان هیچ اعتراضی نکردند. این در حالی است که رهبری انقلاب نسبت به تمامی تحرکاتی که برای مرجعیت شان صورت گرفته بود تا قبل از اعلام رسمی از ان بی اطلاع بودند و به شدت مخالف بودند و تلاش ایشان برای منصرف کردن اعضای جامعه مدرسین و صدا و سیما از خواندن نام ایشان نتیجه نداد و حتی پس از معرفی به رغم در خواست میلیون ها متقاضی از پذیرش این مسئولیت دینی در ایران سرباز زده و حاضر به ارائه رساله علمیه نشده اند . این ماجرا گذشت و خرداد ١٣٧٦ از راه رسید . ارایش ی کشور دستخوش تغییرات فاحشی گردید و سید محمد خاتمی با بیست میلیون رای فاتح میدان رقابت ریاست جمهوری شد. تمامی تئوریسین ها و نظریه پردازان ی دشمن نیز تلاش می کردند که رای ٢٠ میلیونی ملت به خاتمی را نوعی مقابله با رهبری نظام برانگیزانند . از طرف دیگر در داخل نیز فضای ی کشور بارز تراز هر زمان دیگر ، زمینه مناسبی را برای جولان دادن ضد انقلاب ، معارضین نظام و ورشکستگان ی فراهم کرد. اقای منتظری نیز از جمله اشخاصی بود که تحت تاثیر این تحلیل هاو القائات و با توجه به فضای ایجاد شده بویژه پس از اطلاع از حضور تعدادی از حامیانش در کابینه اقای خاتمی ، مصمم تر از گذشته قدم هایی را برای ورود به حوزه ت و علنی ساختن مخالفت خود با رهبری برداشت . حدود پنج ماه از گذشت عمر دولت خاتمی یا شروع دولت اصلاحات ، وی طی سخنرانی جنجال بر انگیزی به رهبری نظام حمله ور شد و با طرح مسائلی تفرقه برانگیز و خطرناک ، زمینه یک اشوب و جنجال دیگری را پی ریزی کرد . بزرگواران توجه داشته باشند با شروع دولت خاتمی عملا اصلاح طلبان وارد میدان شده و مدیریت کلان اجرایی کشور را به دست گرفتند . یا به نوعی اصلاحات وارد میدان شد. تفسیر عجیب و غریب وی از اصل ولایت فقیه در قانون اساسی و تنزل ان به نظارت فقیه ، اشکال تراشی های بی اساس در مورد مسافرت های مقام معظم رهبری به نقاط مختلف کشور ، حمله به نهادهای تحت امر معظم له نظیر شورای نگهبان و ائمه جمعه ،،، اما بدتر از همه اینها تلاش وی برای ایجاد رویارویی بین مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری وقت محمد خاتمی بود در داخل پرانتز باید عرض شود : (اگر خواص از خواب غفلت بیدار می شدند و عوام تلاش می کردند که با تحقیق و اموزش جهالت را از خود دور کنند امروز امت اسلامی بویژه مکتب تشیع اینگونه مورد ظلم حاکمان در طول تاریخ قرار نمی گرفتند. رهبری معظم انقلاب اسلامی در فرمایشاتی عنوان فرمودند که :در ان دوران عده ای کار را در وقتش انجام ندادند .یعنی سردرگمی باعث شد که در تصمیم تعلل کنند و وقت گذشت و گذشت وقت به سود دشمن بود و به زیان حق و شد انچه که هر ساله می شنویم و با اشک و اه با اهل بیت هم دردی می کنیم اگر بزرگان کوفه بصیرت داشتند و کنار نمی کشیدند و یا ان قاضی دنیا پرست و طما به کذب شهادت نمی داد و یار شجاع امام هانی ازاد می شد تاریخ طور دیگری رقم می خورد. اقا جانمان ولی امر مسلمین فرمود : توابین نیز جنگ کردند و شهید هم شدند اما اجر و مزد اخروی انان یک هزارم شهدای دشت نینوا هم نمی شود!! چون در لحظه و زمان مورد نیاز به یاری امام خویش نرفتن و همین تعلل باعث شد تا عالم تشیع تا ابد داغدار طفل شش ماهه شود و داغدار قمر منیر بنی هاشم و امام حسین ع و ۷۲یار سرور و سالار شهیدان بشود. و تاریخ از این موارد بسیار به خود دیده است. اهل بیت علیهم السلام جملگی مورد ستم حکام ظالم و بی بصیرتی مردم جاهل شدند. و امروز هم چنین است . اگر از تاریخ به درستی عبرت نگیریم دنیا در دل خود شمر و خولی و یزید و ابن ملجم بسیار دارد. اگر تعلل کنیم .اگر جهل را از خود دور نکنیم و اگر گوش و چشممان را به اهداف دشمن اجاره دهیم هم دشت نینوا مهیا می کنند هم. گودال قتلگاه ! ان شاالله به فضل خدا و مدد شهدا که توفیق خادمی این عزیزان نصیب مان شده است در امتحان ولایتمداری رو سفید شویم . در بحث اصلی تا بدانجا پیش رفتیم که در اوج دشمنی شخصی مثل منتظری دولتی با شعار ازادی و با نام اصلاحات وارد میدان شد بدترین و خطرناکترین برنامه منتظری و اطرافیان این بود که تلاش می کردند رویارویی جدی بین مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری وقت محمد خاتمی ایجاد کنند اما نهاد های انقلابی و ی نیز ساکت ننشسته و وارد میدان شدند. اظهارات اقای منتظری واکنش های تندی را در میان جناح ها ، احزاب ی و نهاد های انقلابی در پی داشت؛ مجلس خبرگان رهبری از جمله نهادهایی بود که به عنوان اصلی ترین نهاد حافظ رهبری و سزاوارترین جایگاه برای دفاع از میراث بزرگ امام خمینی رحمت الله علیه یعنی اصل ولایت فقیه با مواضعی قاطع این رفتار تفرقه افکنانه را به شدت محکوم کردند. در بخشی از این پیام امده است: بعداز ارتحال ان امام بزرگوار ، مجلس خبرگان با توجه به همه ضوابط و شرایط مذکور در قانون اساسی ، از میان همه فقها ، حضرت ایت الله ای مدظله العالی را برگزیدند ، زیرا او واجد همه شرایط مذکور در اصل ١٠٩ قانون اساسی می باشند. حال تا به اینجا یک بخش. در واقع با تحریک امثال باند مهدی هاشمی معدوم اقای منتظری به دنبال حق و حقوق رهبری خودش بود که حضرت امام روح الله با شجاعت وی را از قائم مقامی عزل کرده و خود منتظری نیز دلایل عزل را پذیرفته بود اما بعد از رحلت امام ره به دنبال سهم خواهی بر امده بود. اما باید دانست که کاسه ای زیر نیم کاسه اصلاح طلبان باشد.شاید منتظری از نظر انها بهترین گزینه برای هموار کردن دشمنی با رهبری امام ای بوده باشد پس طبق برنامه به دنبال وی رفته بودند. پس عرض شد در این شرایط دولت دوم خرداد روی کار امد و با توجه به شعارهای متفاوت به افکار برخی القا کرده بودند که ازادی به سبک غربی حق مردم است! پس می شود با مشغول کردن عده ای اهل دنیا و درگیر کردن انها با نیروهای ارزشی دولت مد نظر هاشمی که اعتقاد داشت به خاطر اسلام و قران باید اشرافی زندگی کرد دولت مردان با تفکر لیبرالی را وارد کار و زار اجرایی کردند حضرت امام ره با مهربانی با ایشان برخورد کرده و از ایشان به عنوان عالم ساده لوح در ت یاد کرده و خواستند که در خدمت علم و حوزه باشند. و چنین نیز شد به ناگاه زمینه ای که توسط دولت سازندگی فراهم شده بود و تقریبا سنگرهای فرهنگی توسط دشمن تسخیر گردیده بود با اینکه امام مسلمین مرتبا تذکر و هشدار می دادند که دشمن حملات فرهنگی خود را اغاز کرده گوشی بدهکار نبود تفکر لیبرال سکان اجرایی را در دست گرفتن خادمین گرامی این روز ها واژه ای به نام لیبرال بسیار می شنویم حال به زبان ساده می خواهیم این کلمه را معنی و با استفاده از تاریخ به بررسی ان بپردازیم شاید معانی دیگری نیز داشته باشد اما به نظرم لیبرال یک تفکر است که هر کسی برای هر کاری ازاد است .هر مسئولی ازادانه می تواند از قدرتش استفاده کند و هر انچه نفسش می خواهد عملی کند .در یک کلام یعنی ازادی . همان ازادی که دولت دوم خرداد از سال ٧٦ به طور علنی فریاد زدند که هر چند قانون مداری نیز در شعارشان بود اما به سرعت از قانون تخطی کردند ولی ازادی به سبک غرب را در آغوش کشیدند دو تفکر همواره برای اسلام خطر افرین بودن یک سکولارها و لیبرال ها سکولار ها بر این باور غلط پافشاری می کنند که دین از ت جدا ست و لیبرال ها در خواست ازادی به سبک غرب یعنی بی بندوباری و فساد در هر زمینه ای که ان شاالله بنا دارم اگر بزرگواران مایل باشند بعد از خاتمه بحث جریان شناسی ،اصلاح طلبان در باب سکولارها نیز جلساتی داشته باشیم خب در اینجا می رسیم به مشکلاتی که دولت دوم خرداد برای نظام اسلام ایجاد کرد. پس نتیجه شد ابنکه : از شروع دولت دوم خرداد محمد خاتمی لیبرال ها جان گرفتند! با وجود اینکه حضرت امام فرمود: تا زمانی که من زنده ام نمی گذارم لیبرل ها در ایران روی کار بیایند اما دو موضوع باعث شد این گروه جان تازه ای بگیرند :(که البته نظرات شخصی حقیر می باشد و نمی دانم تا چه اندازه درست است) بی توجهی دولت سازندگی به معقوله فرهنگ . گرفتاری نیروهای انقلابی به بازسازی بعد از جنگ چه از نظر ساختاری و ساختمانی تا ادوات و چه از نظر قوای انسانی و اسیب دیدگان از جنگ و. خب مسلما انقلاب نیز در طول این سال ها بسیاری از نیروهای مخلص و مومن و کار امد جهادی خود را را تقدیم امنیت دین و کشور کرده بود با شروع دولت خاتمی با شعار ازادی البته در لوای ازادی مدنی خیلی اتفاقات تلخ بوقوع پیوست. که از جمله : در سال ٧٧ تنها چند ماه پس از تشکیل این دولت اولین جرقه تفرقه با قتل های زنجیره ای کلید خورد قتل ها توسط چند عضو خودسر وزارت اطلاعات روی داد که مفتولین نوعا وابسته به طیفی موسوم به ملی گرا و از منتقدان نظام اسلامی بودند مقتولین چهارتن به نام های #داریوش فروهر و #همسرش ، #محمد مختاری و #جعفر پوینده بودند این موضوع برای سازمان های بین المللی حقوق بشر که همواره ایران را زیر زره بین داشتند خوشایند واقع شد و بازتاب وسیعی در داخل و خارج بر انگیخت برای حزب دوم خرداد یا اصلاح طلب نیز بهانه ای شد تا عناصرارزشی نظام را مسبب و مباشر این قتل ها معرفی کنند بی شرمی این جریان به انجا رسید که به نوعی پیکان آمریت این قتل ها را به سوی ولی فقیه و سپس سپاه و بسیج گرفتند و با این موضوع کشور عزیزمان راتا استانه بحران کشاندند و روزانامه های همین جریان با نشراکاذیب به این موضوع دامن می زدند و در اینجا بود که رهبری معظم وارد صحنه شده و به این رویدادها واکنش نشان دادند و این واقعه را یک طوطئه پیچیده ارزیابی کردند و نهایتا در این ماجرا عوامل اصلی توسط خود سربازان گمنام شناسایی و دستگیرشدند این بحث را در همین جا متوقف می کنیم در حالی که از همه سروران بابت طولانی شدن وقت جلسه عذرخواهی می کنم التماس دعا
*عدم اندیشه درست، زمینه ای برای سقوط. چه بسیار مردانی با سابقه درخشان در طول تاریخ بنابه دوری از اندیشه درست در منجلابی خود ساخته گرفتار امدند . این موضوع نه از ان دیروز است نه حال و نه اینده ،زیرا در طول گذر زمان یوغ ابلیس جاهلان را استعمار می کند. لذا از دیدگاه اسلام فکر کردن یا اندیشیدن ارزش بالایی دارد. حال اگر منصفانه داوری کنیم در می یابیم که چرا اسلام این همه اندیشه و اندیشیدن را ارج می نهد. چون تنها در پرتو درست اندیشیدن و عملی ساختن اندیشه های درست است که می توان به فرازهای عالی پیشرفت های مادی و معنوی دست یافت . مقربان درگاه خدا و مردان الهی با ژرف اندیشی و با معرفت حاصل از تفکر عمیق به مقامات بلند معنویی ، به قله های نورانی قرب و پاکی رسیده اند. این روزها شنیدن اخبارناگوار به یک امر عادی تبدیل شده است .سقوط انسان ها ی کوچک و بزرگ از نظر علمی و اجتماعی به وفور دیده می شود. که اظهار نظر کودکانه و شرم اور محمد مایلی کهن یکی از انان است. مایلی کهن سر مربی سرشناس فوتبال که روزگاری اعتقاد داشت بازیکنان تیمش بایستی با وضو وارد زمین شوند و نماز خود را با جماعت بخوانند امروز چشم بر حقایق بسته و چهره ای روشنفکرگونه به خود گرفته و رژیم کودک کش اسراییل را حامی می شود. رژیمی غاصب که دست عواملش بیش از دها سال است با خون بیگناهان رنگ سرخ به خود گرفته است. رژیم جعلی که به تعبیر امام روح الله (ره ) غده سرطانی است و باید از بین برود .رژیمی که طبق وعده امام حاضر امام سید علی ای مدظله العالی ۲۵سال اینده را نخواهد دید. پس جناب مایلی کهن بهتر است پای بر باد بکوبید و در مسائلی که به ان جاهلید دخالت نکنید که اراجیف شما باعث شرمساری ازادگان در قبال مسلمانان مورد ستم و شادی شیاطین است . ای کاش عقل و شعورتان چون سن و سالتان بالا می رفت تا می فهمیدید رژیمی که به ان دخیل بسته اید غیر از خود سایر ادیان را به انسانی نمی پذیرد و خود را برتر از همه می داند .شرم بر حامیان قوم ستمگر . والسلام . جلیل اقا محمدی همدانی فعال فرهنگی /ایثار و شهادت
◾️◾️◾️◾️ پیام مدیر و اعضای مجمع جهانی خادمین شهدا بمناسبت شهادت سردار سرافرازسپاه اسلام ،شهید حاج قاسم سلیمانی . بسم رب الشهدا والصدیقین إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ شهادت هنر مردان خداست. امروز تاریخ در دل خود می نگارد از انسانی با تقوا ،شجاع و بی بدیل که مزد یک عمر مجاهدت در راه رضایت حضرت حق را از خداوند سبحان دریافت کرد. سردار بسیجی حاج قاسم سلیمانی اسوه استقامت جهان اسلام ،به دست پست ترین و رذلترین اشقیا آسمانی شد. اینجانب از طرف خود و اعضای مجمع جهانی خادمین شهدا این مصیبت و افتخار شهادت را به پیشگاه حضرت ولی عصر -عجل الله فرجه الشریف- و حضرت امام ای و خانواده محترم و ملت بزرگ ایران اسلامی تسلیت و تبریک عرض میکنم به فضل خدا خون پاک ایشان موجب آزادی ملت عراق و سایر کشورهای مظلوم از لوث وجود نیرو های خبیث آمریکا خواهد شد. نیروهای حزب الله به عنوان نیروهای مقاومت اسلامی قطعا برای تحقق حکومت اسلام ناب محمدی چون گذشته و به مراتب بیشتر از ان قدم هایی محکمتر بر خواهند داشت تا هر یک از ما به احدی الحسنیین شهادت یا پیروزی بر دجالان جهانی نائل شویم . دشمنان بدانند خون سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برای آنان به مراتب خطرناکتر از خود ایشان است . خون به ناحق ریخته شده سردار دلها و شهید ابومهدی المهندس جانشین سازمان بسیج مردمی عراق و سایر شهدای عزیز انگیزه مبارزه با خونخواران را در همه گروه ها بالا خواهد برد و آتشی بر خرمن ملحدان می اندازد که آرامش برایشان به رویای ابدی مبدل شود. رهسپاریم با ولایت تا شهادت والسلام علی عبادالله الصالحین جلیل اقا محمدی همدانی مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا http://shahidd110.blog.ir/1398/10/13
سلام علیکم عرض ادب و احترام دارم خدمت خادمین گرامی بویژه مدیران محترم گروه. همانطور که در جریان هستید بخشی از نیروی های سازمان به اصطلاح مجاهدین (منافقین)را ن تشکیل دادند حال چرا سازمان به این نتیجه می رسد که از ن نیز استفاده کند؟ با توجه به روحیه حساسی که قشر بانوان دارند و همینطور اسیب پذری این قشر قطعا مشکلاتی نیز متوجه انان خواهد کرد. در این جلسه مایلم پاسخی مختصر به دلیل جذب ن و همچنین به تمام بلاها و شکنجههایی که سازمان مجاهدین خلق به اسم مبارزه و آرمانخواهی بیش از پنجاه سال بر سر ن سرباز خود آورده است به پردازیم . بلاهای و مصایبی که ن را به عروسک خیمه شب بازی عده ای برای رسیدن به اهداف ی و نظامی تبدیل کرد. سازمان مجاهدین تا سال ۱۳۴۸ یعنی تا ۴ سال بعدازاینکه توسط بچههای نهضت ملی ایجاد شد اصلاً هیچ نیروی خانمی در آن عضو نبود و یک سیستم کاملاً مردانه داشت. اینها نیروهایی بودند که از نهضت آزادی منشعب شده بودند و در ابتدا اسم خاصی نداشتند و با اسم بچههای نهضت ملی» شناخته میشدند. بعدها وقتی #چریکهای_فدایی» که عقاید چپ مارکسیستی داشتند برای خود اسمسازمانی چریکهای فدایی خلق» را انتخاب کردند، بچههای نهضت ملی» احساس کردند که از این جریان عقبافتادهاند و در ادامه، آنها نام سازمان مجاهدین خلق» را برای خودشان انتخاب کردند. در سالهای اولیه تأسیس گروه، همه اعضا اعتقاد داشتند که زن اصلاً نمیتواند در جریان مبارزات باشد. تا اینکه ساواک» طرحی برای مقابله با اقدامات مجاهدین خلق تهیه کرد. در این طرح به همه املاکیهای شهر دستور داده شد تا هر خانهای به مرد مجرد اجاره میدهند، اطلاعات آن را در اختیار ساواک قرار بدهند. با این شرایط سازمان به این نتیجه رسید که پای خانم ها را نیز به گروه باز کند تا به عنوان پوشش فعالیت کنند. خانمهای آشنا و وابستهٔ اعضای مجاهدین، شروع به جذب ن و دختران جوان کردند. بعدها کار جذب و عضوگیری بر عهده همین نی افتاد که در مراحل مختلف عضو سازمان شدند. بخش زیادی از این ن جوان که در سن ۱۹/۲۰سالگی قرار داشتند، از خانوادههای مذهبی بودند. چون در آن زمان هنوز ظاهر سازمان مجاهدین، گروهی بود که مقید به احکام اسلامی است. درواقع ن فقط برای پوششدهی مردان و وانمود به این موضوع که همسر اعضای سازمان هستند، وارد سازمان مجاهدین خلق شدند. این یکی از بخش های اولیه انحراف سازمان محسوب می شود. بله در قدم اول ن به عنوان پوشش جذب شدند با اینکه همین جذب و بخصوص نحوه جذب انحراف اولیه را رقم زد حال چرا می گوییم انحراف ؟ چون رویه جذب خانمها در سازمان، کمکم موضوعی به اسم #ازدواجهای_سازمانی» را به وجود آورد. یعنی یک خانم مجبور بود چند وقت با عدهای آقا در یک خانه تیمی بماند و بعد به خاطر رعایت مسائل امنیتی سازمان، به خانه دیگری برود و با تعداد دیگری مرد زندگی کند. اغلب در این رفتوآمدها هم مسائل شرعی رعایت نمیشد. یعنی شرایطی به وجود آمده بود که حفظ اهداف و موجودیت سازمان از احکام اسلامی مهمتر بود. پس در نتیجه این موضوع اولین انحراف دینی سازمان مجاهدین یا همان تغییر ایدئولوژیک آنها بود. در اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه، جذب ن در سازمان شدت گرفته بود. ن کمکم از حالت پوششی خارجشده بودند و به مسائل چریک شهری و اسلحه در دست گرفتن هم ورود کرده بودند. این مرحلهای بود که ن کاملاً در تفکر سازمان مجاهدین خلق ذوب شدند و البته مورد سوءاستفاده قرار گرفتند. متاسفانه به مرور زمان فراتر از این مسائل بود به طوری که اواخر باید به مرحله ای می رسیدند که از احساس و عاطفه حتی در میان خانواده خود خداحافظی می کردند! درسالهای اخیر، در مقطعی از اتفاقات سوریه موضوع جهاد نکاح در میان گروه های تکفیری بر سر زبانها افتاد. عین همین اتفاق در دهه چهل و پنجاه در سازمان مجاهدین هم اتفاق افتاد که البته غیرشرعی هم بود. در این بستر فسادهای بزرگی رخ داد و خیلی از نی که با وعدههای جهاد و مبارزه به سازمان مجاهدین پیوسته بودند دچار پوچی و افسردگی شدند و تعداد زیادی از آنها هم خودکشی کردند. در مقطع بعد از انقلاب، جریان ن در سازمان مجاهدین خیلی عجیبوغریب میشود. ن مسئولیتهای سنگینتری میپذیرند و جریانهای دانشآموزی، دانشجویی، کارگری یا حتی کادرهای مختلف پزشکی برای جذب افرادی از این اقشار به راه میافتد. درواقع در فضای باز ی بعد از انقلاب، اعضای سازمان از خانههای تیمی و زیرزمینی بیرون میآیند و علنی تبلیغ میکنند. در این مقطع خیل عظیمی از جوانان دختر و پسر به آنها میپیوندند. طوری که در اواخر دهه پنجاه سازمان مجاهدین خلق اعلام میکند که ما یک ملیشیا» یا شاخه نظامی از جوانان دختر و پسر تشکیل شد. تبلیغات روانی سازمان مجاهدین خلق زیاد بود و به همین خاطر جوانان که سرشار از احساسات و هیجانات عدالتطلبی و آرمانخواهی بودند راحت جذب شعارهای سازمان میشدند. تا سال ۱۳۶۰، سازمان مجاهدین در ایران چندین هزار نفر را بهصورت رسمی جذب کرده بود. چندین هزار نفر هم نیروی سمپات داشت. نشریه رسمی مجاهد در تیراژ بالا، میدان تیر، داروخانه، مراکز امداد و بهداشت و ساختمانهای مصادرهای زیادی هم در اختیار داشتند که کارهای تشکیلاتی و ستادیشان را انجام می دادند. درواقع سازمان مجاهدین آنقدر دارایی داشت که بعضی کتابهایش را بهصورت رایگان بین مردم تقسیم میکرد. برخی دانشکدههای دانشگاه تهران مثل دانشکده فنی در مصادره آنها بود وآنج هرروز تجمعهای ی در آن برگزار میشد. حتی در اوایل انقلاب بهقدری قدرت گرفته بودند که برای خودشان اسامی رسمی خیابانها و اماکن مختلف را هم عوض میکردند و مثلاً اسم استادیوم آزادی را گذاشته بودند شهید حنیف نژاد که از بنیانگذاران سازمان بود. در واقع معنی سمپات همان هواداران و وابستگان فکری جریان و گروهی است که در سازمان منافقین تعریف شما کاملا درست به نظر می اید درواقع جوری به جامعه القا میکردند که آنها متولیان اصلی انقلاب در کشور هستند و تمام تاریخ قبلی خود را هم تحریف میکردند. اکثر جاهایی که اعضای سازمان میتوانستند عضوگیری کنند دانشگاهها و مراکز علمی بودند. نحوه تبلیغاتشان به این صورت بود که آرم سازمان مجاهدین را در بنرهای بزرگ چاپ و در مکانهای پرتردد نصب میکردند، بلندگو دست میگرفتند از فعالیتهایشان، از شهدایشان و. میگفتند. سازمان مجاهدین برای اکثر اقشار تاثیرگذارمردم برنامه داشت و برایشان شعار طراحی کرده بود. نوع تبلیغاتشان طوری بود که همه اقشار همه آمال و آرزوهایشان را در عضویت یا موفقیت سازمان مجاهدین خلق ببینند. بخشی از نشریه رسمی آنها یعنی نشریه مجاهد» همیشه به موضوع ن اختصاص داشت. مسائل ن، حقوق زن در جامعه، مسائلی مثل نسل سازی، مادری کردن، نقش و جایگاه زن در دموکراسی، موضوعات اجتماعی و ی و. از مباحث ثابت و مفصل نشریه مجاهد بود. به دلیل طولانی شدن جلسه از همه همرزمان و همسنگران گرامی پوزش می طلبم ان شاالله به شرط حیات در جلسه اینده همین موضوع را ادامه خواهیم داد. التماس دعا دارم از یکایک شما بزرگواران
شاید برای شما نیز سوال باشد که چرا برخی مسئولین با وجود برخورداری از ثروت و قدرت همچنان تسلیم هوا و هوس دنیای مادی هستند؟؟ بنا دارم در این بحث به طور خلاصه وار دلایل این لغزش را بررسی نمایم
به نام خدا
ناکثان معاصر .
شاید برای شما نیز سوال باشد که چرا برخی مسئولین با وجود برخورداری از ثروت و قدرت همچنان تسلیم هوا و هوس دنیای مادی هستند؟؟ بنا دارم در این بحث به طور خلاصه وار دلایل این لغزش را بررسی نمایم.
ناکثان دیروز و امروز .
ثروت طلبی و دنیازدگی، از جمله آفت های روحی است که همواره موجب ریزش انسانها از گردونه حق و عدالت و در نتیجه فرسایش از اسلام اصیل شده و بزرگان بسیاری را به پرتگاه سقوط کشانده است. امیرالمومنین علی (ع) بارها اطرافیان خود را به دوری از این ویژگی هشدار داده بود. ( نهج البلاغه خطبه های ٨٢. ٦٣، ٤٥،٤٢،٣٢،و ٨٣ )
ناکثان روحیه ای پول پرست داشتند و صاحبان مطامع و طرفدار تبعیض بودند امیر مومنان علی (ع) در سال ٣٦ قمری هنگام حرکت اصحاب به سوی بصره درتوصیف روحیه فرماندهان سپاه بصره و جمل فرمود: "همانا ناکثان عهد شکن به جهت نیتی از حکومت من به یکدیگر پیوستند و من تا آنجا که برای وحدت اجتماعی شما احساس خطر نکنم؛ صبر خواهم کرد زیرا اگر آنان برای اجرای مقاصدشان فرصت پیداکنند، نظام جامعه اسلامی متزل می شود. آن ها از روی حسادت بر کسی که خداوند حکومت را به او بخشیده است به طلب دنیا برخواسته اند، می خواهند کار را به گذشته باز گردانند، حقی که شما به گردن ما دارید، عمل کردن به کتاب خدا، قران و سنت پیامبر و قیام به حق و بر پاداشتن سنت اوست." (نهج البلاغه خطبه ١٦٩)
پرهیز از آرزوهای طولانی و هوا پرستی عمده نصایحی بود که امام علی (ع) پس از پایان جنگ جمل و رویارویی با سردمداران این جنگ مردم کوفه را به آن سفارش کرد. اما چه سود! در خانه اگر کس است ،یک حرف بس است!!
حال نیز دیده می شود افرادی که عمری را در خدمت نظام اسلامی بودند به یک باره به گذشته پشت پا به زده و در صف دشمنان قرار می گیرند، که واژه ناکث برازنده این قبیل افراد است. مرز حق و باطل بسیار باریک است چنانکه با یک غفلت انسان در هر مقامی ساقط می شود. پس مردم بصیر و فهیم ایران اسلامی و بخصوص جوانان عزیز به این نکته باید توجه داشته باشند که ریزش در همه تمدنها و تمدن اسلامی یک امر غیر قابل انکار است. کسانی که نتوانسته اند ایمان و تقوای خود را پرورش و تربیت دهند هر لحظه ممکن است سقوط کنند. اینکه به خاطر چنین عناصر سست عنصری نظام اسلامی را متهم کنیم عملی غیر منطقی است.
اگر در روزها و ماه های آینده دیدیم و شنیدیم کسانی که به عنوان نیروی انقلابی وارد عرصه خدمت شده و با شعار حریت، اعتماد بخشی از جامعه را جلب نمودند به یک باره رنگ عوض کردند، تعجب نکنیم که ریزش در تکانه های مختلف امری طبیعی است و از زمان حکومت امام علی (ع) تا به امروز مرتبا رخ داده است، تا بدانجا که امام معصوم را به قتلگاه کشاندند.
دوستان فرهنگی و جوانان بصیر زین پس وظایفی بس خطیر در این برهه حساس به دوش دارند که بایستی به طور جدی و با تمام توان به روشنگری بپردازند، ضعف و انفعال می تواند وقایع تلخ تاریخی را تکرار کند.
اتفاقی که دیروز در مجلس شورای اسلامی رخ داد نه باید مغرورمان کند نه دلسرد.
اما مطالبه نباید لحظه ای متوقف شود، میزان آرا انتظار عمومی را براورده نکرد. به هر حال شایسته است با درک عمیق از مشکلات و تحولات اقداماتی انجام دهیم که مورد قبول حضرت حق تعالی و رضایت قلبی امام مسلمین را فراهم سازد.
والعاقبه للمتقین
جلیل آقامحمدی همدانی
هفته نامه بیرمی:شماره ۵۵۹ گفتگو با جلیل اقا محمدی همدانی.(فعال فرهنگی-ایثارو شهادت) بسم الله الرحمن الرحیم. امروزه یکی از حوزهایی که می توان گفت روزهای غربت را سپری می کند حوزه فرهنگی است . حوزه ای که یکی از اصلی ترین و موثرترین ها جهت تعالی جامعه به سوی رستگاری و سعادت بشری می باشد. تهاجم فرهنگی بیگانه و ضعف نهادهای متولی باعث شده بخشی از فرهنگ جامعه اسلامی اسیب ببیند. اما در اینجا فرهنگ جهاد و شهادت به عنوان فرهنگ ناب عاشورایی برای حفاظت از ارزشهای اسلامی و ارتقا امنیت اقشار جامعه نقش بسزایی داشته و دارد.مقام معظم رهبری بارها توصیه فرمودند که این فرهنگ حفظ شود تا بدانجا که فضیلت زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا را چون شهادت تعبیر کردند همچنین چند سال پیش فرمان اتش به اختیار را برای حمایت از بخش های گوناگون صادر و مردم را مکلف کردند به صورت خود جوش خلع های بوجود امده را پر کنند . به همین بهانه تصمیم گرفتیم با یکی از فعالان فرهنگی شهرستان تنگستان مصاحبه ای انجام دهیم . محمدی همدانی فعال فرهنگی در حوزه جهاد و شهادت که در چند سال گذشته با ایجاد یک گروه مردمی توانسته است فعالیت های چشمگیری انجام دهد . *بیرمی: اقای همدانی ضمن معرفی خود خواننده محترم نشریه را با گروه خود اشنا کنید. **همدانی: به نام خدا جلیل اقا محمدی همدانی هستم ،اصالتا اهل همدان و ساکن شهرستان دلاور پرور تنگستان و شهر اهرم. گروهی که ما با کمک خداوند متعال و همراهی و همدلی تعدادی از دغدغه مندان تشکیل دادیم یک گروه کاملا مردمی و مستقل هست تحت عنوان " مجمع خادمین شهدای جهان اسلام.این گروه در حال حاضر بیش از ۶۷۰ نفر عضو ثابت از سراسر کشور داره و هدف نیز زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا و نشر معارف شهدایی است. *:شما از کی و چگونه به این فکر افتادید که چنین تشکلی را پایه گذاری کنید؟ **:تقریبا با ورود تکنولوژی جدید به نام فضای مجازی و با مشاهده وسعت و دسترسی اسان اقشار جامعه به اطلاعات جرقه ای در ذهن بنده زده شد. با می که با تعدادی از فعالان در این حوزه داشتیم به این نتیجه رسیدیم که اگر قرار است ساعاتی را به این فضا اختصاص دهیم پس بهتر است که به جای اتلاف وقت از این ظرفیت استفاده بهینه کرده و فعالیتی ثمر بخش داشته باشیم . لذا این موضوع را به طور جدی دنبال کردیم و تصیم بر این شد گروهی را ایجاد کنیم چون هم می شد از توانایی انها استفاده کرد هم فضا را طوری برنامه ریزی نمود که استعدادها هرز نرود و از تخریبات فکری به نحوی جلوگیری کرد چون بیشتر کاربران قشر جوان و نوجوان بودند.یک نوع تکلیف نیز بشمار می امد. *:تا چه اندازه در این کار موفق بودید؟ **:به فضل خدا و عنایت شهدا طی سه سال اخیر فعالیت هایمان به نحو مطلوبی رضایت بخش بوده .چون با کمک همین جوانان مومن و مخلص به اهداف کوتاه مدت و اولیه رسیدیم بلکه قدمهایی نیز برای اهداف میان مدت برداشته شده است. *:لطفا مختصری از فعالیت های انجام شده را برای خوانندگان محترم بیان کنید **:ما سعی کردیم در قدم اول کار رو به صورت تشکیلاتی پایه گذاری کنیم . پس شروع به جذب نیرو کردیم ان هم نیروهای متخصص . چند بخش تعریف شد . مثل ؛بخش جمع اوری زندگینامه شهدا بخصوص شهدایی که تا به حال معرفی نشده بودند . بخش دوم ،بخش ترجمه بود چون هدف ما معرفی جهانی بود پس نیاز بود اطلاعات شهدا ترجمه بشوند بر این اساس چندین مترجم حرفه ای جذب کردیم و در گروهی اطلاعات شهدا را به زبانهای عربی و انگلیسی ترجمه می کنند و کاربرانی بعد از بازبینی نهایی مطالب را به سایت و کانال منتقل و در سطح وسیع روزانه منتشر می شود. بخشی هم به عنوان بخش فنی هست که عزیزانی به صورت تخصصی به تولید عکسنوشته ،کلیپ ،ساخت کتب دیجیتال ،نقاشی وو مستند سازی مشغول هستند. در این بخش دوستانی نیز هستند که زندگینامه های شهدا را به کتاب تبدیل کرده و به تازگی نشریه تک صفحه ای نیز طراحی وقرار است به صفحات ان افزوده شود . اما در مجمع همه اعضا به عنوان خبرنگاران افتخاری ایفای نقش می کنند . مصاحبه با خانواده های معظم شهدا یکی از رسالت های ایشان است.و اگر احیانا در منطقه ای نسبت به شهدا و خانواده این عزیزان کم لطفی صورت گیرد بلافاصله با انتشار بیانیه مسئولین را مم می کنیم حرمت شهدا را حفظ نمایند . که به حمدالله چندین مورد موفق نیز داشتیم . یکی از انها در شهری ۴شهید غواص گمنام دفن بودند که از سال ۹۴مزاری برایشان احداث نشده بود و در غربت کامل بودند با پیگیریهایی که حضورا صورت گرفت با شناسایی چند خیر و تشکیل گروه جهادی یادمانی سال گذشته احداث شد. خدمت شما عارضم ،در بخش کتاب تا کنون ۵جلد کتاب دیجیتال ساخته شده و سه کتاب نیز نگارش که جلد اول کتاب با نام خط سرخ با ۲۴۰ صفحه زندگی نامه بیش از صد شهید به چاپ اولیه رسیده و کتاب حدیث صابرین و بهترین عموی دنیا (کودک و نوجوان)در شرف چاپ هستند. بخشی نیز به عنوان کتابخانه دیجیتال در حال فعالیت است که بعد از کسب احازه از ناشر کتب شهدایی را تبدیل به کتاب دیجیتال می کنیم. در بخش دیگر ما تصمیم داریم به طور مدون نمایشگاههایی از تمثال و زندگی نامه شهدا در سطح کشور برگذار کنیم که اولین نمایشگاه در شهر کازرون استان فارس با همکاری دانشگاه ازاد و دانشکده سما برگزار شد که بحمدالله استقبال خوبی نیز صورت گرفت .شهدایی که در این نمایشگاه معرفی شدند شاید مظلوم ترین شهدا بودند که کسی انها را نمی شناخت با اینکه در دهه نود شهید شده بودند متاسفانه به دلیل ضعف کاملا گمنام بودند . یکی دیگر از برنامه های مجمع مصاحبه انلاین با خانواده های معظم شهداست که در گروه مجمع به صورت کنفرانس مصاحبه صورت می گیرد و مورد استقبال قرارگرفته تقریبا در ماه چند مصاحبه انجام می گیرد که خانواده های شهدای عزیزی چون :شهید محسن حججی ،شهید مهدی صابری از شهدای تیپ فاطمیون افغانستان ،شهید ابراهیم هادی و در این برنامه شرکت داشته اند. در بخش دیگری سعی کردیم در کارهای خیریه هم به اندازه توان فعالیت داشته باشیم 'و یک برنامه ای تحت عنوان مهمان سفره شهید دایر کنیم که در قدم اول نذر نان بود . با شناسایی خانواده های کم توان نان این عزیران از سفره شهدا تامین می شود که به فضل خدا تا کنون در چندین شهر اجرا شده شهرهایی در سیستان و بلوچستان ،کرمان،خوزستان،گیلان با همکاری خادمین عزیز صورت گرفته . شاید نان کمک قابل توجهی نباشد اما گروه در همین حد توانایی دارد که ان شاالله با کمک خیرین به برنامه گسترش پیدا کند. در کنار این فعالیت ها چندین مرحله مسابقه سراسری هم داشتیم که نویسندگان شهدایی برای رده سنی کودک و نوجوان بود که سال گذشته انجام گرفت . برنامه بعدی ما در گروه که شروع کرده ایم تشکیل یک گروه جهادی فرهنگی و سازندگی است . در این برنامه قصد داریم چند موضوع را مد نظر قرار دهیم . یک :جذب تعدادی معلم و دبیر جهت برگزاری کلاس های تقویتی و فوق برنامه در مناطق محروم و خانوادهای کم توان از نظر اقتصادی .چون می بینیم موسساتی دایر شده که با دریافت وجه چنین کلاس هایی را برگزار می کنند و هستند خانوادهایی که به دلیل عدم توانایی از این برنامه ها محرومند و چه بسا در همین قشر چه استعدادهایی به همین دلیل از بین می روند که می شود این دانش اموزان را شناسایی کرد. دوم : جذب تعدادی پزشک و مددکار اجتماعی ،بهداشتی و برای ارائه خدمات به مناطق محروم سوم: تشکیل یک گروه سازندگی جهت همکاری و ارائه خدمات به خانوادهای نیازمند و همچنین مکان های عمومی . مثل مدارس ،مساجد ،یا دیوارنگاره و دیوار نویسی و نظیر ان. این ها بخش هایی از فعالیت های همکاران عزیز و جهادی بنده بود که در این مدت بدونه هیچ کمکی از نهاد های دولتی صورت گرفته است .که بنده سعی کردم خلاصه وار خدمت شما و خوانندگان عزیز عرض کنم. *: ایا تاکنون از جایی کمکی به گروه شما شده ؟منظورم نهادهای دولتی است. **: حقیقت امر این است که ما با مشکلات زیادی روبرو بودیم اما با مدد شهدا و عنایت حضرت حق مرتفع شده فقط به دلیل هزینه بالای چاپ کتاب ما چهار جلد کتاب اماده چاپ داریم که نتوانستیم به چاپ برسانیم و تقریبا از همه مسئولین نیز درخواست کمک کردیم متاسفانه تاکنون در عمل شاهد هیچ مساعدتی نبودیم. * :در پایان ارزوی خود و سایر همکارانتات را بیان کنید. **: ارزوی قلبی ما داشتن یک جامعه سالم و سربلند است که ان شاالله زمینه ظهور منجی عالم بشریت هموار شود تا با ظهور مهدی فاطمه عج دنیایی اباد و به دور از ناعدالتی داشته باشم . جای دارد از همه همکارانم در مجمع که شبانه روز تلاش کردند تا به این مرحله برسیم تشکر وقدردانی کنم.نام بردن از همه عزیزان قطعا میسر نیست اما بیشترین فعالیت و تلاش را این بزرگواران به عنوان مسئولین واحد ها انجام دادند ازجمله سرکار محترمه قاسمی کیا سرکار صید محمدی و استاد گرامی جناب رجبی و همچنین استاد ارزشمند جناب امیدیان که در همه حال پیشتیبان ما بودند . که به عنوان یک خادم واقعی ایفای نقش کردند یک خادم شهید باید فکرش ،اعمال و کردارش شهدایی باشد شهدا کمتر حرف می زدند و بیشتر کار می کردند اخلاص در زندگی و کارشان موج می زد اگر می خواهیم خادم باشیم باییستی زندگی ما رنگ و بوی شهدایی داشته باشد.ان شاالله خداوند به بهانه حضور این بزرگواران حقیر روسیاه را نیز بپذیرد. از مسئول محترم نشریه بیرمی جناب جعفری و همکارانشان کمال تشکر را دارم که از بدو شروع کار بدونه هیچ چشم داشتی زندگی نامه شهدا را مرتبا به چاپ می رساندد . اجر همگی با شهدا امیدوارم این مصاحبه بهانه ای شود تا از حمایت های مسئولین جهت ارتقا و گستزش فعالیت ها بهره مند شویم. در پایان این را نیز عرض کنم که تصمیمی اخیرا در مجمع گرفته شده که جلد سوم کتاب خط سرخ به شهدای تنگستان اختصاص یافته که به امید خدا با هماهنگی مسئولین محترم زندگی نامه و خاطرات این عزیزان جمع اوری خواهد شد. ان شاالله.
به مناسبت ایام الله دهه فجر
غربت!! سالهاست که دهه فجر انقلاب اسلامی ایران که پیروزی خون بر شمشیر را در اذهان تداعی می کند به افتتاح دست اوردهای مختلف سازندگی اختصاص می یابد که جای تشکر دارد.اما در این میان یک موضوع مهمی در پس پرده غفلت مسئولین امر همچنان غریب است .ان هم چیزی نیست جز حوزه فرهنگی !! هرچه در سایر حوزه ها پیشرفت قابل توجهی داشتیم به همان میزان در حوزه فرهنگ کم کاری و غفلت شده است. ان هم حوزه ای که به دلیل قوام دینی و روحیه ملی توانسته پیروزی انقلاب اسلامی را رقم بزند و همچنین حافظ ارزشهای اسلامی در بحران های گوناگون باشد. تغییر رویکرد از معنویات به مادیات عمده مسئله ای است که نگاه دست اندرکاران را به حاشیه می کشاند و نتیجه می شود ارائه کارنامه مادی به جامعه . وقتی سوابق دولت سازندگی را که بعد از دفاع مقدس روی کار امد بررسی می کنیم می بینیم با تمام هشدارهایی که مقام معظم رهبری در مورد تهاجم فرهنگی بیگانه فرمودند .نگاه ان دولت فقط سازندگی بود و معقوله فرهنگ به حال خود رها شد و زمینه برای حمله گسترده نرم بیگانگان اماده گردید.و به تبع ان سایر دولت ها نیز انچنان که باید نتوانستد خوش بدرخشند . در این تهاجم بخشی از فرهنگ ایرانی اسلامی اسیب جدی دید و کار برای دغدغه مندان روز به روز سخت و سختر شد. زیرا نیروهای ارزشی باید در دو میدان فعال باشند هم با تهاجم جدید مقابله کنند و هم به مرمت بخش های اسیب دیده گذشته بپردازند .این مقابله نیاز به تلاش و کوشش مضاعف دارد که انرژی زیادی از فعالان در این عرصه می گیرد. موضوع دوم ؛اینکه نگاه نسل نو با دیدن تنها دست اورد های مادی به اهداف اصلی انقلاب ممکن است تغییر کند بدین معنا که ایا برای به دست اوردن دنیای مادی انقلاب کرده ایم یا ارامش دنیا همراه با رستگاری انسانها از اهداف اصلی بوده است.؟ پس در کنار معرفی خدمات مادی و سازندگی بهتر نبود به همین میزان در حوزه فرهنگی نیز کار شود؟ دقیقا همان هدفی که امام راحل ره بر مبنای ان انقلاب اسلامی را رهبری نمود تا بدانجا که صدور انقلاب به اقصی نقاط جهان ترسیم گردید. هر چند نمی توان خدمات صورت گرفته را در این حوزه نادیده گرفت اما نسبت به سایر حوزه ها در حق ان اجحاف شده است. امروز در استانه پیروزی انقلاب اسلامی می شد از بزرگترین جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در فضای مجازی رونمایی کرد تا بدین شکل در زمین دشمن بازی نکنیم .و تمام تفکرات دینی و باورهای ارزشی نسل جوان و نوجوان را قربانی عملکرد ضعیف نشود. به امید روزی که فرهنگ اصیل اسلامی بر بلندای جهان صدای عدالت خواهی سر دهد.
به نام خدا. حضور با شکوه مردم ازاده ایران اسلامی در پای صندوق های رای ،حماسه ناب دیگری را در تاریخ انقلاب اسلامی رقم خواهد زد. برخی بر این باورند که اعلام ورود ویروس کرنا به ایران شاید یک بازی کثیف ی باشد . هرچند به طور حتم اینگونه است که عده ای مزدور برای ایجاد ترس و التهاب از ان سو استفاده می کنند تا مانع حضور مردم در انتخابات شوند.تا بلکه خوش خدمتی برای اربابان خود کرده باشند. اما چه احمقند این عناصر وطن فروش و خائن ،که طی چهار دهه ملت بزرگ و بصیر ایران اسلامی را نشناخته اند و فکر می کنند مردم ایران همان اندک دغدغه مندان ازادی و بی بندوباری هستند. قابل توجه این عناصر بزدل : ان هنگامی که صدام ملعون انواع سلاحهای شیمیایی را بر سر فرزندان این مرز و بوم می ریخت به جای فرار و ترس ماسک و تجهیزات مورد نیاز را در اختیار همرزم خود قرار می دادند . با علم به ان که جسم و جان خویش بر اثر گازهای سمی اسیب جدی می بیند. در کجای این کره خاکی و در کدام فرهنگ چنین روحیه ای وجود دارد؟ کدام مکتب می تواند جوان شانزده ساله ای تربیت کند که در سخترین شرایط ماسک ضد شیمیایی خود را بر صورت مجروح بزند و خود سی سال در بدترین شرایط تنفس کند ؟ جوانان امروز رهروان همان جوانان دیروزند ، در مکتب شهدا مشق عشق کرده و هراسی به دل راه نمی دهند .مدافعان حرم نمایندگان این ملتند که نشان دادند در میدان واقعیت مرد عمل هستند شایعات در قاموس فرزندان حیدر کرار نمی گنجد. همه می اییم تا حماسه ای دیگر رقم بزنیم. محمدی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم. حضور باشکوه مردم ایران اسلامی و انتخاب نمایندگانی از جنس مردم و انقلاب بار دیگر لوح زرینی از اراده ملت ایران را در تاریخ به ثبت رساند. این حضور در نوع خود سیلی محکمی بر صورت کریه دشمنان اسلام بحساب می اید چون تمام برنامه های شوم دشمنان خنثی گردید. دشمنانی که به تعبیر مقام معظم رهبری تا اخرین ساعات در تلاش بودند با ایجاد حواشی و التهاب مانع از حضور مردم در پای صندوقهای رای شوند . جای دارد صمیمانه از یکایک مردم بصیر و ولایتمدار ایران عزیز تشکر و قدردانی کنیم .این حضور و به ویژه نوع انتخاب در چنین شرایطی کم نظیر بشمار می اید و مسئولیت همه نمایندگان را دوچندان می کند تا مثال یک نیروی جهادی و انقلابی مقتدرانه و مخلصانه از ارزشها و ارمان های انقلاب اسلامی و حقوق به حق مردم دفاع کنند.مردم وظیفه شرعی خود را به نحو مطلوب انجام داده و با پاسخ به ندای رهبر فرزانه انقلاب به بهترین شکل ممکن وکلای خود را انتخاب و مسئولیت قوه مقننه را به انها سپردند .حال نوبت منتخبین است که امید به عدالت را به جامعه بازگردانند. امروز ولی امر مسلمین در ابتدای درس خارج فقه نکته قابل تاملی را اشاره فرمودند که بایستی به عنوان یک حکم جهاد در دستور کار نیروهای انقلابی قرار گیرد. معظم له ،نیروهای ارزشی را در کنار دفاع به هجوم و ضربه نیز مکلف کردند. لذا وظیفه نیروهای انقلابی از جمله مدیران و سایر نیروها این است که با برنامه ریزی دقیق در همه عرصه ها همزمان با دفاع زمینه هجوم علیه دشمن را اغاز کنند. بر این اساس خادمین شهدا و افسران جنگ نرم در حوزه فرهنگی و رسانه ای با استفاده از تمام ظرفیت ها در کنار مقابله حملات شدیدی به مجموعه های دشمن ترسیم و عملیاتی خواهند کرد. مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا (کانون فرهنگی رهپویان "شهدای جهان اسلام) جلیل اقامحمدی همدانی
بسم الله الرحمن الرحیم.
امروزه ویروسی به نام کرونا بیشتر کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه را به نوعی با چالش جدی روبرو کرده است با توجه به اینکه کارشناسان این بیماری را در مقایسه با برخی امراض کم خطر معرفی می کنند اما حواشی ان ممکن است موجب بروز یک بیماری خطرناکتر شود. به طوری که می توان ان را یک بلای نوین معرفی کرد.نگرانی و اضطراب که مادر همه بیماری هاست می تواند غیر از روح به جسم انسان نیز اسیب برساند.یکی از دانشمندان در کتاب کلیدهای خوشبختی ص ۲۶۳می نویسد: نگرانی سرچشمه تمام یا اغلب بیماریهای روحی و جسمی می باشد . سوهاضمه ،زخم معده ،زخم اثنی عشر،سرطان ،ناراحتی های قلبی ،بی خوابی ،سردرد فلج ،ورم و درد مفاصل رماتیسم و حتی درد دندان و یک سوم از امراض جلدی ،ناشی از نگرانی و دلواپسی و هیجانات روحی است. با همه این مشکلات در مواقعی باید بپذیریم که گاهی نگرانی هم لازمه زندگی است چون در زندگی پدیده ها ی برابر هم و متضاد داشته و دارد مثل نیش و نوش ،زشت و زیبا ،روشنایی و تاریکی وپس اضطراب و نگرانی تا حدی لازمه زندگانی بشر است و فقدان ان یا به اصطلاح بی خیالی محض و بی غم بودن از نظر روانشناسی نوعی بیماری روانی و نشانه ی جنونی موسوم به پسی کوپاتی است . اما متاسفانه در حال حاضر موجبات نگرانی و دلهره در زندگی زیادتر از هر دوره و زمان دیگر به چشم می خورد .این نوع مسائل که در ذاتش دلهره نهفته است می توان تاریکی های زندگی از طریق صحیح و راه اصولی به روشنایی و ارامش رسید.و ما باید این راه اساسی و نحوه غلبه و تسلط بر نگرانی ها را بیاموزیم و ان را مهار کنیم. زندگی همانند دریای پر تلاطم و مواجی است که هر ان خطر غرق شدن در ان انسان را تهدید می کند اما هر فرد ناچار است که از این دریای ژرف بگذرد و برای غرق نشدن ناگزیر باید وسیله ای داشته باشد که خود را روی اب نگه دارد و این جز با داشتن کشتی مجهز یا اشنایی کامل و صحیح به شنا و تلاش و تکاپو در اموختن راه صحیح زندگی و غلبه بر مشکلات امکان پذیر نیست تا انسان را با ارامش خاطر به کرانه ی امال برساند. امام هفتم شیعیان ع به هشام می فرماید لقمان حکیم به پسر خود گقت:دنیا دریای ژرفی است که انسانهای زیادی در ان غرق شده اند.تقوی و پرهیزکاری کشتی توست ان کشتی که پر از ایمان است . بادبانهای ان توکل بر خدا ،نگهبان و پاسدارش عقل و فکر ،راهنما و ناخدایش علم و تدبیر و سکان ان بردباری و تحمل است که در برابر فشار توفان و امواج سهمگین دریای زندگی خرد نمی گردد. راستی هم جز با چنین نیرویی نمی توان از ژرفای دریای پرتلاطم و پرخوف زندگی گذشت و از غرق شدن نجات یافت و بدونه ایمان ،تحمل و بردباری ،اراده محکم و توکل به قدرت پروردگار جهان در مبارزه زندگی نمی توان پیروز شد. در چنین مواقعی که بشر از مقابله عاجز است ایا جز با سلاح ایمان و تقوا و پشتوانه عقل و تدبیر می توان به ارامش رسید.؟ ارامشی که می تواند انسان را از خطرات جدی برهاند .کسانی که با شنیدن اخبار مربوط به این نوع بیماری روحیه خود را از دست می دهند ایا به این نکته می اندیشند که مواردی سختر از کرونا را پشت سر گذاشته ایم،ایا واقعیات مربوط به جنگ تحمیلی هشت ساله مورد مطالعه قرار گرفته است؟ ایا اندک اطلاعاتی از بمباران شیمیایی رژیم بعث عراق در شهرهای سردشت ،ایلام و مردم مظلوم حلبچه که هزاران نفر به خاطر حمایت از نظام اسلامی قربانی شدند داریم ؟ ایا از اثرات گاز خردل ،عامل اعصاب ،عامل خون و با خبر هستیم؟ مردم و رزمندگان در ان سالها به چه قدرت و روحیه ای توانستند از بحرانها خارج شوند . غیر از ایمان و تقوا ،صبر واستقامت می توانست رشادت های بی بدیل را رقم بزند؟ امروز می طلبد که مثال همان دوران طلایی مدافعان سلامت در خط مقدم و مردم با رعایت نکات بهداشتی و مسئولین با ایجاد یک فضای ارام و پشتیبانی جهادی و عموما با توسل و دعا پیروزی را به ارمغان اوریم. کرونا را شکست می دهیم . جلیل اقامحمدی همدانی مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا
توصیه وقیحانه در شرایط جنگی!!! طی روزهای گذشته امین زندگانی بازیگر سینما و تلوزیون یا به تعبیری یکی از سلبریتی ها در حمایت از رقص معدود عوامل بیمارستانی چالشی را تحت عنوان چالش رقص راه اندازی کرده و توصیه می کند که جهت ارامش روحی و روانی مردم به رقص روی اورند این سلبریتی در بیشتر نقش ها مثبت ظاهر شده و در مواردی نقش بهترین بندگان خدا از جمله حضرت سلیمان ع و حضرت مسلم ع را بازی کرده است. عملی که در چنین شرایطی از وی سر زده نشان می دهد که ایشان هیچ اعتقادی به نقش های مورد اشاره نداشته و صرفا نگاه مادی به انها داشته است. در هر صورت نکاتی در واکنش به اراجیف این عنصر پوچ بیان می شود. وقتی قرار است از ادمی سخن گفته شود باید به این موضوع توجه داشت که ادمی والاتر از ان است که بخواهد خود را به سرگمی های بی ارزش و قبیح مشغول دارد . انکه انسان است هرگز راضی نمی شود به مقام انسانی خود اسیب برساند .و از ارزش حقیقی خویشتن بکاهد .لازم است هر انسان بیدار برای دستیابی به هدفها ی برتر و برای ارتباط هر چه بیشتر و قویتر با مبدا جهان هستی و برای تکامل گوهر وجود خود همه عوامل بازدارنده را از پیش پای بردارد و به انچه او را در رسیدن به هدف یاری می دهد روی اورد.بدین جهت است که در قوانین الهی و ایین پیامبران و بویژه در ایین مقدس اسلام برخی حرکات زیان بار و منع شده است. وقتی دین مبین اسلام رقص و حرکات این چنینی را گناه می دادند به طور قطع سلامت روحی و جسمی انسان را در نظر می گیرد .انچه اقای زندگانی به عنوان داروی ارام بخش تجویز نموده است به طور طبیعی باید به همراه موسیقی و غنا باشد که از نظر اسلام از عوامل خطرناک است . مسلما اهنگها و اوازهای مخصوص و مهیجی که خوانندگان اجرا می کنند تا امثال این اشخاص را به رقص وا دارند فقط قوای شهوی و حیوانی انسان را بر می انگیزد و ادمی را از توجه به خدا و اخرت باز می دارد. قران کریم می فرماید: برخی از مردمان گفتاری بیهوده را می خرند تا دیگران را بدونه علم از راه خدا گمراه سازند و راه خدا را به مسخره می گیرند ،برای انان عذابی خوارکننده است.(سوره لقمان ایه ۶) و این وعده الهی است برای اشخاصی که از سر کینه و بغض سعی در انحراف جامعه دارند.وقتی ویروسی که با چشم غیر مسلح دیده نمی شود با این قدرت تمام علوم نوین و تجهیزات قرن فضا را به زانو در اورده است بدین معنی است که قدرتی فراتر از قدرت زمینی می تواند ان را متوقف کند.و توصیه های نسنجیده و نشخوار گونه امثال زندگانی مصداق همان مثلی است که کور می کند اما شفا نمی دهد. امروز می طلبد مردم با هر دین و ایینی با توسل به خدای سبحان ارامش قلبی بگیرند که یاد خدا ارامش دهنده قلب هاست. در پایان اقای زندگانی شما که مخالفان چالشتان را انسان نمی دانید و وقیحانه به خود اجازه توهین می دهید واز تصاویر شهدا در چالشی استفاده می کنید که مخالف ارزش ها و تفکرات شهداست چرا به فکر چالش تهیه ماسک و پک های بهداشتی برای پرستاران و مردم نبودید چرا چالش همراهی بازیگران و ورزشکاران را برای گند زدایی های شبانه به راه نمی اندازید چرا چالش کمک بازیگران به اقشاری که ویروس سبب مشکلات مالی فراوان برایشان شد به راه نمی اندازید چرا چالش تهیه بسته های غذایی برای خانواده های نیازمندبه راه نمی اندازید تا با تقویت سیستم ایمنی ،کودکانشان در برابر کرونا مقاوم شوند اینهاست که سبب ارامش مردم خواهند شد حال مقداری بیاندیشید چه کسانی انسان هستند انهایی که مخالف چالش رقص شما هستند اما داوطلبانه در بیمارستان ها کارهای نظافت و کمک به بیماران را انجام می دهند انهایی که شبانه تا صبح اماکن را ضد عفونی می کنند انهایی که هر روز به دوخت ماسک و پخش ان مشغولن انهایی که پیک های محلات را به راه انداختند تا از قشر اسیب پذیر محافظت کنندو التماس تفکر والعاقبت للمتقین جلیل اقا محمدی همدانی
به نام خدا. و این بار خائنی دیگر با اراجیفی دیکته شده .!! رومه نگار! مدیر روابط عمومی و رابط پارلمانی معاونت اجرایی ریاست جمهوری دولت یازدهم (سابق)! امیر مقدم ! این روزها در صفحه مجازی خود بی شرمانه به ارمانهای امام روح الله ، خمینی کبیر رحمت الله علیه می تازد و سکوت برخی مدعیان باعث شده روز به روز به این بی ادبی ها شدت بخشد تا جایی که اخیرا سردار دلها حاج قاسم عزیز را مخاطب قرار داده و به مقام شامخ ایشان اهانت می کند.این غیر از مطالبی است که اصل اسلام و نظام اسلامی را مورد حمله قرار می دهد به هر حال این موارد مقدمه ای بود تا این عنصر پوچ و خائن را بشناسیم و در مقابل اراجیف وی قد علم کنیم. قبل از ان ؛انتقاد بنده به کسانی است که بر سر سفره انقلاب نشسته اند و پوچگرایی پیشه کرده ، استخوان به دندان می کشند و نهایتا به خواب می روند و چنین خوابی باعث می شود عناصر وطن فروش جرات کنند با روزمه حاکمیت! رهبر و سربازان خلف ایشان را مورد بی ادبی قرار دهند. ظاهرا هر چه به امام عزیز نسبت ها نزدیک می شود خواب ها عمیق می گردد . حسن مصطفوی با اینکه خود را یادگار بت شکن تاریخ می داند. در کشاکش جدل های ی سکوت را به مصلحت می داند . هرچند افراد بی هویت و پستی از یک جناح خاص و شناخته شده به مقام امام عزیزمان توهین کنند و تاریخ انقلاب اسلامی را به تحریف بکشانند.!! و اما امیر مقدم ! شما و همفکرانتان به خوبی می دانید پای در لجن زاری نهادید که بیرون امدن از ان تقریبا غیر ممکن است . هر کسی با هر تخصصی در ان لجن زار وارد شود باید فقط در یک موضوع دیکته شده کار کند از هنرمند تا ورزشکار وتمدار، تنها گزینه دشمنی با ملت ایران و نظام اسلامی است.با این تفاسیر شما از کدام شرف حرف می زنید ؟شرف را چگونه تعریف می کنید ؟ اگر شرف در خیانت به مردم و وطن است که بی شرفی به از با شرفی است !! بی شرف !! شرف در قاموس فرزندان حیدر کرار حریت است . شرافت انسانی این است که برای نجات اسلام و بلکه بشریت از جان و مال بگذری . و اربا اربا شوی در صیانت از اصول اسلامی و مردمان مظلوم. شما که داشته ها ،نفس کشیدن ها و حتی ناموستان را مدیون همین مجاهدان هستید و اگر نبود مجاهدت رزمندگان باید کف ن فریاد حراج سر می دادید در بازار برده فروشان انگاه که سلاح تکفیری مغزهای منجمدتان را نشانه گرفته بود.که البته در ان سرزمین خوک ها حال روزی بهتر در انتظارتان نیست .باید و باید بحراج بگذارید غیرت و شرف و حتی ناموستان را به بهای زندگی در میان هرزگان تا بلکه نانی به دندان بکشید همانند ارباب هوسبازتان امثال رجوی ها ننگ بر شما و ننگ بر کسانی که شما را به قدرت رساندند که بدینگونه ابروی کشور و نظام را به بازی بگیرید.که الحق حیوان از شما با غیرت تر است در مقابل همنوعان . ان ربک لبلمرصاد جلیل اقا محمدی همدانی
به نام خدا.
انسان برای زیستن به غذای تن و برای انسانی زیستن نیاز به غذای جان دارد. غذای روح برای کمال، و رسیدن به اهداف ترسیم شده الهی نیازمند ترقی فکراست و فکر ترقی نمی کند مگر با الهام گرفتن از تعالیم الهی.
پس خداوند متعال برای نجات آدمی از ظلمت و تاریکی و تشرف به روشنایی رسولانی را به عنوان معلم برگزید تا راهنمای راه و چراغ هدایت باشند. و چه نیکو شغلی است شغل معلمان و مربیان جهت تعلیم و تربیت اسلامی و انسانی. با این تفاسیر یقین حاصل می شود که تعلیم و تربیت نیاز ضروری بشر است به گونهای که در طول حیات خود، پیوسته بدان نیازمند است.
از اینرو، از دیرباز این امر مورد توجه عالمان و بزرگان بوده است. مسألة تعلیم و تربیت در اسلام آنچنان اهمیت دارد که اولین آیات قرآن کریم که بر پیامبر خدا نازل شد، از خواندن و قلم و تعلیم و تعلّم سخن میگوید. بدین جهت نظام آموزش و پرورش یا همان تعلیم و تربیت در میان مردم جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است و در طول زمان مورد مساعدت آحاد مردم، حتی فرو دستان قرار گرفته و می گیرد.تنها در دوران حکومت های استبدادی نقش آموزش و پرورش در سایه افکنی به آحاد جامعه کم رنگ شده است که فقط قشر مرفه مجاز به یادگیری بودند و عوام تنها در جان کندن برای مهیای زندگی بهتر اغنیا نقش داشته اند.
سخن کوتاه می کنم و منظور از چینش کلمات را بیان می دارم. اما قبل از آن یادآوری این نکته ضروری است که مقام عظمای ولایت سالهای طولانی است که مسئولان نظام اسلامی را به ساده زیستی و نگاه مهربانانه به مردم مستضعف توصیه می فرمایند و الحق که خود در عمل به این موضوع دقت نظر دارند. پس چه می شود که وزیر محترم اموزش و پرورش دولت انقلابی، تعلیم و تربیت را به ابزاری پوچ تشبه کرده و توانایی مالی را ملاک سواد و یادگیری عنوان می کنند.
به هر حال چنانچه وزیر محترم به چنین تفکری معتقد و همچنان بر مواضع غلط خود پافشاری دارند یقینا آرزویش این است که قشر ضعیف جامعه هچون دوران استبداد فعله بی جیره و مواجب ثروت اندوزان باشند تا عده ای با هزینه تعلیم به اندوخته مالی برسند، و عده ای دیگر به فراگیری علوم به سبک اغنیا.
و چنانچه برای مصلحت برخی خواص قلوب مردم رنجدیده را به درد آورده اند، مستحضر باشند که به تعبیر شهیدی عزیز، خود را برای خوشایند دیگران دوزخی نکنند. در پایان یادآور می شود از طریق تعلیم وتربیت صحیح و اصولی است که انسان به شناخت خود دست مییابد و بنیانهای فکری و شخصیت رفتاری او، بازسازی میشود . عمدتاً افراد تاریخساز و تحولآفرین در عرصههای مختلف،از مدارس و مراکز آموزشی دولتی و رایگان برخواسته اند؛ ،
بزرگی می فرمایید : تعلیم و تربیت در دگرگون کردن انسانها نقش اساسی و ضروری داشته و دارد و خواهد داشت» از این رو به جد اعتقاد داریم که اگر نگاه منصفانه ای به نظام آموزشی و پرورشی شود چون گذشته عالمان و دانشمندان بزرگی تربیت می شوند. و قطعا مادیات به تنهایی قادر به تربیت چنین بزرگانی نخواهد بود. والسلام والعاقبت للمتقین جلیل آقامحمدی
درباره این سایت