جلیل اقا محمدی _فعال فرهنگی



  1. قبل از شروع جل

    سه جای دارد یک خداقوت جانانه خدمت همه مردم ایران اسلامی عرض کنم ، حماسه ای که ملت ایران امروز در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی خلق کردند می توان گفت یک حرکت انقلابی کم نظیر تاریخی بشمار می اید. با توجه به اینکه کشور عزیزمان در شرایط مطلوبی از نظر اقتصادی نیست ، اما همه مردم نشان دادند هیچ گاه مشکلات نمی تواند عزم و اراده انها نسبت به دفاع از اصل نظام و ولایت را کم رنگ کند. درود بر غیرت مردم ازاده ایران اسلامی که با حضور خود تمام دشمنان را در شوک فرو بردند . با حضور چند ساعته خود تمام برنامه های چند ماهه دشمن که با انواع جنگ روانی سعی در تضعیف نظام را داشتند را بهم ریخته و همه نقشه هایشان را نقش بر اب کردند. جلسه سوم _ پهلوی بدونه روتوش ( نفوذ فرقه بهائیت) در جلسه قبل نفوذ برخی از عوامل بهائیت را به حوزه فرهنگ توضیح دادیم در این جلسه نفوذ این فرقه ضاله در رسانه های کشور را به طور مختصر خدمت خادمین و افسران جنگ نرم ارائه می شود . تا اینجا مشخص شد که فرقه بهائیت به طور وسیع در همه مراکز نفوذ داشتند که: عوامل و عناصر دیگری از بهائیان در وسایل ارتباط جمعی فعال بودند و این محصول گستردگی دامنه رومه ها و رادیو و تلویزیون در رژیم پهلوی بود. ناصر شیرزاد یکی دیگر از فعالان بهایی در عرصه فرهنگ و رسانه بود. وی به دلیل بهایی بودن ، با حمایت نصر الله معیینیان و با وجود انکه کوچکترین اطلاعات فنی نداشت و به زبان خارجی هم اشنا نبود به معاونت کارشناسان امریکایی که برای ساختمان استودیو جدید رادیو مشغول مطالعه بودند ، منصوب شد. شیرزاد با حمایت مستقیم معینیان در نهایت به معاونت رادیو تهران رسید و سپس به عنوان سرکنسول به تگزاس امریکا رفت و سپس با همین سمت به نیویورک انتقال یافت. ناصر شیرزاد برادری به نام منوچهر نیز داشت که در سال ١٣٤٦ به دفتر مخصوص محمد رضا پهلوی که معینیان ریاست ان را به عهده داشت ، منتقل شد. یعنی به طور دقیق در حال مهره چینی بودند ، دقت کنید ، از دین پارسای و همسرش در اموزش پرورش و دانشگاه گرفته تا حال رسانه های دولتی تماما در اختیار بهائیان بوده ؛ چطور می توان انتظار داشت که دین اسلام تحریف نشود؟؟ و اما می رسیم به عباس فروتن متولد ١٣٠٣ یکی دیگر از بهائیان و از نزدیکان نصرالله معنیان ،که وزیر اطلاعات بود . وی عضو حزب توده ،معاون اداره کل نگارش وزارت فرهنگ ، مدتی سردبیر مجله خواندنی ها و رومه اتش، مدت دوسال اداره کننده مجله اشفته ،همکار معینیان در اداره انتاشارات رادیو و مورد عنایت و حمایت سردمداران رژیم پهلوی بود. فروتن در این مسایل دچار فساد های گسترده شد به طوری که حتی ساواک نیز احساس خطرکرد و اورا اخراج کردند اما با حمایت معینیان توانست ساواک را راضی کند و به معاونت وزارت اطلاعات و جهانگردی رسید و این باعث شد تا بر صندلی نمایندگان مجلس شورای ملی تکیه زند و در تاسیس لژ بزرگ ایران شرکت کند. ظاهرا نت مشکل داره مطالب با تاخیر ارسال می شود . از این بابت عذر خواهی می کنم . فروتن و شیرزاد و برخی دیگر از دست اندرکاران برنامه خانواده ، ضمن اطلاع از وضعیت خانم هایی که برای دریافت راهنمایی با برنامه به وسیله تلفن و نامه در تماس بودند از این اطلاعات سو استفاده و تا انجا که مقدورشان بود انها را گمراه می کردند و وسیله عیش و خوشگزرانی خود قرار می دادند. ساواک در نامه های متعددی ضمن گزارش این رسوایی ها در مورد فروتن می نویسد که وی در عیاشی سمت کارگردانی دارد! برنامه های رادیویی به قدری وقیح بود که کارشناسان ساواک را نسبت به تبعات اجتماعی ان بیمناک ساخته بود ساواک در گزارش مورخ ٣٧/١١/١٨ خود می نویسد: به طوری که شنیده شده غالبا در جشن ها و اعیاد مذهبی و یا نمایشات تفریحی روز جمعه رادیو تهران برنامه هایی گنجانده شده است که اصولا دیانت و مذهب را به باد مسخره گرفته و به این طریق کمک موثری به تضعیف متقدات مردم ساده لوح و جوانانی که نسبت به مذهب و حق پرستی با نظر شک و تردید می نگرند می نماید توضیح اینکه در حال حاضر مشاغل حساس اداره انشارات و تبلیغات به وسیله افراد وابسته به فرقه بهایی اشغال شده و با اتحاد و اتفاق نظر خاصی یکدیگر را تقویت و در واقع دستگاه هادی افکار عمومی را قبضه نمودندمنبع : رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک ، جلد ١٣ مرکز برسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات چاپ اول ١٣٨٤ ، ص ٢٥ ذکر این نکنه ضروری است که مامورین ساواک بنابه وظیفه سازمانی خود که انتقال هرگونه خبر و تحرک و فعالیت های گروهای ی ودینی و فرقه ای بود ، معمولا گزارش های مرتبط با فعالیت بهائیان را به اداره مربوطه ساواک بویژه اداره کل سوم یا اداره امنیت داخلی گزارش می کردند اما به دلیل اینکه مدیران ارشد ساواک و عناصر تصمیم گیرنده ان نظیر پرویز ثابتی رئیس اداره کل سوم و از همه مهمتر هویدا و برخی اعضای کابینه اش از فرقه بهائیت بودند معمولا به این گزارشات بهای لازم داده نمی شد و ان را بایگانی می کردند. فرقه ضاله بهایت برای تمام گروه های سنی بویژه کودکان برنامه های مدون و خاصی داشت و از دهه چهل فعالیت مربوط به کودکان را به صورت جداگانه کنترل و هدایت می کرد. مسئول این برنامه ها شخصی به نام هما احسان ، یکی از بدنام ترین افراد در رادیو بود که همراه شایعات مختلفی پیرامون رفتار و کردار غیر اخلاقی اش بر سر زبان ها بود. هما احسان متولد سال ١٣١٧ بود و ادعا داشت که دوره رومه نگاری را در کالج فرانکفورت گذارنده است . این شخص به توصیه محفل بهائیت به رادیو امد و محمود جعفریان بر اساس همان توصیه و حمایت مسئولیت گروه کودک را به او سپرد. این شخص یعنی هما احسان بر اساس اسناد موجود اخلاق و رفتاری زننده داشت ،دارای سلامت نبود با اینکه طلاق گرفتن در فرقه بهائیت شرط و شروط بسیار دشواری دارد ، اما او با هزار دردسر و بدنامی از شوهرش طلاق گرفت صرفا به خاطر علاقه اش نسبت به برادر شوهر خود.و در نهایت با وی ازدواج کرد. او به کشورهای مختلفی مثل امریکا ، المان ، فرانسه ، کانادا و فلسطین اشغالی سفرهایی داشته و چندین نشان نیز دریافت کرده بود ، گفته می شود سفر او که بیش از هشت ماه به طول انجامید ، ماموریت مطالعاتی داشته و بعد از بازگشت دولت با تشکیل گروه تحقیقاتی زیر نظر وی پیرامون مسائل کودکان و نوجوانان موافقت کرد و بودجه و امکانات و نیرو در اختیارش گذاشت . یکی دیگر از بهائیان که کارگردان بود صرفا به خاطر بهایی بودنش اورا با بذل و بخشش و حقوق مکفی به کار دعوت کردند ایرج انور بود . انور را بیژن صفاری فرزند محمدعلی صفاری رئیس شهربانی کل کشور که از بستگان بسیار نزدیک فریده دی فرح پهلوی بود ، از اروپا به ایران اورد. توصیه می شود کتاب خاطرات فریده دیبا که چند سال پیش به چاپ رسیده مطالعه کنید جالب است چاپ این کتاب با مخالفت های شدید فرح دیبا مواجه بوده که در نهایت چاپ می شود. جالب است بدانید بیژن صفار غیر از فعالیت های معماری رئیس مرکز تئاتر تجربی ایران و مدیر کارگاه نمایش ایران و در شمار جوانان درباری همجنس گرا قرار داشت. او در اواسط دهه ١٣٤٠ با یکی دیگر از مردان همجنس گرا به نام کیوان خسروانی ازدواج کرد!که باعث جنجال وسیعی در میان مردم و کانون های خبری از جمله مطبوعات و سرانجام باعث توقیف و تعطیل دائمی هفته نامه فکاهی توفیق شد. ایرج انور با معرفی صفاری به تهران امد و با بودجه کلانی که در اختیارش قرار گرفت قرار شد به تجربه در تئاتر بپردازد، وی هر سال چندین نمایشنامه را با شیوه های سوپر مدرنیستی بر صحنه تئاتر کوچک تهران می اورد و یک نمایش را هم به جشن هنر شیراز می برد. در اینجا باید به اطلاع برسانم که ایرج انور برادری به نام منوچهر داشت که اورا نیز به تهران اورد و مسئول امور سینما شد و به انعقاد قراردادهای کلان با کارگردان وهنر پیشه های مشهور جهانی پرداخت. این سازمان میلیون ها تومان از پول مملکت را سخاوتمندانه در دامن کمپانی های خارجی و کارگردانان بیگانه می ریخت و تنها از انان می خواست که مثلا صحنه فیمبرداری فلان اثر خود را در ایران انتخاب کنند. یکی دیگر از کارهای منوچهر انور این بود که ، با بودجه دولت داریوش مهرجویی را از فرانسه به ایران اورد و او به عنوان اولین اثر خود فیلم الماس ٣٣ را ساخت که در شمار مبتذل ترین اثار فیلم فارسی بود. ان شا الله به شرط حیات در جلسات اتی بیشتر به نفوذ این عناصر پلید خواهیم پرداخت شادی روح شهدا ، امام شهدا و سلامتی مقام عظمای ولایت صلواتی هدیه فرمایید بر محمد و ال محمد التماس دعا


ارتش ظهور: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ سلام و وقت بخیر عرض میکنم خدمت اساتید و مدیران و کاربران محترم گروه موضوع کنفرانس : حقیقت توهین به مقدسات در عقاید کفر آمیز و مشرکانه (بخصوص عقاید شیطان پرستی) ✍ موضوعی که در این جلسه به آن می پردازیم را امروزه به صورت های مختلف می توانید ببینید بخصوص در شبکه های اجتماعی که در ظاهر توهین به مقدسات توسط آتئیست ها و پیروان فرقه های شیطان گرایی که معتقد هستند نه خدا وجود دارد و نه شیطان وجود دارد انجام می شود. اما خود این جریان ها در واقع دانسته یا ندانسته بازیچه و ابزاری برای شیطان پرستان واقعی هستند که ابلیس و شیاطین جن را پرستش می کنند, مانند فراماسون ها و صهیونیست ها که از آموزه های باستانی عقاید شیطانی با نام قابالا یا کابالا پیروی می کنند. یکی از دلایلی که فرقه های به ظاهر کافر و فرقه های شیطان گرایی به مقدسات توهین می کنند شاید این باشد که می گویند اعتقادی به مقدسات ندارند , اما اگر از نظر عقلانی به قضیه نگاه کنیم می بینیم این دلیل موجهی نیست. اگر آن فرد واقعا کافر است و جریان فکری اش از جای دیگر کنترل نمی شود چرا جنبش های توهین به دین و مدسات تشکیل می دهند؟ , یا مگر ادعا نمی کنند که نه خدا را قبول دارند و نه شیطان را پس چرا اینقدر که در مقابل خداپرستی مخالفت می کنند و جبهه می گیرند! , در مقابل جریان شیطان پرستی و شیطان گرایی نه تنها مخالفت نمی کنند بلکه از عقاید آنها حمایت می کنند که این خودش یک استدلال عقلانی جهت اثبات وجود مشرکین و شیطان پرستان واقعی در پشت پرده ی این باورها به عنوان کنترل کننده ی جریان فکری آنها است. جای تعجب دارد که این فرقه هایی که به ظاهر ادعای خداناباوری یا کافر بودن را دارند هیچگاه در مقابل اربابان صهیونیست خودشان مخالفت نمی کنند. در ظاهر مدعی حمایت از انسانیت و حقوق بشر هستند اما در عمل حامی دشمنان بشریت هستند. در صورتی که اگر کسی عقل داشته باشد باید با صهیونیست ها به مخالفت بپردازد چرا که صهیونیست های پیرو فرقه ی کابالا (شیطان پرستان واقعی) بر اساس شریعت خودشان معقتد هستند: باید از گوشت و خون انسان های غیر یهودی تغذیه کنند و خون مدیران غیر یهودی جوامع را بریزند(منبع در تورات یهود یا عهد عتیق مسیحیان : سفر تثنیه، باب 20، آیه 3 ) باید انسانهای غیر یهودی جهان را به بردگی بگیرند و سر انجام پس از این که از آنها منفعت بردند, تمام آنها را به بدترین صورت ممکن به قتل برسانند (منابع در تورات یهود یا عهد عتیق مسیحیان : اشعیا، باب 14، آیات 1 تا 3 - سفر حزقیال، باب 39، آیه 18 - اشعیا، باب 14، آیات 31) ✍ ولی باز هم با توجه به دلایل و اسنادی که در بالا ذکر شد آنهایی که مدعی هستند انسان گرا می باشند در این موارد بی زبان می شوند و هیچ برخوردی با این اعتقادات صهیونیست ها نمی کنند! اصلا خدا را باور ندارند قبول, انسان که هستند نیستند؟ اگر انسان هستند باید با صهیونیست ها مبارزه کنند چرا که از نظر صهیونیست ها تمام نسل بشر که غیر یهودی هستند چه خدا پرست و چه غیر خداپرست باید برایشان بردگی کنند و سر انجام کشته شوند که سندش هم در تورات و هم در تلمود یهود آمده است. اما چرا با آنها مخالفتی از سوی این جریان ها صورت نمی گیرد به دلیل این که خود این باور هایی که به مقدسات توهین می کنند در اصل ریشه ای در فرقه ی کابالای یهود دارند. "بنیان گذاران توهین به مقدسات خود صهیونیست ها هستند" به طوری که حتی در تورات و انجیل نیز تحریفاتی جهت توهین به پیامبران الهی ایجاد کردند که برای مثال به چند نمونه از آنها اشاره می کنم : نمونه توهین ها در آیات تحریف شده ی تورات و انجیل: اشعیا نبی سه سال عریان راه می رفته است ( باب20 آیه 5-1) , نوح شراب می نوشید و پسرش بدن عریان او را دید (پیدایش : 9 / 20 ـ 27) , (پیدایش: فصل 19 / آیه 30ـ 38) , غیرت نداشتن و ترسو بودن اسحاق نبی (پیدایش 26 : 6-10) , ی یعقوب برای رسیدن به پیامبری (پیدایش 27 : 1-24) , موسی مورد غضب خدا قرار می گیرد تا جایی که خدا می خواهد او را بکشد (خروج 4 : 20-24) , داوود نبی به زن شوهر دار و حامله کردن آن زن و همچنین به قتل رساندن شوهر سابق آن زن (دوم سموئیل 11 : 2 -5) (دوم سموئیل 11 : 15) (دوم سموئیل 11: 27) و اینها فقط چند نمونه از توهین هایی است که پیروان فرقه ی کابالا که امروزه معتقد به تشکیل حکومت رسمی رژیم صهیونیستی هستند در میان یهودیان و مسیحیان ایجاد کردند در عقاید فرقه های شیطان پرستی واقعی بخصوص فرقه ی کابالا که می توان به آنها ابلیس پرستی یا جن پرستی هم گفت , پرستندگان شیاطین برای خودشان مراحلی دارند که به نوعی عبادتشان محسوب می شود. یعنی با گذراندن این مراحل اقدام به ستایش و پرستش ابلیس و دیگر شیاطین می نمایند. یکی از مهمترین این مراحل توهین به مقدسات الهی است. این توهین به مقدسات, می تواند توسط خود شخص شیطان پرست انجام شود یا به صورتی باشد که آن فرد باعث شود افراد زیادی به مقدسات توهین کنند مانند ایجاد فرقه هایی که در آن ها قرآن آتش می زنند یا فرقه های دیگری که در کشور خودمان فعالیت دارند مانند (عرفان حلقه) که می گویند قرآن منبع انتشار آلودگی است ✍ نکته ای که در ادامه مطرح می کنم بسیار پر اهمیت است. دعانویسی با سحر و جادوگری تفاوت دارد و ذکر هایی هستند یا آیاتی از قرآن هستند که اهل بیت فرموده اند با خواندن یا نوشتن آنها فرد به برخی از خواسته هایش می رسد. اما امروزه متاسفانه اکثر چیز هایی که با نام دعانویسی شناخته می شود انجام سحر و جادو است که ریشه در عقاید مشرکانه و کابالای یهود دارند حتی برخی از حروفش که در ظاهر فارسی یا عربی نوشته می شوند دارای تلفظ به زبان عبری هستند. بر اساس آیه ی 102 سوره ی بقره این آموزه ها شیطانی هستند و استفاده از آنها کفر است این افرادی که می بینید سحر و جادو انجام می دهند و معمولا خودشان را دعا نویس یا رمال می نامند اکثرشان هستند. عده ی کمی از آنها واقعا قادرند سحر و جادو انجام بدهند که از طریق پیروی از علوم فرقه ی شیطانی کابالا و پذیرش ولایت شیطان این کار را انجام می دهند. آن دسته که واقعا این کار ها را انجام می دهند بدانید که به مقدسات توهین کرده اند تا در عوض شیاطین جن به آنها خدمت کنند. شاید بگویید که مثلا فلان فردی که سحر انجام می دهد سید است یا لباس ت به تن می کند , اما باطن قضیه کاملا تاریک و شیطانی است. در انجام سحر و جادو گاهی حتی مدعی می شوند این کار را از طریق نوشتن آیات قرآن انجام می دهند, خب بله! اما آن کاغذ یا برگه ای که رویش آیات قرآن را می نویسند را آیا شما می دانید از قبل به نجاست آلوده نشده است؟ به دلیل شکسته نشدن قبح مقدسات و عدم سو استفاده ی برخی افراد نمی توانم مدارک زیادی را نشان بدهم و فقط یک کلیپ چند ثانیه ای از قرآن های کشف شده توسط وزارت اطلاعات و نیروی انظامی را خدمتتان نشان می دهم که در آن می توانید قرآن هایی را که این ملعون ها به نجاست آغشته کرده اند تا شیاطین جن بیایند و برایشان خدمت رسانی کنند را مشاهده نمایید. (تذکر: فقط لطفا کلیپ را بدون مطالب جلسه به صورت جداگانه در جایی منتشر نکنید. در صورتی که کلیپ را در جایی منتشر کردید حتما توضیحات جلسه را نیز در کنارش ارایه نمایید) تصاویری از توهین به مقدسات و آغشته کردن آنها به نجاسات توسط پرستندگان ابلیس برای انجام سحر و جادو ✍ غیر ممکن است فردی خودش بخواهد سحر انجام بدهد یا بدون اذن الهی با جن ارتباط برقرار کند و این جنی که با او ارتباط برقرار می کند از شیاطین نباشد. متاسفانه امروزه برای این ارتباط ها نام های مختلفی هم گذاشته اند مانند موکل و همزاد و. به طور کلی اجنه مسخر دو گروه از انسان ها بوده اند : 1- پیامبران الهی و بندگان شایسته خداوند که به اذن خداوند بدون انجام سحر خداوند جنیانی را برای خدمت به آنها در نظر گرفته بود. 2-انسان های فرصت طلب و منحرف و یا سود جویی که با انجام اعمال خلاف عقل و شرع مثل آتش زدن قرآن و یا آلوده کردن و ملوث ساختن آن و سایر اعمال زشت و نادرست دیگر اجنه را تسخیر خود کرده و به خیال خودشان توهم این را دارند که اخبار غیبی را از آنها گرفته و برای دیگران بیان می کنند و یا از جنیان سوء استفاده های دیگر می کنند که از این عمل در منابع اسلامی به کهانت و سحر تعبیر شده و از گناهان کبیره و کفر و شرک شمرده شده و به شدت از آن نهی شده است . "( منبع: کتاب گناهان کبیره ، شهید دستغیب ، ج1، بحث سحر و کهانت ) " شهید دستغیب در کتاب قرآن تا قیامت نیز توضیحاتی در این مورد داده اند که افرادی برای برقراری ارتباط با شیاطین یا خدمت رسانی آنها به کف پاهایشان قرآن می بندند در واقع پیروان شیطات از طریق توهین به مقدساتی همچون توهین به قرآن و توهین به اهل بیت , در کنار آن پیروی از قوانین فرقه ی کابالای یهود که به آن قوانین و مراحل در مجموع, درخت زندگی یا درخت حیات هم می گویند و قرآن از آن با نام درخت لعنت شده نام برده است موجب گمراهی بیشتر خودشان می شوند. ✅ سوره ی اسراء آیه 60: وَ إِذْ قُلْنا لَکَ إِنَّ رَبَّکَ أَحاطَ بِالنَّاسِ وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْیَا الَّتی أَرَیْناکَ إِلاَّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ و الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ وَ نُخَوِّفُهُمْ فَما یَزیدُهُمْ إِلاَّ طُغْیاناً کَبیراً ترجمه: ( به یاد آور ) زمانی را که به تو گفتیم: پروردگارت احاطه کامل به مردم دارد ( و از وضعشان کاملًا آگاه است. ) و ما آن رؤیایی را که به تو نشان دادیم ، فقط برای آزمایش مردم بود همچنین شجره ملعونه [ درخت لعنت شده ] را که در قرآن ذکر کرده ایم. ما آنها را بیم داده ( و انذار ) می کنیم اما جز طغیان عظیم ، چیزی بر آنها نمی افزاید!» عمومی سازی توهین به مقدسات توسط جن پرستان برای تاثیر گذاری روی ذهن و مسموم کردن روح افراد جامعه! در یکی از بازی های پرندگان خشمگین در مرحله ای باید مسجد را ویران کنید و خوک های سبز داخل که نماد مسلمانان و اهل بیت هستند را از بین ببرید تا مرحله را پشت سر بگذارید!!! نمونه ای از توهین به مقدسات توسط یک دیو آبی رنگ نماد شیطان جن (انیمیشن غول چراغ جادو ساخته ی شرکت صهیونیستی والت دیزنی) - توهین به نام های حضرت علی (ع) و حضرت محمد (ص) و الله ⚠️ در کلیپ فوق مشاهده می کنید پس از گذراندن مرحله ی توهین به نام خداوند - و توهین به نام های پیامبر و امیرالمونین , سپس شیاطین جن به شخصیتی که ولایتشان را می پذیرد سجده کرده و سپس در حالت خلسه و خیال به او خدمت رسانی جنسی می کنند (نوعی ی ذهنی) طبیعی است که جن پرستان از فیلم ها و بازی ها نیز برای این کار استفاده کنند. هرچه توهین به مقدسات در جهان در سطح بیشتری قرار بگیرد جن پرستان از شیاطین جن در حالت خلسه و توهمشان و حتی گاهی در بیداری خدمات بیشتری دریافت می کنند که برخی از آنها مربوط به ی ذهنی است. پروفسور برت کاهر کتابی با عنوان چه کسی در ذهن شما خوابیده است؟» تالیف کرده است. در این کتاب نتایج تحقیقاتی بر روی ۲۲۰۰۰ نفر(زن و مرد) که مورد آزمایش قرار گرفته‌اند، آورده شده است. این افراد از لحاظ میزان سلامت ذهنی مورد آزمایش قرار گرفته‌اند و از نظر علمی اثبات شده است که واقعا ی ذهنی وجود دارد و این عمل از طریق تخیل انجام می شود. تخیل یکی از مهمترین راه هایی است که شیاطین جن سعی می کنند با آن با انسان ها و بخصوص پیروانشان ارتباط برقرار کنند. گفتم که جادو از طریق ارتباط با شیاطین جن است برای همین یک نوع از خود جادو نیز از طریق تخیل دیده می شود مانند جادویی که کابالیست ها و ساحره های فرعون در مقابل حضرت موسی استفاده کردند و مردم طناب هایی که اصلا مار نشده بود را در نظرشان مار دیدند. آیه 66 سوره ی طه : قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعی ترجمه آیه 66 سوره طه : موسی گفت : نه ، بلکه شما آنچه دارید بیفکنید . پس ناگهان ریسمان ها و چوبدستی هایشان بر اثر سحرشان در خیال چنین می نمود که آنها مارهایی هستند که به سرعت می خزند . ✍ از بحث اصلی جلسه دور نشویم. توهین به مقدسات در جن پرستی از اهمیت بسیار بسیار بالایی برخوردار است. امروزه مدیران صهیونیسم جهانی سعی می کنند تا توهین به مقدسات را به صورت جهانی و سازمان یافته افزایش بدهند پیروان شیطان روزی جهانی برای توهین به مقدسات مشخص کرده اند. در ویکی پدیا هم در مورد این روز چنین آمده است که تاریخ این روز ۳۰ سپتامبر انتخاب شده‌است، تا با سالگرد انتشار تصاویر طنز پیامبر اسلام در رومه دانمارکی هم‌زمان باشد. این روز جهانی با سالگرد انتشار کاریکاتور توهین آمیز بر علیه پیامبر (ص) همزمان است و این نشان می دهد هدف اصلی دشمنان در واقع اسلام و مقدسات اسلامی است. اما با تحقیق بیشتر در این مورد به نکته ی جالبی رسیدم که در ادامه خدمتتان عرض می کنم نمی دانم مطالب جلسه ای که در مورد نماد های فراماسونری و شیطان پرستی در داخل همین گروه ارایه کرده ام را مطالعه و مشاهده کرده باشید یا خیر برای همین یک توضیح کوتاه می دهم. در عقاید شیطان پرستی واقعی, شیطان پرستان و بخصوص اعضای فراماسونری یکی از شیاطین جن را که در مصر با عنوان آیسیس یا isis پرستیده می شد به عنوان مادر خودشان می دانند. آیسیس یا ایزیس در عقاید مشرکانه کابالای مصر باستان با معشوقه اش اوزیریس که برادرش بود رابطه ی جنسی داشت. یکبار برادرش بر اساس این افسانه های ساختگی و کفر آمیز آلت جنسی اش را از دست می دهد و بعد از آن آیسیس بدون رابطه با اوزیریس صاحب فرزندی به نام هوروس می شود که هوروس در یک جنگ چشم راست را از دست داده و تک چشم می شود و به عنوان خدای جنگ و انتقام در مصر باستان پرستیده می شد. بعد ها هوروس با خدای خورشید مصر باستان که رع نام داشت ترکیب شده و مهمترین خدای عقاید شیطان پرستی را تشکیل می دهند. که در واقع هوروس و رع از ابتدا موجوداتی یکسان نبوده اند بلکه هر دو شیطانی یکسان بوده اند که برایشان داستان های جداگانه ای ساخته شده بود. ✅ اما مبحث نمادهای شیطان پرستان و خدایان پوشالی عقاید مشرکانه که نمادی از شیاطین جن هستند چه ارتباطی با روز جهانی توهین به مقدسات دارد؟ ❎ روز جهانی توهین به مقدسات توسط سازمان سنتر فور اینکوئری یا مرکز تحقیقات آمریکا CFI ایجاد شده است. فکر می کنید با تحقیق بیشتر در این مورد چه چیزی مشخص شد؟ این سازمان بخش دیگری نیز دارد با نام بنیاد سکولاریزاسیون جامعه اسلامی یا Institute for the Secularisation of Islamic Societ که به صورت مخفف به آن ISIS می گویند و این سازمان با نام مخفف خود تمام فعالیت هایش را انجام می دهد و روز جهانی توهین به مقدسات زیر نظر آنها ایجاد شده است! دقیقا بدون هیچ اختلافی نام یکی از خدایان شیطان پرستان در پشت پرده ی روز جهانی توهین به مقدسات است و یعنی خود شیطان در پشت پرده ی تمام اینها قرار دارد!!! پیروان شیطان در نمادگرایی اعتیاد و وسواس دارند. برای همین در گذشته نیز برای مخفف نام داعش در کشور های غربی و اروپایی از عبارت ISIS استفاده کرده بودند. حالا هم برای سازمانی که مسولیت توهین به مقدسات و از میان برداشتن اسلام را بر عهده گرفته است مجددا از عبارت مخفف ISIS استفاده کرده اند ✅ پس قضیه توهین به مقدسات که تا این حد گسترش یافته است اصلا اتفاقی نیست و اینطور نیست که فکر کنید هیچ جریان فکری و هیچ دستی در پشت پرده ی توهین به مقدسات نیست. ⌛️مطالب این مبحث به پایان رسید. اگر سوالی مرتبط با موضوع جلسه و مباحث مرتبط با شیطان شناسی و فرقه های شیطان پرستی دارید می توانید سوال خود را مطرح نمایید جهت سلامتی و تعجیل در ظهور مولا امام عصر (عج) صلوات ✅ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

ارتش ظهور: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ سلام و وقت بخیر عرض میکنم خدمت اساتید و مدیران و کاربران محترم گروه موضوع کنفرانس : عقاید شیطان پرستی صهیونیسم و فرقه ی کابالا (قسمت ششم) ✍ در قسمت های قبلی کنفرانس گفته شد که برخی از یهود تمدن مصر باستان و بابل باستان را نماد باکلاس بودن می دانستند و سعی کردند آموزه های کفر آمیز و مشرکانه ی آن ها را با دین یهود ترکیب کنند و از این ترکیب فرقه ی کابالای یهودی و سر انجام یهودیت صهیونیستی ایجاد شد. در عقاید کابالا قدرت خداوند محدود دانسته می شود و ابلیس و دیگر شیاطین به عنوان دوستان انسان شناخته می شوند که سعی دارند به انسان ها کمک کنند تا به مقام خدایی برسند. به پیروان عقاید کابالا , کابالیست گفته می شود. عقاید مشرکانه برای خودشان وظایفی دارند و یکی از این وظایف ترویج انواع فساد در زمین است. برای این که سنت جادوگری و جن پرستی ترویج پیدا کند صهیونیست ها بخشی از عقاید کابالا را عمومی کردند که در به صورت عقاید فراماسونری و فرقه هایی که عمدتا عرفان نامیده می شوند رواج دادند, بخشی از آنها نیز از گذشته در کشور هایی مانند چین و هند به صورت عقایدی مشرکانه وجود داشت. اما کابالای اصلی در میان خود یهودیان صهیونیست به صورت مخفی و نسل به نسل منتقل می شود که بر اساس این اعتقاد آنها انسان های حلال زاده را قربانی می کنند و در عوض از طریق با محارم صاحب فرزندانی می شوند که پس از خودشان بر مردم حکمرانی کنند. از نظر آنها اولین فردی که ولایت شیطان را قبول کرد و به شیطان قربانی تقدیم کرد قابیل می باشد. ✍ برای این که این اعتقادات بخش اصلی فرقه ی کابالا از بین یهود خارج نشود آنها گفتند هیچکس حق یهودی شدن را ندارد و یهودیت را یک نژاد اعلام کردند. (منبع در تورات یهود و عهد عتیق مسیحیان: سفر نحمیا، باب 13، آیه 25) آنها یهودیان و بنی اسرائیل را خدایان جهان نامیدند (منبع در تورات یهود و عهد عتیق مسیحیان: سفر تثنیه، باب 10، آیه 15) تا به نمایندگی از ابلیس و شیاطین جن در ابعاد انسان ها نیز این شیاطین انسان بتوانند خواسته های ابلیس را پیش ببرند چرا که ابلیس از جنس جن است و مستقیما قادر به انجام این کار نیست , اما شیاطین انسان (مشرکین) قادرند به صورت مستقیم با انسان ها وارد جنگ شوند و آن را به ناحق به قتل برسانند. کابالیست های اصیل از یهودیت به عنوان یک نقاب برای پنهان کردن نژاد و آموزه های خودشان استفاده کردند و منظور از شیطان پرستان تمام یهودیان جهان نیستند. امروزه هم صهیونیست ها بر اساس آموزه هایی که پیروان عقاید کابالا وارد تورات تحریف شده کردند معتقد هستند که : باید از گوشت و خون انسان های غیر یهودی تغذیه کنند (منبع در تورات یهود و عهد عتیق مسیحیان: سفر تثنیه، باب 20، آیه 3 ) باید انسانهای غیر یهودی جهان را به بردگی بگیرند و سر انجام پس از این که از آنها منفعت بردند, تمام آنها را به بدترین صورت ممکن به قتل برسانند (منابع در تورات یهود و عهد عتیق مسیحیان: اشعیا، باب 14، آیات 1 تا 3 - سفر حزقیال، باب 39، آیه 18 - اشعیا، باب 14، آیات 31) آنها به شدت از افشا شدن این راز هایشان وحشت دارند ✍ آنها معتقدند تمام انسان های جهان به جز صهیونیست ها باید به بردگی گرفته شوند و در نهایت کشته شوند. آنها اگر بتوانند بر جهان مسلط شوند هیچ انسان غیر یهودی را حتی اگر کافر باشد در نهایت آزاد نخواهند گذاشت و فقط تا زمانی محدود که برایشان منفعت داشته باشد او را زنده نگه می دارند. خلاصه و برگرفته ای از منابع: کتاب ""خطر الیهودیة العالمیة علی الإسلام و المسیحیة "" تالیف عبدالله التل. همچنین کتاب "الکنز المرصود فی‌ قواعد التلمود"" نوشته ی آقای دکتر روهلنج و شارل لوران به ترجمه ی یوسف نصر الله چاپ بغداد. همچنین منابعی که در متن های بالا از تورات ذکر شد. ⚠️ بنابر این مبارزه با رژیم صهیونیستی و صهیونیسم جهانی برای هر انسانی که عقل دارد باید در اولویت باشد. می توان با بررسی روند فعالیت صهیونیست ها و مطالعه روی اعتقاداتشان که به صورت مکتوب هم موجود است به حقیقت پی ببرد که صهیونیسم دشمن ادیان الهی , دشمن تمام نسل بشر و دشمن انسانیت است حتی انسانی که دین نداشته باشد. در جلسه ی آخری که از مبحث عقاید شیطان پرستی صهیونیسم و کابالا داریم , به شاخه ای دیگر از عقاید صهیونیسم جهانی خواهیم پرداخت که آخرامان سازی و فتنه سازی است. آخرامان از چند بخش تشکیل می شود که برخی از آنها عبارتند از روی کار آمدن فتنه های بیشتر و شدیدتر , جنگ نهایی میان خیر و شر و همچنین ظهور منجی , برقرار سازی حکومت منجی در زمین برای سال های طولانی و پس از آن فرا رسیدن قیامت صهیونیست ها به دو دسته ی کلی تقسیم می شوند: یکی صهیونیست های یهودی هستند که عمدتا خود را از نژاد بنی اسرائیل می دانند و بیشتر این افراد از فرقه ی شیطانی کابالا یا قابالا پیروی می کنند. ✍ دسته ی دیگر صهیونیست های غیر یهودی هستند که برخی از مسیحیان (مسیحیت صهیونیستی بخصوص فرقه اوانجلیست) , برخی از مسلمانان (اسلام صهیونیستی از جمله فرقه ضاله بهائیت) , تمام انجمن های شیطانی مانند فراماسونری و بیلدربرگ , و برخی از مستکبرین به دلیل منافعی که معمولا منافع مالی است خودشان بخشی از این دسته می باشند معمولا منافقین و افراد نفوذی نیز زیر دسته ی همین مجموعه هستند و به بالا دستی های خودشان خدمت می کنند صهیونیست ها یک هسته ی مرکزی برای کنترل بر تمام شاخه ها دارند که به آن صهیونیسم جهانی یا ایلومیناتی گفته می شود و خاندان هایی مانند خاندان سلطنتی حاکم بر انگلیس (بریتانیا) بخشی از آن مدیران هستند. آنها خودشان را روشن فکران یا ایلومیناتی می نامند چرا که هم جادو های باستانی (کابالا) را تحت اختیار خودشان دارند , هم ترکیبی از شیوه ی مدیریت فرعون ها را مورد استفاده قرار می دهند , هم جدیدترین تکنولوژی ها را تحت انحصار خودشان دارند و هم ثروت های فراوانی دارند که از طریق استعمار و نفوذی که در سیستم های بانکداری سراسر جهان دارند تامین می شود نماد تک چشم چپ خدای ایلومیناتی (دجال یا شیطان) در بالاترین طبقه ی هرم قرار دارد , که بر اساس این هرم همه چیز را تحت کنترل می گیرند از کتاب های درسی و رشته های تحصیلی گرفته تا عقاید انسان ها و اقتصادشان انسان های عادی در پایین ترین طبقه ی این هرم قرار دارند که به آن ها بردگان همیشه بدهکار گفته می شود. یعنی صهیونیسم جهانی وضعیت اقتصادی مردم را تا جایی می رساند که مردم مجبور باشند همیشه کار کنند اما باز هم بدهکار سیستم بانکی باشند. مجبور باشند به جای پرداختن به امور معنوی و زندگی انسانی برای ایلومیناتی بردگی کنند. این اتفاق همین حالا در حال رخ دادن است که نتیجه ی پیروی از علم اقتصاد ربوی و لیبرالی است. البته مقدار تاثیر گذاری اش در هر کشور متفاوت است اما یکی از بخش های صهیونیسم که برای مردم بیشتر شناخته شده است , رژیم صهیونیستی می باشد. یهودیان صهیونیست معتقد هستند با پیروی از علوم فرقه ی (شیطان پرستی) کابالا می توانند باعث ظهور منجی آخرامان شوند. (منبع: کتاب انتظار مسیحا در آیین یهود، ص 130) آنها منجی خود را خدایی می دانند که به صورت یک جسم و شبیه به یک انسان ظهور خواهد کرد. (منبع: المسیری، عبدالوهاب، دایرة‌المعارف یهود، یهودیت و صهیونیسم، ج 5، ص191) ✡ آنها معتقد هستند با تشکیل دولت جعلی اسرائیل، و ساخت معبد سلیمان می توانند باعث ظهور منجی خودشان شوند. (منبع: کلباسی اشتری، حسین؛ کتاب هزاره‌گرایی در سنت مسیحی، تهران: انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول) در آخرامان سازی صهیونیستی , صهیونیسم جهانی به واسطه ی رژیم صهیونیستی و پیروانش که عقاید مشابهی دارند از گروه های تکفیری تروریستی مانند داعش حمایت می کند. در واقع داعش قرار بود نقش پیروان سید خراسانی تقلبی را ایفا کند تا در این صورت یک امام زمان قلابی روی کار بیاورند تا بخشی از سناریوی نبرد های آخرامانی از نظر خودشان را رقم بزنند که البته یکی از اهداف اصلی داعش حمله به ایران بود. خواندن سرود فارسی توسط داعشی های آموزش دیده برای انجام عملیات تروریستی در ایران صهیونیست ها معتقد هستند برای ظهور منجی خودشان و پیش ار اعلام رسمی اسرائیل به عنوان یک دولت ابتدا باید در جهان 7 سال جنگ راه بیندازند که این کار را از سال 2012 با حمایت جدی از داعش داشتند اجرایی می کردند, اما نقشه ی آنها به دلیل متحد شدن کشور های ایران , سوریه , افغانستان , عراق , بخشی از شیعیان پاکستان و همچنین حزب الله لبنان خنثی شد. امروزه هم مردم مظلوم یمن بخش عمده ای از نقشه های صهیونیسم جهانی را که یک موردش حمله ی عربستان به ایران بود, خنثی کرده اند. ✍ اما صهیونیسم جهانی بخشی از باقی مانده ی داعش را مجددا به افغانستان بازگردانده اند تا این بار یک بار دیگر داعش برایشان نقش یاران خراسانی را اجرا کند و در طرف دیگر فرقه های حجتیه و تشیع انگلیسی و یمانی دروغین (احمد الحسن) هرکدام نقش گروه ها و افراد کلیدی ظهور امام زمان را اجرا کنند تا صهیونیست ها بتوانند یک امام زمان قلابی به تمام جهان معرفی نمایند. در حال حاضر یکی از این امام زمان های قلابی که برای همین طرح انتخاب ده است شخصیت عبدالله هاشم (سازنده ی مستند ظهور کرده the arrived و همچنین حامی مستند ظهور the arrivals) می باشد. نکته ی مشترک تمام این فرقه هایی که توسط صهیونیسم جهانی مدیریت می شوند این است که با اصل ولایت فقیه مخالف هستند و همچنین معتقد هستند باید دین از ت جدا باشد (این در صورتی است که خودشان برای عملیات های تروریستی که انجام می دهند این کار را برای تشکیل دولتی بر اساس دین می دانند و حتی در نام خود داعش نیز عبارت دولت اسلامی را به کار برده بودند!!!!!!) در یکی از جلسات قبلی سندی منتشر کردم مبنی بر این که چاقو های داعش ساخته ی آمریکا است و بر اساس اعتقادات آنها اثبات کردم نامگذاری داعش هم نام با یکی از مهمترین شیاطینی است که در انجمن فراماسونری و فرقه ی کابالا پرستش می کنند. آنها به جای isil که مخفف دولت اسلامی عراق و شام است از عبارت isis استفاده کرده بودند که مخفف عبارت دولت اسلامی عراق و سوریه است. چون می خواستند از نظر نمادگرایی اعلام کنند قربانی ها را به کدام شیطان تقدیم می کنند. چاقو های سر بریدن داعش ساخت آمریکا است! تفنگ تک تیر انداز داعشی نیز ساخت رژیم صهیونیستی است قدرت های زیر دست صهیونیسم جهانی از جمله دولت های آمریکا (و انگلیس) , عربستان و رژیم صهیونیستی نقش مستقیم در تشکیل شدن داعش داشتند و از داعش به صورت علنی حمایت کردند. هیلاری کلینتون در ""کتاب انتخاب های سخت"" به موضوع حمایت آمریکا و اروپا برای تشکیل داعش اعتراف می کند. در ادامه دو کلیپ از اعترافات ترامپ در این مورد می بینید که داعش توسط دولت آمریکا و اوباما ایجاد شد ترامپ: داعش ساخت اوباما و دولت آمریکاست افشاگری ترامپ در مورد داعش در کلیپی که هم اکنون در گروه قرار می دهم نیز می بینید که تشکیل ریشه های گروه تروریستی داعش و سایر گروه های تروریستی که با آن در ارتباط هستند , از مدتها قبل برنامه ریزی شده بود و هیلاری کلینتون به این موضوع اعتراف می کند. این کلیپ بخشی از برنامه ی افق نو پخش شده از صدای آمریکا است. اعتراف صدای آمریکا در برنامه افق نو به تشکیل داعش و گروه های تروریستی در منطقه توسط دولت آمریکا و با همکاری هیلاری کلینتون کلیپی از بستری شدن زخمی های گروه های تروریستی سوریه در بیمارستان های رژیم صهیونیستی و عیادت مستقیم خود نتانیاهو از آنها. داعش بخشی از پروژه ی آخرامان سازی صهیونیستی بود در کتاب تدارک جنگ بزرگ: براساس پیشگویی های انبیای بنی اسرائیل» نوشته گریس هال سل، ما با اندیشة افراطی مسیحیان صهیونیست و یهودیان افراطی آشنا می شویم، به عقیده ی آنها جنگ آخرامان یا هارِ مَجِدّون در خاورمیانه روی خواهد داد. در آن جنگ از سلاح های هسته ای استفاده خواهند کرد. بر اساس پیشگویی های صهیونیستی در آن جنگ بیشتر مردم دنیا کشته خواهند شد و تنها 144000 یهودی باقی خواهند ماند و پس از ظهور منجی یهود به او ایمان می آورند. این یعنی هیج انسان دیگری به جز آنها نباید در زمین باقی بماند. (منبع: گریس هال سال، تدارک جنگ بزرگ: براساس پیشگوییهای انبیای بنی اسرائیل، ترجمه خسرو اسدی، تهران: موسسۀ خدمات فرهنگی رسا، 1377) یعنی یهودیان صهیونیست اگر چه از مسیحیان صهیونیست (اوانجلیست ها) و افراد افراطی صهیونیست که برخی از شاخه های آن در میان مسلمانان نیز به صورت فرقه های مختلف مانند حجتیه و بهائیت وارد شده است, یا گروه های تکفیری تروریستی مانند داعش در واقع خود آنها نیز در عقاید یهودیان صهیونیست جایی برای زندگی در جهان نخواهند داشت و فعلا فقط به عنوان ابزاری موقت برای پیش برد خواسته های شیطان استفاده می شوند. زمانی که یک فرد صهیونیست هم باشد اما یهودی نباشد از نظر صهیونیست های یهودی تا زمانی که این فرد می تواند برایشان کاری انجام بدهد زنده است و در غیر این صورت او را نیز از بین می برند. ✍ یهودیت صهیونیستی با پیروی از عقاید مشرکانه و آموزه های فرقه ی شیطانی کابالا در واقع مانند یک انگل عمل می کند. به جوامع و افراد مختلف متصل می شود و تا جایی که می تواند از آنها منفعت می برد در کنار آن انواع فساد را رواج می دهد و سر انجام همه ی آن ها را نابود می کند. ⚡️ اما مکر شیطان و پیروانش ضعیف است. آنها به پایان کار خودشان نزدیک می شوند. صهیونیسم جهانی و رژیم صهیونیستی هر لحظه از این ترس دارند که چه زمانی مرگشان فرا می رسد و خداوند انواع بیماری ها و بلاها را بر آنها نازل می کند. آیات مربوط به این موضوع حتی همین حالا هم در تورات یهودی وجود دارد. تورات، قسمت تثنیه، فصل 28 آیه 61 : خداوند هرگونه بیماری و بلایی را که وجود دارد، حتی آنهایی که دراین کتاب اسمی از آنها برده نشده به سراغ شما خواهد فرستاد تا نابود شوید» تورات، قسمت خروج، فصل 26 آیات 12 تا 39 : در آنجا پیوسته در ترس و وحشت بسر برید. از صدای برگ درختی که باد آن را بر روی زمین حرکت می دهد پا به فرار خواهید گذاشت. به گمان اینکه دشمن در تعقیب شماست، خواهید گریخت و به زمین خواهید افتاد» نمونه ترس صهیونیست ها در کلیپ زیر قابل مشاهده است ترسو ترین مردم جهان مشرکین صهیونیست هستند که حتی با دیدن یک موش همگی پا به فرار می گذارند بسیار مهم تورات، قسمت تثنیه، فصل 28 آیه 29 : خداوند قومی را از دوردستها به سراغتان خواهد فرستاد، قومی که زبانشان را نمی فهمید. ایشان مثل عقاب برسر شما فرود خواهندآمد.» بر اساس اعتقادات و پیشگویی های کابالیست های صهیونیست مسلمانانی که رژیم صهیونیستی را نابود خواهند کرد به زبان فارسی صحبت می کنند و بخش عمده ای از آنها از ایران می باشد. برای همین آموزش زبان فارسی در رژیم صهیونیستی اجباری شده است چون فکر می کنند با این کار می توانند سرنوشتی را که خداوند برای شکست قوم شیطانی صهیونیسم مشخص کرده است را تغییر بدهند. به جای این که خودشان توبه کنند باز هم سعی می کنند با جبهه ی حق به مخالفت بپردازند. این هم اسنادش نمونه کلاس های آموزش زبان فارسی رژیم صهیونیستی این افراد پس از آموزش زبان فارسی در داخل شبکه های اجتماعی با نام ایرانی فعالیت می کنند یا در اغتشاش ها بر علیه نظام و رهبری شعار می دهند. آموزش زبان فارسی به نظامیان صهیونیست برای سو استفاده از مشکلات و اختلافات داخلی و ایجاد اغتشاش در ایران خروجی های کلاس زبان فارسی ارتش اسرائیل و تسلط کامل آنها بر زبان فارسی. در این ویدیو شاهد این هستید که به صورت تمرینی سرود "سلطان قلبم تو هستی تو هستی" را می خوانند بنده از منابعی شنیده ام که رژیم صهیونیستی در حال حاضر در جهان حدود هزاران نفر فرد مسلط به زبان فارسی دارد. به دلیل این که هنوز مدرکی در این مورد مشاهده نکرده ام این تعداد آنها را که چند هزار نفر هستند را تایید یا رد نمی کنم چون اصلا تعداد آنها اهمیت ندارد. این نبرد آخرامانی خیر و شر که از مدتها قبل شروع شد و در سه زمینه ی جنگ سخت و جنگ نرم و جنگ نیمه سخت می باشد. در جنگ (سخت) سرد و گرم از تکفیری ها و منافقین استفاده می کنند و در جنگ نرم و روانی از رسانه ها بر علیه ما استفاده می کنند. در جنگ نیمه سخت نیز از فتنه های اقتصادی , بانکی و حتی دلار بر علیه ما استفاده می کنند. در هر صورت صالحان و مومنین پیروز میدان هستند. ✅ تورات، زبور، فصل 37 آیه 29 : سر انجام نیکان، دنیا را به ارث خواهند برد و تا ابد در آن ست خواهند نمود. ✅ قرآن کریم، سوره انبیاء، آیه 105 : و ما در زبور داوود که بعد از تورات آمد نوشتیم: بندگان صالح من وارث حکومت بر زمین خواهند شد پیروان جبهه ی حق امروزه به 7 کیلومتری مرز های جعلی رژیم صهیونیستی رسیده اند و حکومت شیطان به پایان کارش نزدیک می شود. این را بنده نمی گویم بلکه خود صهیونیست ها در سایت هایشان از جمله سایت صهیونیستی دبکا اعلام کرده اند این هم سندش سایت خبری صهیونیستی دبکا - نتانیاهو از ترس نیرو های مقاومت دست به دامان روسیه و پوتین شده است سایت خبری صهیونیستی دبکا: نیرو های جبهه ی مقاومت به 7 کیلومتری مرز های رژیم صهیونیستی رسیده اند پیش گویی نابودی رژیم صهیونیستی علاوه بر تورات که منابعش را در بالا ذکر کردم در انجیل هم آمده است. در انجیل لوقا، فصل 21 آیات 20 به بعد : هرگاه دیدید که اورشلیم به محاصره دشمن درآمده، بدانید که زمان نابودی آن فرا رسیده است، آنگاه مردم به کوهستان بگریزند و ساکنان اورشلیم فرار کنند و آنانی که بیرون شهر هستند به شهر باز نگردند. زیرا آن زمان مجازات خواهد بود، روزهائی که تمام هشدارهای انبیاء تحقق خواهند یافت. و اما مهمترین سند از قرآن کریم - سوره اسراء آیات 4 تا 7: وَقَضَیْنَا إِلَى بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا و بنی اسرائیل را خبر دادیم که : دوبار در زمین فساد خواهید کرد و نیز سرکشی خواهید کرد، سرکشی کردنی بزرگ فَإِذَا جَاء وَعْدُ أُولاهُمَا بَعَثْنَا عَلَیْکُمْ عِبَادًا لَّنَا أُوْلِی بَأْسٍ شَدِیدٍ فَجَاسُواْ خِلاَلَ الدِّیَارِ وَکَانَ وَعْدًا مَّفْعُولاً چون از آن دوبار وعده نخستین در رسید، گروهی از بندگان خویش را که، جنگاورانی زورمند بودند، بر سر شما فرستادیم آنان حتی در درون خانه ها هم کشتار کردند و این وعده به انجام رسید ثُمَّ رَدَدْنَا لَکُمُ الْکَرَّةَ عَلَیْهِمْ وَأَمْدَدْنَاکُم بِأَمْوَالٍ وَبَنِینَ وَجَعَلْنَاکُمْ أَکْثَرَ نَفِیرًا بار دیگر شما را بر آنها غلبه دادیم و به مال و فرزند مدد کردیم و بر شمارتان افزودیم إِنْ أَحْسَنتُمْ أَحْسَنتُمْ لِأَنفُسِکُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَةِ لِیَسُوؤُواْ وُجُوهَکُمْ وَلِیَدْخُلُواْ الْمَسْجِدَ کَمَا دَخَلُوهُ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَلِیُتَبِّرُواْ مَا عَلَوْاْ تَتْبِیرًا اگر نیکی کنید به خود می کنید، و اگر بدی کنید به خود می کنید و چون وعده دوم فرا رسد، کسانی بر سرتان می فرستیم تا شما را غمگین سازند و چون بار اول که به مسجد در آمده بودند به مسجد در آیند و به هر چه دست یابند نابود سازند طبیعی است که دشمنان و بخصوص صهیونیست ها با ایجاد انواع فتنه ها از جمله فتنه های فرهنگی و اقتصادی سعی می کنند کاری کنند که باعث فروپاشی نظام جمهوری اسلامی شوند یا حداقل با این کار نیرو ها را مجبور به عقب نشینی کنند , همانگونه که مالک را مجبور کرده بودند از چند قدمی خیمه ی معاویه در جنگ عقب نشینی کند چون جان رهبرش در خطر بود. آنها سعی دارند فقط در مورد اقتصاد و مشکلات ایران بزرگنمایی کنند که جالب است برخی از این مشکلات را از طریق نیرو های نفوذی خودشان در داخل ایران ایجاد کرده اند. یعنی کنترل کننده و شکل دهندگان فتنه در خارج از کشور هستند و اجرایی کنندگان فتنه ها افرادی در داخل کشور هستند. علاوه بر نفوذی ها, برخی از مسئولین ناکارآمد نیز خواسته یا ناخواسته در حال خدمت به دشمن و ضربه زدن به نظام از داخل هستند. اگر قرار است از فتنه های اقتصادی , فساد های مالی و اختلاس صحب کنیم بهتر است سری هم به خبرهایی که رژیم صهیونیستی در حال تلاش برای جلوگیری از افشای آن است بزنیم. این هم اسنادش ⭕️ تیتر یک سایت خبری رومه صهیونیستی هاآرتص»: روزهای پایانی حکومت نتانیاهو این رومه با اشاره به پرونده‌های فساد مالی نتانیاهو، نوشته کار او تمام است». فیلم تظاهرات و اعتراض شهرک نشینان صهیونیست از فساد اقتصادی در دولت جعلی رژیم صهیونیستی و فساد های مالی نتانیاهو و اطرافیانش ✅ و این جلسه را با آیه ای امید بخش از قرآن کریم به پایان می رسانیم. آیه 32 سوره توبه : یرِیدُونَ أَنْ یُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ آنها می‌خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی خدا جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند! پایان کنفرانسممنون از این که زمان ارزشمند خود را به این جلسه اختصاص دادید. اگر سوالی در مورد جلسه و مطالب مرتبط با آن دارید می توانید مطرح بفرمایید. جهت سلامتی و تعجیل در ظهور مولا امام عصر (عج) صلوات ✅ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

  1. قبل از شروع جل

    سه جای دارد یک خداقوت جانانه خدمت همه مردم ایران اسلامی عرض کنم ، حماسه ای که ملت ایران امروز در چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی خلق کردند می توان گفت یک حرکت انقلابی کم نظیر تاریخی بشمار می اید. با توجه به اینکه کشور عزیزمان در شرایط مطلوبی از نظر اقتصادی نیست ، اما همه مردم نشان دادند هیچ گاه مشکلات نمی تواند عزم و اراده انها نسبت به دفاع از اصل نظام و ولایت را کم رنگ کند. درود بر غیرت مردم ازاده ایران اسلامی که با حضور خود تمام دشمنان را در شوک فرو بردند . با حضور چند ساعته خود تمام برنامه های چند ماهه دشمن که با انواع جنگ روانی سعی در تضعیف نظام را داشتند را بهم ریخته و همه نقشه هایشان را نقش بر اب کردند. جلسه سوم _ پهلوی بدونه روتوش ( نفوذ فرقه بهائیت) در جلسه قبل نفوذ برخی از عوامل بهائیت را به حوزه فرهنگ توضیح دادیم در این جلسه نفوذ این فرقه ضاله در رسانه های کشور را به طور مختصر خدمت خادمین و افسران جنگ نرم ارائه می شود . تا اینجا مشخص شد که فرقه بهائیت به طور وسیع در همه مراکز نفوذ داشتند که: عوامل و عناصر دیگری از بهائیان در وسایل ارتباط جمعی فعال بودند و این محصول گستردگی دامنه رومه ها و رادیو و تلویزیون در رژیم پهلوی بود. ناصر شیرزاد یکی دیگر از فعالان بهایی در عرصه فرهنگ و رسانه بود. وی به دلیل بهایی بودن ، با حمایت نصر الله معیینیان و با وجود انکه کوچکترین اطلاعات فنی نداشت و به زبان خارجی هم اشنا نبود به معاونت کارشناسان امریکایی که برای ساختمان استودیو جدید رادیو مشغول مطالعه بودند ، منصوب شد. شیرزاد با حمایت مستقیم معینیان در نهایت به معاونت رادیو تهران رسید و سپس به عنوان سرکنسول به تگزاس امریکا رفت و سپس با همین سمت به نیویورک انتقال یافت. ناصر شیرزاد برادری به نام منوچهر نیز داشت که در سال ١٣٤٦ به دفتر مخصوص محمد رضا پهلوی که معینیان ریاست ان را به عهده داشت ، منتقل شد. یعنی به طور دقیق در حال مهره چینی بودند ، دقت کنید ، از دین پارسای و همسرش در اموزش پرورش و دانشگاه گرفته تا حال رسانه های دولتی تماما در اختیار بهائیان بوده ؛ چطور می توان انتظار داشت که دین اسلام تحریف نشود؟؟ و اما می رسیم به عباس فروتن متولد ١٣٠٣ یکی دیگر از بهائیان و از نزدیکان نصرالله معنیان ،که وزیر اطلاعات بود . وی عضو حزب توده ،معاون اداره کل نگارش وزارت فرهنگ ، مدتی سردبیر مجله خواندنی ها و رومه اتش، مدت دوسال اداره کننده مجله اشفته ،همکار معینیان در اداره انتاشارات رادیو و مورد عنایت و حمایت سردمداران رژیم پهلوی بود. فروتن در این مسایل دچار فساد های گسترده شد به طوری که حتی ساواک نیز احساس خطرکرد و اورا اخراج کردند اما با حمایت معینیان توانست ساواک را راضی کند و به معاونت وزارت اطلاعات و جهانگردی رسید و این باعث شد تا بر صندلی نمایندگان مجلس شورای ملی تکیه زند و در تاسیس لژ بزرگ ایران شرکت کند. ظاهرا نت مشکل داره مطالب با تاخیر ارسال می شود . از این بابت عذر خواهی می کنم . فروتن و شیرزاد و برخی دیگر از دست اندرکاران برنامه خانواده ، ضمن اطلاع از وضعیت خانم هایی که برای دریافت راهنمایی با برنامه به وسیله تلفن و نامه در تماس بودند از این اطلاعات سو استفاده و تا انجا که مقدورشان بود انها را گمراه می کردند و وسیله عیش و خوشگزرانی خود قرار می دادند. ساواک در نامه های متعددی ضمن گزارش این رسوایی ها در مورد فروتن می نویسد که وی در عیاشی سمت کارگردانی دارد! برنامه های رادیویی به قدری وقیح بود که کارشناسان ساواک را نسبت به تبعات اجتماعی ان بیمناک ساخته بود ساواک در گزارش مورخ ٣٧/١١/١٨ خود می نویسد: به طوری که شنیده شده غالبا در جشن ها و اعیاد مذهبی و یا نمایشات تفریحی روز جمعه رادیو تهران برنامه هایی گنجانده شده است که اصولا دیانت و مذهب را به باد مسخره گرفته و به این طریق کمک موثری به تضعیف متقدات مردم ساده لوح و جوانانی که نسبت به مذهب و حق پرستی با نظر شک و تردید می نگرند می نماید توضیح اینکه در حال حاضر مشاغل حساس اداره انشارات و تبلیغات به وسیله افراد وابسته به فرقه بهایی اشغال شده و با اتحاد و اتفاق نظر خاصی یکدیگر را تقویت و در واقع دستگاه هادی افکار عمومی را قبضه نمودندمنبع : رجال عصر پهلوی به روایت اسناد ساواک ، جلد ١٣ مرکز برسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات چاپ اول ١٣٨٤ ، ص ٢٥ ذکر این نکنه ضروری است که مامورین ساواک بنابه وظیفه سازمانی خود که انتقال هرگونه خبر و تحرک و فعالیت های گروهای ی ودینی و فرقه ای بود ، معمولا گزارش های مرتبط با فعالیت بهائیان را به اداره مربوطه ساواک بویژه اداره کل سوم یا اداره امنیت داخلی گزارش می کردند اما به دلیل اینکه مدیران ارشد ساواک و عناصر تصمیم گیرنده ان نظیر پرویز ثابتی رئیس اداره کل سوم و از همه مهمتر هویدا و برخی اعضای کابینه اش از فرقه بهائیت بودند معمولا به این گزارشات بهای لازم داده نمی شد و ان را بایگانی می کردند. فرقه ضاله بهایت برای تمام گروه های سنی بویژه کودکان برنامه های مدون و خاصی داشت و از دهه چهل فعالیت مربوط به کودکان را به صورت جداگانه کنترل و هدایت می کرد. مسئول این برنامه ها شخصی به نام هما احسان ، یکی از بدنام ترین افراد در رادیو بود که همراه شایعات مختلفی پیرامون رفتار و کردار غیر اخلاقی اش بر سر زبان ها بود. هما احسان متولد سال ١٣١٧ بود و ادعا داشت که دوره رومه نگاری را در کالج فرانکفورت گذارنده است . این شخص به توصیه محفل بهائیت به رادیو امد و محمود جعفریان بر اساس همان توصیه و حمایت مسئولیت گروه کودک را به او سپرد. این شخص یعنی هما احسان بر اساس اسناد موجود اخلاق و رفتاری زننده داشت ،دارای سلامت نبود با اینکه طلاق گرفتن در فرقه بهائیت شرط و شروط بسیار دشواری دارد ، اما او با هزار دردسر و بدنامی از شوهرش طلاق گرفت صرفا به خاطر علاقه اش نسبت به برادر شوهر خود.و در نهایت با وی ازدواج کرد. او به کشورهای مختلفی مثل امریکا ، المان ، فرانسه ، کانادا و فلسطین اشغالی سفرهایی داشته و چندین نشان نیز دریافت کرده بود ، گفته می شود سفر او که بیش از هشت ماه به طول انجامید ، ماموریت مطالعاتی داشته و بعد از بازگشت دولت با تشکیل گروه تحقیقاتی زیر نظر وی پیرامون مسائل کودکان و نوجوانان موافقت کرد و بودجه و امکانات و نیرو در اختیارش گذاشت . یکی دیگر از بهائیان که کارگردان بود صرفا به خاطر بهایی بودنش اورا با بذل و بخشش و حقوق مکفی به کار دعوت کردند ایرج انور بود . انور را بیژن صفاری فرزند محمدعلی صفاری رئیس شهربانی کل کشور که از بستگان بسیار نزدیک فریده دی فرح پهلوی بود ، از اروپا به ایران اورد. توصیه می شود کتاب خاطرات فریده دیبا که چند سال پیش به چاپ رسیده مطالعه کنید جالب است چاپ این کتاب با مخالفت های شدید فرح دیبا مواجه بوده که در نهایت چاپ می شود. جالب است بدانید بیژن صفار غیر از فعالیت های معماری رئیس مرکز تئاتر تجربی ایران و مدیر کارگاه نمایش ایران و در شمار جوانان درباری همجنس گرا قرار داشت. او در اواسط دهه ١٣٤٠ با یکی دیگر از مردان همجنس گرا به نام کیوان خسروانی ازدواج کرد!که باعث جنجال وسیعی در میان مردم و کانون های خبری از جمله مطبوعات و سرانجام باعث توقیف و تعطیل دائمی هفته نامه فکاهی توفیق شد. ایرج انور با معرفی صفاری به تهران امد و با بودجه کلانی که در اختیارش قرار گرفت قرار شد به تجربه در تئاتر بپردازد، وی هر سال چندین نمایشنامه را با شیوه های سوپر مدرنیستی بر صحنه تئاتر کوچک تهران می اورد و یک نمایش را هم به جشن هنر شیراز می برد. در اینجا باید به اطلاع برسانم که ایرج انور برادری به نام منوچهر داشت که اورا نیز به تهران اورد و مسئول امور سینما شد و به انعقاد قراردادهای کلان با کارگردان وهنر پیشه های مشهور جهانی پرداخت. این سازمان میلیون ها تومان از پول مملکت را سخاوتمندانه در دامن کمپانی های خارجی و کارگردانان بیگانه می ریخت و تنها از انان می خواست که مثلا صحنه فیمبرداری فلان اثر خود را در ایران انتخاب کنند. یکی دیگر از کارهای منوچهر انور این بود که ، با بودجه دولت داریوش مهرجویی را از فرانسه به ایران اورد و او به عنوان اولین اثر خود فیلم الماس ٣٣ را ساخت که در شمار مبتذل ترین اثار فیلم فارسی بود. ان شا الله به شرط حیات در جلسات اتی بیشتر به نفوذ این عناصر پلید خواهیم پرداخت شادی روح شهدا ، امام شهدا و سلامتی مقام عظمای ولایت صلواتی هدیه فرمایید بر محمد و ال محمد التماس دعا


درد دل های سجاد نجفی استادکار جوان در هنر سنگ کاری : به نام خالق بی همتا. هر چه دنیا به سمت مدرنیته می رود برخی داشته ها و استعدادهای خدا دادی که در درون انسانها وجود دارد کم رنگ و متاسفانه می توان گفت در بخش هایی به فراموشی سپرده می شود. بنده به عنوان کوچکترین قشر از استادکاران در زمینه سنگ تراشی ، طراح و مجری نماهای ساختمانی بر این باور رسیده ام که اگر اینگونه پیش برود تا چند سال اینده چیزی به نام هنردست در کشور عزیزمان ایران که از دیر باز به موضوع هنرهای دستی معروف بوده است ، باقی نخواهد ماند . اگر بخواهیم این بخش احیا و زنده شود باید مردم و حتی مسئولین نگاه ویژه ای به این حوزه داشته باشند. بنده به عنوان یک دانشجو در همه حال تلاش کرده ام این بخش را تحت هر شرایطی برای ایندگان حفظ نمایم اما تا همت و تلاش دسته جمعی نباشد با یک یا چند نفر نمی شود برای بقای این میراث گرانبها کاری کرد. کاش اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی این موضوع را به طور جدی پیگیر باشد تا طعم کارو هنر دست برای همیشه در ذهن مردم ایران باقی بماند. به امید پیروزی و بهروزی


بسم الله الرحمن الرحیم. قبل از شروع سخن انتظار می رود در حد امکان از هرگونه برداشت های احساسی و عجولانه پرهیز شود . امروز خبری در سراسر دنیا با انواع موضع گیری های محافظه کاران و در برخی موارد با صراحت

 بازنشر داده شد . هرچند خبر مورد نظر بسیار تلخ و دلخراش بود اما می توان با تامل بیشتری به مواردی اشاره کرد. پسرکی معصوم که حتی به سن بلوغ هم نرسیده است در جلو دیدگان مادر و مردم در شهر مدینه النبی (ص) تنها به جرم شیعه بودند ، توسط یک وهابی با شیشه سر بریده و درنهایت سلاخی می شود! این حادثه دردناک را می شود از زوایای مختلف بررسی کرد . اما سوال اینجاست که یک شخص مسلمان، ولی با تفکر وهابیت به چه درجه از رذالت می رسد که چنین تصمیم هولناکی می گیرد؟؟ چرا ذهن و فکر این قبیل افراد دستخوش باورهای غلط قرار گرفته است که با ریختن خون شیعیان بهشتی خواهند شد؟؟ این سوالاتی است که فکر همه انسان ها را به خود مشغول کرده است . این جنایت بخش کوچکی از هزاران هزار جنایاتی است که در طول سال های اخیر توسط عمال تکفیری اتفاق افتاده است . در اولین پاسخ می توان اینگونه بیان کرد که ، در جنگ رسانه ای و تبلیغی دشمنان اسلام و قران و در راس مذهب تشیع ، دست برتری نسبت به جبهه حق دارند . یعنی جبهه کفر با تمام توان انچنان بر اراده برخی افراد کم توان از نظر اعتقادی نفوذ و تسلط پیدا کرده اند که به راحتی قانع می شوند خون انسان های بی گناه را بر زمین بریزند و ان هم به بهانه تکفیر ، بهانه ای که با کمی تفکر می توان به ان خط بطلان کشید . پس می بینیم که جبهه اسلام و افراد اهل فن اگر تلاش قابل قبولی می کردند می شد تا از بسیاری وقایع تلخ جلوگیری کرد اما ، سستی ، ملاحظه و در مواقعی اعتزال اجازه تلاش برای رفع شبهات و دفع لطمات را از دست اندر کاران در این حوزه را گرفته است. نبود یک مرکز یا کارگروه برای بررسی نتایج در حوزه های دینی و مذهبی که نشان دهد که در طول یک سال یا بیشتر و کمتر چه تعداد نیروی مبلغ دینی تاثیر گذار ، بطور مثال از مساجد و سایر مراکز دینی پرورش یافته و به طور دغدغه مندانه در خدمت ترویج فرهنگ اسلام ناب محمدی ( ص) بکار گیری شده اند. مساجد ، حسینه ها و سایر مراکز اگر صرفا برای عبادت باشد به طور قطع و یقین اسلام متضرر خواهد شد . با توجه به دارایی و ثروت های عظیم در مسایل معنویی اسلامی اگر به طور مرتب و اصولی کار شود به راحتی می توان انچه دشمنان در اتاق فکر صهیونیسم جهانی طراحی می کنند را خنثی کرد زیرا همه استدلال های این رژیم ضد انسانی پوچ و بی مایه است و فقط همت و تلاش می طلبد و بس . اگر به طور گذرا به مقابله رزمندگان اسلام با کفر جهانی در جنگ سخت مروری داشته باشیم می بینیم که در همه حال پیروزی از ان جبهه اسلام و مسلمین بوده است ، زیرا دراین نبرد که می توان گفت در همه حال نابرابر هم بوده این مجاهدان با هوش و ذکاوت بالا ، توان رزمی ، شناخت دقیق از جبهه کفر و بستن راههای نفوذ ، که این موارد با پشتیبانی یک ایمان قوی میسر است به دشمن غلبه کرده اند. اما در بحث جنگ نرم یا جنگ اراده ها اینگونه ضعیف و منفعل عمل شده است ، پس باید گفت یا جنگ نرم جدی گرفته نشده است یا دنیا زدگی باعث سردرگمی اقشار مختلف که بایستی در دل میدان باشند و اسلام اصیل را به دنیا معرفی کنند ، با انواع بهانه های واهی حاضر به مجاهدت نشده اند. انچه در عراق و سوریه و یمن و افغانستان و فلسطین و برخی کشورهای اسلامی در حال وقوع است نشان می دهد دشمن هدفی را دنبال می کند تا ریشه اسلام را برکند امروزه با توجه به شکل گیری نظام اسلامی با محوریت جمهوری اسلامی ایران ، هر انسان عاقلی می داند که دشنه کفر قلب اسلام را هدف گرفته است و اگر خدای ناکرده غفلت و شیرینی های دنیایی باعث بی هوشی شود و قلب تپنده اسلام ناب اسیب ببیند کوچه پس کوچه های سرزمین های اسلامی غرق در سیلاب خون بیگناهان خواهد شد. ان روز خنجر صهیونست و کفار وهابی نه چپ را می شناسد نه راست ، نه کودک برایش مهم است نه سالخورده و نه شیعه و سنی ، همانطور که در سوریه و عراق حتی به مسیحی و سایرادیان هم رحم نکرده و فوج فوج انسان بی دفاع را به رگبار گلوله بسته و زندگیشان را گرفتند. اری برادرم ، اری خواهرم اگر امروز در کنار هم برای مسائل پیش و پا افتاده با هم جدل می کنیم و گاهی داشته های خود را به رخ همدیگر می کشیم ، اگر به مردم سرزمینمان فخر می فروشیم ، و صد ها اگر های دیگر در حق مردم روا می داریم به برکت خون های پاکی است که برای حفظ و صیانت از سرزمین و اعتقادات مسلمین بر روی خاک گرم شلمچه ، دهلاویه ، خرمشهر ، سوریه و عراق ریخته شده است .به برکت مدیریت رهبری فرزانه که دشمنان بیشتر از ما اورا می شناسند و به هوش و تدبیر ایشان اعتراف می کنند ، و در نهایت به برکت دعای مادران و پدران و خانواده های معظم شهداست و در راس دعای بابرکت صاحب العصر و زمان ( عج ) است . پس قدر دان و قدر شناس باشیم و بکوشیم در راه پیشبرد اهداف مقدس اسلام و قران انچنان که شایسته است تلاش و کوشش کنیم که عاقبت بخیری و رستگاری در قدر شناسی از نعمات الهی است . والسلام جلیل اقامحمدی همدانی


مطالبه گری یا . ا

ین روزها با توجه به ظرفیت های موجود در حوزه رسانه می توان از ان به دوران طلایی مطالبه گری نام برد. طلایی از این منظر که یک فضای نسبتا وسیعی به یک باره به برکت تکنولوژی مدرن مهیا شده و در بیشتر مواقع فاصله مردم و مسئولین را به حداقل ممکن رسانده است. در کنار هم قرار گرفتن مسئولین و مردم را در وهله نخست باید به فال نیک گرفت که این دو قشر می توانند بی واسطه باهم گفتگو و مشکلات احتمالی را مطرح و مرتفع سازند. اما متاسفانه انطور که باید تلاشی برای ارتقاء سطح سواد مطالبه گری صورت نگرفته است .عدم اگاهی به شرایط و قواعد مطالبه گری نه تنها باری را از دوش جامعه بر نمی دارد چه بسا مشکلاتی را نیز متوجه می کند. عدم توجه به حریم افراد ، مداخله در امورات مدیریتی ، تحمیل خواسته های غیر متعارف از جمله مشکلاتی است که ناآگاهان در حوزه های مختلف ممکن است بوجود اورند . در کل می توان اینگونه بیان کرد که هر یک از حوزه ها از جمله فرهنگی ، ی ، اجتماعی و،،،، فرمول های مختص بخود را دارند که برای ورود به هر یک ، بایستی افراد اهل فن و مسلط به کار وارد شوند . یا اگر عوام در مسائلی احساس ضعف در دستگاه های متولی می کنند با ارتباط منطقی و شور و م با افراد متخصص و نهایتا با ارائه راهکارهای مطلوب و حفظ حرمت مسئولین و افراد حق اجتماعی خود را طلب کنند. بهترین راهکار دعوت از مسئول و شنیدن نقطه نظرات ، اهداف و برنامه های وی در حضور اهل رسانه می باشد . و سپس با توجه به وعده های ایشان با دقت نظر موضوعات را دنبال و در هر مرحله نیاز به مطالبه گری و یا توضیحی در روند کارها احساس شد از طریق رسانه ها محلی اقدام و نسبت به امور واکنش نشان داده شود . هر مسئولی که نخواهد یا نتواند به این شیوه پاسخ دهد قطعا رسانه ها باید انطور که شایسته است پیگیر و نتایج را به اطلاع عموم برسانند. مطالبه گری در فضای مجازی و تحمیل بایدها و نبایدها نه تنها عقلانی نیست بلکه باعث رنجش و گاهی جدل های متنی یا حتی بی توجهی خواهد شد.پس در قدم اول ارتقاء سطح دانش مطالبه گری در اولویت قرار گیرد. دوم ؛ ایجاد یک فضای مناسب برای دعوت از مسئولین به همراه رسانه ها و شنیدن برنامه ها و همچنین کمک و همکاری برای موفقیت مدیر مربوطه.و سپس واکنش های منطقی از راه های حرفه ای و قانونی که شان و منزلت قانون اساسی نیز مد نظر قرار گیرد.، زیرا هرگونه رفتار غیر حرفه ای قاعدتا به اصل قانون ضربه می زند . چون در نهایت درخواست ها ممکن است به دستگاه قضا ارجا شود ، اینجاست که قانون از مطالبه گر انتظار رعایت اصول و قوانین را داشته که عدم رعایت ان تبعاتی در پی دارد ، یا ممکن است به دلیل ناتوانی یا بیان غیر صحیح جایگاه یک مسئول را مورد بی حرمتی قرار داده و عادت همیشگی برای ایندگان از این دست افراد شود. لذا تحت هر شرایطی باید احترام به قانون در اولویت قرار گیرد . بهترین و حرفه ای ترین راه نیز همان کسب مهارتهای این بخش و اشنایی با اصول و قواعد ان است. محمدی همدانی


*اسیب های اجتماعی به قلم جلیل اقامحمدی (همدانی) بسم الله الرحمن الرحیم. یکی از حوزه هایی که در سال های اخیر مورد بی مهری قرار گرفته است ،حوزه اجتماعی است. این حوزه با توجه به تمدن هر اجتماع ،اصول آن ترسیم می شود. لذا تمدن اسلامی نیز از این قاعده مستثنی نیست. قوانین ترسیم شده ی اسلام بعد از قران که کلام حق است سینه به سینه از طریق پیامبر رحمت (ص) و ائمه اطهار (ع)و اولیاء الهی در طول تاریخ چرخیده و به عنوان یک اصل اصیل نقطه اتکاء جوامع اسلامی شده است. حال اگر این اصول مورد بی مهری یا تضعیف و یا در مواقعی تحریف شود به طور طبیعی جامعه را دچار تنش خواهد کرد. یعنی می توان گفت قوانین اسلامی و اللهی می تواند کنترل بسیار قوی برای آسیب های اجتماعی باشد. دور نگاه داشتن مردم از آموزه های اصیل اسلامی منجربه فقر شدید فرهنگی و به دنبال آن فقر شخصیتی و اجتماعی می شود. باید اذعان داشت که ، برخی صاحبان قدرت و ثروت در راستای مشغول کردن افکار عمومی برای عدم اعتراض به انباشت سرمایه قدرت و نفوذ صاحبان سرمایه ، به انحاء مختلف در صدد تحمیق ملت ها هستند. ترویج بی بندو باری یکی از راه های نفوذ به اراده و افکار مردم هر جامعه ای می تواند باشد . بی بند و باری را در زمینه های مختلف می توان تعریف کرد . ترویج بدحجابی ، بداخلاقی و. عملا می تواند هر محیطی را آلوده و به نابودی بکشاند ، زیرا پایبندی اخلاقی را عملا دچار تنزل کرده و به دنبال آن تبعاتی چون خشونت ، را در پی خواهد داشت. خشونت خطرناکترین بخش آسیب های اجتماعی بشمار می آید که باعث رفتارهای غیر متعارف ، از قبیل ،تنش های خانوادگی ، تنش های اجتماعی ، سرقت، اعتیاد ومی شود . با توجه به این موارد نوجوانان و جوانان قربانیان اصلی بشمار می آیند. و به تبع آن دستگاه های حکومتی و اجرایی نیز ناخواسته درگیر این مسائل خواهند شد . در چنین شرایطی مدعیانی نیز هستند که ادعا دارند، می توانند خانواده و فرزندان خود را از چنین محیط ملتهب و مسمومی به سلامت خارج کنند وبه همین دلیل به جای ارائه خدمات شایسته و انجام وظایف خود ،بنا به دلایلی کوتاهی یا سکوت کرده و جامعه را به حال خود رها می کنند . اما غافل از اینکه هوای آلوده ی یک محیط هرچه هم تلاش و کوشش شود قطع به یقین تاثیرات مخربی بر افکار فرزندان ایشان می گذارد ، و زمانی هوشیار می شوند که چهره ظاهری، دست نخورده و حفظ میشود اما درونی تهی از باورها در آنها شکل گرفته است. با توجه به مقدمه ای که عرض شد ، مایلم در این بحث به مواردی در حد وسع و توان اندکم اشاره نمایم. صبر : یکی از آموزه های الهی و دینی صبر است که می تواند از بسیاری رخ دادهای تلخ جلوگیری نماید . چنانچه در دین اسلام به آن تاکید شده است. صبر می تواند در برابر مشکلاتی چون اختلاف نظرهای خانوادگی از به بحران کشیده شدن محیط آرام خانواده جلوگیری نماید . طبیعتا انسانها از نظر رفتار و نوع نگاه متفاوت هستند و برخی زمینه های قبلی در ایجاد تنش موثر است در این هنگام اگر طرف مقابل چه زوج و چه زوجه صبر پیشنه نکند نه تنها زندگی خود و اطرافیان ، بلکه جامعه پیرامون خود را نیز با مشکل مواجه می کند ، جبهه گیریهای خُرد به مرور به کلان تبدیل شده و در صدد انتقام از یکدیگر برمی آیند. دیگر نه آینده فرزند و نه آرامش خانواده ها برایشان مهم است و فقط ، به دنبال شعله ور کردن آتش انتقام هستند. از یک سو حکومت را با زحماتی مواجه می کنند که با مراجعه به قانون و در خواست حق و حقوق، هزینه سنگینی را به دوش بیت المال می گذارند و در سوی دیگر امید و آرزوی فرزندان را به چالش می کشند. حال اگر فقط به فرمایش معصوم علیه السلام توجه شود؛ می فرماید : ن و مردان تند خویی و بداخلاقی همدیگر را برای رضای خدا تحمل کنند ، که خداوند پاداش عظیمی برای صابرین در نظر گرفته است. در نتیجه صبردر بیشتر مواقع ٩٠ درصد مشکلات را مرتفع می کند. بزه های اجتماعی: طبق آمار در ماه مبارک رمضان و محرم جرائم اجتماعی به طور قابل چشمگیری کاهش می یابد ، این نشان دهنده آن است که در قشر مختلف زمینه اعتقادی وجود دارد ولی متاسفانه از طرف اهل فن یک نوع اجحاف صورت گرفته است. نگاه غلط ، غیر حرفه ای و یک طرفه برخی به این قشر که ؛پایبندی عمیقی ندارند و بایستی از صحنه حذف و کنار بروند ، به تشدید جدل ها و آسیب های اجتماعی کمک و منجر به حوادث ناگواری از جمله: سرقت ،اعتیاد ، و گاهی قتل نفس می شود. با اینکه حکومت ها در این زمینه بسیار متضرر می شوند اما تلاش قابل قبولی برای اصلاح رفتاری در این موارد صورت نمی گیرد ،که افراد بعد از تنبیه قانونی ، الگوهای رفتاری مثبت برای خود انتخاب نمایند ، تا هم به آغوش جامعه بازگردند و هم نگاه اطرافیان در موردشان تغییر یابد. اینکه کسی بعد از مجازات ،جایگاهی در اجتماع ندارد یکی از دلایل نبود یک مرکز قوی اصلاح رفتاری است که بتواند جامعه را قانع کند که فرد مجرم بعد از مجازات به طور قطعی اصلاح شده است. رهاسازی این قشر که نوعاً تربیت هم میشوند تبعاتی به دنبال دارد و رویارویی با مشکلات متعدد و عدم حمایت اطرافیان، امکان بازگشت را برجسته می کند. پس ،همسو با ابزارهای بازدارندگی قانونی و بلکه جهت پیشگیری، می توان از ظرفیت های موجود استفاده بهینه کرد تا سلامت اجتماعی را با اصول دینی ،اسلامی و انسانی واکسینه و تضمین کرد. در نهایت قرب به خداوند سبحان جامعه ای در خور شان حکومت اسلامی تربیت می کند ، که می توان مدینه فاضله خطاب کرد. این هم میسر نخواهد شد جز با تلاش و کوشش و نگاه مسئولانه نهادها و دستگاه های متولی در این حوزه . پیروز و سربلند باشید. ✍جلیل اقامحمدی همدانی


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ سلام و وقت بخیر عرض میکنم خدمت اساتید و مدیران و کاربران محترم گروه موضوع کنفرانس : عقاید شیطان پرستی صهیونیسم و فرقه ی کابالا (قسمت پنجم) در جلسات قبلی گفته شد که صهیونیست ها از عقایدی مشرکانه به نام کابالا یا قابالا پیروی می کنند که آن را از عقاید مشرکانه و کفر آمیز مصر باستان و بابل باستان الگو برداری کردند. به پیروان عقاید کابالا هم کابالیست گفته می شود. گفته شد که نماد مورد استفاده ی صهیونیست ها یعنی ستاره ی 6 پر از نماد های شیطان است و به قربانی کردن انسان برای شیطانی با نام های مولوخ , بعل , آپیس و گوساله ی سامری ارتباط دارد. گفته شد آنها از کابالا پیروی کردند اما به ظاهر خود را یهودی معرفی کردند تا زمانی که توانستند به صورت کامل عقاید یهودیت را تحریف کنند و شیطان را دوست انسان معرفی نمایند و در مقابل خداوند را محدود نشان بدهند و پیامبران را (نعوذ بالله) زاده و کار نشان دهند , تا از این طریق انحرافات جنسی کابالیست ها و تشویق آنها به انجام را توجیح کنند. آنها در کنار قربانی کردن انسان ها و کودکان از آموزه های بخش های دیگر کابالا مانند انجام سحر و جادو نیز پیروی می کنند که در زمان حضرت سلیمان (ع) برای مدتی به اذن خداوند با کابالیست ها و خدایان دروغینشان که شیاطین جن هستند مقابله شد ولی پس از حضرت سلیمان (ع) مجددا کابالا در میان یهود رواج پیدا کرد. آقای تئودور ریناخ» مورّخ یهودی در مورد نفوذ عقاید کابالا در دین یهود می‌گوید: کابالا زهری است که به رگ‌های یهودیت وارد می‌شود و آن را کاملاً در بر می‌گیرد به طوری که کاملا عقاید یهود تحریف می شود. (منبع: کتاب Secret Societies And Subversive Movements صفحه ی 299 نوشته ی Mesta H. Webster ) تعریف خدا در عقاید کابالا : براساس مکتب کابالا جهان تحت فرمان یک خدا نیست، بلکه خدایان پرشمار و متعددی با مشخصات و تأثیرات گوناگون که از یک تیرگی سرچشمه گرفته اند، جدای از علت العلل بر آن فرمان می رانند (منبع: ترجمه کتاب شاهاک اسرائیل، 1387، ص 72) خدایان مذکر و مونث و قدرتهای خیر (فرشتگان) و شر (شیاطین) همه در یکجا جمع می شوند و این یعنی خدای یگانه ی مطلق در یهودیت صهیونیستی(منبع: کتاب باورها و آیین‌های یهودی نوشته ی آقای آلن آنترمن . صفحات159 و160) پرستش شیاطین جن در میان انسان های کابالیست باید به عنوان یک راز باقی می ماند چون در صورت آشکار شدن حقیقت , خطر بزرگی شیطان و پیروانش را تهدید می کرد. به دلیل این که اکثر مردم غیر خدا پرست وقتی اطمینان پیدا کنند چیزی به نام شیطان وجود دارد به این موضوع هم پی خواهند برد که حتما خدایی نیز هست یا ممکن بود جنبش هایی برای مقابله با شیطان پرستان واقعی شکل بگیرد, برای همین شیطان پرستان واقعی برای فریب مردم فرقه ای کاملا خرافی به صورت شیطان گرایی ایجاد کردند که اکثر افراد این فرقه نه تنها خدا را قبول نداشتند بلکه وجود خود شیطان را نیز قبول نداشتند و شیطان از نظرشان فقط به عنوان یک الگو و نماد بود. شیطان پرستان واقعی خودشان را در پشت پرده پنهان کرده و در عموم مردم به دروغ فرقه های شیطان گرایی را به عنوان شیطان پرستان معرفی کردند! تا مردم هم بگویند چیزی به نام شیطان جن وجود ندارد چه برسد به این که بخواهد پرستش شود. در کتاب جهان تاریک در مورد موسس شیطان گرایی امروزی آمده است که: بنیان گذار فرقه شیطان‌گرایی یک یهودی (کابالیست) از خاندان ها لاوی (لوی) به نام آنتوان لاوی است. (منبع: کتاب جهان تاریک صفحه ی 94) تصویر جان فوربز کِری ( وزیر امور خارجه آمریکا در دولت اوباما) در کنار آنتوان لاوی. آقای جان کری یک شیطان پرست واقعی (کابالیست) است و با رهبر شیطان گرایان در ارتباط بود رهبر شیطان گرایان در واقع یک شیطان پرست واقعی بود که توسط کابالیست ها حمایت می شد تا اندیشه های شیطان پرستی را به عنوان موضوعی کاملا خرافی نشان بدهد و ادعا کند که شیطان پرستی همان شیطان گرایی است. در کنار اینها فراماسون ها تمام تلاش خود را کردند تا هرکس در مورد جن حرفی بزند یا بخواهد راز هایشان را افشا کند او را دیوانه و خرافاتی خطاب کنند اگر تفکر شما به صورتی است که فکر می کنید شیطان پرستان حتما افرادی هستند که خالکوبی ها گوناگون دارند , موهایشان حتما فشن است , وزنه های سنگین از گوش هایشان آویزان می کنند و داخل بدنشان میخ می کارند. شناخت شما از شیطان پرستان کاملا غلط است به دلیل این که آنها شیطان گرا هستند. جریانی که ما از آن با نام شیطان پرستی صحبت می کنیم یعنی ابلیس پرستی و جن پرستی به معنای کاملا واقعی! که این کار از طریق آموزه های مشرکانه انجام می شود و کسی که این راه را انتخاب می کند معمولا نسبت به حقانیت دین و اهل بیت هم آگاهی دارد (نمونه اشاره به این موضوع در آیات 101 تا 103 سوره ی بقره) اما به خیر و شر به چشم ت نگاه می کند که می تواند از هرکدام که خواست پیروی کند. آنها قدرت خداوند را محدود می دانند و معتقد هستند خودشان می توانند خدا شوند. آنها خدا را یک انسان می دانند و از آنجایی که تعداد خودشان زیاد است فکر می کنند از خداوند هم قوی تر هستند این چیزی که به آن می گوییم شیطان پرستی واقعی عقیده ای است بر اساس آموزه های کابالا که صهیونیسم جهانی از آن پیروی می کند. صهیونیسم جهانی فقط اسرائیل نیست و رژیم صهیونیستی تنها بخشی از کل صهیونیسم جهانی است. این جریان ها همگی توسط خاندان هایی خاص از یهودیان کابالیست مدیریت می شوند که حتی برخی از شهرک نشینان رژیم جعلی اسرائیل نیز نسبت به آن اطلاع چندانی ندارند. این خاندان های شیطانی انجمن ها و فرقه هایی مانند کابالا و فراماسونری را نیز تحت کنترل خودشان دارند و خودشان را ایلومیناتی یا روشن فکران می نامند. ایلومیناتی بسیار بر روی خون و نژاد تاکید دارند از نظر آنها فقط خاندان هایی از بین خودشان باید قدرت های مناطق مختلف و حکومت ها را در اختیار داشته باشد. نسل آنها از طرق انجام با محارمشان و با ازدواج های درون خانواده ای ادامه پیدا می کند که در مراسمی که امروزه جشن بالماسکه برگرفته از آن است , نطفه ی فرزندانشان بسته می شود و در این مورد در یکی از جلسات قبلی هم خدمتتان عرض کردم که داخل آن مراسم کودکان حلال زاده را قربانی می کنند و سپس به صورتشان ماسک می زنند و ی گروهی انجام می دهند تا دجال های بعدی (ادامه دهندگان راه مدیران صهیونیسم جهانی) از این طریق متولد شوند از نظر دسته بندی شیطان پرستی کابالا دارای دو نوع است : یک نوع کابالای غیر یهودی است که توسط خود یهودیان بخشی از آموزه های کابالای اصلی را به غیر یهودیان می آموزند تا از این طریق تعداد پیروان ابلیس را برای نبرد آخرامانیشان بیشتر کنند, یعنی هرچقدر افراد بیشتری شیطان را بپرستند یا از شیطان پیروی کنند در نتیجه کابالیست های یهودی و ایلومیناتی از این افراد به عنوان وسیله ای برای پیش برد راه خودشان استفاده می کنند. همانگونه که از فراماسونها نیز همین استفاده را می کنند. اما نوع دیگری از کابالا که نسبت به نوع اول اهمیت بیشتری دارد! بخشی دیگر از کابالا که کابالای اصلی است فقط و فقط در میان خاندان های کابالیست یهودی به صورت نسل به نسل منتقل می شود و کاملا محرمانه است. این کابالا به قدری سیاه و شیطانی است که از جمله ی اهدافش به شهادت امام عصر (عج) است. پیروان کابالای یهودی اکثرشان ممکن تیست توبه کنند , بنابر این در زمینه ی دشمن شناسی می توان گفت همین پیروان کابالای یهودی که امروزه سعی بر تشکیل حکومت فاسد رزیم صهیونیستی را دارند یکی از بزرگترین دشمنان مومنین در طول تاریخ بوده اند و هستند. آنها از نظر دین یهودی واقعی نیستند بلکه دین یهود به عنوان اولین پوشش برای خودشان بود تا پشت آن مخفی شوند و از آنجایی که کابالای اصلی را نسل به نسل منتقل می کنند در نتیجه این نژاد یهودی است که برایشان اهمیت دارد. برای همین قرآن این دسته از یهودیان نژاد پرست را دشمن ترین مردم نسبت به مومنین می داند و در کنار استفاده از عبارت یهود شما عبارت مشرکین را هم مشاهده می کنید. مهم لتَجِدَنَّ أَشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلَّذینَ آمَنُوا الْیهُودَ وَ الَّذینَ أَشْرَکُوا ترجمه: به طور مسلّم دشمن ترین مردم نسبت به مؤمنان را، یهود و مشرکان خواهی یافت قرآن کریم. سوره مائده آیه 82 برای این که راز های کابالای اصلی از میان قوم یهود خارج نشود آنها قانونی را گذاشتند که هیچ فردی به جز نوادگان خودشان نمی تواند یهودی باشد. یعنی واژه ی یهودی در حال حاضر به دو صورت به کار می رود: نوع اول به این صورت است که افرادی پیرو راه یهود هستند و خود را یهودی می نامند. آنها که کابالای عمومی را می آموزند و فراماسونها و منافقین را هم می توان در این دسته دانست نوع دوم یهودیت نژادی است (که ایلومیناتی نیز برگرفته از آن است). هیچکس بر اساس این عقیده نمی تواند یهودی شود مگر این که از شخصی یهودی متولد شده باشد. به موجب همین نگرش صهیونیستی که ریشه در عقاید کابالا دارند و رفتارهای نژاد پرستانه رژیم اشغالگر، مجمع عمومی سازمان ملل، در دهم نوامبر 1975 میلادی طی قطعنامه ی شماره ی (30) 2279 خود، اعلام کرد: صهیونیسم، یکی از انواع نژاد پرستی و تبعیض نژادی است». ماکس نور داو از برجسته ترین چهره های نژاد پرست صهیونسیم، و دوست بسیار نزدیک هرتزل، با سخنان قاطع و صریح خود، تأکید کرده است: منظور از یهودیت، دین نیست، بلکه تنها مسئله ی خون و نژاد است (منبع: عبدالوهاب المسیری، صهیونیسم، ترجمه ی لواء رودباری، ص 83) عدم اعتقاد صهیونیست ها به خدایی که در ادیان پرستش می شود! دیوید دیوک عضو اسبق کنگره ی آمریکا: دست کم یهودیان صهیونیست و اسرائیلیان، اعتقادی به خدا ندارند. (منبع: دیوید دیوک، الصحوه، النفوذ الیهودی فی الولایات المتحده الامرکیه، تعریب ابراهیم یحیی الشهابی، ص 72-73) بر همین اساس کابالیست های نژاد پرست پس از تحریف بخش هایی از تورات اقدام به نوشتن تلمود نمودند. تلمود کتابی است که رد پای ابلیس به صورت آشکار در آن وجود دارد. ابلیس نژاد پرست بود چون نژاد خودش را برتر از آدم می دانست, پس طبیعی است که هرکس از ابلیس پیروی کند در نژادپرستی باید بیش از حد تاکید داشته باشد نمونه ای از نژاد پرستی یهود از طریق تحریفی که کابالیست ها ایجاد کردند تا کابالای اصلی در میان خودشان حفظ شود: دختران خود را به غیر یهودی ندهید و دختران آنها را به جهت پسران خود و به جهت خویشتن نگیرید. (منبع در تورات: سفر نحمیا، باب 13، آیه 25) نمونه هایی از نژاد پرستی در منابع یهود شما یهودیان خدایانید و جمیع شما فرزندان خدایید , لیکن مثل آدمیان خواهید مرد. (منبع: سفر تثنیه، باب 10، آیه 15) اقوام غیر اسرائیل به جماعت خدا راه نخواهند یافت و هیچ کدام از آنها به میان جامعه خداوندی وارد نخواهند شد, هیچکدام از غیر یهودیان به بهشت نمی روند. (منبع: سفر تثنیه، باب 14، آیه 21) با مطلبی که در ادامه مطرح خواهد شد شاید فکر کنید در مورد موجوداتی وحشی یا ویروسی خطرناک صحبت می کنیم. اما این حقیقت اعتقادات یهودیان صهیونیست و پیروان متکبر فرقه ی کابالای یهودی (و برخی از یهودیان) است که این تحریفات را وارد شریعت یهود کردند زامبی های واقعی را بشناسید ⚔ مهم ⚔ گوشت بخورید و خون بنوشید (گوشت و خون انسان غیر یهودی). گوشت صاران را خواهید خورد خون رؤسای جهان را خواهید نوشید (منبع در تورات یهودیان و عهد عتیق مسیحیان: سفر تثنیه، باب 20، آیه 3) ⚔ مهم ⚔ دستور به قتل تمام انسان های غیر یهودی جهان: ایشان را مانند گوسفندان برای ذبح بیرون بکش و ایشان را به جهت روز قتل تعیین نما (منبع در تورات یهودیان و عهد عتیق مسیحیان: اشعیا، باب 14، آیات 1 تا 3) ⚔ مهم ⚔ دستور به کشتار اکثر مردم جهان, که دارای نژاد غیر یهودی هستند : و امت ها را به میراث تو خواهم داد و اقصای زمین را ملک تو خواهم گردانید، ایشان را به عصای آهنین خواهی کشت، مثل کوزه گر آنها را خرد خواهی نمود (منبع در تورات یهودیان و عهد عتیق مسیحیان: سفر حزقیال، باب 39، آیه 18) ⚔ مهم ⚔ هدف صهیونیست ها کشتار مردم غیر یهودی و به بردگی گرفتن آنها است: خداوند بر یعقوب ترحم فرموده، اسرائیل را بار دیگر برخواهد گزید و ایشان را در زمینهایشان آرامى خواهد داد و غربا به ایشان ملحق شده، با خاندان یعقوب ملحق خواهند گردید. و قومهای غیر یهودی را در زمین خداوند، بنده و کنیز خود خواهند ساخت و بنى اسرائیل، اسیرکنندگان خود را اسیر و بر ستمکاران خویش حکمرانى خواهند نمود. (منبع در تورات یهودیان و عهد عتیق مسیحیان: اشعیا، باب 14، آیات 31) اطلاعات بیشتر در این مورد در منبع: (پروتکل های دانشوران صهیون، اثر عجاج نویهض، آستان قدس رضوی، 1373، صفحه 42) ⚠️ نکته بسیار مهم ⚠️ بر اساس آیات فوق می بینید که صهیونیست ها هیچ اعتقادی جز این ندارند. یعنی از نظر آنها تمام انسان های غیر یهودی که در جهان هستند یا باید کشته شوند یا باید تا زمانی که به کار یهودی ها می آیند به بردگی گرفته شوند و باز هم در نهایت کشته شوند و حتی واجب می دانند از گوشت و خون این انسان ها تغذیه کنند. کسی که با صهیونیست ها دشمن نیست نه تنها دین ندارد بلکه عقل ندارد. چرا؟ چون که عقل به انسان می گوید این افراد می خواهند تمام نژادت , خودت و خانواده ات را به بردگی بگیرند یا از بین ببرند! پس عقل این را می گوید که با چنین دشمنی باید جنگید. درست است که اولویت آنها از میان برداشتن انقلابیون و شیعیان و استکبار ستیزان است اما اولویت های بعدی آنها تمام انسان های غیر یهودی جهان هستند و برایشان اهمیتی ندارد که فرد دین دارد یا ندارد. بلکه در این میان تنها و تنها نژاد و DNA برایشان اهمیت دارد. زمانی که شما برایشان کارایی نداشته باشید بدانید هرگز حتی یک لحظه هم به شما رحم نخواهند کرد در کتاب "خطر الیهودیة العالمیة علی الإسلام و المسیحیة" تالیف عبدالله التل. همچنین کتاب "الکنز المرصود فی‌ قواعد التلمود" نوشته ی آقای دکتر روهلنج و شارل لوران به ترجمه ی یوسف نصر الله چاپ بغداد. بر اساس آیات تحریف شده و شیطانی تلمود این چنین آمده است: (متن هایی که در ادامه مشاهده می کنید احکام و دستورات شریعت شیطانی صهیونیست ها است) ✍ حرام است غیر یهودی را نجات بدهید، حتی اگر در چاهی بیفتد، باید فوراً سنگی بر در آن گذاشت تا نتواند از چاه خارج شود و در آنجا جان بدهد! ✍ اگر یکی از اجانب را بکشیم، مثل این است که در راه خدا قربانی کرده ایم. ✍ اگر یک نفر یهودی کمکی به غیر یهودی بکند، گناهی نابخشودنی مرتکب شده است و اگر غیر یهود در دریا در حال غرق شدن است، نباید نجاتش بدهی، زیرا آن هفت ملتی که در زمین کنعان» بودند و بنا بود یهودیان آنها را به قتل برسانند، همه آنها نابود نشدند و ممکن است آن شخصی که در حال غرق شدن است، از آنها باشد. ✍ تا می توانید از غیر یهود بکشید و اگر دستتان به کشتن او رسید و او را نکشتید، مرتکب خلاف شده اید. ✍ ارواح یهود، از ارواح دیگران افضل است، زیرا ارواح یهود جزء خداوند است! همچنان که فرزند جزء پدرش می باشد، روح های یهود نزد خدا عزیزتر است زیرا ارواح دیگران شیطانی (جهنمی) و مانند ارواح حیوانات است. ✍ نطفه انسان غیر یهودی، مثل نطفه بقیه حیوانات است. ✍ بهشت مخصوص یهود است و هیچ کس به جز آنها داخل آن نمی شوند، ولی جهنم جایگاه مسیحیان و مسلمانان است و جز گریه و زاری چیزی عاید آنها نمی گردد، زیرا زمینش از گل و بسیار تاریک و بدبو است. ✍ پیامبری به نام مسیح نیامده است و تا حکم اشرار (غیر یهود) منقرض نشود، ظهور نخواهد کرد و هر وقت که او بیاید زمین خمیر نان و لباسی پشمی می رویاند، در این وقت است که سلطه و پادشاهی یهود بازگشته و تمام ملت ها مسیح را خدمت خواهند کرد! آن زمان هر یهودی از نژاد انسان ها دو هزار و هشتصد برده و غلام خواهد داشت. ✍ بر یهود لازم است که املاک دیگران را خریداری کند تا آنها صاحب ملک نباشند و همیشه سلطه اقتصادی برای یهود باشد و باید بر سر غیر یهودیان کلاه بگذارد. و چنانچه غیر از یهودی بر یهود تسلط پیدا کند، یهود باید بر خود گریه کند و بگوید: وای بر ما، این چه ننگی است که ما زیر دست و جیره خوار دیگران شده ایم. اگر بر سر غیر یهودی کلاه نگذارید و به آنها کلک نزنید مرتکب خلاف شده اید. ✍ پیش از آنکه یهود نفوذ و سلطه کامل خود را به دست آورد لازم است جنگ جهانی برپا کنید تا دو ثلث بشر که غیر یهودی هستند نابود شوند. در مدت هفت سال یهود اسلحه های جنگ را خواهد سوزانید و دندان های دشمنان بنی اسرائیل به مقدار بیست و دو ذرع که تقریباً هزار و سیصد و بیست برابر دندان های عادی می شود! از دهانشان بیرون خواهد آمد. هنگامی که مسیح حقیقی پا به عرصه وجود گذارد یهود آنقدر ثروت و مال خواهند داشت که کلید صندوق هایشان را بر کمتر از سیصد الاغ حمل نتوان کرد! ✍ کشتن فرد مسیحی از واجبات مذهبی در یهود است و پیمان بستن با او یهودی را مم به ادا نمی کند. رؤسای مذهب نصرانی و هر که دشمن یهود است را، باید در روز سه مرتبه لعن کرد. ✍ یسوع ناصری» (حضرت مسیح(ع)) که ادعای پیامبری کرده و نصاری (مسیحیان) گولش را خوردند، ش مریم که او را از مردی به نام باندار» به آورده بود، در آتش جهنم می سوزند. کلیساهای نصاری که در آن سگ های آدم نما به صدا در می آیند به منزله زباله خانه است. (متن هایی که مشاهده می کنید احکام و دستورات شریعت شیطانی صهیونیست ها است) ✍ انسان غیر یهودی هر چند صالح و نیکوکار باشد، او را باید کشت. قتل تمام غیر یهودیان زمین هرچند که مومن هم باشند از واجبات یهود است و بر هر یهودی واجب است تا این کار را انجام دهد ✍ اسرائیلی بودن ما در نزد خداوند بیش از ملائکه محبوب و معتبر است. اگر غیر یهودی، یک یهودی را بزند چنان است که به عزت الهیه جسارت کرده است و جزای چنین شخصی جز مرگ چیز دیگری نیست و باید او را کشت. ✍ اگر یهود نبود، برکت از روی زمین برداشته می شد و آفتاب ظاهر نشده و باران نمی بارید. ✍ همچنان که انسان بر حیوانات فضیلت دارد، یهود نیز بر اقوام دیگر فضیلت دارد. نطفه ای که از غیر یهودی منعقد می شود، مانند نطفه ی اسب است. اجانب (غیر یهودیان) مانند سگ هستند و برای آنها عیدی نیست، زیرا عید برای اجنبی و سگ خلق نشده است. حتی سگ افضل از غیر یهودی است، زیرا در اعیاد باید به سگ نان و: گوشت داد، ولی نان دادن به اجنبی حرام است. هیچ قرابت و خویشی بین اجانب نیست، مگر در نسل و خاندان الاغ قرابتی است؟ ✍ سلام کردن بر کفار غیر یهودی اشکال ندارد، به شرط آنکه در دلتان او را مسخره کرده باشید. ✍ خانه های غیر یهودی به منزله ی طویله است. ✍ اجانب دشمن خدا و مثل خنزیر قتل شان مباح است. اجانب برای خدمت کردن یهود، به صورت انسان خلق شده اند. ✍ یسوع مسیح (عیسی) کافر است زیرا از دین مرتد گشت و به عبادت بت پرداخته است لذا هر مسیحی که یهودی نشود بت پرست و دشمن خدا خواهد بود و از عدالت خارج است و انسانی که بر غیر یهود کوچکترین ترحمی روا دارد، عادل نیست. هرگز به غیر یهودیان رحم نکنید و تمام انها را بکشید و به بردگی بگیرید ✍ غش و خدعه کردن با غیر یهودی منع نشده است. ✍ ربودن اموال دیگران به وسیله ی ربا مانعی ندارد، زیرا خداوند شما را به ربا گرفتن از غیر یهودی امر می فرماید. ✍ به کسانی که یهودی نیستند قرض ندهید، مگر آن که نزول بگیرید، در غیر این صورت، قرض دادن به غیر یهودی جایز نیست و ما مأموریم که به آنها ضرر برسانیم. ✍ حیات و زندگانی دیگران ملک یهود است، چه رسد به اموال آنها! هرگاه غیر یهودی احتیاج به پول داشته باشد، آن قدر باید از او ربا و نزول گرفت که تمام دارائی خود را از دست بدهد. ✍ برای شما یهودیان جایز است که مأمورین گمرک را فریب بدهید و برای او قسم دروغ بخورید … از خاخام صموئیل» یاد بگیرید، صموئیل از مردی اجنبی کاسه ای از طلا به قیمت چهار درهم خریداری کرد، در حالی که فروشنده نمی دانست که آن طلا است. با این حال مجددا یک درهمش را هم ید! ✍ بر یهود واجب است روزی سه مرتبه مسیحیان را لعن کنند و دعا کنند تا خداوند آنها را نابود سازد. ✍ بر ما لازم است که با نصاری، مانند حیوانات معامله کنیم. کلیساهای نصاری، خانه گمراهان است و خراب کردن آنها ضروری و واجب است. ✍ ملت برگزیده ی خداوند ماییم و لذا برای ما، حیوانات انسان نمایی خلق کرده است، زیرا خدا می دانست که ما احتیاج به دو قسم حیوان داریم، یکی حیوانات بی شعور و غیر ناطقه مانند بهائم و دیگری حیوانات ناطقه و با شعور مانند مسیحیان و مسلمانان و بودائیان و برای آنکه بتوانیم از همه ی آنها به اصطلاح سواری بگیریم، خداوند ما را در جهان متفرق ساخته است و به همین دلیل ما باید دختران زیبا و خوشگل خود را برای به دست گرفتن قدرت مدتی به پادشاهان و وزرا و شخصیت های برجسته ی غیر یهود، به تزویج درآوریم، تا به وسیله ی آنها بر حکومت های جهان، تسلط داشته باشیم! منابع ترجمه شده به فارسی از : ✅ کتاب "خطر الیهودیة العالمیة علی الإسلام و المسیحیة " تالیف عبدالله التل. همچنین ✅ کتاب "الکنز المرصود فی‌ قواعد التلمود" نوشته ی آقای دکتر روهلنج و شارل لوران به ترجمه ی یوسف نصر الله چاپ بغداد پایان کنفرانسممنون از این که زمان ارزشمند خود را به این جلسه اختصاص دادید. ادامه کنفرانس در جلسه ی بعدی (قسمت ششم - آخرین قسمت از این مبحث) ارایه خواهد شد. اگر سوالی در مورد جلسه و مطالب مرتبط با آن دارید می توانید مطرح بفرمایید. جهت سلامتی و تعجیل در ظهور مولا امام عصر (عج) صلوات ✅ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ سلام و وقت بخیر عرض میکنم خدمت اساتید و مدیران و کاربران محترم گروه موضوع کنفرانس : عقاید شیطان پرستی صهیونیسم و فرقه ی کابالا (قسمت چهارم) خلاصه ای از جلسات قبلی: رمانی بنی اسرائیل و یهود تحت تاثیر آموزه های کاهنان معابد مصر (که نماد شیطان را به صورت بت و خورشید پرستش می کردند) قرار گرفته بودند و از تمدن مصر (در تمام زمینه ها از جمله زمینه های جکومتی و معماری و اعتقادی و) خوششان آمد برای همین پس از خروجشان از مصر سعی کردند خودشان را هرچه بیشتر به مصریان شبیه کنند و این کار با پرستش گوساله ی سامری به عنوان نمادی از شیطان که در مصر باستان با نام آپیس پرستش می شد شروع شد. آنها تمدن و فرهنگ مصر را نماد باکلاسی می دانستند پس سعی بر این داشتند که در انجام سحر و جادو , و حتی در بت پرستی و شیطان پرستی نیز از مصریان تقلید کنند بت خدای مصری آپیس (که گوساله ی سامری برگرفته از آن است) - محل نگهداری: مصر- موزه اسکندریه تمام چیزهایی که با نام خدایان به صورت بت پرستی یا خورشید پرستی و امثال اینها در طول تاریخ پرستش می شده و می شوند در واقع به عنوان نمادی از شیطان سرکش یا ابلیس پرستش می شوند. آیه 117 سوره نساء : إِنْ یَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلاَّ إِناثاً وَ إِنْ یَدْعُونَ إِلاَّ شَیْطاناً مَریداً مشرکین (به جز الله) خدایانی جز جماداتی بی اثر و اثر پذیر را نمی خوانند و در واقع چیزی جز شیطانی سرکش را نمی پرستند بخش عمده ای از یهودیان (نه تمام یهود) پس از خروج از مصر تحت تاثیر آموزه های افرادی که در ظاهر یهودی بودند اما در باطن از آموزه های مشرکانه ی مصر پیروی می کردند قرار گرفتند و مشرک شدند. آنها از عقاید شیطانی که کابالا نام داشت پیروی کردند و آن را با اعتقادات خداپرستی ترکیب کردند تا کابالای یهودی شکل گرفت. کابالا باعث شد تا عقاید یهود به صورت کلی تغییر کند و بر اساس این عقاید خدا را موجودی شبیه به انسان و با قدرتی محدود دانستند , ابلیس را دوستی برای انسان دانستند که معتقدند او باعث آگاهی انسان شد. بر اساس پیروی آنها از مشرکین انجام همجنس بازی و و همچنین قتل انسان ها و کودکان حلال زاده نیز در بین قوم یهود رواج یافت. اشاره ی واضح تورات بر جن پرستی و انجام سحر توسط کابالیست های به ظاهر یهودی و تحریف دین یهود توسط آنها به صورتی که خداوند آنها را لعنت کرد: " آنها بر تمامی فرامین خداوند پشت کردند و دو گوساله از ف ساختند. ستونی ملعون (ابلیسک) ساختند و به پرستش بعل و شیاطین مشغول شدند. آنها حتی دختران و پسران خود را در آتش قربانی کردند. آنها با پیشگویان و فالگیران به مذاکره مشغول شدند و از سحر و جادو استفاده کردند و خود را به شیطان فروختند. خدا را خشمگین کردند و خدا در خشمش آنها را از خود دور کرد. تنها طایفه یهودا در زمین باقی ماند. اما حتی مردم یهودا نیز از اطاعت فرامین خداوند سرباز زدند. آنها همان راههای شیطانی را که بنی‌اسرائیل رفته بود ادامه دادند. پس خداوند تمام بنی‌اسرائیل را پس زد." ( منبع در تورات یهود و عهد عتیق: سفر لاویان ۱۸:۲۱ ) آنها حتی از نماد شیطان به عنوان نماد رسمی خودشان استفاده کردند. تحریفاتی که پیروان عقاید شیطانی کابالا (کابالیست ها) وارد یهود کردند در نهایت باعث ایجاد یهودیان صهیونیست شده است , مدعی هستند خدایان متعددی وجود دارد که تمام آنها زیرمجموعه ی دو خدا هستند. خدای مذکر برکت مقدس نام دارد که با نماد مثلث رو به بالای آبی نشان داده می شود و خدای مونث شخینه نام دارد که با مثلث سرخ رو به پایین نمایش داده می شود که این مثلث نماد قسمت جنسی خدای شخینه است. آنها معتقد هستند باید در کنار این دو خدایشان (که در واقع نمادی از دو جن هستند) اقدام به پرستش شیطانی دیگر هم بکنند تا دو شیطان مذکر و مونث که در حال انجام رابطه ی جنسی با این دو خدا هستند از آنها دور شوند تا این دو خدا در عرض موعود (بیت المقدس) و در معبد سلیمان بار دیگر برای مدتی باهم رابطه ی جنسی برقرار کنند و زمانی که یکدیگر را در آغوش بگیرند تبدیل به خدای یگانه می شوند که این کار باعث می شود تا از نسل یهود فرزندشان که نمادش تک چشم چپ و نشان عددی 666 است در معبد سلیمان حکومتش را رسما به تمام انسان ها و جن ها اعلام کند , و قوم یهود نیز به بعنوان قوم برگزیده تمام انسان های جهان را به بردگی بگیرند یا آنها را قتل عام کنند. (برگرفته از ترجمه کتاب شاهاک اسرائیل، 1387، ص 72) و (کتاب باورها و آیین‌های یهودی نوشته ی آقای آلن آنترمن . ص159 و160) و (تلمود یهود) کتاب "خطر الیهودیة العالمیة علی الإسلام و المسیحیة " تالیف عبدالله التل. همچنین و همچنین کتاب "الکنز المرصود فی‌ قواعد التلمود" نوشته ی آقای دکتر روهلنج و شارل لوران به ترجمه ی یوسف نصر الله چاپ بغداد نماد خدای مذکر (برکت مقدس) مثلث آبی روبه بالا است. نماد خدای مونث (شخینه) مثلث سرخ رو به پایین است. این دو خدا در معبد سلیمان تبدیل به خدای یکتا می شوند و از رابطه ی جنسی آنها منجی صهیونیسم روی کار می آید اما این همه جا در کره ی زمین هست حتما چرا باید آنها حکومت فاسد رژیم صهیونیستی را تشکیل بدهند و چرا باید مسجدالاقصی را تخریب کنند تا معبد سلیمان را در آنجا بسازند؟ یا چرا باید در تورات (نعوذ باالله) به حضرت سلیمان (ع) نسبت زاده بودن را بدهند اما بعد ادعا کنند پیرو راه ایشان هستند؟ مگر حضرت سلیمان (ع) چه ویزگی دارد که این کابالیست ها می خواهند به این صورت به آرزو های پوچی که در دلشان عقده شده است برسند بخشی از عقاید آموزه های شیطانی کابالا چون که فاقد معجزه هستند استفاده از سحر و جادو می باشد. در زمان حضرت سلیمان (ع) ساحره های کابالیست ربا و انواع فساد را در میان یهود رواج می دهند و سعی می کنند با استفاده از در درست گرفتن قدرت های حکومتی و کسب ثروت از طریق به فساد کشیدن جامعه خودشان بر مردم حکم فرمایی کنند و خواسته های نفسانی خودشان و اربابشان ابلیس را آشکار می کنند. حضرت سلیمان (ع) با کابالیست ها و جادوگران برخورد می کند و تمام منابع و آموزه های شیطانی کابالا را از میان یهود جمع آوری می کند و انجام جادو را ممنوع می کند. ایشان , شیاطین جن را که کابالیست ها به عنوان خدا پرستش می کردند را به اذن خداوند به بند می کشد و شیاطین جن مجبور می شوند برای مومنین بنایی کنند و مساجد و عبادتگاه بسازند, یا غواصی کنند و از دل دریا برای فقرای مومن مروارید بیاورند. این بدترین ضربه ای بود که خداوند به کابالیست ها وارد کرد چرا که خدایان پوشالی عقاید کابالا در اوج ذلت و خواری بردگی و بنایی می کردند در سوره ی ص (صاد) آیه 34 تا 40 در این مورد می خوانیم : 34: وَ لَقَدْ فَتَنّا سُلَیْمانَ وَ أَلْقَیْنا عَلى کُرْسِیِّهِ جَسَداً ثُمَّ أَنابَ 35: قالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ هَبْ لِی مُلْکاً لایَنْبَغِی لِأَحَد مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهّابُ 36: فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخاءً حَیْثُ أَصابَ 37: وَ الشَّیاطِینَ کُلَّ بَنّاء وَ غَوّاصٍ 38: وَ آخَرِینَ مُقَرَّنِینَ فِی الْأَصْفادِ 39: هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِسابٍ 40: وَ إِنَّ لَهُ عِنْدَنا لَزُلْفى وَ حُسْنَ مَآب ٍ ترجمه سوره ی ص (صاد) آیه 34 تا 40 : 34 ـ ما سلیمان را آزمودیم و بر تخت او جسدى افکندیم, سپس او به درگاه خداوند توبه کرد. 35 ـ گفت: پروردگارا! مرا ببخش و حکومتى به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچ کس نباشد، که تو بسیار بخشنده اى»! 36 ـ پس ما باد را مسخّر او ساختیم تا به فرمانش به نرمى حرکت کند و به هر جا او مى خواهد برود! 37 ـ و شیاطین را مسخّر او کردیم، هر بنّا و غوّاصى از آنها را! 38 ـ و گروه دیگرى را در غل و زنجیر قرار دادیم. 39 ـ (گفتیم:) این عطاى ماست, به هر کس مى خواهى ببخش، و از هر کس مى خواهى امساک کن، و حسابى بر تو نیست. 40 ـ و براى او (سلیمان) نزد ما مقامى ارجمند و سرانجامى نیت. فراماسون ها بر خلاف قرآن , مدعی هستند که حضرت سلیمان (نعوذ بالله) از طریق متولد شده و یک جادوگر می باشند که در منابع تحریف شده ی یهود نیز چنین اعتقاداتی توسط پیروان عقاید کابالا وارد شده است. برای ایشان از نام شاه سلیمان استفاده می کنند و پیامبری ایشان را قبول ندارند. آنها معقتد هستند با تخریب مسجدالقصی و ساخت معبد سلیمان می توانند قدرتی مانند قدرت های یکه خدا به حضرت سلیمان (ع) عطا کرده بود کسب نمایند. از نظر آنها پیروی از شیطان و پرستش ابلیس بخشی از حکمت الهی است آنها خدا را بخشی از شیطان و شیطان را بخشی از خداوند می دانند که عقیده دارند از هرکدام که بخواهند می توانند پیروی کنند. یکی از دلایل ایجاد شدن عقاید صهیونیستی همین موضوع است و به خیال خودشان فکر می کنند با پیروی از عقاید باطلشان و ساخت معبد سلیمان می توانند قدرتی مشابه حضرت سلیمان (ع) بدست بیاورند نام انجمن فراماسونری به معنای بناهای آزاد است و اشاره دارد به شیاطین جنی که برای حضرت سلیمان (ع) بردگی و بنایی می کردند و پس از از دنیا رفتن ایشان آزاد شدند. به همین دلیل این انجمن نیز بخشی از صهیونیسم جهانی است که در اکثر موارد با یهودیان صهیونیست هم عقیده می باشد. البته حضرت سلیمان تنها فردی نبود که خداوند به او اجازه داد تا ذلت و خواری خدایان دروغین کابالیست ها را آشکار کند. در گذشته نیز کابالیست هایی مانند نمرود سعی کردند با آتش که نمادی از شیطان جن بود , حضرت ابراهیم (ع) را بسوزانند که خداوند همان آتش را به گلستان تبدیل کرد رهبر کابالیست های مصر یعنی فرعون دستور به قتل کودکان داد تا دشمنی که برای او پیش گویی شده است را نابود کند , اما خداوند کاری کرد همان کودک پیشگویی شده یعنی حضرت موسی (ع) در زیر دست خود فرعون بزرگ شد بدون این که فرعون بتواند به او آسیبی برساند حتی در زمان حضرت موسی (ع) که کابالیست هایی مانند فرعون و ساحره هایش شیاطین جن را پرستش می کردند , ساحره ها سعی کردند با انجام سحر کاری کنند تا طناب هایشان در چشم مردم شبیه به مار دیده شوند. در صورتی که طناب ها اصلا مار نشده بودند اما عصای حضرت موسی به اذن خداوند تبدیل به یک اژدها یا مار غول پیکر می شود که مار را خود همان کابالیست ها نمادی از خدایشان شیطان می دانستند و ذیدند که چگونه همین نماد به صورت بسیار بزرگتر بر علیه خودشان استفاده شد. عصای حضرت موسی (ع) واقعا تبدیل به اژدها شد جادو های ساحره ها باطل گشت و زمانی که طناب های ساحره ها را می بلعید مردم می دیدند آن چیز که بلعیده می شود چیزی جز طناب های بی جان نیست در طول تاریخ همیشه همینگونه بوده است که این کابالیست های شیطان پرست به بدترین صورت ممکن پوزه شان به خاک مالیده می شود چون مستکبرترین ترین مردم همین مشرکین پیرو عقاید کابالا هستند که کابالیست های اصلی بیشتر به ظاهر خودشان را یهودی معرفی می کنند. خداوند از همان ابزاری که کابالیست ها می خواستند بر علیه مومنین استفاده کنند بر علیه خودشان استفاده کرد. یک نمونه اش در سال های اخیر اتفاق افتاد که قضیه ی داعش بود , همین تشکیل داعش بود که آنها داعش را تشکیل دادند و از آن حمایت کردند تا از این طریق کشور های اسلامی را تضعیف کنند و از میان بردارند و حتی مخفف نام داعش را نیز بر اساس نام isis که یکی از خدایانشان است قرار دادند. اما خداوند کاری کرد به بهانه ی مبارزه با داعش شیعیان کشور هایی مانند ایران - پاکستان- افغانستان - عراق - سوریه باهم جهت مبارزه با این دشمن متحد بشوند و حالا طبق اعلام خود رسانه های خارجی ایران به 7 کیلومتری مرز های رژیم صهیونیستی رسیده است و شیعه توانسته است سپاهی متشکل از چند کشور تشکیل بدهد که حاضرند جانشان را در راه اسلام و برای یکدیگر فدا کنند. در میان شاخه های مختلف کابالا , فرقه ی کابالای یهودی اوج پیروی از شیطان است , آنها از آموزه های شیطانی که در عصر حضرت سلیمان از آن پیروی می کردند را الگوی راهشان و به عنوان شریعتشان قرار داده اند , به صورتی که حتی در زمان پیامبر (ص) با این که می دانستند ایشان حق است و نشانه هایی آشکار داشتند که برایشان اثبات شده بود حضرت محمد (ص) پیامبر خداست باز هم به ایشان ایمان نیاوردند و از آموزه های شیطانی کابالا پیروی کردند و در ظاهر هم برخی از آنها مدعی شدند که مسلمان شده اند تا به داخل دین نفوذ کرده و فرقه های انحرافی ایجاد کنند تا مردم از اصول دین فاصله بگیرند. سوره ی بقره آیات 101 تا 103 : 101: وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ 102: وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلی مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّی یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ 103: وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ ترجمه سوره ی بقره آیه 101 : و هنگامی که فرستاده ای از سوی خدا (پیامبر اسلام) به سراغشان آمد ، و با نشانه هایی که نزد آنها بود مطابقت داشت ، جمعی از آنان که به آنها کتاب ( آسمانی ) داده شده بود ، کتاب خدا را پشت سر افکندند گویی هیچ از آن خبر ندارند ترجمه سوره ی بقره آیه 102 : ( یهود ) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم می خواندند پیروی کردند. سلیمان هرگز ( دست به سحر نیالود و ) کافر نشد ولی شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند. و ( نیز یهود ) از آنچه بر دو فرشته بابل هاروت» و ماروت» ، نازل شد پیروی کردند. آن دو فرشته به هیچ کس چیزی یاد نمی دادند ، مگر اینکه از پیش به او می گفتند: ما وسیله آزمایشیم کافر نشو! ( این آموزه ها می تواند باعث گمراهی شود! ) » ولی آنها از آن دو فرشته ، مطالبی را می آموختند که بتوانند به وسیله آن ، میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند ولی هیچ گاه نمی توانند بدون اجازه خداوند ، به انسانی زیان برسانند. آنها قسمتهایی را فرامی گرفتند که به آنان زیان می رسانید و نفعی نمی داد. و مسلما می دانستند هر کسی خریدار این گونه متاع باشد ، در آخرت بهره ای نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند ، اگر می دانستند ترجمه سوره ی بقره آیه 103 : و اگر آنها ایمان می آوردند و پرهیزکاری پیشه می کردند ، پاداشی که نزد خداست ، برای آنان بهتر بود ، اگر آگاهی داشتند در واقع (بر اساس آیه 101 سوره بقره) این نکته روشن می شود آن دسته از صهیونیست هایی که از عقاید مشرکانه کابالا پیروی می کنند به خوبی طرف حق و باطل را می شناسند اما از روی عمد و از روی انتخاب خودشان از شیطان پیروی می کنند پایان کنفرانسممنون از این که زمان ارزشمند خود را به این جلسه اختصاص دادید. ادامه کنفرانس در جلسه ی بعدی (قسمت پنجم) ارایه خواهد شد. اگر سوالی در مورد جلسه و مطالب مرتبط با آن دارید می توانید مطرح بفرمایید. جهت سلامتی و تعجیل در ظهور مولا امام عصر (عج) صلوات ✅ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

کنفرانس انلاین _عقاید شیطان پرستی جلسه سوم _ استاد بیاتی گروه مجمع جهانی خادمین شهدا بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ سلام و وقت بخیر عرض میکنم خدمت اساتید و مدیران و کاربران محترم گروه موضوع کنفرانس : عقاید شیطان پرستی صهیونیسم و فرقه ی کابالا (قسمت سوم) ✍ مروری کوتاه بر دو جلسه ی قبل: بنی اسرائیل و یهود تحت تاثیر آموزه های کاهنان معابد مصر که شیطان را به صورت بت پرستش می کردند قرار گرفته بودند و از تمدن مصر خوششان می آمد برای همین پس از خروجشان از مصر سعی کردند خودشان را هرچه بیشتر به مصریان شبیه کنند و این کار با پرستش گوساله ی سامری به عنوان نمادی از شیطان که در مصر باستان با نام آپیس پرستش می شد شروع شد آنها از فرقه ی شیطانی کابالا پیروی کردند و آن را با اعتقادات خداپرستی ترکیب کردند تا کابالای یهودی شکل گرفت در دو جلسه ی قبلی اسنادی ارایه شد (و در آرشیوی گروه موجود است) مبنی بر این که کابالیست ها یا پیروان کابالا برای تحریف یهود ویژگی های خدا را محدود نشان دادند که قدرتش با شیطان برابر است. همچنین به بحث قربانی کردن انسان برای شیطان پرداخته شد. اما در این جلسه به مهمترین نماد آنها خواهیم پرداخت مقام معظم رهبری در مورد نماد ستاره ی 6 پر فرمودند; صهیونیستها هر نقطه ى دنیا که خواستند یک ساختمانى بسازند، آن علامت نحس ستاره ى داوود را سعى کردند یکجورى رویش تثبیت کنند. کار ى شان اینجورى است (29 آبان 1387 , بیانات در دیدار شرکت کنندگان در هفدهمین اجلاس سراسرى نماز) ✍ شیطان پرستان و بخصوص کابالیست ها (پیروان فرقه ی کابالا) برای شیطان یک نماد در نظر گرفته اند. این نماد به عنوان شیطانی ترین نماد در عقاید آنها شناخته می شود. در این جلسه به بررسی این نماد و افشای حقیقت در مورد آن خواهیم پرداخت استفاده ی رژیم صهیونیستی از نماد ستاره شش پر به عنوان یک نماد رسمی ریشه ی ستاره ی 6 پر مربوط به شیطان است! در انجیل 7:43 (فصل هفتم کتاب اعمال رسولان - انجیل لوقا) هم اشاره می شود که این نماد ستاره ی صهیونیست ها مربوط به همان نماد های اعتقادات مشرکانه و قربانی کردن انسان برای شیطان است. ستاره ی 6 پر از نماد های مخصوص بت های مولوخ و بعل (که با نام های آپیس و گوساله سامری هم شناخته می شود) است ✍ در "کتاب صهیونیسم در مسیر سلطه" ، نوشته ی آقای اندرو کارینگتن هیچکاک به طور خلاصه گفته شده است که ستاره شش‌پر بر روی پرچم اسرائیل، نشانه‌ی عددی جانور 666 است. این جانور تمثال باستانی از شیطان است که به saturn [زحل] نیز شناخته می‌شود و روز مذهبی یهودیان در طول هفته به روز saturn معروف است و قربانی کردن انسان ها و کودکان نیز به همین شیطان تقدیم می شود این ستاره از شش ضلع، شش گوشه (زاویه) و شش مثلث کوچک درست شده است که معرّف عدد 666 می باشد. در کتاب جادوگری کابالیست ها با نام سفر رازیل هاملخ هم از ستاره ی 6 پر به عنوان نمادی برای انجام سحر از طریق شیطان مولوخ و بعل که جلوه هایی از ابلیس هستند استفاده شده است. از لحاظ معنایی تمام نماد های فوق هیچ تفاوتی باهم ندارند و هرکدام از آنها می تواند به عنوان نماد اصلی شرک یا جن پرستی مورد استفاده قرار بگیرد. این نماد در واقع از نظر مفهومی همان صفحه ی شطرنجی هم هستند ✍ تعدادی از معانی این نماد که با دو شکل مخالف هم نشان داده می شود مانند ستاره ی 6 پر یا دست های بافومت, یا نماد کنگ فو , نماد فرقه ی حلقه و همچنین نماد انجمن شیطانی فراماسونری , نماد فرقه های شیطانی تلما و رائیلیسم و یمانی دروغین و بر اساس این نماد درعقاید مشرکانه و کابالا صدها معنی و برداشت ارایه می دهند که برخی از آنها عبارتند از : بر اساس این نماد شیطانی , بشر از طریق دو جنس نر و ماده به وجود آمده است و خدایان این جهان در واقع خود انسان ها هستند. سرزمین مقدس یهود از نیل شروع می شود و تا فرات ادامه پیدا می کند با پیروی از شیطان و قوانین کابالا می توان هم بر آسمان ها و هم بر زمین تسلط پیدا کرد و به مقام خدایی رسید و معنای مشابه دیگر. بر اساس این نماد شیطانی, هرچه در بالا داخل ابعاد انسانها هست در پایین در ابعاد تاریک جنیان نیز هست. تسلط و در اختیار گرفتن ابعاد انسان ها و جنیان توسط دجال (به عنوان خدا) و صهیونیسم (به عنوان قوم برگزیده) برابر دانستن قدرت خدا و شیطان ادامه داشتن جنگ خیر و شر تا ابد بر اساس این نماد دلیل وجود شیطان این است که چون خدا وجود دارد باید در مقابلش شیطان نیز وجود داشته باشد. هر چیز در جهان دارای یک مخالف است تا تعادل برقرار شود ستاره شش پر که از نماد های مقدس فراماسون ها می باشد،از ۶ راس،۶ ضلع و ۶ زاویه تشکیل شده و بر اساس اعتقاد مسیحیان عدد 666 مطابق است با عدد دجال ضد مسیح. در انجیل عهد جدید بخش وحی 13 هم این نماد به صورت نشان عددی 666 از نشانه های جانوری مجسم و تحت امر شیطان (دجال ضد مسیح) دانسته شده است دجال های زیادی روی کار می آیند اما دجال اصلی و نهایی از بین همین صهیونیست ها است. در اسلام هم روایات فراوانی داریم که دجال مادرش یهودی است یا انسان هایی که به دشمنی با اهل بیت می پردازند در آخرت به عنوان یهودی شناخته می شوند و بخش عمده ای از یهودیان همان پیروان دجال هستند. نمونه منابع جهت مطالعه در روایات اسلامی: ( کمال الدین و إتمام النعمة، جلد2، صفحه319) و (بحارالانوار جلد13،صفحه482) و (بحارالانوار جلد13، صفحه485) و (بحار ج 52 ص 192) و ( صحیفه امام رضا ص 273ج 208 ) و (عقد الدرر ص 275) بر اساس منابع اسلامی نماد دجال ضد مسیح تک چشم چپ است که بر روی هرم یا کوهی قرار دارد. صهیونیست های کابالیست (پیروان فرقه ی کابالا) که شیاطین جن را پرستش می کنند در اراضی اشغال شده میدانی را به عنوان نماد منجیشان ساخته اند که در آن نماد تک چشم بر روی هرمی قرار دارد و آن را نماد منجی خودشان می دانند نماد تک چشم همراه با نماد ستاره ی 6 پر یا نشان عددی 666 در کنار هم توسط صهیونیسم جهانی استفاده می شود. یعنی هم نماد دجال در روایات اسلامی و هم نماد دجال در روایات مسیحی همگی به صهیونیسم جهانی (که خود را ایلومیناتی می نامند) و رژیم صهیونیستی مرتبط هستند این نماد روی دلار آمریکا نیز وجود دارد. اگر بر روی نماد تک چشم چپ شیطان روی دلار آمریکا نیز ستاره ی 6 پر را ترسیم کنیم به گونه ای که تک چشم در نوک بالایی ستاره قرار بگیرد در این صورت اگر حروف متصل شده به پره های ستاره را در کنار هم قرار دهیم عبارت ماسون ایجاد می شود که به فرقه ی شیطان پرستی فراماسونری اشاره دارد که آنها هم شیاطین جن را پرستش می کنند. علاوه بر آن در زیر هرم هم عبارت DCLXVI نوشته شده است که اشاره دارد به عدد 666 با در نظر گرفتن موضوع فوق بر اساس اعتقادات مسیحیت و همچنین بر اساس روایات موجود در اسلام در مورد نشانه های دجال و استفاده ی آشکار از نماد تک چشم چپ می توان گفت صهیونیست های کابالیست در واقع گردانندگان جریان دجال هستند. شما می بینید در بسیاری از فرقه هایی که ایجاد می کنند نیز برای دجال هایشان از همین نماد ها استفاده می کنند. این نماد را یا به صورت نشان عددی 666 یا به صورت ستاره ی 6 پر یا به صورت صفحه ی شطرنجی و نماد های مشابه آن که یک معنا دارند , مورد استفاده قرار می دهند بازمیگردیم به بحث اصلی جلسه که در مورد نماد های 666 و ستاره ی شش پر و دیگر نماد های مشابه اش بود. سایر فرقه هایی که از نماد های مشابه استفاده کرده اند و همین معنای نماد های بالا را دارد: محمد علی طاهری بنیانگذار فرقه ی شیطان پرستی حلقه (عرفان حلقه). نماد این فرقه دقیقا معنایی مشابه با نماد ستاره ی 6 پر یا صفحه ی شطرنجی دارد تمام اعتقادات پرستش شیطان در هریک از نماد های فوق خلاصه می شود. تمام این نماد ها در واقع دو چیز مخالف را نشان می دهند که در صفحه ی شطرنجی نیز همینطور است. صفحه ی شطرنجی نماد واقعی دروازه ی بین ابعاد است و در روایات هم داریم که شیاطین جن قادرند از داخل آن به ابعاد انسان ها وارد شوند (در یکی از روایات معتبر آمده که حتی نگاه کردن به آن حرام است) . علاوه بر این فراماسونها نیز در لوژ های خود از نماد صفحه شطرنجی استفاده می کنند. جادوگران نیز برای احضار شیاطین از آن استفاده می کنند . تعجب نکنید چرا اینقدر ورزش شطرنج در کشور ما و سراسر جهان تبلیغ می شود (شطرنج نیز همانند یوگا در واقع ورزش نیست بلکه به نام ورزش آن را ترویج می دهند) ✍در مورد شطرنج در بین مراجع اختلاف است برخی می گویند به دلیل قمار بودنش حرام اعلام شده و اگر برای قمار استفاده نشود حلال است و برخی آن را کاملا برای همیشه حرام می دانند. ما وارد بحث فقه نمی شویم چون نیاز به داشتن تخصص و علم در این زمینه است. پس نه می خواهم بگویم شطرنج حلال است و نه می گویم حرام است و نه در مورد آن حرفی را تایید یا رد می کنیم. فقط یک نکته را می گویم و تصمیم در مورد شطرنج را به خودتان واگذار می کنم. فرض کنید شخصی سنگ کلیه دارد و دکتر به او می گوید راه درمانش شراب است و در آن زمان شراب که حرام است برای فرد بیمار دیگر حرام محسوب نمی شود. خب اگر این فرد از شراب استفاده کند اگر چه در آن هنگام برایش حرام نباشد وحتی بیماریش درمان شود (که البته این نیز از نظر پزشکی قطعی اثبات نشده است و در روایات هم داریم در حرام خدا شفا وجود ندارد) اما اثرات منفی اش روی ذهنش , بدنش و روح او ایجاد خواهند شد. در مورد شطرنج نیز همین است چه بگویند حلال است و چه بگویند حرام است اثرات منفی و شیطانی اش سر جایش است برای همین است که هنوز نیز توسط پیروان شیطان استفاده می شود اما بحث این نماد که در اکثر موارد به صورت ستاره ی 6 پر است تنها در اطلاعاتی که در بالا ارایه شد خلاصه نمی شود. برای درک بهتر موضوع باید ببینیم کابالیست های به ظاهر یهودی در مورد خدا چه اعتقادی دارند و این ستاره علاوه بر جادوی قربانی کردن انسان دیگر نماد چیست آقای اسرائیل شاهاک در کتابی که در مورد شناخت یهود نوشته است اشاره می کند: براساس مکتب کابالا جهان تحت فرمان یک خدا نیست، بلکه خدایان پرشمار و متعددی با مشخصات و تأثیرات گوناگون که از یک تیرگی سرچشمه گرفته اند، جدای از علت العلل بر آن فرمان می رانند (ترجمه کتاب شاهاک اسرائیل، 1387، ص 72) در ادامه ی همین متن داخل کتاب می آورد که یک خدا وجود داشته است که از طریق سفیروت ها (قدرت های خدا در جادوگری کابالا) در نهایت به دو خدای مذکر و مونث تبدیل شده است که یک شیطان مذکر به سراغ خدای مذکر رفته است (جن آبی) و یک شیطان مونث (جن سرخ یا زن سرخ پوش) به سراغ خدای مونث رفته است برای این که خدایان مذکر و مونث با یکدیگر رابطه داشته باشند (رابطه جنسی) باید آنها را در ذهن تصور کرد و باید در کنار ستایش خداوند به ستایش شیطان مذکر و شیطان مونث پرداخته شود تا شیاطین سرگرم شده و خدایان را تنها بگذارند و در این فرصت دو خدا به هم نزدیک بشوند تا برای مدتی خدا یکتا شود. این نماد ستاره ی 6 پر که از دو مثلث تشکیل می شود نماد همان دو شیطان مذکر و مونث می باشد که با پیوند خوردن این دو مثلث خداوند در عرض موعود رابطه جنسی برقرار می کند و برای مدتی یگانه می شود. آقای آلن آنترمن در کتابی که در مورد شناخت یهودیت صهیونیست نوشته است اشاره می کند : خدایان مذکر و مونث و قدرتهای خیر (فرشتگان) و شر (شیاطین) همه در یکجا جمع می شوند و این یعنی خدای یگانه ی مطلق در یهودیت صهیونیستی. این قدرت نمادین (که با ستاره شش پر نمایش داده می شود) توجیه‌گر آیین‌های جنسی در عرفان کابالای یهود شد که در بزرگان کابالا نظیر شبتای و یعقوب فرانک آشکار گردید. (کتاب باورها و آیین‌های یهودی نوشته ی آقای آلن آنترمن . صفحات159 و160) پایان کنفرانسممنون از این که زمان ارزشمند خود را به این جلسه اختصاص دادید. ادامه کنفرانس در جلسه ی بعدی (قسمت چهارم) ارایه خواهد شد. اگر سوالی در مورد جلسه و مطالب مرتبط با آن دارید می توانید مطرح بفرمایید. جهت سلامتی و تعجیل در ظهور مولا امام عصر (عج) صلوات ✅ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

لحظاتی با استاد افشین علا ، شاعر شهیر ایرانی. همیشه برایم سوال بود چرا برخی هنرمندان اثاری زیبا و دلنشین خلق می کنند و برای همیشه در دل ها باقی می ماند تا اینکه در تاریخ ١٣٩٧/١١/٢٦ در حاشیه شب شعر به مناسبت تجلیل از عالم بزرگ ایت الله حق شناس در شهر اهرم تنگستان برگزار شده بود. برای لحضاتی توفیق شد در خدمت استاد افشین علا باشم . استاد علا شعری در مدح حضرت زهرای مرضیه ( س) خواند و بعد از مدتی از سالن خارج شد ، دیدم ایشان برای ادای نماز اول وقت وضو گرفت استاد در گوشه ای شروع به اقامه نماز اول وقت کرد اینجا بود که جواب سوالم را گرفتم استاد چنان با حال خوب و خاضعانه در برابر خالق یکتا به نماز ایستاد و چنان شمرده و با لحن ارام و دلنشین نماز می خواندکه بنده حقیقتا به وجد امدم . اری ! این قرب به خداوند است که به انسان ها عزت می بخشد نه صرفا هنر ،، هنر و بندگی انسان را به این درجه از بزرگی می رساند که شعرهای زیبایی در مدح ، ائمه اطهار ، اولیاء و شهدا ، سروده و در دلهای عاشقان جای گیرد. تقدیم به شاعر بزرگ و ارزشی استاد افشین علا جلیل اقامحمدی همدانی ١٣٩٧/١١/٢٧


استحاله فرهنگی یا جشنواره هنری ؟؟ 

✍جلیل اقا محمدی همدانی ❌پوشش و حرکت جنجالی نوازنده جشنواره_موسیقی! ‌ یکی از عکاسان جشنواره موسیقی با استوری کردن تصاویری نوشت: امشب حس و حال ۵۰ سال پیش تالار وحدت بهم دست داد حجاب نامتعارف و دست دادن ماری دوالا (بانوی نوازنده) با یکی از آقایان روی سن تالار رودکی حواشی زیادی ایجاد کرده است. باید عرض شود که اینگونه حواشی ها را نباید زیاد جدی گرفت ، به قول برخی تب زودگذر است !! سال هاست تهاجم فرهنگی تا درون منازلمان نفوذ کرده و ما همچنان در حال واکنش و ایجاد حواشی هستیم و عملا نخواسته ایم به طور جدی وارد مقابله شویم . ظواهر امر نشان می دهد بخش اعظمی از نهادهای فرهنگی در انحصار برخی عناصر مغرض قرار گرفته اند ، هر چند این عناصر نقشی بیشتر از یک عمله را ندارند ، اما بنابه دلایلی تاثیرگذارند! و همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در کنترل برخی برنامه ها نقشی موثر ندارد. البته نمی توان کل وزارت را زیر سوال برد چون زیر سوال بردن یک سیستم قانونی در واقع زیر سوال بردن نظام اسلامی است . در بدنه مدیریتی و اجرایی این نهاد انسان های با تقوا و شریف وجود دارد اما نفوذ و فشار برخی صاحبان قدرت قائده و قانون نظارتی و مدیریتی را بهم ریخته است . به نظر حقیر مشکل را فقط در یک نقطه می توان جستجو کرد انهم نفوذ ! اگر فکر کنیم امثال فرخ دین پارسای بهایی وجود خارجی ندارند کاملا در اشتباهیم بلکه ان چه که وجود دارد ، افکار الوده چنین اشخاصی است که سالیان طولانی در صدد تحریف دین مبین اسلام بوده اند و به مرور زمان و نسبت به شرایط بروز رسانی می شوند. از دیرباز فرهنگ اسلامی مرتبا مورد حمله بهائیت بوده وخواهد بود . تا زمانی که نتوانیم سازوکار مقابله را مدرن کنیم این قبیل دهن کجی ها به قانون و مردم ادامه خواهد داشت . تا زمانی که قشر فرهنگی مورد حمایت قرار نگیرد که با ساخت و تولید برنامه های سالم و جذاب بخشی از دغدغه های درونی و روحی مردم را مرتفع کند ، طبیعی است میدان برای ورود عناصر ضد فرهنگی باز ، و انچه خواسته های انان است با زبان هنر به جامعه القاء می شود. به تعبیر مقام معظم رهبری ، در مبارزه فرهنگی می بایست مقابله به مثل شود ، یعنی اگر دشمن در فکر ایجاد برنامه های مبتذل برای استحاله فرهنگی است ، در این سو باید جبهه انقلاب با ارائه برنامه های قوی ، نه تنها توطئه ها را خنثی ، بلکه قدم هایی بلند رو به جلو بردارد تا جامعه را برای چندین سال بلکه به اندازه یک نسل واکسینه کند. جدل های لفظی و رسانه ای نمی تواند به طور کلی راه نفوذ را ببندد اما مقابله به مثل قطع به یقین کار سازتر است. و اما مشکلی که جامعه کنونی را در برگرفته ،روحیه ثروت اندوزی و قدرت طلبی در بین برخی مسئولین حال حاضر است. بعضا که قدرت را تجربه کرده اند بنابه دلایلی مشخص از جمله رفاه طلبی مفرط در حال اندوخته ثروت مادی هستند ، این که می توان از ان به عنوان یک معضل اجتماعی نام برد ،باعث شده فضایی برای ورود قشر قدرت طلب باز شود .یعنی عملا سکان مدیریت به حال خود رها و قشر دوم به طمع کسب قدرت به هر شکل وارد ماجرا می شوند .اینجا بر اساس یک فرمول خاص هر دو قشر برای رسیدن به اهداف نیاز به ائتلاف دارند . لذا سر تا پای جامعه را محافظه کاری و ملاحضه کاری فرا می گیرد .دیگر نه تنها مردم و فرهنگ ملی مذهبی فراموش می شود .بلکه دغدغه های انسانی نیز رخت بر می بندد . مشکلات اصلی مردم رها و دغدغه های کاذب روانه اذهان بخشی از مرفحین بی درد شده و ولنگاری جای حجب و حیا و فخر فروشی جای سخاوت را می گیرد. خلع بوجود امده در این موارد بهترین راه نفوذ دشمن برای ضربه زدند به اصل فرهنگ اسلامی است . شناسائی نقطه ضعف های مدیران توسط دشمن و به تبع ان نفوذ ، در اراده انها نتیجه حال امروز را رقم زده و بدونه در نظر گرفتن شرایط مذهبی و دینی وقیحانه رفتارهای ساختارشکنانه در گوشه و کنار کشور رونق می گیرد. برای عده ای که در گیر هوا و هوس دنیایی شده اند و دست در دست دشمنان به هلهله و پایکوبی می پرازند .در چنین و فضای الوده می بینیم حتی حرمت ٢٧ شهید پاسدار که غریبانه و مظلومانه برای حفظ امنیت مردم سرزمین جان خویش را فدا نمودند را نگه نمی دارند. در سایه امنیتی که این مجاهدان بوجود اورده اند هر انچه می توانند به قانون الهی دهن کجی و بی حرمتی می کنند غافل از اینکه اگر نعمات حضرت حق را شاکر نباشیم در باتلاق اعمال خویش غرق خواهیم شد . ظلم و ستم به هر شکلی پایدار نخواهد بود ، وعده حضرت حق در قران است که می فرماید ؛ ان ربک لبلمرصاد . , پ، ن : ممکن است برداشت های متفاوتی از این متن صورت گیرد اما هر کسی در هر مقامی بهتر از دیگران از اعمال خویش باخبر است و مهمتر از ان خداوند متعال در همه حال ناظر بر احوال بندگان است . دنیا با همه وسعتش چنان حقیر و کوچک است که لحظه ای بخود می اییم که تسلیم مرگ گشته و را گریزی از ان نخواهد بود. قطره قطره خون پاک شهیدان و دانه های اشک مادران و فرزندان شهدا روزی در ترازوی عدالت از ما جواب خواهند خواست . ان شاالله که شرمنده نباشیم. والعاقبت للمتقین


دست اوردی پر از گناه سفر ریاست جمهوری اسلامی ایران به کنگان در حالی صورت گرفت که مسئولین استقبال از رئیس دولت تدبیر و امید برنامه هایی پر از گناه را تدارک دیده بودند. حضور خواننده خوش صدای مبتذل خوان و مجهز به سیستم صوتی نشان می دهد برنامه ها کاملا با هماهنگی مقامات شهرستانی و استانی بوده است . در شرایطی که مردم از وضع موجود در حوزه اقتصاد بسیار در رنج هستند ، و هر روز با ارائه راهکارهایی که کرامت انسانی را زیر سوال می برد در صددند که وانمود کنند به رفاه اجتماعی احترام قائلند ، یک روزمان ساعت ها باید در صف گوشت و مرغ بگذرد ! و روز دیگر در صف های طولانی میوه شب عید! تنها دغدغه حضور بانوان در باشگاه های ورزشی ، اجرای کنسرت های بی محتوا که اخیرا دوچرخه سواری مختلط در مرکز کشور نیز به ان اضافه شده است! بانوانی که تحت تاثیر برنامه استقبال از ریاست جمهوری قرار گرفته و در جلو دیدگان هزاران نفر به رقص و پایکوبی پرداختند شاید متوجه عمق فاجعه نباشند . فاجعه ای که در اینده زندگی انها را قطعا با مشکلاتی مواجه خواهد کرد . کمتر مردی پیدا می شود که چشم بر روی این واقعیت ببندد و فراموش کند همسر اینده اش ، در میان چشم نامحرمان رقصید و فیلم ان در سراسر کشور منتشر و برای همیشه در ارشیو دشمنان اسلام بایگانی ، تا در زمان خودش دوباره از ان استفاده و بهره برداری کنند. استحاله فرهنگی را که دشمنان اسلام سالهای قبل کلید زدند ، امروز حامیان رئیس دولت حکومت اسلامی اجرایی می کنند . چنین برنامه هایی غیر از فریب و انحراف افکار عمومی هدف دیگری نمی توان برای ان تعریف کرد. اگر نباشد چنین برنامه های کاذب ، به اسم نشاط اجتماعی قطعا همین جوانان مطالبات به حقی را طلب خواهند کرد .پس بهترین راه مشغول نگاه داشتن جوانان ، با این نمایش های مضحک و درد اور است. اما انتقاد اصلی به نهادهایی مثل ستاد امر به معروف و سایر بخش ها که مسئول و متولی امور فرهنگی هستند و از بیت المال مسلمین حقوق دریافت می کنند است . یا واقعا اقتدار کافی ندارند یا موضوع محافظه کاری اجازه دخالت نمی دهد؟ در هر صورت گناهی که در این شهر در روز روشن اتفاق افتاد به عهده مسئولین یاد شده و شخص امام جمعه محترم کنگان است و بایستی در محضر الهی و شهدای غرق به خون پاسخ دهند. باید پاسخ دهند که خون به دل امام زمان ( عج ) کردند و انها سکوت را ترجیح دادند. ✍محمدی همدانی

واکنش تند محمدی همدانی فعال فرهنگی به بی تدبیری مدیران اجرایی در شرایط بحرانی : دولت و مدیرانش دچار خود فریبی و دگر فریبی شده اند. در بدترین شرایط استاندار گلستان سفر به دور دنیا را به وظیفه خود ترجیح داده و به سفر خارجی می رود رئیس جمهور و برخی وزرا برای خوشگذرانی به قشم و کیش رفته و از مردم اسیب دیده غافلند. تنها هنر دولت برکناری استاندار و ایجاد حواشی پس از ان است استاندار گلستان به جای عذرخواهی استدلال صدمن ی غاز می اورد و می گوید: بیش از صد مدیر اجرایی در سفر خارج از کشور هستند این مسئولین حیا را خورده و ابرو را قی کرده اند ✍ خودفریبی و دگر فریبی خواص . یکی از عمده مشکلات که باعث لغزش و انحراف خواص از اصول اسلامی می شود ، خود فریبی است . کسانی که در مسند قدرت قرار می گیرند بنابه دلایلی که بیان ان از حوصله خوانندگان خارج است ، رفته رفته به مرحله ای می رسند که جبرا به خودفریبی روی اورده تا اعمال غلط خود را در ذهن خویش و دیگران مثبت جلوه داده تا افکار مردم را منحرف یا به تعبیری عوام فریبی کنند . اما این رفتار می تواند پیامدهایی نیز به دنبال داشته باشد .که می توان به دگر فریبی اشاره کرد انسانی که با خود صادق نباشد ، پیامد وخیم این مشکل روحی نه تنها دامن خود را خواهد گرفت، بلکه برای دیگران و جامعه هم گرفتاری هایی به دنبال می اورد. امیر مومنان حضرت علی (علیه السلام) می فرماید: هر کس با نفس خویش غش[خودفریبی]کند ، با دیگران بیشتر غش [فریب]خواهد کرد.(غررالحکم و دررالکلم، باب معرفة اامرءبعیبه، ح ٤٧٠٩) قران کریم در سوره بقره نیز می فرماید: می خواهند خدا ومومنان را فریب دهند ، در حالی که جز خودشان را فریب نمی دهند ، اما نمی فهمند . یکی دیگر از پیامدهای خودفریبی نافرمانی مدنی است . نافرمانی مدنی ، به معنای زیر پا نهادن ارمان ها و میثاق عمومی ، مدنی و ملی است؛ یعنی اینکه کسی در جامعه اسلامی زندگی کند، مدعی دین و دیانت و حتی معتقد به حکومت دینی باشد ؛ اما در عین حال علیه اساس قرارداد مدنی و تمدن دینی خود با زبان و قلم و رفتار نادرست شعار دهد. مشکل عالم اسلام این جاست که اشخاصی از درون تمدن اسلامی ، با شعارهای قرانی و اسلامی ، مصداق حق و باطل را جور دیگری نشان می دهند، در حالی که خود می دانند مصداق واقعی هر یک کدام است. دگر فریبی سابقه طولانی در تاریخ دارد که می توان به حکومت معاویه اشاره کرد: این حکومت با فریب عوام و تطمیع خواص ، جامعه اسلامی را متزل کرده و حق و باطل را چنان درهم امیختن که کمتر کسی می توانست حق را از باطل تشخیص دهد. دگرفریبی معاویه و مستشارانش با همکاری برخی متخصصان جنگ روانی و رسانه ای مردم لج اندیش و ساده لوح را به درجه ای از جهالت رساندند که مردم لعن بر ابلیس را ترک و وصی و جانشین پیامبر خاتم ص را بعد از نماز لعن می کردند. نتیجه این جنگ و تقلید کورکورانه مردم حادثه غم بار کرببلا را رغم زد و بلکه اجماع ائمه هدی ع را به غربت کشاند. امروزه اگر می بینیم با وجود مشاهدات عینی ، برخی نهادها ی خدوم مورد بی مهری قرار می گیرند و مشکلات به جای مانده از سایر مسئولین به راحتی به حساب ایشان نوشته می شود بدین معنی است که جنگ روانی دشمن به خوبی فعال و نقش دگر فریبی را بخوبی اجرا می کند. نیازی نیست به سال های دور برگردیم ، فقط به دو موضوع، خلاصه وار اشاره می شود : زله دردناک کرمانشاه و سیل ویرانگر روزهای اخیر در استان گلستان شاید بهترین گزینه باشد. از وقوع زمین لرزه کرمانشاه تا به امروز اگر منصفانه بررسی کنیم خواهیم دید چه کسانی خادم ، و چه کسانی به دنبال فرار از رفع مشکلات و ایجاد چالش و حواشی بودند! در استان گلستان نیز به همین منوال ، از شروع سیل تاکنون چه کسانی با تمام توان وارد صحنه شده و بی ادعا کمک رسانی می کنند و چه کسانی به یک شعار پوچ بسنده می کنند. حقیقت ماجرا این است که برخی مسئولین صرفا برای کسب قدرت یا پرکردن فضاهای خالی پست های مدیریتی امده اند نه برای خدمت به مردم! وقتی استاندار یک استان در بدترین شرایط ، سفربه دور دنیا را به وظیفه خویش ترجیح می دهد و سایر مسئولین برای گذران تعطیلات عید به قشم و کیش سفر می کنند ، به روشنی مشخص است که مردم برای چنین مدیرانی اهمیت ندارند!! بی اهمیت بودن مردم برای این افراد در طول این سال ها ،: با انواع گرانی ها ، اختلاس ها ، بی اخلاقی های لفظی ، وکاملا مشخص شده است . اما نکته ای که قابل هضم نیست این است که بسیاری از کسانی که خود در میان مردم هستند و فشارهای بیشماری را لمس می کنند چرا سعی در حمایت و تطهیر این نوع رفتار ها دارند؟ رفتار دوگانه برخی چهره های هنری و ورزشی نیز غیر قابل تصور است چنانکه در مواردی فریاد انسان دوستی غربی سر می دهند ، اما زمانی که مردم سرزمین شان در تب و تاب نجات از رنج ها هستند ، مصلحت اندیش شده و لال می شوند که گویی وجود خارجی ندارند. اما همین جماعت خود فریب و دگر فریب همانند سال های گذشته در تب و تاب انتخابات سراسیمه و پا برای کسب ارای مردم نقاب نفاق برچهره زده و برای چند روزی شعار مردم داری سر می دهند. این جماعت چنان حیا را خورده و ابرو را قی کرده اند که هیچ گاه به روی خود نمی اورند چه ظلمی در حق جامعه روا می دارند! در گذر زمان و نیاز با الفاظی فریبنده مردم را جذب ، و بعد از عبور از مراحل نیاز نگاهی از بالا به پایین دارند . اما در نهایت فراموش نشود همین مردم هستند که زندگی انها راتغییر می دهند. مطلب">


 

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم اربعین یا چهلمین روز شهادت سرور و سالار شهیدان اقا اباعبدالله الحسین علیه السلام خدمت خادمین محترم شهدا و افسران جنگ نرم تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال قبولی عزاداری های یکایک شما را خواهانم به برکت صلواتی بر محمد و ال محمد اربعین یعنی غم .اربعین یعنی تنهایی اربعین یعنی داغ بر دل نشسته. بی بصیرتی خواص و جهالت عوام داغی را بر دل شیعیان نهاد که با گذشت قرنها نه تنها ارام نمی گیرد بلکه هر ساله فوران می کند امروز با مشت های گره کرده می گوییم ما اهل کوفه نیستیم که مولای ما تنها بماند. پس تنهایی یعنی داغ ابدی روزی که مردم از همه جا امیدشان نا امید شد به سوی مولای مظلوممان هجوم اوردن برای بیعت ! در حالی که امام ولی ،وصی و جانشین حضرت رسول (ص)بود.اما غفلت باعث شد سالها خانه نشین شود. امام علی علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید :جماعت چنان بر من هجوم اوردن که ترسیدم امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام در ان شلوغی اسیب ببینند. و همانطور هم شد مردم کوفه نه در روز بیعت حسنین را مورد توجه قرار دادند نه بعد از شهادت امیر المومنین علی ع .ان روز پدر بود تا فرزندان خود را نجات دهد اما بعد سالها امام حسن ع با زهر کین و اقایمان حسین ع در جنگی نا برابر و در اوج نامردی سر از پیکر مطهرش برداشتند. این است که می گوییم اهل کوفه نیستم ان شاالله به برکت خون شهدا خداوند توفیق سربازی در رکاب ولی امر را به همه ما هدیه فرماید. در جلسه گذشته رسیدیم به شروع کار دولت خاتمی و اولین جرقه اشوب که قتل های زنجیره ای نام گرفت. این قتل ها توسط عده ای نیروی خود سر از وزارت اطلاعات انجام گرفت و در نهایت توسط خود سربازان گمنام اقا امام عصر عج عوامل دستگیر شدند. به دنبال شناسایی و دستگیری عوامل جنایت انتظار می رفت فضای کشور فروکش کند اما احزاب و گروه های جبهه دوم خرداد در یک اقدام هماهنگ و مشکوک به جای حمایت و دلگرمی دادن به وزارت اطلاعات و نیروهای خدوم و انقلابی ان در کشف این توطئه خواستار برکناری وزیراطلاعات شدند حالا اهداف چی بود؟؟ اهداف دشمن ایجاد بدبینی در احاد جامعه نسبت به نهادهای امنیتی و انقلابی کشور انداختن این قتل ها به گردن علما و مراجع بزرگ تقلید حامی نظام اسلامی مقاباه با راهبرد فتح سنگر به سنگر نهاد های کشور توسط گروه های دوم خردادی که طبق تئوری فشار از پایین و چانه زنی از بالا می خواستند وزارت اطلاعات را نیز به بهانه این قتل ها دردست بگیرند و عمده هدفشان جایگزنی عوامل خود با نیروهای کارکشته انقاابی و ارزشی وزارت خانه بود و در مرحله بعدی به سراغ نهادهای انقلابی نظیر سپاه پاسدارن نیروی انتظامی و به نوعی فتح سنگر به سنگر بروند در این جا نقش شخصیت ها نشریات و رومه های انقلابی مثمر ثمر واقع شد و با روشنگری تک تک اهداف دشمن را برای مردم برملا کردند و مهمتر از همه بیانات مهم و روشنگری رهبری معظم انقلاب این مشکل مرتفع گردید چند ماه پس از ماجرای پر افت و خیز قتل های زنجیره ای یکی دیگر از غمبارترین رویدار های این دوره یعنی فاجعه کوی دانشگاه به وقوع پیوست ماجرا ازانجا اغاز شد که فضای فرهنگی کشور سخت مورد تاخت و تاز عده ای قلم به دست بی تعهد و تعدادی فرصت طلب که وابسته به دشمن بودند قرار گرفت اگر دقت کرده باشید امروزه هم همین افراد در همه مشکلات نقش افرین هستند البته نوع انجام کار تغییر کرده که حال به علت گستردگی فضای مجازی هم اجرای کار راحتر شده هم کم خطر تر زیرا با استفاده از سایه روشنی را می زنند. به هر حال در ان زمان نیز مسئولین فرهنگی بی توجه به هشدارهای رهبر بصیر انقلاب مراجع تقلید و عناصر متدین و دلسوز همچنان بر ت بی ضابطه مدارا و تساهل در عرصه فرهنگی پافشاری می کردند حال دران زمان جالبه بدانید شخصی مثل عطاالله مهاجرانی وزیر ارشاد نظام اسلامی بود و جالبتر اینکه همین شخص که حال در راس دشمنان اسلام قرار گرفته با تبانی و ملاحظات نمایندگان مجلس که مورد استیضاح قرارگرفته بود رها و مجددا رای اعتماد گرفت خدا لعنت کنه مسئول خائن رو و خدا لعنت کنه مسئولی که بی توجهی به دستورات ولی امر خویش می کنه. گفتن برخی مطالب دل انسان رو به درد می اورد اما چاره ای جز گفتن ندارم حضرت اقا وقتی از تهاجم فرهنگی ، شبیخون قتل و عام و توطئه سخن می گفتن همین شخص خائن در رومه صبح امروز ازاین مسائل به عنوان توهم یاد کردند یکی از ضربه های اساسی در این دولت ازادی مطبوعات بود دانشگاه تهران که مدتها در اثر تحریکات عوامل افراطی خصوصا نهضت ازادی و نیز اتفاقات ی پیاپی در تب و تاب به سر می برد و با انگیزه مخالفت با تصویب کلیات طرح اصلاح قانون مطبوعات به صحنه تجمع های اعتراض امیز و درگیری های خشونت بار تبدیل شد یک تجمع دانشجویی کم کم تبدیل به یک اشوب خیابانی گردید اجرا گردید اما با نام و اصطلاحات دیگری دقیقا از تیرماه ٧٨ به بعد اتفاقاتی رخ داد که کاملا ازتصمیم و عزم جدی عاملان ان برای براندازی نظام اسلامی حکایت می کرد و عده ای اوباش به و اغتشاشگر به اسم دانشجو دست به اشوب فراگیر در سطح شهر زدند اشوبگران با شعارهای تحریک امیز و با ایجاد جوی از رعب و وحشت به عابران و رهگذران حمله می کردند و به مسئولان عالی رتبه از جمله امام راحل و مقام معظم رهبری توهین و هتاکی می نمودند خاطرات سردار نظری فرماندهی وقت نیروی انتظامی تهران بسیار خواندنی است با اینکه دست پلیس برای سرکوب اشوب باز بود اما دستور عدم برخورد مانع از برخود پلیس با ارازل می شد ایشان در کتاب خاطراتش می نویسد برخی حتی اقدام به برپایی ایست بازرسی کرده بوده و مامورین ناجا را بعد از ضرب و شتم خلع سلاح می کردند و حتی اشوب گران به انواع وسایل نظامی از قبیل بیسم سازمانی پیشرفته مجهز بودند و اشوب ها را به هرنقطه ای می کشاندند ودر این قائله نیز مقام عظمای ولایت بار دیگروارد میدان شد وبا هشدار نسبت به اهداف دشمن از دانشجویان خواست با حفظ هوشیاری به برنامه های دشمن کمک نکنند همانطور که عرض شد فقط در قم برخی شهرهای اصفهان زحماتی را طرفداران منتظری ایجاد می کردند اما در این مقطع که به بحث مربوط است سایر شهرها ارام بود در ان زمان بود که حضرت اقا در یک سخنرانی که دل همه ازادگان را به درد اورد ضمن توصیه و هشدار در اوج مظلومیت فرمود : اگر عکس مرا هم اتش زدن شما سکوت کنید دراین حادثه بسیار تلخ نیروی انتظامی به عنوان یک بازوی امنیتی کشور از طرف دوست و دشمن مورد بی مهری قرار گرفت با اینکه تلاش خیلی از بدخواهان را با هوشیاری جهت برهم زدن نظم و ارامش ناکام گذاشته بود که به یک مورد ان مختصرا اشاره می شود عناصر افراطی تلاش داشتن تا این حادثه خطرناک را به مسابقه فوتبال بین دو تیم پیروزی و استقلال در استادیوم صدهزار نفری ازادی بکشانند این موضوع می توانست بر ابعاد این فاجعه افزوده و کشور را در وضعیت بحرانی غیر قابل تصوری قرار دهد فرماندهان ناجا پس از ناکامی درمتقاعد کردن مسئولان ذی ربط برای به تعویق انداختن این مسابقه با امید به عنایت الهی و درایت خود نگذاشتن انچه بدخواهان نظام بود اتفاق بیفتد بزرگ نمایی برخی اتفاقات و درج دروغین برخی اخبار نظیر کشته شدن تعدادی از دانشجویان ، حتی تعدادی از علمای قم را وادار به موضع گیری کرده بود ، رومه خرداد با تیتر درشت نوشته بود : کوی دانشگاه به خاک و خون کشیده شد. یکی از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت در تجمع درب اصلی دانشگاه اعلام می کند: اجساد شهدای دانشجو باید به ما تحویل داده شوند و دولت باید امنیت تشییع جنازه باشکوه انها را که ما برگزار می کنیم تضمین کند!! این درحالی بود که به تصریح گزارش کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی هیچ دانشجویی در حادثه کوی دانشگاه کشته نشده است رهبری معظم انقلاب در سخنرانی بیست و یکم تیرماه خود ضمن تاسف بار خواندن حادثه کوی دانشگاه و تفبیح حمله عناصر مشکوک به خوابگاه دانشجویان به اسم نیروی انتظامی و با شعارهای اسلامی خواستار برخورد بامجرمان این حادثه می شوند و از دانشجویان به طور شایسته ای دلجویی می کنند عمدارکمیل: دبیر شورای امنیت ملی چه کسی بود اون زمان؟ همدانی: اما : در نقطه ای دیگر پایتخت همچنان در اتش و نا ارامی های هدفمند که اشکارا از ان سوی مرزها هدایت می شد می سوزد. که ان شاالله به شرط حیات در جلسات اینده خدمت سروران گرامی ارائه می گردد.


سلام علیکم قبل از شروع جلسه از سروران ارجمندم عذرخواهی می کنم بابت تاخیری که بوجود امد. متاسفانه مشکلاتی در نت بوجود امد هر چه تلاش کردم نتوانستم راس ساعت مقرر در خدمت بزرگواران باشم .امیدوارم حقیر را عفو بفرمایید. در جلسات گذشته در مورد زحماتی که جریان اصلاح طلب برای مردم و نظام اسلامی درست کردند بخش هایی عرض شد .که حادثه کوی دانشگاه یکی از انان بود. بعد از قتل های زنجیره ای نوبت به حوادث تلخ کوی دانشگاه تهران رسید. تعدادی افراد به صورت هدفمند به اسم دانشجو وارد دانشگاه شده و تعدادی نیز به نام نیروی انتظامی و امنیتی به اصطلاح ( لباس شخصی ها ) برای مقابله ورود کرده و دانشجویان واقعی را مورد ضرب و شتم قرار دادند با گزارشی که کمیته تحقیق شورای عالی امنیت ملی مبنی بر اینکه هیچ دانشجویی در حادثه کوی دانشگاه کشته نشده است بایستی تنش ها کم شود ولی برخی از ارام شدن فضا ضرر می دیدند. به هرحال . رهبری معظم انقلاب در سخنرانی بیست و یکم تیرماه حادثه کوی دانشگاه و حمله عناصر مشکوک به خوابگاه دانشجویان به اسم نیروی انتظامی و شعارهای اسلامی را تاسف بار خوانده و خواستار برخود بامجرمان این حادثه می شوند و از دانشجویان به طور شایسته ای دلجویی می کنند و اما . در پی شدت یافتن وخامت اوضاع ٢٤ تن از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران با ارسال نامه ای محرمانه به رئیس جمهور ( خاتمی ) ضمن ابراز نگرانی شدید از خونسردی مسئولان ذی ربط در قبال حوادث تلخ جاری از او خواستندسریعا با اقدامات موثر به این غائله پایان دهند در غیر این صورت سکوت را جایز نشمرده و خود بر حسب وظیفه وارد عمل خواهند شد که این نامه پس از چند روز افشا و خود موضوع جنجالی دیگری شد یکی از امضا کنندگان این نامه سردار سرافراز سپاه اسلام حبیب حرم عمه سادات حاج حسین همدانی عزیز بودند روحشان شاد. اگر به یاد داشته باشید در پی شهادت مظلومانه شهید حاج حسین عزیز رسانه های اصلاح طلب نه تنها از این رزمنده فداکار و جانبرکف تجلیل نکردند بلکه برخی از انان بی شرمانه با جملات وقیحانه دل محبان شهید را به درد اوردند که یکی از رومه ها در کمال وقاحت خبری را تیتر کرد که : سرتیپ حسین همدانی کشته شد !! هر چند توسط مسئولین وقت ارشاد تذکر گرفت اما نشان دهنده کینه این عناصر از سردار عزیزمان بود اصلاح طلبان به خاطر امضای این نامه و مقابله با فتنه گران سال ۸۸ از شهید حاج حسین عزیز کینه بر دل داشتند و کینه های خود را بدین شکل خالی می کردند بنابر این باید عرض کنم ؛ گستره اشوبها در شهر تهران به خیابانهای منتهی به بیت رهبری نیز رسید در شهر تبریز نیز تحرکات مشابهی در حال وقوع بود بیم ان می رفت که رفته رفته این وضعیت به سایر شهرها نیز سرایت کند در اینجا لازم است عرض شود از اتش افروزی رسانه ها معاند نباید غافل شد که همگام با اشوب گران با نشر مطالب تحریک امیز و احساسی به این حادثه کمک و یاری می رساندند حال دشمن چگونه می توانست در اتش فتنه بدمد ؟؟ طبیعتا از طریق افراد نفوذی افراد نفوذی باید از بین چه کسانی انتخاب شوند؟ از بین عناصر بریده و از نفس افتاده که هم سوابق مبارزاتی و انقلابی داشته باشند و هم راحت بتوانند در نهادها نفوذ کنند یکی از افرادی که برای دشمن حائز اهمیت بود شخصی به نام عبدالله نوری بود که در مورد خدمات این عنصر خائن به دشمن مطالبی عرض خواهیم کرد. نفوذ افرادی چون نوری مهاجرانی و.را می شود از داستانهای غم انگیز انقلاب برشمرد. بازگشت شرمگینانه برخی از گروه ها و عناصر انقلابی به اغوش دشمنان که سال های سال توفیق مجاهدت علیه انان را در حیات ی خود به ثبت رسانده بودند. البته این نکته مختص زمان ما نیست و به تعبیر مقام معظم رهبری هر انقلابی ریزش و رویشی دارد.در هرزمانی چهره ها و عنصرها به دلایل گوناگون به گذشته انقلابی خود پشت و پا زدند و راه خیانت را در پیش گرفته یا دست کم به عنصری بی تفاوت777777&*** تبدیل شدند. البته عرض شود همین عناصر بی تفاوت با سکوت خویش ضرباتی شاید مهلکتر از دشمن به نظام اسلامی وارد می کنند که گناهشان کمتر از دشمنان نیست ؛ که اتفاقا شهید بزرگوار سردار باکری در یک پیام کوتاه و تاریخی این نیروها را پیش بینی کرده بودند که تاریخ نیز در حادثه غم بار کرببلا از این افراد به ننگ یاد می کند این دلایل می تواند ضعف بنیادهای ایمانی و اعتقادی کاستی های شخصیتی افراد ، و یا تحت تاثیر وسوسه وتحریکات عوامل دشمن قرار گرفته باشندو دشمن نیز از همین ضعف ها استفاده می کند. عبدالله نوری یکی از اشخاصی بود که سابقه ممتد در مبارزات علیه رژیم ستم شاهی و خدمات پس از انقلاب اسلامی داشت او با حکم حضرت امام رحمت الله علیه نماینده ایشان در جهاد سازندگی ،بود و همچنین ، عضویت در شورای عالی امنیت ملی ، تصدی یک دوره وزارت کشور در دولت سازندگی نیز در کارنامه دارد. و سپس وارد دولت اصلاحات خاتمی شد و به دلیل عملکرد ضعیف ، نا موفق و پرتنش توسط مجلس استیضاح و برکنار شد. اما سپس در انتخابات اول شوراهای شهر تهران به عضویت شورای شهر تهران در امد. نوری همزمان با مدیریت رومه خرداد اهداف ی خود را دنبال کرد و با استخدام و بکارگیری عناصر مشکوک و بعضا ضد انقلاب و لائیک تلاش کرد تا به حرکت اصلاحی جبهه دوم خرداد شتاب بیشتری بدهد از این رو به واسطه رومه افراطی و تند رو خرداد در بسترسازی این حرکت از هیچ اقدامی هر چند معارض با مبانی دین و اصول انقلاب دریغ نکرد. تهاجم بی وقفه به احکام و مبانی دینی و شرعی ، حمله به نهادهای قانونی و حمایت از عناصر ضد انقلاب و بی دین ، ترویج فلسفه های منسوخ غرب که سرانجامی جز نهیلیسم و پوچ گرایی و دین گریزی نداشت، بخشی از کارنامه رومه وابسته به عبدالله نوری بود. این رومه با دروغ پردازی و شایعه سازی تنور التهابات و هیجانات ی می دمید در روز ١٨ تیر ٧٨ با تیتر دورغین خود با عنوان دانشگاه به خاک و خون کشیده شد به پرچم انتقام خواهی اشوبگران بدل شد . اشوبگران با در دست داشتن این رومه به هر سو می رفتند چنان حس انتقام جویی را در دل افراد ساده دل بر می افروختند که گویی این حرکت را پایانی جز خونخواهی از عوامل زحمتکش نیروی انتظامی نبود.!! در پی گسترش این گونه اقدامات و تخلفات حفاظت اطلاعات نیروی انتظامی ، ستاد احیا امر به معروف و نهی از منکر ، صدا و سیما و گروهی از اقشارمختلف مردم از جمله طلاب و دانشجویان با تنظیم شکایت نامه ای به دادگاه ویژه ت خواستار محاکمه وی شدند در کیفر خواست صادره از سوی دادگاه عبدالله نوری به توهین و افترا به مسئولان و دستگاه های وابسته به نظام و نشر اکاذیب برای تشویش اذهان عمومی ، فعالیت تبلیغی علیه نظام ، نشر مطالب مخالف موازین دینی ، اهانت به مقدسات مذهبی ، مقابله با نظرات و دیدگاه های اصولی حضرت امام ره و اهانت به معظم له ، ترغیب به شناسایی رژیم نامشروع صهیونیستی ، تبلیغ به نفع گروهک نهضت ازادی و دفاع از جبهه ملی ، ترویج ی اقای منتظری ، تشویق به مبارزه علیه برخی احکام مسلم اسلام و القای تضاد عقلانیت و دین متهم گردید. با عرض پوزش از سروران گرامی ، بابت اینکه وقت جلسه به طول انجامید امیدوارم حقیر را عفو بفرمایید. قابل توجه همسنگران گرامی بایستی عرض شود : هدف از بررسی این موضوعات تلخ شناخت بهتر گروه یا جناحی به نام اصلاحات است که این روز ها بسیار از انها می شنویم و بخشی از نهادها بخصوص اجرایی توسط این حزب مدیریت می شود . لذا مایلم بزرگواران بیشتر با پایه گزاران اصلاحات اشنا شوند . عبدالله نوری ، زحمات زیادی برای نظام اسلامی درست کرد که ان شاالله در جلسات اتی مفصل به انها خواهیم پرداخت.


 

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم شب همگی سروران گرامی بخیر باشد .امید که در غروب جمعه دلتنگی در صف منتظران واقعی امام غایب از نظرقرار بگیریم .ان شاالله. در جلسات گذشته بخشهایی از چگونگی تشکیل جریان اصلاحات خدمت سروران گرامی ارائه گردید. و همچنین به مقطعی اشاره شد که ریزش ها در میان یاران انقلاب به طور علنی اغاز شده بود. از جمله به انحراف و سقوط عواملی چون عبدالله نوری اشاره شد که به ادامه این بحث خواهیم پرداخت . با شکایت نیروی انتظامی و ستاد احیا امربه معروف و صداو سیما و.عبدالله نوری به دلیل : توهین و افترا به مسئولان و دستگاه های وابسته به نظام و نشر اکاذیب برای تشویش اذهان عمومی ، فعالیت تبلیغی علیه نظام ، نشر مطالب مخالف موازین دینی ، اهانت به مقدسات مذهبی ، مقابله با نظرات و دیدگاه های اصولی حضرت امام ره و اهانت به معظم له ، ترغیب به شناسایی رژیم نامشروع صهیونیستی و. متهم گردید. دادگاه عبدالله نوری سر انجام روز شنبه ٨ ابان ٧٨ به صورت علنی در شش جلسه برگزار شد . وی در دادگاه با دفاع از مواضع جدید و انحرافی خود که در رومه خرداد منعکس می گردید به دفاع جانانه از نهضت ازادی ، تشکیک در نامه امام خمینی ره در خصوص عدم مشروعیت این گروهک ، حمایت قاطع از اقای منتظری و تشکیک در نامه امام به عزل منتظری ، اظهار تاسف نوری در عدم شناسایی رژیم اشغالگر قدس از سوی جمهوری اسلامی ایران و ترغیب به شناسایی این رژیم ، و نیز دفاع ازسازش با امریکا و نکوهش مسئولان به خاطر امتناع از مذاکره با امریکا ، از موضوعاتی بود که حیرت همگان را برانگیخت! حالا دقت کنید ؛مذاکره با شیطان بزرگ و مشروعیت بخشیدن به رژیم جعلی اسراییل موضوعی نبوده که در این مقطع برای کمک به اصطلاح حل مشکل اقتصادی باشد یا ننگ نامه ای مثل برجام به یک باره از ذهن برخی تراوش کرده باشد بلکه نشان می دهد یک برنامه قدیمی و منظم بوده که در زمان های مختلف تغییر ظاهر می داده است . همچنین عبدالله نوری با غیر قانونی خواندن دادگاه ویژه ت که با حکم حضرت امام فعالیت می کرد و نیز در پیشی گرفتن مشی گستاخانه و هتاکانه نسبت به اصل دادگاه و تصمیمات ان ، پرده ای دیگر از تقابل با اندیشه های فقهی و حکومتی امام را به نمایش گذاشت. بالاخره پس از شش جلسه و استماع اخرین دفاعیات متهم با ذکر مستندات قانونی ، به پنج سال حبس و پنج سال محرومیت از فعالیتهای مطبوعاتی محکوم گردید. عبدالله نوری که روزگاری به دلیل پیروی از امام خمینی ره و رهبری معظم انقلاب ، از نگاه رسانه های بیگانه مستحق هرگونه توهین و دشنام بود ، به یک باره به قهرمانی در خور تجلیل و ستایش تبدیل شد. جالب اینجاست که زمانی خود ایشان در جمع شورای اداری استان گیلان در تاریخ ٩ خرداد ٧٢ به همکاران خود در وزارت کشور هشدار داده بود : یک وقت جوری نشود که ببینیم که حرف های رادیوهای بیگانه با حرف ما جور دربیاید . وی در ادامه می گوید: من بالاتر از این بیان می کنم که نکند رادیو های بیگانه را ما تغذیه کنیم و انها نطق ما را بگذارند اما صد افسوس !! ؛ که سبو بشکست و ان پیمانه ریخت . او خودش نزد رسانه های وابسته به استکبار به سمبل ازادی خواهی و نو گرایی تبدیل شده بود .او دیگر یک انقلابی پیرو امام نبود بلکه از او به عنوان یک شورشی قهرمان در مقابل انقلاب و امام یاد می شد.! رسانه ها ی خارجی نسبت به این شخص و مسائل پیرامون واکنشهایی را نشان دادن که حقیر بخش هایی را اماده کرده و خدمت سروران ارجمندم ارسال می کنم واکنش برخی از رسانه های خارجی در مورد نوری : رومه گلوب اندمیل (کانادا) در تجلیل از نوری می نویسد: نوری اولین ایرانی بود که گفت : اگر فلسطینی ها خواستار صلح با اسراییل هستند ماکه هستیم که به دنبال جنگ باشیم (منبع خبرگزاری جمهوری اسلامی ،٢١ابان ٧٨) همچنین رومه سابورگر ناخریشتن اتریش هم با اشاره به دفاعیات نوری در دادگاه نوشت : نوری بر مقدس ترین تابوهای جمهوری اسلامی انگشت نهاد . او مشروعیت دادگاه ت را انکار کرد و بدین ترتیب جسارتی کرد که تا پیش از ان ، شجاع ترین اصلاح طلبان هم نکرده بودند . او میراث خمینی را که این دادگاه را خارج از قانون اساسی تأسیس کرده بود زیر سوال برد.(همان منبع ٢٢ابان ٧٨). بزرگواران به واکنش یا در واقع به یاداشت رومه اتریشی توجه کنید !! معلوم می شود برنامه ها توسط چه کسانی تدوین و چگونه باید اجرایی می شد ! از نظر انها هرکسی به ارمان های انقلاب و امام بتواند حمله ور شود یک عنصر شجاع است !! به هر حال همسو با دشمنان خارجی اصلاح طلبان نیز بیکار ننشسته و دست به اقداماتی می زنند : اصلاح طلبان برای ازادی عبدالله نوری کمیته ای تحت عنوان * همبستگی ملی برای ازادی نوری _ تشکیل دادند تا بتوانند در کنار اعتراضات فشارهایی را برای فرار وی از مجازات ترتیب دهند . گام بعدی اصلاح طلبان ، ایجاد تجمع های اعتراض امیز و فشار برای عقب نشینی قوه قضایی بود که البته از مدت ها قبل از سوی رسانه های بیگانه تبلیغ و ترویج می شد به طور مثال رومه نیویورک تایمز نوشت: زندانی شدن نوری می تواند به شورش هایی نظیر شورش های دوران انقلاب منجر شود . شورش هایی که سقوط حکومت سلطنتی را به دنبال داشت.(واحدمرکزی خبر ١٥ اذر٧٨) این موضوع خیلی جالبه : وقتی می فرمایند خداوند دشمنان را از احمق ها قرارداده اند ؛ حماقت انها کاملا مشخص است ، یک عده اغتشاش گر دنیا طلب را با مردم ازاده ای که جان در کف دست داشته و انقلاب را به پیروزی رساندند مقایسه می کنند . !! در پی این تحریکات و فعال شدن دفتر تحکیم وحدت و نیز شکل گیری هسته های شورش در دانشگاه ها ، اتحادیه اروپا و برخی از سازمان های جهانی نیز در حمایت از نوری از خود واکنش های تندی نشان دادند ازجمله سازمان حقوق بشر ، سازمان عفو بین الملل .رای صادره از سوی دادگاه را به شدت محکوم کرده و خواستار ازادی فوری و بی قید و شرط نوری شدند.(منبع رومه اریا، ١٦ اذر ٧٨) حال برای روشن شدن اهداف این سازمان ها فقط کافی است کمی تفکر کنیم به خاک و خون کشیدن هزاران کودک و مردم بی دفاع در سراسر دنیا برای انها اندازه ازادی یک فرد وطن فروش و دین فروش اهمیت ندارد!!واقعا چرا؟! به هرحال در این برهه اتحادیه اروپا نیز در واکنش به دستگیری و محاکمه گروهی از اصلاح طلبان از جمله عبدالله نوری و محسن کدیور که پیش از وی از سوی دادگاه ویژه ت محاکمه و محکوم گردیده بود . گسترش هرگونه روابط و ارتقای مناسبات تجاری اتحادیه اروپا را منوط به بهبود حقوق بشر کرد . این اتحادیه اعلام کرد که اعضای قبل از تعیین روابط با تهران شاهد موارد بیشتری از اصلاحات و بهبود وضعیت حقوق بشر در ایران باشند.(رومه صبح امروز ١٠اذر٧٨) با توجه به این مواضع باید حمایت های گسترده و هماهنگ کشورهای غربی از نوری را یکی از مهمترین سرفصل های زندگی این انقلابی پشیمان و از اتفاقات غیر قابل انتظار این رویداد به شمار اورد. در پایان این بحث بخش هایی از فرمایشات مقام معظم رهبری را در مورد این شخص و اشخاصی مشابه خدمت خادمین ارسال می کنم ان شاالله مورد استفاده قرار گیرد . نوری از نگاه رهبری معظم انقلاب اسلامی مقام معظم رهبری چند روز بعد در واکنش به این ماجرا فرمود : جبهه دشمن ، غیر از ان آدم غافلی است که خودی هم هست، منتها بیچاره دچار غفلت و اشتباه و فریب می شود . بر اثر حادثه ای عقده و کینه ای پیدا می کند و در مقابل نظام می ایستد ؛ درمقابل سخن حق می ایستد؛ در مقابل امام و راه امام می ایستد ؛ این ان دشمن اصلی نیست ؛ این یک ادم فریب خورده است؛ این یک ادم قابل ترحم است! دشمن اصلی کسی است که پشت سر این قرار می گیرد ، اما خودش را نشان نمی دهد؛ در داخل کشور خودش را نشان نمی دهد؛ در خارج کشور چرا ؛ در جبهه جهانی ، در جبهه بین المللی ، به عنوان یک عضو وفادار سازمان جاسوسی سیای امریکا یا موساد صهیونیست ها چرا؛ کاملا چهره او اشکار است ؛ حرف هم می زند ؛ حقایق را هم می گوید؛ انگیزه هایی را هم که برای مبارزه با اسلام و مسلمین دارد ، بیان می کند ؛ اما ان دنباله او که داخل کشور است،خود را دم چک اقتدار حکومت قرار نمی دهد ، می داند که این حکومت حکومت مقتدری است؛ حکومتی است که متکی به محبت مردم است؛ متکی به ایمان مردم است؛ ازحکومت می ترسند و خودشان را جلو نمی دهند . حرفشان را با یک واسطه ، با دو واسطه یا سه واسطه از زبان ادم های غافل می زنند . یک وقت می بینید طرف یک است ؛ اما غافل و فریب خورده و بی خبر ؛ یا یک دانشجو ست ؛ اما اسیر احساسات شده و نیندیشیده؛ یا یک فرد معمولی حتی انقلابی است؛ اما زمان را نشناخته ، دشمن را نشناخته یا احیانا دچار عقده و کینه ای شده است . حرف از زبان این فرد خارج می شود؛ اما این بیچاره حرف خودش نیست ؛ حرف دشمن است.((مقام معظم رهبری ٢٦اذر ١٣٧٨)) ان شاالله در جلسه اتی به دلیل وجود مشکلات در مجلس تاریخچه نمایندگان مجلس دوره ششم را مورد بررسی قرار می دهیم . التماس دعا دارم


بسم الله الرحمن الرحیم. جریان شناسی _ توطئه های نرم قسمت اول . قبل از ورود به بحث اصلی ، مطالبی به عنوان پیشگفتار خدمت عزیزان بیان می گردد تا درک موضوعات اصلی اسان گردد. همانطور که می دانیم ، انقلاب اسلامی در ٢٢ بهمن ١٣٥٧ به رهبری حضرت امام روح الله رحمت الله علیه و همت مردم ازاده ایران به پیروزی رسید. تاسیس نظامی مستقل به عنوان جمهوری اسلامی ، باعث نگرانی استکبار جهانی ، که در راس ان امریکای جنایت کار قرار دارد شد. زیرا استکبار جهانی نمی خواستند حکومت قدرتمندی را که بدونه وابستگی به شرق و غرب و با اتکا به مردم و اندیشه های مذهبی شکل گرفته ببینند. زیرا دشمنان این امکان را می دادند که این نظام در کل جهان تاثیرگذار شود و به یک الگوی جهانی مبدل گردد، پس توطئه هایی را برای براندازی و در مرحله بعد جلوگیری از رشد و شکوفایی این نظام مردمی به کار گرفتند . توطئه هایی که یکی پس از دیگری شکست خورد تا به امروز که انقلاب اسلامی چهل سالگی خود را اغاز کرده است .قابل ذکر است نظام اسلامی ایران با وجود همه شیطنت ها و خیانت های دشمنان داخلی و خارجی ، علاوه بر پیشرفتهای خیره کننده علمی و صنعتی ، شکل تازه ای از نظام مردم سالاری دینی را متکی به ولایت فقیه مطرح می کند که بسیاری از دولت ها و ملت ها بگونه ای درصدد دنباله روی از این شکل حکومت می باشند. نظام استکباری از فردای پیروزی انقلاب اسلامی به همراه مزدوران داخلی خود ، توطئه های مختلفی را شروع کردند. از تقویت گروهک های کمونستی برای تضعیف نظام مثل کودتای برخی خلبانان نیروی هوایی ، تحریک و حمایت از صدام برای حمله به ایران ، و شیطنت گروهای داخلی مثل منافقین یا چریک های فدایی خلق ، و ایجاد رقابت های ناسالم ی ، که هر گروه به نوعی خود را میراث دار انقلاب می دانستند.تحریک گروه های ی در حالی بود که اشوب های منطقه ای در کردستان در حال شکل گیری بود .درست ١٦ روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی وقایع کردستان به مهمترین مشکل کشور بدل شد . و وقایع مشابهی نیز در شهرستان گنبد روی داد . که در ان مقطع زمانی با وجود دولت موقت و مشکلات متعدد ، دولت موقت توان کنترل را نداشت. این ها بخش هایی از مشکلات اوایل انقلاب بود که خلاصه وار بیان شد. جنگ تحمیلی به مدت ٨ سال کشور عزیزمان را درگیر نمود که با شجاعت و ایثار مردم غیور ایران و با تقدیم هزاران شهید یکی از توطئه های بزرگ خنثی گردید. اما بعد از دفاع مقدس ، دشمنان وقتی اراده ملت ایران را تجربه کردند در یک اقدام جنگ نرم را کلید زدند . انقلاب مخملی . در ادامه می خوانیدانقلاب مخملی چیست . انقلاب مخملی در ایران .

به نام خدا عبرت نامه.جنگ احد انقلاب اسلامی بیشتر مواقع فکر می کنم انقلاب اسلامی ایران درگیر جنگی شبیه جنگ احد شده است.یا بهتر بگویم ،جنگ احد انقلاب در سال های اخیر آغاز گردیده ؛ عده ای از نیروهای وفادار به نظام اسلامی در دل میدان مشغول مبارزه با دشمنان هستند . در آن سو قوایی نیز برای پاسداری از تنگه های گوناگون از جمله فرهنگی ، اقتصادی وقرار دارند تا حملات احتمالی دشمن را دفع کنند. ظواهر امر نشان می دهد عناصر تامینی خارج از میدان دچار یک نوع نگرش دنیایی است ،بی انکه از وضعیت نبرد آگاهی داشته باشند و عاقبت اندیشی کنند ، دچار وسوسه های ابلیس شده و نگران از دست دادن غنائم می شوند. همانطور که قوای اسلام در جنگ احد دچار توهم پیروزی گردید و سراسیمه به دنبال سهم خواهی رفتند و شد آنچه نباید می شد. بعد از رها سازی تنگه های استراتژیک میدانی دشمن از ضعف بوجود آمده استفاده کرد و تعداد زیادی از مسلمانان حاضر در میدان را قتل عام نمود. این روزها اکثر مسئولین که وظیفه خطیر پاسداری از نظام اسلامی را بر عهده دارند به جای خدمت به خلق الله لحظه به لحظه در فکر تصاحب صندلی های قدرت هستند. طوری به جامعه القاء می شود که اگر دست درازی به بیت المال مسلمین نکنید به نوعی سهم خود را از دست داده و مغلوب می شوید. گاهی این گونه مسائل را به زبان هم می آورند و به بهانه های مختلفی چون : ذخایر نظام بودن و امثالهم حقوق های غیر مشروع خود را توجیه می کنند.مصیبت زمانی به اوج می رسد که اشخاصی با چهره های موجه از چنین استدلال های غلط دفاع می کنند. و این است عاقبت دنیا طلبی !!! انسان مادی به جای اینکه به فکر رضایت پروردگار باشد بیشتر به فکر رضایت گروه ها و جناح های خاص خواهد بود .این یعنی دنیازدگی مفرط که انسان را به قعر دوزخ می کشاند. دنیازدگی انسان را ترسو ، کذاب ، و منافق به بار می آورد ؛ حضرت علی علیه السلام به خاطر دنیازدگی خواص و جهل مردم جامعه تنها و مظلوم واقع شد.شخصی مانند عمر و عاص با پشتیبانی زر و فریب افکار عمومی شخصیتی چون علی ع را به تنهایی کشاند. یکی از دلایلی که می بینیم برخی مدیران به سمت غارت بیت المال می روند ، به سمت قدرت دنیایی می روند ، شاید اینگونه می پندارند برای بقاء بایستی از حربه زر و زور استفاده کنند.اما غافل از قدرت ایمان جبهه حق هستند که روزی ابهت آنان را در هم خواهند شکست. به یاد داشته باشیم بصیرت سواد نیست بینش است. با بینش می توان در مقابل دشمنان ایستاد و از غبار فتنه ها خارج شد. به خاطر دنیای مادی مراقب باشیم امام فروشی نکنیم !! ✍محمدی همدانی

به نام خدا جریان شناسی_ توطئه های نرم قسمت دوم __انقلاب مخملی انقلاب مخملی چیست؟ انقلاب های مخملی یا انقلاب های رنگی یا گلی از شیوه های برانداز نرم است که نوعی سرنگون کردن حاکمیت و جابجایی قدرت بشمار می اید و از شیوه مبارزه منفی و نافرمانی مدنی بهره می گیرد. غرض اصلی از طراحی و پیاده سازی انقلاب های مخملی ، براندازی حکومت هایی است که استکبار جهانی انها را مانع بسط و گسترش سلطه خود می دانند.این نوع انقلاب در چکسلواکی ، صربستان ، گرجستان ، اکران و قرقیزستان پیاده ، و باعث سرنگونی دولت هایشان شد. اما اهدافی که استکبار از انقلاب های رنگی دنبال می کنند: ١_تسلط بر مناطقی که از جهت ی و راهبردی اهمیت ویژه دارند. ٢_ کنترل مسیر انتقال انرژی و جلوگیری از تسلیحاتی شدن ان. ٣_ حذف یا مهار نظام هایی که مانع گسترش سلطه انان می شود. ٤_ ممانعت از ایجاد اتحادهای نظامی و امنیتی در اسیا و خاورمیانه و اسیای مرکزی. ٥_ همسو کردن کشورهای مورد نظر با ت های انان. ٦_ فرصت سازی اقتصادی برای استکبار ٧_ مهار بیداری اسلامی و این موارد بخش هایی از اهداف انان است ، با توجه به نکات ذکرشده ایا همچنان برخی سبک مغزان باید باور کنند که امریکا نگران حقوق بشر در ایران است؟ ایا صرف این همه هزینه صرفا برای نجات مردم است؟ و هزاران چرا های دیگر از این دست. حال می پردازیم به انقلاب رنگی در ایران . ایجاد انقلاب رنگی در کشور ما بخشی از پازل راهبردی امریکا برای تغییر ساختار جمهوری اسلامی ایران است که تاکنون به دفعات طراحی ، اما در هر نوبت با شکست مواجه شده است .پیشینه انقلاب مخملی در ایران به سال ١٣٧٨ و حادثه کوی دانشگاه باز می گردد .در روزهای اغازین سال ٧٨ نتانیاهو نخست وزیر وقت رژیم جعلی اسراییل ، خواستار فوری پروژه انفجار از درون ساختار حکومتی ایران شد و تاکید کرد باید با ایران کاری کرد تا همان اتفاقی که در شوروی سابق صورت گرفت پیش اید. درهمین راستا یکی از تجدید نظرطلبان طی مصاحبه ای با هفته نامه راه نو تصریح کرد : انقلاب اسلامی متاثر از الگوی حکومت شوروی سابق است و سرانجام انها یکسان است!! به این موضوع توجه کنید ، یعنی غیر از تغییر حکومت مرحله بعدی تجزیه ایران در دستور کار بوده است. این یکی از اهداف اصلی دشمنان است که ایران را تجزیه و متلاشی کنند ، برخی سبک مغزان نادان که فکر می کنند در صورتی که خدای ناکرده حکومت اسلامی کنار برود و به اصطلاح روشنفکران بر این کشور حکومت می کنند و ازادی به سبک غربی فوران می کند چقدر نادان و جاهل به تمام معنا هستند. اگر چنین اتفاقی رخ دهد گروهک های پلیدی چون منافقین و داعش و امثالهم از سرهای همین جماعت کوه می سازند. همان کاری را که پسر زبیر با مردم کوفه بعد از شکست قیام مختار کرد و چه بسا جنایتی فراتر از ان که تاریخ تاکنون به خود ندیده باشد در ادامه می خوانید. تشریح حادثه کوی دانشگاه و ادامه انقلاب رنگی در ایران باما همراه باشید. ✍همدانی

جریان شناسی

_ توطئه های نرم قسمت چهارم_ انقلاب مخملی پروژه قرقیزستانیزه کردن انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی درسال ١٣٨٣ با هدف ایجاد گسست در ساختار ی و برهم زدن انسجام اجتماعی اغاز شد. این پروژه با استعفای برخی از نمایندگان رد صلاحیت شده مجلس ششم و برخی دیگر از مدیران دولتی شروع شد؛ می توان گفت تحصن نمایندگان مجلس ششم نیز ادامه همین طرح بود . بی اعتنایی جامعه به تجدیدنظر طلبان و ناگاهی افراطیون از ظرفیت اجتماعی خود و از همه مهمتر قاطعیت رهبر معظم انقلاب اسلامی ، این پروژه را نیز با شکست مواجه کرد.ساماندهی انقلاب مخملی در ایران به وسیله بنیاد سوروس با واسطه افرادی در داخل کشور بوده است. بر اساس اعترافات افراد وابسته ، این بنیاد با حمایت از برنامه های خاورمیانه ای مرکز امریکایی " ولسون ، به دنبال ایجاد یک شبکه غیر رسمی در ایران جهت عملی نمودن اهداف براندازی نرم بوده است. در این راستا کیان تاج بخش ( مدیر و نماینده بنیاد سوروس در ایران) سعی داشته با راه اندازی کارگاه های مطالعاتی متشکل از جوانان و دانشجویان و تدریس اصول و مبانی شبکه سازی اجتماعی زیر ساخت های براندازی نرم در ایران را فراهم اورد.با اغاز شکل گیری فضای انتخابات دهم ریاست جمهوری اصلاح طلبان هواخواه لیبرالیسم و سکولاریسم با پشتیبانی دشمنان نظام اسلامی پروژه دیگری از سلسله پروژه های انقلاب رنگی در ایام انتخابات را طراحی و اجرا نمودند .این پروژه که گرجستانیزه نمودن و او کرانیزه کردن انتخابات بود، از مدت ها پیش از انتخابات در دستور کار قرار گرفته بود. پروژه جدید در سه فاز طراحی شده بود: ١_ جنینی ٢_ مقدماتی ٣_ تکمیلی فاز جنینی در درون خود سه مرحله را شامل می شود که هدف از اجرای ان زمینه سازی برای دو قطبی کردن جامعه به افراط و اعتدال بوده است . مراحل سه گانه این فاز عبارت است از : ١_ ایجاد کارشکنی در عرصه های مختلف برای ناکارامد جلوه دادن مسئولان معتقد به گفتمان انقلاب . ٢_ اعلام خطر و بحرانی خواندن اوضاع کشور و غیر عادی جلوه دادن ان. ٣_ تلاش برای بی اعتماد کردن مردم و ناامید ساختن ایشان از اوضاع فعلی و گره زدن امید مردم به جریان مخالف نظام و مدعی نجات ادامه دارد. پ_ن: با این تفاسیر ایا برای افراد جاهل مسلک بهانه ای برای تقلب در انتخابات باقی می ماند که از اشخاصی چون میر حسین و کربی که در راس فتنه قرار گرفته بودند حمایت کرده و خواهان ازادی انان از حصر خانگی باشند؟ ایا حقیقتا حکم حصر برای این خیانت بزرگ کافی بود یا نظام اسلامی براساس اموزه های دینی رفتاری مهربانانه قائل شد؟ در کجای دنیا و کدام کشوری چنین خیانت هایی را اینگونه پاسخ می دهند حتی کشورهایی که ادعای حقوق بشرشان گوش دنیا را کر کرده ، به حصر خانگی راضی می شدند؟؟ کاش برخی به جای تقلیدکورکورانه از شبکه های معاند ، ساعتی به موضوعات و مشکلات رخ داده تفکر و یا با چشمی باز و دور از احساس به بررسی کامل مشکلات می پرداختند ، تا بعد گذشت قریب به یک دهه همچنان تسلیم فریب زالو صفتان داخلی و خارجی نمی شدند. ✍همدانی


تبیین گام دوم انقلاب اسلامی _ سبک زندگی _ قسمت اول بسم الله الرحمن الرحیم #تبیین_گام_دوم_انقلاب_اسلامی ( سبک زندگی ) __١ از اغاز قرن بیستم تا به امروز ، طبق مشاهدات و مستندات ، بشریت در تکنولوژی پیشرفت های قابل توجهی داشته است. به این ترتیب هر روز منتظر اختراع جدید و مدرنی از ابزار الات صنعتی هستیم تا به کمک بشر بیایند و انسان ها را از انواع کارهای سخت و حتی معمولی نجات دهند. در کنار این قبیل تجهیزات ، وسایلی نیز به خدمت انسانهادر امده اند تا لحظات اضافی را با سرگرمی های متفاوت پر کنند، پس این همه تلاش از طرف دانشمندان و نخبگان صرفا برای ارامش ادمی است . حال باید بررسی کنیم ایا انسانهای دارای تکنولوژی مدرن، نسبت به گذشتگان چه میزان به ارامش جسمی و روحی رسیده اند. طبق اسنادی که از برخی مجلات و کتب بدست امد ؛ از قرن بیستم تا کنون قریب ٢ میلیارد نفر دست به خودکشی زده اند و جوانان بیشترین امار را به خود اختصاص داده اند. مصرف داروی های ارام بخش و خواب اور ، در جهان اماری تکان دهنده دارد. بر اساس امار تلفات نظامی امریکا در میدان های جنگ جهانی دوم سیصد هزار نظامی بود ،ولی در همان مدت دو میلیون امریکایی بر اثر بیماری قلبی تلف شدند که نیمی از این رقم به سبب نگرانی بوده است. جهان متمدن و انسان قرن فضا نیز با بیماری نگرانی دست به گریبانست.این بلای نوین و بیماری قرن ، دامنگیر بسیاری از ادمها شده و همه را به نابودی تهدید می کند. توسعه ی نگرانی و دلهره که ره اورد زندگی خشک ماشینی و معلول تمدن مادی غرب است ، انچنان صاحبنظران را بیمناک ساخته است که ان را بزرگترین بیماری قرن نام نهاده اند نگرانی یا ( ام الامراض) سرچشمه ی تمام یا اغلب بیماری های روحی و جسمی می باشد . سوهاضمه، زخم معده، زخم عثنی عشر، سرطان ، ناراحتی های قلبی ، بی خوابی ، سردرد ، ورم و درد مفاصل رماتیسم و حتی برخی از دانشمندان ، درد دندان و کرم خوردگی ان و یک سوم از امراض جلدی، ناشی از نگرانی و دل واپسی و هیجانات روحی می دانند. هر چند نگرانی در شرایطی هم لازمه زندگی است چون در زندگی پدیده های برابر و متضاد وجود داشته و دارد ، مثل نیش و نوش ، زشت و زیبا ، روشنایی و تاریکی و. پس ااضطراب و نگرانی تا حدی لازمه زندگی بشر است و فقدان ان به اصطلاح بی خیالی محض و بی غم بودن ، از نظر روانشناسی نوعی بیماری روانی بشمار می اید. اما در این عصر ،موجبات نگرانی و دلهره در زندگی ، زیادتر از هر دوره و زمان دیگر به چشم می خورد . وحشت و اضطراب از اینده مجهول و تاریک ، دلهره از موفقیت در تحصیل و عدم ان ، از شغل و پیشه و نحوه ی کار ، انتخاب همسر و زندگی مشترک و نحوه ی سلوک و زندگی خانوادگی ، وضع تحصیل و تربیت فرزندان و غیر ان . با اینکه در این عصر دلهره در ذاتش نهفته است خواه ناخواه ، مبارزه با نیش ها ، زشتیها و تاریکی های زندگی از طریق صحیح و راه اصولی باید صورت گیرد تا زندگی سالم و سعادتمندانه هر فرد تضمین گردد.و ما باید این راه اساسی و نحوه غلبه و تسلط بر نگرانیها را بیاموزیم و انها را مهار کنیم و از روشنایی و زیبایی بهرمند گردیم. در این قرن مدرنیته ، این فرهنگ پوچ غرب است که باید تغییر ماهیت دهد تا مردمانش به ارامش برسند. امام هفتم شیعیان ع به هشام می فرماید، لقمان حکیم به فزندش گفت: دنیا دریای ژرفی است که انسان های زیادی در ان غرق شده اند، تقوا و پرهیزکاری کشتی توست ان کشتی که پر از ایمان است . بادبانهای ان ، توکل برخدا ، نگهبان و پاسدارش عقل و فکر ، راهنما و ناخدایش علم و تدبیر و سکان ان بردباری و تحمل است . که در برابر توفان و امواج سهمگین دریای زندگی خرد نمی گردد.(اصول کافی ج ١ ص ١٦) راستی هم جز با چنین نیرویی نمی توان از ژرفای دریای پرتلاطم و پر خوف زندگی گذشت و از غرقاب نجات یافت. بدونه ایمان ، تحمل و بردباری اراده محکم و توکل به قدرت و لطف پروردگار جهان در مبارزه با زندگی ، نمی توان پیروز بود. نگرانی بلای عالمگیر _ که روزانه هزاران نفر بر اثر ان دست به خودکشی می زنند ، نشان ورشکستگی تمدن مادی غرب و نمودار فقر اخلاقی و فضیلت در اجتماع امروز است .عقربه ای است نمودار نارسایی علوم و دانش مادی در پاسخگویی به نیازمندیهای بشر و بازگو کننده ی عجز و ناتوانی قوانین بشری در حل مشکلات و اداره ی اجتماعات و رهبری انسانها. وگرنه چرا با پیشرفت علوم و تکنیک و فراهم شدن همه گونه وسایل رفاه و اسایش برای بشر و کامجویی و بهره گیری از همه پدیده ها ، به جای انکه انسانها را شادکامتر و سعادتمندتر کند ، فرسوده تر و بیمارتر کرده است.اسایش و ارامش سلب شده و جا به اضطراب و نگرانی داده است ، که گاهی این نگرانی ها با بن بست مواجه گشته و جنایاتی هولناک ، نظیر چند روزاخیر تهران و کازرون می افریند. اینجاست که که نسل نگران و سرگشته به دنبال گمشده می گردد. و چون انرا که تنها در سایه ایمان است نمی یابد، به الکل و افیون و قرص های مسکن پناه می برد یا سر انجام به دامن خودکشی یا دگر کشی پناهنده می شود. چرا چنین شد؟؟ جواب روشن است علوم مادی تنها به جنبه ی جسمی و نیازهای مادی انسان توجه کرده ولی بخش عمده عرصه وجود انسان یعنی روح و نیازهای روانی و معنویی توجه نکرده و ان را نا دیده گرفته است . در نتیجه این همه اشفتگی ها و نگرانی ها و نابسامانی ها پدید اورده است. ادامه دارد


یکی دیگر از فتنه های اخیر که از ان با اقتدار عبور کردیم ، جنگ روانی دشمن در قالب حمله نظامی امریکا بود. برای اشنایی مطالب زیر را مطالعه فرمایید pe="button" id="read_more" style="display:none;" alt="ادامه مطلب" ✍ *چگونه از فتنه جنگ گذشتیم؟* باسلام *دوستان عزیز با بصیرت علی الخصوص دوستداران و پاسداران انقلاب اسلامی هفته گذشه آیا می دانید چگونه از مرحله جنگ با اقتدار عبور کردیم ؟؟* بیش از یک ماه از تنش و درگیری میان تهران و واشنگتن به دلیل زیاده‌خواهی‌های طرف امریکایی می‌گذرد. رئیس‌جمهور امریکا که دانش ی و بینش نظامی و راهبردی در سطح رهبری کشوری مانند امریکا را نداشت با افکار تاجرمسلک خود سعی کرد امریکا و جهانی که با آن مواجه است را مانند یک بنگاه معاملاتی اداره کند. اما او در حوزه ی، نظامی و راهبردی امور را دست چند نفر داد که وزیر امور خارجه کشورمان از آن به‌عنوان گروه ب» یاد می‌کند. ترامپ در حالی پیشنهادات گروه ب را از 18 اردیبهشت سال 1397 گام به گام اجرا کرد، که هیچ وقت فکر نمی‌کرد در جهانی که برایش ترسیم کرده بودند، کشوری هم باشد که به این گام‌ها چندان اعتنایی نکند و مسیر خودش را برود. او در حالی یکی یکی گزینه‌ها را از روی میز بر می‌داشت که حالا تاسف می‌خورد چرا میز را به شکلی خالی کرده که دیوانه‌ترین دیپلمات‌های جهان هم حاضر به نشستن پشت آن نیستند، چه برسد به شطرنج‌بازان ایرانی که خبره عالم شده و 40 سال است در شرایط تهدید و تحریم زندگی کرده‌اند. مقامات امریکایی فکر می‌کردند با سر هم کردن چند راهبرد کهنه و نخ‌نما شده مانند رئیس‌جمهور دیوانه، راهبرد ناوهای جنگی و جنگ روانی و رسانه‌ای می‌توانند در تهران مقامات ایرانی را مرعوب کرده و آنها را سر میز مذاکره بیاورند. اعزام یک ناو هواپیمابر که در برخی اوقات تا چهار عدد از آنها در حوزه تمدنی ایران (شما بگوئید آسیای غربی یا خاورمیانه) هم در این منطقه بود و ارسال بمب‌افکن‌های ب52 که هر دو سیبل‌های بزرگی برای هدف‌گیری بودند اوج تحرکات نظامی این کشور بود، حتی ارسال اف35 هم نتوانست ایرانی‌ها را مرعوب کند چرا که بیش از 10 سال است با اف22 در حال چالش هستند و حالا هم آن را مثل آب خوردن رهگیری می‌کنند و خودشان هم می‌دانند. در سیزدهم اردیبهشت و تنها چند روز پیش از تعلیق برخی از تعهدات برجامی ایران امریکایی‌ها نامه‌ای به تهران می‌فرستند و در آن شروع به تهدید می‌کنند که چنین می‌کنیم و چنان!! اما در تهران کسی به این نامه هیچ پاسخی نمی‌دهد و دستورات لازم توسط اتاق عملیات برای نشان دادن تیزی تیغ و بُرّندگی شمشیر ایرانی‌ها به دشمن صادر شد. از روز 13 اردیبهشت ماه تا روز دوشنبه 31 اردیبهشت و در حالی که امریکایی‌ها در تلاش بودند تا پالس‌های دروغین و گمراه‌کننده جنگ را منتشر کنند، در تهران دستور کار به این شکل می‌شود که دولتی‌ها به هیچ عنوان وارد مساله جنگ نشوند و به کار خود در حوزه اقتصادی بپردازند. وزارت خارجه ماموریت پیدا می‌کند تا ت‌های ایران را در سطح منطقه و جهان به اطلاع رهبران کشورهای مختلف برساند و هیات‌های دیپلماتیک ایران راهی کشورهای مختلف شده و سفرای ایران نیز با دریافت دستور ملاقات و توضیح به دیدار مقامات کشورهایی که در آن ماموریت داشتند، می‌روند. از سوی دیگر نظامی‌ها در حالی که مدام در حال نصیحت دشمن بودند که اشتباه راهبردی نکرده و پا را از گلیم خود درازتر نکند، یکی از بزرگ‌ترین طرح‌های رزمی کشور را به شکل غیررسانه‌ای عملیاتی می‌کنند تا دشمن با چشم خودش توانایی واقعی و میزان آمادگی حقیقی ایران برای ورود به جنگ را ببیند. علاوه بر امریکا، باید سایر طرف‌های منطقه‌ای نیز از این تحرک بی‌سابقه درس بگیرن تا مبادا خود دچار اشتباه محاسباتی شوند. به این ترتیب به همه یگان‌های نظامی در سراسر کشور، به ویژه در حوزه فرماندهی جنوب دستور آماده‌باش کامل داده می‌شود. یکی از بزرگ‌ترین جابجایی‌ها و نقل و انتقال‌های تجهیزات سنگین ایران در طول چند سال گذشته ظرف کمتر از 48 ساعت صورت می‌گیرد، همه مرخصی‌ها لغو و همانگونه که از دهان فرمانده کل ارتش به صورت ضمنی خارج شد، آماده باش به شکل بی‌سابقه‌ای صورت واقعی به خود گرفت. در چند مورد فرماندهی نظامی ایران اجازه داد تا مردم عادی از این تحرکات هم فیلم بگیرند و در فضای مجازی منتشر شود که شاید انتشار ویدئوی انتقال یک آتشبار اس300 به عسلویه و همچنین انتشار فیلم استقرار لانچرهای موشک‌های ضدسطحی در عسلویه یکی از موارد بود. با این حال، سایر ادوات نظامی ایران نیز برای یک نبرد حقیقی و واقعی اعلام آمادگی کردند. در این شرایط آماده‌باش بود که امریکایی‌ها با دیدن رفتار حقیقی و واقعی ایران دچار اشتباه شدند. آنها با این برداشت که چون به تهران پیغام داده‌اند که نمی‌خواهند وارد جنگ شوند و اصلا چنین قصدی ندارند، تحرکات ایران را نشانه‌ای برای ضربه‌زدن به خود برشمردند. استقرار صدها لانچر موشک ضد سطحی تا عمق 50 کیلومتری سواحل خلیج فارس که دستکم برای امریکایی‌ها قابل رصد بود آنها را به این نتیجه رساند که نباید زیاد بر طبل جنگ و اعزام ناو هواپیمابر و بمب افکن بکوبند. به گفته برخی از منابع، استعداد مستقر در سواحل و جزایر ایرانی فقط 40درصد از توان رزمی ایران بود، چرا که طبیعت و جغرافیا امکان استقرار بیشتر تجهیزات را نمی‌داد. در این فاصله چند اتفاق بسیار مهم روی داد که دو رویداد آن رسانه‌ای شد، نخست حمله به نفتکش‌های اماراتی بود و دیگری هم حمله به خطوط انتقال نفت عربستان سعودی. هر چند مسوولیت حادثه نخست را کسی بر عهده نگرفت و ایرانی‌ها نیز آن را خرابکاری برخی‌ طرف‌ها برای متهم کردن تهران قلمداد کردند، اما این این دو اقدام باعث شد تا حواس‌ها بیش از پیش جمع شود. امریکایی‌ها وقتی اراده ایرانی‌ها برای جنگ را دیدند، در حالی که در مورد ورود ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن بسیار هارت و پورت می‌کردند، اما ترجیح دادند تا این داشته چند میلیارد دلاری خود که میلیاردها دلار تجهیزات و چند هزار خدمه نیز داشت، همان آب‌های آزاد در دریای عرب نگه دارند و دستور لنگراندازی دهند. سایر شناورهای امریکایی نیز یکی پس از دیگری آب‌های خلیج فارس را بی سر و صدا ترک کردند تا فرماندهی نظامیان تروریست امریکایی دیگر در مورد ورود هیچ کشتی جنگی نه توئیت کند و نه حرفی بزند. تلاش برای ترساندن ایرانی‌ها در این مدت راه به جایی نبرد، اما در تهران با دستور کار مشخص همه بازوان ایران آرام و بی‌صدا شروع به حرکت کردند. سطح آماده باش در منطقه نیز بالا و بالاتر رفت. موشک‌های دوربرد از سوله‌ها خارج شده و آماده شلیک شدند، هدف هم بسیار مشخص بود، همان جایی که نخست‌وزیرش وقتی جهت موشک‌ها را دید سکوت کرد، چرا که او در سال 2003 با سخنرانی و شهادت دروغ خود در کنگره امریکا مبنی بر وجود تسلیحات هسته‌ای و شیمیایی در عراق عامل مهم حمله به این کشور بود. او حالا از ترس اینکه مبادا دوباره به خرابکاری متهم شود و حتی موشک‌های ایرانی‌ها به سمتش نیایند، ساکت شد و به همه وزرا و مسوولانش هم دستور داد که روزه سکوت بگیرند. او حتی در این بازه زمانی جرات حمله به سوریه را هم پیدا نکرد، چر چند پدافند سوری‌ها چند باری با اهدافی در آسمان جنوب دمشق درگیر شد، اما هیچ وقت اطلاع دقیقی از این حملات منتشر نگردید. عزم ایران برای پاسخگویی به تهدیدات باعث شد تا در روزهای 29 و 30 اردیبهشت پیغام‌های مهم دیگری به تهران برسد. هر چند از محتوای این پیغام‌ها اطلاعی در درست نیست، حامل یکی از پیام‌ها در روز دوشنبه30 اردیبهشت وزیر امور خارجه عمان بود. یوسف بن‌علوی برای میانجی‌گری نیامده بود، او پیامی از طرف امریکایی‌ها آورده بود که بر اساس آن امریکایی‌ها خواستار جنگ و درگیری نبودند و از طرف ایرانی می‌خواستند تا از شاخ و شانه‌ کشیدن نظامی دست بکشد. آنها برای اینکه حسن‌نیت!! خود را هم نشان داده باشند از توقف ناو هواپیمابر لینکلن و خروج تعدادی از کشتی‌های نظامی خود در خلیج فارس سخن به میان آورده بودند. دیدارهای بن علوی با مقامات ایرانی هر چند به دلیل تندروی‌های ترامپ به مرحله مذاکره برای رفتارهای دیپلماتیک نرسید اما برای عبور از جنگ از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود. ترامپ وقتی فهمید که بلوف‌هایش ممکن است کار دستش بدهد کوتاه آمد و اینجا بود که ایرانی‌ها با اراده سخت و سنگین خود گزینه بازی روانی و رسانه‌ای جنگ را از روی میز برداشتند. در حالی که ایرانی‌ها با ارده پولادین و نمایشی از قدرت واقعی دشمن را ناچار به پذیرش واقعیت‌های میدانی کردند، بالاخره روز سه‌شنبه 31 اردیبهشت‌ماه فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم معارفه جانشین خود در سپاه در سخنان مهمی دیدگاه ایران را به طرف‌های منطقه‌ای و بین‌المللی ارسال کرد. ژنرال حسین سلامی در سخنانی با بیان اینکه ما به دنبال جنگ نیستیم، اما از جنگ نمی‌هراسیم و آماده‌ایم، خاطرنشان کرد: دشمنان ما هم اراده جنگ ندارند، اما تفاوت ما با آنها این است که آنها از جنگ می‌ترسند و خط حد آنها جایی است که جانشان به خطر بیافتد.» این سخنان سردار سلامی، این پالس را پس از سفر وزیر خارجه عمان به طرف‌های مربوطه منتقل کرد که جمهوری اسلامی ایران دنبال جنگ نیست ولی آماده است. پس از این بود که بسیاری از نیروها از حالت آماده‌باش خارج شده و همه تسلیحات و تجهیزاتی که بر اساس دستورالعمل آماده‌باش و گسترش نیروها صادر شده بوده، خارج و به پادگان‌های خود بازگشتند. عبور از مرحله جنگ به این معنی نبود که قرار است جنگی صورت بگیرد، بلکه ما به دشمن نشان دادیم که با وجود همه سروصداهایش، هیچ کاری در حوزه نظامی نمی‌تواند کند. به سعودی و امارات این پیغام مستقیم رسید که بهتر است روی امریکایی‌ها حساب باز نکنند که آنها به روز واقعه، جان‌شان را بر می‌دارند و می‌روند. ایران به این ترتیب گزینه انحرافی جنگ را از روی میز برداشت، گزینه‌ای که از همان ابتدا هم اعتباری نداشت اما فرصتی به نظامیان ایرانی داد تا به دشمن کمی زور و بازو نشان دهند و او را با گوشه‌ای از واقعیت امر آشنا کنند که بهتر از بی‌گدار به آب نزند. اگر هفته گذشته نوشتم که امریکایی‌ها از 5 کانال مختلف با تهران برای مذاکره تماس گرفته‌اند اما حالا این کانال‌ها به بیش از دو برابر افزایش پیدا کرده است. رهبران بسیاری از کشورها و دیپلمات‌هایی که از قدیم تا به امروز با ایران روابطی داشته‌اند سعی در ارتباط گیری با مقامات کشورمان جهت چیدن میز مذاکره دارند. دستپاچگی امریکای ترامپ برای مذاکره تا آن اندازه است که به گفته یکی از واسطه‌ها، او حتی حاضر است که راهی تهران شود و با رهبری دیدار کند، اما همه این درخواست‌ها تا به امروز در تهران با پاسخ مثبت، ولو به اندازه یک جو مواجه نشده است. این روزها وضعیت برای امریکایی‌ها به‌شدت بغرنج است، همین چند ماه پیش بود که وزیر امور خارجه این کشور از شروط 12 گانه برای مذاکره با ایران می‌گفت و هر جا می‌نشست و در هر کنفرانس خبری یا مذاکره دیپلماتیک و حتی وساطت‌های اروپایی‌ها در پاییز و زمستان گذشته – قبل از اینکه اوضاع تا به این اندازه سخت شود- مذاکره با تهران را منوط به پذیرش این 12 بند کرده بود. با این حال مایک پمپئو نه تنها در در سفر دو هفته پیش خودش به بغداد هیچ نشانی از این شروط 12 گانه نداشت، بلکه ملتمسانه گفت که رئیس جمهور امریکا می‌خواهد توافق هسته‌ای به امضای خودش باشد. کاهش سطح درخواست‌های امریکا برای مذاکره که با تحرکات منطقه‌ای و بین‌المللی ایران در حوزه نظامی و دیپلماتیک مواجه شد به کاخ سفید و پنتاگون ثابت کرد که اگر می‌خواهند همچنان عرب‌های خلیج فارس را بدوشند، باید پا روی دم شیر منطقه نگذارند وگرنه با دریده شدن گاوها، شیری برای دوشیدن و بردن باقی نمی‌ماند. در حالی که امریکایی‌ها دیگر گزینه‌ای برای فشار بر ایران و ایرانی ندارند و همه کارت‌های خود را استفاده کرده‌اند، ایرانی‌ها تحریم نفتی و خروج امریکا از برجام و پایبند نبودن اروپا به تعهدات خود را فراموش نکرده‌اند. بدون شک عربستان و امارات نمی‌توانند نفت ایران را جایگزین کنند، اگر چنین تصمیمی بگیرند باز هم به تیر غیب دچار خواهند شد، وزیر امور خارجه عمان ماموریت داشت این پیغام را به طرف کویتی هم برساند که احیانا آنها خبطی نکنند. حرکت‌های تهاجمی و روبه‌جلوی ایران علیه امریکا تازه شروع شده و به‌نظر هم نمی‌رسد که بخواهد به این سادگی به پایان برسد. همه فریادهای امریکا برای پاسخگویی به اقدامات ایران تا به امروز بی اعتبار بوده و کسی نمی‌تواند روی آن حساب باز کند. اروپایی‌ها هم که چیزی به ایران ندادند در حالی از ایران می‌خواهند به برجام پایبند باشد که می‌دانند کمتر از شش هفته دیگر فرصت دارند و آنگاه ایران دوباره تعهداتش را کاهش خواهد داد. *ملاحظه :* ایران باوجود تحریم سخت، فشار بی‌سابقه بر مردم و جنگ روانی دشمن و بازی برخی از ترسوهای داخلی در زمین آنها به خوبی به این نکته رسیده که بعد از سیاهی رنگی نیست. امریکایی‌ها هیچ برگه دیگری برای بازی ندارند و نمی‌دانند که باید چه کنند. نه راهی برای مذاکره مانده و نه ایران تسلیم شده است. انتظار برای فروپاشی درونی کشور نیز راه به جایی نبرده و در تهران کسی مذاکره را برای مذاکره نمی‌خواهد. توان و قدرت نظامی کشور و تیغ تیز نیروهای مسلح کشورمان همه معادلات را به هم زد. در حالی که دستان بلند ایران در منطقه خودش را برای حرکت‌های مطمئن و دقیق بعدی آماده می‌کند، این امریکا است که به مذاکره نیاز دارد. التماس‌های هر روزه ترامپ و پمپئو برای مذاکره دیگر دارد عادی می‌شود. اینکه آنها بعد از این چه خواهند کرد باید صبر کرد و دید، اما دنیا برای ما به آخر نرسید و دشمن پذیرفت که ایران نه فروپاشید و نه تسلیم شد. تنها دلیل التماس‌های آنها برای مذاکره رسیدن به این نطقه است. آنها برای تغییر رژیم حرکت کرده بودند و اگر می‌دانستند که ایران از هم می‌پاشد هیچ وقت پیشنهاد مذاکره را نمی‌دادند. کسی با رژیمی که در سراشیبی سقوط باشد، گفت‌وگو نخواهد کرد. *نکته :* این را همچنین باید آن‌هایی که در داخل کشور نشسته و ناو هواپیمابر امریکایی نیامده از ترس به خود لرزیده و چنان ترسیده که بید باید لنگ بیندازد هم به خوبی بدانند. ایران صرفا با هزینه‌ای بسیار پایین و در اندازه معقول 3 درصد تولید ناخالص ملی در طول سال‌های پس از جنگ به توان بازدارندگی قابلی رسیده که تهدید نظامی ابرقدرت جهان را بی‌اعتبار می‌کند. یاعلی

توصیه وقیحانه در شرایط جنگی!!! طی روزهای گذشته امین زندگانی بازیگر سینما و تلوزیون یا به تعبیری یکی از سلبریتی ها در حمایت از رقص معدود عوامل بیمارستانی چالشی را تحت عنوان چالش رقص راه اندازی کرده و توصیه می کند که جهت ارامش روحی و روانی مردم به رقص روی اورند این سلبریتی در بیشتر نقش ها مثبت ظاهر شده و در مواردی نقش بهترین بندگان خدا از جمله حضرت سلیمان ع و حضرت مسلم ع را بازی کرده است. عملی که در چنین شرایطی از وی سر زده نشان می دهد که ایشان هیچ اعتقادی به نقش های مورد اشاره نداشته و صرفا نگاه مادی به انها داشته است. در هر صورت نکاتی در واکنش به اراجیف این عنصر پوچ بیان می شود. وقتی قرار است از ادمی سخن گفته شود باید به این موضوع توجه داشت که ادمی والاتر از ان است که بخواهد خود را به سرگمی های بی ارزش و قبیح مشغول دارد . انکه انسان است هرگز راضی نمی شود به مقام انسانی خود اسیب برساند .و از ارزش حقیقی خویشتن بکاهد .لازم است هر انسان بیدار برای دستیابی به هدفها ی برتر و برای ارتباط هر چه بیشتر و قویتر با مبدا جهان هستی و برای تکامل گوهر وجود خود همه عوامل بازدارنده را از پیش پای بردارد و به انچه او را در رسیدن به هدف یاری می دهد روی اورد.بدین جهت است که در قوانین الهی و ایین پیامبران و بویژه در ایین مقدس اسلام برخی حرکات زیان بار و منع شده است. وقتی دین مبین اسلام رقص و حرکات این چنینی را گناه می دادند به طور قطع سلامت روحی و جسمی انسان را در نظر می گیرد .انچه اقای زندگانی به عنوان داروی ارام بخش تجویز نموده است به طور طبیعی باید به همراه موسیقی و غنا باشد که از نظر اسلام از عوامل خطرناک است . مسلما اهنگها و اوازهای مخصوص و مهیجی که خوانندگان اجرا می کنند تا امثال این اشخاص را به رقص وا دارند فقط قوای شهوی و حیوانی انسان را بر می انگیزد و ادمی را از توجه به خدا و اخرت باز می دارد. قران کریم می فرماید: برخی از مردمان گفتاری بیهوده را می خرند تا دیگران را بدونه علم از راه خدا گمراه سازند و راه خدا را به مسخره می گیرند ،برای انان عذابی خوارکننده است.(سوره لقمان ایه ۶) و این وعده الهی است برای اشخاصی که از سر کینه و بغض سعی در انحراف جامعه دارند.وقتی ویروسی که با چشم غیر مسلح دیده نمی شود با این قدرت تمام علوم نوین و تجهیزات قرن فضا را به زانو در اورده است بدین معنی است که قدرتی فراتر از قدرت زمینی می تواند ان را متوقف کند.و توصیه های نسنجیده و نشخوار گونه امثال زندگانی مصداق همان مثلی است که کور می کند اما شفا نمی دهد. امروز می طلبد مردم با هر دین و ایینی با توسل به خدای سبحان ارامش قلبی بگیرند که یاد خدا ارامش دهنده قلب هاست. در پایان اقای زندگانی شما که مخالفان چالشتان را انسان نمی دانید و وقیحانه به خود اجازه توهین می دهید واز تصاویر شهدا در چالشی استفاده می کنید که مخالف ارزش ها و تفکرات شهداست چرا به فکر چالش تهیه ماسک و پک های بهداشتی برای پرستاران و مردم نبودید چرا چالش همراهی بازیگران و ورزشکاران را برای گند زدایی های شبانه به راه نمی اندازید چرا چالش کمک بازیگران به اقشاری که ویروس سبب مشکلات مالی فراوان برایشان شد به راه نمی اندازید چرا چالش تهیه بسته های غذایی برای خانواده های نیازمندبه راه نمی اندازید تا با تقویت سیستم ایمنی ،کودکانشان در برابر کرونا مقاوم شوند اینهاست که سبب ارامش مردم خواهند شد حال مقداری بیاندیشید چه کسانی انسان هستند انهایی که مخالف چالش رقص شما هستند اما داوطلبانه در بیمارستان ها کارهای نظافت و کمک به بیماران را انجام می دهند انهایی که شبانه تا صبح اماکن را ضد عفونی می کنند انهایی که هر روز به دوخت ماسک و پخش ان مشغولن انهایی که پیک های محلات را به راه انداختند تا از قشر اسیب پذیر محافظت کنندو‌ التماس تفکر والعاقبت للمتقین جلیل اقا محمدی همدان 


 

                               

محمدی همدانی : در سرزمین خوک ها باید به حراج بگذارید غیرت و شرف و ناموستان را به بهای زندگی در میان هرزه گان تا بلکه لقمه نانی به دندان بکشید همانند ارباب هوسبازتان امثال رجوی ه ا.

 

به نام خدا. و این بار خائنی دیگر با اراجیفی دیکته شده .!! رومه نگار! مدیر روابط عمومی و رابط پارلمانی معاونت اجرایی ریاست جمهوری دولت یازدهم (سابق)! امیر مقدم ! این روزها در صفحه مجازی خود بی شرمانه به ارمانهای امام روح الله ، خمینی کبیر رحمت الله علیه می تازد و سکوت برخی مدعیان باعث شده روز به روز به این بی ادبی ها شدت بخشد تا جایی که اخیرا سردار دلها حاج قاسم عزیز را مخاطب قرار داده و به مقام شامخ ایشان اهانت می کند.این غیر از مطالبی است که اصل اسلام و نظام اسلامی را مورد حمله قرار می دهد به هر حال این موارد مقدمه ای بود تا این عنصر پوچ و خائن را بشناسیم و در مقابل اراجیف وی قد علم کنیم. قبل از ان ؛انتقاد بنده به کسانی است که بر سر سفره انقلاب نشسته اند و پوچگرایی پیشه کرده ، استخوان به دندان می کشند و نهایتا به خواب می روند و چنین خوابی باعث می شود عناصر وطن فروش جرات کنند با روزمه حاکمیت! رهبر و سربازان خلف ایشان را مورد بی ادبی قرار دهند. ظاهرا هر چه به امام عزیز نسبت ها نزدیک می شود خواب ها عمیق می گردد . حسن مصطفوی با اینکه خود را یادگار بت شکن تاریخ می داند. در کشاکش جدل های ی سکوت را به مصلحت می داند . هرچند افراد بی هویت و پستی از یک جناح خاص و شناخته شده به مقام امام عزیزمان توهین کنند و تاریخ انقلاب اسلامی را به تحریف بکشانند.!! و اما امیر مقدم ! شما و همفکرانتان به خوبی می دانید پای در لجن زاری نهادید که بیرون امدن از ان تقریبا غیر ممکن است . هر کسی با هر تخصصی در ان لجن زار وارد شود باید فقط در یک موضوع دیکته شده کار کند از هنرمند تا ورزشکار وتمدار، تنها گزینه دشمنی با ملت ایران و نظام اسلامی است.با این تفاسیر شما از کدام شرف حرف می زنید ؟شرف را چگونه تعریف می کنید ؟ اگر شرف در خیانت به مردم و وطن است که بی شرفی به از با شرفی است !! بی شرف !! شرف در قاموس فرزندان حیدر کرار حریت است . شرافت انسانی این است که برای نجات اسلام و بلکه بشریت از جان و مال بگذری . و اربا اربا شوی در صیانت از اصول اسلامی و مردمان مظلوم. شما که داشته ها ،نفس کشیدن ها و حتی ناموستان را مدیون همین مجاهدان هستید و اگر نبود مجاهدت رزمندگان باید کف ن فریاد حراج سر می دادید در بازار برده فروشان انگاه که سلاح تکفیری مغزهای منجمدتان را نشانه گرفته بود.که البته در ان سرزمین خوک ها حال روزی بهتر در انتظارتان نیست .باید و باید بحراج بگذارید غیرت و شرف و حتی ناموستان را به بهای زندگی در میان هرزگان تا بلکه نانی به دندان بکشید همانند ارباب هوسبازتان امثال رجوی ها ننگ بر شما و ننگ بر کسانی که شما را به قدرت رساندند که بدینگونه ابروی کشور و نظام را به بازی بگیرید.که الحق حیوان از شما با غیرت تر است در مقابل همنوعان . ان ربک لبلمرصاد جلیل اقا محمدی همدانی


بسمم الله الرحمن الرحیم.

امروزه ویروسی به نام کرونا بیشتر کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه را به نوعی با چالش جدی روبرو کرده است با توجه به اینکه کارشناسان این بیماری را در مقایسه با برخی امراض کم خطر معرفی می کنند اما حواشی ان ممکن است موجب بروز یک بیماری خطرناکتر شود. به طوری که می توان ان را یک بلای نوین معرفی کرد.نگرانی و اضطراب که مادر همه بیماری هاست می تواند غیر از روح به جسم انسان نیز اسیب برساند.یکی از دانشمندان در کتاب کلیدهای خوشبختی ص ۲۶۳می نویسد: نگرانی سرچشمه تمام یا اغلب بیماریهای روحی و جسمی می باشد . سوهاضمه ،زخم معده ،زخم اثنی عشر،سرطان ،ناراحتی های قلبی ،بی خوابی ،سردرد فلج ،ورم و درد مفاصل رماتیسم و حتی درد دندان و یک سوم از امراض جلدی ،ناشی از نگرانی و دلواپسی و هیجانات روحی است. با همه این مشکلات در مواقعی باید بپذیریم که گاهی نگرانی هم لازمه زندگی است چون در زندگی پدیده ها ی برابر هم و متضاد داشته و دارد مثل نیش و نوش ،زشت و زیبا ،روشنایی و تاریکی وپس اضطراب و نگرانی تا حدی لازمه زندگانی بشر است و فقدان ان یا به اصطلاح بی خیالی محض و بی غم بودن از نظر روانشناسی نوعی بیماری روانی و نشانه ی جنونی موسوم به پسی کوپاتی است . اما متاسفانه در حال حاضر موجبات نگرانی و دلهره در زندگی زیادتر از هر دوره و زمان دیگر به چشم می خورد .این نوع مسائل که در ذاتش دلهره نهفته است می توان تاریکی های زندگی از طریق صحیح و راه اصولی به روشنایی و ارامش رسید.و ما باید این راه اساسی و نحوه غلبه و تسلط بر نگرانی ها را بیاموزیم و ان را مهار کنیم. زندگی همانند دریای پر تلاطم و مواجی است که هر ان خطر غرق شدن در ان انسان را تهدید می کند اما هر فرد ناچار است که از این دریای ژرف بگذرد و برای غرق نشدن ناگزیر باید وسیله ای داشته باشد که خود را روی اب نگه دارد و این جز با داشتن کشتی مجهز یا اشنایی کامل و صحیح به شنا و تلاش و تکاپو در اموختن راه صحیح زندگی و غلبه بر مشکلات امکان پذیر نیست تا انسان را با ارامش خاطر به کرانه ی امال برساند. امام هفتم شیعیان ع به هشام می فرماید لقمان حکیم به پسر خود گقت:دنیا دریای ژرفی است که انسانهای زیادی در ان غرق شده اند.تقوی و پرهیزکاری کشتی توست ان کشتی که پر از ایمان است . بادبانهای ان توکل بر خدا ،نگهبان و پاسدارش عقل و فکر ،راهنما و ناخدایش علم و تدبیر و سکان ان بردباری و تحمل است که در برابر فشار توفان و امواج سهمگین دریای زندگی خرد نمی گردد. راستی هم جز با چنین نیرویی نمی توان از ژرفای دریای پرتلاطم و پرخوف زندگی گذشت و از غرق شدن نجات یافت و بدونه ایمان ،تحمل و بردباری ،اراده محکم و توکل به قدرت پروردگار جهان در مبارزه زندگی نمی توان پیروز شد. در چنین مواقعی که بشر از مقابله عاجز است ایا جز با سلاح ایمان و تقوا و پشتوانه عقل و تدبیر می توان به ارامش رسید.؟ ارامشی که می تواند انسان را از خطرات جدی برهاند .کسانی که با شنیدن اخبار مربوط به این نوع بیماری روحیه خود را از دست می دهند ایا به این نکته می اندیشند که مواردی سختر از کرونا را پشت سر گذاشته ایم،ایا واقعیات مربوط به جنگ تحمیلی هشت ساله مورد مطالعه قرار گرفته است؟ ایا اندک اطلاعاتی از بمباران شیمیایی رژیم بعث عراق در شهرهای سردشت ،ایلام و مردم مظلوم حلبچه که هزاران نفر به خاطر حمایت از نظام اسلامی قربانی شدند داریم ؟ ایا از اثرات گاز خردل ،عامل اعصاب ،عامل خون و با خبر هستیم؟ مردم و رزمندگان در ان سالها به چه قدرت و روحیه ای توانستند از بحرانها خارج شوند . غیر از ایمان و تقوا ،صبر واستقامت می توانست رشادت های بی بدیل را رقم بزند؟ امروز می طلبد که مثال همان دوران طلایی مدافعان سلامت در خط مقدم و مردم با رعایت نکات بهداشتی و مسئولین با ایجاد یک فضای ارام و پشتیبانی جهادی و عموما با توسل و دعا پیروزی را به ارمغان اوریم. کرونا را شکست می دهیم . جلیل اقامحمدی همدانی مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا


 

بسم الله الرحمن الرحیم.

حضور باشکوه مردم ایران اسلامی و انتخاب نمایندگانی از جنس مردم و انقلاب بار دیگر لوح زرینی از اراده ملت ایران را در تاریخ به ثبت رساند‌. این حضور در نوع خود سیلی محکمی بر صورت کریه دشمنان اسلام بحساب می اید چون تمام برنامه های شوم دشمنان خنثی گردید. دشمنانی که به تعبیر مقام معظم رهبری تا اخرین ساعات در تلاش بودند با ایجاد حواشی و التهاب مانع از حضور مردم در پای صندوقهای رای شوند ‌. جای دارد صمیمانه از یکایک مردم بصیر و ولایتمدار ایران عزیز تشکر و قدردانی کنیم .این حضور و به ویژه نوع انتخاب در چنین شرایطی کم نظیر بشمار می اید و مسئولیت همه نمایندگان را دوچندان می کند تا مثال یک نیروی جهادی و انقلابی مقتدرانه و مخلصانه از ارزشها و ارمان های انقلاب اسلامی و حقوق به حق مردم دفاع کنند.مردم وظیفه شرعی خود را به نحو مطلوب انجام داده و با پاسخ به ندای رهبر فرزانه انقلاب به بهترین شکل ممکن وکلای خود را انتخاب و مسئولیت قوه مقننه را به انها سپردند .حال نوبت منتخبین است که امید به عدالت را به جامعه بازگردانند. امروز ولی امر مسلمین در ابتدای درس خارج فقه نکته قابل تاملی را اشاره فرمودند که بایستی به عنوان یک حکم جهاد در دستور کار نیروهای انقلابی قرار گیرد. معظم له ،نیروهای ارزشی را در کنار دفاع به هجوم و ضربه نیز مکلف کردند. لذا وظیفه نیروهای انقلابی از جمله مدیران و سایر نیروها این است که با برنامه ریزی دقیق در همه عرصه ها همزمان با دفاع زمینه هجوم علیه دشمن را اغاز کنند. بر این اساس خادمین شهدا و افسران جنگ نرم در حوزه فرهنگی و رسانه ای با استفاده از تمام ظرفیت ها در کنار مقابله حملات شدیدی به مجموعه های دشمن ترسیم و عملیاتی خواهند کرد. مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا (کانون فرهنگی رهپویان "شهدای جهان اسلام) جلیل اقامحمدی همدانی


 

 

به نام خدا.

حضور با شکوه مردم ازاده ایران اسلامی در پای صندوق های رای ،حماسه ناب دیگری را در تاریخ انقلاب اسلامی رقم خواهد زد. برخی بر این باورند که اعلام ورود ویروس کرنا به ایران شاید یک بازی کثیف ی باشد . هرچند به طور حتم اینگونه است که عده ای مزدور برای ایجاد ترس و التهاب از ان سو استفاده می کنند تا مانع حضور مردم در انتخابات شوند‌.تا بلکه خوش خدمتی برای اربابان خود کرده باشند‌‌. اما چه احمقند این عناصر وطن فروش و خائن ،که طی چهار دهه ملت بزرگ و بصیر ایران اسلامی را نشناخته اند و فکر می کنند مردم ایران همان اندک دغدغه مندان ازادی و بی بندوباری هستند. قابل توجه این عناصر بزدل : ان هنگامی که صدام ملعون انواع سلاحهای شیمیایی را بر سر فرزندان این مرز و بوم می ریخت به جای فرار و ترس ماسک و تجهیزات مورد نیاز را در اختیار همرزم خود قرار می دادند . با علم به ان که جسم و جان خویش بر اثر گازهای سمی اسیب جدی می بیند. در کجای این کره خاکی و در کدام فرهنگ چنین روحیه ای وجود دارد؟ کدام مکتب می تواند جوان شانزده ساله ای تربیت کند که در سخترین شرایط ماسک ضد شیمیایی خود را بر صورت مجروح بزند و خود سی سال در بدترین شرایط تنفس کند ؟ جوانان امروز رهروان همان جوانان دیروزند ، در مکتب شهدا مشق عشق کرده و هراسی به دل راه نمی دهند .مدافعان حرم نمایندگان این ملتند که نشان دادند در میدان واقعیت مرد عمل هستند شایعات در قاموس فرزندان حیدر کرار نمی گنجد. همه می اییم تا حماسه ای دیگر رقم بزنیم.

محمدی همدانی


 

 

 

به مناسبت ایام الله دهه فجر

غربت!! سالهاست که دهه فجر انقلاب اسلامی ایران که پیروزی خون بر شمشیر را در اذهان تداعی می کند به افتتاح دست اوردهای مختلف سازندگی اختصاص می یابد که جای تشکر دارد.اما در این میان یک موضوع مهمی در پس پرده غفلت مسئولین امر همچنان غریب است .ان هم چیزی نیست جز حوزه فرهنگی !! هرچه در سایر حوزه ها پیشرفت قابل توجهی داشتیم به همان میزان در حوزه فرهنگ کم کاری و غفلت شده است. ان هم حوزه ای که به دلیل قوام دینی و روحیه ملی توانسته پیروزی انقلاب اسلامی را رقم بزند و همچنین حافظ ارزشهای اسلامی در بحران های گوناگون باشد. تغییر رویکرد از معنویات به مادیات عمده مسئله ای است که نگاه دست اندرکاران را به حاشیه می کشاند و نتیجه می شود ارائه کارنامه مادی به جامعه . وقتی سوابق دولت سازندگی را که بعد از دفاع مقدس روی کار امد بررسی می کنیم می بینیم با تمام هشدارهایی که مقام معظم رهبری در مورد تهاجم فرهنگی بیگانه فرمودند .نگاه ان دولت فقط سازندگی بود و معقوله فرهنگ به حال خود رها شد و زمینه برای حمله گسترده نرم بیگانگان اماده گردید.و به تبع ان سایر دولت ها نیز انچنان که باید نتوانستد خوش بدرخشند . در این تهاجم بخشی از فرهنگ ایرانی اسلامی اسیب جدی دید و کار برای دغدغه مندان روز به روز سخت و سختر شد. زیرا نیروهای ارزشی باید در دو میدان فعال باشند هم با تهاجم جدید مقابله کنند و هم به مرمت بخش های اسیب دیده گذشته بپردازند .این مقابله نیاز به تلاش و کوشش مضاعف دارد که انرژی زیادی از فعالان در این عرصه می گیرد. موضوع دوم ؛اینکه نگاه نسل نو با دیدن تنها دست اورد های مادی به اهداف اصلی انقلاب ممکن است تغییر کند بدین معنا که ایا برای به دست اوردن دنیای مادی انقلاب کرده ایم یا ارامش دنیا همراه با رستگاری انسانها از اهداف اصلی بوده است.؟ پس در کنار معرفی خدمات مادی و سازندگی بهتر نبود به همین میزان در حوزه فرهنگی نیز کار شود؟ دقیقا همان هدفی که امام راحل ره بر مبنای ان انقلاب اسلامی را رهبری نمود تا بدانجا که صدور انقلاب به اقصی نقاط جهان ترسیم گردید. هر چند نمی توان خدمات صورت گرفته را در این حوزه نادیده گرفت اما نسبت به سایر حوزه ها در حق ان اجحاف شده است. امروز در استانه پیروزی انقلاب اسلامی می شد از بزرگترین جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در فضای مجازی رونمایی کرد تا بدین شکل در زمین دشمن بازی نکنیم .و تمام تفکرات دینی و باورهای ارزشی نسل جوان و نوجوان را قربانی عملکرد ضعیف نشود. به امید روزی که فرهنگ اصیل اسلامی بر بلندای جهان صدای عدالت خواهی سر دهد.


 

هفته نامه بیرمی:شماره ۵۵۹ 

گفتگو با جلیل اقا محمدی همدانی.(فعال فرهنگی-ایثارو شهادت)

 

بسم الله الرحمن الرحیم.

امروزه یکی از حوزهایی که می توان گفت روزهای غربت را سپری می کند حوزه فرهنگی است . حوزه ای که یکی از اصلی ترین و موثرترین ها جهت تعالی جامعه به سوی رستگاری و سعادت بشری می باشد. تهاجم فرهنگی بیگانه و ضعف نهادهای متولی باعث شده بخشی از فرهنگ جامعه اسلامی اسیب ببیند. اما در اینجا فرهنگ جهاد و شهادت به عنوان فرهنگ ناب عاشورایی برای حفاظت از ارزشهای اسلامی و ارتقا امنیت اقشار جامعه نقش بسزایی داشته و دارد.مقام معظم رهبری بارها توصیه فرمودند که این فرهنگ حفظ شود تا بدانجا که فضیلت زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا را چون شهادت تعبیر کردند ‌همچنین چند سال پیش فرمان اتش به اختیار را برای حمایت از بخش های گوناگون صادر و مردم را مکلف کردند به صورت خود جوش خلع های بوجود امده را پر کنند . به همین بهانه تصمیم گرفتیم با یکی از فعالان فرهنگی شهرستان تنگستان مصاحبه ای انجام دهیم .

محمدی همدانی فعال فرهنگی در حوزه جهاد و شهادت که در چند سال گذشته با ایجاد یک گروه مردمی توانسته است فعالیت های چشمگیری انجام دهد .

*بیرمی: اقای همدانی ضمن معرفی خود خواننده محترم نشریه را با گروه خود اشنا کنید.

**همدانی: به نام خدا جلیل اقا محمدی همدانی هستم ،اصالتا اهل همدان و ساکن شهرستان دلاور پرور تنگستان و شهر اهرم. گروهی که ما با کمک خداوند متعال و همراهی و همدلی تعدادی از دغدغه مندان تشکیل دادیم یک گروه کاملا مردمی و مستقل هست تحت عنوان " مجمع خادمین شهدای جهان اسلام.این گروه در حال حاضر بیش از ۶۷۰ نفر عضو ثابت از سراسر کشور داره و هدف نیز زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا و نشر معارف شهدایی است.

*:شما از کی و چگونه به این فکر افتادید که چنین تشکلی را پایه گذاری کنید؟

**:تقریبا با ورود تکنولوژی جدید به نام فضای مجازی و با مشاهده وسعت و دسترسی اسان اقشار جامعه به اطلاعات جرقه ای در ذهن بنده زده شد. با می که با تعدادی از فعالان در این حوزه داشتیم به این نتیجه رسیدیم که اگر قرار است ساعاتی را به این فضا اختصاص دهیم پس بهتر است که به جای اتلاف وقت از این ظرفیت استفاده بهینه کرده و فعالیتی ثمر بخش داشته باشیم . لذا این موضوع را به طور جدی دنبال کردیم و تصیم بر این شد گروهی را ایجاد کنیم چون هم می شد از توانایی انها استفاده کرد هم فضا را طوری برنامه ریزی نمود که استعدادها هرز نرود و از تخریبات فکری به نحوی جلوگیری کرد چون بیشتر کاربران قشر جوان و نوجوان بودند.یک نوع تکلیف نیز بشمار می امد‌.

*:تا چه اندازه در این کار موفق بودید؟

**:به فضل خدا و عنایت شهدا طی سه سال اخیر فعالیت هایمان به نحو مطلوبی رضایت بخش بوده .چون با کمک همین جوانان مومن و مخلص به اهداف کوتاه مدت و اولیه رسیدیم بلکه قدمهایی نیز برای اهداف میان مدت برداشته شده است.

*:لطفا مختصری از فعالیت های انجام شده را برای خوانندگان محترم بیان کنید

**:ما سعی کردیم در قدم اول کار رو به صورت تشکیلاتی پایه گذاری کنیم . پس شروع به جذب نیرو کردیم ان هم نیروهای متخصص . چند بخش تعریف شد . مثل ؛بخش جمع اوری زندگینامه شهدا بخصوص شهدایی که تا به حال معرفی نشده بودند . بخش دوم ،بخش ترجمه بود چون هدف ما معرفی جهانی بود پس نیاز بود اطلاعات شهدا ترجمه بشوند بر این اساس چندین مترجم حرفه ای جذب کردیم و در گروهی اطلاعات شهدا را به زبانهای عربی و انگلیسی ترجمه می کنند و کاربرانی بعد از بازبینی نهایی مطالب را به سایت و کانال منتقل و در سطح وسیع روزانه منتشر می شود. بخشی هم به عنوان بخش فنی هست که عزیزانی به صورت تخصصی به تولید عکسنوشته ،کلیپ ،ساخت کتب دیجیتال ،نقاشی وو مستند سازی مشغول هستند. در این بخش دوستانی نیز هستند که زندگینامه های شهدا را به کتاب تبدیل کرده و به تازگی نشریه تک صفحه ای نیز طراحی وقرار است به صفحات ان افزوده شود . اما در مجمع همه اعضا به عنوان خبرنگاران افتخاری ایفای نقش می کنند . مصاحبه با خانواده های معظم شهدا یکی از رسالت های ایشان است.و اگر احیانا در منطقه ای نسبت به شهدا و خانواده این عزیزان کم لطفی صورت گیرد بلافاصله با انتشار بیانیه مسئولین را مم می کنیم حرمت شهدا را حفظ نمایند . که به حمدالله چندین مورد موفق نیز داشتیم . یکی از انها در شهری ۴شهید غواص گمنام دفن بودند که از سال ۹۴مزاری برایشان احداث نشده بود و در غربت کامل بودند با پیگیریهایی که حضورا صورت گرفت با شناسایی چند خیر و تشکیل گروه جهادی یادمانی سال گذشته احداث شد. خدمت شما عارضم ،در بخش کتاب تا کنون ۵جلد کتاب دیجیتال ساخته شده و سه کتاب نیز نگارش که جلد اول کتاب با نام خط سرخ با ۲۴۰ صفحه زندگی نامه بیش از صد شهید به چاپ اولیه رسیده و کتاب حدیث صابرین و بهترین عموی دنیا (کودک و نوجوان)در شرف چاپ هستند. بخشی نیز به عنوان کتابخانه دیجیتال در حال فعالیت است که بعد از کسب احازه از ناشر کتب شهدایی را تبدیل به کتاب دیجیتال می کنیم. در بخش دیگر ما تصمیم داریم به طور مدون نمایشگاههایی از تمثال و زندگی نامه شهدا در سطح کشور برگذار کنیم که اولین نمایشگاه در شهر کازرون استان فارس با همکاری دانشگاه ازاد و دانشکده سما برگزار شد که بحمدالله استقبال خوبی نیز صورت گرفت .شهدایی که در این نمایشگاه معرفی شدند شاید مظلوم ترین شهدا بودند که کسی انها را نمی شناخت با اینکه در دهه نود شهید شده بودند متاسفانه به دلیل ضعف کاملا گمنام بودند . یکی دیگر از برنامه های مجمع مصاحبه انلاین با خانواده های معظم شهداست که در گروه مجمع به صورت کنفرانس مصاحبه صورت می گیرد و مورد استقبال قرارگرفته تقریبا در ماه چند مصاحبه انجام می گیرد که خانواده های شهدای عزیزی چون :شهید محسن حججی ،شهید مهدی صابری از شهدای تیپ فاطمیون افغانستان ،شهید ابراهیم هادی و در این برنامه شرکت داشته اند. در بخش دیگری سعی کردیم در کارهای خیریه هم به اندازه توان فعالیت داشته باشیم 'و یک برنامه ای تحت عنوان مهمان سفره شهید دایر کنیم که در قدم اول نذر نان بود . با شناسایی خانواده های کم توان نان این عزیران از سفره شهدا تامین می شود که به فضل خدا تا کنون در چندین شهر اجرا شده شهرهایی در سیستان و بلوچستان ،کرمان،خوزستان،گیلان با همکاری خادمین عزیز صورت گرفته . شاید نان کمک قابل توجهی نباشد اما گروه در همین حد توانایی دارد که ان شاالله با کمک خیرین به برنامه گسترش پیدا کند. در کنار این فعالیت ها چندین مرحله مسابقه سراسری هم داشتیم که نویسندگان شهدایی برای رده سنی کودک و نوجوان بود که سال گذشته انجام گرفت . برنامه بعدی ما در گروه که شروع کرده ایم تشکیل یک گروه جهادی فرهنگی و سازندگی است . در این برنامه قصد داریم چند موضوع را مد نظر قرار دهیم . یک :جذب تعدادی معلم و دبیر جهت برگزاری کلاس های تقویتی و فوق برنامه در مناطق محروم و خانوادهای کم توان از نظر اقتصادی .چون می بینیم موسساتی دایر شده که با دریافت وجه چنین کلاس هایی را برگزار می کنند و هستند خانوادهایی که به دلیل عدم توانایی از این برنامه ها محرومند و چه بسا در همین قشر چه استعدادهایی به همین دلیل از بین می روند که می شود این دانش اموزان را شناسایی کرد. دوم : جذب تعدادی پزشک و مددکار اجتماعی ،بهداشتی و برای ارائه خدمات به مناطق محروم سوم: تشکیل یک گروه سازندگی جهت همکاری و ارائه خدمات به خانوادهای نیازمند و همچنین مکان های عمومی . مثل مدارس ،مساجد ،یا دیوارنگاره و دیوار نویسی و نظیر ان. این ها بخش هایی از فعالیت های همکاران عزیز و جهادی بنده بود که در این مدت بدونه هیچ کمکی از نهاد های دولتی صورت گرفته است .که بنده سعی کردم خلاصه وار خدمت شما و خوانندگان عزیز عرض کنم.

*: ایا تاکنون از جایی کمکی به گروه شما شده ؟منظورم نهادهای دولتی است.

**: حقیقت امر این است که ما با مشکلات زیادی روبرو بودیم اما با مدد شهدا و عنایت حضرت حق مرتفع شده فقط به دلیل هزینه بالای چاپ کتاب ما چهار جلد کتاب اماده چاپ داریم که نتوانستیم به چاپ برسانیم و تقریبا از همه مسئولین نیز درخواست کمک کردیم متاسفانه تاکنون در عمل شاهد هیچ مساعدتی نبودیم.

* :در پایان ارزوی خود و سایر همکارانتات را بیان کنید.

**: ارزوی قلبی ما داشتن یک جامعه سالم و سربلند است که ان شاالله زمینه ظهور منجی عالم بشریت هموار شود تا با ظهور مهدی فاطمه عج دنیایی اباد و به دور از ناعدالتی داشته باشم . جای دارد از همه همکارانم در مجمع که شبانه روز تلاش کردند تا به این مرحله برسیم تشکر وقدردانی کنم.نام بردن از همه عزیزان قطعا میسر نیست اما بیشترین فعالیت و تلاش را این بزرگواران به عنوان مسئولین واحد ها انجام دادند ازجمله سرکار محترمه قاسمی کیا سرکار صید محمدی و استاد گرامی جناب رجبی و همچنین استاد ارزشمند جناب امیدیان که در همه حال پیشتیبان ما بودند . که به عنوان یک خادم واقعی ایفای نقش کردند یک خادم شهید باید فکرش ،اعمال و کردارش شهدایی باشد شهدا کمتر حرف می زدند و بیشتر کار می کردند اخلاص در زندگی و کارشان موج می زد اگر می خواهیم خادم باشیم باییستی زندگی ما رنگ و بوی شهدایی داشته باشد.ان شاالله خداوند به بهانه حضور این بزرگواران حقیر روسیاه را نیز بپذیرد.

از مسئول محترم نشریه بیرمی جناب جعفری و همکارانشان کمال تشکر را دارم که از بدو شروع کار بدونه هیچ چشم داشتی زندگی نامه شهدا را مرتبا به چاپ می رساندد . اجر همگی با شهدا

امیدوارم این مصاحبه بهانه ای شود تا از حمایت های مسئولین جهت ارتقا و گستزش فعالیت ها بهره مند شویم.

در پایان این را نیز عرض کنم که تصمیمی اخیرا در مجمع گرفته شده که جلد سوم کتاب خط سرخ به شهدای تنگستان اختصاص یافته که به امید خدا با هماهنگی مسئولین محترم زندگی نامه و خاطرات این عزیزان جمع اوری خواهد شد. ان شاالله.



صوت _استعمار فکری _ رادیو شاهد _ همدانی

هنرور متین ستوده بگوشی!!. در حاشیه اکران فیلم مسخره "باز ! " کلیپی از شما با پوششی واقعا مسخره تهیه و در شبکه های اجتماعی منتشر گردید! راهی که شما و سایر همفکرانتان در پیش گرفته اید ، قطعا به سقوط و هلاکت منتهی خواهد شد . بودند هنرمندانی توانا که به دلیل همین بی اخلاقی به گردبادهای خشن سپرده و گوشت از استخوان هایشان جدا ساختند . حرکات امروز شما پیشتر در تمدنی به نام غرب ازموده گردیده و مردمانش جز نکبت و خواری از ان ندیده اند! این فرهنگی که به امثال شما خط می دهد سال هاست منقضی و فاسد شده است کسی که اسیر حماقت شده و خود را تسلیم هوا و هوس کند غیر از بیماری افسردگی ، نگرانی و اضطراب چیز دیگری عایدش نشده و در برزخ خوشبختی و بدبختی گرفتار می آید . تاریخ کشورهایی که مراد شما دردل آنها جای گرفته را یک بارعاقلانه مطالعه کنید، خواهید دید آنهایی که همانند شما طوق استعمار فکری بر گردنشان انداخته شد چگونه از دنیای هنر متوهمانه کنار و به استعمال مواد مخدر، بی بندوباری اخلاقی، بیماری روحی و در نهایت به مزدوری و سپس به هلاکت سوق داده شدند. شما از اصالت برای عوام سخن می کنید اما در عمل حیثیت نه یک قوم با غیرتی چون لر بلکه یک کشور و فرهنگ یک تمدن ناب الهی را به باد سخره گرفته و با پوششی شرم آور در میان مردم ظاهر ، و به این عمل قبیح افتخار می کنید . بنا به دستور حضرت رسول خاتم (ص) ما مردان شما و خودتان را لعنت می کنیم که لعنت خدا و اولیاء خدا بر شما و همفکرانتان باد ،رسول خدا فرمود: در اخر امت من مردانی پیدا می شوند که زن هایشان همچون مردان بر زین سوارمی شوند. زن هایشان در عین لباس پوشیدن و عور هستند و بر سرشان چیزی همانند کوهان اشتران لاغر است . آنها بوی بهشت نمی شنوند، آنها را لعنت کنید که از رحمت خدا بدورند! منبع : (روزگار رهایی یو الخلاص ج ٢ ، ص، ٧٥٣). شمایی که به ارزش های اسلامی پایبند نیستید چرا برای کسب مال و مقام به نفاق دست می زنید ؟ در نقش های ارزشی و پوشش های اصیل ایفای نقش می کنید اما به آن معتقد نیستید! واقعا می دانید چه موجودات بی ارزش و پوچی برای جامعه اسلامی هستید !؟ به آنچه می گویید عمل نمی کنید ، به خاطر دنیای مادی شرف و غیرت خود را به حراج می گذارید ، آن وقت انتظار دارید جامعه شما را الگو قرار دهد!؟ گناه چهره انسان را زشت می کند که اگر مردم جامعه با چشم ایمان به امثال شما نظر کنند باید به خدا پناه ببرند از صورت های کریه تان! در پایان این را نیز عرض کنم ، به دیواری تکیه زدید که از بن سست و بی پایه است. در مواقع نیاز بر سرتان آوار خواهد شد . زندگی امثال محمد حسینی و سایر سلبریتی های فراری بهترین گواه بر این ادعاست . اگر در خانه کس است ، یک حرف بس است

متین ستوده هستند

در حاشیه اکران فیلم مسخره‌باز! مسئولین ستاد امر به معروف و نهی از منکر ، که از بیت المال مسلمین بودجه دریافت می کند ، یا حداقل اینکه زندگی روزمره خود را با حقوق این ستاد می گذرانند اگر از وظیفه شرعی چشم پوشی کنیم .! ایا به اندازه حقوق دریافتی کار می کنند؟ اگر اینگونه باشد که خود این بزرگواران شایسته نهی از منکر هستند. در خوشبینانه ترین حالات می توان گفت اگر مواردی چون ، محافظه کاری و نباشد ترس از دست دادن موقعیت های شغلی باعث این سکوت شرم اور شده است. واقعا چه موضوعی باعث شده ،سلبریتی های لجن فکر اینگونه به قوانین اللهی دهن کجی کنند و واکنشی از کسی دیده نشود. این همه بی حرمتی و بی بندو باری از این قشر و این اندازه انفعال از مسئولین ذی ربط نشانه چیست ؟ اگر نمی توانید و عرضه کار ندارید حداقل از این فضا خارج شوید تا مردم با این جماعت تسویه حساب کنند. خداوند اتاق هایتان را وسیع و میزهایتان را بزرگ گرداند!! خواه به وظیفه شرعی و کاری عمل کنید ،خواه صبح امده و ظهر تشریف ببرید و سر ماه حقوق دریافت نمایید.خواه حلال باشد ، خواه . اصلا هم مهم نیست امام حسین ( ع) برای فریضه واجب امر به معروف و نهی از منکر شهید شدند. مهم نیست برای حفظ انقلاب اسلامی خون پاک هزاران شهید بر زمین ریخته است ! سرتان سلامت . مبادا با تذکرات شما مدیران جریان لیبرال غرب پرست ازرده خاطر شوند . و مشتی سلبریتی بی فرهنگ بی سواد و عیاش از شما بد بگویند ! #سرتان_سلامت .


نبرد رسانه ای

امروز دشمن با بهره گیری مناسب از تکنولوژی مدرنی به نام فضای سایبری ، به حملات خود در جنگ روانی و فرهنگی علیه ملت و نظام اسلامی ایران شدت بخشیده است. با توجه به اینکه همه ما در صحنه نبرد حضور داریم ، پس نمیتوانیم نفوذ دشمن بر افکار نسل جوان و نوجوان را انکار کنیم ، که اگرانکاری صورت بگیرد از جهالت ماست . رهبر فرزانه انقلاب اسلامی حضرت امام ای مدظله العالی چند سال پیش فضای مجازی را قتلگاه جوانان معرفی و به نیروهای انقلابی تکلیف فرمودند تا وارد مقابله شده و دشمن را از این فضا بتارانند. با گذشت چند سال از دستور ایشان ، در عمل نتوانسته ایم آن طور که باید در میدان ظاهر شویم! شاید دلیل آن هم در مواری که عرض می کنم باشد: ١_ عدم فعالیت به صورت تشکیلاتی . ٢ _ نبود برنامه های مدون کارشناسی شده . ٣_ عدم تقسیم کار در حوزه های مختلف بین مدیران به عنوان فرماندهان این نبرد. ٤_نبود مرکزی برای تربیت نیروی های خلاق جهت مقابله . ٥_ عدم حمایت نهادهای متولی ،که متاسفانه هنوز بعضا به این فضا نگاه جدی و مسئولانه ندارند. این ها دلایلی ساده ، از صدها دلیل تخصصی است که اصولا به آن پرداخته نشده است . اما مشکلی که در سبک فعلی وجود دارد این است که اکثر ابرکانال و گروه ها با استفاده از نام های ارزشی و انقلابی صرفا نقش یک خبرگزاری را ایفا می کنند تا مبارزه! تنها انتشار خبر نمی تواند فضای مناسبی برای مقابله ایجاد کند ، بلکه تحلیل و تفسیر اخبار بایستی در دستور کار قرار گیرد . و دلیل اصلی عدم موفقیت نیز همین موضوع می تواند باشد که ؛ روشنگری و بصیرت افزایی به صورت حرفه ای وجود ندارد . پس بهترین راه ، تقسیم کار در حوزه های گوناگون است .تا فضا از این حالت یکنواخت خارج ، و زمینه مقابله جدی با دشمن مهیا شود. امیدواریم مدیران ابر کانال ها و گروه ها ، به جای تبلیغات جهت افزایش عضو ،به طور جدی نقش خود را ایفا کنند . من الله توفیق


⛔️

 

صادق زیباکلام بیمار روانی یا جملاتی که می خوانید اظهارات صادق زیبا کلام است که با شبکه ایران اینترنشنال مصاحبه کرده است انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا، به‌عنوان عامل انفعال ترامپ در اقدام نظامی علیه ایران است.! فقط مناسبات نظامی نیست که موجب شجاعت و جسارت در تندروهای ایران شده است.! ترامپ می‌بیند که گلوی ایران را دارد از لحاظ اقتصادی می‌فشرد و ایران دارد دست و پا می‌زند.! این سخنان در حالت طبیعی نشان از بیماری روحی و روانی شخص یا جریانی است که به دلیل بی نظمی و عدم تدبیر صحیح ،موجب شکست در اهداف و انحراف از اصول ، به بن بست رسیده است . زیرا نظم و تدبر در موفقیت انسان نقش بزرگی دارد، چنانچه اگر در زندگی و همه ى امور مادی و معنوی، انسان نظم و تدبر صحیحی را بکار نگیرد از زندگی ثمر بخش و سعادتمندانه در دنیا و اخرت محروم می شود. چقدر دور از منطق و عقل است که نظم را نوعی قید و بند بدانیم و بگوییم خوشبخت کسی است که در زندگی آزاد است و هیچ گونه قید و بندی ندارد. این منطق انسانهای سهل انگار و تنبل و خود برتر بین است که برای فرار از مسئولیت های فردی و اجتماعی بدان دست می زنند. غافل از اینکه هیچ مکتب ، مرام ، حزب و گروهی نمی تواند بدون نظام و تشکیلات صحیح پیشرفتی داشته باشد و بی نظمی سند نابودی و اضمحلال آن است .عوامل تفرقه و نابسامانی که از بی نظمی سرچشمه می گیرد موجب از هم پاشیدگی است . ایراد چنین سخنانی و به تبع آن دست زدن به حرکاتی نفاق آلود که موجب ضربه به نظام اسلامی می شود ، از گروه یا جناح هایی سرچشمه می گیرد که افراد تشکیل دهنده آن ، از بی نظمی فکری و بی تدبیری در رنج اند قاعدتا برای بقای خود و گروه یا حزب جبراََ باید دست به سلسله اقداماتی بزنند تا در صورت از دست دادن محبوبیت و هویت ، پناهگاهی برای ادامه تنفس داشته باشند. از شروع به کار حزبی موسوم به اصلاحات تا کنون هیچ حرکتى که برای مردم جامعه مفید باشد دیده نشده است ، چه بسا به دلیل همان بی نظمی گروه دچار دسته بندی نیز شده است . که می شود به اصلاح طلبان فراری خارج نشین ، که با جریان های ضد انقلاب و طاغوتی هم پیمان شده اند و همچنین اصلاح طلبان داخلی افراطی که نوعاََ لیبرالیسم و سکولاریسم خط فکری آنان است به طوری که برخی مواقع قوانین الهی را نیز به سخره می گیرند اشاره کرد. در این میان بخشی نیز تحت نفوذ این دو دسته قرار گرفته و به خاطر کسب قدرت و ثروت همگام و همراه با آنان قدم بر می دارند. این جریان بعد ازگذشت سه دهه ، نهایتا به این نتیجه رسیده اند که تنها با سرازیر کردن آب بر آسیاب دشمن ، عوام فریبی و نفاق ، تحریک غرایز جوانان جامعه به اعمالی ضد دینی و فرهنگی به نام آزادی ، ایجاد دغدغه های کاذب به جای دغدغه های ارزشی ،می شود در دایره ت باقی ماند، که این استدلال غلط نشان از به بن بست رسیدن جریانی با مدیران و تئورسین های بی نظم و بی خرد دارد. و نتیجه می شود اینکه ، بار روانی بی خردی و بی نظمی باعث بیماری روحی و روانی در مدیران ارشد شده بی آنکه بتوانند طرح های مثبت و خدا پسند اعمال کنند، مجبورند هر انچه که پسند دشمن است را همانند یک غلام حلقه به گوش انجام دهند ، این بیماری چنان تاثیری بر روح و روان آنان می گذارد که صادق زیبا کلام ، استاد به اصطلاح روشنفکر غرب پرست، قدرت و اقتدار نظام اسلامی را زیر سوال می برد ، فرماندهان مقتدر سپاه و ارتش را متهم به تندروی کرده و مردمی با این شجاعت و شهامت را ، که از بدو پیروزی انقلاب اسلامی از هیچ تلاشی فروگذار نبوده و شجاعانه در همه آزمون های سخت سربلند بیرون آمدند ، را در حال دست و پا زدن معرفی می کند. این در حالی است که دوست و دشمن در اقصی نقاط جهان به روحیه مقاومت ملت ایران اعتراف می کنند. این توهین ها قطعا بی پاسخ نخواهد ماند و به فضل خدا در فرصتی مناسب جواب این قشر درمانده و از نفس افتاده را خواهیم داد. از خداوند رحمان و رحیم شفای ایشان را خواهانیم . اللهم الصابرین جلیل محمدی همدانی_١٣٩٨/٧/٢


قیام علیه فساد. وقتی تاریخ را ورق می زنیم می بینیم در برهه های گوناگون افرادی مخلص ، با تقوا و شجاع، علم قیام برافراشته و مبارزه می کنند با پلیدی ها و زشتی هایی که موجب تضعیف اسلام و پایمال شدن حقوق مردم یک اجتماع می شود. تمدن اسلامی به دلیل دارا بودن قوانین عدالت خواهی و عدالت محوری از معدود تمدنهایی است که فساد می تواند چهره نورانی آن را در یک مقطع زمانی در افکار عمومی جهانی موقتا کدر یا مشوش نماید. در این مقطع ،مبازره با این حرکت سخیف ، یک قیام است ، قیام علیه فساد ، حال می تواند فساد مالی باشد یا فساد اخلاقی . فساد مالی خطرناکتر از سایر مفاسد است زیرا وجود همین مفسده به مرور فساد اخلاقی وغیره را به دنبال دارد . که گاهی موجب فراهم کردن زمینه ای برای از بین بردن ارزش و آرمانهای اسلام می شود که این نمونه در تاریخ اسلام بسیاردیده شده است . نمونه بارز آن سو استفاده از بیت المال و هدیه آن به عوام الناس برای فراهم کردن فاجعه دردناک کربلاست . مبارزه بی امان سید محرومان ، ایت الله رئیسی ( حفظ الله ) با فساد نه تنها قیامی است بر علیه ان بیت المال ، بلکه مانع ظهور یک توطئه خطرناک بر علیه مسلمین در اقصی نقاط جهان نیز می شود. خام خیالی است که اگر فکر کنیم این اختلاسگران کلان صرفا برای خوشگذرانی های خود و خانوده شان مرتکب این عمل می شوند که اگر تاملی بنماییم خواهیم دید رژیم غاصب اسراییل می خواهد با پول و قوای مسلمین به جنگ اسلام برود. پس نتیجه می گیریم ایت الله رئیسی پرچمدار مبارزه با مشرکان و ملحدان و خوارج است و این تاریخ است که قضاوت می کند ، بر درستی راه ایشان ، نه افرادی که خود دیواری امن برای مفسدان بوده و مواضع شیطانی می گیرند. در این راه وظیفه بر مردم نجیب و شریف ایران حکم می کند همانند سربازی جان بر کف یاری گر قیام این سید ولایتمدار باشند که قطعا هم همین طور است و بزودی به فضل خدا اجتماع ایران اسلامی که به خون هزاران شهید اغشته است از لوس وجود آنان پاک خواهد شد. من الله توفیق جلیل آقامحمدی_ فعال فرهنگی ١٣٩٨/٧/١


به نام خدا

 

 

امروز ، به فضل و عنایت باری تعالی ،خون خدا به جوشش در آمده تا فریاد آزادگی و مظلومت سر دهد . امروز زمین مهیا می شود برای ظهور منجی عالم بشریت حضرت قائم (عج) . اربعین رزمایشی است برای سرکوبی ظلم و جور و رهایی ستمدیدگان از چنگال استبداد. اربعین بزرگترین گردهمایی آزادگان جهان است . که نه دین می شناسد نه نژاد همه می آیند تا زمینه ظهور را رقم بزنند تا دنیا اماده شود برای قدوم مبارک صاحب العصر و امان . این حرکت عظیم ، دوستان را شادمان و دشمنان را هراسان ساخته و به این نتیجه رسیده اند که راه قدس از کربلا می گذرد. در این میان ، دشمنان تاب و توان از دست داده و می دانند که آخر داستان به کجا ختم می شود . دلیل این همه شبهه پراکنی و ایجاد شایعه نیز همین ترس است . اما در این میان مشاهده می شود برخی جهلا با انواع سخن های نسنجیده به اهداف دشمن کمک کرده و افکار عمومی جامعه را مشوش می کنند. اخیرا صحبت های جنجالی یکی از اعضای شورای اسلامی شهرستان اندیمشک مصداق همان بازی در زمین دشمن می شود . اقای حیدری ، عضو شورای اسلامی این شهر با اظهاراتی نابخردانه ، موکب داران میزبان زایران اربعین را متهم می سازد به ی و ریا ! که این موضوع واکنش های زیادی را در بر می گیرد. ایشان در فضای مجازی نظام را نیز متهم می کند ، به پرورش : معمم . نمازخوان ، موکب دار و مسئولی که مصالح نظام اسلامی را قربایی احساسش کند ایا صلاحیت مدیریت دارد؟ اگر ایشان با چنین افرادی که به قول خودش انی هستند در انواع لباس ها برخورد داشته است چرا به عنوان یک مسلمان ، فریضه واجب امر به معروف ونهی از منکر را سبک دانسته و دست به تحریک و تشویش اذهان عمومی می زند ، آن هم در استانه اربعین حسینی ؟! ایا رسانه های معاند که هر لحظه در کمین نشسته اند تا از ضعف های بوجود امده خوراک رسانه ای درست کرده و به تضعیف اسلام و فرهنگ عاشورایی بپردازند ، از چنین اظهار نظری بهره برداری رسانه ای نمی کنند؟ امید آن می رود مسئولین اجرایی و قضایی شهرستان و استان به بررسی موضوع پرداخته و دل های آزرده مردم نجیب ایران اسلامی را التیام بخشند. من الله توفیق


دریافت

 

باید توجه داشته باشیم در مورد ،حذف واژه شهید و نام شهدا ازسطح شهرها، نیروی های انقلابی نیز شایسته سرزنش هستند! چون در مواردی اجازه داده شده دشمن پیشی بگیرد.یکسان سازی قبور مطهر شهدا اگر برنامه هدفدار بوده حذف امروز نیز ادامه همان برنامه است .اگر ناخواسته و سهوی این کار صورت گرفته ، چرا بعد از تذکر مقام معظم رهبری ، در صدد اصلاح برنیامدند؟! اما ، سرزنش ما به عنوان فعالان فرهنگی به این دلیل لازم است که ؛ تلاش نکردیم مشکل را در زمان خودش برطرف کنیم و همین ضعف باعث شد مغرضین فرصت برداشتن قدمی فراتر بدست اورند .حال همه انرژی و توان ما صرف مشکل جدید می شود و اصلاح یکسان سازی در حواشی های ایجاد شده فراموش خواهد شد.طبیعی است در هر برهه ای ، عقب بمانیم کار مبارزه و مقابله دشوارتر شده ،نه تنها هزینه ها بالا می رود بلکه بخشی از ارزشها نیز اسیب می بیند. ایا ، وقت ان نشده ، غفلت ، سستی ، انفعال ورا کنار بزنیم و مقابله را به فرداها موکول نکنیم؟ امروز کوچه و خیابان های ایران اسلامی نیاز به نمایشگاه های شهدایی دارد . حتی نمایشگاه کوچک . #نهضت برپایی نمایشگاه های شهدایی ترویج فرهنگ جهاد و شهادت. مجمع جهانی خادمین شهدا. ✍همدانی


شهید شاهد است .دریافت

 

. حذف شدنی نیست . کسانی که امروز ، دستور می دهند یا دستور می گیرند ،تا نام شهدا را از سطح شهرها پاک کنند ،قطع به یقین شهدا را نشناخته و نمی دانند ، چگونه زیسته و چگونه به شهادت رسیدند. توصیه می کنم ، حیات دنیایی این عزیزان را حتی برای یک بار هم شده مطالعه کنید. تا شاید به راز عروجشان بر سر سفره خداوند متعال پی ببرید. اما بخش کوچکی از نحوه اسمانی شدن برخی شهدا را از زبان ، سردار سپاه اسلام ، حبیب حرم ، شهید حاج حسین همدانی برایتان نقل می کنم. شهید همدانی در خلال مصاحبه با برادر بزرگوارمان اقای بهزاد جهت تدوین کتاب مهتاب خین ، به خاطره ای اشاره و سپس چنان منقلب می شود که درخواست می کند مصاحبه به روز دیگری موکول شود. می فرماید: هر ساله ، مراسمی به عنوان نخل های بی سر در کشور برگزار می شود در حالی که رزمندگانی ایستاده بی سر شدند! در یکی از عملیات ها ی منطقه جنوب ، یکی از گردان ها قرار شد جناحی را پوشش دهد . به دلیل صاف و هموار بودن سطح زمین ، دشمن شبانه با استفاده از اب های روان منطقه را به باتلاق تبدیل می کند. زمانی که گردان به منطقه مورد نظر می رسد بخش قابل توجهی از رزمندگان اسلام تا کمر در باتلاق فرو رفته و ادامه حرکت و حتی بازگشت امکان پذیر نمی شود. این ، بهترین فرصت برای دشمن بعثی است . می فرمایند: نیروهای بعثی با انواع سلاح های سبک ونیمه سنگین رزمندگان را زیر اتش گرفته و همه انها را ایستاده به شهادت رسانند. تعداد زیادی از بهترین بندگان خدا با قامتی ایستاده عندربهم یرزقون شدند .تا بدانجا که تکیه گاهی برای جان دادن نبود. در ناجوانمردی دشمن شکی نیست ، بی شک انان فرزندان همان حرمله ، و شمر های زمانه بودند . که برای خوش خدمتی گلوی کودک شیرخواره را پاره کردند. اما سوال این است ، این مرام مردم کدام دین و آیین است ،که به خود اجازه می دهند نام چنین عزیزانی که با لب های تشنه در بیابان های گرم خوزستان ، ایستاده جان دادن را از کوچه و خیابان پاک کنند؟! هیچ کسی با قدرت و ثروت به رستگاری نرسیده ، مگر با ازادگی ، و تقوا . امام شهیدمان فرمود : اگر دین ندارید حداقل ازاده مرد باشید. اگر اعتقادی در وجود شما نیست حداقل مرد باشید. و در پایان متذکر می شوم : شهید حذف شدنی نیست ، و راه و رسم شهادت گم نخواهد شد . این فرمایش امام روح الله رحمت الله علیه است . شهید شاهد است ، می ماند تا نظاره گر باشد و شهادت دهد بر اعمال و کردار ما و شما در پیشگاه حق تعالی. یا حق . مجمع جهانی خادمین شهدا ✍محمدی همدانی ١٣٩٨/٦/٢٨


شهید معلم کلاس درس ازادگی ، مقاومت و بصیرت است. کینه و عداوت ، برخی مدیران غرب زده از شهداء به دلیل تربیت دانش اموختگان مکتب عاشورایی است . که دنیای دنیا پرستان را تیره و تار می کنند. باور کردنی نیست دغدغه لیبرال ها اجتماعی باشد! جریان دوم خرداد حواس پرتی رانندگان را بهانه و تصاویر مناظر را جایگزین تمثال مبارک شهدا کردند! قطعا ، اختصار ، نیز ادامه همان برنامه ضد ارزشی است؟! جناب شهردار! جریان شما ، جریانی است قابل ترحم !که تمام قدرتتان در نفاق و فریب و دروغ خلاصه می شود. از تاریخ که عبرت نمی گیرید! از خدا که نمی ترسید ! از خون شهدا شرم نمی کنید! حداقل مردم را مثال خودتان کم عقل مپندارید. . صدای شکستن استخوان های جریان نفاق به گوش می رسد


جوان انقلابی و ورزش. مردم جامعه اسلامی بخصوص جوانان ، بایستی نگاه ویژه ای به ورزش داشته باشند. ورزش از تفریحات سالم و سودمند است که نشاط قابل توجهی برای انسان به ارمغان می اورد ورزش ، در سلامت و بهداشت افراد موثر است چون وقتی سلامت بدن فراهم گردد ، به سلامت روح نیز کمک می کند.و بدیهی است نیک بختی هر کس ، با سلامت روح و بدن او ارتباط مستقیم دارد و اهمیت ورزش به این است که بدن را نیرومند می سازد و روح را اراده می بخشد . ناگفته پیداست که جوانانی می توانند در میدان های مبارزه و دفاع ، مردانه ایستادگی و نبرد کنند که علاوه بر ایمان و هدف ،بدنی نیرومند داشته باشند . مردان ضعیف و ناتوان نه تنها در میدان نبرد کارایی لازم را ندارند ، بلکه در میدان مبارزه ی زندگی هم شکست می خورند .البته باید به ورزش هایی پرداخت شود که با اصول اخلاقی ، دینی و انسانی ناسازگار نباشد. یکی از این ورزش ها تیر اندازی است. تیراندازی برای مسلمانان ضرورت دارد تا در مبارزه ى با دشمن و دفاع از حریم قران ، اسلام ، ولایت و انسانیت امادگی داشته باشند. پیغمبر اسلام ( ص) در ذیل آیه " واعدوالهم مااستطعتم من قوة ( یعنی انچه می توانید برای مبارزه با دشمنان نیرو فراهم کنید) تیراندازی را از نیروها محسوب فرموده است ( وسایل ج ١٣ ص ٣٤٨) پیامبر اسلام می فرماید : به فرزندانتان ، تیر اندازی ، اسب سواری، و شنا بیاموزید، پس لازم است جوانان ونوجوانان مومن و انقلابی با ورزش روح و جسم خود را سالم و سلامت نگه دارند . که عقل سالم در بدن سالم است. والسلام .

کاش به جای پرداختن به حواشی ایجاد شده توسط سلبریتی ها ، جریان جبهه انقلاب ، چهره واقعی این قشر کریه الچهره را برای جامعه مشخص می کرد. راه مبارزه رسانه ای تماما واکنش نیست . بلکه باید همه مسایل پشت پرده افشا شود. از جمله : خط و مشی این افراد کجا وتوسط چه جریانی نگارش می شود؟ حامی مالی ، رسانه ای و حصار مصونیت انها کجاست؟ از جامعه بخواهیم چهره باطنی این اشباه الرجال را با چشم دل و ایمان بنگرند . ان وقت خواهیم دید لامذهبی ، لا قیدی ، ،بی اخلاقی چه بلایی سرشان اورده که نمک خورده و نمکدان می شکنند. به والله ، به والله ، اگر خون پاک مدافعان حرم ،و جانثاری مدافعان وطن نبود ، این قشر ، فی الحال به عنوان برده در بازار جهانی دست به دست معامله می شدند. خون شهدا دامن شان را خواهد گرفت ، انطور که دامن صدها سلبریتی ، دوران پهلوی را گرفت. ای پست ترین ، پست ها! از اه فرزندان شهدا بترسید و بترسید بترسید!! نفرین خدا بر شما که روی اشقیا را رو سفید کردید.


تشیع انگلیسی و رسانه های معاندی چون کلمه سر در یک آخور دارند! همکاری انها چنان مشهود است که نیازی به هیچ توضیح و تشریحی نیست. فرقه پلید شیرازی ها ، در طول سال مرتبا و مکررا با اجرای برنامه های تفرقه انگیز ، و انجام اعمال خلاف شرع و قانون ، خوراک رسانه ای ایجاد ، و شبکه های وهابی مثل کلمه ، ارزش ها و ارمان های عاشورایی را زیر سوال می برند. ایا تا کنون کسی یا کسانی دیده یا شنیده اند، که این شبکه ها از تشیع انگلیسی یا همان شیرازی سخن بگوید؟ قمه زنی ، و اعمالی از این دست در حکومت اسلامی ایران ممنوع و جرم است . رهبر معظم انقلاب هم این نوع عزاداری را حرام می داند. ایا توان دارند واضح بگویند از کدام شیعه حرف می زنند؟ امام حسین ( ع ) : اگر دین ندارید ازاده مرد باشید. همدانی


بنده به شخصه ، از عالم گرانقدر ، استاد معظم ، حاج اقا پناهیان عذر خواهی می کنم. واقعیت این است که انفعال امثال حقیرباعث شده ، شخصیت بزرگواری چون ایشان به مشکلات واکنش نشان دهد. در حالی که ،ما بایستی کاستی ها را گوشزد کنیم .که شخص حقیر و هتاکی مثل فلاحت پیشه به خود اجازدهد به استادمان اهانت کند. اقای فلاحت پیشه! در شان ایشان نیست ، جواب چون تویی را بدهد چون نجابت ، دیانت و بزرگی ایشان اجازه چنین کاری نمی دهد. اما جواب را از بنده بشنو! پاکتی که به ت معظم منبری داده می شود. اجر و مزد نیست ، بلکه تبرکا هدیه ای است از مجلس اقای شهیدمان. در ضمن پاکت های میلیونی بیشتر در مورد همفکرانتان صادق است . دنیای مادی چه بلایی بر سرتان اورده که اینگونه گستاخانه وبی پروا به بزرگان دین اهانت می کنید ؟! بهتر است از نجابت بزرگان ما سو استفاده نکنید ، که بی ادبی شما بی پاسخ نخواهد ماند. عذر خواهی کنید. ✍همدانی




 

اخبار فرهنگی گزارش : شاهد خبر به گزارش پایگاه خبری مجمع جهانی خادمین شهدا، کتاب به چاپ می رسد. مدیر این مجمع با تشریح این خبر افزود: کتاب بهترین عموی دنیا ، که برای رده سنی کودکان و نوجوانان به نگارش در امده است ، بخشی از رشادت های حضرت ابوالفضل علیه السلام و نهایتا شهادت ایشان را روایت می کند. همدانی اظهار داشت : این کتاب به همت همکاران گرامی سرکار خانم قاسمی کیا و برادر رجبی ، در ١٠ صفحه ، به صورت متن داستانی و تصویری به رشته تحریر در امده است که بزودی روانه بازار می شود.


موضوع کنفرانس : عقاید شیطان پرستی صهیونیسم و فرقه ی کابالا (قسمت دوم) یاد آوری بخشی از جلسه ی اول: در قسمت اول جلسه گفته شد که در زمان حضرت یوسف (ع) بنی اسرائیل و یهودیان به مصر مهاجرت می کنند. پس از حضرت یوسف (ع) و پس از مرگ یا برکناری فرعون حاکم بر آن زمان یک فرعون ظالم روی کار می آید که یهودیان را به بردگی می گیرد. در همین حال عده ای از یهود از تمدن مصر و اعتقادات آنها خوششان می آید و به صورت مخفیانه آموزه های آنها را می آموختند. پس از این که حضرت موسی (ع) بنی اسرائیل را از دست فرعون نجات می دهد , در میان نجات یافتگان عده ای بودند که در ظاهر دارای دین بودند اما در باطن منافق بودند و از فرقه ی شیطانی کابالا یا قابالا که در مصر آموخته بودند پیروی می کردند. به پیروان عقاید کابالا , کابالیست گفته می شود. آقای تئودور ریناخ» مورّخ یهودی می‌گوید: کابالا زهری است که به رگ‌های یهودیت وارد می‌شود و آن را کاملاً در بر می‌گیرد به طوری که کاملا عقاید یهود تحریف می شود. (منبع: کتاب Secret Societies And Subversive Movements صفحه ی 299 نوشته ی Mesta H. Webster ) کابالیست ها آموزه های شیطان پرستی و مشرکانه را با دین الهی ترکیب می کنند و فرقه ی کابالای یهودی را ایجاد می کنند. آنها اعتقادی را ترویج دادن که شیطان دوست انسان دانسته شود و خداوند را به عنوان یک موجود انسان نما و ظالم نشان دادند که وابستگی شدیدی به قوم یهود دارد! بر اساس اعتقاد آنها , شیطان زمانی که آدم و حوا را اغوا و وسوسه کرد تا از میوه های درخت لعنت شده بخورند گفت که می توانند آگاه شوند و به مقام خدایی برسند. (بر اساس آیات تحریف شده ی تورات که توسط همین کابالیست ها تحریف شد) آنها اعتقاد دارند شیطان انسان را از محدودیت هایی که خدا ایجاد کرده بود آزاد کرده است و باعث آگاهی آدم و حوا شد. اعتقاد دارند تنها یک مرحله مانده تا انسان ها خدا شوند و آن دستیابی به زندگی ابدی است که قانون های آن را به شکل درختی به نام درخت کابالا ترسیم می کنند که نمادی از درخت لعنت شده است که قرآن هم به آن درخت جهنمی اشاره دارد نمونه تصویری که از درخت کابالا ترسیم می کنند. البته جن پرستان به این درخت درخت حیات و درخت زندگی هم می گویند که در فیلم مرد عنکبوتی شگفت انگیز 1 و فیلم غول بزرگ مهربان و فیلم آواتار به آن اشاره می شود سوره ی صافات آیه 64 و 65 در مورد درخت لعنت شده در جهنم: إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فی أَصْلِ الْجَحیمِ. طَلْعُها کَأَنَّهُ رُؤُسُ الشَّیاطینِ ترجمه: آن ، درختی است که از قعر آتش سوزان می روید ، میوه اش گویا سرهای شیاطین است کابالیست ها (پیروان فرقه ی کابالا) معقتد هستند کابالا یا قابالا یعنی قبول کردن آیینی خاص ریشه ی فرقه های شیطان پرستی از جمله مهمترین آنها یعنی فرقه ی کابالا برمی گردد به قابیل. قابیل که از فرزندان حضرت آدم بود اولین شخصی بود که از شیطان پیروی کرد و برادرش هابیل را کشت. پس از این اتفاق جریان اصلی شرک و شیطان پرستی نامش را برگرفته از همین قضیه قرار داد. نام قابالا که به آن کابالا, قابالا و قابالاه و. می گویند که برگرفته از نام قابیل است و نظر مفهومی نیز واژه قبالا از ریشه عبری قَبِلْ» به معنی قبول کردن، سرسپردن و دل سپردن است و قابیل اولین انسانی است که در روی زمین ولایت و خواسته ی شیطان را قبول کرده است. پیروان فرقه ی کابالا در واقع ولایت شیطان را می پذیرند. در جلسه ی اول خدمتتان عرض کردم که برای این که بتوانند کابالا را در میان یهود رواج بدهند و تورات را تحریف کنند در ابتدا تعریف خدا را تغییر دادند و در منابع یهود از خدا به عنوان موجودی شبیه به انسان با ویژگی هایی محدود و امکان اشتباه کردن و پشیمان شدن یا حتی با ویژگی های افسرده شدن یاد کردند ⚡️ کابالیست های شیطان پرست زمانی که می بینند یهودیان از نظر ایمان ضعیف شده اند, فرصت را مناسب می بینند تا نماد های مشرکانه و آیین های پرستش شیطان را بیشتر در میان یهودیان ترویج بدهند. گوساله ی سامری تنها یکی از این نماد ها بود که برگرفته از بت آپیس در مصر بود. بت خدای مصری آپیس (که در طول تاریخ با نام های مولوخ و بعل و گوساله ی سامری هم پرستیده شده است و نمادش گاهی به شکل گاو و گاهی به شکل جغد است)- محل نگهداری تندیس آپیس : مصر- موزه اسکندریه ✍ اما خطر اصلی اینجاست که پرستش نماد شیطان به صورت بت تمام ماجرا نبود. آنها تمدن مصر را برای خودشان الگو قرار داده بودند و برای این که بتوانند خود را شبیه به فراعنه و کاهنان مصر کنند در شریعتشان نیز به طور دقیق از آنها پیروی کردند حتی در مورد نوشیدن خون و قربانی کردن انسان ها❗️ ✍ در مصر باستان و همچنین در میان اقوام باستانی مشابه آنها مانند مایا ها که ابلیس را به عنوان خدای خورشید و سایر شیاطین جن را به عنوان دیگر خدایان پرستش می کردند معتقد بودند که برای رفع خورشید گرفتی , برای دور شدن بلاها , و برای کسب قدرت باید فرزندان حلال زاده ای را برای خدای خورشید و دیگر خدایانشان قربانی کنند. و در عوض در مراسم هایی خاص با انجام ی میان دو فرد متاهل که به هم محرم نبودند, از شیطان می خواستند تا به آنها فرزندانی برای فرماندهی و حکومت به مردم بدهد. این اعتقاد توسط کابالیست هایی که کاملا افراطی بودند در یهود بنیان گذاری شد. تا جایی که خداوند به پیامبرانش آیه نازل می کرد و به یهودیانی که در باطن شیاطین جن را پرستش می کردند هشدار می داد که در مقابل بت مولوخ یا بعل فرزندان انسان را قربانی نکنند متن هایی که در ادامه مشاهده می کنید از خود منابع دینی یهود (تورات - عهد عتیق) هستند. همچنین به شما اثبات خواهم کرد این اعتقاد همچنان در بین آنها وجود دارد و به هیچ عنوان از بین نرفته است " آنها (پیروان عقاید کابالا) بر تمامی فرامین خداوند پشت کردند و دو گوساله از ف ساختند. ستونی ملعون (ابلیسک) ساختند و به پرستش بعل و شیاطین مشغول شدند. آنها حتی دختران و پسران خود را در آتش قربانی کردند. آنها با پیشگویان و فالگیران به مذاکره مشغول شدند و از سحر و جادو استفاده کردند و خود را به شیطان فروختند. خدا را خشمگین کردند و خدا در خشمش آنها را از خود دور کرد. تنها طایفه یهودا در زمین باقی ماند. اما حتی مردم یهودا نیز از اطاعت فرامین خداوند سرباز زدند. آنها همان راههای شیطانی را که بنی‌اسرائیل رفته بود ادامه دادند. پس خداوند تمام بنی‌اسرائیل را پس زد." ( منبع: سفر لاویان ۱۸:۲۱ ) "باز هم به بنی‌اسرائیل می‌گویم: هر کس، چه بنی اسرائیل، چه دیگران، که فرزندش را به مولوخ دهد، همانا مجازات او مرگ است و من رویم را از او خواهم گرداند." ( منبع: سفر لاویان 5-2 : 20 ) "دوباره به فرزندان اسرائیل بگو، چه آنان (که قربانی می شوند) ار فرزندان اسرائیل یا غریبه‌ها باشند، هرکسی که فرزند خود را به مولوخ دهد باید کشته شود و مردم باید او را سنگسار کنند و من با آن مرد خشم خواهم گرفت و او را از بقیه مردم جدا خواهم کرد (طرد و لعنت می شود) برای اینکه او فرزند خود را به مولوخ داده است و قداست مرا لطمه دار کرده است و نام مقدس مرا آلوده نموده است؛ و اگر مردم سرزمین از کشتن آن مرد چشم پوشی کنند هنگامی که او فرزند خود را به مولوخ داده است و او را نکشند، من بر آن مرد خشم خواهم گرفت، و بر خانواده او، و او را جدا خواهم کرد و هر آنکس که پس از او گمراه شود و به هرزگی مولوخ در بیاید." ( منبع: سفر لاویان ۲۰:۲ ) " او (پیامبر یهود)، قربانگاه توفت (توفت = تندیس مولوخ یا همان بعل و آپیس) را، که در دره هنوم بود نابود کرد تا دیگر هیچ‌کس پسر یا دختر خود را مجبور نکند برای مولوخ به درون آتش انداخته و قربانی شوند." ( منبع: دوم پادشاهان ۲۳:۱۰ ) ✍ یعنی چه به درون آتش انداخته شوند؟ آنها بتی را از ف می ساختند. سپس کودک را درون دست بت ملوخ یا بعل قرار می داند. در زیر دستان بت آتش روشن می کردند و کودک را به این صورت زنده زنده می سوزاندند و یا گاهی کودک را مستقیما به داخل آتش می انداختند. گاهی پیش از انجام این کار با میخ بدن و استخوان های کودک را سوراخ می کردند و از خون او می نوشیدند. این بت معمولا به شکل یک گاو یا جغد است ✍ در قرن ۱۲، رشی خاخام یهودی در مورد آیات کتاب مقدس که به قربانی کردن انسان برای شیطان اشاره دارد و بخصوص آیه ارمیا ۷:۳۱ گفته است که بت توفت همان مولوخ است، که از ف برنج ساخته شده بود، و آنها آن را از زیر گرم می‌کردند، و دستهای او باز شده بود و داغ می‌شد؛ و آنان فرزند خود را بین دستهای او می‌گذاشتند تا بسوزد و در زمان گریه او، کاهنین طبل می‌زدند تا پدر آن کودک صدای گریه او را نشنود و قلبش تکان نخورد. " و یهود کاخی برای بعل ساختند، در دره هنوم، تا پسران و دختران خود را زنده در آتشش بسوزانند، در حالی که من به آنان چنین دستوری نداده بودم، و تصور نمی‌کردم که آنان این کار پلید را انجام داده و جودا را به گناه بکشانند. " ( منبع: ارمیا ۳۲:۳۵ ) این هم یک اشاره به پرستش مولوخ یا بعل توسط یهود که در قرآن هم بیان شده : (حضرت الیاس خطاب به قوم خود) "آیا بعل را مىپرستید و بهترین آفرینندگان را وامىگذارید؟ " ( منبع: قرآن کریم، سوره الصافات، آیه 125 ) نکته ی جالب تر در مورد ریشه ی ستاره ی 6 پر! در انجیل لوقا کتاب اعمال رسولان 7:43 هم اشاره می شود که این نماد ستاره ی صهیونیست ها نیز مربوط به همان نماد های اعتقادات مشرکانه و قربانی کردن انسان است. ستاره ی 6 پر از نماد های مخصوص مولوخ و بعل است ✍ این ستاره از شش ضلع، شش گوشه (زاویه) و شش مثلث کوچک درست شده است که معرّف عدد 666 می باشد. در کتاب جادوگری کابالیست ها با نام سفر رازیل هاملخ هم از ستاره ی 6 پر به عنوان نمادی برای انجام سحر و نماد مولوخ و بعل به عنوان جادو های مرتبط با قربانی کردن انسان استفاده شده است. ستاره شیطان در کتاب جادونامه کابالایی سفر رازیل هاملخ قابل مشاهده است ✍ در جلسه ی قبلی عرض کردم که شیطان پرستان باستانی در مراسم هایی اقدام به انجام قربانی برای شیطان می کردند تا به اعتقاد خودشان به این صورت بتوانند قدرت دریافت کنند و همچنین در عوض کشتن فرزندی حلال زاده بتوانند با انجام در همان مراسم یک فرزند بدست بیاورند تا به عنوان یک نیمه خدا بر مردم حکم فرمایی کند (فراعنه را نیمه خدا می دانستند و معتقد بودند خدایانشان که شیاطین جن هستند بخشی از قدرتشان را به فرعون ها منتقل می کنند تا بتواند به عنوان موجودی مجسم و به نمایندگی از خدایانشان بر مردم حکم فرمایی کند) به همین دلیل است که فرعون ها از بین زادگان در خاندان هایی مشخص انتخاب می شدند و به همین دلیل است که در معابد باستانی مصر بخصوص در معبد باستانی دندره (دندرا) که در مصر امروزی قرار دارد شما تصویر شیطان را مشاهده می کنید که شخصا خودش فرعون را روی میز سفالگری می آفریند (بر اساس اعتقادات شیطان پرستان که ابلیس را خدای خود می دانند) تصویر فوق مربوط به معبد باستانی دندرا(دندره) می باشد که شیطان پرستان بر اساس این تصویر عقیده دارند ابلیس خدای انسان است و در حال آفرینش انسان روی میز سفالگری است و شیطان سمت راست مشغول آموزش کابالاست یکی از تصاویر باستانی ابلیس در مصر که توسط کابالیست ها ترسیم شده است. در این تصویر بر اساس اعتقادات شیطان پرستان ابلیس مشغول آفریدن فرعون روی میز سفالگری می باشد هرکسی اجازه نداشت قدرت را به دست بگیرد و فرعون شود. فقط مردانی از خاندان هایی خاص که از قبل قدرت را در دست گرفته بودند همراه با محارمشان (خواهرشان , مادرشان و دخترشان) باهم می کردند تا از این رابطه ی حرام نسل بعدی که قرار است قدرت را به دست بگیرد متولد شود. آنها ا خانواده شان در مراسمی که امروزه جشن بالماسکه الگو برداری از آن است شرکت می کردند و پس از تقدیم کردن قرباینی های حلال زاده به شیطان , با انجام فرزندانی (فرزندانی که شیطان در نطفه ی آنها شریک شده است) را کسب می کردند. بخشی از کتاب شریعت فرقه ی تلما از زبان ابلیس خطاب به پیامبرش آلیستر کراولی. ابلیس خطاب به الیستر کراولی می گوید: ای پیامبر من, را در بین مردم رواج بده زیرا کاران یاران من هستند و زادگان فرزندان من هستند و باید آنها به مقام فرماندهی و رهبری برسند (منبع: کتاب شریعت فرقه ی شیطان پرستی تلما , The Book of the Law, Liber Al vel Legis) اشاره ی قرآن کریم , سوره اسراء آیه 64 در مورد قدرت تاثیر گذاری شیطان برای پیروانش: " وَاستَفزِزْ مَن ِ استطَعْتَ مِنهُمْ بصَوتِکَ وَ اَجلِبْ عَلَیهِم بخَیلِکَ وَ رَجلِکَ وَ شَارِکهُمْ فِی الأَمْوَال ِ وَالأَولاد ِ وَ عِدهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیطَانُ إِلا غُرُورًا " ترجمه: هر کدام از آنها را می توانی با صدایت تحریک کن! و لشکر سواره و پیاده ات را بر آنها گسیل دار! و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوی! و آنان را با وعده ها سرگرم کن!- ولی شیطان ، جز فریب و دروغ ، وعده ای به آنها نمی دهد- برای همین است که امروزه جشن بالماسکه که نمادی از همان مراسم های مشرکانه و کفر آمیز است برای انجمن های شیطانی مانند فراماسونری اهمیت دارد. خاندان هایی که فرزندانشان از این رابطه متولد می شد نسل به نسل به همین رابطه ادامه داده اند و خودشان را ایلومیناتی یا روشن فکران می نامند که ما به آنها استکبار جهانی و صهیونیسم جهانی می گوییم. آنها در جشنی مخصوص از فردی ناشناس که مشخص نیست خواهرشان یا مادرشان یا یکی از ن و دختران داخل میهمانی است صاحب فرزند می شوند. نطفه ی دجال ها (اداره کنندگان جریان صهیونیسم جهانی) در جشن بالماسکه بسته می شود این اعتقاد برگرفته از عقاید مشرکانه و باستانی کابالا در میان صهیونیست ها وجود دارد. در کنار انجام مراسم قربانی آنها صاحب فرزندانی می شوند تا بعد از آنها قدرت را به دست بگیرند و راه پدرانشان را ادمه بدهند. آنها برای این که این قدرت از دست یهود خارج نشود اعلام کردند که یک فرد غیر یهودی نباید یهودی بشود و یهودیت باید نسل به نسل ادامه پیدا کند! یکی از مهمترین دلیل نژاد پرست بودن صهیونیست ها همین است. بخصوص افرادی که قرار است برای عقاید شیطانی و بر ضد اهل بیت در تاریخ تاثیر های مهمی بگذارند از این طریق متولد می شوند. ✍ در کابالا و عقاید صهیونیستی به دلیل این که پدر فرزند دقیق مشخص نیست معتقد هستند نژاد از طریق مادر به فرزند منتقل می شود! یک نکته ی بسیار مهم که مرتبط به همن مطالب بالا است که گفتم , آیا تا به حال به این فکر نکرده اید چرا "شمر" یک نام عبری و یهودی است که "شامر" هم تلفط می شود در صورتی که شمر هم عرب بود و هم مسلمان شده بود! اما نژادش یهودی بود و تربیت یهود در منافق شدن شمر تاثیر داشت. نکته ای دیگر , آیا تا به حال به خود نگفتید شخصیت سرجون بن منصور رومی که از نژاد یهود بود و ادعای مسیحیت می کرد چرا باید به عنوان مشاور یزید و مشاور معاویه تمام قضایا را در پشت پرده مدیریت کند و تعجب نکردید چرا در کربلا حتی به کودک چند ماهه هم رحم نکردند؟ و چرا یزید باید در نزد دایی های یهودی اش تربیت می شد؟ آیا بی دلیل است که حضرت علی (ع) قاتلش ابن ملجم را (در منبع: بحار الانوار / جزء 42 / ص282) پسر زن یهودی معرفی می کند! نباید بگذارید این قضیه مخفی باقی بماند. یزید ملعون و دیگر دشمنان اهل بیت درست است که از منافقین بودند اما همیشه در پشت پرده با یهودیان فرقه ی کابال:ا در ارتباط بودند. حتی گاهی در میان یهودیان عادی افرادی بودند که با کابالیست ها و منافقین به ظاهر مسلمان شده مخالفت می کردند که در موردش روایاتی نیز داریم. در روایت فوق حتی به این موضوع به صورت دقیق اشاره می شود که یهودیان در مورد شهادت امام حسین (ع) در کربلا از قبل ها خبر داشتند. (پس عجیب نیست که برخی از یهودیان نیز که مومن نبودند برای ترور اهل بیت از پیش نقشه می کشیدند و برخی دیگر نیز منتظر نشانه ای پیشگویی شده بودند تا حق را بشناسند و به آن ایمان بیاورند) خبر داشتن یهود در مورد نحوه ی شهادت امام حسین! رهبر یهودیان، از قتل مظلومانه فرزند پیامبر تعجب می کند و خطاب به شامیان و یزید چنین می گوید که: بین من و داوود نبی، هفتاد و اندی، نسل فاصله وجود دارد اما با این حال، در دین یهود، مورد تکریم و احترام فراوان هستم. قالَ: لا جَزاکُمُ اللّهُ خَیرا، بِالأَمسِ کانَ نَبِیَّکُم وَالیَومَ قَتَلتُم ابنَ بِنتِهِ! وَیحَکَ إنَّ بَینی وبَینَ داووُدَ النَّبِیِّ نَیِّفا وسَبعینَ أبا، فَإِذا رَأَتنِی الیَهودُ کَفَّرَت لی. الخرائج و الجرائح: رهبر یهودیان، گفت: خدا خیرتان ندهد! دیروز پیامبرتان بوده و امروز پسر دخترش را مىکشید؟! واى بر تو! میان من و داوودِ پیامبر، هفتاد و اندى واسطه است؛ امّا یهودیان، چون مرا مىبینند، تا کمر، جلویم خم مىشوند. ⚠️ آنگاه رهبر یهودیان می‌گوید: گذشتگان‌مان به ما گوشزد کردند که پسر پیامبری در کربلا کشته خواهد شد. کُنّا نَسمَعُ أنَّهُ یُقتَلُ بِکَربَلاءَ ابنُ نَبِی. ذکر همین روایت در المعجم الکبیر. رهبر یهود گفت : ما از گذشتگانمان مىشنیدیم که در کربلا پسر پیامبرى کشته خواهد شد. ( اسناد و منابع : طبرانی، المعجم الکبیر، ج 3، ص 111 و همچنین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج 2، ص 581) ✍ یهودیان پیرو کابالا متاثر از عقاید شیطانی به‌ دنبال ترور خاندان نبوت صلوات الله علیهم اجمعین از جمله امام حسین علیه‌السلام بوده‌اند و این را می‌توان از این حدیث شریف نبوی که در دوران خردسالی حسنین علیهماالسلام ایراد شده است فهمید که پیامبر (ص) فرمودند: فإِنِّی خَائِفٌ عَلَیْهِمَا مِنْ کَیْدِ الْیَهُود. من از مکر یهود نسبت به فرزندانم حسن و حسین بیمناکم. (منابع: فرهنگ جامع سخنان امام حسین علیه‌السلام، ص32 و بحارالانوار، ج43، ص313) در زیارت عاشورا در مورد قاتلین امام حسین (ع) می‌خوانیم: اللَّهُمَّ اِنَّ هذا یَوْمٌ تَبَرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الْاَکْبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ عَلى لِسانِکَ وَ لِسانِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ… ⁉️سؤال این است این قاتلین و دشمنان امام حسین (ع) که در زیارت عاشورا بیان شده اند چه کسانی هستند که: توسط خداوند متعال لعنت شده‌اند؟ توسط نبی خدا لعنت شده‌اند؟, ✅ بر اساس آیات قرآن کریم این افراد لعنت شده از میان یهود و بنی اسرائیل بوده اند. سوره های:مائده_آیه78 بقره_آیه 89 مائده_آیه64 رعد_آیه25 بقره_آیه161 بقره_آیه159 آل عمران_آیه87 بقره_آیه88 نساء_آیه51و52 نساء_آیه46و47 مائده_آیه13 علاوه بر اسناد بالا, در یکی از زیارت مطلقه امام حسین علیه‌السلام با سند معتبر چنین می‌خوانیم: وَ اَشْهَدُ اَنَّ الَّذینَ سَفَکُوا دَمَکَ، وَ اسْتَحَلُّوا حُرْمَتَکَ، مَلْعُونُونَ مُعَذَّبُونَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عیسَى بْنِ مَرْیَمَ، ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ. منبع: کامل ایارات، باب 79،ص 208، حدیث 6 ترجمه: و گواهى می‌دهم که حقّاً آنان که خونت را ریختند و حرمت تو را از بین بردند ملعونند و معذّب هستند بر زبان داوود و عیسى بن مریم و این بخاطر آن گناهى است که کردند و مردمى کار بودند. اکنون سؤال اینجاست که چه کسانی توسط حضرت داوود و عیسی بن مریم سلام‌الله‌علیهما لعنت شده‌اند و در سند بالا گفته شده است همان قاتلین امام حسین (ع) هستند ⁉️ بر اساس آیات 78 سوره مبارکه مائده - 41 سوره مبارکه بقره - منظور دقیقا افرادی از میان قوم یهود و بنی‌اسرائیل هستند. ⚔ نمونه ای دیگر از همین یهودیان نفوذی که پس از جنگ خیبر مسلمان شده اند اما به خداوند ایمان نیاوردند و مخفیانه از اعتقادات شیطانی کابلای یهود پیروی کردند خاندان حاکم بر حکومت فعلی عربستان سعودی هستند. آنها در ظاهر اسلام آوردند اما در باطن ایمان نیاورند و از همان آموزه های شیطانی پیروی کردند و همچنان نیز پیروی می کنند ✍ در مکه حکومت فاسد عربستان سعودی ابتدا ادعا کرد آبلیسک ها را تخریب کرده است و به جای آن دیوار کشیده است اما معلوم شد به دور آبلیسک دیوار کشیده اند تا سنگ به نماد شیطان برخورد نکند و این خودش یک سند و مدرک برای اثبات عقاید اصلی حاکمان عربستان سعودی است چرا باید حکومت عربستان سعودی به دور نماد شیطان دیوار بکشد تا از برخورد سنگ با آن و مشاهده ی شکل ظاهری اش که دقیقا مشابه شکل آبلیسکهای کابالیستها در میادین جهان است جلوگیری کند؟ ▫️ آنها نه تنها به دور آبلیسک ها دیوار کشیدند, بلکه در عوض یک آبلیسک بسیار بزرگ در مقابل خانه ی خدا ساختند تا اینگونه از نظر مفهمومی قبله را نماد شیطان نشان دهند و بگویند عظمت شیطان از خدا بیشتر است. انسان های غیر مسلمانان جهان نیز تا نام کعبه می آید اولین چیزی که به ذهنشان می آید نماد برج شیطان است. هلال روی این برج نماد شاخ های بت مولوخ و بعل است اگر کسی مدعی شود این هلال نماد ماه است باید گفت که اینطور نیست چرا که هلال ماه هیچگاه هر دو نوکش رو به بالا نیست آل سعود در واقع آل یهود با اعتقادات کابالیستی هستند و نسبشان به یهودیان جنگ خیبر قبیله عنزه میرسد. آن اسلام آوردند اما ایمان نیاورند یعنی در ظاهر مسلمان شدند و در باطن کابالیست و منافق هستند. برخی از اسناد کتبی که یهودی بودن نسب آل سعود را افشا می کند: بر اساس کتاب تاریخ البلاد العربیه السعودیه» جلد 1 صفحه 67 و صفحه 71 و سپس صفحه 72 و صفحه ی 105 کتاب المختصر تاریخ البشر معروف به تاریخابوالفداء ( تاریخ أبی الفداء) کتاب معجم القبائل العرب جلد 2 صفحه ی 525 , ذیل واژه سعود در کتاب عنوان المجد فی تاریخ النجد» در جلد اول، صفحه 99، وفات محمد بن سعود قسمت پاورقی در کتاب تاریخ الملک سعود الوثیقه والحقیقه، الجزء الاول کتاب صبح الأعشی، الجزء الرابع، صفحه 290 در کتاب عمده القاری فی شرح صحیح بخاری, چاپ دارالکتاب العلمیه بیروت، جلد 11، صفحه 330 نیز به یهودی بودن و محل آنها در جنگ خیبر اشاره میکند: اشاره ی قرآن کریم به ایمان نیاوردن این جماعت در: آیه 14 سوره حجرات : , قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا ۖ قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَٰکِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمَانُ فِی قُلُوبِکُمْ ۖ وَإِنْ تُطِیعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا یَلِتْکُمْ مِنْ أَعْمَالِکُمْ شَیْئًا ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ بادیه نشینان عرب گفتند: ما [از عمق قلب] ایمان آوردیم. بگو: ایمان نیاورده اید، بلکه بگویید: اسلام آورده ایم؛ زیرا هنوز ایمان در دل هایتان وارد نشده است. و اگر خدا و پیامبرش را اطاعت کنید، چیزی از اعمالتان را نمی کاهد؛ زیرا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. تعجب نکنید در کلیپ فوق شاهد یک اشتباه در تلفط نیستید بلکه آنها خودشان خوب می دانند که همان آل یهود هستند اما در بین عموم مردم خود را مسلمان و آل سعود می نامند آنها پیرو عقاید کابالا هستند و بر اساس اولویت هایشان قربانی های انسانی را انجام می دهند که برترین قربانی پیامبران و اهل بیت هستند و کودکان حلال زاده و مسلمانان هستند. پس از آن تمام انسان هایی که حلال زاده باشند یعنی حاصل از ازدواج باشند و همچنین انسان های استکبار ستیز در اولویت بعدی هستند. همچنین در صورتی که تمام این قربانی ها را انجام بدهند در مرحله ی پایانی بنا بر اعتقاد خودشان به جز یهود همه ی مردم جهان باید یا کشته بشوند یا به بردگی گرفته بشوند و کتاب تلمود سندی بر همین موضوع است کشتن مردم بیگناه و قربانی کردن آنها در میان آل سعود نیز وجود دارد و نمونه اش را در سال 2015 در قضیه ی انداختن جرثقیل روی سر حجاج در روز 11 سپتامبر 2015 (مطابق با اعداد مقدس برای کابالیست ها) و پس از آن کشتن حجاج در منا, و امروزه بمباران مردم مظلوم یمن خودش اثبات کننده ی همین گفته است اما یهودیان اصیلی که خود را پیرو فرقه ی شیطانی کابالا می دانند در رژیم صهیونیستی و حتی در کشور هایی که مانند آمریکا و انگلیس به ظاهر ادعای متمدن بودند دارند نیز همچنان قربانی کردن انسان های بیگناه و حلال زاده برای بدست آوردن نطفه ی و اعتقادات شیطانی خودشان انجام می دهند. در این مورد نیز برایتان سند می آورم. اعتراف دختر یهودی با نام مستعار ریچل (نام اصلی برای تحقیق بیشتر: ویکی پالین) او از تجربیاتش در مراسم قربانی‌کردن کودکان در برنامه پربیننده و مشهور "اپرا" ى و این که پدر کابالیستش در این مراسم های به اصطلاح مذهبی به او هم می کرده و دو مرتبه جنین هایی که از پدرش داشته است را سقط کرده است از سال 1872 میلادی تا به حال در منطقه ی در سن فرانسیسکو مراسمی مخفیانه به نام بوهمیا یا بوهمین گرو برگزار می شود, که افراد مهم حکومتی آمریکا و کشور های مختلفی که پیرو عقاید شیطانی کابالا و زیرمجموعه ی نظام شیطانی ایلومیناتی هستند در آنجا جمع می شوند. در ماه جولای سال ۲۰۰۰ فیلمساز مستند به نام الکس جونز به عنوان اولین نفری که توانسته به بوهمین گرو نفوذ کند و مخفیانه از بخشی از مراسم فیلم بگیرد و به صورت عمومی منتشر کند. او ابتدا فکر می کند در مقابل بت مولوخ یا بعل یک عروسک را به صورت نمادین می سوزانند بعد که دقت می کند متوجه می شود آنها یک انسان را می سوزانند. الکس جونز هیچ اطلاعی در مورد شیطانی بودن این مراسم نداشت و فقط برای کنجکاوی به انجا نفوذ کرده بود. آقای الکس جونز در این مراسم مشاور یکی از چهار ریاست جمهوری آمریکا را که در بوهمین گرو به صورت کاملا و دیده بود , این بار هنگام رفتن David geragen به یک جلسه در محل کارش او را غافلگیر می کند و با او مصاحبه می کند. David geragen که به عنوان مشاور اصلی چهار رییس جمهور آمریکا فعالیت داشت در ابتدا با الکس جونز مصاحبه می کند اما بعد که متوجه می شود الکس جونز به صورت مخفیانه در مراسم وارد شده است , عصبانی می شود و به او می گوید کسی که وارد این مراسم می شود قوانینی را می پذیرد که نباید آشکار کند. سپس با عجله صحنه ی مصاحبه را ترک می کند این هم سند ویدیویی نکته ای مهم با دیدن انیمیشن فوق افشا می شود. یک سوال مگر آقای الکس جونز به این موضوع اشاره کرده بود که قربانی انجام شده کودک است؟ خیر! ❗️ اما شما در کلیپ می بینید آنها کودکی را برای مولوخ یا بعل قربانی می کنند! بعنی این شیطان پرستان احمق خودشان ناخواسته گفته های تورات در مورد این مراسم شیطانی را تایید کردند. آنها نه تنها در مراسم هایشان قربانی کردن انسان برای شیاطین را انجام می دهند , بلکه حتی امروزه با ساخت و حمایت از گروه های تروریستی و همچنین ایجاد جنگ در مناطق مختلف به صورت چند صد هزار نفری و حتی میلیونی انسان را برای شیطان قربانی می کنند. جنایات و کودک کشی کابالیست های صهیونیست در فلسطین اشغالی زجرکش کردن کودکان فلسطینی توسط سربازان رژیم صهیونیستی. حالا می فهمید چرا در یکی از جلسات گفتم زامبی های واقعی خود صهیونیست ها هستند و این موضوع را درک می کنید که چرا رهبری به اسرائیل گفت سگ هار عقاید صهیونیست هایی که امروزه با نام رژیم جعلی اسرائیل و نظام ایلومیناتی شناخته می شوند: باید از گوشت و خون انسان های غیر یهودی تغذیه کنند (منبع در تورات یهود و عهد عتیق: سفر تثنیه، باب 20، آیه 3 ) باید انسانهای غیر یهودی جهان را به بردگی بگیرند و سر انجام پس از این که از آنها منفعت بردند, تمام آنها را به بدترین صورت ممکن به قتل برسانند (منابع در تورات یهود و عهد عتیق: اشعیا، باب 14، آیات 1 تا 3 - سفر حزقیال، باب 39، آیه 18 - اشعیا، باب 14، آیات 31) پایان کنفرانسممنون از این که زمان ارزشمند خود را به این جلسه اختصاص دادید. ادامه کنفرانس در جلسه ی بعدی ارایه خواهد شد. اگر سوالی در مورد جلسه و مطالب مرتبط با آن دارید می توانید مطرح بفرمایید. جهت سلامتی و تعجیل در ظهور مولا امام عصر (عج) صلوات ✅ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم

همدانی: امی کاملا در انحصار بهائیون بود و رضا خان و پسرش صرفا یک مترسکی برای عوام فریبی نقش پادشاهی را ایفا می کردند ان شاالله درجلسه اتی چهارشنبه شب سایر عناصر نفوذی را با ارائه سند خدمت خادمین معرفی خواهیم کرد شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات التماس دعا کنفرانس ویژه دهه فجر _ پهلوی بدونه روتوش .جلسه دوم محمدی همدانی مجمع جهانی خادمین شهدا بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام ، ادب واحترام خدمت خادمین گرامی در جلسه گذشته توضیحات مختصری از شروع به کار حکومت پهلوی ارائه گردید بخش ویژه ای باز شد تا عوامل اصلی و تاثیر گذار در این رژیم را معرفی نماییم.لذا تصمیم بر ان شد که نفوذ فرقه ضاله بهائیت و نقش کلیدی انها در انحراف جامعه اسلامی را بیان کنیم . در مبحث گذشته نفوذ در حوزه فرهنگ توسط شخصی به نام فرخ دین پارسای را اغاز و تشریح ان به این جلسه موکول شد. فرخ دین پارسای را می توان یکی از نامداران فرقه بهائیت خواند که نقش موثری در سوق دادن ن به سمت ابتذال و ولنگاری داشت. وی در سال ١٢٨٨ با ماموریت از سوی کانون های بهائیت فعالیت رسمی خود را در مطبوعات اغاز و با انتشار نشریه عصر جدید به سلک رومه نگاران پیوست. ایشان در اولین روزهای فعالیت یا به نوعی ماموریت خود حجاب را نشانه گرفت و حجاب ن ایرانی را مناسب زن ایرانی عصر جدید نمی دانست . با این تفکر و هدف وارد عرصه شد و سپس همسر او به نام فخر افاق نیز به کمک او امد . جالب است بدانید فخر افاق تحصیلات خود را زیر نظر معلمان خصوصی بهایی گذرانده بود و به عنوان یک بهایی متعصب در کنار فرخ قرار گرفت.بعد از ازدواج برای مدتی عازم مشهد مقدس شدند و فخر افاق در دبستان فروغ مشهد به کاراموزشی کودکان اشتغال ورزید.و در همین شهر امتیاز نخستین مجله ویژه بانوان ایران را با نام جهان ن بدست اورد.و اولین شماره را با حمایت مالی بهائیان درهمین شهر مذهبی انتشار داد. اما به خاطر مذهبی بودن این شهر امکان فعالیت از انها سلب و سران بیت العدل و ایادی امرالله شهر تهران را برای تحقیق افکارشان مناسبتر تشخیص دادن و با اعمال نفوذ این زن و شوهر را دوباره به تهران منتقل کردند این دو در تهران اندکی از محافظه کاری دست کشیده و سلسله مطالبی در باره وم تعلیم و تربیت ن به رشته تحریر در اوردند اما سلسله مقالات به این سبب که رگ های روشنی از اموزهای ضد اسلامی در ان مشاهده می شد اعتراض ت را برانگیخت و کار به جایی رسید که که شورای تامین شهرتهران انها را به جرم تبلیغ شعائر مخالف با شرع انور به شهرستان قم تبعید کرد. این تبعید در سال ١٣٠١ شمسی بود که رضاخان دورخیز برای رسیدن به تاج و تخت را اغاز کرده بود و نیازمند حمایت جامعه مذهبی مسلمان بود انجام گرفت ، اما برخی صاحب نظران تاریخ بر این عقیده هستند که چنین تبعیدی انجام نپذیرفت و صرفا یک بازی ی جهت ارام کردن اقشار مذهبی بود. ذکر این نکته لازم و ضروری است که فرخ نخستین کسی بود که برای اعزام ن ایرانی به اروپا و امریکا و اقامت در پانسیون ها و نزد خانواده های یهودی امریکا تلاش های فراوانی کرد . این فرصت طلب مکار پس از سقوط کابینه سید ضیاالدین طباطبایی در سال ١٣٠٠ و دوران نخست وزیری قوام السلطنه که خزانه کشور خالی و دولت ایران برای پرداخت حقوق کارکنان خود واقعا درمانده شده بود به تکاپو پرداخت ، در این زمان قوام حسن علا را به عنوان سفیر به امریکا فرستاد و اختیار داد که پیرامون واگذاری امتیاز نفت شمال کشور و مناطق خارج از حوزه قرارداد دارسی با کمپانی ها و کارتل های نفتی امریکا مذاکره کند.و به هر قیمتی سریعا پولی برای پرداخت حقوق عقب افتاده کارکنان دولت به ویژه نظامیان فراهم اورد. در این سفر دو بنیاد امریکایی اعلام امادگی می کنند که کل هزینه های اموزشی ن ایرانی را پرداخت کنند. اما بخش قابل توجه این است که کارشناسان تاریخی بر این باورند که فرخ دین پارسای از طریق لابی های بهائیت از همه ماجرا ها به صورت محرمانه باخبر بوده و در سال ١٣٠٥ به دستور بیت العدل و مرکز هدایت و طراحی و تدوین برنامه های فرقه ضاله بهائیت تقریبا همه فعالیت ها را علنی کرد. او در یک رویکرد دوباره خود به مقوله تجددو نوگرایی ( مدرنیته) و در واقع غرب زدگی توجه بیشتری نشان داد ودر سلسله مقالات که برای رومه هانوشت ن را در دایره توجه بیشتری قرار داد بر اساس دستورات همین بیت العدل بود که وی سال ها قبل از کشف حجاب به مقوله پوشش ن ایرانی پرداخت و لباس و چادر همسر و خانواده های نمایندگان ی ایران را دور از شئونات دوران مترقی رضاخان و ایران در عصر جدید دانست. وی در نهایت اقدام کشف حجاب صدیقه دولت ابادی را ستود زیرا دولت ابادی اولین زنی بود که سال ها قبل از کشف حجاب چادرازسر برداشت و پس از انجام مراسماتی خاص در برابر دوربین عکاسان و خبرنگاران خارجی بدونه حجاب عازم اروپای غربی و امریکا شد.این اقدام یک حرکت ی برای جا انداختن تجدد منحط غربی و تحکیم و گسترش دیکتاتوری رضاخان بود.با اقبال و توجه رسانه های ان زمان مواجه شد و خبرنگاران با برنام قبلی در شهرهای مختلف با صدیقه دولت ابادی مصاحبه می کردند. پس می بینیم که فرهنگ کشور اسلامی کاملا در انحصار بهائیون بود و رضا خان و پسرش صرفا یک مترسکی برای عوام فریبی نقش پادشاهی را ایفا می کردند ان شاالله درجلسه اتی چهارشنبه شب سایر عناصر نفوذی را با ارائه سند خدمت خادمین معرفی خواهیم کرد شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات, التماس دعا

کنفرانس ویژه دهه فجر _ باموضوع ،پهلوی بدونه روتوش جلیل محمدی همدانی ،مجمع جهانی خادمین شهدا.، تاریخ١٣٩٧/١١/٦⬇⬇ بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ادب خدمت خادمین و خانواده های معظم شهدا مدیران و اساتید گرامی . به مناسبت چهلمین سال پیروزی انقلاب اسلامی و در استانه دهه مبارک

 فجر تصمیم بر این شد که چند جلسه ای مسدع اوقات شریف همکاران گرامی شوم و به بررسی رویدادهای حکومت پهلوی و سپس مقایسه ان با انقلاب اسلامی در طول چهل سال خواهیم پرداخت. قبل از ان از محضر اساتید بزرگوار ، و مدیران محترم و فعالان عرصه فرهنگی و همچنین خانوادهای معظم شهدا عذر خواهی می کنم .امیدوارم جسارت حقیر ناتوان را به بزرگواری خود ببخشند. کشور ایران به عنوان یکی از تمدن های اصیل و کهن ، دارای تاریخ پر فراز و نشیبی است . داستان های تلخ و شیرین که از پادشاهان گذشته که هر کدام در رقم زدن فرداهای ایران نقش مهمی داشته اند. وقتی پای داستان های تاریخ می نشینیم به چرایی بسیاری از مسائل امروز خود پی می بریم ، پس عاقلانه ترین راه این است که در قدم اول بررسی کنیم ، به قضاوت بنشینیم و سپس نتیجه بگیریم . این روزها با توجه به افسارگسیختگی رسانه دسته جمعی مثل فضای مجازی مه غلیظی افکار جامعه را فراگرفته است که اگر نباشد ابزار خروج از ان معلوم نیست اخر داستان زندگی ما به کجا ختم شود.ما به عنوان خادمین شهدا یکی از سخترین بخش های فرهنگی کشور اسلامی را برگزیده ایم و بایستی با همت و تلاش انچه که نیاز افکار و دغدغه جامعه است را به بهترین شکل بدست اورده و جهت روشنگری در اختیار قشر نوجوان و جوان این مرز و بوم قرار دهیم. توجه نکردن به فرهنگ کشور اتشی را شعله ور می کند که به قول معروف دود حاصل از ان به چشم همه ملت ایران خواهد رفت ، جامعه ای که از نظر فرهنگی دچار بیماری شود قطعا به مرور همه را بیمار خواهد کرد و نتیجه این بیماری در وهله نخست ارامش را از جامعه خواهد گرفت ارامش در هر جامعه ای می تواند نقش اساسی را ایفا کند . با ارامش کشور به اوج ترقی می رسد و بدونه ان تمام انگیزه های پیشرفت علمی ، مذهبی و ،،، ازبین خواهد رفت . وقتی که تاریخ معاصر را ورق می زنیم به حکومتی بر می خوریم که تاثیرات خاصی بر بافت فرهنگی ، اجتماعی ، ی و اقتصادی مردم ایران گذاشته است . حکومتی که در سال ١٢٩٩ هجری شمسی با یک کودتا روی کار امد و تا سال ١٣٥٧ بر ایران حکومت کرد . در این حکومت یک پدر و پسر به نام های رضا و محمد رضا ، خود را پهلوی نامیدند و تاج گذاری کردند. در این بحث به بررسی عملکرد رژیم پهلوی خواهیم پرداخت که احتمالا چندین جلسه به طول می انجامد امیدوارم مورد استقبال خادمین گرامی قرار گرفته و جواب سولات ذهنی برخی از جوانان را با استناد به تاریخ بتوانیم ارائه دهیم . یکی از عمده ضعف های حکومت پهلوی بنا به دلایلی عدم استقلال بود از شروع به کار این رژیم افراد و فرقه ها و حتی کشورهایی در راس حکومت نفوذ و در عمده تصمیمات کشوری رسما دخالت می کردند .لذا در این جلسه به حضور بهائیان در اداره کشور خواهیم پرداخت . اما قبل از ان از محضر استاد گرامیم جناب استاد بیات تقاضامندم در صورت امکان جلساتی را به معرفی این فرقه اختصاص دهند. رضا خان مدتی پس از دستیابی به تاج و تخت ، که به گواه اسناد ان را مدیون استعمار و عمله ان بود و پس از تثبیت خود به بهانه نوسازی کشور ، هجوم علیه اسلام و ت را اغاز کرد و هر روز به بهانه ای محدودیتی جدید برای ون و اجرای تکالیف و اداب و سنن اسلامی مردم ایجاد می کرد. او پس از کودتا ١٢٩٩ و در ابتدای فعالیتش ، با هدف عوام فریبی از خود چهره ای طرفدار اسلام نشان می داد ودر روز تاسوعا و عاشورا در حالی که به سر خود گل می مالید همراه با دسته ان فوج قزاق مقیم تهران به حسینه ها و تکایای مختلف در چهار محله معروف تهران می رفت . اما پس از رسیدن به پادشاهی به طور کامل رنگ عوض کرد و تا انجا پیش رفت که حتی برگزاری جلسات مذهبی در خانه ها را هم ممنوع کرد و حق پوشیدن لباس ت وداشتن عمامه و ایراد سخنرانی اسلامی و منبر رفتن و موعظه را از بسیاری مبلغین و وعاظ مسلمان سلب کرد و به زور سر نیزه و قوای نظامی و انتظامی چادر و حجاب را از سر ن مسلمان برداشت! در این دوره به موازات کمرنگ کردن نقش ون مسلمان ، بهائیان قدرت گرفتند و به صورت نمایان و بارز در عرصه های مختلف اجتماعی و ی ایران به ایفای نقش پرداختند. رضاخان شخصا به بهائیان اعتماد فراوان داشت تا جایی که یک افسر بهایی به نام ستوان اسدالله صنیعی را به عنوان اجودان و رئیس دفتر ولیعهدش محمدرضا پهلوی منصوب کرد و حتی قصد داشت یکی از بهائیان معروف به نام مجید اهی را نخست وزیر کند . مجید اهی از عوامل موثر در صعود رضاخان بود اهی نوه میزامجید منشی سفیر روسیه و شوهر خواهر حسنعلی نوری بهاء بود. ازدیگر بهائیان دوره رضاخان عبدالحسین نعیمی پسر میزامحمدنعیم شاعر معروف بهایی بود . این شخص که بعد از مهاجرت به تهران به استخدام سفارت انگلیس درامده بود پسرش عبدالحسین را هم در این سفارتخانه به کار گماشت . نقش مخربی که عبدالحسین نعیمی در نهضت جنگل و در میان یاران میرزا کوچک خان ایفا کرد بر اساس ماموریت محوله از سوی سفارت انگلیس بود.که دوستان می توانند با مراجعه به کتاب جسارت هایی از تاریخ بهایی گری در ایران این موضوع را مطالعه کنند. اما همین شخص یعنی عبدالحسبن نعیمی که در بخش جاسوسی سفارت انگلیس کار می کرد بعدها رئیس کمیته محرمانه این سفارت شد و با همکاری آلن چار ترات دبیر اول سفارت انگلیس در تهران و با هدایت میس ان لمبتون جاسوس معروف این کشور نقش موثری در امور ی داخلی و خارجی ایران داشت. وی از اوایل نیمه دوم ١٣٢٠ ظاهرا همکاری با سفارت انگلیس را رها کرد و به تجارب بویژه خرید و فروش زمین در تهران روی اورد اما روابط محرمانه خود را با سفارت و سازمان های جاسوسی انگلیس ادامه داد و از رهگذر همین همکاری به سود سرشاری رسید . حتی بهائیان در حوزه فرهنگ نیز نفوذ قابل توجهی کردند ، یکی از نخستین بهائیانی که با برنامه ریزی قبلی در حوزه فرهنگ و هدایت افکار عمومی مردم ایران در روزگار اقتدار خاندان پهلوی فعال شد فرخ دین پارسای نام داشت . این شخص که با ماموریت مشخص و مدون به این عرصه رو کرده بود ، از اوایل دیکتاتوری رضاخان تا پایان عمر خود در اواسط سلطنت محمدرضا نقشی درجه اول و کلیدی درکار اداره مطبوعات و سمت و سو دادن به فعالیت ن و رواج ابتذال و وانگاری در میان انان داشت . حالا متوجه شدید که چرا وضعیت فرهنگی کشور از طرف حاکمیت به سرعت دگرگون شد؟؟ حال متوجه شدید چرا امروز برخی عناصر و یا به قول خودشان اقازاده ها با فرقه بهائیت ارتباط صمیمی برقرار کرده اند؟؟ ان شاالله در جلسه اتی دوشنبه شب با ادامه این بحث در خدمت شما خواهم بود . نثار روح شهدای اسلام صلوات


صفحه_٢ ریزش ها در حکومت اسلامی. مقصود از ریزش در تمدن اسلامی ریزش در یک تمدن ، عبارت است از فرسایش اصول و مبانی آن تمدن در بین اقشار آن و ارتکاب اعمال و افکاری مغایر با اصول و مبانی آن. از این رو مقصود از ریزش در تمدن اسلامی این است که همه یا بخشی از اصول و مبانی اسلام ناب محمدی (ص) در بین پیروان آن ، کم رنگ و یا فراموش شود و افراد جامعه اسلامی در مقام رفتار ، اعمالی مرتکب شوند که مغایر با مبانی قران و روایات به عنوان اندیشه تعمیم یافته آن باشد. همچنین باید دانست مقصود از ریزش از تمدن اسلامی ، وما به معنای خروج از جغرافیای حکومت اسلامی نیست و چه بسا اشخاصی در درون جغرافیای اسلامی و در ممالک اسلامی زندگی کنند ؛ اما از مبانی اسلام فاصله بگیرند ؛ چه این که ریزش وما به معنای این نیست که کسی رسما اعلام خروج از دین کند ، بلکه چه بسا شخصی خود هم نداند که رفتارش او را از اسلام واقعی جدا ساخته و یا حتی ممکن است او به برخی دیگر از مبانی و ظواهر اسلام ملتزم باشد ؛ اما نسبت به برخی دیگر ، کوتاهی کند و ما در اینجا باز او را به عنوان شخصی که از اسلام فاصله گرفته و در اصطلاح گرفتار ریزش شده_اگر چه ملتزم به برخی از زوایای دین باشد_خواهیم خواند.

زنگ عبرت _ تاریخ علوی بسم الله الرحمن الرحیم مقدمه: بی تردید تمدن اسلامی به علت قوام مبانی خود دچار فروپاشی مطلق نشده و نخواهد شد؛ اما این بدان معنا نیست که از جنبه انسانی ان ، دچار فرسایش و به اصطلاح ریزش نمی شود. حق این است که بپذیریم تمدن اسلامی نیز مانند هر تمدن دیگری در مقاطعی از تاریخ خود رویش ها و ریزش های انسانی را به خود دیده است.اما سخن در این است که چرا برخی انسان ها در تمدن اسلامی ، ریزش می کنند و از مبانی مسلمانی زاویه می گیرند؟ این پرسشی است که ما در این نوشتار در تلاشیم پاسخ ان را بیابیم. هدف هم چیزی جز عبرت گیری از وقایع تاریخی نیست . با باز خوانی و دقت در برهه ای از تاریخ ، می توان از تجربه نهفته در ان عبرت گرفته و مانع از تکرار برخی فجایع تاریخی شد. اکنون در زمانی زندگی می کنیم که یک بار دیگر خدواند تحقق حکومتی بر اساس فرهنگ ولایت و امامت را به بشریت ارزانی کرده است و کوتاهی در مراقبت از ان همچون دوران حکومت امیر المومنین علی ع ، معصیتی نابخشودنی است.از این رو بر ما لازم است با مطالعه عوامل ریزش در حکومت علوی از تکرار دوباره تاریخ و غربت ساحت ولایت ، پیشگیری کنیم.ان شا الله منابع: نهج البلاغه ریزش ها در حکومت علی ع ابن ابی الحدید کلینی شیخ مفید.وی,


به نام خدا ون انقلابی حافظان نظام اسلامی. اگر یک نگاه اجمالی به پیروزی های جوامع اسلامی در طول تاریخ داشته باشیم می بینیم که عالمان دینی نقش به سزایی در این پیروزی ها داشته اند.در راس همه انقلاب های کوچک و بزرگ این ت بود که سکانداری حرکت های انقلابی را بر عهده گرفت . پس برای حفظ این دست اورد های مهم بی شک حضور پر رنگ این قشر برای هدایت جامعه بر اساس اصول اسلامی لازم و ضروری است . دشمنان برای فروپاشی این انقلاب ها در قدم اول ، سنگر های فرماندهی را مورد حمله قرار داده ،که در این راه بسیاری از علما خون پاک خویش را نثار اسلام و قران کردند. حرکت و حمله دشمن با توجه به شرایط شخصیتی افراد متفاوت است . اتاق فکر دشمنان با رصد دقیق برخی از حوزویان که از اعتقادات عمیق دینی و اسلامی برخوردار نبودند را تحریک به مادی گرایی کرده تا گروهی های مخالفی تشکیل و با همراهی سایر عناصر تربیت شده که متاسفانه در بدنه حکومتی مسئولیت دارند ، به تخریب ون با تقوا و حافظ ارزش های اسلامی و انسانی بپردازند!!نمونه بارز ان ، اهانت یکی از مسئولین شهر ، الوار گرمسیری از توابع اندیمشک است ،بخشدار این شهر ،با بی شرمی تمام در یک اجتماع عمومی و ارزشی ،حرمت نماینده ولی فقیه و امام جمعه محبوب و ساده زیست را می شکند و قلم به مزدان دنیا زده نیز با قلم فرسایی و عدم نشر واقعیت حمایت قابل توجهی از وی می کنند! شجاعت و هوشمندی حاج اقا حسینی منش ، امام جمعه محترم شهرستان فوق الذکر در پاسداری از جایگاه نمایندگی ولی فقیه قابل تقدیر است. مردم ولایت مدار این شهر با بصیرت توطئه های دشمنان را خنثی و تبدیل به فرصتی برای اتحاد و همدلی بیش از پیش خواهند کرد. انتظار می رود مسئولین ذی ربط در استان خوزستان با بررسی دقیق و برخورد قاطع با حرمت شکنان اقتدار مدیریتی خود را ثابت کنند. سلامتی و سر افرازی این پاسدار حریم ولایت را از درگاه خداوند متعال خواهانیم . مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا ✍همدانی جهت بایگانی 0

به نام خدا هنرمندان به فریاد هنر برسید!! هنر ،از دیرباز به یک امر جداناپذیر از بدنه اجتماع بشری تبدیل شده است .اگر نگاه جوامع ،بویژه تمدن اسلامی به این مقوله نگاه ارزشی نباشد نه تنها از این ظرفیت خدادادی نمی توان بهره برداری معرفتی برد ،بلکه موجب اسیب جدی نیز می شود. رهبر معظم انقلاب به این حوزه نگاه ویژه و متفاوتی دارند که در جلسات متعدد با هنرمندان، فلسفه های وجودی آن را بارها بیان فرمودند. ایشان در برهه های گوناگون و حتی خطر ساز این قشر را با ورود هوشمندانه به مبارزه دعوت ، و توصیه می فرماید با زبان تاثیر گذار هنری دوشادوش رزمندگان از فرهنگ غنی اسلامی دفاع نمایند. با این حال در طول سال های اخیر شاهد تغییرات فاحشی در این حوزه بودیم که نگاه ارزشی را به یک نگاه چالشی تبدیل کرده است. یکی از عمده مشکلات را می توان در ورود مسئولین غیرحرفه ای ،که در مواقعی حتی از الفبای هنر نیز چیزی نمی دانند ،دانست. دو مورد مهم در این ورود نقش بسزایی دارند؛ یک استفاده از قدرت و دوم ثروت . اشخاصی با استفاده از قدرت مدیریتی و نیز ثروتی به خود اجازه می دهند به هر شکل ممکن در زمینه های مختلف مثل هنر وارد شده و به دلیل عدم توانایی هنر را به چالش بکشند. دغدغه مندان این عرصه بر این باورند ؛ ورود افراد غیر حرفه ای و بی سواد در بحث هنر باعث از بین رفتن ارزش های تعالی شده ، و به پیکره آن لطمات جبران ناپذیری وارد می کنند. این روزها بازار جشن های پایکوبی به اسم عرضه هنر موسیقی در کشور داغ شده است .هر ازگاهی جشن های این چنینی توسط افرادی برگزار می شود که نه تنها هنر را با خاک یکسان ، بلکه تاریخ هنری عصر معاصر را با کوبیدن مهر جهالت لکه دار می کنند. جالب ترین بخش ماجرا اینجاست ، برای اجرای برنامه های پوپولیستی خود مجبور می شوند دست به نیرنگ های کثیفی بزنند . استفاده از برخی چهره های مثبت و در عین حال از نفس افتاده برای تطهیر کار خویش موضوع دیگری است که باید مورد توجه قرار گیرد. این حرکت در راستای فرار از هجمه های منتقدین انجام می گیرد، تا بلکه ظاهر زیبایی به عملکرد غلط خود برای در امان ماندن از واکنش های اجتماعی ببخشند. غافل از اینکه امروزه به برکت تعالی فرهنگی نگاه اجتماعی نگاهی دقیقی است . لذا اهالی هنر و دغدغه مندان این عرصه بایستی به طور جدی وارد صحنه شده و با فعالیت های اصولی و علمی مانع از رشد بی رویه عناصر یاد شده شوند و فضای پر از التهاب این حوزه را پاکسازی ،یا به نوعی متشنجین را بتارانند. در غیر اینصورت بیماری بوجود آمده هنر این مرز وبوم را به نابودی می کشاند. وسلام ✍همدانی

روستای گنبد، در ٢٥ کیلومتری جاده ملایر و در بخش مرکزی همدان واقع شده است


به نام خدا روستای گنبد از توابع بخش مرکزی همدان ، در ٢٥ کیلومتری جاده همدان به ملایر قرار گرفته است. این روستا با چشم اندازی کم نظیر در میانه ی دو کوه واقع و یک رودخانه روستا را به دو نیم جدا کرده و در مسیر از باغات انگور و مرکبات بهره می گیرد بیش از ٥٠٠ خانوار ساکن در این روستا به شغل کشاورزی ، دامداری و هنرهای دستی از قبیل گچبری ، کاشیکاری و،،، مشغول هستند. مسجد نسبتا بزرگی درمیانه برای اجتماع مراسمات مذهبی و.،خودنمایی می کند زمین های کشاورزی وسیع از چهار سو و همچنین باغات به منطقه روح غیر قابل وسعی می دهد. بحمدالله و به برکت انقلاب از مزایای برق، اب ، گاز و خیابان کشی برخوردار شده است. شهرک صنعتی گنبد در حاشیه و کنار جاده اصلی با تولیدات متنوع در خدمت رسانی به جامعه نقش بسزایی دارد. از چهره های دینی می توان به ایت الله معظم مرحوم شیخ علی گنبدی رحمت الله علیه و فرزندان خلف ایشان ، اشاره کرد.و همچنین چهره های ی و علمی ،اقای دکتر علی اقامحمدی ، مجمع تشخیص مصلحت نظام ، دکتر علی طاهری استاد دانشگاه و،،،، از جمله این افراد هستند. و اما خاطرات شیرین و بیاد ماندنی دنیای کودکی و نوجوانی بنده از این روستا،،،،، ادامه دارد.

بسم الله الرحمن الرحیم. زنگ عبرت _بازشناسی گروه های تاریخی حکومت علوی گروه اعتزالیون . قسمت دوم:علت ریزش این گروه. از جمله عواملی که موجب ریزش اعتزالیون شد، می توان به این موارد اشاره کرد: ١_ شاید بزرگترین مشکل شخصیتی این گروه ، فقدان بصیرت لازم و حیات قلبی بود. این گروه به رغم اگاهی و دانشی که نسبت به شخصیت و جایگاه علی علیه السلام و دشمنانش در دنیا و اخرت داشتند ، نتوانستند تشخیص دهند که یاری نکردن امام معصوم در مقابل کفر ، عاقبتی جز مخلدشدن در مکافات دنیوی و نیز اتش اخروی ندارد . چگونه می توان رفتار نابخردانه ایشان را دید و بر کوردلی ایشان داوری نکرد؟ سعد بن ابی وقاص همواره تلاش می کرد تا پایان زندگی خود ، از ورود در کشمکش های حکومتی فاصله بگیرد . گفته شده پس از نبرد صفین ، پسرش عمر بن سعد که بعد ها در کربلا فرماندهی سپاه یزید را عهده دار بود ، نزدش امد و ضمن بیان اوضاع و احوال نبرد صفین و مساله حکمیت تحمیلی بر علی ع از پدرش خواست تا به سبب سوابقی که در اسلام دارد ، خود را به منطقه برساند ، شاید که خلافت اسلام را قبضه کند. سعد بن ابی وقاص در پاسخ گفت : فرزندم ! ارام باش ، من از پیامبر شنیده ام که می گفت پس ازاو فتنه ای رخ می دهد و بهترین مردم کسی است که در ان پنهان شود . مساله خلافت امری است که من از روز نخست در ان وارد نشدم و دیگر هم وارد نخواهم شد ؛ اما اگر بنا باشد دستم را در ان فرو برم با علی ع فرو می برم. (طبری وفات ٣١٠ق، سنی) ایا این گفتگو ها دلالت بر کوردلی او و همفکرانش نمی کند ؟ ایا همین که تشخیص نمی دادند رویگردانی از امام فرقی با همراهی با کفر ، و نتیجه ای جز ورود در دوزخ ندارد، نشانه فقدان بصیرت ایشان نیست؟؟ پ_ن: مدتی پیش متنی با عنوان اینکه : تاریخ انقضا ندارد دوستان و همکاران را توصیه به مطالعه تاریخ نمودم . حقیقت امر همین است تاریخ هیچگاه منقضی نمی شود می بینیم که در برهه های زمانی اتفاقاتی شبیه به هم رخ می دهد که اگر از تاریخ گذشته گان عبرت نگیریم معلوم نیست چه بلای بر سر خود می اوریم. با اتفاقاتی که این روزها در حال وقوع است ظاهرا انقلاب اسلامی به اوج ریزش خواص رسیده است ، افرادی به یک باره رنگ عوض کرده و سمت سقوط می روند نمونه ان نمایندگان مجلس و از جمله ریاست مجلس و نماینده مردم شهر مقدس قم با کمال وقاهت امضای ٥٠ هزار موکل خود را به زمین پرت می کند! در شهر همدان برای گرامی داشت سالروز شهادت سردار سرافراز اسلام حاج حسین همدانی ،استانداری همدان مانع از سخنرانی همرزم این شهید به بهانه اینکه دکتر قالیباف شخصیت ی است می شود ! این یعنی اینکه: از نظر حضراتی چون اقای نادری فر شهدا را از ت جدا کنیم ! حماقت این اشخاص بقدری عیان است که نمی فهمند شهید سکولار وجود ندارد . ادامه دارد

بسم الله الرحمن الرحیم. چندی پیش جناب اقای رحمانی فضلی وزیر کشور برای افتتاح یک پروژه میهمان مردم استان بوشهر بودند. در حاشیه این سفر اتفاق نادری رخ داد که اهالی قلم مجبور به تحلیل و واکنش شدند. بنابه شنیده ها ، مراسمی در استانداری این شهر تدارک ، و بسیاری از مدیران استانی نیز دعوت می شوند. بخش قابل تامل و البته تاثر ،در این مراسم عدم حفظ شأن و جایگاه نمایندگان این استان است ،که در یک حرکت غیر اخلاقی و غیر حرفه ای صندلی نمایندگان را از مسئولین جدا ، و با فاصله زیادی از صف مسئولان قرار می دهند! ،این امر باعث رنجش نمایندگان شده و بعد از تلاوت قران به نشانه اعتراض مجلس را ترک می کنند . ولی با وساطت برخی حضار یکی از انها قانع ،و به جلسه برمی گردد ولی دو نماینده دیگر خارج می شوند. بدین جهت تحلیل های متفاوتی صورت گرفته و منتشر می شود. اما به نظر حقیر این موضوع را می توان از زاویه دیگری نیز بررسی کرد:در اصل برخورد ، کسی نمی تواند منکر بی حرمتی و شکستن حرمت وکیل و نماینده یک استان باشد، از هر حیثی محکوم به قبح شکنی است ،حال سهوی باشد یا عمدی ، در نهایت توهین مستقیم به مردم است. اما باید یاد اور شد ؛ یکی از اصلی ترین مواردی که باعث بروز چنین حرکاتی در بحث رفتار عمدی می شود ، عدم توجه به اداب ، خصوصیات و ویژه گیهای یک نماینده ، از جانب خودشان است. نماینده ای که جایگاه خود را با نازلترین قیمت به حراج بگذارد و به استخدام فرزندان یا بستگانش بفروشد قطعا باید ذلالت را به جان بخرد. وقتی نماینده ای به صورت مکتوب استخدام فرزندش را از مسئولین دولتی بدونه در نظر گرفتن شرایط موجود ، درخواست می کند! چنین تحقیری طبیعی به نظر می رسد . چنین مطالبات غیر قانونی ،حتی جایگاه و شان سایر نمایندگان را نیز زیر سوال می برد . و اذهان عمومی را به طرف شاید ها می کشاند که ایا این درخواست که به برکت تکنولوژی رسانه شکار شده ،یکی از هزاران درخواست هایی است که در خفا صورت گرفته ؟انباشته شدن چنین سوالاتی در ذهن مردم ، در وهله نخست ضرباتی را به نظام اسلامی خواهد زد . در صورت عمدی بودن ماجرا باید دید زمینه پیدایش ان چیست؟ قطعا داستان ، یکی از یاران مخلص و باوفای علی ابن ابی طالب (ع)_ عبدالرحمن را شنیده باشید که؛ از طرف ان حضرت مامور رساندن نامه ای به معاویه شد. در هر حال بازگویی ان در رساندن منظور نگارنده خالی از لطف نیست.وقتی جناب عبدالرحمن نامه امام علی (ع) را پیش معاویه برد ، نقل است که ؛ با کفش وارد قصر شده ،نامه را دست یزید و عمر وعاص نمی دهد . انها را فاسد و حتی یزید را پسر فاسد . و همچنین معاویه را وادار کرد دو زانو بنشیند و با احترام نامه را گرفته ببوسد و سپس بخواند.و معاویه بعد از دریافت جواب های قاطع و مشاهده صلابت و شجاعت عبدالرحمن دستور داد تا ایشان را از مال دنیا بی نیاز کنند تا بلکه دست از حمایت و جانفشانی مولایش بردارد و تسلیم زر و زیور دنیایی شود.اما این مجاهد راستین در جواب می گوید:ای پسر ابوسفیان! تا به امروز دستم را جمع کرده ام که، پا و زبانم اینگونه دراز است. اری ! اگر مسئولین دستشان را در برابر شهوات دنیایی جمع کنند ،اینگونه مجبور به اعتزال و زانو زدن در برابر ذلت نمی شوند. اگر فرزندان برخی مسئولین به جای لابیگری ، عرضه کسب علم و فراگیری تخصصهای گوناگون را داشتند ،امروز حقارت پدرانشان را نمی دیدند. اگر مثل هزاران هزار جوان بیکار ، صورت خود را با ضربات متعددسیلی سرخ نگه می داشتند و تقوای الهی را سرلوحه پیشرفت در زندگیشان قرار می دادند اینگونه نمایندگان یک ملت در حضور مسئولین و رسانه های جمعی تحقیر و ذلیل نمی شدند! و مهمتر از ان ،نمایندگان ارزشی و انقلابی را شرمنده موکلان خود نمی ساختند.هر چند ارزش و جایگاه مسئولین با تقوا همیشه محفوظ است.چرا که ایشان در همه حال رضایت خدا که رضایت خلق الله را به همراه دارد در اولویت ، کارهایشان است. اما انسان هایی که دنیا را ابدی می پندارند و با رفتارشان اخرت و عدالت را نفی می کنند ؛دستشان همیشه دراز بوده که اینگونه جایگاه والای نمایندگی را به قیمتی ناچیز می فروشند و ابروی خود را به حراج می گذارند.این است عاقبت دنیاطلبی ، و این است عاقبت بی عرضه گی اقا زاده ها که به جای کسب علم به عیاشی مشغولند . هرچند از نظر پدران گرامشان نخبه خطاب می شوند ، اما از نظر مردم ،نخبه هایی برای عیاشی ، فخر فروشی و. بشمار می ایند. در پایان فرازی از فرمایشات رهبری معظم انقلاب اسلامی را من باب یاد اوری ضمیمه می کنم ، باشد که رستگار و سعادتمند شویم. ✅بدترین فسادها در جامعه ، رواج فقر و افزایش شکاف بین فقیر و غنی است. بدترین فساد ها در جامعه این است که کسانی دچار فساد مالی و اقتصادی شوند و از بیت المال مردم برای منافع شخصی و پر کردن جیب خود تغذیه کنند١٣٨١/٤/٢٥ محمدی


بسم الله الرحمن الرحیم. زنگ عبرت _بازشناسی گروه های تاریخی حکومت علوی گروه اعتزالیون . قسمت اول: در زمان حکومت امام علی علیه السلام گروهی به نام اعتزالیون بودند که در ت و مسائل حاد اجتماعی زمان خود بی طرفی را پیش گرفتند . با علی علیه السلام بیعت نکردند و از این رو معتزله نامیده شدند . هرچند جنگی بپا نکردند اما در خانه خودشان نشستند ، نه با امام علی ع کمک کردند و نه با او جنگیدند . البته این هم نوعی مخالفت با ان حضرت بود . انها با یاری نکردن امام با او مخالفت کرده و موجب تضعیف روح و جسم امام شدند. اسامی برخی از این گروه به استناد تاریخ طبری وفات ٣١٠ ق_سنی، بدین شرح است: سعد بن ابی وقاص ، اسامةبن یزید، زیدبن ارقم ، عبدالله بن عمر ، زیدبن ثابت ، حسان بن ثابت، محمد بن مسلمه، نعمان بن بشیر، رافع بن خدیج، و امیر مومنان علی علیه السلام در سال ٣٥ قمری و ان گاه که عبدالله بن عمر، سعد بن ابی وقاص ، محمد بن مسلمه ، حسان بن ثابت و اسامه بن یزید از بیعت با او سرباز زدند ، فرمود: بیعت شما مردم با من بی مطالعه و ناگهانی نبود و کار من و شما یکسان نیست ، من شما را برای خدا می خواهم و شما مرا برای خود می خواهید .ای مردم برای اصلاح خودتان مرا یاری کنید به خدا سوگند که داد ستمدیده را از ظلم ستمگر بستانم و مهار ستمگر را بگیرم و به ابشخور حق وارد سازم ، گرچه تمایل نداشته باشند!(نهج البلاغه خطبه ١٣٦) در ادامه می خوانید بازخوانی زندگی نامه برخی از اشخاص این گروه.

به نام خدا چرا برخی مسئولین به بداخلاقی لفظی روی اورده اند؟!! در کشور عزیزمان ایران چند سالی است ،کلماتی از دهان برخی مسئولین شندیده می شود که رنگ بوی به اصطلاح چاله میدانی دارد! در بسیاری از مواقع ناتوانی در انجام امورات محوله باعث سردرگمی مسئول گشته و به جای پاسخ منطقی به طور غیر ارادی از کلماتی غیر اخلاقی برای فرار از پاسخ یا خاموش کردن طرف مقابل استفاده می کند ، این شاید در طول یک فرایند تبدیل به عادت شود . در مواقعی هم برخی توهمات باعث این حرکت زشت و زننده می شود .به طور مثال توهم محبوبیت مردمی در برخی مواقع ممکن است انسان را از حالت طبیعی خارج و در برابر مخالفان چنین رفتاری از خود نشان دهد. در دهه نود این رفتار در کشور اسلامی ایران به شدت باب شده ؛که در بسیاری از مواقع همراه با عصبانیت شدید بوده است .یکی از مسئولین بلند پایه کشوری برای اولین بار منتقدین را به کلاغ تشبیه کرد که باعث واکنش هایی نیز شد .و پس از ان کلمات جدیدی وارد ادبیات کشور شد . که برای مردم تازگی داشت !از بی شناسنامه خواندن مردم تا اما این گونه رفتار ها می تواند تبعات منفی در جامعه به جای بگذارد که نیاز به بررسی از طرف کارشناسان خبره دارد. در این بحث تمایل دارم به توهم محبوبیت عمومی در حد وسع و توان اندکم به پردازم. در طول سالیان متمادی این توهم باعث سقوط بسیاری از مسئولین شده است که در نهایت به دلیل نتیجه مع .این افراد تبدیل به یک عنصر مخالف ، بلکه دشمن نظام اسلامی شده اند . از اول انقلاب تاکنون دو رئیس دولت با همین توهم از نظام فاصله گرفته و به سرعت محبوبیت خود را از دست دادند و تبدیل به یک چهره منفور شده اند. به این ترتیب وقتی به مسئولین رده پایین استانی یا شهرستانی می رسیم گاهی این افکار شدت یافته و با فکر انکه حمایت و پشتیبانی قوی مردمی دارند دست به یک سلسله اقدامات غیر حرفه ای می زنند ، که متاسفانه هم به نظام اسیب می رسانند و هم خود را نابود می کنند!زیرا، ٩٠ درصد این قبیل افراد بعد از انکه با اعتراضات پی در پی روبرو می شوند ، دست به طرف نظام دراز کرده و انتظار حمایت دارند.در چنین مواقعی ،طبیعتا نظام اسلامی شاید فرصت اصلاح در طول مسئولیت داده باشد اما چشم بر روی واقعیت و عدالت نخواهد بست . وقتی از حمایت نا امید می شود و خود را در برابر میز عدالت می بیند دست به اقداماتی چون ؛ تحریک افکار عمومی زده تا شاید از این طریق بتواند از تیغ قانون بگریزد در حالی که با این کار خود و دیگران را به قعر باتلاقی خود ساخته می کشاند.زمانی چشم باز می کند که دیگر نه تنها محبوبیتی ندارد بلکه به عنوان یک مزدور در دامن استکبار ؛بدونه انکه بتواند تصمیمی بگیرد دشمنان برای او برنامه نویسی کرده و او فقط یک مجری مزدور است تا هلاک شود. والعاقبت للمتقین

بسم الله الرحمن الرحیم تقدیر مدیر و اعضا مجمع جهانی خادمین شهدا از پاسداران گمنام امام زمان (عج) :: پایگاه خبری مجمع جهانی خادمین شهدا http://shahidd110.blog.ir/1398/07/22

وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ . پاسداران گمنام آقا امام عصر (عج) ، بار دیگر کام ملت شریف ایران اسلامی را شیرین نموده و سیستم های اطلاعاتی مدرن کشورهای مدعی را به باد سخره گرفتند. عملیات ویژه سربازان گمنام آقا امام زمان (عج) در سازمان اطلاعات سپاه پاسداران ، چنان دقیق و سهمگین بود که تمامی شبکه های اطلاعاتی و رسانه ای معاند در شوک فرو رفته اند. روح الله زم ، با اینکه در حد و اندازه ای نیست که بخواهیم او را دشمن قدار به حساب آوریم ، اما این حرکت انقلابی فرزندان حیدر کرار هشداری است به کسانی که متوهمانه در سایه امنیتی فرسوده ترین سیستم ها پناه گرفته و زبان به هتاکی و بی ادبی می گشایند. سپاه پاسداران ، نشان داد که می تواند هر عنصر خائنی را در هر جایی از کره زمین تحت هر شرایط حمایتی ، به سرعت رصد و در تور اطلاعاتی خود گرفتار نماید. چه زیبا گفت فرمانده مجاهدان یمنی، زمانی که همه تجهیزات و تشکیلات با توست و شکست می خوری بدان که خداوند قادر و توانا در مقابل توست. ایمان به خدا سلاحی است که نیروهای مومن و مخلص به آن مسلح بوده تا با تکیه بر آن تمام نقشه های دشمنان را نقش بر آب کنند . اگر می بینیم پاسداران حافظ ارزشهای اسلامی ، در همه زمینه ها چون خورشید می درخشند ، صرفا وجود تجهیزات و علوم زمینی نیست بلکه در وهله نخست دعای خیر امام عصر(عج)، نایب بر حق ایشان ، خانواده های معظم شهدا و مردم قدرشناس ایران اسلامی و آزادی خواهان جهان است. بدین جهت از طرف خود ، خادمین و خانواده های معزز شهدا این پیروزی بزرگ را خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی ، و آحاد ملت عزیز ایران تبریک عرض نموده و از تلاش های شبانه روزی فرزندان امام ای حفظ الله در سپاه پاسداران تشکر و قدر دانی می نماییم. دعای خیر ملت بزرگ ایران ، به ویژه خانواده های معظم شهدا بدرقه راهتان باد. مدیر کانون رهپویان شهدای جهان اسلام (مجمع جهانی خادمین شهدا ) ✍محمدی همدانی ‎


▪️اسوه صبر و استقامت حاجیه خانم فاطمه ربانی به لقا الله پیوست. مدیر کانون رهپویان شهدای جهان اسلام( مجمع جهانی خادمین شهدا )در گذشت ، حاجیه خانم فاطمه ربانی مادر شهید سید مصطفی حسینی را به خانواده های معظم شهدا و بازماندگان این بانوی مجاهده تسلیت گفت ., همدانی در ادامه ، خانواده های شهدا را ثروت و دارایی های معنویی انقلاب اسلامی ایران خوانده و اظهار می دارد: : خبر عروج ، والدین شهدا واقعا دل انسان را بدرد می اورد. واقعیت این است که ؛ این عزیزان ثروت و دارایهای معنویی کشور اسلامی ایران هستند. این بزرگواران تربیت کنندگان کسانی هستند که امروز به بالاترین درجه از رستگاری رسیده اند ، اما بی مهری و نامهربانی ها از طرف مسئولین باعث شده ، بدونه انکه قشر جوان و نوجوان جامعه از وجود معنویی انها بهرمند بشوند دنیا فانی را ترک و به جوار حضرت حق سفر می کنند. سرتاسر زندگی ایشان درس ، اخلاص است ،درس تربیت است درس مجاهدت و گذشت است.اما متاسفانه در زمان حیات توجهی به این امر مهم نمی شود. باید از زندگی و روحیات این عزیزان ساعت ها فیلم تهیه شود ، کتاب های بیشماری نوشته شود.روزانه نشریه های مختلف به چاپ برسد.اگر چنین می بود قطعا جامعه ده ها سال و بلکه قرن ها در برابر فتنه ها ، کمبودها و مشکلات واکسینه می شد. این عزیزان برکات جامعه بوده و هستند ، اگر موفقیت های هست به برکت وجود و دعای خیر ایشان است. ولی نفوذ و طمع قدرت و ثروت در میان مسئولین ،نه تنها اجازه نمی دهد از محضر این عزیزان استفاده کنیم بلکه در برهه های مختلف ، مثل انتخابات و،از خانواده های معظم سو استفاده نیز می شود و این خود باعث شده تا اگر کسانی هم می خواهند به دیدارشان بروند و کسب معرفت کنند ، خجالت زده و شرمگین هستند. بارها مسئولین رفتند و وعده هایی نیز دادند و بعد از اتمام کارشان همه چیز را فراموش کردند. ناگفته نماند در خواست خانواده های معظم شهدا ، هیچگاه مادی نیست یا در خواست اجتماعی بوده یا توصیه توجه بیشتر به موارد فرهنگی ، با این حال برخی مسئولین در قول هایشان صادق نبودند. همدانی در پایان به یکی از برنامه های کانون اشاره کرده و می گوید : یکی از اهداف مجمع ، ساخت کلیپ های مستند از زندگی این بزرگواران است ، که تلاش می کنیم این موضوع عملیاتی بشود. به امید خدا و مدد شهدا ، برنامه ای در دست بررسی است که داوطلبانی از بین خادمین گزینش و اموزش های اولیه را طی کرده و مستند سازی اغاز شود. روبط عمومی مجمع خادمین شهدا

توطئه جدید ،تجزیه ایران _اذربایجان

حسن شریعتمداری» دبیرکل تشکل نوظهور ضدانقلاب موسوم به "شورای مدیریت گذار" در گفتگو با یک تلویزیون تجزیه طلب، خواستار جدایی آذربایجان از ایران، إعطای خودمختاری به این منطقه و تشکیل جغرافیای موهومی تحت عنوان "ولایت آذربایجان" شد! پ،ن: چهل سال فراریان منفور در خارج از کشور با تشکیل گروه های اپوزیسیون تلاش می کنند به اهداف شوم دشمنان اسلام جامه عمل بپوشانند. یک روز با اعلان خودمختاری برای منطقه کردستان ، یک روز سیستان ، روز دیگر خوزستان و امروز اذربایجان سعی دارند کشور را با تجزیه به زانو در اورند . هر روز با یک نوع تاکتیک و حربه در صدد ایجاد شکاف میان قومیت های مختلف هستند . از این همه نا مردمی دشمن غمی به دل نداریم چون در برهه های گوناگون جوانان قهرمان این کشور با اتکا به سلاح ایمان ، رهبری حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی ، صبر و استقامت خانواده ها و دعای خیر مردم انقلابی به تمام مشکلات غلبه کردند. هر چند در این میان بهترین بندگان خدا ، از مزربانان نیروی انتظامی تا پاسداران همیشه بیدار سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران جان خود را در طبق اخلاص نهاده و فدای حضرت دوست کردند.که این هم در مرام اهل معرفت یک امر مرسوم برای رسیدن به رستگاری مطلق است . تنها دردی که سینه ما را می فشارد ، نمک نشناسی افرادی است که با فریب و نفاق بر مسند قدرت سوار ، از امکانات بیت المال سواستفاده و در مواقع ضرور به جای حمایت اب در اسیاب دشمن می ریزند. تاریخ مرتبا در حال تکرار است ، اگر دیروز مظلومیت امام علی ( ع) با درد و دل برای چاه مشخص می شد امروز مظلومیت امام مسلمین با دروغ بستن به ایشان و بی ادبی برخی شکم پرستان اشکار می شود. روزی که یک بازیکن انقلابی ، شعار اطاعت از رهبری سرداد، واکنش برخی از لجن فکران و سکوت برخی مدعیان نشان از مظلومیت داشت. علی کریمی و برخی دیگر از سلبریتی های خودفروش با انواع بی ادبی نشان دادند که با اصل ولایت و اسلام مشکل دارند. نجابت و ایمان نیروی های انقلابی به دلیل حفظ ابروی این خناسان باعث شده تا جامعه از بی اخلاقی این قشر با خبر نشوند که اگر نیروهای جان برکف ناجا و سایر نیروهای امنیتی بخش کوچکی از کثافت کاری انان را در پارتی های ضد اخلاقی و دینی برملا می کردند این جماعت در افکار عمومی منفورترین انسان ها بودند. بترسید از روزی که پرده های نفاق کنار رفته و چهره های کریه شما برای جامعه عیان شود انگاه خواهید دید که شهرت و محبوبیت در کجای این قاموس می گنجد! بترسید از روزی که خون پاک شهدا دامن تان را بگیرد و ذلیل دنیا و اخرت شوید. درود و سلام خدا بر شهدای عزیز نیروی انتظامی درود و سلام خدا بر پاسداران راست قامت سپاه پاسداران و شهدای ارتش جمهوری اسلامی و شهدای مظلوم و غریب تیپ نیرو ویژه صابرین که در گمنامی جنگیدند و در گمنامی از خاک به افلاک پرگشودند.شهدایی که قربانی توطئه های تجزیه طلبی ملحدان و مماشات برخی مسئولین بزدل شدند. ان الله مع الصابرین ✍همدانی


انا لله و انا الیه راجعون

 

خبر در گذشت عالم جلیل القدر حضرت ایت الله آشیخ جلال الدین گنبدی همدانی. باعث تاثر و تاسف گردید. ایت الله گنبدی یکی از علمای بزرگ عالم تشییع ، از شاگردان حضرت امام خمینی ره و ایت الله طباطبایی رحمت الله علیه ، و از برجستگان حوزه در طول عمر شریف و با برکت خویش مشعلی هدایتگر و راهنمایی صدیق ، که علم و عمل را در هم امیخته بود برای شاگردان و اهالی محترم شهرستان ملایر و روستای گنبد الگوی اخلاق و ساده زیستی به حساب می امد. درس اخلاق ایشان زبانزد خاص و عام و زندگی بی الایش و بی ریایش نشان از اخلاص و بندگی داشت. ایت الله معظم شیخ جلال الدین گنبدی ، با وجود هزاران عاشق و شیفته ، در منزلی کوچک و در جوار خانه خدا زندگی ساده و علوی را برگزید تا نشان دهد دنیا برای اهل معرفت فانی و حقیر است و غیر از عشق بازی با معبود شیرینی در ان دیده نمی شود. با توجه با اینکه سجایای اخلاقی و علمی این عالم ربانی را با هزاران متن نمی توان بیان کرد و بیان عظمت ایشان از توان امثال حقیر خارج است . با کسب اجازه از محضر مبارک خانواده معظم و بزرگان شهر ملایر و مردم مومن روستای گنبد ، وظیفه خود می دانم عروج ملکوتی این عالم فرزانه ، که مصادف شد با شب رحلت پیامبر رحمت محمد مصطفی (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) ، خدمت خانواده و بازماندگان ان فقید سعید ، شاگردان و مردم مومن ملایر ، همدان و روستای گنبد. تسلیت عرض نمایم . با قلبی پر از اندوه ، عاجزانه ازدرگاه خداوند سبحان رحمت و مغفرت برای ان عزیز و صبر و بردباری برای بازماندگان خواهانم. روحش شاد. جلیل اقامحمدی همدانی


به نام خدا به مناسبت شهادت مظلومانه شهید مدافع وطن #فرشید_چیت_بند مدیر کانال شهدای ناجا از مظلومیت شهدای این نیرو سخن گفته و به فعالان فضای مجازی توصیه می کند نسبت به این جان برکفان عاشورایی با نشر معارف شهدا ادای دین کنند. این موضوع بهانه ای شد دقایقی به این عزیزان اختصاص و مظلومیت شان را از زوایای مختلف مورد بررسی قرار دهیم. می توان گفت ، در وهله نخست نیروهای مقتدر و مومن نیروی انتظامی به دلایل گوناگون مظلوم واقع شده اند. یکی از ابزارهای قدرتمند حال حاضر برای تبیین اهداف و ارزشهای این نیرو ، نهادهای فرهنگی بویژه سینما و تلوزیون است . نفوذ در بدنه این سیستم زمینه ای را برای یک قشر خاص فراهم کرده تا با استفاده از ظرفیت های ، امنیتی و تجهیزاتی ناجا ، دقیقا عکس وظیفه را منعکس کنند. برخی از کارگردانان و نویسندگان حوزه هنری ، دچار عارضه خطرناکی به نام استعمار فکری شده و به جای پرداختن به اصل موضوع و معرفی خدمات و زحمات انان به افکار جامعه ، درست در نقطه مقابل با ساخت انواع فیلم های ضد ارزشی و بیان دیالوگ های ضد اخلاقی از جانب پلیس ، چهره ای خشن برای این عنصر انقلابی به نمایش می گذارند . در ان سو افرادی با انواع خلاف های امنیتی و بزه های اجتماعی ، به عنوان قهرمان داستان تخیلی معرفی می شوند. فیلم ، متری شش و نیم یا ژن خوک ، از ان دست برنامه هایی هستند که با فریب احساسات مردم مهره های الوده را ارزش گذاری نموده و مدافعان واقعی وطن و اسلام را به چالش می کشند. مجرمین با رنگ و لعاب زیبا اراسته می شوند و همانند فیلم های هندی گاهی لبخند ، گاهی اشک و گاهی نقش ناجیان مظلومین را بازی می کنند و انگاه که فیلم به اوج لذت رسید ، باشلیک پلیس لبخند تماشگر در چهره او خشک می شود. نتیجه این تهاجم فکری و فرهنگی این می شود که ناجیان واقعی و مجاهدان فی سبیل الله در پشت پرده غبار گرفته از خیانت گم و زحماتشان نادیده گرفته می شود. جهل اجتماعی نیز به این سناریو ظالمانه کمک کرده تا ارزش ها کم رنگ و جای شهید و جلاد عوض شود. در واقع ، نه تنها شهدا بلکه رزمندگان مومن به نظام اسلامی در نیروی انتظامی مظلوم واقع می شوند .انگاه کثیفترین افراد و رذلترین جریان ها به خود اجازه می دهند در روز روشن با خودرو به ماموران این یگان حمله و جمعی را به شهادت برسانند همانطور که در مرزها تروریست های تکفیری ، با بی رحمی تمام فرزندان ایران اسلامی را شهید و پیکر مطهر شان را اتش می زنند. در این میان برخی افراد بی درد که تمام زندگی خود را مدیون زحمات این عزیزان هستند به جای سپاس گاهی به ماموران در حال خدمت تعرض کرده و انتظار دارند که از خطاهای انان چشم پوشی کنند. در پایان باید عرض شود که شاید رفعت و ایمان این عزیزان باعث شود با هر قشری مهربانانه برخورد نمایند اما کسانی که لباس سبز پاسداری از کیان نظام اسلامی را به تن کرده قطعا به یقین با اقتدار کامل به وظایف خود عمل خواهند کرد ، حتی اگر برای ارامش کشور جان خود را تقدیم نمایند. درود و سلام خدا بر شهدا و نیروهای جان بر کف ناجا

♨️اتش کینه در بلاد اسلامی!! اگر واقع بینانه به تحولات امروز منطقه نگاه کنیم می بینیم که اتش افروزی داخلی در دو کشور اسلامی ، عراق و لبنان یک کینه شیطانی است . در جریان شکل گیری محور مقاومت اسلامی ، این دو کشور ستون های اصلی خیمه مبارزه با جریان های تکفیری صهیونیستی سعودی را تشکیل دادند. ان هم نه از باب مسایل دیپلماتیک بلکه به دلیل اعتقادات مذهبی . بعد از شکست این گروهک های خونخوار ، ائتلاف مذهبی عمیقی بین ملت این کشورها بوجود امد که با بروز نشانه های اتحاد ، دشمن را به هراس وا داشت. راهپیمایی عظیم اربعین بدونه در نظر گرفتن مسایل مرسوم دیپلماسی و حذف روادید و همچنین ورود هزاران عاشق اهل بیت به ایران برای شرکت در عزاداری امام هشتم شیعیان امام رضا ( ع) با همین شرایط ، بخشی از حقایق ظهور برای دوست و دشمن برملا شد. پس طبیعی به نظر می رسد دولت های استکباری و استعماری از خیزش مسلمانان احساس ترس و نگرانی کنند. بدین جهت با بکارگیری افرادی سبک مغز و گروهای پلیدی چون منافقین ، حزب بعث و تفاله های به جا مانده از گروه های تکفیری می خواهند یک بار دیگر بخت سیاه خود را بیازمایند .هر چند می دانند از چنین حرکات نابخردانه چیزی عایدشان نمی شود ولی حداقل به بدنه اجتماعی لطماتی وارد می کنند. انطور که شبکه های معاند فارسی زبان و توله خوک های داخلی انان فضا را در دست گرفته و با اب و تاب تشریح و تفسیر می کنند دور از انتظار نیست که نوک پیکان به سمت فضای ارام کشور عزیزمان باشد. لذا جامعه کنونی که در جنگ شدید اقتصادی بسر می برد شاید از نظر دشمن بهترین فرصت برای برهم زدن ارامش مان باشد. دوستان اهل قلم و فعالان رسانه ای بایستی بیش او پیش مشکلات اقتصادی و روانی را برای اقشار جامعه تبیین کنند. معرفی کردن عوامل ایجاد بحران اقتصادی و روانی می تواند معادلات دشمنان را برهم زند. با توجه به مبارزه بی امان قوه قضایی با اخلال گران اقتصادی ، نقش معاونت اجتماعی و سخنگوی این قوه در نشر اخبار بروز و سریع نیز می تواند به این موضوع کمک شایانی نماید. شاید امروز برای فعالان رسانه ای در فضای مجازی اماده باش مبارزه با جنگ روانی و رسانه ای از مومات بحساب اید. در پایان نقل این موضوع خالی از لطف نیست که امام مسلمین در باب مشکلات سال ٩٨ هشدارهایی فرموند ولی در نهایت بشارت پیروزی از جانب معظم له ارامشی برای قلوب مومنین بهمراه خواهد داشت. والعاقبت و للمتقین ✍جلیل همدانی

همدانی:

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ضمن عرض ادب و احترام خدمت خادمین محترم و خانواده های معظم و معزز شهدا از محضر همه بزرگواران پوزش می طلبم از اینکه جسارت کرده و در حضور اساتید محترم قصد سخن دارم امیدوارم بزرگواران عفو بفرمایند در همه جوامع بشری جوانان از جمله اقشاری هستند که می توانند در رشد و شکوفایی کشور خود تاثیر خوبی داشته باشند لذا دشمن در کشورهای استقلال یافته قبل از همه جوانان را مورد هدف قرار می دهند، پس هر تمدنی که بخواهد اینده درخشانی داشته باشد باید جوانانی صالح پرورش و تربیت نماید در جامعه ما که حکومتی دینی و اسلامی مدیریت جامعه را عهده دار است ، در برهه هایی متاسفانه ، عواملی باعث شد که بخشی از این ظرفیت اسیب ببیند و بعضا جوانان به دین گریزی روی اوردند یکی از دغدغه های دلسوزان دینی ، دین داران و خانواده های متدین در حال حاضر دین گریزی و گرایش نسل جوان به فرهنگ پوچ و بی محتوای غربی است. در واقع این موضوع یکی از تهدید های اصلی برای جوانان بحساب می اید. این پدیده خطرناک در سده های اخیر به ویژه قرن بیستم بخش عظیمی ازجهان بخصوص بلوک شرق و کشورهای در حال توسعه را فراگرفته است. با اینکه انسان ذاتا مشتاق دین است وفطرت او با درون مایه های دین پیوند تکوینی دارد چرا به دین گریزی روی می اورد و این امر در نسل جوان نمود بیشتری دارد. این سوال را می توان اینگونه پاسخ داد که ؛ در دین الهی هیچ عنصر گریزاننده وجود ندارد اگر انسان ها به دریافت معارف دینی و درک صحیح ان نائل ایند ، هرگز از دین نمی گریزند .افزون بر این عقل و عشق هردو در متن دین جای دارند دین هم ذهن و خرد انسان را تغذیه می کندو هم به دل ادمی حیات ، حرکت و نشاط می بخشىد بنابر این علت دین گریزی را باید در خارج از قلمرو دین حق و اموزه های دینی جستجو کرد . حال سعی می کنیم در حد توان به عوامل متعددی که در بروز دین گریزی نقش دارند ، به طور خلاصه وار اشاره کنیم. هر فردی با مراجعه به زندگی جوانان و مطالعه رفتارهای اجتماعی انها این مسئله را به صورت ملموس در خواهد یافت که در سال های اخیر و بخصوص پس از پایان هشت سال دفاع مقدس ،و با روی کار امدن برخی از مدیران از فرنگ برگشته ،گرایش به فرهنگ بیگانه و فرهنگ غربی در بین جوانان ما رشد صعودی یافته است و گروه هایی از جوانان خام به علل گوناگون از دین و فرهنگ حالت گریز پیدا کرده اند ، گاهی وقتی در بین برخی جوانان از دین و فرهنگ خودی سخن به میان می اید به صورت علنی بی میلی و بی علاقه گی خود را به دین اظهار می دارند ، البته باید اذعان کرد که این انکار و زدگی از دین به خاطر خود دین نیست ، بلکه علل این مسئله بیشتر به رفتارهای دیدنداران و مدعیان دین بر می گردد. از نظر کارشناسان اهل فن ، جوانان جامعه باید درک شوند ، اگر جوان از طرف اجتماع یا خانواده درک نشود اغلب سعی می کند علیه سنت ها و اداب و رسوم قیام کند ، از والدین و جامعه کناره گیری و فقط با طیف خاصی که افکاری شبه بهم دارند ارتباط برقرار می کند . درچنین شرایطی جوان به یک و بلکه چند راهنمای دلسوز نیاز دارد که در بن بست ها و شرایط بحرن او را به بهترین شکل راهنمایی کنند. اگر چنین نباشد و احساس تنهایی کند تعادل روحی خود را از دست داده و خود را بیگانه در خانه و اجتماع می داند و علیه تفکر ، مذهب و یا نحوه پوشیدن لباس بزرگ سالان طغیان می کند و این مسئله را به شکل های گوناگون از جمله پوشیدن لباس هایی با نماد غربی بروز می دهد. می توان گفت بخش عمده این رفتارهای انکار گونه جوانان و گرایش های انان به فرهنگ بیگانه به خاطر تبلیغات کاذب و دروغین درباره دین و القای شبه در بین جوانان می باشد و چون جوانان برای این سوالات و شبهات خود پاسخ قانع کننده ای نمی یابند ، از دین گریزان شده به فرهنگ بیگانه و غربی گرایش پیدا می کنند. البته با وجود این همه شبه و تبلیغات مسموم ذات اصلی و خمیر مایه درونی جوانان سالم و به ارزش های دینی غیرت و تعصب نشان می دهند و همین موضوع در بیشتر مواقع بسیاری از جوانان را از غرق شدن در فرهنگ مبتذل غربی باز می دارد و انان را به اغوش پر محبت دین باز می گرداند. دوران نوجوانی و جوانی مهترین دوران زندگی انسان محسوب می شود .در این امر دوران تحولات عظیمی در درون فرد روی می دهد او در مرز بلوغ و نوجوانی از طفیلی بودن می رنجد و می خواهد به خود متکی گردد . نیروی عاطفی در او افزایش می یابد و در عالم دوستی افراد را عاشقانه دوست دارد و در عالم قهر و نزاع تا مرز انتقام پیش می رود. با تمام تلاشی که دشمنان نظام اسلامی در طول چهل سال برای دین زدایی عمیق در میان این قشر انجام داده اند ، همان ذات پاک جوانان مانع از موفقیت دشمن شده است به جرات می توان گفت رزمایش اقتدار امروز مردم مسلمان در مراسماتی چون راهپیمایی عظیم اربعین ، شرکت در مراسمات مذهبی و، ،،، نتیجه تلاشی است که در این راه مقابله با دشمن صورت گرفته است. اگر چنین نبود با هزینه های بسیاری که دشمن در دین زدایی کرده و می کند بایستی هیچ اثری از فرهنگ اسلامی باقی نمانده باشد. و اینجاست که تاثیر ولایت فقیه نمایان می شود. چه جوامعی بودند که قیام کرده اما به دلیل نبود یک مدیر مدبر در اندک زمان ممکن با یک تهاجم فرهنگی ، از درون متاشی شدند. تا بدین جا مسئولیت دین گریزی جوانان بر عهده خانواده ها و مسئولین فرهنگی جامعه است. که به هر دلیلی نتوانسته اند وظایف خود را در قبال این قشر انجام دهند ، یا تعمدا در راستای اهداف دشمن کار کرده اند. و همین تعمد یا انفعال زمینه ای را فراهم. می سازد تا مرحله بعدی اغاز شود ان هم تهاجم سازمان یافته فرهنگی دشمن است .دشمن برای دور ساختن جوانان از دین از انواع راههاو شیوه ها استفاده می کند که می توان به ؛ تضعیف باورها و اعتقادات دینی جوانان که اینده سازان کشورند اشاره کرد. جوانان. اگر خوب تربیت شوند و باورهای دینی را در قلب پاک خویش بپرورانند هادیان جامعه خواهند بود شور و نشاط جوان وقتی با فرهنگ پاک و پویای اسلام عجین شد ان گاه به بار خواهد نشست و همگان از ثمرات ان بهره مند خواهد گردید.دشمن هم خوب نکته را می داند از این رو باورهای اسلامی را مورد هجمه قرار می دهد. یکی دیگر از راه های تهاجم فرهنگی این است که سعی می کنند جوانان مومن را از پای بندی های متعصبانه به ایمان که همان چیزی است که یک تمدن را نگه می دارد منصرف کنند مانند همان کاری که در قرن های گذشته در اندلس کردند. جوانان را ریختند در عالم فساد ، شهوت رانی و می گساری ، این روش همچنان نیز در حال انجام است و کسی نمی تواند منکر ان باشد. اما نکته اصلی اینجاست که امروز جامعه اسلامی به برکت وجود ولایت فقیه به عنوان مدیر بصیر ، شجاع و دلسوز چهار دهه شدیدترین حملات و توطئه های دشمنان توانسته ایستادگی نماید . باید توجه داشت ، حملات دشمن نسبت به گذشته بسیار شدید و در عین حال به روز و پیچیده بوده است و قابل قیاس با مسائلی چون اندلس و امثالهم نیست . به همین دلیل جامعه ما و بخصوص فعالان فرهنگی بایستی با بهره گیری از علوم روز به مقابله برخیزند . اگر مسئولین از اغاز تهاجم دشمن و زمانی که مقام معظم رهبری به همه مسئولان امر هشدار دادند مردانه به وظایف خود عمل می کردند امروز همین بخشی که عرض شد در دام دشمن گرفتار نمی امدند چون این بحث را باید طی چند جلسه خدمت بزرگواران ارائه نماییم تمایل دارم بحث را خاتمه و به مواردی که به عنوان یک معضل پدیدار شده است اشاره نمایم همین فضای مجازی ، طبق فرمایش امام مسلمین به اندازه انقلاب اهمیت دارد. ایا افرادی که امروز به عنوان فرمانده در خط مقدم کانال ایجاد کرده اند اهمیت این فضا را درک کرده اند؟ کانال هایی که چندین سال با استفاده از نام های ارزشی عضو جمع کرده و امروز تبدیل به خبرگزاری و مبلغ شرم اورترین کانال ها شده اند ایا در گناه انحراف جوانان این مرز و بوم شریک نیستند؟ وقتی یک عنصر به ظاهر انقلابی در راس مبارزه با تهاجم فرهنگی قرار دارد نتواند به وظیفه خود عمل کند نشانه سقوط است یا نفوذ؟ سکوت در برابر چنین افرادی ایا جایز است ؟ شاید یکی دیگر از عوامل دین گریزی وجود همین افراد ضعیف النفس باشد .که ان شاالله در جلسات اینده بیشتر به ان خواهیم پرداخت از همه سروران گرامی عذر خواهی می کنم حقیر در مسیر بودم امیدوارم اشکالات را ببخشید یاحق التماس دعا


تاثیر شغل در اخلاق.

باید دانست که حرفه ى هر شخص اثر مستقیم در اخلاق او دارد. اگر انسان در انتخاب شغل و کار دقت نکند و به طمع ثروت و قدرت به شغلی که توانایی لازمه را ندارد وارد شود ، بیش از هر کس به خود ضرر زده و شخصیت انسانی خود را درهم شکسته است.اصولا با داشتن شغلی از روی احساس و طمع دنیایی نمی توان روحیه یی نجیب و برجسته داشت . کسانی که با عوام فریبی ، تقلب ، و نفاق مسئولیتی را تصاحب می کنند قطعا نمی توانند انگونه که باید در کار خود موفق باشند و در نتیجه به جامعه پیرامون خود ضربات جبران ناپذیری وارد ساخته و در دید مردم افرادی پست و ذلیل بشمار می ایند .به همین دلیل مردم اجتماع با توجه به انتظارات بجایی که از وی دارند کم کاری و ناتوانی انان را برنمی تابند و گاهی ممکن است به ایجاد تنش منجر شود . و این زمانی به اوج می رسد که ان مسئول منتخب مردم و خود را به گونه ای دیگر به انها معرفی نموده باشد. در این حال ، مسئول به دلیل فشارهای متعدد از نبود تخصص و عدم پیشرفت در امورات و همچنین فرار از پاسخ ناخود اگاه خشمگین و زبان به فحاشی می گشاید . به نظر حقیر امثال علی مطهری با توسل به حرکاتی وقیح ، دیگر ارزش انتقاد و واکنش هم ندارد .باید برای او دعا کرد که خداوند روح اشفته و پریشان او را شفا دهد تا شاید از خطای خود توبه کرده و به ارامش برسد . امروز علی مطهری با بی ادبی اش نسبت به یک زن مسلمان فریاد فروخورده خویش را که در طول مسئولیت انباشته شده بود رها ساخت تا بگوید ؛ من یک انسان قابل ترحم و ضعیف النفسی هستم که در مقابل موکلانم درمانده و شرمسارم. ✍محمدی همدانی


بسم الله الرحمن الرحیم. سبک زندگی اسلامی. یکسونگریقسمت اول یکسونگری را می توان یک فاجعه خواند ،چون انان که یک بعدی می اندیشند افرادی ناقص هستند که تمام وجودشان در یک سو خلاصه می شود .این افراد از خواستها و نیاز های گوناگون انسان بی خبرند ، انان همه ى واقعیات زندگی را بر اساس یک ضابطه می شناسند و تنها به یک جانب می نگرند . یکسونگران دو دسته اند: ١_ انان که تنها یک انگیزه را عامل جنبش و تحرک انسان در روابط فردی و اجتماعی می دانند. ٢_ گروهی که انگیزه های گوناگونی را می شناسند ولی تنها ابرانگیزه یا ابرانگیزها یی را فرمانده و عامل می پندارند و معتقدند انسانها به نیروی بی امان آن انگیزه یا انگیزهاى حاکم به فعالیت های گوناگون می پردازند . در اینجا بر سر ان نیستم که این دو دسته را با ویژگی هایش بررسی کنم و نیز قصد تحقیق ندارم که ایا یکسونگران جزء این دسته اند یا ان دیگر . بلکه در نظر دارم نارسایی و سستی های بنیادی این طرز فکر را برشمریم . توصیه می شود همراه با مطالعه این سلسله مباحث ، تاریخ را نیز ورق بزنیم تا سرگذشت سیاه یکسونگران را مورد ارزیابی قرار دهیم ان موقع در می یابیم که در هر عصر و زمانی ، یک بعد اندیشی و یکسونگری به گونه ای خاص خودنمایی می کند. به طور مثال ؛ در عصر سعدی رحمت الله علیه شاعر و سخنور شیراز ، معیار شخصیت بر اساس تسلط بر ادبیات بود ، در ان زمان ، ارزش ، سودمندى و والایی شخصیت از ان کسی بود که در علم نحو و ادبیات استادی اگاه ،و ژرفکاوی استوار بوده باشد ، و تکامل انسان ها را نیز با همین قاعده در سایه ى دانایی و توانایی بر همین فن ارزیابی می کردند .به همین دلیل مردم با سختیهای زمان ، و عواقب سوء پیروزی بیگانگان بر دین و چاره جوئى برای فقرا خاک نشین و دهها مسائل ضروری دیگر بیگانه بودند . اری انگاه که مرضی در جامعه عمومی باشد مردم از درک ان بیماری عاجزند و می پندارند در جامعه یى سالم زندگی می کنند. ادامه دارد. در قسمت بعد می خوانید یکسونگری در مکتب مارکس . ✍محمدی همدانی

 

 


امران به معروف حجت الاسلام ابوالحسن کیهانی رئیس تبلیغات اسلامی کبودراهنگ ، به دلیل اقامه امربه معروف و نهی از منکر ، توسط ، دختر داگ واکر ( سگ گردان) با ماشین زیر گرفته شد! مدتی است که آمران به معروف ، به طور سلسله وار مورد ضرب و شتم و گاهی تا مرز شهادت پیش می روند. در این نوشتار به بررسی این موضوع می پردازیم تا ببینیم مشکل اصلی کجاست. هدف از امربه معروف و نهی از منکر ،جز خیرخواهی و انساندوستی نیست. آمران به معروف و ناهیان از منکر ، تلاش می کنند تا فضیلت های انسانی در جامعه فراموش نشود . اما در سالهای اخیر این فریضه واجب را به گونه ای دیگر تعبیر کرده اند. در وهله اول ، تمدنی به نام غرب ، چون مجسمه ای دو رو ، که یک روی ان بتی دلربا، زیبا و فریبنده و بر روی دیگرش هیولایی وحشتناک جلوه گری می کند تلاش کرده است تا بخشی از مردم جامعه را به استعمار خود در اورد. تمدن غرب تلاش دارد که جوامع بشری را به سوی بی سامانی سوق دهد تا راه سعادت را بر انسانها ببند.اگر چنین شد انسانها با دیگران بیگانه شده و تنها به خویش می اندیشند .در سایه شوم از خودبیگانگی است که تمام بی سامانیهای روانی ، اجتماعی ، لاقیدی ، ناتوانی ،انزواطلبی ، بدبینی و از دست دادن ارزشها و اعتقادات پدید می اید.و در نتیجه انسان دچار یک بیماری روحی شده و به هر عملی حتی ارزشی واکنش نشان می دهد. همین بیماری روحی ، چنین القا می کند که اگر می خواهید پیشرفته و متمدن باشید مقلد ملل پشرفته شده تا عقب ماندگی خود را جبران کنید . در حالی که همین کشورهای به ظاهر پیشرفته و متمدن با این روش و نگرش سالهاست که ورشکسته شده و به بن بست رسیده اند. روی اوردن مردم این کشورها به بی اخلاقی وبی بندوباری ، نتیجه همان فرهنگ پوچ است که با نام ارامش مردم را به باتلاق اضطراب و استرس کشانده است . اما ، اسلام که یک آیین جاودانی و بر اساس فطرت و ی صحیح تمام خواسته های انسانی پایگذاری شده است و به مسئله ى محبت و همدوستی توجه فراوانی دارد و دگر دوستی مقدس شمرده می شود به دلیل تهاجم فرهنگی دشمنان روزهای غربت را سپری می کند. از این رو ،دلسوزان واقعی باید مورد ضرب و شتم قرار گیرند و معاندان و مغرضان با چهره های نفاق الود به عنوان ناجی ظاهر شوند. اگر انسان به اندازه پر کاهی شعور و فهم داشته باشد قطعا چنین نمی کند .به روی راهنمای خود اتش نمی گشاید ، به او تعرض نمی کند . دریغ که عده ای از این نعمت خدادادی محرومند و ارامش را تنها در بی بندوباری ، سگ گردانی ، ومی جویند. اما در بخش دوم روی سخنم با کسانی است که در یک کشور اسلامی مسئولیت پذیرفته اند. از مدیران لیبرالی که انتظاری غیر از همراهی با مهاجمان فرهنگی نیست ! اما نهادهای متولی چرا با هنجارشکنان مقابله جدی نمی کنند؟ تا کی باید افراد متدین جامعه مورد تعرض یک مشت حیوان صفت قراربگیرند؟ فقط در استان همدان این مورد سوم است که به خاطر اقامه امربه معروف و نهی از منکر ، آمران به معروف را ناجوانمردانه مورد ضرب و شتم قرار می دهند! در دو مورد حتی به خانواده این عزیزان هم بی مهری شده و غیر از ضرب و شتم چادر از سر دختران مومنه برداشتند! در شمال کشور نیز به همین صورت ، ناموس شیعه را در انظار عمومی و میان انبوهی از نامحرمان بر زمین انداختند و چادر از سرش کشیدند! این درد ها غیر از زیر گرفتن جوان بسیجی ، در حال برقراری امنیت و ترور چند که منجر به شهادت این عزیزان شد می باشد. به نظر می رسد ، این دست اقدامات ،اجرای برنامه های هدفمند دشمن برای از بین بردن روحیه امر به معروف و نهی از منکر است ،که توسط دشمن طراحی و افراد بیمار مجری ان شده اند. برای جلوگیری از اتفاقات مشابه ، انتظار می رود دستگاه قضایی و ستاد امر به معروف و نهی از منکر به طور جدی ورود کرده و با عاملان هر نوع قبح و هنجارشکنی برخورد نماید. درغیر ، این صورت این امر به یک عادت ضد دینی و اجتماعی بدل خواهد شد. ✍جلیل اقامحمدی همدانی

حذف شهید. شرم اورترین کمپین خناسان. با توجه به حذف سلسله وار واژه مقدس شهید در شهرهای مختلف کشور، به یقین می رسیم که یک برنامه کاملا مهندسی در اتاق فکر جریان نفاق طراحی ، و در حال اجرا می باشد. تحلیل این موضوع کار سختی نیست ، فقط کافی است به شخصیت مدیرانی که در این کار ظالمانه دخیل هستند نگاهی داشته باشیم . تقریبا اکثر این افراد از کمبود شخصیتی در رنج و سعی کرده خود را به هر قیمتی در زمره مدیران قرار دهند . این روحیه انسان را به سمت خود فروشی کشانده و باعث می شود با کسانی معامله کنند که اعتقادی به ارزش های اسلامی و حتی انسانی نداشته و سالیان طولانی در صدد عقده گشایی از دانش اموختگان مکتب عاشورا هستند. حال این زمینه فراهم شده تا جماعتی به ارزوی های خویش برسند .برخی صندلی های قدرت را تسخیر و برخی به ثروت های حرام دست یافتند . اما کسب این دو به قیمت خیانت به مردم و کشور و شهدا تمام خواهد شد . تاریخ را ورق بزنید. !! در حادثه غم بار کربلا چند گروه مقابل امام معصوم صف ارایی کردند ١_ گروهی که از پدر بزرگوار امام شهیدمان ، اقا امیر المومنین علی (ع) کینه بر دل داشتند . این افراد برای انتقام امده و زمانی که علی اکبر امام حسین( ع )وارد میدان شد ، لعینی گفت به چهره این جوان بنگرید ! ایا اربا اربا کردن پیکر او که شبیه ترین به ال الله است از کینه های شما کم نمی کند؟ ٢_ گروه دوم دنیا طلبانی که در منجلاب شیرینی های دنیایی دست و پا می زدند .این درندگان برای احکام حکومتی پای در میدان جنگ نهاده یا برای دریافت زر و زیور دنیایی شمشیر ساخته بودند . ٣_ و گروهی نیز که جز احمق نام دیگری بر انان نمی توان یافت حماقتشان انقدر اشکار بود که امده بودند از خلیفه غاصب و کذاب حمایت کنند ، خلیفه ای که اشکارا گناه می کرد و به حدود اللهی دهن کجی می نمود. این انسان نماها با ان خوی وحشیگری ، امام معصوم را خارجی و مرتد و متوهمانه به خود القاء می کردند که برای رضای خدا شمشیر کشیده اند غافل از اینکه خون خدا را بر زمین می ریزند. جرم این گروه از سایرین بیشتر نباشد کمتر نیست ،زیرا با جهل خود به ظالمین قدرت بخشیده تا حق را ناحق کنند و امام عادلی چون حسین ابن علی ( ع) که تمام تلاشش رستگاری انسان ها بود را انگونه ناجوانمردانه به مسلخ کشاندند. مگر یزید چه می کرد و چه می گفت که امام شهیدمان بر علیه او قیام کرد؟ مگر نه اینکه امام حسین ع برای اقامه امر به معروف و نهی از منکر جان خویش و یارانش را فدای دین خدا کرد ؟ یزید همانی را گفت که امروز برخی بر زبان می اورند! ازادی !! ازادی به سبک شیاطین ! یعنی بگذارید مردم در گناه غرق شوند تا اشک صاحب اصلی جهان سرازیر گردد! ربا ، رشوه و چپاول بیت المال را ترویج دهید تا لشگری برای جنگ با خدا فراهم سازید! دنیا را برای دنیا پرستان چنان شیرین کنید که برای کسب قدرت و ثروت سخیف ترین حرکات از انان سر زند! با این شیرینی ها چنان قلب هایشان را قصی کنید که همانند سنگی سخت و خشن با هیچ ناله و اهی تکان نخورد. مبادا فکر کنید این جریان به اصطلاح روشن فکر صدای مظلومیت را نمی شنود ، می شنوند، اما سختی و سفتی قلبشان اجازه نمی دهد به حال روز مظلومین نظر کنند. دشمنی این جماعت با شهدا این است که می دانند تنها فرهنگی که می تواند در مقابل انان قد علم کرده و روزشان را همانند شب تیره و تار کند همین فرهنگ عاشورایی جهاد و شهادت است . این فرهنگ در هر برهه ای که نیاز باشد به پاکترین بندگان خدا تکلیف می کند که جان خود را تقدیم ازادگی نمایند. این فرهنگ ناب جهاد و شهادت است که لرزه بر اندام دشمنان انداخته و خواب و خوراک بر انان حرام ساخته است . لذا به هر قیمتی می خواهند این سلاح اعتقادی را از مسلمین گرفته و جامعه اسلامی را خلع سلاح کنند!! اما چه احمقند این افراد که نمی دانند راه و رسم شهادت گم شدنی نیست و فرا می رسد روزی که مختاران زمانه لگد بر صورت سیاهشان بکوبند. رهسپاریم با ولایت تا شهادت ✍محمدی همدانی


تبیین گام دوم انقلاب اسلامی_ سبک زندگی/ قسمت سوم . مطالعه فرمایید. تبیین گام دوم انقلاب اسلامی_قسمت سوم سبک زندگی *پی ریزیهای اسلام._٣ تاثیر محیط محیط از عوامل بسیار مهم سازنده ى منش هر فرد است. و منظور همه محیط هایی است که فرد از اغاز تا پایان زندگی ، در ان به سر برده است . چون محیط خانه ، اموزش و پرورش ، کار ، معاشرتهای فردی و سرانجام اجتماعی. وضع ظاهر ، طرز گفتار و رفتار ، پوشاک ، وحتی سلامت و دانش و بسیاری از جنبه های دیگر منش انسان ، تابع محیط است. به ویژه کودک ، که همچون نهال نورس می باشد. همچنان که رشد و بالیدن و ثمر دادن نهال ، وابسته است به اینکه در کجای بوستان و باغ قرار گیرد و چقدر از افتاب بهره برد و چه اندازه ، اب به ان برسد ، و چگونه و از چه منبع ، ابیاری شود ، کودک نوپا نیز از عوامل محیطی خود ، بسیار تاثیر پذیر است ، و بلکه بسیار تاثیر پذیرتر . اسلام ، به این نکته ی حساس نیز ، بسیار توجه دارد . پیروان خود را از رفتن به مراکز الوده باز می دارد و به رفتن در محافل دانشمندان ترغیب می کند.و می گوید با هر کس ز، طرح دوستی میفکن که صفات دوست به دوست سرایت می کند .حتی اسلام شرکت در بزمی را که در ان به میخواری نشسته اند ، نهی می کند . درود بر اسلام با این همه واقع بینی و باریک اندیشی چون بحث پیرامون تاثیر محیط بر افکار کودکان و نوجوانان است تمایل دارم از بحث اصلی خارج و موارد کوتاهی بیان کنم. با توجه به مشکلاتی که در بحث نظام اموزشی بوجود امد ازجمله گرایش نامحسوس به مدرک گرایی و غفلت از اندوخته دانش ، به طور طبیعی این قشر نورس به سمت پر کردن فضاهای خالی یا اوقات اضافه در مکان های اموزشی خواهند رفت و این بهترین زمان برای نفوذ و استحاله فرهنگی است . اینگونه می شود قدم به قدم به بهانه های مختلف ، موضوعات طراحی شده در سند ٢٠٣٠ را اجرایی کرد بدونه انکه خانواده ها پی به تغییر نگرش فرزندان خود ببرند . در چند مدرسه ای که متاسفانه در تهران اهنگ های مبتذل اجرا شد به گواه اسناد خانواده ها تا مدتی از این مشکلات اطلاع نداشته و بعد از موج رسانه ای دلسوزان ، واکنش های تندی دیده شد. زیرا کمتر کسی دوست دارد فرزندش با افکار انحرافی رشد کند. پس اگر خانواده ها به این بهانه که می توانیم در محیط خانواده فرزندان خود را کنترل کنیم یک خیال واهی است زیرا محیط تاثیر دوچندانی بر روح و روان و افکار انان دارد و بایستی محیط پیرامون فرزندان خود را به طور مضاعف کنترل نماییم تا سلامت فرزندانمان رابیمه شود. *پی ریزیهای اسلام._٤ * گناه، مهمترین عامل تخریب شخصیت. ادمی بجز انچه که زیر بنای موقعیت ، ابرو و منش ظاهری او را می سازد ، باید در صدد به دست اوردن عوامل دیگری براید که بنیانگذار ارزشهای معنویی او گردد. ترک گناه از بزرگترین این عوامل است که سازنده شخصیت حقیقی هر فرد می باشد . امام محمد باقر علیه السلام می فرمایند: شوربختی و حادثه ، نکبت و شکست ، همه به دست انسان و بر اثر گناه الودگی ، پیش می اید .( کافی ج ٢ ص ٢٦٩) امیر المومنین علی علیه السلام می فرماید: هلک من اضله الهوی ،،( غرالحکم طبع نجف ص ٣٢٩، انکه خواهشهای تن گمراهش سازد ، به هلاکت خواهد افتاد.) بزرگترین و در همان حال دل فریب ترین الگوی منش ، الگوی نهانی شخصیت است که هر کس در وجدان و ذات خود ، بدان باید برسد .و گناه هر چند پنهانی ، این پیکره ی بلند و دلفریب را از درون می شکند و گر چه در بیرون ، مردم انرا سالم به پندارند . و نیز ان گرامی می فرماید: کسی که برای خود شخصیتی قائل نیست و خویشتن را حقیر و پست می کند ، از او امید نیکی مدارید ، چنین کس از ارتکاب پلیدیها باکی ندارد . من هانت علیه نفسه فلا ترج خیره(غررالحکم ص ٢٩٨ اسلام اجازه نمیدهد که مسلمانان به پلشتی گناه الوده گردند و با دونان و ناشایستگان در امیزند. *تقلید ، اقتباس فریبایی تمدن غرب .(١) بیشتر مردم به هنگام برخورد با تمدن غرب ، تحت تاثیر فریبایی ان ، چنین می پندارند که هر کس می خواهد پیشرفته باشد ، باید باور داشت های اخلاقی و مذهبی خود را بدرود گوید و چون نسل جدید غرب ، عیاشی ، لذت جویی و بی بندوباری را پیشه سازد ، تا بتواند پابه پای قافله تمدن ، سیر کند و از بازماندگی بیرون اید و تا به نگرد روزش از روز! اما جوامع غربی از دیدگاه یک دانشمند جامعه شناس ، چون کشتی بی ناخدایی است که همه ى ریسمان های لنگرش را بریده باشند که با هر موجی به این سو و ان سو می لغزد. انچه در غرب می بینیم و یا برای ما شرقی ها به ارمغان می اورند ، تمدنی است بی عاطفه و دور از احساس های پاک و اصیل بشری است. لرد لوتین ، دانشمند انگلیسی و سر دبیر مجله ى روند تیبل ( مربوط به بیش از نیم قرن) در جشن فارغ التحصیلان دانشگاه علیگره هند، چنین می گوید : تمدن جدید ما را تا لب پرتگاه کشانده است ، شما را نیز خواه ناخواه بدانسوی خواهد کشاند این مطالبی است که یک دانشمند غربی بیان می کند و چه پیش بینی زیبایی دارد ، فرهنگ غربی سال هاست که سقوط خود را اغاز کرده و به سمت نابودی می رود ، اما با تمام توان سعی در حفظ ظاهر ان دارند انچه برخی از زرق و برق دنیای غرب می بینند همان ظاهر فریبنده است و اثری از اصل و ریشه وجود ندارد . اما مصیبت اینجاست که برخی مدعیان روشنفکری نمی خواهند باور کنند فرهنگ غربی به انتهاء رسیده و بزودی محو خواهد شد. می گوید: ما به داروی خالصی نیازمندیم ، گمان دارم که داروی درد ها پیش شماست ، و اما شما ، بهوش باشید تا داروی خالص خود را بر باد ندهید و دقت کنید که در لذت هاى معجون مسموم کننده ى ما در نیفتید. این سیمای غرب است که می توان گفت سعادت در انجا به بن بست رسیده ، ریشه های این بی سامانی را باید در حذف معنویات از زندگی و توجه نکردن به جنبه های اخلاقی ، روانی و اعتقادى ، جستجو کرد. مکتب ها و فلسفه های رنگارنگ که در جهان غرب از سرزمین اندیشه ها چون قارچ می روید ، و گروهی از جوانان را مدتی سرگرم می دارد ، نشانه های سرگردانی نسل جدید غرب و نشان دهنده ى ناتوانی غرب در پاسخگویی به خواسته های واقعی و بنیادی انسانهاست. انچه از گفتگو با جوانان سرخورده و دلمرده از زندگی ماشینی غرب که به سوی شرق سرازیر شده اند بر می اید این است که تمدن موهوم غرب ، با همه ى مظاهر فریباى خود نتوانسته است به انان ارامشی عنایت کند و حتی انان به شرقی ها توصیه می کنند : تا از نعمت ارامش روانی که برخوردارند ، رایگان دست نکشند. این موضوعاتی که عرض شد نتیجه تحقیقاتی است که شخصا از طریق کتب ، مجلات و اینترنت حاصل شده است . پس نباید همه چیز را از پشت عینک مادی نگریست ، که نه تنها گره ای از مشکلات را نمی گشاید ، بلکه در فرجام انسان را به گونه ى کرم پیله ، در تارهای خود خفه می کند. *تقلید _ اقتباس پی امدهای تقلید کورکورانه. پیروی بی چون و چرا از جوامع متمدن ! باعث عقب ماندگی بیشترین ملت هاست . ملت های عقب مانده و یا به عبارتی رساتر ، عقب نگه داشته شده ، حتی افراد کشورهای در حال رشد ، همیشه دنباله رو هستند و از خود استقلال و ابتکار ندارند.با شیفتگی چشم به در وازه ى غرب دوخته اند تا در مسابقه ى مد لباس ، کفش و کلاه و موی سبیل وعقب نمانند! چنین افرادی به جای اقتباس از تجربیات سودمند دیگران ، به جنبه های منفی چسبیده و صرف مشروبات الکلی ، بی بندوباری ، ولنگاری لاقیدی و اعمال زیان بخش و ازادی جنسی را نشان پیشرفت و تمدن می دانند. به نظر روانشناسان و جامعه شناسان ، یک بیماری خطرناک و حاکی از عقیده های خودکم بینی افراد و ملتهاست که برای جبران عقب ماندگی خود ، برانند همیشه از ملل پیشرفته تقلید کنند. همه گیری این بیماری اجتماعی در برخی محیط ها ، تا بدان پایه است که به قول یکی از نویسندگان ، در وطن و کشور خود شبیه به قومی از خود بیگانه ایم .در لباس و خانه مان ، در خوراکمان ، در ادب مان ، در مطبوعات ، و خطرناکتر از همه در فرهنگمان ، فرنگی مآب می پروریم و فرنگی مآب فکر می کنیم و راه حل هر مشکلی را فرنگی مآبانه می جوییم . بزرگترین خطری که اینگونه تقلید ها به دنبال دارد ، رکود فکری و اضمحلال شخصیت فردی و اجتماعی است . ملت مقلد همواره متکی به دیگران است و از خود استقلال ندارد و نمی تواند بر پای خویش بایستد ، روح اعتماد به نفس در انان کشته شده و برای همیشه محکوم به نوعی بردگی خواهند بود نمونه بارز ان کشورهای حاشیه خلیج فارس از جمله عربستان سعودی است ، با اینکه از نظر اقتصادی وضعیت خوبی دارند و از نظر امکانات و تجهیزات غنی هستند اما همانند یک موجود ذلیل متکی به استکبار هستند تا بلکه در حد یک واکنش از انان حمایت شود. پس تقلید کورکورانه جز ذلت برای جوامع نتیجه دیگری ندارد. ،،، *تقلید _ اقتباس درمان بیماری تقلید.، برای درمان بیماری ، نخست باید روحیه اعتماد به نفس را در افراد ، زنده کرد و انگاه با یک دوباره بینی ژرف و دگرگونی اخلاقی و فرهنگی ، تمام مظاهر بیگانه پرستی را از بین برد ، این دگرگونی ، از لباس و خوراک تا اقتصاد ، فرهنگ ، اخلاق ، همه را شامل می شود . حضرت امام صادق علیه السلام می فرماید: خدا به یکی از پیامبران وحی کرد که به مومنین بگو در لباس خوراک و روش ، دشمنان خدا را سر مشق نسازید اگر چنین کنند همانند انان ، دشمنان خدا محسوب می شوند.(وسائل جلد ٣ ص٢٧٩) پیروی از سنت و روش دشمنان اسلام ، انسان را ناخوداگاه همانند انان می کند. برای مبارزه با تقلید ، باید انقلاب فکری و فرهنگی ایجاد کرد ، نیروی خلاقه ى انسانها را به تکاپو افکند و استعداد های ذاتی انان را پرورش داد. باید گذشته تابناک اسلام را در ذهن ملت زنده و فروزان کرد ، ابزارهای تحقیق و پژوهش علمی جوانان را اماده صنایع و اختراع های ملی را ترویج نمود. مگر ملل اسلامی مشعل افروزان دنیای تاریک دوران توحش غرب نبودند؟ مگر سبب اصلی رنسانس علمی اروپا ، دانش مسلمانان نبود؟ اکنون چرا به خویشتن و استعداد ذاتی خود متکی نباشیم ؟ مگر دیگران چه دارند که ما نداریم؟ جرج سارتن در چندین دهه پیش می گوید : خورشید تمدن و دانش نیز از مشرق درخشید و مردم شرق به تمدن ما یاوری بزرگی کردند. ایا ستارگان تابان اسمان دانش بشری ، چون ابوعلی سینا ، زکریا رازی، فارابی ، خوارزمی ، ابوریحان و از مسلمانان نبودند؟ که هر یک در فلسفه ، تاریخ ، جغرافی ، ریاضیات ، طب و. از پایه گذاران علوم بشمار می روند. و اما چرا برخی امروز مقلد شده و به گونه ای دنباله رو و یدک کش غرب در امده اند.و مصرف کننده بی چون و چرای بن جلهای فکری و اجتماعی انان هستند؟؟ بقدری در تقلید از غرب سرعت گرفته اند که نه تنها دین بلکه شرف و غیرت خود را نیز به حراج گذاشتند. وقتی مسئول حکومت اسلامی ، یا هنرپیشه ای که از بیت المال مسلمین تزریق می کند با کمال وقاحت بر سر سفره روپاه پیر استعمارگر ، گوشت خوک بر سیخ می کشد ؟ وقتی فرهنگ غربی مسئول و مشهور هنری را زیر یوغ خود ببرد ، طبیعی است ، یک عده رقاصه در خیابان ، بانوی آمر به معروف را این گونه مورد حمله قرار می دهند.و احدی به رگ غیرتش بر نمی خورد که ناموس مسلمان جلو چشم صدها نامحرم ، بر روی زمین می افتد *مردم خواهی ، انسان دوستی امیرمومنان علی ع به فرزندش محمد حنفیه می فرماید: فرزندم به تمام انسان ها نیکی کن ، همانگونه که انتظار داری نسبت به تو نیکی کنند. انچه را برای خود می پسندی برای دیگران بپسند ، و انچه را از دیگران زشت و ناپسند می شماری ، برای انان نیز ناپسند بشمار. تمدن جهان کنونی ، چون مجسمه ای دو رو است ، که بر یک روی ان بتی دلربا ، زیبا و فریبنده و بر روی دیگرش ، هیولایی وحشتناک ، جلوه گری می کند. در صد سال اخیر ، پیشرفت صنعت و دانش ، چون جادو کارهایی به ظاهر نشدنی را انجام داد و اندیشه انسانها را به شگفتی برانگیخت ، و هم اسایش جسمانی فراوانی برای بشریت به ارمغان اورد. اما فضیلت های انسانی را به دست فراموشی سپرد ، بلکه لابه لای چرخهای خود خرد و نابود کرد. پس در دنیای کنونی ، اگر دیگر از خستگی و رنجهای جسمی دوران های دور ، خبری نیست ، متقابلا از فضیلت ،شرافت ، عواطف اصیل از قبیل مهر و محبت ، فداکاری ، راستی ، درستی ، امانت ، وفاداری ، از خودگذشتگی ، و فروتنی نیز خبری نمی یابیم . برخی جریان های داخلی کشور عزیزمان ، نیز با الگو قراردادن تمدن های پوچ ، مصداق این مطالب هستند .در واقع اعمال و رفتارشان نشان می دهد بسیاری از فضیلت های ذکر شده را تنها به یک ادعا باختند. از این رو تمدن کنونی نه تنها نتوانست بشر را از اقیانوس پهناور زندگی به ساحل خوشبختی و سعادت رهنمون شود بلکه توفانی هم برای وی پدید اورد. دنیای امروز راحتی جسمی را با خوشبختی واقعی اشتباه کرده و نیمی از خواسته های اصیل بشری را نادیده گرفته است و حال انکه نیکبختی انگاه به دست می اید که به تمام خواسته های بشر به طور صحیح پاسخ داده شود *مردم خواهی ، انسان دوستی _٢ از قربانیهای تمدن کنونی ، عاطفه ى مردم خواهی ، و مهرورزیدن به دیگران است که شور زندگی انسانها از ان سرچشمه می گیرد ، اما دریغا که در دنیای کنونی مهر ارزش راستین خود را از دست داده است . زندگی ماشینی امروز که اخرین وسیله های لذت جویی و کامیابی جسمی را به ادمی عرضه می دارد _این فرصت را از انسانها می گیرد که به فکر دیگران باشند .چه رسد به انکه با دیگران رابط عاطفی برقرار سازند ، و به انان مهر بورزند. یکی از روانشناسان معروف غربی ،نیم قرن گذشته می گوید: انسان امروز با خود و همنوعانش و با طبیعت بیگانه شده است . او به کالا تبدیل شده و نیروی خود را نوعی سرمایه گذاری می داند که باید تحت شرایط بازار عرضه ، حداکثر سود را برایش تحصیل کند. روابط انسانها همانند روابط ادمهای مصنوعی ، از خود بیگانه است. اگر می بینیم جامعه کنونی با بی سامانیهای فراوانی دست و پنجه نرم می کند ، و نمی تواند راهی به سوی سعادت ، بیابد یک علتش ان است که انسان امروزی با دیگران بیگانه شده و تنها به خویش و برای خویشتن فکر می کند . از این روست که باید عاطفه ى محبت در انسان پرورش پیدا کرده ، نیرومند گردد ، و اگر این غریزه در ادمی سرخورده شود ، و این احتیاج اصیل انسانی براورده نگردد شور بختی های فراوانی برای بشر به بار خواهد اورد که هرگز جبران پذیر نخواهد بود . نخستین اثر انکه ادمی رااز خود و دیگران بیگانه ساخته و اورا انسانی تنها می سازد . در سایه شوم از خود بیگانگی است که تمام بی سامانی های روانی ، اجتماعی ، لاقیدی ، ناتوانی ، انزواطلبی ، بدبینی و از دست دادن ارزش ها و اعتقادها پدید می اید. و نتیجه ان تربیت انسانهایی ، سنگ دل است که سعی دارد با هر ترفندی جامعه را غارت کند ، ناله گرسنگان ، فریاد بیماران ، فروپاشی خانواده ها ، بیکاری و به تبع ان افسردگی جوانان ، برای ایشان اهمیتی ندارد ،بی انکه به هدف افرینش بیاندیشد که وظیفه انسان در این دنیا چیست ، صرفا مادیات دنیایی را می نگرد و هزاران هزار انسان را قربانی هوا و هوس خود می کند این مختص تمدن غرب نیست زیرا ، در طول سالیان چنین تفکر ظلمانه ای را در سراسر دنیا رواج دادند که حتی در کشور های اسلامی از جمله ایران ، شاهد اقدامات شیطانی انان هستیم . با این حال ، اگر جامعه ای بخواهد نیکبختی را بیابد ، راه ان پرورش نیروی محبت و دگر دوستی درانسانهاست اگر این نیرو در ادمی تقویت شد ، نه تنها به دیگران مهر خواهد ورزید بلکه خواسته های غریزی وی هم ء شده خود نیز از محبت دیگران بهره مند خواهد شد *اسلام و مهرورزیدن اسلام که یک آیین جاودانی ، و بر اساس فطرت و ی صحیح تمام خواسته های انسانی پایه گذاری شده است ، به مساله ى محبت و همدوستی توجه فراوانی دارد و دگردوستی در این آیین ، مقدس شمرده می شود. اسلام همه ى انسانها را از یک ریشه می داند و امتیازهای غلط نژاد پرستی و قبیله ای و مادی را به رسمیت نمی شناسد و از انجا که همه ادمیان آفریده ى خدا و در اصل از یک پدر و مادرند همگان شایسته ى احترام و دوستی و محبت و راهنمایی هستند.از این رو ،پیامبر بزرگ ما (ص) ، منشور ازادی اسلام را ویژه ى گروه خاصی ندانسته ، بلکه ان را برای همه ى انسانها اورده است. پیامبر اسلام که درود خدا بر او و اهل بیتش باد فرمود: تحبب الی الناس یحبوک ، انسانها را دوست بدار ، همگان تو را دوست خواهند داشت.(وسایل جلد ٨ص ،٤٣٣) می بینیم که اسلام نه تنها به انسانها احترام می گذارد بلکه بشر دوستی را به جایی رسانده است که به پیروان خود دستور می دهد ، همچنان که به نیکبختی و پیروزی خویش علاقه مند هستید ، برای دیگر انسانها هم همانگونه باشید. یک مسلمان واقعی همواره ، خدمتگذار جامعه می باشد و انقدر که توان او اجازه می دهد به انسانها کمک فکری ، اعتقادى اخلاقی و اقتصادی می کند. همین احساس ها و محبت های اصیل است که با ارشاد و راهنمایی و نیز امر به معروف و نهی از منکر را به عنوان وظیفه ای سنگین بر دوش مسلمانان می گذارد ، و اینجاست که مسلمان نمی تواند در برابر رفتار دیگران بی تفاوت باشد. از پیامبر گرامی اسلام (ص) پرسیدند : چه کسی در پیشگاه خدا از همگان محبوب تر است ؟ فرمود: انکه سودش به مردم بیشتر می رسد .(کافی جلد ٢ ص، ١٦٤) و می پرسیم کدام سود از کوشیدن در راه زنده ساختن ارزش های انسانی و اخلاقی جامعه ى بشریت بالاتر است ؟ نیز ان گرامی فرمود : انکه ندای کسی را می شنود که می گوید مسلمانان به من کمک کنید ، و به فریاد او پاسخ نمی دهد . مسلمان واقعی نیست.(همان منبع) نمی توان تمام برنامه های عالی و انسانی اسلام را در زمینه بشردوستی در اینجا بیان داشت ولی از همین چند نمونه کوتاه می توانیم روش اموزشی اسلام را در این باره بشناسیم و آیین اسلام را آیین محبت اعلام نماییم. برخی کسانی که در موضوعات گوناگون ، اظهار نظر می کنند ، به این دلیل است که یا اعتقاد عمیقی به دین مبین اسلام ندارند یا جاهل در اصول و قوانین اسلامی هستند به طور مثال ، مشاهده می شود بعضی خواص ، از کمک به مظلومان جهان حتی کشور های مسلمان خرده می گیرند ، یا در مواردی با استدلال های غلط و غیر منطقی وظایف انسانی و اسلامی را به چالش می کشند .این قبیل افراد حقیقتا قابل ترحم هستند . پیشنهاد می شود برای نتیجه گیری بهتر قسمت بعدی را مطالعه فرمایید. با سپاس فراوان از همراهی شما.

تبیین گام دوم انقلاب اسلامی___قسمت سوم. سبک زندگی__ * اسلام بهترین عامل تحرک و جلوگیری از فساد همگام با پیشرفت مادیگری که در برابر معنویت و ادیان جبهه گرفته بود ، مادیها دین را عامل تخدر و رکود و مانع پیشرفت های علمی و صنعتی ملت ها معرفی کردند ، ولی انچه از مشاهده ی تاریخ قرون وسطی برمی اید ان است که علت عمده ی این تهمت ، سرخوردگی از مسیحیت و جنایات کلیسا بود ، چرا که مادیها دیده یا شنیده بودند که به دستور کلیسا هزاران نفر دانشمند و روشنفکر کشته شدند و یا زنده زنده در اتش سوختند . مارس کاشن می نویسد: در این دوره به دستور کلیسا پنج میلیون نفر کشته شدند . و از سال ١٤٨١تا ١٤٩٩میلادی ١٠٢٢٠نفر را زنده سوزاندند و ٦٨٦٠ نفر را دو نیم کردند و ٩٧٠٢٣ نفر را انقدر شکنجه دادند که نابود شدند.(منبع: تاریخ تحولات اجتماعی ج ٢ص١٢٣ از کتاب علم و دین به نقل از نشریه وزارت اموزش و پرورش فروردین ماه ١٣٤٨) انان می دیدند که هنوز هم کلیسا پاسدار منافع امپریالیسم و استعمارگران است و هر جا پای کشیش باز می شود قدم نامبارک استعمار هم برای چپاول و غارت ذخائر و ثروت های ملی و فکری و انسانی ، بدانجا کشیده می شود . تا انجا که می گویند " یسیونرها با یک دست انجیل و با دست دیگر استعمار غربی را به انان هدیه می کنند. در نتیجه ، واکنش گروه انقلابی و روشنفکر در برابر اینگونه اعمال ان شد که دین را مانع پیشرفت و عامل رکود و مدافع منافع امپریالیست ها قلمداد کنند. انقلاب میسیونرها، اتشی افروخت که خشک و تر ، حق و ناحق را با هم سوزاند ، و مانند سیل بنیان کن ، زشت و زیبا ، خوب و بد را یکجا با خود برد. پیداست که ایین حیاتبخش و انقلابی اسلام نیز از این تهمت ناجوانمردانه مصون نماند و انان که از ماهیت اصلی و تعلیمات ارزنده اسلام بی اطلاع بودند ، پنداشتند اسلام هم مانند مسیحیت است و انسان ها را به سکوت و تسلیم در برابر بی عدالتی ها و ستمگری ها و استعمار دعوت می کند.گویی انان روح اسلام را درک نکرده بودند وگرنه با کمی دقت در متن دستورات اسلامی و بررسی مسائل ان و مطالعه ی مدارک اسلامی می دیدند که اسلام با وضع قانون و امر به معروف و نهی از منکر و نظارت ملی و ایجاد مسئولیت عمومی و فردی در کارها ، تدبیر و پیش بینی لازم را برای جلوگیری از فساد رکود و خفقان نمود.اسلام امر به نیکی و جلوگیری از بدی و جهاد و مبارزه را چون نماز و روزه واجب دانسته و قران با قاطعیت تمام می فرماید: با انان که و ستم می کنند نبرد کنید تا به امر خدا بازگردند.(سوره حجرات ایه ٩) این نمونه ای از دهها ایه و روایات است که مسلمانان را به مبارزه علیه کفر و فساد و ظلم فرا می خواند.این است منطق اسلام و تعالیم ان که خود عامل تحرک است و اساسا ایمان بهترین عامل تحرک انسان ها به سوی هدف عالی انسانی است. شاهد زنده ی ما زندگانی پرماجرای پیامبر عظیم الشان اسلام و جانشینان پاک اوست ، پیامبر اسلام با دست خالی و یک تنه در برابر بی عدالتی ، شرک ، استثمار ، رباخواری و ظلم و زورگویی ها و همه مفاسد انروزمکه و جهان قیام کرد ، بارها دچارشکنجه ، ازار ، ارعاب و حتی تهدید به مرگ شد. مدت زیادی در دره ی معروف به شعب ابی طالب در محاصره اقتصادی به سر برد و مسلمانان در اثر اذیت و ازار قریش به خارج از کشور مهاجرت کردند ، خانه اش در معرض هجوم و شبیخون شمشیرن سران قریش که منافع نا مشروع خود را در خطر می دیدند وافع شد ، همه اینها یک لحظه انحضرت را از هدف مقدس غافل نکرد.و کوچکترین سستی و کوتاهی در انجام ماموریت مقدس و الهی خود نکرد. امروزه اگر می بینیم جبهه کفر تلاش می کند اسلام را تضعیف کند به خاطر همین اراده پولادین جبهه اسلام است . کفر جهانی از ایمان و پایداری مسلمانان در هراس است به این دلیل مرتبا با شیطنت های گوناگون سعی در عدم انسجام مسلمانان دارد . اتحاد مسلمین باعث می شود خطرناکترین توطئه دشمن در سرزمین شامات و عراق در هم شکند. و باعث سرخوردگی ابرقدرت ها گردد. همان گونه که با قدرت ایمان توانستیم در جنگ های سخت در مقابل کفر جهانی پیروز شویم ، ایا نمی توانیم در مقابل تحریم ها و مشکلات اقتصادی سربلند شویم؟ استدلال های غلطی چون مذاکره ، نشانه ضعف ایمان است ، اسلام مختص اجتماع جغرافیایی نیست بلکه هر جا صدای مسلمانی بلند باشد سرزمین مسلمین است و همه در مقابل ان مسئولیت دارند ، خواه سوریه باشد، خواه فلسطین و یمن و لبنان . معامله به هر بهانه ای ، در وهله نخست به عزت و اقتدار اسلام و قران ضربه خواهد زد . مسلمان واقعی با پیمان با خدا و رسول و مومنان ، خود تنها را تنها وابسته به حزب الله می داند و اگر به اصول و دستورش عمل کند همیشه پیروز و غالب است ( فان حزب الله هم الغالبون ) * چگونه با نگرانی های فکری مبارزه کنیم. میلیون ها نفر در چنگال دشمنی پنهان اسیرند، دشمنی که بیش از بسیاری بلاها و بیماریها اسیب می رساند. این دشمن ، نیرو و سلامتی ما را تهدید می کند ، زندگی را تلخ و عمر را کوتاه می کند . نگرانی های فکری غالبا با توهمات و خیالات بیجا ، زندگی را تاریک می کند و انسان را دچار شکنجه و عذاب جهنمی خود می سازد . چون خوره طبقات مختلف اجتماع و انسانهای متمدن را می خورد . ولی با همه زیان های طاقت فرسایی که دارد ، باز قابل معالجه و کنترل است . انسان می تواند افکار خویش را کنترل کند و نگرانی را از مغز دور سازد ، از غم و اندوه جانکاه برهد و شادمان و خاطر جمع زیست کند.و این کار وقتی ممکن است که راه مهار کردن و مبارزه با نگرانی های فکری را بداند و بفهمد که باید چگونه به جنگ نگرانی ها برود . واز همه مهمتر باید علل و عوامل انرا در یابد و بداند چه چیزی موجب نگرانی شده است . بنا بر این وقتی که در بررسی های خویش ، موجبات ان را دریافت ، انگاه می تواند برای هریک ، از راه ویژه ای وارد مبارزه شود و چاره جویی کند ناراحتی ونگرانی اگر در اثر امراض جسمی و بیماریها است ، باید پیش از انکه به مرحله ی غیر قابل علاج برسد ، به پزشک متخصص مراجعه شود تا با بکار بستن دستورهای او بهبود یابد.و نیز فراموش نشود که تلقین در ایجاد یا شدت بیماری خیلی موثر است ، ممکن است انسان سالمی با این تلقین که بیمار است دچار نگرانی شدید شود و همین تلقین بیجا او را ناتوان سازد.و یا برعکس با تلقین سلامتی می توان تدریجا بهبود یافت.این شیوه در بسیاری از بیماری های روان تنی خیلی موثر است. با توجه به تفاسیر فوق می بینیم که برای یک زندگی سالم و دور از تنش نیاز به ارامش روحی داریم و این میسر نمی شود جز با مثبت اندیشی در موضوعات گوناگون. یکی از نگرانی ها ممکن است در اثر معصیت و گناهی که انسان مرتکب می شود.روح و فکر زیر تازیانه ی وجدان دچار شکنجه و عذاب می شود ، برای رهایی و نجات باید به دامن توبه پناه برد.و از خدا طلب امرزش کرد و از او بخواهیم که کمک کند تادیگر پیرامون گناه نگردیم تا ارامش روح باز گردد. اسلام بهترین راه را در این زمینه پیشنهاد کرده است . اسلام مانند برخی ادیان نمی گوید فقط در روزهای یکشنبه در کلیسا نزد کشیش زانو بزن و به گناهان خود اعتراف کن تا پدر گناهت را ببخشد .اسلام می گوید: انسان باید با خدا راز و نیاز کند و از او امرزش بخواهد ، چه بسیار کسان که نمی توانند تمام عقده ها و اسرار ، عوامل نگرانی و گناهان را پیش هر کسی اظهار کند ، یا به هیچ وجه نمی خواهد کسی به اسرار درونش پی ببرد نه دوست و نه کسی دیگر .ایین فطری اسلام ، تسهیلاتی قائل شده و می گوید هر وقت و در حال حتی در نیمه های شب ، در دل تاریکی ها و محیط خالی و خلوت ، با خدای خویش درد دل کن و از خدای مهربان ، قادر و امرزنده طلب امرزش نما.و با او عهدی کن که حقوق مردم را پایمال نکن ، و دیگر به گناه الوده نشوی ، انگاه خدا تو را می امرزد و ارامش دل و شادی خاطر و تسکین قلب را بازخواهی یافت ، بدونه انکه شخصیت خویش را نزد کسی خرد کنی و یا انسانی را از اعمال و اسرار نهان خویش با خبر سازی. و چه زیباست وقتی که همه مردم مسلمان ، در اجتماعات عظیمی چون مراسم اعتکاف و یا شبهای لیالی قدر که اخیر ان را پشت سر گذاشتیم، گرد هم می ایند و برای خود و دیگران دعای خیر و طلب امرزش می کنند. * شخصیت چیست؟ اکنون باید دید ، اصولا شخصیت چیست که همه طالب ان هستند.هر کس ان را در چیزی به اشتباه یا واقعیت می جوید، و موضوع یا نمونه ى ویژه ای را ملاک منش و شخصیت ایده ال خویش می پندارد و با همه وجودش خواستار ان است؟ چنانکه می بینیم: گروهی داشتن لباسی گرانقیمت و جواهرات چند صد میلیونی یا ماشین انچنانی را ملاک عظمت و شخصیت خود می پندارند .و برخی دیگر داشتن طرفداران زیاد را برای کسی ، نشانه ی بزرگی منش او می دانند تا جایی که داشتن یک عکس و حتی امضا و یا دیدن او در لحظه ای اگر چه از دور ، بر خود می بالند.،. بهتر است به پرسش خویش برگردیم که : واقعا شخصیت چیست؟ انچه از وارسی کتابهای گوناگون به ویژه کتابهای روانشناسی بر می اید و در مجموع ، تعریف نسبتا جامعی است ، این است . شخصیت ، مجموعه ی صفات طبیعی و اکتسابی ویژه ی هر فرد است که مسیر او را در میدان زندگی و در روابط عمومی و سازشهای اجتماعی ، تعیین می کند. اما اسلام از انجا که از دیدگاهی واقع بینانه تر ، به پدیده ها می نگرد ، در این زمینه نیز ، نظر اصلی ان ، به صفات روحی و فضائل ارزنده ی انسانی است و شخصیت فرد را به تقوا و پرهیزکاری و پاکدامنی و دانش می داند و داشتن ثروت ، شوکت ، مقام ، لباس ،ورا ملاک شخصیت نمی داند و مزیتی برای انها قائل نیست و تنها می گوید: ان اکرمکم عندالله اتقیکم ، یعنی گرامی ترین شما نزد خداوند ، پرهیزکارترین شماست. از نظر اسلام ، شخصیتی که از تقوی تهی باشد ارزشمند نیست ، چرا که پرهیزکاری ، باعث به وجود امدن شخصیتی راستین و ژرف می گردد. ان که از خدا بیم دارد ، در کردار و برخوردها ، انچه را که او و جامعه ی او را به نیکبختی می رساند رعایت می کند.اویزه های دیگر نیز که شخصیت افراد بدان اذین می یابد همه از لوازم پرهیزکاری است. پرهیزکار ، بدکردار و بدرفتار و تندخو و خشن و کثیف نمی توان بود . پلشتی و ناپاکی و رذالت و خشونت با پرهیزکاری جمع نمی گردد. اسلام این مکتب برتر تربیت و عمل ، اهتمامی ویژه دارد که افرادی با منش بلند پرورش دهد تا بتواند در همه مراحل زندگی ، سرفراز و مشخص و نمونه زیست کنند ، پس همه مراحل زندگی را تحت کنترل گرفته است. *پی ریزیهای اسلام. بنابر این انچه گفته شد، اسلام زگهواره تا گور ، با چشمانی نگران و بینا همه ی کردارهای افراد را زیر نظر گرفته است و از اغاز انعقاد نطفه و حتی قبل از ان راهنمایی می کند و دستورهایی می دهدو این دستورها در همه مراحل بارداری مادر ، شیرخوارگی طفل ، محیط تربیتی خانه ، محیط تحصیل ، کار و اجتماعات وادامه دارد. و رعایت این دستورهاست که منش بلند و عالی می سازد اینک با نمونه هایی از این دستورها اشنا می شویم: مرحله انعقاد نطفه و جنین : مرحله ای بسیار حساس است ،دانشمندان نظر می دهند که عامل وراثت در این مرحله ، صفاتی را در نسل انسان به ودیه می نهد که مشابه با صفات و ویژگیهای پدر و مادر است . بنا بر این اسلام ، با دستورهای لازم ، توجه دقیق والدین را به اهمیت این مرحله جلب می کند ، مثلا می گوید: *اگر یک میخواره به خواستگاری امد با او ازدواج نکنید.(وسایل جلد١٤باب ٢٩ نکاح ص ٥٣) *به بداخلاق زن ندهید(وسایل جلد١٤ص ٥٤) *از ازدواج با زن بی شعور بپرهیزید، که همنشینی گرفتاری است و فرزندانش تباه و فاسد خواهند بود.(وسایل جلد ١٤ ص ٥٦) *بهترین ن شما کسانی هستند که عقیم نباشند مهربان ، پاکدامن، محترم ، فروتن در برابر شوی ، و نسبت به دیگران سنگین و بی اعتنا باشند(وسایل باب ١٤ ص١٤) *ازدواج با زیبا رویانی که در خانواده ای الوده پرورش یافته اند بپرهیزید.ایاکم و خضراءالدمن(وسایل جلد ١٤ ص١٩) تلالو این همه باریک بینی و ژرف بینی ، جز در چشمه مهربان اسلام به هم نمی رسد . این همه دقت اشکار می کند که اسلام چگونه با همه ی ریزه کاریهایی که در ساختن منش کودک از اغاز بسته شدن جنین ، موثر می باشد اشناست و بدانها توجه دارد. در مراحل دیگر نیز چون ایام بارداری مادر ، شیرخوارگی نوزاد و کودکی ، دستور العمل های مفیدی در زمینه ی خوراک، بهداشت ، خواب ، استراحت و هم در کردار و رفتار و روابط شوئی داده است.حتی در گزینش دایه و پرستار و شیری که نوزاد می نوشد شرایطی را گوشزد کرده است. اسلام کردار و رفتار و برخورد والدین را در بد اموزی یا تربیت صحیح کودک ، بسیار موثر می داند تا انجا که انها را از عشق ورزی ودر برابر کودکان باز می دارد.این نکات ارزنده را روانکاران و دانشمندان زیست شناس در دهه های گذشته در یافته اند. بنده سعی کردم این دست مطالب را از اظهارات دانشمندان خارجی از جمله اروپایی و غربی تهیه کنم تا به بلکه بتوانیم به بهانه های پوچ برخی سبک مغزان در رابطه با سند ٢٠٣٠ و امثالهم که این روزها به شدت مورد توجه غرب پرستان قرار گرفته پایان دهیم دانشمندان بر این باورند: دوران کودکی باید پاک و سالم و جدا از تحریک های جنسی ، بماند، کودک حساس است و همه می دانند که مبارزه با حساسیت کودک دشوار می نماید.هیچ چیز برای روانکار دشوارتر از این نیست که ببیند ازاغاز کودکی ، تحریک های جنسی یا دست کم چیزی مشابه ان ، با سلسله اعصاب کودک ، روی بوده است. ریشه ى همین تحریک ها در زمان کودکی است که بعد ها به گونه ى عقده های روانی ، بروز و طغیان می کند.چون در برابر انان عشق ورزی و. می کنند!!( کتاب انگیزه های روانی ، این کتاب بیش از نیم قرن پیش به چاپ رسیده است) یعنی چندین دهه پیش دانشمندان غربی به این نتیجه رسیده اند که انچه اسلام در صدها سال پیش ، بیان کرده جهت رستگاری و ارامش بشریت است ولی برخی جاهلان امروزی با ادعای روشنفکری مجری توطئه های خطرناک دشمنان بر ضد دین مبین اسلام و بهم ریختن اسایش خانواده ها شده و هر روز جامه جهل با رنگ های گوناگون به تن نااگاه می کنند. ⏪در ادامه می خوانید.تاثیر محیط.

تبیین گام دوم انقلاب اسلامی _ قسمت دوم _ سبک زندگی _ تبیین گام دوم انقلاب اسلامی سبک زندگی _قسمت دوم

دریافت

 فقدان ایمان و نیاز بسیار بشر به ان ، انچنان مهم است و نقش ان در زندگی انسانها انقدر احساس می شود که حتی بزرگترین روانشناس قرن بیستم پرفسور کارل یونگ می گوید: بیماری قرن ما بیماری مذهبی است .در اثر تکنولوژی و جمود تعالیم و کوته نظری و تعصب ، بشر قرن بیستم لامذهب شده و سرگشته در جستجوی روح خود است و تا مذهبی نیابد اسایش ندارد. بی مذهبی لامحاله پوچی و بی معنا بودن زندگی را سبب می شود و داشتن مذهب و آرمان به زندگی مفهوم و معنا می بخشد ان کس که با شهامت در راه خودشناسی گام گذاشت به خدا شناسی می رسد و در مرحله اخر به تکامل نفس و فردیت خود واصل می گردد بدونه مذهب و ایمان حقیقی ارامش وجود نخواهد داشت . قران کریم در این زمینه تعبیر بسیار جالبی دارد؛ می فرماید: هرکه از یاد خدا غفلت ورزد و از ایمان و دین روی برتابد، مسلما زندگی او تنگ ، رنج اور ، درد الود و ناگوار خواهد بود.(سوره طه ایه ١٢٥) زندگی تنگ و توام با نگرانی ، نتیجه بی ایمانی و نداشتن قرارگاه فکری و پناهگاه معنویی و بر اثر کمبود بشر ، در حیات فردی و اجتماعی ، پر اضطراب است ، برای رهایی از این غرقاب هولناک و نجات از نگرانی ها ناگزیر از پذیرش عقیده خالص مذهبی هستیم انسان در زندگی به اعتدال و ایمان احتیاج دارد ، چرا که دین و مذهب در زندگانی به انسان اطمینان و تکیه گاه روحی می بخشد. قران کریم می فرماید: اگاه باشید که ارامش دلها و اطمینان خاطر تنها در سایه یاد خدا و ایمان است(سوره رعد ایه ١٣٢٨) *چرا ارامش و س و اطمینان خاطر مخصوص مومنان و افراد خدا شناس است و دیگران از این نعمت بزرگ محروم هستند؟ این سوال را می شود اینگونه پاسخ داد؛ شما حساب کنید کسی که همیشه از یک قدرت بی پایان غیبی کمک می گیرد و خود را وابسته به خداوند قادر ، حکیم ،دانا و مهربان می داند و او را یاور و پناهگاه خویش می پندارد و نیروی غیبی و معنویی او را پشتوانه ی خود می داند و او را در همه حال ناظر و اگاه به کارهای خویش موثر می داند و طبق مصلحت خدا و با یاد او کارها را شروع می کند و در انتظار پاداش و اجر دنیوی و اخروی خداوند بزرگ می باشد ، نباید احساس ارامش کند؟ در مقابل کسی که برای خود قرارگاه فکری و پناهگاه معنوی و مطمعن و ارمان مقدسی ندارد و همانند پرکاهی در فضائی بی پایان دستخوش گرد باد و توفان های حوادث است و هر لحظه به سویی می گردد و سرگشته و حیران است ، نباید دستخوش اضطراب و نگرانی گردد؟ راستی کدام دسته سزاوار ارامش روحی و امنیت خاطر هستند؟ اگر این موضوع را به عنوان مثال به جامعه امروزی تشبیه کنیم در مورد افرادی صدق می کند که در همه حال نگران از دست دادن موقعیت های اجتماعی ، و ثروت های مادی هستند.به هر ترفند و حیله ای چنگ می اندازند تا از گردونه قدرت خارج نشوند ، گاهی مرتکب کثیف ترین اعمال می شوند ، که در مواردی پای بر روی حقیقت گذاشته و حق و حقوق یتیمان ، و ضعفا را پایمال می کنند. از اینده خود نگران و مضطرب هستند که بعضا دست بیعت با دشمنان خدا و مکتب می دهند و خود را در در وادی هلاک شدگان قرار می دهند. در سویی دیگر ، افرادی نیز با توکل و ایمان به خدا ، با ارامش خیال اهداف الهی را دنبال می کنند و در همه حال راضی به رضای حضرت حق هستند و رستگاری مطلق را می جویند حتی اگر دچار زحمات بیشمار دنیایی شوند. قران کریم جواب روشن و قاطعی می دهد .انجا که درمقام مقایسه ی مشرکین و کفار و مومنان می فرماید: کدامیک از این دو دسته سزاوار ارامش و امنیت حقیقی هستند ؟ انانکه به خدا گرویده و ایمان خود را به ستم و شرک نیامیخته اند تنها برای انان اسایش روحی است و هم انها هدایت یافتگانند.(سوره انعام ایه ٨٢٨٣) . با کمک این پشتوانه ی معنویی یعنی ایمان می توان مشکلات را رفع و بر نگرانی ها غلبه کرد . حتی ان را به عنوان موثرترین داروها در معالجه ی روحی و جسمی بیماران کاربرد دارد. * نیروی مقاومت مومن. مومن واقعی در سخترین لحظات و حساسترین شرایط در زیر فشار کوههای مصیبت و ناملایمات ، خم به ابرو نمی اورد بلکه با قدم های استوار به پیشواز حوادث و به جنگ مشکلات می رود و با شکست و ناکامی مبارزه می کند و پیروز می گردد. ساختمانی را که در بستر رودخانه و مسیل قرار دارد به نظر اورید، اگر بنیان ان سست باشد و با مصالح معمولی بنا شود ، در اندک زمانی با اولین حربه و هجوم سیل از بیخ و بن کنده می شود و دیوارهایش فرو می ریزد ، ولی اگر پی و بنیانش محکم باشد و با بتون ارمه و سیمان مسلح و اهن ساخته شده باشد ،امواج خروشان سیل در ان موثر نیست و نمی تواند مقاومت انرا در هم بشکند . در نتیجه ساختمان محکم و پناهگاه مطمعنی خواهد بود. قدرت مقاومت مردان با ایمان نیز، در برابر حوادث ، مشکلات و نگرانی ها ، به کوه تشبیه شده است. مومن روحی بزرگ و قلبی گسترده دارد ، نگرانی ها و حوادث نمی تواند او را هضم کند و یا همرنگ خود سازد با انکه نگرانی ها همانند اسیدی است که قطره قطره بر اهن ریخته و سر انجام اهن را سوراخ می کند و یا چون موریانه یی است که جان انسانها را از داخل می خورد و از پای در می اورد. اما مومنان که خود را با ابدیت و بی نهایت پیوند داده اند و به خدای بزرگ و لطف و کمک بی پایانش امیدوارند ، روحشان بزرگ چون اقیانوس است ، و قطراتی که از ابرهای تیره و متراکم نگرانی می چکد در برابر پهنای دریای تحمل و صبر مومن شرمسار می شود. امام صادق علیه السلام می فرماید: مومن از پاره اهن محکمتر است چون پاره های اهن در اتش تغییر می یابد اما مومن اگر کشته شود و دوباره زنده و باز کشته گردد، قلبش تغییر نمی یابد و همواره ثابت و پایدار است وقتی زندگی حضرت امام خمینی (ره) را مرور می کنیم ، می بینیم این بزرگ مرد تاریخ ، با قدرت ایمان ، سخترین شرایط را با ارامش پشت سر می گذارد تا اسلام را از انحراف جدی نجات دهد ، حتی از دست دادن فرزندش ، تبعید ، زندان ،غربت هم نتوانست بر اراده بلند ایشان خللی ایجاد کند و ثابت قدم تا لحظات اخر برای پاسداری از اسلام و قران ایستادگی نمود. و نیز ایمان قوی ، مقام معظم رهبری در طول این سال ها ، با تمام ناملایمتی ها ، اجازه کوچکترین انحراف را نداده و با شجاعت مثال زدنی در مقابل دشمنان داخلی و خارجی ایستادگی کردند. صبر و گذشت خانواده های معظم شهدا ، را نمی توان جز در ایمان به خدا جستجو کرد ،چنانکه فرزندان ، پدران ، یا همسران خود را در راه خدا و برای حفاظت از اسلام و مسلمین ،با ارامش خیال هدیه نمودند . اری ، در سایه ایمان و اخلاص می توانیم به ارامش برسیم. ادامه دارد


هنرمند یا هنر مند ؟؟ به قلم جلیل اقا محمدی هنرمند یا هنرور؟؟؟ قبل از شروع سخن جای دارد که از محضر هنرورانی که با شرافت در حال کسب روزی حلال و تلاش برای ارتقاء سطح دانش در این حوزه هستند پوزش بطلبم . روی سخن حقیر با معدود افرادی است که جایگاه خود را بنا به دلایلی که ذکر خواهد شد نمی شناسند . کشور اسلامی ایران به برکت وجود انقلاب اسلامی و دست یابی به استقلال و ازادی درطی ٤٠ سال ، فضایی را مهیا کرد که هرکسی به هر انچه که ارزو دارد برسد. برخی برای کسب شهرت بی انکه توانایی داشته باشند با انواع حرکات به جایگاه های دلخواه رسیدند. قشر هنرمندان با استفاده از یک فضای بسیار باز ی و اجتماعی و همچنین حمایت های مالی توانستند بهترین سال های هنری را رقم بزنند . اما دراین میان برخی هنروران که از نظر شخصیتی دچار بیماری صعب العلاج بوده و هستند ظاهرا نمی توانند روح و روان خود را به ارامش برسانند . این قبیل افراد باید بدانند ؛ هر کسی نسبت به حد توان و دانش خود می تواند دیده شود و دست و پا زدن بی مورد نه تنها ثمر بخش نیست چه بسا باعث فرو ریختن اندک اندوخته خود می شود. در سال های اخیر برخی هنروران که با حمایت جامعه اسلامی به چهره های سرشناس تبدیل شدند دست به حرکاتی غیر اخلاقی زده و به جای پاسخ متقابل و خدمت به مردم و نظام، متاسفانه با دشمنان هم نوا ، و عَلم مخالفت و دشمنی را بلند کرده اند. هر روز از گوشه و کنار شاهد بی ادبی های این دست افراد هستیم . بی آنکه اندک توانی در مورد ت و سایر حوزه ها درآنهادیده شود نقش هنروری ،برای معاندان نظام را بخوبی ایفا می کنند . هنروری که نقش سیاهی لشگر را دارد ، یا باید حرف نزند یا اگر حرف می زند همانی باشد که باب میل گردانده است. اگرچناچه این افرادخود را هنرمند می دانند چرا تا کنون در هیچ جایی از دنیا برای ایفای نقش هنری و بازیگری نسبتا حرفه ای ، دعوت به کار نشده اند؟؟ در طول سالیان اخیر بسیاری از همین اشخاص با توهمات واهی به صفوف دشمنان پیوسته ، اما غیر از نقش اپوزیسیون چراهیچ کار هنری از آنها دیده نمی شود؟ افرادی که در کشور، روزگاری سنگین ترین بودجه صداو سیما را به کارهای خود اختصاص می دادند چرا بعد از سال های فرار ، هیچ هنری غیر از مزدوری از آنها نمی بینیم؟ فقط تنها در شبکه های درجه چندم به اندازه چند دقیقه صرفا برای نمایش های مضحک و دلقک بازی از آنها استفاده می شود! با توجه به فرهنگ و اصول دینی ما، قطعا محتوای برخی فیلم و برنامه های تولید شده در امریکا و اروپا را قبول نداریم اما از نظر ساختار وامکانات بسیار پیشرفته هستند ، لذا تا به حال هیچ یک از اشخاصی که در دام ت بازی آنها گرفتار شده اند، را در حد و اندازه ایفای یک نقش هر چند کوتاه قبول ندارند. لذا با صراحت باید عرض شود این جماعت منفور در خارج از کشور صرفا یک هنرور دون پایه هستند نه هنرمند ! آنهم برای امرارمعاش روزانه و دیده شدن در حال تلاشند. بر اساس اخبار ،چهره هایی که روزگاری در داخل کشور خود را سوار بر ابرها می دیدند ، در کوچه پس کوچه های کشورهای غربی و امریکا متاسفانه از زندگی بسیار ذلیلانه ای برخوردارند ، تا جایی که برخی به کارتن خوابی واعتیاد به مواد مخدر روی آورده اند. هنرورانی که دیالوگ دشمنان را بازخوانی و نقش اپوزیسیون نظام اسلامی را بازی می کنند، کاش به جای ناشکری و گردن کشی از زندگی نکبت بار ،اشخاصی چون : محمد حسینی ،مینا لاکانی ، فراهانی و ،،،، درس عبرت گرفته وهر جا تریبون بدستشان می آید، از فضای باز ی و نجابت نظام سو استفاده نکرده و اراجیف بر هم نبافند که هیچ جایگاهی در خارج از کشورندارند یعنی توان انجام کار هنری بر اساس فرمول بازیگری حرفه ای در آنها دیده نمی شود .که بتوانند در این راه برای حفظ شان جوامع بشری تاثیرگذار ،وآثاری درخور یک انسان آزاده خلق نمایند. هر جا هم دعوت شده اند، یا اهداف خصمانه حکومت جباران را مجری شدند، یارواج ابتذال. پس این جماعت کم توان ، جاهل ، ومزدور را جدی نگیریم که هیچگاه توان دشمنی با نظام اسلامی در وجود آنها نیست و خود نیز به خوبی می دانند که آنطرف غیر از فلاکت در انتظارشان نخواهد بود. جوانان این مرز و بوم نیز باید هوشیار باشند و فریب عکس ها و تصاویر پر رنگ و لعاب برخی بازیگران که در کشورهای خارجی ثبت می شود را نخورند زیرا این تصاویر دقیقا زمانی گرفته شده است که با پول و امکانات این مملکت به سرزمین ابتذال و نفاق سفر کرده و در کنار عیش و نوش به سادگی و نجابت ما می خندند. اگر بخواهیم به نتیجه مطلوب برسیم باید زندگی کسانی را دنبال کنیم که با توهم محبوبیت و هنر به کشورهای خارجی پناهنده شده و عاقبتی جز دشمنی با مردم کشورشان و سرزمین شان ،پیش روی خود ندیدند. روزی که صبر و حوصله،مردم انقلابی به سرآید وبه فکر پاکسازی مزدوران ومعاندین نظام اسلامی بیفتند،روزی است که آن سوی مرزها برایشان جهنمی بیش نخواهد بود. محمدی همدانی

جناب مختا ر ثقفی وقتی شنید برخی بازاریان و تجار ، از وضعیت موجود سو استفاده کرده و دربازار التهاب 
ایجاد کرده اند انها را احضار و مورد سرزنش قرار داد و فرمود: اگر به گناه خود اعتراف نکرده بودید و قول جبران نمی دادید ، در مورد شما همان حکمی را اجرا می کردم که در مورد قاتلان امام حسین ع اجرا کردم !!
با تامی در این رویداد تاریخی به این نتیجه می رسیم که محتکران و گرانفروشان و ملتهبان در اقتصاد جامعه مسلمین گناهشان با قتل امام معصوم برابری می کند :


شمر زمانه را بشناس!!! ✍جلیل اقامحمدی همدانی در طول تاریخ حادثه غم بار کربلا یکی از دردناکترین حوادث تاریخی است . از هر زاویه ای به آن بنگریم ، غیر از مظلومیت ،غربت و تنهایی نمی بینیم! امام شهیدمان بی آنکه برای شخص خود ، اهل بیت و یارانش چیزی بخواهد، به میدان آمده تا دین جد بزرگوارشان ،که نجات و رستگاری بشریت است را از چنگال ظلم و سیاهی نجات دهد .چه زیبا فرمود: حسین (ع) مصباح هدایت و سفینه نجات است. با وجود اخلاص و تقوایی که مردم در ایشان سراغ دارند و می دانند حسین (ع) میوه دل رسول خداست ، باز می بینیم ،پیچ و خم دنیا باعث گمراهی شده ، و هر طیفی راهی طی می کند ، تا تنهایی امام را رقم بزنند!! برخی با استدلال های غلط و متاثراز جنگ روانی دشمن ، امام معصوم را شورشی خوانده و کمر به قتل ایشان بسته اند. عده ای آمده اند انتقام اجداد کافرشان را که بدست پدر بزرگوار امام ، یعنی علی ابن ابی طالب علیه السلام هلاک شده اند را بگیرند .( در این باره نقل است ، لحظه ای که اقای جوانان ، علی اکبر امام حسین علیه السلام ، وارد میدان جنگ شد برخی خواص به لشگری که برای انتقام امده بودند اشاره کرده می گویند ؛ چهره این جوان را بنگرید ، شبیه جدش رسول خداست . پس تعلل نکنید و با عمودهای اهنین و شمشیرهای بران ،او را نشانه گرفته ، و به غیراز اربا اربا راضی نشوید!!) بخشی در کنج خانه فتوای عالمان بی بصیرت را برای خود حجت دانسته و نشستند تا سر خورشید بر نی رود . گروهی نیز ، با وجود آنکه می دانستند حسین (ع) ثارالله است ، به طمع کسب قدرت بر روی سینه نازنین امام عزیزمان نشستند تا سر از پیکر قرآن ناطق بردارند! در نهایت زمین گلگون شد از خون مبارک امام حسین علیه السلام ، آب شرمنده شد از ادب قمر منیر بنی هاشم ! طفل شش ماهه غریبانه با خون گلوی خود سیراب شد ، ٧٢ پروانه بر گرد خورشید بال و پر سوختند تا میهمان و مهاجر الی الله شوند و شد آنچه نباید می شد!! مطالب فوق مقدمه ای بود برای نکاتی که تمایل به عرض ان دارم ، تمایل دارم منظور خود را با بیان یک رویداد تاریخی خدمت خوانندگان گرامی ارائه نمایم: وقتی جناب مختار ثقفی قیام کرد تا انتقام خون سرور و سالار شهیدان اقا اباعبدالله الحسین علیه السلام و شهدای دشت کربلا را بگیرد ، باز عده ای چشم و دل از دنیا فانی برنداشته و همچنان اعتزال در پیش گرفتند اما به حول قوه اللهی انقلاب مختار به وقوع پیوست و همه مین به حریم ال الله به سزای اعمال خود رسیدند. در برهه ای از قیام جناب مختار که پسران زبیر برای شکست انقلاب ایشان بسیج شده بودند ، ( قبل از جنگ نظامی جنگ روانی را در بخش های گوناگون اغاز و در اولین قدم جنگ اقتصادی کلید خورد !! برای انسان های دنیا طلب و شکم پرست ، جنگ اقتصادی شاید هولناکترین و زجراورترین باشد در حالی که برای دشمن بهترین گزینه برای به زانو در اوردنشان محسوب می شود . جبهه کفر با علم به این ضعف عرصه اقتصادی را با انواع تاکتیک ها، ملتهب ساخته ، و بخش دیگری از عناصر تاثیرگذار در بازار را تطمیع و هر آنچه می توانند شکم پرستان را تحریک ،تا به نقشه شوم انها کمک کنند. وقتی خبر التهاب در بازار به گوش جناب مختار رسید همه افراد تاثیر گذار یا به نوعی تجار را احضار و مورد ملامت و سرزنش قرار دادند. زمانی که این قشر به اشتباه خود پی برده و معترف به گناه خود شدند، مختار گفت: اگر به اشتباهتان اعتراف ، و قول جبران نمی دادید ، همان حکمی را در مورد شما اجرا می کردم که برای قاتلان ابا عبدالله الحسین علیه السلام کردم. اگر تاملی به این نکته تاریخی داشته باشیم می بینیم که ؛ جرم محتکران ، گرانفروشان، و ملتهبان بخش اقتصادی در جامعه اسلامی با قتل امام معصوم برابری می کند!! حال کسانی که به هر نحوی در این قضایا سهیم اند بی چون و چرا شمرهای زمانه هستند !و لعن و نفرین مظلومین ، ملائک و لعن و نفرین خدا را به جان می خرند کسانی که برای کسب مال دنیا به انقلاب اسلامی و خون هزاران هزار شهید ظلم ،و مردم را نسبت به دین و آیین اسلام بدبین می کنند. ملعونترین اقشار تاریخ معاصر بشمار می ایند . : کسانی که از مسئولیت خود برای کنترل این زالو صفتان شانه خالی کرده و باعث طتمیع و تحریک این عناصر ملحد برای مکیدن خون مردم نجیب این مرزو بوم که در همه حال حافظ و پشتیبان نظام و ولایت بودند ، می شوند در زمره لعن شدگان قرار خواهند گرفت. اما به گواه تاریخ ،نتیجه ای که همه اقشار از جمله مین و اعتزالیون در حکومت های ائمه معصومین از این نامهربانی ها در حق مردم و اسلام گرفتند ، عاقبتی جز هلاکت و نابودی نبود . البته این به جز عذابی عظیم که خداوند متعال برایشان در نظر گرفته است که از درک و فهم ما خارج است ، اما با استناد به قران و روایات عذابی بس دردناک در انتظار انان است. پای گذاشتن در چنین راهی نتیجه جز همنشینی با شمر لعین در قعر جهنم را در پی ندارد!! عاقبت اندیش باشیم و به خاطر دنیای مادی امام فروشی و دین فروشی نکنیم . والعاقبت للمتقین

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ سلام و وقت بخیر عرض میکنم خدمت تمامی اساتید و مدیران و کاربران محترم گروه موضوع کنفرانس : رمالی, جنگیری, سحر و جادوگری< بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ سلام و وقت بخیر عرض میکنم خدمت تمامی اساتید و مدیران و کاربران محترم گروه موضوع کنفرانس : رمالی, جنگیری, سحر و جادوگری در ابتدا این نکته را ذکر می کنم که دعانویسی با سحر و جادوگری تفاوت دارد و ذکر هایی هستند یا آیاتی از قرآن هستند که اهل بیت فرموده اند با خواندن یا نوشتن آنها فرد به برخی از خواسته هایش می رسد. اما امروزه متاسفانه اکثر چیز هایی که با نام دعانویسی شناخته می شود نوشتن دعا و ذکر نیست بلکه انجام سحر و جادو است که ریشه در عقاید مشرکانه و کابالای یهود دارند حتی برخی از حروفش که در ظاهر فارسی یا عربی نوشته می شوند دارای تلفظ به زبان عبری یا زبان های باستانی هستند. نباید دعا نویسی را با نوشتن طلسم اشتباه بگیریم. ممکن است برخی فکر کنند که سحر و جادو چیزهایی کاملا خرافی هستند اما اینطور نیست! جادو عملی است که از طریق روش هایی خاص مشرکانه و کفر آمیز به واسطه ی رابطه ی میان انسان و جن انجام می شود. جادو می تواند باعث بیمار شدن فرد شود, یا باعث شود ف

رد چیزی را از طریق وهم و خیال خود ببیند و حتی قادر است میان زن و مرد اختلاف و تفرقه ایجاد کند, اما نمی تواند مستقیما یک انسان را به قتل برساند. قدرت جادو بسیار محدود است و تا خدا نخواهد سحر و جادو روی هیچ شخصی عمل نمی کند. جادو گرها و ساحران شیاطین جن را پرستش می کنند و هرکس این حقیقت را بداند برای رفع مشکلاتش یا خواسته هایش به نزد آنها مراجعه کند کافر است. در روایتی داریم که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند : کسی که نزد ساحر یا کاهن (پیشگو) یا دروغ گویی برود؛ در حالی که او را تصدیق کننده باشد، پس به تمام کتاب های آسمانی که خدا بر پیغمبرانش فرستاده کافر شده است. (منبع: سفینته البحار، ج ۱، ص ۶۰۵٫) جادو کفر است و قرآن هم اشاره می کند حضرت سلیمان هرگز از جادو استفاده نکرد و کافر نشد! بلکه تمام قدرتی که برای کنترل جنیان و شیاطین داشت را خداوند به ایشان عطا کرده بود. قرآن تنها کتابی است که از طریق آن می توان جن پرستان را شناخت و بدون بررسی قرآن شناخت شیطان پرستان به معنای واقعی و به صورت کامل غیر ممکن است سوره ی بقره آیات 101 تا 103 : 101: وَ لَمَّا جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِما مَعَهُمْ نَبَذَ فَریقٌ مِنَ الَّذینَ أُوتُوا الْکِتابَ کِتابَ اللَّهِ وَراءَ ظُهُورِهِمْ کَأَنَّهُمْ لا یَعْلَمُونَ 102: وَ اتَّبَعُوا ما تَتْلُوا الشَّیاطینُ عَلی مُلْکِ سُلَیْمانَ وَ ما کَفَرَ سُلَیْمانُ وَ لکِنَّ الشَّیاطینَ کَفَرُوا یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَ ما أُنْزِلَ عَلَی الْمَلَکَیْنِ بِبابِلَ هارُوتَ وَ مارُوتَ وَ ما یُعَلِّمانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّی یَقُولا إِنَّما نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلا تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ وَ ما هُمْ بِضارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُمْ وَ لَقَدْ عَلِمُوا لَمَنِ اشْتَراهُ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَ لَبِئْسَ ما شَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ 103: وَ لَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ خَیْرٌ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ ترجمه سوره ی بقره آیه 101 : و هنگامی که فرستاده ای از سوی خدا (پیامبر اسلام) به سراغشان آمد ، و با نشانه هایی که نزد آنها بود مطابقت داشت ، جمعی از آنان که به آنها کتاب ( آسمانی ) داده شده بود ، کتاب خدا را پشت سر افکندند گویی هیچ از آن خبر ندارند ترجمه سوره ی بقره آیه 102 : ( یهود ) از آنچه شیاطین در عصر سلیمان بر مردم می خواندند پیروی کردند. سلیمان هرگز ( دست به سحر نیالود و ) کافر نشد ولی شیاطین کفر ورزیدند و به مردم سحر آموختند. و ( نیز یهود ) از آنچه بر دو فرشته بابل هاروت» و ماروت» ، نازل شد پیروی کردند. آن دو فرشته به هیچ کس چیزی یاد نمی دادند ، مگر اینکه از پیش به او می گفتند: ما وسیله آزمایشیم کافر نشو! » ولی آنها از آن دو فرشته ، مطالبی را می آموختند که بتوانند به وسیله آن ، میان مرد و همسرش جدایی بیفکنند ولی هیچ گاه نمی توانند بدون اجازه خداوند ، به انسانی زیان برسانند. آنها قسمتهایی را فرامی گرفتند که به آنان زیان می رسانید و نفعی نمی داد. و مسلما می دانستند هر کسی خریدار این گونه متاع باشد ، در آخرت بهره ای نخواهد داشت. و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن فروختند ، اگر می دانستند ترجمه سوره ی بقره آیه 103 : و اگر آنها ایمان می آوردند و پرهیزکاری پیشه می کردند ، پاداشی که نزد خداست ، برای آنان بهتر بود ، اگر آگاهی داشتند ✍ (حتی در این آیات اشاره می شود آنها از شیاطین چیزهایی دریافت می کنند! در آیه 103 سوره بقره گفته می شود پاداش خدا بهتر از آن چیزها است! از چه چیزی بهتر است؟ از آنچه که جن پرستان از شیاطین جن دریافت می کنند. در واقع شیطان پرستان با شیاطین یک نوع معامله انجام می دهند چیزی مانند یک قرارداد است که در ازای کارشان چیزهایی دریافت می کنند که یک نمونه اش انواع سحر است. همچنین در آیه 101 همین سوره اشاره می شود آن دسته از یهودیان که بنیان گذاران جریان شیطان پرستی و صهیونیسم امروزی هستند نسبت به حقانیت دین و پیامبر آگاهی داشتند اما عمدا از شیاطین پیروی کردند,) اینطور نیست که بگوییم جن پرستان از روی ندانستن از شیاطین پیروی می کنند, خیر! آنها حتی امروز هم به حقانیت امیر المونین علی (غ) و وجود مبارک امام عصر (ع) حتی در برخی موارد بیشتر از بسیاری از مسلمانان باور دارند. اما خودشان راه شیطان را انتخاب کرده اند و آن را بخشی از حکمت آفرینش و عبور از محدودیت های خداوند می دانند. نمونه اش در رسانه های غربی مانند فاکس نیوز نمی گویند امام زمان وجود ندارد! بلکه می گویند امام زمان وجود دارد و ظهور خواهد کرد اما به دروغ ایشان را دجال معرفی می کنند. یعنی اصل قضیه ی وجود امام زمان را انکار نمی کنند بلکه به دروغ ایشان را در نظر مردم به عنوان ضد منجی معرفی می کنند خداوند در آیه 102 سوره ی بقره استفاده از جادو و سحر را برابر با کفر می داند و هرکس از جادو استفاده کند و برای رفع مشکلاتش نزد ساحره ها و دعانویسان برود در واقع نسبت به خدا کافر شده است و باید توبه کند در غیر این صورت فرد همانند یک کافر است امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرمایند: سحر کننده مانند کافر به خداست و کافر جایش در آتش دوزخ است. » و نیز می فرمایند: کسی که چیزی از سحر را یاد بگیرد، کم یا زیاد پس کافر شده است و آخرین عهدش به خدا همان است ( یعنی دیگر نصیبی از رحمت خدا ندارد ) و حدّش کشتن است؛ مگر اینکه توبه کند. » (منابع: وسایل الشیعه، حرّ عاملی، کتاب التجاره، باب ۲۵٫) امام صادق (علیه السلام) در مورد جایگاه ساحر می فرمایند : اختربین (کسی که پیشگویی میکند از روی ستاره ها) همچون کاهن است و کاهن (کسی که رمالی و پیشگویی انجام می دهد) مانند ساحر و ساحر به منزله کافر و کافر در آتش است. (منبع: الخصال، ج۱، ص: ۲۹۷) در کتاب وسائل الشّیعه » روایتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که آن حضرت، سحر را از گناهان کبیره شمرده اند و در صحیحه ی عبدالعظیم » با واسطه، از سه معصوم از حضرت صادق (علیه السلام) ضمن شماره ی کبائر سحر می فرمایند: سحر از گناهان کبیره است؛ زیرا خداوند در قرآن مجید می فرماید وَلَقَد عَلِمُوا لَمَنِ اشتَرَاهُ … » (منبع: اصول کافی، ج ۳، ص ۳۸۹، ح ۲۴٫) جادو انواع مختلفی دارد. برای مثال برخی از جادوها باعث بیماری می شوند و برخی از جادوها باعث می شوند انسان چیزی ببیند که دیگران نمی بینند یا اصلا چیزی را ببیند که وجود خارجی ندارد و حاصل توهم و خیال است. برای نمونه جادوگران در مقابل حضرت موسی از سحر استفاده کردند و کاری کردند تا مردم طناب ها را مار ببینند وگرنه طناب ها واقعا مار نشده بود بلکه قدرت سحر و شیاطین جن کاری میکردند تا طناب های ساحره ها به چشم مردم و در خیالشان مار دیده شوند: آیه 66 سوره ی طه : قالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یخَیَّلُ إِلَیْهِ منْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعی ترجمه: موسی گفت : نه ، بلکه شما آنچه دارید بیفکنید . پس ناگهان ریسمان ها و چوبدستی هایشان بر اثر سحرشان در خیال چنین می نمود که آنها مارهایی هستند که به سرعت می خزند . سوره ی طه آیه 66 نمی گوید طناب ها مار شدند! بلکه از عبارت یُخَیَّلُ إِلَیْهِ استفاده شده است. یعنی مردم خیال کردند و اینطور دیدند که طناب ها به شکل مار درآمده اند وگرنه طناب ها هیچوقت مار نشدند و حتی زمانی که بر اثر معجزه ی الهی عصای حضرت موسی تبدیل به یک مار غول پیکر واقعی شد, هنگام بلعیدن جادوی ساحران باطل شده بود و مردم به چشم دیدند که عصای حضرت موسی, طناب ها را می بلعد و چیزی که توسط ازدهای واقعی بلیعده می شود فقط چند تکه طناب است نه مار. جادو قدرتش بسیار محدود است و با همکاری شیاطین جن انجام می شود اما معجزه چون از جانب خداست تا هر مقدار که خدا بخواهد قدرت دارد اما جادو چگونه کاری کرد که طناب های ساحره های فرعون مار دیده شوند در حالی که طناب ها اصلا مار نشده بودند؟ این معجزه ی قرآن است که این موضوع را بیان می کند و می گوید آنها خیال کردند طناب ها مار شده است! این کار از طریق قدرت خیال انجام شده است و چند سالی است دانشمندان کشف کرده اند پیام های ذهن انسان در بین قسمت های عصبی ذهن (نورون ها و دندریت ها) از طریق فرکانس های الکتریکی انجام می شود. زمانی که این پیام ها از طریق دندریت ها ارسال شود شما می توانید چیزهایی را ببینید که شاید در حالت عادی قابل دیدن نباشند شما زمانی که خواب می بینید چیزهایی را می بینید که احساس می کنید واقعی هستند, اما دیگران نمی بینند و دیدن برخی جادوها و حتی دیدن خود جنیان نیز به همین صورت است. شیطان پرستان نیز برای دیدن بهتر جنیان از مواد توهم زا و مواد مخدر استفاده می کنند تا با رفتن به حالت خلسه بتوانند ارتباط بهتری با شیاطین داشته باشند. حتی شیطان پرستان با این امکان در حالت خلسه در خیال و توهمشان با شیاطین جن می کنند در جوامع امروزی اکثر رمال ها و جنگیران یا و هستند و مردم را فریب می دهند و تعدادشان هم زیاد است. یا واقعا این کار را بلد هستند که تعدادشان هم کم است. آنها که واقعا بلد هستند از طریق پیروی از علوم فرقه ی شیطانی کابالا و پذیرش ولایت شیطان این کار را انجام می دهند. آن دسته که واقعا این کار ها را انجام می دهند بدانید که به مقدسات توهین کرده اند تا در عوض شیاطین جن به آنها خدمت کنند. شاید بگویید که مثلا فلان فردی که سحر انجام می دهد سید است یا لباس ت به تن می کند , اما باطن قضیه کاملا تاریک و شیطانی است. در انجام سحر و جادو گاهی حتی مدعی می شوند این کار را از طریق نوشتن آیات قرآن انجام می دهند, بله! اما آن کاغذ یا برگه ای که رویش آیات قرآن را می نویسند را آیا شما می دانید از قبل به نجاست آلوده نشده است؟ ✍ غیر ممکن است فردی خودش بخواهد سحر انجام بدهد یا بدون اذن الهی با جن ارتباط برقرار کند و این جنی که با او ارتباط برقرار می کند از شیاطین نباشد. جنیان مومن که از شیاطین نیستند در حالت عادی به جز اهل بیت و انسان هایی خاص با هیچ انسانی اجازه ارتباط برقرار کردن ندارند. متاسفانه امروزه برای ارتباط با شیاطین جن نام های مختلفی هم گذاشته اند مانند موکل و همزاد و. حتی ادعا می کنند این ارتباط با فرشتگانی همچون میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و جبرئیل برقرار می شود که بر اساس آیات 40 تا 42 سوره سبأ می توان اثبات کرد ادعای آنها کذب است و از طریق این طلسم ها آنها در واقع در حال پرستش شیاطینی از جنس جن هستند. به طور کلی اجنه مسخر دو گروه از انسان ها بوده اند : 1- اهل بیت و پیامبران الهی و بندگان شایسته خداوند که به اذن خداوند بدون انجام سحر خداوند جنیانی را برای خدمت به آنها در نظر گرفته بود. 2- انسان های فرصت طلب و منحرف و یا سود جویی که با انجام اعمال خلاف عقل و شرع مثل آتش زدن قرآن و یا آلوده کردن و ملوث ساختن آن و سایر اعمال زشت و نادرست دیگر اجنه را تسخیر خود کرده و به خیال خودشان توهم این را دارند که اخبار غیبی را از آنها گرفته و برای دیگران بیان می کنند و یا از جنیان سوء استفاده های دیگر می کنند که از این عمل در منابع اسلامی به کهانت و سحر تعبیر شده و از گناهان کبیره و کفر و شرک شمرده شده و به شدت از آن نهی شده است . منبع: کتاب گناهان کبیره ، شهید دستغیب ، ج1، بحث سحر و کهانت شهید دستغیب در کتاب قرآن تا قیامت نیز توضیحاتی در این مورد داده اند که افرادی برای برقراری ارتباط با شیاطین یا خدمت رسانی آنها به کف پاهایشان قرآن می بندند ✍ البته همه ی انسان ها با پشت سر گذاشتن مراحل شیطانی مانند توهین به مقدسات, همیشه قادر به ارتباط با شیاطین نیستند! گاهی ممکن است وقتی چنین توهین هایی را به مقدسات انجام می دهند عذاب الهی آنها را به هلاکت برساند و اگر عذاب برایشان نازل نشود باز هم هیچ تضمینی وجود ندارد که شیاطین جن اقدام به برقراری ارتباط با این افراد کنند آنها با شیاطین معامله می کنند (هم در فرقه کابالای صهیونیستی و هم در فراماسونری و هم در جادوگری به این صورت است) در ازای کاری که انجام می دهند از شیاطین چیز هایی دریافت می کنند. برای مثال در کنار ما انسان ها در این جهان جن های زیادی زندگی می کنند که برخی از این جنیان ممکن است از شیاطین باشند. زمانی: که شما مومن نباشید یا ولایت شیطان یا فرد دعا نویس را قبول کنید آن زمان ساحره یا دعانویس قادر است از طریق جن تحت اختیار خودش از جن همزاد (یا همراه) شما اطلاعات دریافت کند و مو به موی زندگی شخصی شما را بداند و حتی ذهن شما را بخواند و بعد برای خودتان بازگو کند. اما زمانی که شما دعا نویس یا رمال را قبول نداشته باشید و بر خدا توکل کنید و پیرو ولایت اهل بیت باشید, قادر نیست ذهنتان را بخواند یا از اطلاعات شخصی شما چیزی بداند به همین دلیل است برخی از رمال ها و ساحره ها قادرند اطلاعات زندگی فردی که به آنها اعتقاد پیدا کند را بگویند که مثلا عاشق فلان شخص است یا نام مادرش یا پدرش فلان است. همچنین در مورد ن و دختران حتی می توانند بفهمند آن فرد با نامحرم ارتباط داشته است یا خیر و او را تهدید کنند اگر با آنها نکند حقیقت را برای خانواده ی آن زن افشا می کند ( یکی از مواردی که در معامله ی میان انسان شیطان پرست با شیاطین جن انجام می شود همین است و اینگونه شیطان شرایط انجام را برای پیروانش در ازای کاری که برای شیاطین انجام می دهند بیشتر فراهم می کند) آنها در مرحله ی توهین به مقدسات از نجاسات هم استفاده می کنند. یکی از تفاوت های نجاست با کثیفی این است که نجاسات به خوبی قادرند شیاطین جن را جذب کنند. این که برخی ادعا دارند منظور اسلام از نجس بودن سگ همان کثیفی است باید گفت که اینطور نیست! بلکه سگ نجس است و هرچقدر که شسته شود نیز نجس بودنش رفع نخواهد شد. اسلام با نگهداری سگ با رعایت شرایط مشکلی ندارد شما می توانید سگ را در حیاط منزل نگهداری کنید, اما نباید سگ را به محل خواب و زندگی خودتان وارد کنید, زمانی که سگ وارد اتاق و محل زندگی اصلی انسان شود فرشتگان دیگر قادر نیستند وارد آنجا شوند و در عوض شیاطین جن وارد می شوند. دعا نویسان و ساحره ها و رمال های واقعی نیز معمولا در کارهایشان با نجاسات از جمله مو و ناخن سگ سرو کار دارند کسی که پیرو ولایت امیرالمومنین علی (ع) باشد و هرگز ولایت شیطان را نپذیرد غیر ممکن است هیچ طلسم و جادویی بتواند بر او اثر کند. اگر اثر کرد بدانید در جایی از ایمان شما مشکل وجود دارد. همچنین تا خدا نخواهد جادو بی تاثیر است زیرا اعتقاد ما این است: لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ برای باطل کردن سحر ها در روایات ذکر های مختلفی بیان شده است و ذکری که در جمله ی بالا خدمتتان معرفی کردم از جمله مهمترین این ذکر ها است. معنای ذکر بالا این است که هیچ قدرتی در جهان به جز قدرت خدا وجود ندارد و هرچیز که دارای قدرت است قدرتش از خداست. پس هرگاه خداوند بخواهد می تواند این قدرت را افزایش داده یا مانع از آن شود (حتی قدرت شیطان را) و فراموش نکنید انسان مومن هر کاری را (حتی کوچکترین کار ها مانند غذا خوردن , لباس پوشیدن, نوشیدن آب و روشن کردن تلویزیون و استفاده از گوشی یا کامپیوتر و.) را همیشه با عبارت "بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ" آغاز می کند که این عبارت بر اساس متون دینی و: روایات علاوه بر این که سر انجام هر کار را به خیر و صلاح انسان می رساند, بلکه خودش باطل کننده ی سحر هم هست. در حال حاضر بر روی بارکد تمام محصولات: تجازی نشان عدد 666 به صورت کد شده وجود دارد و همچنین در ابتدای آدرس سایت ها این نشان عددی ب:ه صورت www وجود دارد و حتی بر روی لباس ها نیز به صورت بارکد یا نماد های مختلف مانند ستاره 6 پر درج شده است که همان جادوی سیاه یا نهایت قدرت شیطان است و راه باطل کردنش گفتن عبارت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ است. نکته ی مهمی که برای بخش پایانی این جلسه هم اکنون به آن خواهیم پرداخت, دیدن اتفاقات آینده و پیشگویی آینده است. ⚠️ پیشگویی با پیش بینی تفاوت بسیاری دارد ✅ پیش بینی کاری است که هر انسانی بر اساس بررسی ها و تحقیق قادر است انجام دهد. اما پیش گویی یعنی انسان بتواند از راهی غیر طبیعی چیزهایی را خبر دهد که دیگران نمی دانند. اهل بیت از طریق علم غیب قادر به پیش گویی هستند. در مورد پیروان شیطان قضیه کاملا فرق دارد و در ادامه به شما خواهم گفت آنها چگونه پیش گویی انجام می دهند یا چرا ادعا می کنند از آینده با خبر هستند در گذشته جن ها قادر بودند به آسمان های دیگری بروند و از آنجا در مورد آینده خبر بیاورند. و خبر های زیادی را برای جن پرستان آوردند که هنوز برخی از این خبر ها که مرتبط با زمان حال یا آیتده باشد وجود دارد و پیروانشان گاهی از این اخبار که در گذشته آورده شده است استفاده می کنند. در زمان حضرت عیسی (ع) شیاطین محدوده ی دسترسی شان به آسمان های بالاتر کمتر شد و از زمان پیامبر (ٌص) دیگر شیاطین قادر به رفتن به آسمان های بالاتر برای آوردن خبر نیستند و اگر بخواهند این کار را انجام دهند بر اساس آیات قرآن با شهاب ها و تیر های آتشین رانده می شوند. ✅ سوره ی جن آیات 8 و 9 : وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا ترجمه سوره ی جن آیات 8 و 9 : و ما بر آسمان دست یافتیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تیرهاى شهاب یافتیم و در [آسمان] براى شنیدن به کمین مى نشستیم [اما] اکنون هر که بخواهد به گوش باشد تیر شهابى در کمین خود مى یابد ✅ سوره ی صافات آیات 6 تا 10 : إِنَّا زَیَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ وَحِفْظًا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ مَارِدٍ لَا یَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَیُقْذَفُونَ مِنْ کُلِّ جَانِبٍ دُحُورًا وَلَهُمْ عَذَابٌ وَاصِبٌ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ ترجمه سوره ی صافات آیات 6 تا 10 : ما آسمان این دنیا را به زیور اختران آراستیم و [آن را] از هر شیطان سرکشى نگاه داشتیم [به طورى که] نمى توانند به انبوه [فرشتگان] عالم بالا گوش فرا دهند و از هر سوى پرتاب مى شوند با شدت به دور رانده مى شوند و برایشان عذابى دایم است مگر کسى که [از سخن بالاییان] یکباره استراق سمع کند که شهابى شکافنده از پى او مى تازد به جز خبر هایی که شیاطین جن در گذشته در مورد آینده آورده اند و دیگر قادر به آوردن خبر های مشابه آن و اطلاعات بیشتر نیستند حالا به روش های دیگری که چگونه ساحره ها و پیروان شیطان مدعی هستند از آینده خبر می دهند را برایتان بیان می کنم. روش بعدی آینده سازی است! یعنی آینده را خودشان می سازند. مثلا می گویند صد سال دیگر قرار است یک هواپیما با دو برج دوقلو در نیویورک برخورد کند. آنها خودشان برج ها را می سازند و صد سال بعد پیروانشان هواپیما ها را به دو برج میزنند بعد ادعا می کنند که این پیش گویی آینده بوده است. ✍ نمونه ای از آینده سازی در مورد صهیونیسم جهانی و فرقه ی تلما دیده می شود. در کتاب شریعت فرقه ی تلما که در سال 1904 میلادی به فردی با نام آلیستر کراولی از سمت شیطان دیکته شد, ""ابلیس می گوید: سلام بر شما دوقلوها که با خود جنگ به همراه می آورید. برگه ها را از راست به چپ و سپس از بالا به پایین تا بزن و بچسبان و سپس آگاه باش"" ✍ منظور از دوقلو ها برج های دوقلوی تجارت جهانی بودند که خودشان در آمریکا ساختند! منظور از این که با خودشان جنگ به همراه می آورند حمله آمریکا به کشور های مسلمان از جمله عراق و افغانستان (و پس از آن حمله به ایران) است. منظور از برگه ها دلار های آمریکا است که آن ها را خودشان مطابق با دستور شیطان چاپ کردند و اگر برگه ها را به همان صورتی که شیطان گفته است تا بزنید سوختن برج های تجارت جهانی که در 11 سپتامبر 2001 هواپیماها با آنها برخورد کردند را خواهید دید روش بعدی که پیروان شیطان مدعی هستند با آن آینده را پیشگویی می کنند از طریق جاسوسی است. شیاطین جن سرعت حرکت زیادی دارند و همچنین قادر به خواندن ذهن افراد غیر مومن و پیروانشان هستند از این راه بسیاری از چیزها را می فهمند. برای مثال فرض کنید پسر عموی شما در خانه اش می گوید من فردا به خانه ی پسر عمو خواهم رفت. شیطان جنی این خبر را شنیده و او خبر را برای فرد رمال یا فالگیر می آورد و او به شما می گوید پسر عمویتان فردا بعد به خانه ی شما خواهد آمد و شما نیز وقتی این اتفاق را می بینید فکر می کنید آن فرد واقعا از آینده خبر دارد و ایمانتان به فرد ساحر و در نتیجه به شیطان بیشتر می شود روش بعدی نیز فریب و دروغ است یعنی به دروغ و به صورت شانسی ادعا می کنند چنین اتفاقی خواهد افتاد که ممکن است اصلا آن اتفاق نیوفتند یا مثلا حدس میزنند که شاید در فلان تاریخ فلان شود. که اصلا نمی توان روی این مورد حساب کرد روش آخر نیز همان پیش بینی است که خداپرستان هم قادرند انجام دهند. پیش بینی یعنی در مورد چیزی تحقیق کنیم و فعالیت ها را برسی کنیم و بتوانیم اتفاق و حرکت بعدی را حدس بزنیم. پیش بینی ربطی به سحر ندارد. برای مثال سال گذشته بنده در جلسات کنفرانس مجازی ام داخل گروه های تلگرام پیش بینی کرده بودم فرقه تشیع انگلیسی فتنه ای شبه تروریستی اما ضعیف تر ایجاد خواهد کرد که همینطور هم شد و آنها به سفارت ایران در لندن حمله کردند و طبق پیش بینی که بنده انجام داده بودم حملات و تجمع هایی نیز در 11 سپتامبر 2018 در مقابل سفارت های ایران در برخی از کشور های خارجی مانند فنلاند انجام شد. بنده پیش بینی کرده بودم منافقین زیر نظر صهیوینسم جهانی و بر اساس عقاید آنها که عقایدی شیطان پرستی است در ماه سپتامبر عملیات هایی ممکن است بر علیه سپاه یا رهبری انجام بدهد و شما دیدید که در شهریور 1397 تروریست های مسلح در اهواز عملیات تروریستی انجام دادند. و حالا هم پیش بینی می کنم فتنه های اقتصادی سختی برای سال 98 و بخصوص نیمه ی دوم آن رخ خواهد داد. پیش بینی چیزی بر اساس عقلانیت و دلایل یا اسناد موجود است و ممکن است رخ بدهد یا رخ ندهد. پیش بینی بر اساس احتمالات است و قطعی نیست. هرگز به ساحره ها و رمال ها اعتماد نکنید. هرچند که در ظاهر ادعای دین داری کنند. فراموش نکنید در قرآن نیز به جماعتی کافر و مشرک اشاره شده است که در ظاهر ادعای دین داری و ایمان داشتن می کنند اما در باطن از شیطان (چه شیطان جن و چه شیطان انسان) پیروی می کنند ✅سوره بقره آیات 8 تا 14 : وَمِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْیَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِینَ یُخَادِعُونَ اللّهَ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَمَا یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنفُسَهُم وَمَا یَشْعُرُونَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ لاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ قَالُواْ إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَـکِن لاَّ یَشْعُرُونَ وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُواْ کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُواْ أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاء أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاء وَلَـکِن لاَّیَعْلَمُونَ وَإِذَا لَقُواْ الَّذِینَ آمَنُواْ قَالُواْ آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْاْ إِلَى شَیَاطِینِهِمْ قَالُواْ إِنَّا مَعَکْمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ ترجمه: پاره ای از مردم می گویند: به خدا و روز قیامت ایمان آورده ایم، حال آن که ایمان نیاورده اند. اینان خدا و مؤمنان را می فریبند و نمی دانند که تنها خود را فریب می دهند. در دلهاشان مرضی است (میل به گمراه شدن دارند) و خدا نیز بر مرضشان بیفزوده است (آنها را به خواست خودشان گمراه تر کرده) و به کیفر دروغی که گفته اند برایشان عذابی درد آور است. چون به آنان گفته شود که در زمین فساد مکنید، می گویند: ما مصلحانیم. آگاه باشید که اینان خود تبهکارانند و نمی دانند. و چون به آنان گفته شود که شما نیز همانند دیگر مردمان ایمان بیاورید، می گویند: آیا ما نیز همانند بیخردان ایمان بیاوریم: آگاه باشید که آنان خود بی خردانند و نمی دانند. و هنگامی که با افراد ایمان آورده‌ برخورد کنند، مى‌گویند: ایمان آوردیم »، و هنگامی که با شیطانهاى خود خلوت کنند، مى‌گویند: در حقیقت ما با شماییم، ما فقط [مومنین را] ریشخند مى‌کنیم.» ⌛️مطالب این جلسه به پایان رسید. اگر سوالی مرتبط با موضوع جلسه و مباحث مرتبط با شیطان شناسی و فرقه های شیطان پرستی دارید می توانید سوال خود را مطرح نمایید جهت سلامتی و تعجیل در ظهور مولا امام عصر (عج) صلوات ✅ الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم


 

,به نام خدا. سخنرانی:جلیل اقامحمدی همدانی موضوع :اسلام و استقامت تاریخ:١٣٩٨/٨/٢

 


 

 

 

 ,به نام خدا. سخنرانی:جلیل اقامحمدی همدانی موضوع: #فاجعه_اندلس تاریخ:١٣٩٨/٨/٢٤


به نام خدا شریک جرم همانطور که شاهد بودیم ، مغرضان نظام اسلامی به بهانه افزایش قیمت بنزین بار دیگر فضای کشور را ملتهب ساخته تا بلکه زحماتی را متوجه کشور نمایند . بر همین اساس از طرف فعالان فضای مجازی تحلیل های متفاوتی صورت پذیرفت . اما موضوعی مهم همچنان در پس غفلت مسئولان سالهای غربت را سپری می کند. انگونه که از شواهد پیداست ، این فتنه مختص کشور عزیزمان ایران نبود بلکه مثلثی را نشان می دهد که اضلاع ان را لبنان ، عراق و ایران تشکیل می دهند. با هوشیاری پاسداران گمنام اقا امام عصر عج ، بخش اعظمی از این توطئه با دستگیری نیما زم قبل از اجرا خنثی شد.زیرا بخشی از برنامه ها طراحی شده ، به ابلاغ نرسید و بیشتر لیدرهای داخلی نیز یا شناسایی شدند یا ماست های خود را کیسه کرده و اشک ندامت جاری ساختند .پس با این اقدام به موقع و انقلابی سرعت فتنه گرفته شد. اما دردی که سینه های سینه سوختگان را می فشارد این موضوعات و مشکلات نیست ،چون حکومت هایی که بر مبنای اسلام ناب بنا می شوند در طول تاریخ مورد تهاجم دنیاطلبان بی ایمان قرار گرفته و می گیرد که اگر دشمن دست به توطئه نزند باید به مسیر شک کرد.ایجاد فتنه ها نشان می دهد که به حول قوه الهی راهی که انقلاب اسلامی ایران طی می کند مسیری است به سوی سعادت بشری . اما درد اینجاست که در طول چهل سال ، چرا نهادهای فرهنگی نتوانستند انطور که شایسته یک حکومت اسلامی است جوانان جامعه را تربیت کنند . چرا باید جوان جامعه اسلامی با وجود هزاران موسسات فرهنگی کوچک و بزرگ ، که از بیت المال هزینه دریافت می کنند ، فریب القائات دشمن را بخورد؟ چرا باید مراکزی در فضای حقیقی و مجازی دایر نباشد که به شبهات ایجاد شده توسط دشمنان با خوشرویی و حوصله پاسخ دهد؟ چرا جوانان جامعه ای که با خون پاک هزاران شهید به این مرحله از پیشرفت و اقتدار رسیده قدرت درک و تحلیل یک کلیپ ساختگی و تقطیع شده را نداشته باشد؟ چرا مراکز فرهنگی بروز حرکت نمی کنند ؟ چرا باید سواد رسانه ای در کشوری چون ایران در مرحله پیش دبستانی متوقف و درجا بزند؟ چرا باید یک مشت سلبریتی بیمار بتواند با ایجاد حواشی و هوچی گری افکار جوانان جامعه اسلامی را به هر سو که می خواهند منحرف نمایند و با استدلال های صد من ی غاز برای دشمن پیاده نظام تشکیل دهند.؟ چرا این جوانان نمی توانند اصل ماجرا را برای خود تبیین کرده و به مرحله ای برسند که با شهامت سوال کنند : شما سلبریتی هایی که با پول بیت المال مسلمین ، به این دارایی ها دست یافتید ، چرا به مردم مظلوم فخر می فروشید ؟ وقتی در کشور ما هزاران کارگر با حقوق ماهیانه یک میلیون و دویست هزار تومان زندگی می کنند ، شما از دستمزد ١٠ هزار دلار ناراضی و با بغض از خانواده خود در امریکا عذرخواهی می کنید و باز هم طلب کار هستید. سوال شود : شما بازیگر به چه حقی ، شعبان بی مخ تربیت می کنید تا خون پاک یک ساده زیست را بر زمین بریزد؟ و صدها چراهای دیگر که مجال اشاره به انها در این بحث نیست. و اما ! مسئولین مراکز فرهنگی ،از نهادهای دولتی تا موسسات مردم نهاد تا مساجد و مدارس و حتی گروه های فعال در فضای مجازی ، به یاد داشته باشید در صورتی که به هر دلیلی در وظایف خود کوتاهی کرده باشید ، جرم شما اگر از معاندان بیشتر نباشد قطعا کمتر نیست! یقین بدانید و بدانیم که ، همراهی جوانان جاهل با اشرار و اغتشاشگران به دلیل همان سستی و کم کاری من و شماست که در تربیت دینی ضعیف عمل کردیم و به اندازه دشمنان اسلام دربه زمین ریختن خون پاک شهدا و حیف و میل بیت المال دخیل هستیم و روزی باید در دادگاه عدل اللهی پاسخگو باشیم .وقتی سلبریتی ها همگام با دشمن فکر جوانان را از آن برنامه های شوم خود می کنند یعنی نهادهای متولی و فعالان فرهنگی ضعیف عمل کرده اند . امید ان می رود خداوند متعال توفیقی عنایت فرماید تا با تلاش و کوشش مضاعف کوتاهی های صورت گرفته را جبران کرده تا شرمنده شهدا و ولی امر خود نباشیم. ان شاالله

بسم الله الرحمن الرحیم سبک زندگی اسلامی . قسمت اول . مردم حال حاضر با وجود امکانات رفاهی مدرن به نوعی خود را اسیر چنگال دشمنی پنهان می دادند .دشمنی که بیش از بسیاری بلا ها و بیماریها به جسم و روح اسیب می رساند . این دشمن پنهان در قدم اول نیروی سلامتی را تهدید و زندگی را در کام مردم تلخ و همچنین عمر را کوتاه می کند .قاعدتا باید چنین دشمنی را بشناسیم و سپس راه های مقابله با ان را پیدا کنیم .امروز نگرانی و اضطراب همانند غولی ترسناک زندگی بخش اعظمی از جامعه را با چالش جدی مواجه کرده و به روح و روان ادمی چنگ می زند. نگرانی های فکری غالبا با توهمات و خیالات بیجا ،زندگی را تاریک می کند و انسان را دچار شکنجه و عذاب جهنمی خود می سازد . چون خوره طبقات مختلف اجتماع و انسانها ی متمدن را می خورد . این بیماری با همه زیانهایی طاقت فرسایی که دارد باز قابل معالجه و کنترل است . انسان می تواند افکار خویش را کنترل کند و نگرانی را از فکر خود دور سازد از غم و اندوه جانکاه برهد و شادمان و خاطر جمع زندگی کند . اما این کار زمانی ممکن است که راه مهار کردن و مبارزه با نگرانی های فکری را بداند و بفهمد که باید چگونه به جنگ ان برود.و از همه مهمتر باید علل و عوامل ان را دریابد و بداند چه چیزی موجب نگرانی شده است .بنابر این وقتی که در بررسی های خویش موجبات انرا دریافت ،انگاه می تواند برای هریک از راه ویژه ی ان وارد مبارزه شود و ان را چاره جویی کند. مثلا ناراحتی و نگرانی اگر در اثر امراض جسمی است باید پیش از انکه به مرحله غیر قابل علاج برسد به پزشک متخصص مراجعه کند تا با به کار بستن دستور ها و راهنمایی های او و استراحت بهبود یابد . و این نکته نباید فراموش شود که تلقین در ایجاد یا شدت بیماری خیلی موثر است .ممکن است انسان سالمی با این تلقین که بیمار است دچار نگرانی شدید شود و همین تلقبن بیجا او را ناتوان سازد .یا برعکس با تلقین سلامتی می تواند تدریجا بهبود یابد . این شیوه در بسیاری از بیماریها به ویژه بیماریهای روان تنی خیلی موثر است . همانگونه که اشاره شد اکثر نگرانی ها فکری است و همین نگرانی های فکری خود تولید انواع بیماری های روانی و جسمی می کند .و اما برای چاره جویی باید نکاتی را مد نظر قرار دهیم که اشاره می شود: نکته اول :بازگو کردن عقده ها روانشناسان معتقدند که اندوه و نگرانی اگر واپس زده شود موجب عقده حقارت شدید و خطرناک می گردد. باید فکر و دل را از نگرانی ها خالی کرد و بهترین راه ان در میان گذاشتن عقده ها با دوستان و نزدیکان دلسوز است با شخصی که راه چاره را می شناسد و دلسوزانه راهنمایی می کند تا با این کار از انفجار درون جلوگیری شود و نیز چاره جویی به عمل اید. بنابر این اگر مشکلی برایتان پیش امد و حادثه یا اشتباهی باعث نگرانی شما شد باید با پدر و مادر یا دوست دلسوز در میان بگذارید و و دل کنید و عقده را خالی و چاره جویی نمایید . در روزگار کنونی که فضای مجازی جزئی از زندگی انسان ها ،بخصوص نسل جوان و نوجوان شده توصیه اکید می شود از م و مساعدت در ابن فضا جدا بپرهیزید که ممکن است نه تنها مشکل شما حل نشود بلکه مشکلات دیگری نیز افزون گردد . پس بهترین راه م با والدین و دوستان دلسوز یا معلمان و مدیران مدزسه است. اگر عامل نگرانی مصیبتی دلخراش یا حادثه ناگوار باشد گاهی اشک ریختن بسبار مفید است تا ناراحتی شدید را بر طرف سازد . بارها دیده یا شنیده شده است که افرادی از زن یا مرد ،پسر یا دختر می گویند چه راحت شدم اگر گریه نمی کردم دق می کروم . خوب شد چند قطره اشک ریختم .مسلما این خود موجب ارامش روحی و تسکین قلب می باشد . البته معنای گریه گله نیست تا با مقام صبر نسازد. دوم :توبه و طلب آمرزش اگر نگرانی شما در اثر معصیت و گناهی است که مرتکب شدید ،روح و فکر شما زیر تازیانیه وجدان دچار شکنجه و عذاب می شود برای رهابی و نجات به دامن توبه پناه ببرید و ار خداوند طلب امرزش کنید و بخواهید که دیگر پیرامون گناه نگردید تا آرامش روح را باز بابید. اسلام بهترین راه را در این زمینه پیشنهاد کرده است اسلتم مانند برخی ادیان نمی گوید در فلان روز نزد فلان شخص ببایید و اعتراف کنید تا شما را ببخشد . بلکه می گوید در هر لحظه ای و در هر مکانی با خدا راز و نیاز کنید و از او امرزش بخواهید . چه بسیار کسان که نمی توانند تمام عقده ها و اسرار ،عوامل نگرانی و گناهان را پیش هر کسی اظهار کنند با به هیچ وجه نمی خواهند کسی به اسرار درونشان پی ببرد نه دوست و نه پدر و مادر . ایبن فطری اسلام تسهیلاتی قائل شده و می گوید : هر وقت و در هر زمان حتی نیمه های شب در دل تاریکی ها و محیط خالی و خلوت با خدای خود درد دل کن و از خدای مهربان ، قادر و آمرزنده طلب امرزش نما و با او عهدی کن که دیگر به گناه الوده نشوی . انگاه خدا تورا مب امرزد هر چه هم گناه تو سنگین باشد و ارامش دل و شادی خاطر و تسکین قلب را بازخواهی یافت . بدونه انکه شخصیت خویش را نزد کسی خرد کنی و یا انسانی را از اعمال و اسرار نهان خویش باخبر سازی. این بحث ادامه دارد جلیل اقامحمدی همدانی

بسم الله الرحمن الرحیم

 

سلام علیکم

  

سلام علیکم و همچنین بنده نیز روز مباهله را خدمت شما و سایر همسنگران گرامی در گروه شهید گرانقدر ابراهیم هادی تبریک عرض می کنم .

امیدوارم خداوند توفیق عنایت کند در این برهه حساس که به نوعی تحت تاثیر و حمله فتنه های اخر و امانی قرار می گیریم در مبارزه و مقابله و حمایت از ولی امر مسلمین ثابت قدم باشیم

 

یکی از راهکارهای مقابله و نفوذ به دشمن ،شناخت است.اگر از دشمن شناخت کافی نداشته باشیم مبارزه پیچیده می شود

 

و اگر دشمن با چهره ای موجه و با لباس دوست در کنار ما قرار گیرد امر مبارزه را هنوز پیچیده تر می کند

 

و این چهره دوگانه هم در بحث تخریب میدانی تاثیر مخربی دارد هم در بحث اعتقادی و فکری جامعه بخصوص اقشار خاکستری

 

چون مشخصا این قشر با توجه به این گونه چهره ها و اشخاص نظام اسلامی و هر حاکمیتی را قضاوت می کنند

 

این گونه است که تخلف یک شخص در لباس و یا چهره انقلابی تا بدین اندازه جامعه را متاثر می کند.

 

پس نتیجه این می شود نفاق خطرناکتر از کفر است.

 

در جلسه گذشته رسیدیم به این مرحله که سازمان منافقین از ن با هر روشی استفاده ابزاری می کردند

 

در مقطعی ن را به عنوان فرمانده و ارشد در رده های نظامی قرار می دادند تا وا نمود کنند به این قشر بیشتر اهمیت می دهند پس مردان باید از دستورات ن پیروی کنند.

این موضوع در بیشتر عملیات های جنایتکارانه این فرقه کاملا مشهود بود .به طور مثال در ترور شخصیت ها معمولا سرتیم یا سر گروه از ن انتخاب می شدند.

 

اما همه این برنامه ها فقط و فقط برای سو استفاده از ن بود نه اهمیت به این قشر

 

در این سو استفاده ها می توان از 

طلاق‌های اجباری و بجا ماندن بچه‌های بی‌سرپرست نام برد.

 

و اما.

در مقر اعضای سازمان منافقین در فرانسه اتفاق عجیب دیگری افتاد. یک‌شب دفتردار مسعود رجوی یعنی #مریم قجر عضدانلو به دستور رجوی از همسرش مهدی ابریشمچی جدا می‌شود و منهای رعایت مسائل #شرعی به همسری مسعود رجوی درآید! بعد از استفاده از ن به‌عنوان پوشش خانه‌های تیمی در دوران فعالیت مخفیانه سازمان، این کار دومین سنگ بنا و سرآغاز تغییر ایدئولوژیک مجاهدین خلق بود.

 

کسانی که به مسائل شرعی پایبند نبودند می خواستند حکومت اسلامی را رهبری کنند !!!

 

آن زمان عموماً اعضای سازمان نفهمیدند که چه اتفاقی در حال وقوع است اما کمی که جلوتر رفتند مسائل عجیب دیگری اتفاق افتاد. بعد از عملیات مرصاد، شکست منافقین و کشته شدن چهار الی پنج هزار نفر از اعضای سازمان، وقتی دو سه هزار نفر باقیمانده به‌صورت مجروح و خسته به مقر اشرف برگشتند، به دستور مسعود رجوی همگی در یک گردهمایی بسیار بزرگ جمع شدند.

 

حتی اعضایی که در بیمارستان و روی ویلچر و برانکارد بودند هم مجبور شدند خودشان را به این گردهمایی برسانند. خلاصه حرف‌های مسعود رجوی در این مراسم این بود که شمایی که در جنگ شکست خوردید، شکست شما ربطی به نقشه‌ها و تجهیزات ما، یا قدرت طرف مقابل نداشت.

 

شما شکست خوردید چون فکرتان درگیر زن و بچه و خانواده بود و از اینکه بجنگید ترسیدید. پس باید همهٔ زن و شوهرها از هم طلاق بگیرند و خالص در خدمت رهبر سازمان باشند، یا سازمان را ترک کنند. در این مراسم مسعود رجوی، مریم را برای اعضای سازمان مثال می‌زند و می‌گوید او برای اهداف سازمان یک‌شبه از شوهرش جدا شد و در خدمت رهبر سازمان قرار گرفت. یعنی حتی این اتفاق را هم به نفع اهداف خودشان جلوه می‌دادند.

 

تقریباً ۶۰ الی ۷۰ درصد اعضا که بازوی نظامی سازمان بودند مجبور به طلاق اجباری شدند و مابقی که نتوانستند به اروپا رفته و سمپات سازمان شدند. نکته تأسف‌برانگیزتر این ماجرا این است که سازمان، بچه‌های خانواده‌هایی که از هم جدا شدند را با وعده تحصیل در بهترین مدارس اروپایی از آن‌ها جدا کرد اما آن‌ها را به خانواده‌های اروپایی به‌خصوص در فرانسه فروخت و هیچ‌وقت از سرنوشت این بچه‌ها هیچ خبری به دست نیامد.

 

بعد از این حرکت غیر انسانی 

فرماندهان زن را مجبور کردند از حالت نگی که فرزند اوری یکی از وظایف این قشر است با عمل جراحی خارج کنند!

و ایدئولوژی جدید سازمان، نگی و مادرانگی را از ن گرفت. آن‌ها را تبدیل به مردانی کرد که صبح تا شب فقط باید کار می‌کردند و دیگر احساساتی در آن‌ها وجود نداشت. مردها هم دیگر همسر و خانواده‌ای نداشتند و تبدیل به ربات‌هایی شده بوده‌اند که شبانه‌روز مشغول کار بودند. بعدازاین بود که چند ده نفر از مردان و ن سازمان دست به خودکشی زدند.

 

این موضوع و این ظلم به زن تقریباً در هیچ گروه و فرقه‌ای اتفاق نیفتاده است. آن‌قدری که جنس مؤنث در سازمان مجاهدین خلق مورد ظلم واقع‌شده ست شاید در هیچ جای دیگر این اتفاق نیفتاده باشد.

 

حدود پنجاه سال زندگی ن عضو سازمان مجاهدین خلق در زندگی سازمانی خلاصه شد. آن‌ها حالا پیرزن‌های هفتاد و هشتاد ساله‌ای هستند که هیچ خانواده و بچه‌ای ندارند. خود مریم رجوی جز نفرات اولی است که از او در سازمان سوءاستفاده شد. به گفته خودش در بعضی مصاحبه‌هایی که انجام داده او عروسک خیمه‌شب‌بازی مسعود رجوی بود. درواقع سازمان مجاهدین یک عملیات تروریستی را علیه نی که سرباز خودش بودند انجام داد و ن سازمان مجاهدین قربانیان تروریسم این سازمان هستند.

 

این بخش از بحث را با اجازه همسنگران گرامی می بندیم و جلسه اینده را به جنایات منافقین اختصاص می دهیم .

و سپس به امید خدا چگونگی شکل گیری جریان یا حزب اصلاحات را با اجازه شما و مدیران محترم اغاز می کنیم .ان شاالله به شرط حیات .

 

شادی روح شهدای اسلام بخصوص شهدای ترور و شادی روح پرفتوح امام راحل رحمت الله علیه صلواتی هدیه می کنیم بر محمد و ال محمد


بسم الله الرحمن الرحیم

 

سلام علیکم

 

‏الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ

 

 أشْهَدُ أنَّ عَلِیًّا وَلِیُّ‌اللهِ

 

 أشْهَدُ أنَّ عَلِیًّا حُجَّةُ‌اللهِ

 

 أشْهَدُ أنَّ مَوْلانَا أمیرَالْمؤْمِنِینَ عَلِیًّا وَلِیُّ‌اللهِ

 

عید سعید غدیر خم؛ عید اکمال دین ۱۲۴هزار پیامبر الهی و عید الله الاکبر بر همه خادمین گرامی در گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی مبارک باد

 

در جلسات گذشته چگونگی تشکیل گروهی یا فرقه ای به نام منافقین را خدمت سروران گرامی هرچند ضعیف و دست و پاشکسته بیان نمودیم .

 

تا بدین جا پیش رفتیم که سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بنابه دلایلی مجبور شد که از ن نیز استفاده کنند

 

در اوایل به خاطر پوشش و فرار از شناسایی ن را وارد کار نمودند به همین دلیل شاید اولین انحراف به صورت عمده اغاز گردید زیرا دختران و ن جوان مجبور بودند روزها در کنار مردان جوان و نامحرم به طور نمایشی مشغول زندگی باشند

 

اما بعد از مدتی به خاطر اهداف شیطانی سران سازمان که هیچ ارزشی برای نیروهای خود قائل نبودند مقرر شد ن را نیز وارد نبرد مسلحانه کنند

 

سران سازمان غیر از اموزش های نظامی در بخش فکری نیز به طور وسیع کار می کردند نیروها را چنان از نظر فکری و ارادی تحت یوغ می گرفتند که با یک دستور سازمانی زن و شوهر را از یکدیگر جدا می کردند. این گونه القاء شده بود که یک مجاهد نباید هیچ نوع دلبستگی به خانواده حتی پدر و مادر نداشته باشد

 

یعنی بایستی احساس و عاطفه را در وجود خود سرکوب کنند و تنها به سازمان و دستورات مافوق بیاندیشند!

 

ایا کسی که عاطفه و احساس ندارد می تواند ادعای مسلمانی کند؟

اکثر قریب به اتفاق مسلط به نهج البلاغه بودند اما قابل درک نیست مربیان عقیدتی نهج البلاغه را چگونه تفسیر می کردند که کسی حاضر به انتقاد نمی شد!

 

اسلام ناب احسان به والدین را مکررا سفارش می کند اما این قبیل افراد برعکس اسلام از عوامل خود می خواهد که عاطفه را در درون خود سر ببرد.

 

به همین دلیل است که بدترین فجایع تاریخی را منافقین رقم زدند

 

که ان شاالله به جنایات انها نیز خواهیم پرداخت

 

به همین دلیل لقب منافق به انان داده شد.زیرا به دو رویی و نفاق شهره بوده و هستند .

اما.

در ابتدای انقلاب اوضاع ی کمی آشفته بود و آن‌هایی هم که متوجه ماهیت سازمان شده بودند و می‌دانستند که سازمان مجاهدین خلق در زیربنا کمونیست است و در روبنا هم التقاط فکری دارد آن‌قدر درگیر سامان بخشیدن به اوضاع اوایل انقلاب بودند که وقت نگذاشتند این موضوع را برای مردم و جامعه توضیح بدهند.

 

سازمان هم از این فضا استفاده کرد و فضای تبلیغاتی را به نفع خودش در دست گرفت. سازمان مجاهدین سال ۱۳۴۴ اعلام موجودیت کرد و سال ۱۳۵۲ تقریباً تمام نیروهای آن در زندان بودند، پس درواقع اصلاً در جامعه حضور نداشتند که بخواهند از عناصر انقلاب ۵۷ باشند. در سال‌های بعد از انقلاب عموم کارهای آن‌ها مثل مبارزات مسلحانه، هم مورد تأیید رهبر انقلاب نبود و حتی به مردم هم ضرر و زیان می‌رساندند.

 

این اوضاع تا تیرماه سال ۱۳۶۰ و عزل بنی‌صدر ادامه داشت. بعدازآن با بیانیه‌ای که سازمان منتشر و اعلام کرد که قصد مبارزه مسلحانه دارد، دیگر نتوانست همین ظاهر موجه را هم حفظ کند. کم‌کم منتخبین آن‌ها از طرف مردم پس‌زده شدند و بعد هم طبق آنچه از تاریخ می‌دانیم سازمان وارد فاز کشتار و ترور بیش از ۱۲ هزار از مردم عادی شد.

 

مسئول بخش زیادی از این ترورها خانم‌های عضو سازمان بودند، چون کمتر قابل‌شناسایی بودند و می‌توانستند به‌عنوان نیروی پوششی عمل کنند و البته برخلاف شعارهایشان حتی به ن و بچه‌های کم سن و سال هم رحم نمی‌کردند.

 

البته بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به خاطر اینکه حضرت امام ره و یاران با وفایش اجازه ورود به این عناصر در بخش های تصمیم گیری نداده بودند به طور غیر مستقیم شیطنت می کردند

 

اما نیاز بود که در پست های کلیدی عواملی برای روزهای حساس داشته باشند و همین امر باعث می شد با احتیاط قدم بردارند.

اما با ورود بنی صدر و حمایت اشکار این عنصر خائن از منافقین به طور اشکار نیروهای انقلابی را ترور می کردند و تاجایی که در یک سخنرانی بنی صدر خائن به منافقین دستور داد تا پاسداران کمیته انقلاب اسلامی را کتک زده و از ارتفاع چند متری به پایین پرتاب کردند !

 

با اجازه برمی گردیم به بحث اصلی .

بعد از شروع جنگ هم در یک اقدام بسیار عجیب اعضای سازمان به عراق می‌روند. بعد فراخوانی منتشر می‌کنند که طی آن چندین هزار نفر از ن و مردانی که فریب سازمان را خورده بودند خودشان را به عراق رساندند. اینجا دوباره شروع فاز جدیدی از حیات سازمان مجاهدین خلق یا همان منافقین است.

 

اعضای سازمان در عراق در پادگانی دورهم جمع می‌شوند که نام آن اشرف بود . در این ایام سازمان هنوز هم شعارهای نه‌اش را دارد. #اشرف ربیعی نام همسر اول مسعود رجوی است که در خانه تیمی منطقه پاسداران تهران که در اختیار موسی خیابانی بود توسط نیروهای کمیته انقلاب کشته می‌شود. مقرها و پایگاه‌های کوچک دیگر هم به اسم ن کشته‌شده سازمان نام‌گذاری می‌شد.

 

فیلم سینمایی ماجرای نیمروز را لطفا با دقت بیشتری ملاحضه فرمایید

 

علت این نام‌گذاری‌ها این‌طور بیان می‌شد که ن در طول تاریخ توسط مردان مورد ظلم و ستم قرارگرفته‌اند و ن هیچ‌وقت در هیچ نظام و دستگاهی به‌حق واقعی‌شان نرسیده‌اند. پس سازمان ن را در رأس نشاند و مردان را زیردست کرد. در آن زمان یک‌باره تمام فرماندهان سازمان مجاهدین خلق از بین ن انتخاب شدند. درواقع این‌یک استراتژی بقا بود و سازمان در این زمان هم داشت از ن سوءاستفاده می‌کرد .

 

ان شاالله سعی می کنیم در جلسه اینده این بخش را ببندیم و به بخش های دیگر بپرداریم

 

از سروران گرامی التماس دعا دارم.شکل گیری منافقین قسمت سوم --جلیل اقا محمدی --گروه شهید ابراهیم هادی -- سرخس

 

 

 


 

 بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم ان شاالله به فضل خدا بحث جریان شناسی را با همراهی خادمین گرامی پیش می بریم امید که مورد توجه قرار گیرد . در این بحث به شکل گیری جریانی به نام اصلاحات خواهیم پرداخت جریانی که هر انسان منصفی از ان به عنوان یک گروه افراطی خطرناک و هم کاسه با دشمن یاد می کند. اصلاح طلبان با یک شعار ارزشی وارد میدان شده و به سرعت رنگ عوض کرده و ذات کثیف خود را با زحماتی که برای نظام مقدس ایجاد کردند نشان دادند. در زمان شکل گیری قرار بود برخی مسائل که دست و پاگیر نظام برای پیشرفت و ابادانی بود اصلاح شود نه. انکه بر علیه ارزشها خنجر بکشند! با این حال شد انچه نباید می شد و این گروه از فرصتهای پیش امده استفاده کرده و قدرتمند شدند تا جایی که تقریبا سه دهه مدیریت اجرایی کشور را تصاحب کردند. برای اینکه راحتر این عناصر و اهدافشان و همچنین ضرباتی که بر پیکره نظام وارده کردند را درک کنیم مجبوریم به چند سالی به عقب بر گردیم در جلسه گذشته مطالبی را خدمت سروران ارجمندم ارسال کردم ادامه مباحث را به صورت گام به گام پیش می رویم. تا بدین جا پیش رفتیم که حضرت امام روح الله رحمت الله علیه باید سه کار عمده را انجام می دادند چون غیر از ایشان کسی نمی توانست این مشکلات را حل نماید چون حتما کشور دچار التهاب می شد. یک عزل منتظری از قائم مقامی رهبری دوم تصمیم قطعنامه برای پایان. جنگ و سوم دستور بازنگری قانون اساسی در جلسه گذشته تا عزل منتظری پیش رفتیم حال بحث را بعد از رحلت حضرت امام ره شروع می کنیم پس از عزل اقای منتظری از سمت قائم مقامی و رحلت امام خمینی رحمت الله علیه عده ای از هواداران افراطی ایشان که عمدتا از باند مهدی هاشمی معدوم بودند در پوشش حمایت از اقای منتظری و با طرح مطالبی کذب و تحلیل های مغرضانه به تحریک اقای منتظری پرداختند و عزل وی از سمت قائم مقامی را باز سازی طرح سقیفه و محصول یک توطئه خواندند در بخشی از یک اطلاعیه ، که بعدا شبیه به همین مضامین در سخنان اقای منتظری امده بود: توجه بفرمایید! به راستی که داستان صدر اسلام و جریان شوم سقیفه به خوبی تبیین گردید بیایید مردم را ازاد بگذاریم اقای منتظری تحت تاثیر عوامل یاد شده پس از مدتی مجدد به حوزه ت باز گشت . هر از گاهی فضای ی کشور را که در شرایط حساس بعد از ارتحال حضرت امام ، سخت محتاج ارامش بود ملتهب می ساخت و به اتش فتنه و اختلاف دامن می زد. تا اینکه در استانه چهاردهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ، با طرح مسائل انتقادی و تعریض امیز در موضوعات گوناگون از جمله اصل ولایت فقیه و رهبری نظام، علم مخالفت علیه رهبری را برافراشت . او در سخنانی در جمع شاگردانش مدعی شد مظلوم واقع شده است و صرفا برای مصلحت نظام از حق خود چشم پوشی کرده ، در بخشی از سخنرانی خود در ٢١ بهمن ١٣٧١ می گوید:!!!!! مثل من و مثل بعضی دیگر(رهبری معظم) مثل ان دو زنی است که سر بچه نزاع داشتند و اخر حکم شد بچه را دونیم کنند ، اون که مادر واقعی بود از حق خود گذشت که بچه تلف نشود!! ،،،،، ورود تهاجمی ایشان به حوزه ت و طرح مسائل فتنه انگیز بعد از امام هم برخلاف مصالحی بود که ایشان در این سخنرانی مدعی رعایت ان بود و هم خلاف توصیه صریح ان پیر سفرکرده . تکاپوی این شخص زمانی به اوج رسید که مرجعیت امام ای حفظ الله به میان امد .و اصل موضوع از این قرار است .(انسان باید همیشه به درگاه حضرت حق دعا کند که خداوند متعال او را به حال خود رها نسازد زیرا به هر کاری دست می زند حتی اگر عالم بزرگ دینی باشد )بنابر این : بعد از ارتحال سه تن از مراجع بزرگ شیعه،حضرات ایات خویی، گلپایگانی و مرعشی نجفی و در پی انها حضرت ایت الله اراکی ، یک جنجال تبلیغاتی گسترده علیه مرجعیت شیعه از سوی رسانه های غربی و صهیونیستی به راه افتاد . در پی ان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اقدام به معرفی تعدادی از فقها حوزه به عنوان مراجع تقلید کرد که نام مقام معظم رهبری نیز در میان انها به چشم می خورد . متعاقب اقدام جامعه مدرسین ، تکاپوی شدیدی از سوی اقای منتظری برای مقابله با مرجعیت حضرت امام ای صورت گرفت که یکی از انها ارسال پیامی توهین امیز به مقام معظم رهبری بود که در این پیام اقای منتظری مرجعیت معظم له را به باد انتقاد گرفته و ان را موجب وهن مرجعیت شیعه و حوزه های علمیه خوانده بود. /مراجعه شود_(کتاب خاطرات اقای منتظری فصل دهم ص٧١٥) در این پیام ادعای هایی وجود داشت که شخص وی در زمان قائم مقامی با ان فکر نکرده بود به طور مثال در خصوص ضرورت استقلال مرجعیت از قدرت ی ، جای تعجب است که ایشان در ان زمان هیچ نقطه انتقادی نداشته است همانگونه که به غیر قانونی بودن منصب قائم مقامی و تصمیم خبرگان هیچ اعتراضی نکردند. این در حالی است که رهبری انقلاب نسبت به تمامی تحرکاتی که برای مرجعیت شان صورت گرفته بود تا قبل از اعلام رسمی از ان بی اطلاع بودند و به شدت مخالف بودند و تلاش ایشان برای منصرف کردن اعضای جامعه مدرسین و صدا و سیما از خواندن نام ایشان نتیجه نداد و حتی پس از معرفی به رغم در خواست میلیون ها متقاضی از پذیرش این مسئولیت دینی در ایران سرباز زده و حاضر به ارائه رساله علمیه نشده اند . این ماجرا گذشت و خرداد ١٣٧٦ از راه رسید . ارایش ی کشور دستخوش تغییرات فاحشی گردید و سید محمد خاتمی با بیست میلیون رای فاتح میدان رقابت ریاست جمهوری شد. تمامی تئوریسین ها و نظریه پردازان ی دشمن نیز تلاش می کردند که رای ٢٠ میلیونی ملت به خاتمی را نوعی مقابله با رهبری نظام برانگیزانند . از طرف دیگر در داخل نیز فضای ی کشور بارز تراز هر زمان دیگر ، زمینه مناسبی را برای جولان دادن ضد انقلاب ، معارضین نظام و ورشکستگان ی فراهم کرد. اقای منتظری نیز از جمله اشخاصی بود که تحت تاثیر این تحلیل هاو القائات و با توجه به فضای ایجاد شده بویژه پس از اطلاع از حضور تعدادی از حامیانش در کابینه اقای خاتمی ، مصمم تر از گذشته قدم هایی را برای ورود به حوزه ت و علنی ساختن مخالفت خود با رهبری برداشت . حدود پنج ماه از گذشت عمر دولت خاتمی یا شروع دولت اصلاحات ، وی طی سخنرانی جنجال بر انگیزی به رهبری نظام حمله ور شد و با طرح مسائلی تفرقه برانگیز و خطرناک ، زمینه یک اشوب و جنجال دیگری را پی ریزی کرد . بزرگواران توجه داشته باشند با شروع دولت خاتمی عملا اصلاح طلبان وارد میدان شده و مدیریت کلان اجرایی کشور را به دست گرفتند . یا به نوعی اصلاحات وارد میدان شد. تفسیر عجیب و غریب وی از اصل ولایت فقیه در قانون اساسی و تنزل ان به نظارت فقیه ، اشکال تراشی های بی اساس در مورد مسافرت های مقام معظم رهبری به نقاط مختلف کشور ، حمله به نهادهای تحت امر معظم له نظیر شورای نگهبان و ائمه جمعه ،،، اما بدتر از همه اینها تلاش وی برای ایجاد رویارویی بین مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری وقت محمد خاتمی بود در داخل پرانتز باید عرض شود : (اگر خواص از خواب غفلت بیدار می شدند و عوام تلاش می کردند که با تحقیق و اموزش جهالت را از خود دور کنند امروز امت اسلامی بویژه مکتب تشیع اینگونه مورد ظلم حاکمان در طول تاریخ قرار نمی گرفتند. رهبری معظم انقلاب اسلامی در فرمایشاتی عنوان فرمودند که :در ان دوران عده ای کار را در وقتش انجام ندادند .یعنی سردرگمی باعث شد که در تصمیم تعلل کنند و وقت گذشت و گذشت وقت به سود دشمن بود و به زیان حق و شد انچه که هر ساله می شنویم و با اشک و اه با اهل بیت هم دردی می کنیم اگر بزرگان کوفه بصیرت داشتند و کنار نمی کشیدند و یا ان قاضی دنیا پرست و طما به کذب شهادت نمی داد و یار شجاع امام هانی ازاد می شد تاریخ طور دیگری رقم می خورد. اقا جانمان ولی امر مسلمین فرمود : توابین نیز جنگ کردند و شهید هم شدند اما اجر و مزد اخروی انان یک هزارم شهدای دشت نینوا هم نمی شود!! چون در لحظه و زمان مورد نیاز به یاری امام خویش نرفتن و همین تعلل باعث شد تا عالم تشیع تا ابد داغدار طفل شش ماهه شود و داغدار قمر منیر بنی هاشم و امام حسین ع و ۷۲یار سرور و سالار شهیدان بشود. و تاریخ از این موارد بسیار به خود دیده است. اهل بیت علیهم السلام جملگی مورد ستم حکام ظالم و بی بصیرتی مردم جاهل شدند. و امروز هم چنین است . اگر از تاریخ به درستی عبرت نگیریم دنیا در دل خود شمر و خولی و یزید و ابن ملجم بسیار دارد. اگر تعلل کنیم .اگر جهل را از خود دور نکنیم و اگر گوش و چشممان را به اهداف دشمن اجاره دهیم هم دشت نینوا مهیا می کنند هم. گودال قتلگاه ! ان شاالله به فضل خدا و مدد شهدا که توفیق خادمی این عزیزان نصیب مان شده است در امتحان ولایتمداری رو سفید شویم . در بحث اصلی تا بدانجا پیش رفتیم که در اوج دشمنی شخصی مثل منتظری دولتی با شعار ازادی و با نام اصلاحات وارد میدان شد بدترین و خطرناکترین برنامه منتظری و اطرافیان این بود که تلاش می کردند رویارویی جدی بین مقام معظم رهبری و ریاست جمهوری وقت محمد خاتمی ایجاد کنند اما نهاد های انقلابی و ی نیز ساکت ننشسته و وارد میدان شدند. اظهارات اقای منتظری واکنش های تندی را در میان جناح ها ، احزاب ی و نهاد های انقلابی در پی داشت؛ مجلس خبرگان رهبری از جمله نهادهایی بود که به عنوان اصلی ترین نهاد حافظ رهبری و سزاوارترین جایگاه برای دفاع از میراث بزرگ امام خمینی رحمت الله علیه یعنی اصل ولایت فقیه با مواضعی قاطع این رفتار تفرقه افکنانه را به شدت محکوم کردند. در بخشی از این پیام امده است: بعداز ارتحال ان امام بزرگوار ، مجلس خبرگان با توجه به همه ضوابط و شرایط مذکور در قانون اساسی ، از میان همه فقها ، حضرت ایت الله ای مدظله العالی را برگزیدند ، زیرا او واجد همه شرایط مذکور در اصل ١٠٩ قانون اساسی می باشند. حال تا به اینجا یک بخش. در واقع با تحریک امثال باند مهدی هاشمی معدوم اقای منتظری به دنبال حق و حقوق رهبری خودش بود که حضرت امام روح الله با شجاعت وی را از قائم مقامی عزل کرده و خود منتظری نیز دلایل عزل را پذیرفته بود اما بعد از رحلت امام ره به دنبال سهم خواهی بر امده بود. اما باید دانست که کاسه ای زیر نیم کاسه اصلاح طلبان باشد.شاید منتظری از نظر انها بهترین گزینه برای هموار کردن دشمنی با رهبری امام ای بوده باشد پس طبق برنامه به دنبال وی رفته بودند. پس عرض شد در این شرایط دولت دوم خرداد روی کار امد و با توجه به شعارهای متفاوت به افکار برخی القا کرده بودند که ازادی به سبک غربی حق مردم است! پس می شود با مشغول کردن عده ای اهل دنیا و درگیر کردن انها با نیروهای ارزشی دولت مد نظر هاشمی که اعتقاد داشت به خاطر اسلام و قران باید اشرافی زندگی کرد دولت مردان با تفکر لیبرالی را وارد کار و زار اجرایی کردند حضرت امام ره با مهربانی با ایشان برخورد کرده و از ایشان به عنوان عالم ساده لوح در ت یاد کرده و خواستند که در خدمت علم و حوزه باشند. و چنین نیز شد به ناگاه زمینه ای که توسط دولت سازندگی فراهم شده بود و تقریبا سنگرهای فرهنگی توسط دشمن تسخیر گردیده بود با اینکه امام مسلمین مرتبا تذکر و هشدار می دادند که دشمن حملات فرهنگی خود را اغاز کرده گوشی بدهکار نبود تفکر لیبرال سکان اجرایی را در دست گرفتن خادمین گرامی این روز ها واژه ای به نام لیبرال بسیار می شنویم حال به زبان ساده می خواهیم این کلمه را معنی و با استفاده از تاریخ به بررسی ان بپردازیم شاید معانی دیگری نیز داشته باشد اما به نظرم لیبرال یک تفکر است که هر کسی برای هر کاری ازاد است .هر مسئولی ازادانه می تواند از قدرتش استفاده کند و هر انچه نفسش می خواهد عملی کند .در یک کلام یعنی ازادی . همان ازادی که دولت دوم خرداد از سال ٧٦ به طور علنی فریاد زدند که هر چند قانون مداری نیز در شعارشان بود اما به سرعت از قانون تخطی کردند ولی ازادی به سبک غرب را در آغوش کشیدند دو تفکر همواره برای اسلام خطر افرین بودن یک سکولارها و لیبرال ها سکولار ها بر این باور غلط پافشاری می کنند که دین از ت جدا ست و لیبرال ها در خواست ازادی به سبک غرب یعنی بی بندوباری و فساد در هر زمینه ای که ان شاالله بنا دارم اگر بزرگواران مایل باشند بعد از خاتمه بحث جریان شناسی ،اصلاح طلبان در باب سکولارها نیز جلساتی داشته باشیم خب در اینجا می رسیم به مشکلاتی که دولت دوم خرداد برای نظام اسلام ایجاد کرد. پس نتیجه شد ابنکه : از شروع دولت دوم خرداد محمد خاتمی لیبرال ها جان گرفتند! با وجود اینکه حضرت امام فرمود: تا زمانی که من زنده ام نمی گذارم لیبرل ها در ایران روی کار بیایند اما دو موضوع باعث شد این گروه جان تازه ای بگیرند :(که البته نظرات شخصی حقیر می باشد و نمی دانم تا چه اندازه درست است) بی توجهی دولت سازندگی به معقوله فرهنگ . گرفتاری نیروهای انقلابی به بازسازی بعد از جنگ چه از نظر ساختاری و ساختمانی تا ادوات و چه از نظر قوای انسانی و اسیب دیدگان از جنگ و. خب مسلما انقلاب نیز در طول این سال ها بسیاری از نیروهای مخلص و مومن و کار امد جهادی خود را را تقدیم امنیت دین و کشور کرده بود با شروع دولت خاتمی با شعار ازادی البته در لوای ازادی مدنی خیلی اتفاقات تلخ بوقوع پیوست. که از جمله : در سال ٧٧ تنها چند ماه پس از تشکیل این دولت اولین جرقه تفرقه با قتل های زنجیره ای کلید خورد قتل ها توسط چند عضو خودسر وزارت اطلاعات روی داد که مفتولین نوعا وابسته به طیفی موسوم به ملی گرا و از منتقدان نظام اسلامی بودند مقتولین چهارتن به نام های #داریوش فروهر و #همسرش ، #محمد مختاری و #جعفر پوینده بودند این موضوع برای سازمان های بین المللی حقوق بشر که همواره ایران را زیر زره بین داشتند خوشایند واقع شد و بازتاب وسیعی در داخل و خارج بر انگیخت برای حزب دوم خرداد یا اصلاح طلب نیز بهانه ای شد تا عناصرارزشی نظام را مسبب و مباشر این قتل ها معرفی کنند بی شرمی این جریان به انجا رسید که به نوعی پیکان آمریت این قتل ها را به سوی ولی فقیه و سپس سپاه و بسیج گرفتند و با این موضوع کشور عزیزمان راتا استانه بحران کشاندند و روزانامه های همین جریان با نشراکاذیب به این موضوع دامن می زدند و در اینجا بود که رهبری معظم وارد صحنه شده و به این رویدادها واکنش نشان دادند و این واقعه را یک طوطئه پیچیده ارزیابی کردند و نهایتا در این ماجرا عوامل اصلی توسط خود سربازان گمنام شناسایی و دستگیرشدند این بحث را در همین جا متوقف می کنیم در حالی که از همه سروران بابت طولانی شدن وقت جلسه عذرخواهی می کنم التماس دعا


 

*عدم اندیشه درست، زمینه ای برای سقوط. چه بسیار مردانی با سابقه درخشان در طول تاریخ بنابه دوری از اندیشه درست در منجلابی خود ساخته گرفتار امدند . این موضوع نه از ان دیروز است نه حال و نه اینده ،زیرا در طول گذر زمان یوغ ابلیس جاهلان را استعمار می کند. لذا از دیدگاه اسلام فکر کردن یا اندیشیدن ارزش بالایی دارد. حال اگر منصفانه داوری کنیم در می یابیم که چرا اسلام این همه اندیشه و اندیشیدن را ارج می نهد. چون تنها در پرتو درست اندیشیدن و عملی ساختن اندیشه های درست است که می توان به فرازهای عالی پیشرفت های مادی و معنوی دست یافت . مقربان درگاه خدا و مردان الهی با ژرف اندیشی و با معرفت حاصل از تفکر عمیق به مقامات بلند معنویی ، به قله های نورانی قرب و پاکی رسیده اند. این روزها شنیدن اخبارناگوار به یک امر عادی تبدیل شده است .سقوط انسان ها ی کوچک و بزرگ از نظر علمی و اجتماعی به وفور دیده می شود. که اظهار نظر کودکانه و شرم اور محمد مایلی کهن یکی از انان است. مایلی کهن سر مربی سرشناس فوتبال که روزگاری اعتقاد داشت بازیکنان تیمش بایستی با وضو وارد زمین شوند و نماز خود را با جماعت بخوانند امروز چشم بر حقایق بسته و چهره ای روشنفکرگونه به خود گرفته و رژیم کودک کش اسراییل را حامی می شود. رژیمی غاصب که دست عواملش بیش از دها سال است با خون بیگناهان رنگ سرخ به خود گرفته است. رژیم جعلی که به تعبیر امام روح الله (ره ) غده سرطانی است و باید از بین برود .رژیمی که طبق وعده امام حاضر امام سید علی ای مدظله العالی ۲۵سال اینده را نخواهد دید. پس جناب مایلی کهن بهتر است پای بر باد بکوبید و در مسائلی که به ان جاهلید دخالت نکنید که اراجیف شما باعث شرمساری ازادگان در قبال مسلمانان مورد ستم و شادی شیاطین است . ای کاش عقل و شعورتان چون سن و سالتان بالا می رفت تا می فهمیدید رژیمی که به ان دخیل بسته اید غیر از خود سایر ادیان را به انسانی نمی پذیرد و خود را برتر از همه می داند .شرم بر حامیان قوم ستمگر . والسلام . جلیل اقا محمدی همدانی فعال فرهنگی /ایثار و شهادت


 

 

 

 

◾️◾️◾️◾️ پیام مدیر و اعضای مجمع جهانی خادمین شهدا بمناسبت شهادت سردار سرافرازسپاه اسلام ،شهید حاج قاسم سلیمانی . بسم رب الشهدا والصدیقین إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ شهادت هنر مردان خداست. امروز تاریخ در دل خود می نگارد از انسانی با تقوا ،شجاع و بی بدیل که مزد یک عمر مجاهدت در راه رضایت حضرت حق را از خداوند سبحان دریافت کرد. سردار بسیجی حاج قاسم سلیمانی اسوه استقامت جهان اسلام ،به دست پست ترین و رذلترین اشقیا آسمانی شد. اینجانب از طرف خود و اعضای مجمع جهانی خادمین شهدا این مصیبت و افتخار شهادت را به پیشگاه حضرت ولی عصر -عجل الله فرجه الشریف- و حضرت امام ‌ای و خانواده محترم و ملت بزرگ ایران اسلامی تسلیت و تبریک عرض میکنم به فضل خدا خون پاک ایشان موجب آزادی ملت عراق و سایر کشورهای مظلوم از لوث وجود نیرو های خبیث آمریکا خواهد شد. نیروهای حزب الله به عنوان نیروهای مقاومت اسلامی قطعا برای تحقق حکومت اسلام ناب محمدی چون گذشته و به مراتب بیشتر از ان قدم هایی محکمتر بر خواهند داشت تا هر یک از ما به احدی الحسنیین شهادت یا پیروزی بر دجالان جهانی نائل شویم . دشمنان بدانند خون سردار شهید حاج قاسم سلیمانی برای آنان به مراتب خطرناکتر از خود ایشان است . خون به ناحق ریخته شده سردار دلها و شهید ابومهدی المهندس جانشین سازمان بسیج مردمی عراق و سایر شهدای عزیز انگیزه مبارزه با خونخواران را در همه گروه ها بالا خواهد برد و آتشی بر خرمن ملحدان می اندازد که آرامش برایشان به رویای ابدی مبدل شود. رهسپاریم با ولایت تا شهادت والسلام علی عبادالله الصالحین جلیل اقا محمدی همدانی مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا http://shahidd110.blog.ir/1398/10/13


سلام علیکم عرض ادب و احترام دارم خدمت خادمین گرامی بویژه مدیران محترم گروه. همانطور که در جریان هستید بخشی از نیروی های سازمان به اصطلاح مجاهدین (منافقین)را ن تشکیل دادند حال چرا سازمان به این نتیجه می رسد که از ن نیز استفاده کند؟ با توجه به روحیه حساسی که قشر بانوان دارند و همینطور اسیب پذری این قشر قطعا مشکلاتی نیز متوجه انان خواهد کرد. در این جلسه مایلم پاسخی مختصر به دلیل جذب ن و همچنین به تمام بلاها و شکنجه‌هایی که سازمان مجاهدین خلق به اسم مبارزه و آرمانخواهی بیش از پنجاه سال بر سر ن سرباز خود آورده است به پردازیم . بلاهای و مصایبی که ن را به عروسک خیمه شب بازی عده ای برای رسیدن به اهداف ی و نظامی تبدیل کرد. سازمان مجاهدین تا سال ۱۳۴۸ یعنی تا ۴ سال بعدازاینکه توسط بچه‌های نهضت ملی ایجاد شد اصلاً هیچ نیروی خانمی در آن عضو نبود و یک سیستم کاملاً مردانه داشت. این‌ها نیروهایی بودند که از نهضت آزادی منشعب شده بودند و در ابتدا اسم خاصی نداشتند و با اسم بچه‌های نهضت ملی» شناخته می‌شدند. بعدها وقتی #چریک‌های_فدایی» که عقاید چپ مارکسیستی داشتند برای خود اسم‌سازمانی چریک‌های فدایی خلق» را انتخاب کردند، بچه‌های نهضت ملی» احساس کردند که از این جریان عقب‌افتاده‌اند و در ادامه، آن‌ها نام سازمان مجاهدین خلق» را برای خودشان انتخاب کردند. در سال‌های اولیه تأسیس گروه، همه اعضا اعتقاد داشتند که زن اصلاً نمی‌تواند در جریان مبارزات باشد. تا اینکه ساواک» طرحی برای مقابله با اقدامات مجاهدین خلق تهیه کرد. در این طرح به همه املاکی‌های شهر دستور داده شد تا هر خانه‌ای به مرد مجرد اجاره می‌دهند، اطلاعات آن را در اختیار ساواک قرار بدهند. با این شرایط سازمان به این نتیجه رسید که پای خانم ها را نیز به گروه باز کند تا به عنوان پوشش فعالیت کنند. خانم‌های آشنا و وابستهٔ اعضای مجاهدین، شروع به جذب ن و دختران جوان کردند. بعدها کار جذب و عضوگیری بر عهده همین نی افتاد که در مراحل مختلف عضو سازمان شدند. بخش زیادی از این ن جوان که در سن ۱۹/۲۰سالگی قرار داشتند، از خانواده‌های مذهبی بودند. چون در آن زمان هنوز ظاهر سازمان مجاهدین، گروهی بود که مقید به احکام اسلامی است. درواقع ن فقط برای پوشش‌دهی مردان و وانمود به این موضوع که همسر اعضای سازمان هستند، وارد سازمان مجاهدین خلق شدند. این یکی از بخش های اولیه انحراف سازمان محسوب می شود. بله در قدم اول ن به عنوان پوشش جذب شدند با اینکه همین جذب و بخصوص نحوه جذب انحراف اولیه را رقم زد حال چرا می گوییم انحراف ؟ چون رویه جذب خانم‌ها در سازمان، کم‌کم موضوعی به اسم #ازدواج‌های_سازمانی» را به وجود آورد. یعنی یک خانم مجبور بود چند وقت با عده‌ای آقا در یک‌ خانه تیمی بماند و بعد به خاطر رعایت مسائل امنیتی سازمان، به خانه دیگری برود و با تعداد دیگری مرد زندگی کند. اغلب در این رفت‌وآمدها هم مسائل شرعی رعایت نمی‌شد. یعنی شرایطی به وجود آمده بود که حفظ اهداف و موجودیت سازمان از احکام اسلامی مهم‌تر بود. پس در نتیجه این موضوع اولین انحراف دینی سازمان مجاهدین یا همان تغییر ایدئولوژیک آن‌ها بود. در اواخر دهه چهل و اوایل دهه پنجاه، جذب ن در سازمان شدت گرفته بود. ن کم‌کم از حالت پوششی خارج‌شده بودند و به مسائل چریک شهری و اسلحه در دست گرفتن هم ورود کرده بودند. این مرحله‌ای بود که ن کاملاً در تفکر سازمان مجاهدین خلق ذوب شدند و البته مورد سوءاستفاده قرار گرفتند. متاسفانه به مرور زمان فراتر از این مسائل بود به طوری که اواخر باید به مرحله ای می رسیدند که از احساس و عاطفه حتی در میان خانواده خود خداحافظی می کردند! درسال‌های اخیر، در مقطعی از اتفاقات سوریه موضوع جهاد نکاح در میان گروه های تکفیری بر سر زبان‌ها افتاد. عین همین اتفاق در دهه چهل و پنجاه در سازمان مجاهدین هم اتفاق افتاد که البته غیرشرعی هم بود. در این بستر فسادهای بزرگی رخ داد و خیلی از نی که با وعده‌های جهاد و مبارزه به سازمان مجاهدین پیوسته بودند دچار پوچی و افسردگی شدند و تعداد زیادی از آن‌ها هم خودکشی کردند. در مقطع بعد از انقلاب، جریان ن در سازمان مجاهدین خیلی عجیب‌وغریب می‌شود. ن مسئولیت‌های سنگین‌تری می‌پذیرند و جریان‌های دانش‌آموزی، دانشجویی، کارگری یا حتی کادرهای مختلف پزشکی برای جذب افرادی از این اقشار به راه می‌افتد. درواقع در فضای باز ی بعد از انقلاب، اعضای سازمان از خانه‌های تیمی و زیرزمینی بیرون می‌آیند و علنی تبلیغ می‌کنند. در این مقطع خیل عظیمی از جوانان دختر و پسر به آن‌ها می‌پیوندند. طوری که در اواخر دهه پنجاه سازمان مجاهدین خلق اعلام می‌کند که ما یک ملیشیا» یا شاخه نظامی از جوانان دختر و پسر تشکیل شد. تبلیغات روانی سازمان مجاهدین خلق زیاد بود و به همین خاطر جوانان که سرشار از احساسات و هیجانات عدالت‌طلبی و آرمان‌خواهی بودند راحت جذب شعارهای سازمان می‌شدند. تا سال ۱۳۶۰، سازمان مجاهدین در ایران چندین هزار نفر را به‌صورت رسمی جذب کرده بود. چندین هزار نفر هم نیروی سمپات داشت. نشریه رسمی مجاهد در تیراژ بالا، میدان تیر، داروخانه، مراکز امداد و بهداشت و ساختمان‌های مصادره‌ای زیادی هم در اختیار داشتند که کارهای تشکیلاتی و ستادی‌شان را انجام می دادند. درواقع سازمان مجاهدین آن‌قدر دارایی داشت که بعضی کتاب‌هایش را به‌صورت رایگان بین مردم تقسیم می‌کرد. برخی دانشکده‌های دانشگاه تهران مثل دانشکده فنی در مصادره آن‌ها بود وآنج هرروز تجمع‌های ی در آن برگزار می‌شد. حتی در اوایل انقلاب به‌قدری قدرت گرفته بودند که برای خودشان اسامی رسمی خیابان‌ها و اماکن مختلف را هم عوض می‌کردند و مثلاً اسم استادیوم آزادی را گذاشته بودند شهید حنیف نژاد که از بنیان‌گذاران سازمان بود. در واقع معنی سمپات همان هواداران و وابستگان فکری جریان و گروهی است که در سازمان منافقین تعریف شما کاملا درست به نظر می اید درواقع جوری به جامعه القا می‌کردند که آن‌ها متولیان اصلی انقلاب در کشور هستند و تمام تاریخ قبلی خود را هم تحریف می‌کردند. اکثر جاهایی که اعضای سازمان می‌توانستند عضوگیری کنند دانشگاه‌ها و مراکز علمی بودند. نحوه تبلیغاتشان به این صورت بود که آرم سازمان مجاهدین را در بنرهای بزرگ چاپ و در مکان‌های پرتردد نصب می‌کردند، بلندگو دست می‌گرفتند از فعالیت‌هایشان، از شهدایشان و. می‌گفتند. سازمان مجاهدین برای اکثر اقشار تاثیرگذارمردم برنامه داشت و برایشان شعار طراحی کرده بود. نوع تبلیغاتشان طوری بود که همه اقشار همه آمال و آرزوهایشان را در عضویت یا موفقیت سازمان مجاهدین خلق ببینند. بخشی از نشریه رسمی آن‌ها یعنی نشریه مجاهد» همیشه به موضوع ن اختصاص داشت. مسائل ن، حقوق زن در جامعه، مسائلی مثل نسل سازی، مادری کردن، نقش و جایگاه زن در دموکراسی، موضوعات اجتماعی و ی و. از مباحث ثابت و مفصل نشریه مجاهد بود. به دلیل طولانی شدن جلسه از همه همرزمان و همسنگران گرامی پوزش می طلبم ان شاالله به شرط حیات در جلسه اینده همین موضوع را ادامه خواهیم داد. التماس دعا دارم از یکایک شما بزرگواران


 

شاید برای شما نیز سوال باشد که چرا برخی مسئولین با وجود برخورداری از ثروت و قدرت همچنان تسلیم هوا و هوس دنیای مادی هستند؟؟ بنا دارم در این بحث به طور خلاصه وار دلایل این لغزش را بررسی نمایم

 

به نام خدا

 ناکثان معاصر .

شاید برای شما نیز سوال باشد که چرا برخی مسئولین با وجود برخورداری از ثروت و قدرت همچنان تسلیم هوا و هوس دنیای مادی هستند؟؟ بنا دارم در این بحث به طور خلاصه وار دلایل این لغزش را بررسی نمایم.

 

ناکثان دیروز و امروز .

ثروت طلبی و دنیازدگی، از جمله آفت های روحی است که همواره موجب ریزش انسانها از گردونه حق و عدالت و در نتیجه فرسایش از اسلام اصیل شده و بزرگان بسیاری را به پرتگاه سقوط کشانده است. امیرالمومنین علی (ع) بارها اطرافیان خود را به دوری از این ویژگی هشدار داده بود. ( نهج البلاغه خطبه های ٨٢. ٦٣، ٤٥،٤٢،٣٢،و ٨٣ )

 

ناکثان روحیه ای پول پرست داشتند و صاحبان مطامع و طرفدار تبعیض بودند امیر مومنان علی (ع) در سال ٣٦ قمری هنگام حرکت اصحاب به سوی بصره درتوصیف روحیه فرماندهان سپاه بصره و جمل فرمود: "همانا ناکثان عهد شکن به جهت نیتی از حکومت من به یکدیگر پیوستند و من تا آنجا که برای وحدت اجتماعی شما احساس خطر نکنم؛ صبر خواهم کرد زیرا اگر آنان برای اجرای مقاصدشان فرصت پیداکنند، نظام جامعه اسلامی متزل می شود. آن ها از روی حسادت بر کسی که خداوند حکومت را به او بخشیده است به طلب دنیا برخواسته اند،  می خواهند کار را به گذشته باز گردانند، حقی که شما به گردن ما دارید، عمل کردن به کتاب خدا، قران و سنت پیامبر و قیام به حق و بر پاداشتن سنت اوست." (نهج البلاغه خطبه ١٦٩)

 

پرهیز از آرزوهای طولانی و هوا پرستی عمده نصایحی بود که امام علی (ع) پس از پایان جنگ جمل و رویارویی با سردمداران این جنگ مردم کوفه را به آن سفارش کرد.  اما چه سود! در خانه اگر کس است ،یک حرف بس است!!

 

حال نیز دیده می شود افرادی که عمری  را در خدمت نظام  اسلامی بودند به یک باره به گذشته پشت پا به زده و در صف دشمنان قرار می گیرند، که واژه ناکث برازنده این قبیل افراد است. مرز حق و باطل بسیار باریک است چنانکه با یک غفلت انسان در هر مقامی ساقط می شود. پس مردم  بصیر و فهیم ایران اسلامی و بخصوص جوانان عزیز به این نکته باید توجه داشته باشند که ریزش در همه تمدنها و تمدن اسلامی یک امر غیر قابل انکار است. کسانی که نتوانسته اند ایمان و تقوای  خود را پرورش و تربیت دهند هر لحظه ممکن است سقوط کنند. اینکه به خاطر چنین عناصر سست عنصری نظام اسلامی را متهم کنیم  عملی غیر منطقی است.

 

اگر در روزها و ماه های آینده دیدیم و شنیدیم کسانی که به عنوان نیروی انقلابی وارد عرصه خدمت شده و با شعار حریت، اعتماد بخشی از جامعه را جلب نمودند به یک باره رنگ عوض کردند،  تعجب نکنیم که ریزش در تکانه های مختلف امری طبیعی است و از زمان حکومت امام علی (ع) تا به امروز مرتبا رخ داده است، تا بدانجا که امام معصوم را به قتلگاه کشاندند.

دوستان فرهنگی و جوانان بصیر زین پس  وظایفی بس خطیر در این برهه حساس به دوش دارند که بایستی به طور جدی و با تمام توان به روشنگری بپردازند،  ضعف و انفعال می تواند وقایع تلخ تاریخی را تکرار کند.

 

اتفاقی که دیروز در مجلس شورای اسلامی رخ داد نه باید مغرورمان کند نه دلسرد.
اما مطالبه نباید لحظه ای متوقف شود،  میزان آرا انتظار عمومی را براورده نکرد. به هر حال شایسته است با درک عمیق از مشکلات و تحولات اقداماتی انجام دهیم که مورد قبول حضرت حق تعالی و رضایت قلبی  امام مسلمین را فراهم  سازد.

والعاقبه للمتقین

جلیل آقامحمدی همدانی

 

 

 


هفته نامه بیرمی:شماره ۵۵۹ گفتگو با جلیل اقا محمدی همدانی.(فعال فرهنگی-ایثارو شهادت) بسم الله الرحمن الرحیم. امروزه یکی از حوزهایی که می توان گفت روزهای غربت را سپری می کند حوزه فرهنگی است . حوزه ای که یکی از اصلی ترین و موثرترین ها جهت تعالی جامعه به سوی رستگاری و سعادت بشری می باشد. تهاجم فرهنگی بیگانه و ضعف نهادهای متولی باعث شده بخشی از فرهنگ جامعه اسلامی اسیب ببیند. اما در اینجا فرهنگ جهاد و شهادت به عنوان فرهنگ ناب عاشورایی برای حفاظت از ارزشهای اسلامی و ارتقا امنیت اقشار جامعه نقش بسزایی داشته و دارد.مقام معظم رهبری بارها توصیه فرمودند که این فرهنگ حفظ شود تا بدانجا که فضیلت زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا را چون شهادت تعبیر کردند ‌همچنین چند سال پیش فرمان اتش به اختیار را برای حمایت از بخش های گوناگون صادر و مردم را مکلف کردند به صورت خود جوش خلع های بوجود امده را پر کنند . به همین بهانه تصمیم گرفتیم با یکی از فعالان فرهنگی شهرستان تنگستان مصاحبه ای انجام دهیم . محمدی همدانی فعال فرهنگی در حوزه جهاد و شهادت که در چند سال گذشته با ایجاد یک گروه مردمی توانسته است فعالیت های چشمگیری انجام دهد . *بیرمی: اقای همدانی ضمن معرفی خود خواننده محترم نشریه را با گروه خود اشنا کنید. **همدانی: به نام خدا جلیل اقا محمدی همدانی هستم ،اصالتا اهل همدان و ساکن شهرستان دلاور پرور تنگستان و شهر اهرم. گروهی که ما با کمک خداوند متعال و همراهی و همدلی تعدادی از دغدغه مندان تشکیل دادیم یک گروه کاملا مردمی و مستقل هست تحت عنوان " مجمع خادمین شهدای جهان اسلام.این گروه در حال حاضر بیش از ۶۷۰ نفر عضو ثابت از سراسر کشور داره و هدف نیز زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا و نشر معارف شهدایی است. *:شما از کی و چگونه به این فکر افتادید که چنین تشکلی را پایه گذاری کنید؟ **:تقریبا با ورود تکنولوژی جدید به نام فضای مجازی و با مشاهده وسعت و دسترسی اسان اقشار جامعه به اطلاعات جرقه ای در ذهن بنده زده شد. با می که با تعدادی از فعالان در این حوزه داشتیم به این نتیجه رسیدیم که اگر قرار است ساعاتی را به این فضا اختصاص دهیم پس بهتر است که به جای اتلاف وقت از این ظرفیت استفاده بهینه کرده و فعالیتی ثمر بخش داشته باشیم . لذا این موضوع را به طور جدی دنبال کردیم و تصیم بر این شد گروهی را ایجاد کنیم چون هم می شد از توانایی انها استفاده کرد هم فضا را طوری برنامه ریزی نمود که استعدادها هرز نرود و از تخریبات فکری به نحوی جلوگیری کرد چون بیشتر کاربران قشر جوان و نوجوان بودند.یک نوع تکلیف نیز بشمار می امد‌. *:تا چه اندازه در این کار موفق بودید؟ **:به فضل خدا و عنایت شهدا طی سه سال اخیر فعالیت هایمان به نحو مطلوبی رضایت بخش بوده .چون با کمک همین جوانان مومن و مخلص به اهداف کوتاه مدت و اولیه رسیدیم بلکه قدمهایی نیز برای اهداف میان مدت برداشته شده است. *:لطفا مختصری از فعالیت های انجام شده را برای خوانندگان محترم بیان کنید **:ما سعی کردیم در قدم اول کار رو به صورت تشکیلاتی پایه گذاری کنیم . پس شروع به جذب نیرو کردیم ان هم نیروهای متخصص . چند بخش تعریف شد . مثل ؛بخش جمع اوری زندگینامه شهدا بخصوص شهدایی که تا به حال معرفی نشده بودند . بخش دوم ،بخش ترجمه بود چون هدف ما معرفی جهانی بود پس نیاز بود اطلاعات شهدا ترجمه بشوند بر این اساس چندین مترجم حرفه ای جذب کردیم و در گروهی اطلاعات شهدا را به زبانهای عربی و انگلیسی ترجمه می کنند و کاربرانی بعد از بازبینی نهایی مطالب را به سایت و کانال منتقل و در سطح وسیع روزانه منتشر می شود. بخشی هم به عنوان بخش فنی هست که عزیزانی به صورت تخصصی به تولید عکسنوشته ،کلیپ ،ساخت کتب دیجیتال ،نقاشی وو مستند سازی مشغول هستند. در این بخش دوستانی نیز هستند که زندگینامه های شهدا را به کتاب تبدیل کرده و به تازگی نشریه تک صفحه ای نیز طراحی وقرار است به صفحات ان افزوده شود . اما در مجمع همه اعضا به عنوان خبرنگاران افتخاری ایفای نقش می کنند . مصاحبه با خانواده های معظم شهدا یکی از رسالت های ایشان است.و اگر احیانا در منطقه ای نسبت به شهدا و خانواده این عزیزان کم لطفی صورت گیرد بلافاصله با انتشار بیانیه مسئولین را مم می کنیم حرمت شهدا را حفظ نمایند . که به حمدالله چندین مورد موفق نیز داشتیم . یکی از انها در شهری ۴شهید غواص گمنام دفن بودند که از سال ۹۴مزاری برایشان احداث نشده بود و در غربت کامل بودند با پیگیریهایی که حضورا صورت گرفت با شناسایی چند خیر و تشکیل گروه جهادی یادمانی سال گذشته احداث شد. خدمت شما عارضم ،در بخش کتاب تا کنون ۵جلد کتاب دیجیتال ساخته شده و سه کتاب نیز نگارش که جلد اول کتاب با نام خط سرخ با ۲۴۰ صفحه زندگی نامه بیش از صد شهید به چاپ اولیه رسیده و کتاب حدیث صابرین و بهترین عموی دنیا (کودک و نوجوان)در شرف چاپ هستند. بخشی نیز به عنوان کتابخانه دیجیتال در حال فعالیت است که بعد از کسب احازه از ناشر کتب شهدایی را تبدیل به کتاب دیجیتال می کنیم. در بخش دیگر ما تصمیم داریم به طور مدون نمایشگاههایی از تمثال و زندگی نامه شهدا در سطح کشور برگذار کنیم که اولین نمایشگاه در شهر کازرون استان فارس با همکاری دانشگاه ازاد و دانشکده سما برگزار شد که بحمدالله استقبال خوبی نیز صورت گرفت .شهدایی که در این نمایشگاه معرفی شدند شاید مظلوم ترین شهدا بودند که کسی انها را نمی شناخت با اینکه در دهه نود شهید شده بودند متاسفانه به دلیل ضعف کاملا گمنام بودند . یکی دیگر از برنامه های مجمع مصاحبه انلاین با خانواده های معظم شهداست که در گروه مجمع به صورت کنفرانس مصاحبه صورت می گیرد و مورد استقبال قرارگرفته تقریبا در ماه چند مصاحبه انجام می گیرد که خانواده های شهدای عزیزی چون :شهید محسن حججی ،شهید مهدی صابری از شهدای تیپ فاطمیون افغانستان ،شهید ابراهیم هادی و در این برنامه شرکت داشته اند. در بخش دیگری سعی کردیم در کارهای خیریه هم به اندازه توان فعالیت داشته باشیم 'و یک برنامه ای تحت عنوان مهمان سفره شهید دایر کنیم که در قدم اول نذر نان بود . با شناسایی خانواده های کم توان نان این عزیران از سفره شهدا تامین می شود که به فضل خدا تا کنون در چندین شهر اجرا شده شهرهایی در سیستان و بلوچستان ،کرمان،خوزستان،گیلان با همکاری خادمین عزیز صورت گرفته . شاید نان کمک قابل توجهی نباشد اما گروه در همین حد توانایی دارد که ان شاالله با کمک خیرین به برنامه گسترش پیدا کند. در کنار این فعالیت ها چندین مرحله مسابقه سراسری هم داشتیم که نویسندگان شهدایی برای رده سنی کودک و نوجوان بود که سال گذشته انجام گرفت . برنامه بعدی ما در گروه که شروع کرده ایم تشکیل یک گروه جهادی فرهنگی و سازندگی است . در این برنامه قصد داریم چند موضوع را مد نظر قرار دهیم . یک :جذب تعدادی معلم و دبیر جهت برگزاری کلاس های تقویتی و فوق برنامه در مناطق محروم و خانوادهای کم توان از نظر اقتصادی .چون می بینیم موسساتی دایر شده که با دریافت وجه چنین کلاس هایی را برگزار می کنند و هستند خانوادهایی که به دلیل عدم توانایی از این برنامه ها محرومند و چه بسا در همین قشر چه استعدادهایی به همین دلیل از بین می روند که می شود این دانش اموزان را شناسایی کرد. دوم : جذب تعدادی پزشک و مددکار اجتماعی ،بهداشتی و برای ارائه خدمات به مناطق محروم سوم: تشکیل یک گروه سازندگی جهت همکاری و ارائه خدمات به خانوادهای نیازمند و همچنین مکان های عمومی . مثل مدارس ،مساجد ،یا دیوارنگاره و دیوار نویسی و نظیر ان. این ها بخش هایی از فعالیت های همکاران عزیز و جهادی بنده بود که در این مدت بدونه هیچ کمکی از نهاد های دولتی صورت گرفته است .که بنده سعی کردم خلاصه وار خدمت شما و خوانندگان عزیز عرض کنم. *: ایا تاکنون از جایی کمکی به گروه شما شده ؟منظورم نهادهای دولتی است. **: حقیقت امر این است که ما با مشکلات زیادی روبرو بودیم اما با مدد شهدا و عنایت حضرت حق مرتفع شده فقط به دلیل هزینه بالای چاپ کتاب ما چهار جلد کتاب اماده چاپ داریم که نتوانستیم به چاپ برسانیم و تقریبا از همه مسئولین نیز درخواست کمک کردیم متاسفانه تاکنون در عمل شاهد هیچ مساعدتی نبودیم. * :در پایان ارزوی خود و سایر همکارانتات را بیان کنید. **: ارزوی قلبی ما داشتن یک جامعه سالم و سربلند است که ان شاالله زمینه ظهور منجی عالم بشریت هموار شود تا با ظهور مهدی فاطمه عج دنیایی اباد و به دور از ناعدالتی داشته باشم . جای دارد از همه همکارانم در مجمع که شبانه روز تلاش کردند تا به این مرحله برسیم تشکر وقدردانی کنم.نام بردن از همه عزیزان قطعا میسر نیست اما بیشترین فعالیت و تلاش را این بزرگواران به عنوان مسئولین واحد ها انجام دادند ازجمله سرکار محترمه قاسمی کیا سرکار صید محمدی و استاد گرامی جناب رجبی و همچنین استاد ارزشمند جناب امیدیان که در همه حال پیشتیبان ما بودند . که به عنوان یک خادم واقعی ایفای نقش کردند یک خادم شهید باید فکرش ،اعمال و کردارش شهدایی باشد شهدا کمتر حرف می زدند و بیشتر کار می کردند اخلاص در زندگی و کارشان موج می زد اگر می خواهیم خادم باشیم باییستی زندگی ما رنگ و بوی شهدایی داشته باشد.ان شاالله خداوند به بهانه حضور این بزرگواران حقیر روسیاه را نیز بپذیرد. از مسئول محترم نشریه بیرمی جناب جعفری و همکارانشان کمال تشکر را دارم که از بدو شروع کار بدونه هیچ چشم داشتی زندگی نامه شهدا را مرتبا به چاپ می رساندد . اجر همگی با شهدا امیدوارم این مصاحبه بهانه ای شود تا از حمایت های مسئولین جهت ارتقا و گستزش فعالیت ها بهره مند شویم. در پایان این را نیز عرض کنم که تصمیمی اخیرا در مجمع گرفته شده که جلد سوم کتاب خط سرخ به شهدای تنگستان اختصاص یافته که به امید خدا با هماهنگی مسئولین محترم زندگی نامه و خاطرات این عزیزان جمع اوری خواهد شد. ان شاالله.


به مناسبت ایام الله دهه فجر

 

غربت!! سالهاست که دهه فجر انقلاب اسلامی ایران که پیروزی خون بر شمشیر را در اذهان تداعی می کند به افتتاح دست اوردهای مختلف سازندگی اختصاص می یابد که جای تشکر دارد.اما در این میان یک موضوع مهمی در پس پرده غفلت مسئولین امر همچنان غریب است .ان هم چیزی نیست جز حوزه فرهنگی !! هرچه در سایر حوزه ها پیشرفت قابل توجهی داشتیم به همان میزان در حوزه فرهنگ کم کاری و غفلت شده است. ان هم حوزه ای که به دلیل قوام دینی و روحیه ملی توانسته پیروزی انقلاب اسلامی را رقم بزند و همچنین حافظ ارزشهای اسلامی در بحران های گوناگون باشد. تغییر رویکرد از معنویات به مادیات عمده مسئله ای است که نگاه دست اندرکاران را به حاشیه می کشاند و نتیجه می شود ارائه کارنامه مادی به جامعه . وقتی سوابق دولت سازندگی را که بعد از دفاع مقدس روی کار امد بررسی می کنیم می بینیم با تمام هشدارهایی که مقام معظم رهبری در مورد تهاجم فرهنگی بیگانه فرمودند .نگاه ان دولت فقط سازندگی بود و معقوله فرهنگ به حال خود رها شد و زمینه برای حمله گسترده نرم بیگانگان اماده گردید.و به تبع ان سایر دولت ها نیز انچنان که باید نتوانستد خوش بدرخشند . در این تهاجم بخشی از فرهنگ ایرانی اسلامی اسیب جدی دید و کار برای دغدغه مندان روز به روز سخت و سختر شد. زیرا نیروهای ارزشی باید در دو میدان فعال باشند هم با تهاجم جدید مقابله کنند و هم به مرمت بخش های اسیب دیده گذشته بپردازند .این مقابله نیاز به تلاش و کوشش مضاعف دارد که انرژی زیادی از فعالان در این عرصه می گیرد. موضوع دوم ؛اینکه نگاه نسل نو با دیدن تنها دست اورد های مادی به اهداف اصلی انقلاب ممکن است تغییر کند بدین معنا که ایا برای به دست اوردن دنیای مادی انقلاب کرده ایم یا ارامش دنیا همراه با رستگاری انسانها از اهداف اصلی بوده است.؟ پس در کنار معرفی خدمات مادی و سازندگی بهتر نبود به همین میزان در حوزه فرهنگی نیز کار شود؟ دقیقا همان هدفی که امام راحل ره بر مبنای ان انقلاب اسلامی را رهبری نمود تا بدانجا که صدور انقلاب به اقصی نقاط جهان ترسیم گردید. هر چند نمی توان خدمات صورت گرفته را در این حوزه نادیده گرفت اما نسبت به سایر حوزه ها در حق ان اجحاف شده است. امروز در استانه پیروزی انقلاب اسلامی می شد از بزرگترین جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در فضای مجازی رونمایی کرد تا بدین شکل در زمین دشمن بازی نکنیم .و تمام تفکرات دینی و باورهای ارزشی نسل جوان و نوجوان را قربانی عملکرد ضعیف نشود. به امید روزی که فرهنگ اصیل اسلامی بر بلندای جهان صدای عدالت خواهی سر دهد.


 

به نام خدا. حضور با شکوه مردم ازاده ایران اسلامی در پای صندوق های رای ،حماسه ناب دیگری را در تاریخ انقلاب اسلامی رقم خواهد زد. برخی بر این باورند که اعلام ورود ویروس کرنا به ایران شاید یک بازی کثیف ی باشد . هرچند به طور حتم اینگونه است که عده ای مزدور برای ایجاد ترس و التهاب از ان سو استفاده می کنند تا مانع حضور مردم در انتخابات شوند‌.تا بلکه خوش خدمتی برای اربابان خود کرده باشند‌‌. اما چه احمقند این عناصر وطن فروش و خائن ،که طی چهار دهه ملت بزرگ و بصیر ایران اسلامی را نشناخته اند و فکر می کنند مردم ایران همان اندک دغدغه مندان ازادی و بی بندوباری هستند. قابل توجه این عناصر بزدل : ان هنگامی که صدام ملعون انواع سلاحهای شیمیایی را بر سر فرزندان این مرز و بوم می ریخت به جای فرار و ترس ماسک و تجهیزات مورد نیاز را در اختیار همرزم خود قرار می دادند . با علم به ان که جسم و جان خویش بر اثر گازهای سمی اسیب جدی می بیند. در کجای این کره خاکی و در کدام فرهنگ چنین روحیه ای وجود دارد؟ کدام مکتب می تواند جوان شانزده ساله ای تربیت کند که در سخترین شرایط ماسک ضد شیمیایی خود را بر صورت مجروح بزند و خود سی سال در بدترین شرایط تنفس کند ؟ جوانان امروز رهروان همان جوانان دیروزند ، در مکتب شهدا مشق عشق کرده و هراسی به دل راه نمی دهند .مدافعان حرم نمایندگان این ملتند که نشان دادند در میدان واقعیت مرد عمل هستند شایعات در قاموس فرزندان حیدر کرار نمی گنجد. همه می اییم تا حماسه ای دیگر رقم بزنیم. محمدی همدانی


 

بسم الله الرحمن الرحیم. حضور باشکوه مردم ایران اسلامی و انتخاب نمایندگانی از جنس مردم و انقلاب بار دیگر لوح زرینی از اراده ملت ایران را در تاریخ به ثبت رساند‌. این حضور در نوع خود سیلی محکمی بر صورت کریه دشمنان اسلام بحساب می اید چون تمام برنامه های شوم دشمنان خنثی گردید. دشمنانی که به تعبیر مقام معظم رهبری تا اخرین ساعات در تلاش بودند با ایجاد حواشی و التهاب مانع از حضور مردم در پای صندوقهای رای شوند ‌. جای دارد صمیمانه از یکایک مردم بصیر و ولایتمدار ایران عزیز تشکر و قدردانی کنیم .این حضور و به ویژه نوع انتخاب در چنین شرایطی کم نظیر بشمار می اید و مسئولیت همه نمایندگان را دوچندان می کند تا مثال یک نیروی جهادی و انقلابی مقتدرانه و مخلصانه از ارزشها و ارمان های انقلاب اسلامی و حقوق به حق مردم دفاع کنند.مردم وظیفه شرعی خود را به نحو مطلوب انجام داده و با پاسخ به ندای رهبر فرزانه انقلاب به بهترین شکل ممکن وکلای خود را انتخاب و مسئولیت قوه مقننه را به انها سپردند .حال نوبت منتخبین است که امید به عدالت را به جامعه بازگردانند. امروز ولی امر مسلمین در ابتدای درس خارج فقه نکته قابل تاملی را اشاره فرمودند که بایستی به عنوان یک حکم جهاد در دستور کار نیروهای انقلابی قرار گیرد. معظم له ،نیروهای ارزشی را در کنار دفاع به هجوم و ضربه نیز مکلف کردند. لذا وظیفه نیروهای انقلابی از جمله مدیران و سایر نیروها این است که با برنامه ریزی دقیق در همه عرصه ها همزمان با دفاع زمینه هجوم علیه دشمن را اغاز کنند. بر این اساس خادمین شهدا و افسران جنگ نرم در حوزه فرهنگی و رسانه ای با استفاده از تمام ظرفیت ها در کنار مقابله حملات شدیدی به مجموعه های دشمن ترسیم و عملیاتی خواهند کرد. مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا (کانون فرهنگی رهپویان "شهدای جهان اسلام) جلیل اقامحمدی همدانی


بسم الله الرحمن الرحیم.

امروزه ویروسی به نام کرونا بیشتر کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه را به نوعی با چالش جدی روبرو کرده است با توجه به اینکه کارشناسان این بیماری را در مقایسه با برخی امراض کم خطر معرفی می کنند اما حواشی ان ممکن است موجب بروز یک بیماری خطرناکتر شود. به طوری که می توان ان را یک بلای نوین معرفی کرد.نگرانی و اضطراب که مادر همه بیماری هاست می تواند غیر از روح به جسم انسان نیز اسیب برساند.یکی از دانشمندان در کتاب کلیدهای خوشبختی ص ۲۶۳می نویسد: نگرانی سرچشمه تمام یا اغلب بیماریهای روحی و جسمی می باشد . سوهاضمه ،زخم معده ،زخم اثنی عشر،سرطان ،ناراحتی های قلبی ،بی خوابی ،سردرد فلج ،ورم و درد مفاصل رماتیسم و حتی درد دندان و یک سوم از امراض جلدی ،ناشی از نگرانی و دلواپسی و هیجانات روحی است. با همه این مشکلات در مواقعی باید بپذیریم که گاهی نگرانی هم لازمه زندگی است چون در زندگی پدیده ها ی برابر هم و متضاد داشته و دارد مثل نیش و نوش ،زشت و زیبا ،روشنایی و تاریکی وپس اضطراب و نگرانی تا حدی لازمه زندگانی بشر است و فقدان ان یا به اصطلاح بی خیالی محض و بی غم بودن از نظر روانشناسی نوعی بیماری روانی و نشانه ی جنونی موسوم به پسی کوپاتی است . اما متاسفانه در حال حاضر موجبات نگرانی و دلهره در زندگی زیادتر از هر دوره و زمان دیگر به چشم می خورد .این نوع مسائل که در ذاتش دلهره نهفته است می توان تاریکی های زندگی از طریق صحیح و راه اصولی به روشنایی و ارامش رسید.و ما باید این راه اساسی و نحوه غلبه و تسلط بر نگرانی ها را بیاموزیم و ان را مهار کنیم. زندگی همانند دریای پر تلاطم و مواجی است که هر ان خطر غرق شدن در ان انسان را تهدید می کند اما هر فرد ناچار است که از این دریای ژرف بگذرد و برای غرق نشدن ناگزیر باید وسیله ای داشته باشد که خود را روی اب نگه دارد و این جز با داشتن کشتی مجهز یا اشنایی کامل و صحیح به شنا و تلاش و تکاپو در اموختن راه صحیح زندگی و غلبه بر مشکلات امکان پذیر نیست تا انسان را با ارامش خاطر به کرانه ی امال برساند. امام هفتم شیعیان ع به هشام می فرماید لقمان حکیم به پسر خود گقت:دنیا دریای ژرفی است که انسانهای زیادی در ان غرق شده اند.تقوی و پرهیزکاری کشتی توست ان کشتی که پر از ایمان است . بادبانهای ان توکل بر خدا ،نگهبان و پاسدارش عقل و فکر ،راهنما و ناخدایش علم و تدبیر و سکان ان بردباری و تحمل است که در برابر فشار توفان و امواج سهمگین دریای زندگی خرد نمی گردد. راستی هم جز با چنین نیرویی نمی توان از ژرفای دریای پرتلاطم و پرخوف زندگی گذشت و از غرق شدن نجات یافت و بدونه ایمان ،تحمل و بردباری ،اراده محکم و توکل به قدرت پروردگار جهان در مبارزه زندگی نمی توان پیروز شد. در چنین مواقعی که بشر از مقابله عاجز است ایا جز با سلاح ایمان و تقوا و پشتوانه عقل و تدبیر می توان به ارامش رسید.؟ ارامشی که می تواند انسان را از خطرات جدی برهاند .کسانی که با شنیدن اخبار مربوط به این نوع بیماری روحیه خود را از دست می دهند ایا به این نکته می اندیشند که مواردی سختر از کرونا را پشت سر گذاشته ایم،ایا واقعیات مربوط به جنگ تحمیلی هشت ساله مورد مطالعه قرار گرفته است؟ ایا اندک اطلاعاتی از بمباران شیمیایی رژیم بعث عراق در شهرهای سردشت ،ایلام و مردم مظلوم حلبچه که هزاران نفر به خاطر حمایت از نظام اسلامی قربانی شدند داریم ؟ ایا از اثرات گاز خردل ،عامل اعصاب ،عامل خون و با خبر هستیم؟ مردم و رزمندگان در ان سالها به چه قدرت و روحیه ای توانستند از بحرانها خارج شوند . غیر از ایمان و تقوا ،صبر واستقامت می توانست رشادت های بی بدیل را رقم بزند؟ امروز می طلبد که مثال همان دوران طلایی مدافعان سلامت در خط مقدم و مردم با رعایت نکات بهداشتی و مسئولین با ایجاد یک فضای ارام و پشتیبانی جهادی و عموما با توسل و دعا پیروزی را به ارمغان اوریم. کرونا را شکست می دهیم . جلیل اقامحمدی همدانی مدیر مجمع جهانی خادمین شهدا


توصیه وقیحانه در شرایط جنگی!!! طی روزهای گذشته امین زندگانی بازیگر سینما و تلوزیون یا به تعبیری یکی از سلبریتی ها در حمایت از رقص معدود عوامل بیمارستانی چالشی را تحت عنوان چالش رقص راه اندازی کرده و توصیه می کند که جهت ارامش روحی و روانی مردم به رقص روی اورند این سلبریتی در بیشتر نقش ها مثبت ظاهر شده و در مواردی نقش بهترین بندگان خدا از جمله حضرت سلیمان ع و حضرت مسلم ع را بازی کرده است. عملی که در چنین شرایطی از وی سر زده نشان می دهد که ایشان هیچ اعتقادی به نقش های مورد اشاره نداشته و صرفا نگاه مادی به انها داشته است. در هر صورت نکاتی در واکنش به اراجیف این عنصر پوچ بیان می شود. وقتی قرار است از ادمی سخن گفته شود باید به این موضوع توجه داشت که ادمی والاتر از ان است که بخواهد خود را به سرگمی های بی ارزش و قبیح مشغول دارد . انکه انسان است هرگز راضی نمی شود به مقام انسانی خود اسیب برساند .و از ارزش حقیقی خویشتن بکاهد .لازم است هر انسان بیدار برای دستیابی به هدفها ی برتر و برای ارتباط هر چه بیشتر و قویتر با مبدا جهان هستی و برای تکامل گوهر وجود خود همه عوامل بازدارنده را از پیش پای بردارد و به انچه او را در رسیدن به هدف یاری می دهد روی اورد.بدین جهت است که در قوانین الهی و ایین پیامبران و بویژه در ایین مقدس اسلام برخی حرکات زیان بار و منع شده است. وقتی دین مبین اسلام رقص و حرکات این چنینی را گناه می دادند به طور قطع سلامت روحی و جسمی انسان را در نظر می گیرد .انچه اقای زندگانی به عنوان داروی ارام بخش تجویز نموده است به طور طبیعی باید به همراه موسیقی و غنا باشد که از نظر اسلام از عوامل خطرناک است . مسلما اهنگها و اوازهای مخصوص و مهیجی که خوانندگان اجرا می کنند تا امثال این اشخاص را به رقص وا دارند فقط قوای شهوی و حیوانی انسان را بر می انگیزد و ادمی را از توجه به خدا و اخرت باز می دارد. قران کریم می فرماید: برخی از مردمان گفتاری بیهوده را می خرند تا دیگران را بدونه علم از راه خدا گمراه سازند و راه خدا را به مسخره می گیرند ،برای انان عذابی خوارکننده است.(سوره لقمان ایه ۶) و این وعده الهی است برای اشخاصی که از سر کینه و بغض سعی در انحراف جامعه دارند.وقتی ویروسی که با چشم غیر مسلح دیده نمی شود با این قدرت تمام علوم نوین و تجهیزات قرن فضا را به زانو در اورده است بدین معنی است که قدرتی فراتر از قدرت زمینی می تواند ان را متوقف کند.و توصیه های نسنجیده و نشخوار گونه امثال زندگانی مصداق همان مثلی است که کور می کند اما شفا نمی دهد. امروز می طلبد مردم با هر دین و ایینی با توسل به خدای سبحان ارامش قلبی بگیرند که یاد خدا ارامش دهنده قلب هاست. در پایان اقای زندگانی شما که مخالفان چالشتان را انسان نمی دانید و وقیحانه به خود اجازه توهین می دهید واز تصاویر شهدا در چالشی استفاده می کنید که مخالف ارزش ها و تفکرات شهداست چرا به فکر چالش تهیه ماسک و پک های بهداشتی برای پرستاران و مردم نبودید چرا چالش همراهی بازیگران و ورزشکاران را برای گند زدایی های شبانه به راه نمی اندازید چرا چالش کمک بازیگران به اقشاری که ویروس سبب مشکلات مالی فراوان برایشان شد به راه نمی اندازید چرا چالش تهیه بسته های غذایی برای خانواده های نیازمندبه راه نمی اندازید تا با تقویت سیستم ایمنی ،کودکانشان در برابر کرونا مقاوم شوند اینهاست که سبب ارامش مردم خواهند شد حال مقداری بیاندیشید چه کسانی انسان هستند انهایی که مخالف چالش رقص شما هستند اما داوطلبانه در بیمارستان ها کارهای نظافت و کمک به بیماران را انجام می دهند انهایی که شبانه تا صبح اماکن را ضد عفونی می کنند انهایی که هر روز به دوخت ماسک و پخش ان مشغولن انهایی که پیک های محلات را به راه انداختند تا از قشر اسیب پذیر محافظت کنندو‌ التماس تفکر والعاقبت للمتقین جلیل اقا محمدی همدانی


محمدی همدانی : در سرزمین خوک ها باید به حراج بگذارید غیرت و شرف و ناموستان را به بهای زندگی در میان هرزه گان تا بلکه لقمه نانی به دندان بکشید همانند ارباب هوسبازتان امثال رجوی ه ا.

به نام خدا. و این بار خائنی دیگر با اراجیفی دیکته شده .!! رومه نگار! مدیر روابط عمومی و رابط پارلمانی معاونت اجرایی ریاست جمهوری دولت یازدهم (سابق)! امیر مقدم ! این روزها در صفحه مجازی خود بی شرمانه به ارمانهای امام روح الله ، خمینی کبیر رحمت الله علیه می تازد و سکوت برخی مدعیان باعث شده روز به روز به این بی ادبی ها شدت بخشد تا جایی که اخیرا سردار دلها حاج قاسم عزیز را مخاطب قرار داده و به مقام شامخ ایشان اهانت می کند.این غیر از مطالبی است که اصل اسلام و نظام اسلامی را مورد حمله قرار می دهد به هر حال این موارد مقدمه ای بود تا این عنصر پوچ و خائن را بشناسیم و در مقابل اراجیف وی قد علم کنیم. قبل از ان ؛انتقاد بنده به کسانی است که بر سر سفره انقلاب نشسته اند و پوچگرایی پیشه کرده ، استخوان به دندان می کشند و نهایتا به خواب می روند و چنین خوابی باعث می شود عناصر وطن فروش جرات کنند با روزمه حاکمیت! رهبر و سربازان خلف ایشان را مورد بی ادبی قرار دهند. ظاهرا هر چه به امام عزیز نسبت ها نزدیک می شود خواب ها عمیق می گردد . حسن مصطفوی با اینکه خود را یادگار بت شکن تاریخ می داند. در کشاکش جدل های ی سکوت را به مصلحت می داند . هرچند افراد بی هویت و پستی از یک جناح خاص و شناخته شده به مقام امام عزیزمان توهین کنند و تاریخ انقلاب اسلامی را به تحریف بکشانند.!! و اما امیر مقدم ! شما و همفکرانتان به خوبی می دانید پای در لجن زاری نهادید که بیرون امدن از ان تقریبا غیر ممکن است . هر کسی با هر تخصصی در ان لجن زار وارد شود باید فقط در یک موضوع دیکته شده کار کند از هنرمند تا ورزشکار وتمدار، تنها گزینه دشمنی با ملت ایران و نظام اسلامی است.با این تفاسیر شما از کدام شرف حرف می زنید ؟شرف را چگونه تعریف می کنید ؟ اگر شرف در خیانت به مردم و وطن است که بی شرفی به از با شرفی است !! بی شرف !! شرف در قاموس فرزندان حیدر کرار حریت است . شرافت انسانی این است که برای نجات اسلام و بلکه بشریت از جان و مال بگذری . و اربا اربا شوی در صیانت از اصول اسلامی و مردمان مظلوم. شما که داشته ها ،نفس کشیدن ها و حتی ناموستان را مدیون همین مجاهدان هستید و اگر نبود مجاهدت رزمندگان باید کف ن فریاد حراج سر می دادید در بازار برده فروشان انگاه که سلاح تکفیری مغزهای منجمدتان را نشانه گرفته بود.که البته در ان سرزمین خوک ها حال روزی بهتر در انتظارتان نیست .باید و باید بحراج بگذارید غیرت و شرف و حتی ناموستان را به بهای زندگی در میان هرزگان تا بلکه نانی به دندان بکشید همانند ارباب هوسبازتان امثال رجوی ها ننگ بر شما و ننگ بر کسانی که شما را به قدرت رساندند که بدینگونه ابروی کشور و نظام را به بازی بگیرید.که الحق حیوان از شما با غیرت تر است در مقابل همنوعان . ان ربک لبلمرصاد جلیل اقا محمدی همدانی


به نام خدا.

انسان برای زیستن به غذای تن و برای انسانی زیستن نیاز به غذای جان دارد. غذای روح برای کمال، و رسیدن به اهداف ترسیم شده الهی نیازمند ترقی فکراست و فکر ترقی نمی کند مگر با الهام گرفتن از تعالیم الهی.

پس خداوند متعال برای نجات آدمی از ظلمت و تاریکی و تشرف به روشنایی رسولانی را به عنوان معلم برگزید تا راهنمای راه و چراغ هدایت باشند. و چه نیکو شغلی است شغل معلمان و مربیان جهت تعلیم و تربیت اسلامی و انسانی. با این تفاسیر یقین حاصل‌ می شود که تعلیم و تربیت نیاز ضروری بشر است به گونه‌ای که در طول حیات خود، پیوسته بدان نیازمند است.

از این‌رو، از دیرباز این امر مورد توجه عالمان و بزرگان بوده است. مسألة تعلیم و تربیت در اسلام آنچنان اهمیت دارد که اولین آیات قرآن کریم که بر پیامبر خدا نازل شد، از خواندن و قلم و تعلیم و تعلّم سخن می‌گوید. بدین جهت نظام آموزش و پرورش یا همان تعلیم و تربیت در میان مردم جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است و در طول زمان مورد مساعدت آحاد مردم، حتی فرو دستان قرار گرفته و می گیرد.تنها در دوران حکومت های استبدادی نقش آموزش و پرورش در سایه افکنی به آحاد جامعه کم رنگ شده است که فقط قشر مرفه مجاز به یادگیری بودند و عوام تنها در جان کندن برای مهیای زندگی بهتر اغنیا نقش داشته اند.

سخن کوتاه می کنم و منظور از چینش کلمات را بیان می دارم. اما قبل از آن یادآوری این نکته ضروری است که مقام عظمای ولایت سال‌های طولانی است که مسئولان نظام اسلامی را به ساده زیستی و نگاه مهربانانه به مردم مستضعف توصیه می فرمایند و الحق که خود در عمل به این موضوع دقت نظر دارند. پس چه می شود که وزیر محترم اموزش و پرورش دولت انقلابی، تعلیم و تربیت را به ابزاری پوچ تشبه کرده و توانایی مالی را ملاک سواد و یادگیری عنوان می کنند.

به هر حال چنانچه وزیر محترم به چنین تفکری معتقد و همچنان بر مواضع غلط خود پافشاری دارند یقینا آرزویش این است که قشر ضعیف جامعه هچون دوران استبداد فعله بی جیره و مواجب ثروت اندوزان باشند تا عده ای با هزینه تعلیم به اندوخته مالی برسند، و عده ای دیگر به فراگیری علوم به سبک اغنیا.

و چنانچه برای مصلحت برخی خواص قلوب مردم رنجدیده را به درد آورده اند، مستحضر باشند که به تعبیر شهیدی عزیز، خود را برای خوشایند دیگران دوزخی نکنند. در پایان یادآور می شود از طریق تعلیم وتربیت صحیح و اصولی است که انسان به شناخت خود دست می‌یابد و بنیانهای فکری و شخصیت رفتاری او، بازسازی می‌شود . عمدتاً افراد تاریخ‌ساز و تحول‌آفرین در عرصه‌های مختلف،از مدارس و مراکز آموزشی دولتی و رایگان برخواسته اند؛ ،

بزرگی می‌ فرمایید : تعلیم و تربیت در دگرگون کردن انسانها نقش اساسی و ضروری داشته و دارد و خواهد داشت» از این رو به جد اعتقاد داریم که اگر نگاه منصفانه ای به نظام آموزشی و پرورشی شود چون گذشته عالمان و دانشمندان بزرگی تربیت می شوند. و قطعا مادیات به تنهایی قادر به تربیت چنین بزرگانی نخواهد بود. والسلام والعاقبت للمتقین جلیل آقامحمدی


آخرین مطالب

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها